Tuesday, November 1, 2011

جدال در پشت صحنه از گردونه مشاوران رهبر عده ای حذف و طرد شده اند رکود خبر در ایران، نشانی است از کشاکش های بزرگ در پشت صحنه. در واقع جنگ را به پشت جبهه برده اند. حتی از میان اخبار کمرنگ و بی اهمیتی که منتشر می شود نیز می توان حدس زد در پشت صحنه بحث اساسی بر سر ادامه یا متوقف کردن سیاست اتمی، سیاست خارجی و نقش آفرینی هائی است که به سپاه قدس مرتبط کرده اند. این خبرها و برخی شنیده ها در محافل سیاسی حکایت از آن دارد که دو خط روبروی هم قرار گرفته اند. یک خطی که خطر را جدی تلقی کرده و موجودیت نظام را در خطر می بیند و می خواهد عقب نشینی کند و خطی که فکر می کند با یک درگیری نظامی محدود خواهد توانست تسویه حساب داخلی کند. حتی معلوم نیست طرف مشورت خامنه ای در هفته ها و روزهای اخیر کیست؟ چند روز پیش از آن که وی به کرمانشاه رفته و در آنجا سخنرانی کند و تغییر قانون اساسی و حذف انتخابات ریاست جمهوری را مطرح کند، "نبی حبیبی" دبیرکل موتلفه اسلامی مصاحبه کرده و در مخالفت با تغییر قانون اساسی به خاتمی و عبدالله نوری حمله کرده بود، به این دلیل که آنها احتمال تغییر قانون اساسی در آینده سخن گفته بودند. دبیرکل موتلفه گفته بود کسی که صحبت از تغییر قانون اساسی می کند صلاحیت ورود به مجلس را ندارد. و حالا رهبر جمهوری اسلامی در تدارک مجلسی است که نمایندگانش تغییر قانون اساسی قبول داشته و رئیس جمهور به رهبر پیشنهاد کنند! همین اظهار نظر نشان میدهد که رهبر موتلفه اسلامی نیز گیج است و نمی داند در حاکمیت چه می گذرد و در واقع از گردونه مشورت خارج شده است. حتی حسین شریعتمداری نیز در این روزها سردرگم است. او نیز از خاتمی بخاطر طرح تغییر قانون اساسی انتقاد کرده بود. این نشان میدهد که او را نیز از گردونه مشورت خارج و راه او را به پشت پرده بسته اند. جمله دبیرکل موتلفه اسلامی را بخوانید: «چطور ممکن است نماینده‌ای که قرار است در مجلس سوگند یاد کند، پاسدار حریم اسلام و نگهبان انقلاب و مبانی جمهوری اسلامی باشد و از قانون اساسی دفاع کند ، قبل از انتخابات شرط بگذارد که می‌خواهد قانون اساسی را تغییر دهد.» جمله شریعتمداری را بخوانید:«جنابعالی كه در اولین گام قانون اساسی را زیر پا می گذارید اولاً؛ چگونه ادعای قانون گرایی دارید؟ ثانیاً؛ وقتی قانون اساسی را نفی می كنید چگونه می توان شما را در چارچوب نظام تلقی كرد؟ اگر آقایان اساساً به قانون اساسی اعتقادی نداشته باشند، در این صورت نمی توانند خواستار ریاست قوه مجریه در كشوری شوند كه قانون اساسی یعنی میثاق ملی آن را قبول ندارند! این تناقض را چگونه توجیه می كنند؟»



 جدال در پشت صحنهاز گردونه مشاوران رهبر
عده ای حذف و طرد شده اند
 
 
 
 
رکود خبر در ایران، نشانی است از کشاکش های بزرگ در پشت صحنه. در واقع جنگ را به پشت جبهه برده اند. حتی از میان اخبار کمرنگ و بی اهمیتی که منتشر می شود نیز می توان حدس زد در پشت صحنه بحث اساسی بر سر ادامه یا متوقف کردن سیاست اتمی، سیاست خارجی و نقش آفرینی هائی است که به سپاه قدس مرتبط کرده اند.
این خبرها و برخی شنیده ها در محافل سیاسی حکایت از آن دارد که دو خط روبروی هم قرار گرفته اند. یک خطی که خطر را جدی تلقی کرده و موجودیت نظام را در خطر می بیند و می خواهد عقب نشینی کند و خطی که فکر می کند با یک درگیری نظامی محدود خواهد توانست تسویه حساب داخلی کند.
حتی معلوم نیست طرف مشورت خامنه ای در هفته ها و روزهای اخیر کیست؟
چند روز پیش از آن که وی به کرمانشاه رفته و در آنجا سخنرانی کند و تغییر قانون اساسی و حذف انتخابات ریاست جمهوری را مطرح کند، "نبی حبیبی" دبیرکل موتلفه اسلامی مصاحبه کرده و در مخالفت با تغییر قانون اساسی به خاتمی و عبدالله نوری حمله کرده بود، به این دلیل که آنها احتمال تغییر قانون اساسی در آینده سخن گفته بودند. دبیرکل موتلفه گفته بود کسی که صحبت از تغییر قانون اساسی می کند صلاحیت ورود به مجلس را ندارد. و حالا رهبر جمهوری اسلامی در تدارک مجلسی است که نمایندگانش تغییر قانون اساسی قبول داشته و رئیس جمهور به رهبر پیشنهاد کنند!
همین اظهار نظر نشان میدهد که رهبر موتلفه اسلامی نیز گیج است و نمی داند در حاکمیت چه می گذرد و در واقع از گردونه مشورت خارج شده است.
حتی حسین شریعتمداری نیز در این روزها سردرگم است. او نیز از خاتمی بخاطر طرح تغییر قانون اساسی انتقاد کرده بود. این نشان میدهد که او را نیز از گردونه مشورت خارج و راه او را به پشت پرده بسته اند.
جمله دبیرکل موتلفه اسلامی را بخوانید: «چطور ممکن است نماینده‌ای که قرار است در مجلس سوگند یاد کند، پاسدار حریم اسلام و نگهبان انقلاب و مبانی جمهوری اسلامی باشد و از قانون اساسی دفاع کند ، قبل از انتخابات شرط بگذارد که می‌خواهد قانون اساسی را تغییر دهد.»
جمله شریعتمداری را بخوانید:«جنابعالی كه در اولین گام قانون اساسی را زیر پا می گذارید اولاً؛ چگونه ادعای قانون گرایی دارید؟ ثانیاً؛ وقتی قانون اساسی را نفی می كنید چگونه می توان شما را در چارچوب نظام تلقی كرد؟ اگر آقایان اساساً به قانون اساسی اعتقادی نداشته باشند، در این صورت نمی توانند خواستار ریاست قوه مجریه در كشوری شوند كه قانون اساسی یعنی میثاق ملی آن را قبول ندارند! این تناقض را چگونه توجیه می كنند؟»

No comments:

Post a Comment