Monday, December 20, 2010

حذف یارانه ها و آغاز تحول اقتصادی به رهبری علی خامنه ای

حذف یارانه ها و آغاز تحول اقتصادی به رهبری علی خامنه ای


پرده از چهره اقتصادی

کودتای 22 خرداد برداشته شد





کودتای 22 خرداد دو تیغه سیاسی و اقتصادی داشت. تیغه سیاسی آن بازگرداندن سانسور و اختناق شاهنشاهی بود و تیغه اقتصادی آن باصطلاح طرح "تحول اقتصادی" که نسخه کهنه بانک جهانی برای برقراری حکومت جنگل بر کشورها و بقای درنده ترین حیوانات (در جنگل) و غارتگرها بر کشورها. بدین ترتیب، آغاز حذف یارانه ها گامی بود طبیعی و همآهنگ با بخش سیاسی کودتای 22 خرداد. این دو تیغه همسو و همآهنگ که هدایت اصلی آن در دست علی خامنه ایست و در تقسیم مسئولیت های اجرائی، بخشی از آن به شارلاتانی بنام احمدی نژاد رسیده، آخرین پرده انقلاب 57، یعنی استقلال کشور را قیچی می کند و نقطه پایان به 3 شعار و خواست اصلی مردم در انقلاب 57 میگذارد. یعنی آزادی، استقلال و عدالت اجتماعی.



کار از شرم و حیا چنان عبور کرده که نام دفاع از خیانت به این سه آرمان و سه شعار را گذاشته اند دفاع از انقلاب و سپاه پاسداران را به پاسداری از آن برگمارده اند. نه تنها برگمارده اند، که خود بازوی اقتصادی و نظامی اجرای این خیانت شده است. پایان این خیانت، تبدیل کامل حکومت مستضعفان به حکومت غارتگران تفنگ به دست و عمامه برسر و تجار بزرگ و وارد کنندگان بازاری شریک و متحد آنهاست.



آن اقتصاد اسلامی و حکومت مستضعفان که مردم به امید برقراری آن انقلاب کردند و به شخص آیت‌الله خمینی و روحانیون مورد تائید او اعتماد کردند و دهها کتاب در سالهای اول انقلاب درباره آن نوشتند، سرانجام تسلیم آن اقتصادی شد که امثال آیت الله گلپایگانی آن را اقتصاد اسلامی می دانستند. شخص او، بر سر اجرای مهم ترین اصول و بندهای اقتصادی مندرج در قانون اساسی مانند اصل 44 و 43 کنترل بازرگانی خارجی، تقسیم زمین های کشاورزی و... درمقابل آیت الله خمینی ایستاد و با نامه به شخص وی و مجلس وقت آنها را تهدید به افشاگری و مخالفت کرد. اقتصاد اسلامی از نظر آنها همین است که امروز حاکم است و علی خامنه ای هنگام برگماری به رهبری جمهوری اسلامی، اگر حمایت امثال آیت‌الله گلپایگانی را نداشت، به این سمت نمی‌رسید. او را تائید کردند، زیرا در همان سالهای اول ریاست جمهوری اش دانستند او از جنس خودشان است و در جمع اطرافیان روحانی آیت الله خمینی "بُر خورد و برای آینده جاسازی شده است.



حاصل آن بُر خوردن و جاسازی شدن، امروز در برابر دیدگان همگان است. او لیبرالیسم اقتصادی را حاکم کرد و لیبرالیسم سیاسی را سرکوب. علیه امریکا شعار داد، اما در خدمت امریکا و سرمایه داری جهانی واردات کشور را به 65 میلیارد دلار در سال رساند و تولید داخلی را نابود کرد. ایران تحت رهبری و هدایت او تبدیل به بزرگترین تجارتخانه شد و سپاه پاسداران انقلابی که قرار بود در خدمت مستعضفان باشد و مدافع اجرای بی کم و کاست قانون اساسی تبدیل شده به سپاه سرمایه!



طرح باصطلاح هدفمند کردن یارانه ها که اجرای آن رسما از این هفته آغاز شد، طرحی است برای قطع حمایت دولت از مردم بی پناه و برقراری قانون امپریالیستی جنگل بر کشور. این یعنی بی پروایی در خیانت به مردم و انقلاب آنها. خیانتی که جز با سرکوب آزادی ها و سلطه سانسور و اختناق ممکن نبود و کودتای 22 خرداد ازجمله با همین هدف انجام شد.



در عقب ماندگی فکری و سیاسی شخص رهبر و مشاوران و مجریان طرح کودتا و تحول اقتصادی مورد نظر او همین بس که او در زمانی چنین خیزی برداشت که نه تنها در بسیاری از کشورهای جهان سوم، بلکه در خود کشورهای بزرگ اروپائی مردم علیه قانون جنگل به پا خاسته اند. مردم امروز علیه حذف حمایت های اقتصادی دولت ها، در اسپانیا و یونان و ایرلند و پرتقال و فرانسه و... ایستاده‌اند. آنچه مردم برای دفاع از آن در امریکای لاتین و در قلب اروپا به خیابان ها آمده اند، همان حمایت های دولتی است که کشورهای سرمایه‌داری زیر فشار نظام سوسیالیستی حاکم بر بخشی از اروپا به آن تن داده بودند. تحول اقتصادی و حذف یارانه ها در زمانی در ایران به اجرا گذاشته شده و دولتی کودتائی را برای اجرای آن مصدر امور کرده اند که گردش به چپ از امریکا لاتین، به قلب اروپا سرایت کرده و حتی در روسیه انتظار تحولات و تصمیمات مهمی در جهت این گردش به چپ می رود.



آنها که دیر آمده اند، بسیار زود خواهند رفت. حاکمیت کودتائی جمهوری اسلامی اکنون در صدر لیست دیر آمدگان قرار دارد. آن هم درکشوری که یک انقلاب را ذخیره خود دارد و یک جنبش عظیم دهها میلیونی سبز را پشتوانه خویش.


راه توده 297 29 آذرماه 1389

No comments:

Post a Comment