Sunday, November 28, 2010

نگاهی به سخنرانی خاتمی

نگاهی به سخنرانی خاتمی

مدح حضرت علی

"ذم" علی خامنه ای می شود!







محمد خاتمی، در مراسمی که بمناسبت عیدغدیر، در دفتر وی و با حضور جمعی از مدیران سابق و کنار گذاشته شده در دوران احمدی نژاد تشکیل شده بود، بی آن که از علی خامنه ای نام ببرد، خصلت هائی از حضرت علی را برشمرد که در تناقض با خصلت های علی خامنه ای است. سخنان او در مدح حضرت علی، عملا در ذم علی خامنه ای بود. حتی اگر او چنین قصدی نداشت، هرکس این سخنرانی را شنیده و یا خوانده باشد، جز این برداشت نمی کند. او گفت:



در پاریس وقتی از امام پرسیدند که «جمهوری» چیست؟ فرمودند آنچه در دنیا هست؛ یعنی پایه حکومت رای و رضایت مردم است و حکومت در مقابل آنان مسئول است و هیچ قدرتی نیست که مسئول و پاسخگو نباشد. لوازم این جمهوریت هم آزادی اندیشه و بیان است؛ سپس وقتی سوال می کردند که حکومت اسلامی به چه معنی است؟ گفتند در این حکومت که مردم پایه آن هستند، ارزشهای اسلامی باید پیاده شود و نمونه آن را حکومت حضرت علی(ع) معرفی کردند.



در مورد علی (ع) آنقدر غلو شد که گاهی به او مرتبه ربوبیت و خدایی دادند و گاه چنان به او تاختند که کافر، منحرف و فاسق معرفی کردند. جالب این است که او در مقام قدرت، با متملقان، گزافه گویان و کسانی که تمجیدهای بیجا می کردند و او را با گزافه می ستودند و حتی با کسانیکه به او نسبت الوهیت دادند برخورد خشن جانی کرد، اما در مقابل کسانی که به او ناسزا می گفتند و اعتراض می کرند با خوشرویی و مدارا رفتار می کرد.



خوارج به مسجد کوفه می آمدند و به صراحت می گفتند ایشان کافر است و یکی از آنها می گفت، «خدا او را بکشد که چه انسان هوشمند و دانایی است»! یا حتی ایشان را کافر می نامیدند و یا برای ابراز مخالفت و اینکه بگویند علی(ع) عادل نیست، پشت سر او نماز نمی خواندند و هنگام نماز او در کنار مسجد نماز برپا می کردند. اما وقتی که اصحاب می خواستند با آن گروه برخورد کنند، به شدت جلوگیری می کرد و حتی حقوقشان را از بیت المال قطع نکرد.



وقتی طلحه و زبیر از علی(ع) اجازه گرفتند که به حج بروند، با وجود اینکه حضرت می دانستند و گفته بودند که اینها برای "فتنه" می روند، به ایشان گفته شد که با آنها برخورد کنید؛ اما علی(ع) فرمود (نقل به مضمون): خیر! اینها کاری نکرده اند و نباید قبل از جنایت قصاص کرد.



علی(ع) با ستایش گران، تمجیدکنندگان و غلوکنندگان با شدت برخورد می کرد و با معترضان و منتقدان با مدارا روبرو می شد و حق مردم را در حکومت می شناخت. امیرالمومنین نسبت به قدرت و حکومت دو کار عمده انجام داد؛ یکی خطاب به امیران و حکمرانان است که به آنان توصیه می کردند مردم را طعمه خود نکنید و به آنان ستم نکنید؛ مانند درندگان درنده خو در هم ندرید و حقشان را رعایت کنید، زیرا مردم یا برادران و خواهران دینی شما هستند یا همنوعان و همسانان شما در آفرینش و در کمال مدارا و محبت و احترام رفتار کنید.



ایشان همچنین به مالک اشتر سفارش می‌کنند که مبادا دچار کبر شود و می‌فرمایند بدان که اگر تو حاکمی بر تو حاکمی هست و بالاتر از تو و ما، خدای بزرگ است؛ عظمت خدا را در نظر بگیر و در مقابل مردم تواضع کن. ایشان توصیه فراوانی می‌کردند که قدرت تاس لغزنده‌ای است که ممکن است انسانها را با کبر و غرور به زیر بکشد و با دعوت قدرتمندان به ذکر خداوند و با بیان اینکه قدرت امانتی برای خدمت به مردم است، قدرتمندان را از اینکه قدرت آنها را فاسد کند بازمی داشت.

تلاش علی(ع) از طرف دیگر به دلیر کردن مردم بود تا خود را در مقابل قدرت نبازند، از حق اعتراض و انتقاد دست برندارند و با حقوق خود آشنا شوند؛ تا جایی که می‌فرمایند، « جامعه ای که ضعیف در آن حق خود را بدون لکنت زبان از قوی نگیرد، مقدس نیست » . یعنی نه تنها اعتراض، انتقاد و بیان اندیشه نباید هزینه ای داشته باشد، بلکه مردم دربیان مطالب خود هم نباید دچار لکنت شوند.

امیرالمونین با این حرکت دو لایه سعی داشت که قدرت را در خدمت مردم معرفی کند که باید سبب رشد و پیشرفت و نه تحقیر آنان شود. امروز هم می‌گوییم جمهوری اسلامی باید تامین کننده و نگاهبان حقوق و حرمت مردم باشد و ارزش هایی که در کلام و عمل امیرالمومنان علی (ع) تجلی داشت بر آن حاکم گردد و ما این راه را ادمه می دهیم و از خدا می خواهیم دلمان را به حقیقتی که امام علی (ع) مظهرکامل آن بود روشن کند و توفیق تدوام راه آن بزرگوار را عنایت فرماید.

No comments:

Post a Comment