Monday, May 3, 2010

آيا احمدی نژاد صدای معترضان را خاموش کرد؟

تحليل سی بی اس از تشنگی ایرانیان برای دموکراسی
آيا احمدی نژاد صدای معترضان را خاموش کرد؟

عباس میلانی

عباس میلانی یکی از ویرایشگران "جمهوری جدید" وموسسه تحقیقاتی حمید و کریستینا مقدم در استانفورد است ومدیریت پروژه دموکراسی در ایران را بر عهده دارد. آخرین کتاب او، افسانه شیطان بزرگ : بازخوانی روابط ایران وآمریکا،چند هفته پیش منتشر شد.

چند ماه اخیر ما شاهد آرامش نسبی در اخبارمربوط به مخالفان سیاسی در ایران بوده ایم. با برخوردی سطحی، به نظر می رسد دولت احمدی نژاد فوران خشم عظیمی که در پی انتخابات ماه ژوئن روی داد را مهار کرده باشد. آیا این بدان معنی است که جنبش سبز مرده است؟

نه لزوما. با توجه به تعداد عظیم افرادی که دستگیر شده اند و تحت شکنجه قرار گرفته اند (زندانیان سیاسی در ایران دریکی از بدنام ترین زندان ها به تازگی با ارسال نامه ای باور نکردنی به چند آیت الله، جزئیاتی از آزار جنسی و جسمانی و شکنجه روانی را گزارش کرده اند) کاملا قابل درک است که رهبران جنبش سبز به حالت خاموشی فرو رفته باشند. اما آنها همچنان به صحبت ادامه می دهند. ميرحسين موسوى، به عنوان مثال هیچ نشانه ای از خم کردن کمر در زیر فشار نظام نشان نداده است.

ده روز پیش، او با دیگر رهبران جنبش سبز ملاقات کرد و گفت "راه پیروزی" راهی "طولانی و دشوار" است و همگان را به استقامت دعوت کرد. سپس، روز یکشنبه گذشته، وی در حالیکه با جانبازان جنگ ایران و عراق دیدار می کرد، گفت که حاکمان فعلی کشور ناقض هم قانون اساسی و هم اصول اسلامی هستند. وی از دولتی که هر نوع مخالفتی را ناشی از عوامل صهیونیست می شمارد به شدت انتقاد کرد.

در همین حال، زهرا رهنوردهمسر موسوی، اخیرا انتقادات خود از رژیم با جسارت بیشتری بیان می کند. وی درآخرین دیدارخود با خانواده های زندانیان سیاسی ، او از "حکومت پلیسی" در ایران و از "مبارزان آزادی" سخن گفت، که از رژیمی که گآنها را دستگیرمی کندو تحت شکنجه قرارمی دهد، روش های خشن بازجویی علیه آنها بکار می برد و لبان آنها را دوخته و تا سر حد مرگ آویزان می کند" انتقاد می کنند. او در پایان جلسه خواستار "آزادی همه زندانیان سیاسی" و "آزادی از زندان بزرگی که ایران است" شد. او روز دوشنبه رفتار بین المللی دولت را به سخره گرفته و می پرسد: "کشور هایی نظیر بورکینا فاسو، زیمبابوه، و چین چه تاجی بر سر سیاست خارجی ما" زده اند؟

مهدی کروبی، رهبر اصلاح طلب دیگر، به نوبه خود دو هفته پیش در مصاحبه ای با اشپیگل اعلام کرد که "استبداد" و ترس تنوانسته است غالب شود و گفت "وضع موجود غیرقابل دفاع است". کروبی گفت که او و جنبش سبز از دولت خواسته اند برای برگزاری تظاهراتی در سالگرد انتخابات ایران در ماه ژوئن مجوز صادر کند. وی گفت علی رغم ظواهر آرام، جامعه در آستانه فوران قراردارد. روز سه شنبه کروبی و موسوی با هم ملاقات کردند ومشترکا از دولت خواستند به آنها اجازه دهند در ما ژوئن تظاهرات برگزار کنند.

فراتر از رهبران جنبش سبز، نشانه های دیگری از شکاف در درون دولت ایران و نخبگان حاکم مشاهده می شود. بنا بر گزارشات رسیده احمدی نژاد در سفر به شهرقم در اوایل این ماه، با خودداری تقریبا تمام مراجع تقلید قم از ملاقات با او روبرو شد؛ این امر علی رغم فشار مستقیمی است که از سوی رهبر ایران، علی خامنه ای وارد آمده است. آیت الله های قم فراهم آورنده زمینه های مشروعیت دینی رژیم هستند و حمایت از آنها برای موفقیت هر رئيس جمهوری ضروری است. در حالیکه هیچ یک از مراجع رسما دلیل امتناع خود از ملاقات با احمدی نژاد را بیان نکردند ولی این عمل نمادین از چشم کسی پنهان نماند.

علاوه بر این، رئيس جمهور سابق ایران علی اكبر هاشمى رفسنجانى، پیرو فلسفه مصلحت گرایی، که مدتها در حد میانه بین اصلاح طلبان و تندروها قرارداشت، به نظر می رسد هنوز برای جنبش سبز آینده ای می بیند. با وجود این که رژیم حکم بازداشت یکی از پسران او را صادر کرده (که اکنون در اروپاست) و جلسه دادگاه برای یکی از دختران او برگزار کرده (یکی از حامیان سرسخت جنبش سبز، که او نیزفعلا در اروپا اقامت دارد) لیکن او هنوز به دعوت های مکرر خامنه ای که پس از انتخابات ماه ژوئن برای برگشتن به آغوش حکومت صورت گرفت، پاسخ مثبت نداده است. هاشمی رفسنجانی همچنان به ارسال پیام های مبهم و دو پهلو ادامه داده است.

از یک سو، او به تازگی با خامنه ای و احمدی نژاد در جمع ظاهر شده است. از سوی دیگر، در یکی از آخرین جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام، شورای کلیدی حاکمیت که هاشمی رفسنجانی آن را کنترل می کند، او و محسن رضایی، که فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را به مدت 18 سال در دست داشت، در بیانیه ای خواستار پایان دادن به نقش شورای نگهبان در بررسی صلاحیت کاندیداها شدند. این یکی از خواسته های اصلی جنبش سبز است. این بیانیه می توانست موانع بسیاری را از سر راه بردارد، اما دلیل اصلی رد آن به چالش کشیدن مستقیم اقتدار خامنه ای بود.

البته مهم ترین سوال آن است که آیا تمایل عمومی برای اعتراض و مقاومت هنوز وجود دارد؟ بدون شک ایرانی ها همچنان تشنه دموکراسی هستند ولی پاسخ سئوال بالا بسیار مشکل است. همینکه رهبران جنبش سبز همچجنان به فراخوان ها ادامه می دهد می تواند نشانه ای از این باشد که آنها به تمایل بالقوه مردم امیدوار هستند و به آن اعتقاد دارند.

این البته چیزی نیست که رژیم و مدافعان آن مشتاق شنیدن آن باشند. به نظر آنها جنبش سبز مجموعه ای از انفجارهای متناوب بود. به تازگی امام جمعه تهران حوادث سال گذشته را "زلزله سیاسی" خواند.

اما دقیق ترآن است که بگوئیم جنبش دموکراتیک ایران ریشه درفساد ساختاری بلند مدت، و شکاف عمیق در بدنه سیاسی دارد. همچنین ناشی از سقوط ساختار افتصادی جامعه، گسترش ارتباطات و اینترنت و نارضایتی عمومی ایرانیان، به ویژه زنان و جوانان، و فقدان آزادی شخصی و سیاسی است. این دلیل آن است که جنبش سبز تا کنون ناپدید نشده است.

و احتمالا دلیلی برای اینکه در آینده هم خاموش نخواهد شد.

منبع: سی بی اس- 1مه

No comments:

Post a Comment