Sunday, January 30, 2011

قیام و انقلاب درمنطقه

قیام و انقلاب درمنطقه


جنبش زیر خاکستر درایران





با هر شعله حریق قیام مردمی در کشورهای عربی، حاکمیت کودتائی ایران در سر درگمی بیشتری فرو رفته و بر سر چند راهه توجیه سرکوب مردم معترض به کودتای 22 خرداد و "فتنه" اعلام کردن آن، و اکنون تائید قیام خیابانی و یا همان "فتنه" توسط مردم مصر و تونس و اردن و یمن گیر می کند.



موضع گیری های خنده دار مقامات و ارگان ها و مطبوعات تابع اتاق فرمان ستاد کودتا، به یک مضحکه تبدیل شده است.



خبرگزاری "ایرنا" که به زیر مجموعه احمدی نژاد تبدیل شده، روز گذشته مدعی شد که برای حریق و چپاول و آتش سوزی در قاهره، از اسرائیل کماندو وارد مصر شده است.



این درحالی است که حسنی مبارک و حزب نیمه نظامی او باندازه کافی اوباش برای اینگونه اقدامات دراختیار دارد. همانگونه که کودتاچی های 22 خرداد شبکه اوباش مداحان و لباس شخصی ها و بسیجی های چماقدار را دراختیار داشت و همان کاری را در تهران و برخی های ایران کرد که حالا می گویند کماندوهای اسرائیل در قاهره می کنند!



درک این مسئله بسیار ساده است که کافی است یک اسرائیلی در خیابان های قاهره و اسکندریه به چنگ مردم بیفتد تا وحشت دولت اسرائیل از آنچه در مصر می گذرد، صد چندان شود.



روزنامه کیهان، همچنان مشغول حزب الله سازی در تونس و قاهره است. البته در ستاد کیهان و برای آرام کردن آقا و فریب بسیجی ها وحزب اللهی های مسئله دار شده!



احمدی نژاد، روز گذشته خود را به مجلس رساند و در آنجا سخنرانی کرد. بی آن که جرات کند در باره قیام مردم مصر و تونس و بقیه کشورهای عربی سخن بگوید. یگانه جمله ای که او گفت و قابل تفسیر است آنست که "از اول فروردین قیمت ها کاهش خواهد یافت!"



همین جمله کافی است تا حدس زده شود که بزرگترین بحث در پشت صحنه حکومتی، وحشت از گرانی و شورش است و حتی در دیدار غیر علنی احمدی نژاد با مجلسی ها، بحث همین بوده و به همین دلیل احمدی نژاد گفت: نگران نباشید قیمت ها کاهش خواهد یافت.



روی دیگر سکه این سخن احمدی نژاد عقب نشینی از اجرای طرح هدفمند کردن یارانه هاست. مسئله ای که بی شک آن نیز در پشت صحنه گرهی ترین بحث است.



این احتمال نیز قوی است که حاکمیت کودتائی در این خیال و آرزو باشد که دولت های اسلامی در قاهره و تونس و اردن تشکیل شده و با جمهوری اسلامی متحد شوند.



این خواب و خیال، حتی اگر دولت هائی مرکب از احزاب اسلامی در این کشورها تشکیل شود نقش برآب است، زیرا خواست مردمی که به پا خواسته اند اسلام سرکوبگر و ارتجاعی نیست. آنها که در قاهره زندگی کرده اند میدانند که دراین کشور قوانین ارتجاعی عملا حاکم است. بویژه علیه زنان. بنابراین، ریشه قیام مردم نیاز به حاکمیت ارتجاع مذهبی نیست. دراینصورت متحدی برای جمهوری اسلامی کنونی در انتظار حاکمیت نیست. حداکثر اسلامی که حاکم شود، همان است که در ترکیه حاکم است که چند میدان مشق با جمهوری اسلامی فاصله دارد. بدین ترتیب، باید در انتظار حکومت های ملی و مترقی در کشورهائی که به قیام عربی پیوسته اند بود. با اکثریتی سنی که سنخیتی با شیعه ایران ندارد.



این تبلیغ که قیام کنونی در کشورهای عربی، تحت تاثیر انقلاب 32 سال پیش ایران است نیز، تبلیغی ارزان و بی پشتوانه است. نسلی که در خیابان های قاهره و تونس و اردن و مراکش و یمن است، زیر 30 سال دارد و اگر چیزی از ایران هم در ذهن داشته باشد جنبش سبز است که اتقاقا تشابهات مشترکش با جنبش سبز بسیار است. همانگونه که تشابه سرکوبگری حکومت مصر با سرکوبگران جمهوری اسلامی زیاد است.



می ماند اسرائیل و آینده روابطش با کشورهای که در آنها مردم علیه دولت های مستبد و وابسته قیام کرده اند. اسرائیل نیز پیش از آن که از دولت های آینده و بر آمده از قیام و انقلاب مردم در همسایگی اش نگران باشد، باید نگران سرایت این قیام به داخل خود اسرائیل و آغاز فصل تازه و بکلی متفاوت با گذشته در اسرائیل باشد!

No comments:

Post a Comment