روحانيت شيعه در ايران، قم را پايتخت فكرى جهان شيعه مى دانسته است. به همين لحاظ حكومت دينى قم را از شهر قبرستانها و مدارس سوت و كور حاشيه كوير به استانى آباد و پر رونق با قدرت سياسى و اقتصادى و فرهنگى قابل توجه تبديل كرد.
قم در جمهورى اسلامى مركز توليد و بسط انواع ايدئولوژىهاى اسلامگرا از جمله اسلامگرايى فقه گرا، نظامى گرا و موعود گرا، تربيت و صدور روحانى به مراكز دولتى، فراهم آوردن نيرو و مواد تبليغاتى براى دستگاههاى دولتى، آموزش و اعزام مبلغ به خارج كشور و پر كردن رايزنىهاى فرهنگى، و تداوم سنت فقهى روحانيت شيعه است.
از همين جهت سفر رهبر كشور به اين شهر به نوعى يادآور سرازير شدن سالانه هزاران ميليارد تومان بودجهى دولتى و حكومتى از منابع سرشار كشور به اين قطب فرهنگى و سياسى كشور است.
خامنهاى كه بارها به قم سفر كرده (رسمى و غير رسمى) از سفر عمومى سال ۱۳۸۹ به قم چه اهدافى را دنبال مى كند؟ ولى فقيه و حوزهها در اين مقطع خاص و شرايط سياسى و اجتماعى ويژه در كدام سطح به مبادلات و تعاملات سياسى مشغولند؟ خامنهاى و بيت وى براى جانشينى چه برنامه اى دارند و نقش قم در اين ميان چيست؟ چه نقشى براى قم در اين ميان در نظر گرفته شده است؟
روياى مرجعيت عام
خامنه اى با اتكا به درآمدهاى نفتى و درآمد آستانهاى قدس و بنيادهاى تحت نظر وى توانسته سكوت بسيارى از مراجع قم را بخرد يا با پرداخت بيشترين شهريه بسيارى از طلاب و روحانيون را وامدار خود سازد. اما اين درآمدها به همراه فشار نيروهاى امنيتى و لباس شخصى به روحانيون قم نتوانسته مرجعيت عام را براى وى به ارمغان بياورد.
خامنهاى صدها ميليارد تومان را براى ساخت و ساز مدارس و پژوهشگاههاى جديد و دفتر وى و شهركهاى خوابگاهى در قم صرف كرده است و دولت به توصيهى وى همهى طلاب و روحانيون را تحت بيمههاى بهداشتى قرار داده و طلاب هرچه بيشتر در دستگاه هاى دولتى استخدام شدهاند. با اين احوال روحانيت كه اين روياى محقق نشده را به خوبى مى شناسند بيش تر و بيش تر طلب كردهاند. سفرهاى خامنهاى به قم نه تنها با هدف منكوب كردن مخالفان و نمايش محبوبيت به مراجع بلكه با هدف فشار بيشتر به روحانيون جهت پذيرش وى به عنوان مرجع عام در مقابل رانتها و امتيازات داده شده به آنها صورت مى گيرد.
خامنهاى حدود دو دهه است كه مدعى مرجعيت در خارج از كشور بوده است اما در داخل كشور حتى پس از مرگ برخى از مراجع، بسيارى از مقلدان به وى رجوع نمى كنند. از ماهها پيش از سفر خامنهاى به قم دفتر وى در كار انتشار تقاضاهاى جمعى براى انتشار رسالهى وى بوده است تا صورت ظاهر اعلام مرجعيت در داخل را درست كنند. اين تقاضاها مدام در رسانههاى دولتى و شبه دولتى انتشار مى يابند.
در صورت برگزارى نمايش اين بارهى استقبال از رهبرى احتمالا روحانيون وفادار به وى مرجعيت عام وى را اعلام خواهند كرد و رسالهى وى به فارسى براى داخل كشور منتشر خواهد شد. فيلتر سايتهاى مراجع مخالف، حمله به دفاتر آنان و محدود كردن جلسات درسى آنان نيز مقدمههايى براى اعلام مرجعيت عامهى خامنهاى هستند.
پيش از اين دستگاه اطلاعاتى ولى فقيه با اقدامات محدود كننده مثل بستن حسابهاى بانكى مراجع مستقل تر (مثل وحيد خراسانى و شيرازى) و وارد آوردن فشار به تامين كنندگان منابع مالى آنان جهت پرداخت شهريه، به آنها علائم لازم براى سكوت در برابر مدعيات رهبرى را ارسال كرده است. پيش از ورود خامنهاى به قم نيز دستگاه هاى امنيتى فشار لازم را به مدرسين و مراجع و اعضاى خانوادهى آنها آورده يا خواهند آورد كه شرفياب شده و با رسيدن به خدمت "آقا" بر قدرت فائقهى وى مهر تاييد زنند و با وى بيعت كنند.
خامنهاى بازندهى داد و ستد حوزه و ولايت فقيه
انتظارى كه خامنهاى از حوزهها داشته اين بوده كه رهبرى سياسى مطلق العنان وى را بپذيرند و در مقابل، انتظارى كه حوزويان از خامنهاى داشتهاند آن بوده كه هر چه بيشتر منابع كشور در اختيار حوزهها قرار گيرد. در اين ميان برندهى كوتاه مدت اين داد و ستد، حوزهها و روحانيون بودهاند كه با استفاده از ضعف علمى و فقدان پايگاه اجتماعى و دينى خامنهاى در حوزهها هزاران ميليارد تومان بودجههاى عمومى و دولتى را به خود اختصاص داده اند( در دراز مدت با تاييد ولايت جور مشروعيت خويش را در ميان مردم واگذاشتهاند).
خامنهاى در اين ميان بازنده ى اصلى است چون على رغم دو دهه سرازير كردن امكانات كشور به سوى حوزه ها و روحانيت، آن گاه كه به كمك آنها نياز داشت (بحران سياسى بعد از انتخابات) بسيارى از آنها سكوت پيشه كرده و به ولى نعمت خويش پشت كردند. از همين جهت خامنهاى آنها را "خواص بى بصيرت" ناميد.
تنها مرجع دولتى كه در حوادث دوران پس از انتخابات كاملا و بدون قيد و شرط از خامنه اى حمايت كرد نورى همدانى بود. بقيه به تصريح يا تلويحا با خامنه اى مخالفت كردند (منتظرى، بيات، صانعى)، يا به صراحت از دولت به انتقاد پرداختند (جوادى آملى)، يا با سكوت و در خفا سعى كردند به مخالفان كمك كنند (موسوى اردبيلى)، يا با سكوت سعى كردند خود را از سركوب حكومت مبرا سازند (شبيرى زنجانى، صافى گلپايگانى، و وحيد خراسانى).
بار عام و خدم و حشم
در سفرهاى عمومى خامنهاى به قم تلاش مى شود فقدان اقتدار و مشروعيت دينى و عدم مرجعيت وى با تشكيل ستاد استقبال با دهها ميليارد تومان هزينه (مستقيم و غير مستقيم) جهت ايجاد شور و نشاطِ صحنه سازى شده و ارعاب روحانيون مخالف جبران شود. خامنهاى در اين سفرها با پول پاشى و سكه دادن به مردم عادى كه بر دستهاى وى بوسه مى زنند و اختصاص دادن صدها ميليارد تومان به مدارس و نهادهاى دينى تلاش مى كند برترى و جلال و جبروت خويش را به رخ مدرسان و روحانيون قم بكشد.
شكوه و عظمت ولايت فقيه نه با مشروعيت و محبوبيت و نفوذ و اقتدار اجتماعى بلكه با گرد آوردن مردم از روستاها و شهرهاى ديگر، راه اندازى ايستگاه هاى صلواتى، تعطيلى مدارس عمومى و حوزوى، جشنوارههايى با جوايز قابل توجه، چادر زدن در بيرون قم براى ميهمانان، قطارهاى مجانى و پذيرايى از مهمانان (كارى كه بسيج و سپاه در آن خبرويت دارند) به نمايش در مى آيد.
بازاريابى براى آقا مجتبى
در حالى كه مخالفان مذهبى حكومت بر روى طرح اجتهاد سيد حسن خمينى به عنوان ولى فقيه آينده كار مى كنند و وى دروس خارج خود را در قم آغاز كرده است بيت رهبرى و نهادهاى نظامى و امنيتى نمى توانند آيندهى سياسى خود را به دست تقدير بسپارند.
گزينهى آنان طبعا بايد فردى باشد با چهار ويژگى: ۱) نزديكى خاص با عوامل كليدى در نهادهاى امنيتى و نظامى و آشنا با فرايند سركوب، ۲) فقدان سابقهى مستقيم در نهادهاى حكومتى كه وى را بتوان از فساد گستردهى آن مبرا دانست، ۳) جوانى و انرژى براى رهبرى در كشورى بحران زده كه نسل جوانش به راحتى آرام نخواهند نشست، و ۴) سيادت كه بتوان با تمسك به آن فرد مزبور را به خاندان اهل بيت نسبت داد.
همهى اين ويژگىها در يكى از فرزندان خامنه اى بالاخص مجتبى جمع است. بدين لحاظ وى در سفر خامنهاى به قم به احتمال زياد در جوار پدر به ديدار روحانيون و مدرسان حوزه خواهد رفت تا از مجراى پدر تلويحا به عنوان جانشين احتمالى معرفى شود و آنها نيز در نظام روابط آقازادگى و تعارفات معمول وى را تحويل خواهند گرفت.
خامنهاى با انتخابهاى خود براى عضويت در شوراى نگهبان و قوهى قضاييه و امامت جمعه نشان داده كه جوانگراست و كسى از نسل روحانيون نزديك به خمينى را براى جانشينى مناسب نمى داند. او هرگز نتوانست به آن نسل اعتماد كند چون آنها به فرد ديگرى وفادار بودند و خامنهاى را جدى نمى گرفتند. آن نسل عملا از صحنهى قدرت به كنار رفته است و هيچ جاى پايى در قدرت ندارد تا بتواند به آن بازگشت كند.
خامنهاى و همراهانش بر اين انديشهاند كه همان طور كه يك روحانى ميان رتبه مثل رهبر فعلى در مقام رهبرى جاى گرفت و با سركوب مخالفان از روز اول توانست بر اين مقام تكيه زند فرزند وى نيز خواهد توانست از اين گردنه به راحتى عبور كند.
ترساندن و همراه كردن و تحت فرمان آوردن روحانيون قم اولين مرحله از اين فرايند دشوار است. البته معترضان به انتخابات كه در خيابانهاى تهران عليه مجتبى شعار دادند كار خامنه اى و بيت را در فروش آقا مجتبى دشوار كردهاند.
No comments:
Post a Comment