Friday, September 17, 2010

«دستگیری موسوی و کروبی بهای گزافی خواهد داشت»

دويچه وله : در هفته‌های اخیر با شدت گرفتن فشارها بر موسوی و کروبی احتمال دستگیری این دو بیشتر قوت گرفته است. با دو کارشناس در مورد احتمال وقوع این مسئله و نیز پیامدهای آن برای حکومت و نیز برای جنبش اعتراضی مردم گفت و گو کرده‌‌ایم.






تیراندازی به سمت منزل مهدی کروبی، بازداشت چندساعته رضا خاتمی در راه منزل میر حسین موسوی، حمله به دفتر موسوی و صحبت‌های اخیر دادستان تهران که گفت سران فتنه قطعا دستگیر خواهند شد، همه مهره‌های چیده‌شده‌ی یک بازی خطرناک‌اند. این را تحلیگران می‌گویند و اضافه می‌کنند که این بازی احتمالا نتیجه‌اش دستگیری میر حسین موسوی و مهدی کروبی خواهد بود.







از وقایع عاشورای سال گذشته که تظاهرات خیابانی معترضان با خشونت سرکوب شد و در حقیقت حاکمیت به نوعی از حضور خیابانی مردم آسوده‌خاطر شد، فشارها بر چهره‌های شناخته‌شده‌ی جنبش بیشتر شد.







در حال حاضر موقعیت میرحسین موسوی و مهدی کروبی تقریبا شرایطی شبیه حبس خانگی است. دیدارکنندگان با این دو بازداشت می‌شوند و خودشان نیز اجازه شرکت در هیچ جمع یا حتی جلسه‌ای را ندارند. اتوموبیل‌هایی که از منزل موسوی خارج می‌شوند مورد بازرسی قرار می‌گیرند تا وی و همسرش در آن نباشند.







مهدی کروبی حتی در مجالس ختم نیز نمی‌تواند شرکت کند چرا که همه‌جا گروهی نیروی "خودجوش" یا به عبارت دیگر "خودسر" وجود دارند که با هیاهو و جنجال و البته الفاظ توهین‌آمیز جلوی ورود او را به هر مجلسی می‌گیرند.







اما اینکه این روند به دستگیری این دو نفر بینجامد یا نه، نتیجه‌ای است که عوامل گوناگونی در آن دخیل هستند. از میزان عملکرد خود این دو نفر تا حتی شرایط بین‌المللی.







قاسم شعله‌سعدی کارشناس حقوق سیاسی براساس شواهد و دلایل و اتفاقات روی‌داده در ماه‌های اخیر معتقد است این روند به دستگیری سران جنبش منجر خواهد شد. او می‌گوید: «برداشت هئیت حاکمه این است که این جنبش، برانداز است و رهبرانش، اگر بشود اسم‌شان را رهبر گذاشت، که البته خودشان هم این ادعا را ندارند، این‌ها قصدشان براندازی بود و لذا برخورد جدی می‌کنند. البته رفتار حکومت متفاوت بوده. گاهی مثلاً بیش از صد نماینده‌ی مجلس درخواست تعقیب این افراد را کرده‌اند، گاهی هم گفته‌اند سعی کنید این‌ها را با سیاست "جذب حداکثری" نصحیت کنید و برگردانید. خلاصه یک سردرگمی در مجموع رفتار حکومت پیداست. ولی در این روزهای اخیر برخوردهایی که با آقایان کروبی و موسوی شده، نشان می‌دهد که کار یک مقداری جدی است. کما این‌که یکی دو روز گذشته دادستان تهران هم از تعقیب قطعی این افراد خبر داد».



سراج‌الدین میردامادی روزنامه‌نگار مقیم پاریس معتقد است دستگیری یا عدم دستگیری این دو نفر بستگی به رفتار آینده‌ی خود آنان دارد. او می‌گوید: «حاکمیت دارد تلاش می‌کند که اگر بتواند با هزینه‌ی کمتری سکوت و انقیاد را به رهبران معترضان تحمیل کند و اگر رهبران اعتراضات، این سکوت و سرفرودآوردن را رعایت کنند، خب طبعاً ما شاهد دستگیری و ادامه‌ی این روند نخواهیم بود. اما اگر این روند اعتراضی و انتقادهای این‌ها ادامه پیدا کند، بی‌تردید جمهوری اسلامی برای حفظ بقای حاکمان خودش این هزینه‌ی گزاف را هم پرداخت خواهد کرد».







اختلاف در جناح حاکم بر سر دستگیری موسوی و کروبی







در همان ماه‌های ابتدای اعتراضات مردمی، خبری در رسانه‌ها منتشر شد مبنی بر اینکه شخص احمدی‌نژاد در شورای عالی امنیت ملی دستور دستگیری موسوی و کروبی را داده اما با آن مخالفت شده است.







آیت‌الله خامنه‌ای نیز هر زمان که شایعه دستگیری این دو قوت گرفته سخن از "جذب حداکثری" و "بازگشت به دامان نظام" را کرده است.







شواهد دال بر این است که جز جناح تندرویی که شخص احمدی‌نژاد نماینده آن است، سایر اصول‌گرایان با دستگیری موسوی و کروبی موافق نیستند.







آقای میردامادی معتقد است بخش مهمی از جناح میانه، جریان هاشمی رفسنجانی، اصولگرایان میانه‌رو، لاریجانی و ناطق نوری و بخشی از روحانیت مبارز، حتی بخشی از جمعیت مؤتلفه اسلامی و جریان کلاسیک راست سنتی در ایران موافق برخوردهای امنیتی با سران جنبش نیستند.







به عقیده‌ی وی دلیل این مخالفت نیز دلسوزی برای اصلاح‌طلبان نیست بلکه علت این است که این جناح می‌داند با حذف کامل جریان اصلاح‌طلبی، قطعا روزی هم نوبت خود آنان خواهد رسید. درنتیجه برای حفظ توازن قوا در جمهوری اسلامی اجازه تندروی‌های بیش از این را به احمدی‌نژاد نمی‌د‌هند.







آقای میردامادی معتقد است حتی رهبر جمهوری اسلامی هم نظر موافقی با دستگیری سران جنبش ندارد. او می‌گوید: «مجموعاً معدل مواضع رهبری جمهوری اسلامی را، اگر بخواهیم بررسی کنیم، می‌بینیم که بیش‌تر به مواضع جریان اصولگرای امنیتی به رهبری آقای احمدی‌نژاد نزدیک بوده و به نوعی اعتبار و سرنوشت ایشان با این جریان گره خورده است اما در زمینه‌ی دستگیری رهبران اعتراضات حداقل تا این ساعت اخباری که رسیده این است که رهبری جمهوری اسلامی نظر موافق نداشته است. دولت آقای احمدی‌نژاد و وزارت اطلاعات آن‌ها و سایر ارکانی که در جریان اصولگرای امنیتی دسته‌بندی می‌شوند، نظرشان بر دستگیری و برخورد تند و خشن با آقایان موسوی و کروبی بوده است».







«با دستگیری سران جنبش اعتراضات گسترده‌تر خواهد شد»







این که نظام جمهوری اسلامی به جایی رسیده باشد که موسوی و کروبی یا حتی خاتمی را دستگیر کرده و یا تحت تعقیب قضایی قرار دهد، هنوز در حد یک احتمال و فرض است. اما پرسش اینجاست که در صورت وقوع این احتمال، ادامه اعتراضات چه روندی را طی خواهد کرد.



قاسم شعله‌سعدی معتقد است وقوع این احتمال، آتش جنبش را تندتر خواهد کرد. وی با استناد به انتقادهایی که از سوی گروهی به آقایان موسوی و کروبی مطرح می‌شود مبنی بر اینکه خود اینها جزئی از نظام هستند و خواهان تداوم این نظام، می‌گوید اگر اینها دستگیر شوند اعتبارشان نزد منتقدان و بقیه بیشتر خواهد شد و همین به فعال‌تر شدن جنبش می‌انجامد.







از سوی دیگر شعله سعدی معتقد است که اصولا این افراد رهبر جنبش نیستند و جنبش زیر نظر آنان فعالیت نمی‌کند. او می‌گوید: «اشتباه حکومت این است که فکر می‌کند جنبش زیر نظر آقایان موسوی و کروبی دارد عملکرد خودش را ارائه می‌دهد. اتفاقاً این آقایان به نظر من به ترمز این جنبش تبدیل شده‌اند و جنبش در عملکردهای گذشته‌ی خودش خیلی تابع این افراد نبوده. این جنبش یک جنبش نخبه‌گرا و مطالباتی است، یک جنبش اجتماعی است که پشتوانه‌ی اندیشه‌ورزی هم پشت‌اش هست. چنین جنبشی خیلی کاری به رهبرانش ندارد و اگر رهبرانش نتوانند خودشان را با شعارهای اصلی جنبش تطبیق دهند، خود این رهبران هستند که حذف می‌شوند».







سراج‌الدین میردامادی نیز معتقد است دستگیری سران جنبش، یک بار دیگر اعتراضات را وارد فاز خیابانی خواهد کرد. به عقیده‌ی او: «اگر فاز اعتراضات خیابانی موقتاً متوقف شده، آن هم به خواست رهبران اعتراضات، اگر روزی به نقطه‌ی پایان این فضا برسند و بخواهند آقایان موسوی و کروبی را بازداشت کنند، طبعاً حداقل بخشی از معترضان مجدداً به خیابان خواهند آمد و فضایی ملتهب برای حاکمیت ایجاد خواهد شد. به نظر من این قابلیت و این توانایی وجود دارد و محاسبه‌ی حاکمیت از این که معترضان خیابانی ساکت شده‌اند و به خانه‌های‌شان رفته‌اند و دیگر در هیچ شرایطی برنخواهند گشت، محاسبه‌ی اشتباهی است».







«رفسنجانی: چوب دوسرطلای حاکمیت»







در سندی که سایت نوروز آن را منتشر کرده و در شورای عالی امنیت ملی تهیه شده از هاشمی رفسنجانی به عنوان شخص اول "حلقه فتنه" نام برده شده است. پیش از این نیز بارها و بارها از زبان احمدی‌نژاد و نزدیکانش حملاتی علیه هاشمی و خانواده‌ی او صورت گرفته بود اما این سند نشان از این دارد که گویا جریان تندرو قصد برخورد امنیتی و قضایی با رفسنجانی را نیز دارند.







آیا نظام جمهوری اسلامی در موقعیتی قرار گرفته که رئیس مجلس خبرگان و مجمع تشخیص مصلحت نظام را مورد تعقیب قضایی قرار دهد؟







قاسم شعله‌سعدی می‌گوید رفسنجانی بارها در سخنانش تلویحا به این موضوع اشاره کرده که خامنه‌ای را او به صحنه قدرت سیاسی جمهوری اسلامی وارد کرده است. وی نتیجه می‌گیرد که هاشمی، رقیبی برای رهبری است لذا نوک تیز حمله متوجه اوست: «آقای رفسنجانی یک ادعایی دارد که خودش را در سطح رهبری و رقیب آقای خامنه‌ای می‌داند. همه هم می‌دانند که انتصاب آقای خامنه‌ای به‌عنوان رهبر در واقع توسط آقای رفسنجانی با ارائه‌ی مطلبی از آقای خمینی به خبرگان انجام شد. به‌هرحال آنچه مسلم است، این است که نقش آقای رفسنجانی در انتصاب آقای خامنه‌ای به‌عنوان رهبر، یک نقش کلیدی بوده است. این را هیچ کس نمی‌تواند انکار کند و اصلاً فیلم این قضیه هم منتشر شد. و چون این زمینه در ایشان وجود دارد که رهبر شود، لذا طبیعتاً لبه‌ی تیز حمله متوجه ایشان است تا ایشان را ناکارآمد کنند».







وی می‌گوید هدف نظام این است که رفسنجانی را تبدیل به یک مهره بی‌خاصیت کند. خود او نیز این میزان جسارت را ندارد تا از این بازی پیروز بیرون بیاید: «رفسنجانی این اراده و جسارت را ندارد که به طور علنی مثلاً بیاید از جنبش حمایت کند و یا برنامه‌ای ارائه دهد، از آن طرف هم جنبش و بخش زیادی از مردم از عملکرد ضعیف ایشان انتقاد می‌کنند و هم از آن طرف، هئیت حاکمه ایشان را در رأس سران به اصطلاح "فتنه" معرفی می‌کند. لذا شده است چوب دو سر طلا و نمی‌داند چه باید بکند».







سردار جعفری فرمانده سپاه پاسداران چندی پیش در یک سخنرانی گفت که آخرین مهلت"سران فتنه" برای بازگشت به دامان نظام، ۲۲ بهمن است.







آیا نظام قصد دارد تا قبل از ۲۲ بهمن، سران جنبش اعتراضی را با زور به دامان خودش برگرداند؟







میترا شجاعی

No comments:

Post a Comment