Monday, March 7, 2011

پزشکان به عللل امنیتی

چند روز پس از تظاهرات روز بیست و پنجم بهمن ماه خبری منتشر شد مبنی بر استفاده نیروهای نظامی و امنیتی از نوع جدیدی از گازهای اشک‌آور. در خبر منتشرشده، به این نکته اشاره شده بود که گازهای اشک‌آور استفاده شده در روز 25 بهمن، عوارض خاص و جدیدی به دنبال دارد. اشکان منفرد، وبلاگ‌نویس و فعال حقوق‌بشر، یکی از کسانی که در معرض این نوع از گاز اشک‌آور، قرار گرفته به روز می گوید: به علت به هم خوردن درصد و تعادل پتاسیم و منیزیم خون ۴ ساعت زیر سرم بودم.




وی در شرح ماجرای این روز می‌گوید: "روز 25 بهمن که در حمایت از انقلاب مصر فراخوانی صادر شده بود، در تظاهرات شرکت کردم. این تظاهرات از همان لحظات اول با برخورد نیروهای امنیتی مواجه شد که از گازهای اشک‌آور استفاده می‌کردند. گازهای اشک‌آوری که گویا بُردشان، افزایش پیدا کرده بود! بعد از شلیک‌های اولیه، به هیچ عنوان نمی‌توانستیم حدس بزنیم که نوع گازهای اشک آوربا دفعات پیش تفاوت دارد".



وی ادامه می‌دهد: "بعد از بازگشت به منزل، نیمه‌های شب بود که دچار حالت تهوع شدید شدم. من در همه تجمعات قبلی شرکت داشتم. به دفعات هم در معرض شلیک گازهای اشک‌آور قرار گرفته بودم، اما تنها مشکلم سوزش چشم بود. فرد دیگری را هم ندیده بودم که دچار عوارض دیگری شده باشداما این بار فرق می کرد".



منفرد، ادامه می دهد: "وخامت اوضاع جسمی باعث شد که به همراه دوست دیگری، که اوهم دچار مشکل مشابهی بود، نیمه‌های شب به درمانگاه مراجعه کنیم و حدود 4 ساعت زیر سرم بمانیم. من قرار بود روز بعد به اصفهان عازم شوم. کم‌کم عوارض جدیدی هم هویدا شد. علاوه بر حالت تهوع، دچار گرفتگی شدید عضلات گردن شده بودم. به گونه‌ای که بعضی مواقع، قادر به حرکت دادن گردن یا بدن‌ام نبودم. در اصفهان مجددا به درمانگاه مراجعه کردم. بعد از توضیحات من، دکتر برایم آزمایش ادرار نوشت و دو آمپول رفع گرفتگی عضلات هم تجویز کرد".



وی اضافه کرد: "بعد از انجام آزمایش و گرفتن جواب آن، مجددا به دکتر مراجعه کردم. با توجه به آزمایش انجام شده، وی اعلام کرد که به علت به هم خوردن درصد و تعادل پتاسیم و منیزیم خون دچار این حالت شده‌ام. بعد از توضیحات من درباره حضور در تظاهرات، دکتر گفت ظاهرا موادی در اشک آورها بوده که باعث این مشکل شده است".



این فعال حقوق‌بشر، با اشاره به تماس خود با دیگر دوستانش در این زمینه، می‌گوید: "من کمی به قضیه مشکوک شدم. به همین دلیل مساله را با چند تن از دوستان‌ام در میان گذاشتم. آن‌ها هم دچار مشکلات مشابهی بودند. به طور مثال یکی از دوستان حالت تهوع نداشت، اما به شدت دچار گرفتگی عضلات بود. فرد دیگری بود که علاوه بر گرفتگی عضلات، خون بالا می‌آورد. دوست دیگری چند روزی به طور کامل، دچار قطع صدا شده بود و سرفه‌های خونی می‌کرد. از طرف دیگر شدت گرفتگی عضلات به حدی بود که به سختی قادر به حرکت بودیم، به گونه‌ای که موفق نشدیم در اعتراضات روز اول اسفند شرکت کنیم".



وی همچنین اضافه می‌کند: "دوستی که دچار استفراغ‌های خونی و گرفتگی عضلات شده بود از دکتر درخواست گواهی کرده بود. دکتر به وی پاسخ منفی داده و گفته بود که می تواند گواهی‌ای صادر کند مبنی بر اینکه در معرض خفگی بخاری منزل قرار گرفته است. احتمال دارد که بین این دو مساله، تشابهاتی در علم پزشکی وجود داشته که چنین قصدی داشته‌اند. هر چند دوست ما با این قضیه مخالفت کرداما پزشک مربوطه به هم به دلیل مشکلات امنیتی، از صدور این گواهی سر باز زده. این مشکل برای دوستان دیگری هم به وجود آمد و پزشکان از دادن گواهی در این زمینه امتناع کردند".



وی با اشاره به صحبت‌های خود با برخی از پزشکان می‌گوید: "پزشک دیگری هم بعد از توضیحات من، تایید کردند که گرفتگی عضلات می تواند به دلیل تغییر درصد و پتاسیم، منیزیم و کلسیم خون باشد و این اتفاقی است که در بین بازیکنان فوتبال بسیار دیده می‌شود. ضمن اینکه ممکن است دارای عوارض بلندمدت هم باشد".



منفرد با اشاره به این نکته که برخی از حاضران در تجمع اعتراضی روز 25 بهمن، سعی کردند موارد ایمنی در برابر گازهای اشک‌آور را نیز رعایت کنند، می‌افزاید: "در دایره دوستان خود من همگی به این موضوع اشاره می کردند که قبل تر هم اشگ آور خورده بودند، اما هیچ وقت دچار چنین مشکلاتی نشده بودند. ضمن اینکه مواردی مثل آتش روشن کردن یا سیگار روشن کردن هم رعایت شده بود. اما همه تاکید می‌کردند که سوزش چشم، بسیار بیشتر از دفعات قبلی بوده است. عوارض این مساله هم از چند ساعت پس از شلیک آغاز شد و برای برخی از دوستان حتی بیشتر از ده روز هم طول کشید".



وی درباره تفاوت این گازهای اشک‌آور با گازهای قدیمی می‌گوید: "درباره بو، من تفاوت خاصی احساس نکردم، اما گردهای رنگی که همان پودرهای فلفل بوده، این بار بیشتر به چشم می خورد. یعنی به صورتی که بعد از شلیک اشگ‌آورها این مواد زرد رنگی روی مانتو و لباس مردم می نشست که چند مورد را خود من شاهدش بودم".

No comments:

Post a Comment