Saturday, May 8, 2010

چه کسی نمی داند، مجسمه ها چرا ربوده می شوند؟

چه کسی نمی داند، مجسمه ها چرا ربوده می شوند؟
از تمام تنه، رسیدیم به نیم تنه
و حالا به نیم تنه هم رضایت نمی دهند!



چند سال پیش در اصفهان تخریب و آتش زدن مجسمه های این شهر شروع شد، تا بالاخره روحانی نسبتا روشنفکری به مرتجعین یاد آوری کرد که خداوند به حضرت سلیمان گفته بود: "... و آنچه می خواست از مجسمه ها برای او ساختند.” و به این ترتیب مشکل پیکره سازی در حد نیم تنه سازی مرتفع شد!

در ایران باستان در رقابت با یونان و رم باستان پیکره تراشی - به شهادت آنچه در پرسپولیس و پاسارگاد باقی مانده- به حد کمال رسید. با آمدن اسلام به ایران، دینی که در مبارزه با بت پرستی در شبه جزیره عربستان (به قول آقای خمینی "حجاز") ظهور کرده بود، مجسمه سازی ممنوع شد و گفتند مجسمه ساختن، ادامه بت ساختن و بت پرستی است. در آن روزگار، در حجاز مردم بدوی این شبه جزیره اشکالی را از سنگ و چوب می ساختند و آن را پرستش می کردند.

اما، اینها هیچکدام ربطی به ایران و فرهنگ پیشرفته آن نداشت و همچنان نیز ندارد. طالبان در افغانستان مجسمه های بودا را به توپ بست، و چه کسی است که نداند آنها از عقب ماندگان تاریخ بشری اند و کشورشان را می خواهند 1400 سال به عقب بر گردانند. اگر در ایران، کسانی می خواهند به آن قبیله، یعنی طالبان بپیوندند و 1400 سال به عقب باز گردند، این خواست آنهاست و هیچ ارتباطی با ایران و ایرانی ندارد. مجسمه سازی در ایران یک هنر است و این هنر را چه ارتباط با بت پرستی؟

مجسمه سازی در جمهوری اسلامی دوران آقای خمینی در حد نیم تنه سازی مجاز اعلام شد. فتوائی شبیه مجاز بودن بازی شطرنج و یا پخش موسیقی از رادیو و یا نوازندگی که همگی از جسارت های آیت الله خمینی برای مقابله با مرتجعین مذهبی بود. نیم تنه شعرا، ادبا و بزرگان فرهنگ و ادب و سیاست ایران بتدریج زینت بخش مراکز فرهنگی، هنری و پارک های تهران و دیگر شهرها شد. حالا، این نیم تنه ها را در آغاز دهه سوم رهبری آقای خامنه ای می ربایند. این نیم تنه ربائی را به چه حساب چه کسانی باید گذاشت؟ پاسخ به این سئوال دشوار است؟

No comments:

Post a Comment