چندساعت معطلی در راهرو دادگاه انقلاب .
سربازی که متهم را از اوین آورده با دستنبندی به او دوخته شده است .
قاضی با دمپایی در راهرو راه میرود.
ساعتی می گذرد متهمین سیاسی جایشان را به متهمین مواد مخدر می دهند .آنهائی که لباس متحدالشکل ندارند از قزل حصار آمده اند. اما کسانی که یکدست لباس آبی کثیف بر تن دارند.پرسشم را بی پاسخ میگذارند.فقط به یک سو نگاه میکنند. به جوانی با لباس تیره.
از او میپرسم.نگاهم میکند.
می پرسد:خانم جولیت بینوش چطورند؟
می گویم :سلام میرسانند...اینها از کدام زندان آمده اند؟
میگوید :سروش
می پرسم :زندان سروش؟ ....کجا هست؟
میگوید :شما که بهتر میدونید آقای پناهی.....کهریزک قدیم ... و میخندد.
قاضی همچنان با دمپایی در راهرو راه میرود .
باز هم دادگاه من تشکیل نمیشود .باید منتظر احضاریه بمانم
جعفر پناهی
28 سپتامبر 2010
No comments:
Post a Comment