دفاع غیر مستقیم جانشین نمانیده رهبر در سپاه از مشائی
رای 40 میلیونی رهبر
کجاست که ذوالنور هم خبر ندارد
حجت الاسلام ذوالنور جانشین نماینده ولایت فقیه در سپاه پاسداران روز دوشنبه در همایش "بصیرت و جهاد علمی" سخنرانی کرد. وی در این سخنرانی که آینه کامل بی بصیرتی گذشته و حال خود او بود گفت: "احمدی نژاد اعتقاد دارد که دستهای از مردم، همان 7 میلیون مردم ولایتمداری هستند که در انتخابات ریاستجمهوری دورههای گذشته به حجتالاسلام ناطق نوری رأی دادند. حال آن که مردم ولایتمدار، همان چهلمیلیونی هستند که در 9 دی به خیابانها آمدند."
یعنی احمدی نژاد وزن علی خامنهای را در حد 7 میلیونی میداند که با پشتیبانی رهبر از ناطق نوری در انتخابات دوم خرداد بنام ناطق از صندوق بیرون آمد. البته این نوعی اعتراف احمدی نژاد به این نیز هست که رای خود او هم همان 7 میلیون و بقیه آن تقلب است.
ذوالنور دو خط بعد ادعایش در رای 40 میلیونی خامنهای را پس میگیرد و با انتقاد و نگرانی از برخورد با احمدی نژاد میگوید: "فضای جامعه برای برخورد با احمدی نژاد مناسب نیست، بنابراین باید مدارا کرد، به این معنی که نگذاریم باند انحرافی هر کاری که دلش میخواهد انجام دهد. باید کار به جایی برسد که افکار عمومی کاملا توجیه شود و بتدریج بصیرت مردم به اقدامات این جریان زیادتر شود"
ذوالنور نمیگوید که اگر رهبر 40 میلیون رای دارد چرا نگران برخورد با احمدی نژاد است و فضا به چه دلیل مناسب و افکار عمومی توجیه نیست؟ احمدی نژاد تا کجا باید رهبر را تمسخر کند تا "افکار عمومی" 40 میلیونی توجیه شود؟
حجت الاسلام ذوالنور که خودش در گذشته برای "جریان انحرافی" سینه چاک میداد و به "خواص بی بصیرت" بدلیل مخالفت با احمدی نژاد میتاخت حالا عوام را "بی بصیرت" مینامد زیرا انحراف احمدی نژاد را نفهمیده اند! صحبت های ذوالنور بیشتر اعترافی است به اینکه هم آن خواصی که از احمدی نژاد و کودتا پشتیبانی نکردند از وی با بصیرتتر بودند و هم آن عوامی که به میرحسین و موسوی و مهدی کروبی رای دادند.
ذوالنور تلاش "اصولگرایان" برای جدا کردن احمدی نژاد و رحیم مشایی را هم نادرست میخواند و آنها را به "دوقلوهای به هم چسبیده" تشبیه میکند که در صورت جدایی هر دوی آنها از بین میروند. به عبارت دیگر از نظر ذوالنور فضا برای برخورد با مشایی هم مناسب نیست زیرا او و احمدی نژاد یکی هستند.
بخشهایی دیگر از سخنان متناقض ذوالنور را که مانند تف سربالایی است و میزان "بصیرت" امثال ذوالنور و مقام معظم رهبر را نشان میدهد بخوانید:
در آن 11 روزی که احمدینژاد قهر کرده بود 200 نفر از شخصیتهای نظام به صورت تلفنی و حضوری با او صحبت کردند ولی فایدهای نداشت احمدینژاد رغبتاً بر سر کارش نیامد چون مجلس ملتهب شده بود و ضربالعجل هم تمام شده بود و اگر آن روز سر کارش حاضر نمیشود، فردای آن روز استیضاح میشد. اگر رأی عدم کفایت سیاسی احمدینژاد در این مجلس مطرح میشد، بالاترین رأی عدم اعتماد تاریخ را میگرفت.
آقای صفار هرندی به آقای احمدینژاد گفت که رهبری با یک مصوبهای مخالف هستند، اما آقای احمدینژاد در جواب میگوید که حکم است، باید انجام شود.
آقای رئیس جمهور در بیاناتی از علی عبدالله صالح تمجید میکند که "شما نام سه امام و پیامبر را در نامت داری"!
می خواستند عبدالله دوم، پادشاه اردن، که بنظر اینان همان سفیانی در علائم ظهور امام زمان(عج) است، در هنگام مسافرت وی به ایران، او را در آبگرم سرعین حاضر کنند تا علائمی که بر کمر و کتف سفیانی در روایات وارد شده است را بر روی بدن پادشاه ملاحظه نمایند.
آقای مشایی، چند روز قبل از مراسم سالروز ارتحال امام(ره)، بیان داشت که اتفاقی در چهارده و پانزده خرداد روی خواهد داد که دهان منتقدین بسته میشود. منظور وی این بود که در چهارده خرداد شهید میشود و روحش عروج پیدا خواهد کرد و در پانزده خرداد نیز امام زمان(عج) ظهور میکند! بعد از این اظهارات، برخی از افراد این جریان، سخت به دنبال ویزای عربستان بودند تا در روزی که ادعا میشد ظهور امام زمان(عج) است، در مکه کنار آن حضرت باشند!!
سردسته جریان انحرافی نیاز به حضور 150 نماینده در مجلس شورای اسلامی دارد، او میدانست که یکی از مهمترین موانعش وزارت اطلاعات است؛ از این رو میخواست وزیر اطلاعات را کنار گذاشته و شخص رییس جمهور عهدهدار سرپرستی آن شود، تا بتواند بهره کافی را از این مسئله ببرد.
جریان انحرافی معتقد است که در آخرالزمان، غیبت کبری به غیبت صغری تبدیل میشود و در این نوع از غیبت، افرادی میتوانند با امام زمان(عج) ارتباط داشته باشند. آقای احمدینژاد فکر میکند که مشایی با امام زمان(عج) ارتباط دارد!
نمایندگان مجلس چند گروه هستند که بعضاً ضدانقلاب هستند که از همان اول علیه دولت بودند. یک گروه هم جریان محافظهکارند که اکثریت کرسیها را در اختیار دارند و یک عده هم در مجلس نمایندگان بی تاثیری هستند.
No comments:
Post a Comment