قرارگاه ثارالله و سپاه محمد
دو بازوی نظامی و امنیتی برای سرکوب مردم
لژ قدرت و توطئه
تحت رهبری مجتبی خامنه ای
اخیرا جزوه ای 54 صفحه درباره طرح های پشت پرده بیت رهبری انتشار یافته که محور آن، معرفی یک لژ قدرت در بیت رهبری است. این جزوه مملو از اطلاعاتی که بصورت آشفته و طولانی نوشته شده و به همین دلیل جز خوانندگانی که در پی کارهای تحقیقاتی هستند، حوصله خواندن آن را تا پایان ندارند. به همین دلیل، ما سعی کرده ایم از متن این جزوه که با امضای جمعی از فعالان سیاسی ایران و عنوان طولانی "چشماندازهای جنبش سبز: طرح "دهه چهارم انقلاب اسلامی" و "گفتمان تعالیِ" حکومت کودتا" منتشر شده، بتدریج گزارش های مستقلی را با عناوین مشخص استخراج کرده و منتشر کنیم تا با این شیوه بتوانیم اطلاعات داخل آن را جهت آگاهی مردم پخش کنیم. اینک بخش اول این سلسله گزارش ها را که مربوط به "سپاه پاسداران" است می خوانید.
«سپاه، از سال 1384 سرگرم طرح کشف رهبر سوم و دهه چهارم جمهوری اسلامی شد.
عزيز جعفری فرمانده کنونی سپاه بدستور علی خامنه ای "مرکز راهبردی سپاه" را برای این هدف راه اندازی کرد و دو سال بعد، برای اجرای این طرح با حکم علی خامنه ای فرمانده کل سپاه شد. بلافاصله عده ای از فرمانده رده پائین سپاه، با درجاتی که از خامنه ای گرفتند، به رده های بالا برکشیده شدند و فرماندهی واحدهای زمین و هوائی و دریائی سپاه را از فرماندهان سابقه دار سپاه تحویل گرفتند. فرماندهانی که درجریان کودتای 22 خرداد نقش آفرینان اصلی این فاجعه و جنایات پس از آن شدند.
آن روز که علی خامنه ای در نماز جمعه تهران سخن از ریزش نیروهای انقلاب و رویش نیروهای پس از انقلاب سخن گفت و نیروی دوم را ستود، ستاد راهبردی سپاه سرگرم تهیه طرحی بود که سلطه سپاه براقتصاد و دستگاه های اطلاعاتی و فرهنگ و قوای سه گانه جمهوری اسلامی را ممکن می ساخت.
سپاه به ۳۰ سپاه استانی تقسيم شد. در تهران سپاه تهران بزرگ، سپاه محمد و سپاه استان تهران (بقيه مناطق استان تهران به جز تهران) سپاه سيدالشهداء نام گرفت. یعنی همان دو سپاهی که کودتا کردند.
تصفیه ای که ستاد راهبری برای کنار گذاشتن فرماندهان با سابقه و دوران جنگ سپاه سازمان داد برای برگشیدن همان رویش یافتگان بعد از انقلاب بود که علی خامنه ای نقشه برکشیدن آنها در سپاه و در تمام قوای سه گانه کشوری داشت. ستاد راهبری، از آن بیم داشت که فرماندهان با سابقه سپاه در لحظه موعود حاضر به مقابله با مردم نشوند و به همین دلیل افراد بی ریشه باید بالا کشیده می شدند که تابع و مجری فرامین باشند.
درهمین ستاد، طرح راهبری "جنگ های نامتقارن" تدوین شد که هدف از آن آماده ساختن سپاه برای مقابله با مردم و حتی در صورت لزوم کودتا علیه مردم باشد. این طرح زیر پوشش خطر حمله خارجی و ضرورت جنگ های پارتیزانی شهری پیش برده شد اما هدف اصلی سازماندهی نیروی سرکوب داخلی هر اجتماع و حزب و سازمان و نیرویی بود که در برایر سیاست های نظامی علی خامنه ای مقاومت کند.
زیر زمینه همه این مقدمات، تحمیل یک سیاست جنگی بر کشور بود و به همین دلیل از
"جنگ ۳۳ روزه لبنان و اسرائيل همه جانبه ستایش شد و تقویت حضور سپاه در لبنان، عراق، پاکستان، بوسنی، آمريکال لاتين (ونزوئلا، بوليوی ...)، آفريقا (يمن، سودان ...) و آبهای آزاد در دستور کار قرار گرفت.
هسته های سپاه قدس در مناطق مختلف جهان تقویت شد و امروز وقتی علی خامنه ای می گوید ضربه ما به امریکا در مناطق وسیعی امکان پذیر است و احمدی نژاد می گوید ما در همه نقاط کره زمین می توانیم به امریکا ضربه بزنیم، متکی به همین سازماندهی است که عمدتا با پول نفت بدست آمده و ریشه ای عمیق در کشورها و در میان مردم ندارد.
قرارگاه ثارالله در سال ۱۳۷۴ که به دستور شورای عالی امنيت ملی تاسيس شده بود مسئوليت آن بر عهده فرمانده سپاه قرار گرفت.
لشکر محمد رسول الله (لشکر اصلی تهران در جنگ تحميلی) نيز به اين قرارگاه منتقل شد. اين قرارگاه پس از رياست جمهوری محمد خاتمی بر امکانات و ماموريت های امنيتی خود افزود و در پادگاه وليعصر (بازداشتگاه ۵۲) و در اوين بخش مخصوص به خود را تاسیس کرد که معروف است به بند ۲- الف.
کار بازجويی و اعتراف گيری را پاسداران امنیتی قرارگاه ثارالله انجام میدهند.
در واقع فرمانده اين قرارگاه فرماندار نظامی تهران بزرگ است که تحت فرمان یک حلقه قدرت در بیت رهبری است. حلقه ای که مجتبی خامنه ای در راس آن قرار دارد و گزارش کار و دستورات علی خامنه نیز از طریق او ابلاغ می شود.
فرمانده سپاه محمد که از عوامل اجرايی کودتای خرداد ۸۸ بود سردار "عراقی" است. این سپاه زیر مجموعه قرارگاه ثارالله است.
در عین حال، سازمان اطلاعات سپاه، که از مجتبی خامنه ای دستور می گیرد کارشناس، بازجو، تحليلگر، زندان اختصاصی، سناريست اعترافات، کارگردان تلويزيونی، استوديوی ضبط اعترافات، متخصصين شنود و ... را دراختیار دارد.
در زمستان ۱۳۸۸ و در اوج افشای جنایاتی که سپاه و گروه های چماقدار وابسته به آن در تهران و شهرهای بزرگ مرتکب شده بودند، حسین طائب که طراح و فرمانده همه این جنایات بود با حکم علی خامنه ای رئیس سازمان امنیت مخوف سپاه شد. او بعد از مجتبی خامنه ای، پرقدرت ترین فرد در لژ قدرت در بیت رهبری است.
او از شاگردان علی خامنه و صمیمی ترین دوست مجتبی خامنه ایست. فرماندهی کودتای 22 خرداد با او بود و از صبح روز جمعه ۲۲ خرداد با اختيارات کامل، بموجب حکم رهبر و ليستی بلند مرکب از نام کسانی که بايد بازداشت می شدند در قوه قضائيه مستقر شده بود. اختيارات کامل او درصدور و اجرای احکام بازداشت درهمان روز جمعه به رئيس سابق قوه قضائيه ابلاغ شده بود! اين سازمان و شخص طائب به هيچکس جز رهبر پاسخگو نيست.
درجریان تحولات در سپاه، سازمان بسیج به سپاه پاسداران وصل شد و اولين فرمانده بسيج در طرح تحول حسين طائب بود. همزمان سردار ذوالقدر ديگر عضو لژ قدرت در بیت رهبری به معاونت ستاد کل نيروهای مسلح در امور بسيج منصوب شد. بنا به دستور مستقيم رهبری نيمی از توان و امکانات و بودجه سپاه به بسيج منتقل شد و امنيت داخلی به بسيج سپرده شد. جعفری فرمانده سپاه رسما اعلام کرد که "بسيج به دستور رهبری مامور مقابله به نهديدات نرم شده است".
توسعه سازمانی بسيج شامل گسترش پايگاههای بسيج در تمام سازمانها، عرصه ها و مناطق کشور شد. این نکته ایست که سردار ذوالقدر پس از انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری، با تاکید بر نقش بسیج در به پیروزی رساندن احمدی نژاد برآن تاکید کرد.
بيش از ۳۰۰۰ گردان ضد شورش (۲۵۰۰ گردان عاشورا، ۶۰۰ گردان الزهرا و دهها گردان امام حسين) تشکيل شد و به ادوات و تجهيرات ضد شورش و سرکوب اعتراضات شهری تجهيز گرديد.
برنامه بسيج چند ده ميليونی به عنوان سرمشق اصلی توسعه بسيج، افزايش بودجه بسيج، اختصاص نيمی از بودجه و امکانات سپاه به بسیج، صدور کارت ملی بسيج همه از نتایج این دوره از گسترش بسیج است.
تدارک و گسترشی که در جریان انتخابات 22 خرداد پوچ بودن آن بر طراحان و مبلغان آن آشکار شد. چنان که نتوانستند حتی در روزی که احمدی نژاد جشن پیروزی کودتائی خود را در میدان فاطمی تهران گرفت، 60 هزار نفر را جمع کنند. و درمقابل تظاهرات سه میلیونی 25 خرداد تهران، یخ آن ها زیر تابش گرمان آن راهپیمائی آب شد. توحشی که درهفته های بعد از خود نشان دادند، عمدتا متکی به سلاح سرد و گرم و جنوب آدم کشی در خیابانها بود، تا نمایش انسانی بسیج دهها میلیونی!
این بسیج دهها میلیونی و ادعائی که میلیاردها دلار به حلقوم آن ریخته شده بود، برای جنایت نیز نیرو کم آورد و از اوباش تحت امر مداحان معروف تهران کمک گرفت.
بسيج سازمان مداحان در این زمینه سنگ تمام گذاشت و مانند شعبان جعفری که خود را شعبان تاج بخش می نامید، شدند مداحان ولایت بخش!
No comments:
Post a Comment