Friday, April 22, 2011

در باب آن «جریان انحرافی» که حکم «آقا» را بر زمین گذاشت

در باب آن «جریان انحرافی» که حکم «آقا» را بر زمین گذاشت


رادیو فردا، مجید مجیدی : اعلام استعفا یا عزل وزیر اطلاعات توسط احمدی‌نژاد، مداخلهٔ خامنه‌ای برای بازگرداندن وی، نادیده گرفته شدن حکم حکومتی خامنه‌ای توسط تیم احمدی‌نژاد پس از سه روز از صدور آن، و رفت و برگشت‌ها میان دولت و منتقدان آن نقطهٔ عطفی در تنازع قدرت میان جناح‌های سیاسی اقتدارگرا و درون حکومت به شمار می‌رود.



این تحول ظرفیت آن را دارد که به روابط قدرت در رژیم واقعی (و نه حقوقی) ولایت فقیه و نهادهای تحت آن شکلی تازه ببخشد. طلایهٔ این تحول، عنوان تازهٔ دولت احمدی‌نژاد و حامیان آن است که به طور هماهنگ توسط رسانه‌های سنت‌گرایان اقتدارگرا به آن‌ها داده شده است: جریان انحرافی.



برچسبی تازه



رسانه‌های شبه‌دولتی و دولتی نزدیک به سنت‌گرایان در پی ماجراهای مربوط به استعفا و بازگشت حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات، عنوان «منحرف» را که قبلا به مشایی و تلویحا به همراهان رئیس دولت نسبت داده می‌شد آشکارا به کلیت طرفداران دولت بسط دادند و با هماهنگی قابل توجه از این عنوان برای اشاره به جریان مقابل خود استفاده کردند.



ظاهرا احمدی‌نژاد و همراهان در شش سال گذشته با بی‌توجهی به تصمیم‌گیری جمعی در میان خودی‌ها و نیز بهره‌گیری از قدرت قاهره برای حل و فصل اختلافات درونی، دشمنان بسیاری برای خود از میان هم‌پیمانانشان تراشیده‌اند.



این تحول از مدت‌ها پیش در جریان بود (با انحرافی خوانده شدن مکتب ایرانی، مستند «ظهور نزدیک است» و معرفی احمدی‌نژاد به عنوان شعیب بن صالح، همایش ایرانیان خارج از کشور، و جشن نوروزی)، اما ایستادگی حامیان دولت در برابر حکم حکومتی رهبری این فرصت را به سنت‌گرایان داد که عنوان «جریان انحرافی» را به راحتی و آشکارا به کلیت جریان حامی دولت نسبت دهند. در قاموس سنت‌گرایان مطالب فوق در تشخیص انحراف جنبهٔ فرعی و ثانوی دارند. مهم‌ترین انحراف از نظر آنان، انحراف و فاصله‌گیری از روحانیت است.



این عنوان آن چنان برای رسانه‌های سنت‌گرایان و تریبون‌های رهبری هضم و جذب شده که پایگاه‌های اینترنتی و روزنامه‌های حامی دولت را «تشکیلات رسانه‌ای جریان انحرافی» نام نهاده‌اند.



سنت‌گرایان که نقشی عمده در روی کار آمدن دولت احمدی‌نژاد داشتند پس از شکل‌گیری دولت به تدریج از آن کنار گذاشته شدند. برخی از آن‌ها تا آن حد با دولت احمدی‌نژاد مشکل داشتند که به میرحسین موسوی در شب انتخابات تبریک گفتند. اما در دوران اعتراضات سکوت پیشه کرده یا به اصلاح‌طلبان تاختند تا در فرصتی دیگر دولت احمدی‌نژاد را مورد تاخت و تاز قرار دهند. از ویژگی‌های جریان محافظه‌کار در ایران صبر پیشه کردن در برابر رقبا تا زمان قرار گرفتن در ضعیف‌ترین شرایط و سپس وارد کردن ضربات است.



از دولت امام زمان تا دولت منحرف



جریان انحرافی‌‌ همان جریانی است که خواب‌های امام زمانی روحانیت حاکم را تعبیر می‌کرد. همین جریان است که پس از شش سال و بعد از خروج بسیاری از نمایندگان جریان سنت‌گرا در دولت مانده است. «جریان انحرافی» دیگر «بخشی» از دولت نیست، بلکه چنان که از آن در رسانه‌های سنت‌گرا سخن گفته می‌شود همهٔ دولت احمدی‌نژاد است. انحرافی بودن دولت (و به نحوی آغاز بسته شدن پروندهٔ آن) تا آن حد برای منتقدان آن مفروض گرفته شده که بخشی از روحانیت‌گرایان از این که اقتدارگرایان نتوانسته‌اند جریان احمدی‌نژاد را در این کمپ نگاه دارند غبطه می‌خورند: «احمدی‌نژاد در دو انتخابات قبلی بهترین گزینه بود، اما در این که ما به وظایف خودمان برای حفظ این گزینه عمل کردیم یا نه، جای بحث دارد. شما به هر کسی که رای بدهید، باید از او مراقبت هم بکنید.» (سلیمی نمین، خبر آن‌لاین، ۳۱ فروردین ۱۳۹۰)



تصفیهٔ دائمی



انقلابیون به انقلاب دائمی باور دارند، اما در شرایطی که انقلابیون قدرت را به چنگ می‌آورند انقلاب دائمی به «تصفیهٔ دائمی» ترجمه می‌شود. نگاهی به ۳۲ سال تجربهٔ جمهوری اسلامی گواهی بر تصفیه بعد از تصفیه است. تصفیه‌شدگان به نوبت عناوینی مثل فاسد، طاغوتی، لیبرال، لائیک، مرتد، منافق، محارب، اسلام آمریکایی، منافق جدید، سکولار، جاسوس، وابسته، و جریان فتنه را دریافت کرده‌اند. در نزاع تازه، دو طرف با برچسب‌های اشرافی و انحرافی/فاسد در برابر هم قرار گرفته‌اند. دو طرف این نزاع که سه دهه به تصفیه‌های خونین اشتغال داشته‌اند ابایی از تصفیه‌های خونین تازه ندارند.



تاریخ مصرف و چالش‌هایش



آن‌ها که با زدن برچسب به مخالفان خود آن‌ها را روانهٔ زندان و قبرستان می‌کرده‌اند اکنون خود برچسبی برای حذف شدن در آیندهٔ نزدیک دریافت داشته‌اند و در واکنش به این اتفاق به مظلوم‌نمایی و به رخ کشیدن خدمات خود به نظام مشغول شده‌اند. جریان حامی دولت اکنون به خوبی می‌بیند که صرفا ابزاری برای حذف جریان اصلاح‌طلبان از حکومت بوده و تاریخ مصرف آن برای روحانیت حاکم و هواداران آن به پایان رسیده است: «برای آن‌ها احمدی‌نژاد تا وقتی خوب و مطلوب [بود] که گوش‌به‌فرمان آن‌ها و فقط رودرروی کارگزاران سابق و افسادطلب‌ها قرار بگیرد، شبانه‌روز کار کند تا آن‌ها پز اصول‌گرایی بدهند.» (دولت یار، ۳۱ فروردین ۱۳۹۰) اما این جریان با نفوذی که در مراکز قدرت یافته است برخلاف جریان اصلاح‌طلبی به آرامی و بدون مبارزهٔ جدی قدرت را ترک نخواهد کرد.



این جریان همهٔ ویژگی‌های جریان اقتدارگرا و تمامیت‌طلب روحانی (رهیافت هجومی و حذفی به مخالفان، تکیه بر اراذل و اوباش، اتکا بر قوای قهریه، آتش‌افروزی در منطقه، امتیازجویی، و تمرکز بر اسطوره‌های مذهبی) را داراست، به استثنای عدم باور به حق ابدی و ذاتی روحانیت برای حکومت.



این نزدیکی و شباهت کار طرفداران روحانیت را برای به خانه فرستادن اعضای این جریان بسیار دشوار می‌کند. از همین جهت است که دو طرف نزاع به رویارویی سهمگینی می‌اندیشند: «در فتنه بعدی شرایط بسیار غبارآلود و تشخیص حق از باطل بسیار دشوار‌تر خواهد بود و ممکن است با عده‌ای مواجه شویم که با نام قرآن و نماز و علاقه ظاهری به عدالت و مهدویت، به مبارزه با ولایت برخیزند و چه بسا منحرفان با نام صالحین رو در روی انقلاب بایستند... پیچیدگی فتنه‌های آینده و شباهت بسیار زیاد آن‌ها با جریان حق، قدرت بصیرت بسیار بیشتری می‌خواهد.» (محمدرضا نقدی، فرمانده سازمان بسیج، ایسنا، ۳۱ فروردین ۱۳۹۰)



انحرافی، اما هنوز قدرتمند



اما «جریان انحرافی» آن قدر قدرتمند است که علی خامنه‌ای را مجبور می‌کند برای ابقای مصلحی دو پیام کتبی، یکی به احمدی‌نژاد و دیگری به مصلحی، بفرستد و رسانه‌ها نیز برای عدم بهانه‌جویی «جریان انحرافی» اصل نامهٔ رهبر به مصلحی (و نه احمدی‌نژاد، بدون ذکری از رئیس دولت در متن نامه) را منتشر می‌کنند.



احمدی‌نژاد وقعی به حکم حکومتی خامنه‌ای در نامهٔ اول وی ننهاده و آن را مسکوت گذارده بود. (احمد توکلی، جهان‌نیوز، ۳۱ فروردین ۱۳۹۰؛ کیهان، ۱ اردیبهشت ۱۳۹۰) تریبون رهبری نیز برای اشارهٔ ضمنی به این نادیده گرفته شدن یا تاکید بر قدرت مطلقهٔ رهبری، پس از دو روز از صدور نامهٔ خامنه‌ای به مصلحی، آن را همراه با عکسی که خامنه‌ای و مصلحی را در کنار هم نشان می‌دهد در صفحهٔ اول به چاپ می‌رساند (کیهان، ۱ اردیبهشت ۱۳۹۰).



بنا به گزارش کیهان، تا پایان روز سوم از صدور حکم حکومتی خامنه‌ای، احمدی‌نژاد عکس‌العملی به آن نشان نداده است. به همین دلیل نیز نامهٔ دوم خامنه‌ای خطاب به مصلحی نوشته شده است. بدین ترتیب پس از نادیده گرفته شدن حکم حکومتی خامنه‌ای برای عزل مشایی از معاونت اول به مدت یک هفته در مرداد ۱۳۸۸، این دومین بار است که احمدی‌نژاد به دستور ولی فقیه بی‌توجهی می‌کند. پیش از این مقامی در جمهوری اسلامی چنین مواجهه‌ای با خامنه‌ای نداشته است.



تصویری که رسانه‌های جریان سنت‌گرا از «جریان انحرافی» به دست می‌دهند موید قدرت و بلندپروازی و جاه‌طلبی آن برای پیشروی است: «تحرکات جریان انحرافی که طبق یک برنامه هدفمند تنظیم شده و در حال اجرا می‌باشد بیش از هر چیز تغییر ساختارهای موجود را هدف خود قرار داده و در این مسیر تزریق بحران‌ها و تنش‌های موضوعی و موضعی را در دستور کار خود قرار داده است.» (جوان آن‌لاین، ۳۱ فروردین، ۱۳۹۰)



«جریان انحرافی» آن چنان قدرت مطلقهٔ ولایت فقیه را به چالش کشیده است که اعضای مجلس احساس می‌کنند نهاد رهبری تضعیف شده و باید با ارسال نامه به تقویت آن بپردازند. مشکل اصلی اعضای مجلس یا نگهبانان قدرت استبداد دینی آن است که به تبعیت رئیس دولت از رهبری اطمینان ندارند و از وی به صراحت می‌خواهند به تردید‌ها در مورد اطاعت‌پذیری خود از رهبری خاتمه دهد: «انتظار آن است که حضرت‌عالی در تبعیت از رهبر معظم انقلاب با موضع‌گیری صریح و حمایت از وزیر اطلاعات به شائبه‌سازی دشمنان خاتمه دهید.» (تابناک، ۳۱ فروردین ۱۳۹۰)



مدیران سایت‌های اینترنتی این جریان به دادگاه احضار نمی‌شوند یا سایت‌های آنان (جز چند ساعت) بسته یا فیلتر نمی‌شود، بلکه کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس آن‌ها را برای گفت‌وگو فرا می‌خواند. (مدیران سایت‌های جریان انحرافی احضار می‌شوند، الف، ۳۱ فروردین ۱۳۹۰) در سی و دو سال گذشته هیچ عضوی از «جریان‌های انحرافی» برای مذاکره به کمیسیون مجلس دعوت نشده است.



نحوهٔ رویارویی دو طرف بیانگر این نکته است که حذف «جریان انحرافی» برای طبقهٔ حاکم روحانی و همراهان‌شان علی‌رغم صف عوض کردن برخی از نیروهای نظامی و تبلیغاتی در چند ماه اخیر بسیار پرهزینه است. حذف یک گروه روشنفکر یا نویسنده و استاد دانشگاه یا تکنوکرات برای حکومت‌های استبدادی در کوتاه‌مدت چندان پرهزینه نیست، اما بیرون ریختن کسانی که در دستگاه‌های امنیتی و نظامی و انتظامی مشغول به کار هستند به این آسانی‌ نیست.

No comments:

Post a Comment