محمدرضا خاتمی:
قدرت خارج از مجلس
مخالف مجلس با هویت است
محمدرضا خاتمی دبیرکل سابق جبهه مشارکت و نایب رئیس مجلس ششم، بمناسبت 7 خرداد، سالروز افتتاح اولین مجلس بعد از انقلاب 57، با سایت جماران مصاحبه کرده و ضمن دفاع از مجلس ششم، اشاره به دشواری های مجلس در جمهوری اسلامی و خالی از هویت شدن مجلس در دوره های مختلف – از جمله دوره هشتم- کرد. این مصاحبه را برگرفته از سایت جماران می خوانید.
- جایگاه مجلس در اندیشه امام چیست؟ امام به عنوان بنیانگذار نظام و ولی فقیه زمان، چه اندیشه ای در خصوص مجلس دارد؟
محمدرضا خاتمی: امام علاقه خاصی به مرحوم مدرس داشت و از این لحاظ مجلس و پارلمان در ذهن امام خیلی برجسته بود. ایشان نظام پارلمانی را به نظام ریاستی ترجیح می داد. از این لحاظ امام تلاش داشت که انتخابات مجلس به نحو آزاد برگزار شود و نمایندگان واقعی بالا بیایند و مدام قدرتشان زیاد شود.
البته امام عتاب و خطاب داشت و نصیحت می کرد اما من ندیدم در کار مجلس دخالت کند. مهمترین موردی که الان برخی از آقایون آن را مستمسک برخی کارها قرار می دهند بر سر نخست وزیری آقای موسوی بود. امام به مجلس نامه ای نوشته و دلایل خود را آورد که من به این دلایل صلاح می دانم که آقای موسوی نخست وزیر باقی بماند، اما آخر نامه نوشتند که صلاح با مجلس و رئیس جمهور است. هرچه شما تصمیم بگیرید. امام شوخی نمی کرد و تعارف هم نداشت که اینجا چیزی بنویسد و در پشت سر کار دیگری بکند.
ما نمی بینیم که مجلس قانونی تصویب کند و امام با آن مخالفت کند. این نشان اهتمام امام به قانون بود. سر ریاست جمهوری، دولت موقت و چیزهای دیگر اگر قرار بود امام خود تصمیم بگیرد تصمیمات دیگری می گرفت اما واگذار کرد به اهل خرد و اهل حل و عقد و مردم و از این تصمیمات هم حمایت می کرد. در ذهن امام کاملا برجسته بود که حدود را باید رعایت کند و اگر رعایت بکند دیگران رعایت خواهند کرد.
اما به هرحال در آن وضعیت که ما بعد از انقلاب داشتیم حتما اتفاقات ناگواری روی داده است که باید ریشه یابی کرد ولی این جفای بزرگی است که همه این جفاها را منتسب به یک فرد بکنیم در حالی که ما ایرادات زیادی در کل سیستم داشتیم که ممکن بود یک مسائلی هم پیش بیاید.
پس از جنگ برخی از نمایندگان مجلس سوم به امام نامه می نویسند و خواستار بازگشت به قانون می شوند. این نامه را برخی امضا نمی کنند چون فکر می کنند که امام به امضاکنندگان نامه عتاب می کنند. اما دقیقا برعکس آن اتفاق افتاد. ایشان می گویند همه باید به قانون برگردیم. اگر کسی دیکتاتور باشد تازه در این شرایط می گوید که قانون همان است که من می گویم. در حالی که امام در پاسخ نامه نمایندگان می گوید شما درست می گوئید. اینکه چند نفر نماینده در نامه به امام در مورد قانون چیزی می خواهند و در واقع از او انتقاد می کنند امام با روی باز می پذیرد بهترین نشانه قانون گرایی است.
امام این ویژگی بزرگ را داشت که به نظرم چه در تفکرش و چه در عملش و چه در ساختار فکری و شخصیتی اش، قانون و مجلس و مردم سالاری جایگاه خاص خود را داشت و امام به خود اجازه نمی داد که این حریم ها را بشکند.
- مجلس خوب و مجلس مردمی در نظام جمهوری اسلامی چه مجلسی است ؟
خاتمی: اولا جایگاه قانونی مجلس جایگاه رفیعی است، ثانیا در فرهنگ انقلاب اسلامی ریشه دارد و از اندیشه امام برگرفته شده است از “میزان رای ملت است” تا “مجلس عصاره فضائل ملت است” تا “مجلس در راس امور است” که حالا باید بگوییم بود و الان دیگر نیست.
مجلس نوساناتی داشته است. مجالس خیلی خوب داشتیم. مجالس فداکار داشتیم. این صفات را البته نمی توان به همه نمایندگان یک مجلس تعمیم داد. اما از یک نکته در تشکیل مجلس غافل مانده ایم. اگر امام می گوید مردم ولی نعمت ما هستند این مجلس باید خود را نماینده واقعی مردم بداند و در برابر هیچ قدرتی جز مردم سر تعظیم فرود نیاورد. مجلس یعنی یک لولایی که مردم را با حکومت پیوند می دهد. این مجلس است که دموکراسی مستقیم را نمایندگی می کند. ما باید این تمهید را فراهم بکنیم که واقعا نمایندگانی که انتخاب می شوند عصاره فضایل ملت و نماینده مردم باشند وارد مجلس بشوند. این تمهید که نشده هیچ، بلکه برعکس آن نیز اتفاق افتاده است با نظارت استصوابی و کارهای اشتباه دیگر. ما نماینده ای را می خواهیم که در عین حال که دانا است، شجاع هم باشد. لکنت زبان نداشته باشد. امام از مجلس خوشش می آمد برای اینکه مدرس را می شناخت، مدرسی که شجاع بود. امام می گوید مجلسی ها باید شجاع باشند اینکه در برابر انحرافات و کجی ها و کاستی ها عرض اندام بکنند.
چون به این نکات توجه نکردیم مجلس ما عملا علیرغم اینکه باز هم نسبت به بخش های دیگر حکومت در مجموعه مردمی ترین بخش های حکومت است اما نقاط آسیب پذیر خیلی زیادی دارد و گاهی اوقات حتی دیدیم که متاسفانه در برابر قدرت قاهره درون حکومت مرعوب و گاهی اوقات تسلیم شده است. این نکته مهمی است که باید در نظر گرفت.
تمهید مجلس لوازم خاص خود را می خواهد. نظام پارلمانتاریستی اگر حزب نداشته باشد، شکل نمی گیرد. اگر جامعه مدنی قوی نباشد نظام پارلمانی شکل نمی گیرد، دولت ساز می شود نه مردم ساز. به نظر من انگار یک تعمدی وجود دارد که عده ای می خواهند مجلس را آنگونه باب طبع خودشان هست تشکیل بدهند، بنابراین قانون را به شکل خاص تفسیر می کنند. انتخابات را آنگونه برگزار می کنند و اگر چند تا نماینده واقعی هم به مجلس برود با فشارهای و تظمیع ها اجازه نمی دهند کاری را انجام دهند.
این درحالی است که اگر ما به مردم اعتماد کنیم، اگر احیانا در مواردی افراد نادرستی هم وارد مجلس شود اکثریت قاطع مجلس آنچنان هیمنه و شکوه و جلال و عظمت دارند که آن چندتا نتوانند کار خود را از پیش ببرند.
به نظرم الان یکی از مهمترین وجوه همت همه کسانی که می خواهند در حقیقت قانون اساسی به درستی اجرا شود، این باشد که ما یک مجلس قوی داشته باشیم اما با این شیوه اجرای قانون، این مساله یک آرزوی دست نیافتنی است.
- در این سی سال هشت تا مجلس تشکیل شده است این مجالس چه تفاوت هایی با هم داشتند. احساس میشود پس از تشکیل مجلس اول، یک سیر نزولی در روند قدرت مجلس ایجاد شده است.
خاتمی: مجالس دور اول متشکل از افراد انقلابی بود و از شور انقلابی برخاسته بود. روند انتخابات را ما می توانیم دو قسمت کنیم. یک قسمت تا مجلس سوم که به نظر من یک انتخابات تقریبا آزاد و منصفانه و عادلانه ای داشتیم. از انتخابات چهارم کم و بیش دستکاری در انتخابات شروع شد. البته نوسان هم داشت. ما انتخابات مجلس ششم هم داشتیم مجلس پنجم هم بهتر از هفتم و چهارم بود اما هفتم و هشتم کاملا بسته بود.
- این مجالس عمدتا چه ایرادات کلی داشته اند؟
خاتمی: ایراد نخست اینست که در برابر مجلس یک قدرت قاهره مالی و روانی وجود دارد بنام دولت که همیشه هم بوده است. دولت بیشترین کارشناس ها را دارد، بیشترین پول را دارد، بیشترین تجربه را هم دارد و بنابراین خیلی می تواند روی نظرات کارشناسی مجلس اثرگذار باشد. یک بودجه وقتی می آید داخل مجلس، مجلس فقط چند درصد میتواند بر این بودجه تاثیر بگذارد چون نه وقت دارد و نه توان تحقیقاتی آن را دارد.
ایراد دوم این است که ما در جمهوری اسلامی مجلس را کارخانه وضع قانون کرده ایم آن وقت می بینیم که ۶ قانون متناقض داریم که هیچ کدام از آنها باطل نشده است. اینها هر جایی یک بلبشویی بوجود آورده و هر کسی یک قانون را وضع کرده است.
ایراد سوم اینکه، مجلس آنچنان که باید و شاید به کار نظارتی نپرداخته است. نظارت یعنی جلوگیری از استبداد، قانون گریزی و قانون ستیزی. دولت نباید بتواند از قانون بگریزد، قوه قضاییه که امنیت و جان و مال مردم را باید تامین کند، نباید از قانون دربرود.
شما نایب رئیس مجلس ششم بودید و بالاترین رای یک نماینده را در تاریخ مجالس هشت گانه آوردید. بسیاری مجلس ششم را متفاوت تر از این مجالس دیگر غیر از مجلس اول که قصه ای جداگانه دارد ، می دانند و برای این مجلس امتیاز ویژه ای قائلند. شما چه نظری دارید؟
محمد رضاخاتمی: مجلس ششم در حقیقت درست جامعه آن زمان را و خواسته ها و مطالبات مردم را نمایندگی می کرد. دراین مجلس عموما اصلاح طلبان حضور داشتند، اما در عین حال محافظه کاران هم بودند و قوی ترین آنها هم بودند. مجلسی بود که واقعا می خواست نقش مجلس را ایفا بکند. یعنی قوه نظارتی خود را اعمال بکند و از حقوق مردم دفاع بکند نه اینکه فقط قانون وضع کند. به همین دلیل هم هست که ما در طول تاریخ مجالس، چالش بیشتری را بین مجلس ششم و بخش های قانون گریز حاکمیت داشتم. این اصطلاح از یکی از بزرگان کشور بود که می گفت ما هر روز که رادیو را باز می کردیم و مجلس را گوش می کردیم تنمان می لرزید چون مجلس مدام تذکر قانونی می داد.
یکی از ویژِگی های مجلس ششم شجاعت بود. نمایندگان لکنت زبان نداشتند، خیلی روی این مجلس فشار آمد حتی از سوی دوستان خود. اما نماینگان دنبال این نبودند که بار خود را ببندند. البته ممکن است که افراد فرصت طلبی هم بوده باشند، اما اکثریت نمایندگان مجلس قدرت طلب نبودند، کسی که قدرت طلب است با قدرت باید بسازد نه اینکه با آن چالش کند و درگیر باشد.
مجلس ششم بنیان جدیدی در سیاست ورزی و مسائل اجتماعی و فرهنگی در داخل کشور گذاشت. می خواهم ادعا بکنم که در مسائل اقتصادی و معیشتی کارهای بزرگی انجام داد که شاید کم نظیر باشد در طول تاریخ مجلس. در بعد از انقلاب، مجلس ششم توانست راجع به بنیان های اقتصادی کار بکند و تصمیم گیری های جدی انجام بدهد که نظیر آن کم دیده شد. مثل قانون کار، عوارض، مالیات، خصوصی کردن، تک نرخی شدن ارز و کارهای بنیادین و اساسی دیگر.
تصمیم گیری در مورد هدفمند کردن یارانه ها و اصلاح الگوی مصرف که به عمر مجلس ششم نرسید. مجلس ششم این حسن را داشت که با یک دولت همفکر همراه بود. اگر نبود شاید این توفیقات را نداشت اما بخش عمده ای از کارهای مجلس ششم در کارهای اجتماعی و معیشتی صرف شد. نتیجه آن هم دیده شد. بیکاری بیست درصدی در دوران اصلاحات به دوازده درصد رسید، تورم از ٣۵ درصد به ۱٢ درصد رسید. سرمایه گذاری ها خیلی زیاد شد، همکاری مجلس با دولت در گسترش میدان های نفتی، گسترش صادرات، سرمایه گذاری های خارجی و … کم نظیر بود، که نتایج آن را هنوز هم شاهدیم. اگر امروز دولت نهم و دهم می بالد که صادرات غیر نفتی چند برابر شده یکی نیست بپرسد که این صادرات غیر نفتی چیست؟ اینها عمدتا محصولات پتروشیمی است که اکثرا توسط دولت اصلاحات بنیاد گذاشته شد.
No comments:
Post a Comment