بهرحال، با توضیحی که دکتر یزدی منتشر ساخت، این نکته رسمیت و سندیت یافت که آنچه بعنوان مصاحبه منتشر شده بازجوئی بوده است و نکته بدیع آن که خبرنگار خبرگزاری "ایرنا" خود در خانه امنیتی و درکنار بازجوها فعال بوده است!
دکتر یزدی عملا اعلام داشت که زیر فشار کودتاچی ها مجبور شده یادداشتی را بعنوان استعفا از دبیرکلی نهضت آزادی نوشته و دراختیار خبرگزاری ایرنا بگذارد. ظاهرا شرط آزادی او از زندان چنین بوده است!
اما، کدام فعال سیاسی است که نداند نه استعفای زیر فشار بازجویان و در زندان کودتا اعتبار دارد و نه اعلام انحلال احزاب در حکومت ها. چنان که در زمان شاه نداشت و بعد از انقلاب 57 همه آن احزابی که منحله اعلام شده بودند تابلوهای خود را بالا برده و فعالیت خود را از سر گرفتند. حادثه ای که درهر کشور روی داده است. آخرین نمونه های آن در تونس و مصر بعد از سقوط ژنرال بن علی و سرگرد حسنی مبارک است و پیشتر، درعراق و پس از سرنگونی صدام حسین.
دکتر یزدی عضو ساده نهضت آزادی هم که باشد، درعمل دبیرکل نهضت آزادی است. این را هر عقل از کف نداده ای میداند. مگر امثال سرتیپ ذوالقدر معاون وزارت کشور و قائم مقام پیشین فرمانده کل سپاه که محاکمات کودتائی و بسیاری از جنایات را رهبری می کند و دست کمی از حسین طائب و سردار نقدی و بقیه کودتاچی ها ندارد.
دکتر یزدی درباره محتوای آنچه که بعنوان مصاحبه او منتشر شده توضیحی نداده است و تنها به "تحریف" آن اشاره کرده است. این پرهیز از توضیح "تحریف" ها نیز تائید است بر آن زیرکی که دکتر یزدی در آخرین بازجوئی خود نشان داده و در شماره روز گذشته پیک نت به آن اشاره کردیم. یعنی باز کردن ریشه "کودتای 22 خرداد"
در این فصل یزدی عملا گفته: اگر کودتا نمی شد نیز کار به همینجا می رسیدیم که اکنون با کودتا رسیده است، باضافه آبروریزی یک کودتا و جنایاتی متعاقب آن که روی دست خامنه ای مانده و ضربه ای جبران ناپذیر که به اعتبار سپاه پاسداران وارد آمد.
No comments:
Post a Comment