Tuesday, February 22, 2011

حاکمیت هنوز نمی خواهد واقعیت را بپذیرد

حاکمیت هنوز نمی خواهد واقعیت را بپذیرد


مانورسکوت حکومتی

همزماه با سرکوب سیاسی





فرمانده نیروی انتظامی جمهوری اسلامی "احمدی مقدم" روز گذشته به خبرگزاری های داخلی گفت که در روز یکشنبه اول اسفند حادثه در ایران روی نداده و تجمعی هم نبوده و لابد هنگ موتوری چماقداران ولایت برای اکروبات و یا مسابقه پرش با موتور دو ترکه از خیابان به میدان به خیابان های تهران و شیراز و اصفهان و کرمانشاه و کرمان و رشت و سنندج و ... سرازیر شده بودند.



دروغگوئی شناسنامه حکومت است و بنابراین ادعای فرمانده نیروی انتظامی تعجب آور نیست، اما این بار این دروغگوئی در اجرای یک فرمان از طرف فرمانده کل قوا هم هست. این فرمان که هیچ خبری از تظاهرات منتشر نشود، فرماندهان سپاه و انتظامی و حتی امام جمعه ها درباره حوادث و جنبش سبز بر زبان نیآورند و بویژه نامی از رهبران جنبش نبرند. چنان باید رفتار کنند که انگار هیچ حادثه ای در کشور روی نداده و فتنه و فتنه گر و سران فتنه ای وجود نداشته و یا از این پس دیگر وجود ندارند..



این فرمان با بهره گیری از تجربه حصر خانگی آیت الله منتظری صادر شده و هدف از آن از اذهان عمومی خارج کردن نام موسوی و کروبی و خاتمی است. حتی طرح شهید دزدی و تشییع جنازه ای که قاتلین و چماقداران خود زیر تابوت قربانیان راه می انداختند نیز از این نباید اجرا شود. در مجلس نیز کسی نباید در باره فتنه و سران فتنه حرف بزند. همه باید مهر سکوت بر لب بزنند تا بلکه حساسیت مردم کم شده و بتدریج زیر بار مشکلات زندگی مردم آنها را فراموش کنند. بعد از این فراموشی و پایان حساسیت عمومی، نوبت به زندان بردن و سر به نیست کردن ها می شود.



تمام این طرح بر این اساس تنظیم شده که جنبش کنونی یک هیجان و خشم است و نباید این هیجان و خشم را دامن زد تا ماجرا تمام شود.



طراحان خوش خیال این طرح که از درون بیت رهبری بیرون آمده، هنوز نتوانسته اند بپذیرند که آنچه در ایران جریان دارد یک جنبش سراسری علیه حاکمیت و نتایج سیاست هائی است که آنها سر سفره خود، در دانشگاه، در مدرسه، در اداره، در خانه، در سیما، در مطبوعات؛ در نماز جمعه ها، در خیابان ها، در برخورد با سیاسیون، با فعالان مدنی، با زنان، با جوانان، با حجاب، با سینما و سینماگران، با فوتبال، با روحانیت و خلاصه در همه زمینه ها شاهد و زیر فشار آن بوده اند و اکنون فرصت فریاد علیه آن را یافته اند. بنابراین مشکل با حصر موسوی و کروبی و یا برپا کردن زندان های بیشتر و دستگیری های افزون تر حل نمی شود. مردم ایران، خود راهم سرنوشت با مردم مصر و لیبی و تونس و یمن و بحرین و مراکش و الجزایر یافته اند. بنابراین اگر در آن کشورها و توسط دولت های آن، این نوع مانورها و ترفندها نتیجه بخش بود در ایران هم نتیجه بخش است!

No comments:

Post a Comment