انگشت اتهام را به کدام نشانه گرفت؟
ترور دو استاد اتمی
از 3 فرضیه خارج نیست
ترور دو استاد فیزیک اتمی دانشگاه بهشتی که به کشته شدن یکی از آنها و مجروح شدن دیگری انجامید، چند فرضیه را به همراه دارد که مغایرت دارد با آن سخنان و اظهار نظرهائی که مقامات اتمی و امنیتی جمهوری اسلامی روز گذشته و در واکنش به این ترورها بیان کردند. آنها انگشت اتهام را به سمت خارج از مرزهای ایران دراز کردند و گفتند که انتقام خواهیم گرفت!
هر آدم عاقلی پیش از آن که به انتقام فکر کند، به این سه فرضیه فکر می کند:
1- آنها که ترور شدند، شخصیت هائی موثر در فعالیت های اتمی جمهوری اسلامی بودند و دشمن – اسرائیل یا امریکا و یا هر دشمن دیگری- آنها را شناسائی و ترور کرد.
- در اینصورت، بلافاصله باید مشخص شود عاملین ترور که به پیشرفته ترین تکنیک انفجاری دسترسی داشته و با خیال آسوده در تهران با موتور سیکلت رفت و آمد کرده اند، چه کسانی می توانستند باشند جز آنها که به پادگان های و پایگاه های سپاه و بسیج رفت و آمد دارند؟ بنابراین، باید عوامل اسرائیل و موساد و هر دشمن دیگری را در میان آمران این ترور و ترورهای مشابه جستجو کرد.
2- این دو استاد نیز مانند چند استاد دیگری که در ماه های اخیر ترور شده اند، طرفدار جنبش سبز بوده اند و با دانشجویان خود ارتباط های سبز داشته اند.
- دراینصورت نیز، آنها که اقدام به ترور کردند، باید به همان پادگان ها و پایگاه ها رفت و آمد داشته باشند که در مورد اول ذکر شد.
3- خائن بوده اند و اطلاعات اتمی خود را به اسرائیل و امریکا و یا هر دشمن دیگری داده بودند و برای زهرچشم گرفتن از بقیه دارندگان اطلاعات اینگونه ترور شدند.
- دراینصورت نیز آنها که دست به ترور زدند باید همان هائی باشند که در دو مورد بالا به آنها و محل ارتباط هایشان اشاره شد.
حادثه از این سه فرضیه خارج نیست. همچنان که عاملین ترور جز همان ها که در بالا به آنها اشاره شد نمی توانستند باشند.
بدین ترتیب، انگشت اتهام را از سوی خارج باید برگرداند به داخل و رو به سینه خودی ها گرفت!
No comments:
Post a Comment