واکنش فرزند ارشد کروبی به دروغگویی جواد لاریجانی در آمریکا :
برای حبس موسوی و کروبی، هیچ حکم یا مستند قانونی ارائه نشده است/ مقام امنیتی گفت دستگاه قضایی در این باره تصمیمگیر نیست
محمدتقی کروبی، فرزند ارشد مهدی کروبی، در یادداشتی به دروغگویی اخیر محمدجواد لاریجانی درباره وضعیت حقوق بشر در کشور و حبس موسوی و کروبی واکنش نشان داد و نوشت: هرگاه بخشی از پرونده های مالی ایشان از سوی رئیس دولت مستقر و یا نزدیکان وی در پاسخ به اتهامات مشابه نسبت به اصحاب دولت مطرح می گردد، آقای لاریجانی عجولانه و با ترتیب دادن یک مصاحبه و در جهت تحکیم و تجدید هاله مصونیت به جای پاسخ به اتهامات وارده، مردم معترض و رهبران در بند را مورد نوازش قرار می دهد.
به گزارش کلمه ، وی همچنین با نقل دو خاطره از دیدارهای خود با پدرش در حصر، تاکید کرد که نه تنها تاکنون هیچ حکمی غیر از حکم تفتیش منزل به آقای کروبی ارائه نشده تا لااقل ظواهر قانونی درباره بازداشت و حصر خانگی ایشان مراعات شود، بلکه مقام امنیتی حاضر در دیدار کروبی با خانواده، تصریح کرده که انتخاب وکیل و پیگیری مبنای حقوقی این حصر و حبس در دستگاه قضایی نتیجهای نخواهد داشت، چرا که به گفتهی آن مقام امنیتی تصمیم در این باره بر عهده دستگاه قضایی نیست.
متن کامل این یادداشت که در وبلاگ دکتر محمدتقی کروبی منتشر شده، بدین شرح است:
آقای اردشیر لاریجانی در مصاحبه اخیر خود در آمریکا بار دیگر با توسل به دروغ سعی جاهلانه ای در فریب افکار جامعه بین المللی نسبت به وضعیت اسفبار حقوق بشر در کشور نمود. اگر در اظهارات مقام های سیاسی کشور کمی دقت کنیم به این واقعیت می رسیم که دروغ نقطه ثقل گفتمان حاکمان فعلی قرار گرفته است. با وجود ادعای حکومت دینی مبتنی بر شریعت، دروغ این معصیت بزرگ در آموزه های دینی و اخلاقی نه تنها مذموم نیست بلکه بعنوان یک روش حکومتی در ارکان قدرت نهادینه شده است. طالبان قدرت و ثروت بی محابا و بدون توجه به آثار مخرب دروغ بر جامعه و باورهای دینی و اخلاقی مردم به طرق مختلف به این امر مذموم متوسل می گردند. در قرآن کریم دروغ سرچشمه نفاق و دروغگو در ردیف منکران آیات الهی تلقی گردیده است.
اما در ارتباط با جناب لاریجانی. هرازگاهی شاهد اهانت های وقیحانه ایشان به دو عزیز در بند کروبی و موسوی، اصلاح طالبان و مردم معترض هستیم که لازم است یک رمز گشائی کوچک از مقاطع اظهار نظر های مشارالیه صورت گیرد.هرگاه بخشی از پرونده های مالی ایشان از سوی رئیس دولت مستقر و یا نزدیکان وی در پاسخ به اتهامات مشابه نسبت به اصحاب دولت مطرح می گردد، آقای لاریجانی عجولانه و با ترتیب دادن یک مصاحبه و در جهت تحکیم و تجدید هاله مصونیت به جای پاسخ به اتهامات وارده، مردم معترض و رهبران در بند را مورد نوازش قرار می دهد. اگر معضل ایشان با اهانت به این جریان حل می گردد، بحثی نیست اما حقیقت این است که ماجرای ایشان من را به یاد روایتی انداخت که بر اساس آن مرد عربی روزی در محضر پیامبر رحمت ( ص) جلوس کرد و عرض کرد یا رسوال الله با آنکه نماز مى خوانم ، عمل منافى عفت هم انجام مى دهم و دروغ هم مى گویم! کدام را اول ترک گویم؟ پیامبر رحمت ( ص) فرمودند دروغ. مرد عرب تعهد کرد که دیگر دروغ نگوید اما چندی بعد وسوسه هاى شیطانى براى عمل منافى عفت در دل او پیدا شد. بلافاصله در این فکر فرو رفت، که اگر فردا پیامبر از من در این باره سؤال کند چه بگویم، اگر بگویم چنین عملى را مرتکب نشده ام، دروغ گفته ام و عهد خود را زیر پا گذاشته ام و اگر راست بگویم پیامبر حد را بر من جارى مى کند. چاره را در کنار گذاشتن دروغ دانست، او دروغ را کنار گذاشت و در عمل به امور خلاف دیگر پشت کرد. آقای لاریجانی هم باید مشکل اصلی اش که موجب شرمندگی او در دنیا و آخرت است را حل کند والا هتاکی به بزرگان و مردم چاره دائمی درد موجود نیست. به قول مولوی: هرکه زر دید سر فرود آورد
زر خرد را واله و شیدا کند
خاصه مفلس را که خوش رسوا کند
از ۹ ماه پیش تاکنون بارها گفته ایم که روش حبس پدر و مهندس موسوی بدعتی تاریخی در نظام حقوقی ایران است. به استثنای حکم تفتیش منزل که در شب یورش ارائه شد، هیچ مستند قانونی دیگری از مقامات ذی صلاح مبنی بر حصر که در عمل حبس است، تاکنون ابلاغ نشده است. ابلاغ از بدیهی نرین مسائل حقوقی است و هرکس که به نحوی با علم حقوق و کارهای قضائی آشنائی دارد، به خوبی می داند که ابلاغ قضائی تا چه میزان مهم و حساس است. در یکی از ملاقات ها پدر تاکید کردند که به آقایان گفته ام من رئیس دو دوره قوه قانونگذاری این کشور بوده ام، شما موظف به ابلاغ حکم، دستور و یا هر مبنای دیگری هستید. خواسته ای که تاکنون حتی به لحاظ شکلی اجابت نشده است.
شاید مناسب باشد به خاطره ای در این باب اشاره کنم. در اردیبهشت ماه با حضور یکی از مقامات ارشد امنیتی به ملاقات پدر و مادرم رفتم. در آن روز سخن از روشن شدن مبنای حقوقی حصر و حبس کردم و در آخر پیشنهاد دادم که با انتخاب وکیل این موضوع به لحاظ حقوقی در دستگاه قضائی پیگیری شود. مقام امنیتی حاضر در جلسه که فردی مودب ، شریف و صادق بود به درستی گفتند دستگاه قضائی در این پرونده تصمیم گیر نیست که با انتخاب وکیل بخواهید موضوع را پیگیری کنید. این واقعیت تلخ که دیگران برای دستگاه قضا تصمیم می گیرند نه تنها در قبال رهبران جنبش اتفاق افتاده بلکه فرهیختگان و شجاع دلانی نظیر داوری، مومنی، تاجزاده، سحر خیز، زید آبادی، نسرین ستوده و ده ها فعال شناخته شده سیاسی دیگر را در کنار صد ها جوان بی نام و نشان این کشور در بر گرفته است. یکی از مهم ترین موجبات تامین عدالت اجتماعی و اجرای قانون رسیدگی قضائی علنی، تفهیم اتهام به متهم و سرانجام لزوم ابلاغ احکام قضائی است. امروزه احکام دیکته شده در دادگاه های انقلاب به متهم یا خوانده دعوی یا وکیل او ابلاغ نمی گردد و در بسیاری از موارد، متهم از مورد اتهام یا دلایل حکم بی اطلاع است. چگونه می توان از دستگاهی که در حد یک ماشین امضا تنزل پیدا کرده انتظار تظلم خواهی داشت و چگونه می توان اعتباری برای نمایندگان آن دستگاه قائل بود.
برای حبس موسوی و کروبی، هیچ حکم یا مستند قانونی ارائه نشده است/ مقام امنیتی گفت دستگاه قضایی در این باره تصمیمگیر نیست
محمدتقی کروبی، فرزند ارشد مهدی کروبی، در یادداشتی به دروغگویی اخیر محمدجواد لاریجانی درباره وضعیت حقوق بشر در کشور و حبس موسوی و کروبی واکنش نشان داد و نوشت: هرگاه بخشی از پرونده های مالی ایشان از سوی رئیس دولت مستقر و یا نزدیکان وی در پاسخ به اتهامات مشابه نسبت به اصحاب دولت مطرح می گردد، آقای لاریجانی عجولانه و با ترتیب دادن یک مصاحبه و در جهت تحکیم و تجدید هاله مصونیت به جای پاسخ به اتهامات وارده، مردم معترض و رهبران در بند را مورد نوازش قرار می دهد.
به گزارش کلمه ، وی همچنین با نقل دو خاطره از دیدارهای خود با پدرش در حصر، تاکید کرد که نه تنها تاکنون هیچ حکمی غیر از حکم تفتیش منزل به آقای کروبی ارائه نشده تا لااقل ظواهر قانونی درباره بازداشت و حصر خانگی ایشان مراعات شود، بلکه مقام امنیتی حاضر در دیدار کروبی با خانواده، تصریح کرده که انتخاب وکیل و پیگیری مبنای حقوقی این حصر و حبس در دستگاه قضایی نتیجهای نخواهد داشت، چرا که به گفتهی آن مقام امنیتی تصمیم در این باره بر عهده دستگاه قضایی نیست.
متن کامل این یادداشت که در وبلاگ دکتر محمدتقی کروبی منتشر شده، بدین شرح است:
آقای اردشیر لاریجانی در مصاحبه اخیر خود در آمریکا بار دیگر با توسل به دروغ سعی جاهلانه ای در فریب افکار جامعه بین المللی نسبت به وضعیت اسفبار حقوق بشر در کشور نمود. اگر در اظهارات مقام های سیاسی کشور کمی دقت کنیم به این واقعیت می رسیم که دروغ نقطه ثقل گفتمان حاکمان فعلی قرار گرفته است. با وجود ادعای حکومت دینی مبتنی بر شریعت، دروغ این معصیت بزرگ در آموزه های دینی و اخلاقی نه تنها مذموم نیست بلکه بعنوان یک روش حکومتی در ارکان قدرت نهادینه شده است. طالبان قدرت و ثروت بی محابا و بدون توجه به آثار مخرب دروغ بر جامعه و باورهای دینی و اخلاقی مردم به طرق مختلف به این امر مذموم متوسل می گردند. در قرآن کریم دروغ سرچشمه نفاق و دروغگو در ردیف منکران آیات الهی تلقی گردیده است.
اما در ارتباط با جناب لاریجانی. هرازگاهی شاهد اهانت های وقیحانه ایشان به دو عزیز در بند کروبی و موسوی، اصلاح طالبان و مردم معترض هستیم که لازم است یک رمز گشائی کوچک از مقاطع اظهار نظر های مشارالیه صورت گیرد.هرگاه بخشی از پرونده های مالی ایشان از سوی رئیس دولت مستقر و یا نزدیکان وی در پاسخ به اتهامات مشابه نسبت به اصحاب دولت مطرح می گردد، آقای لاریجانی عجولانه و با ترتیب دادن یک مصاحبه و در جهت تحکیم و تجدید هاله مصونیت به جای پاسخ به اتهامات وارده، مردم معترض و رهبران در بند را مورد نوازش قرار می دهد. اگر معضل ایشان با اهانت به این جریان حل می گردد، بحثی نیست اما حقیقت این است که ماجرای ایشان من را به یاد روایتی انداخت که بر اساس آن مرد عربی روزی در محضر پیامبر رحمت ( ص) جلوس کرد و عرض کرد یا رسوال الله با آنکه نماز مى خوانم ، عمل منافى عفت هم انجام مى دهم و دروغ هم مى گویم! کدام را اول ترک گویم؟ پیامبر رحمت ( ص) فرمودند دروغ. مرد عرب تعهد کرد که دیگر دروغ نگوید اما چندی بعد وسوسه هاى شیطانى براى عمل منافى عفت در دل او پیدا شد. بلافاصله در این فکر فرو رفت، که اگر فردا پیامبر از من در این باره سؤال کند چه بگویم، اگر بگویم چنین عملى را مرتکب نشده ام، دروغ گفته ام و عهد خود را زیر پا گذاشته ام و اگر راست بگویم پیامبر حد را بر من جارى مى کند. چاره را در کنار گذاشتن دروغ دانست، او دروغ را کنار گذاشت و در عمل به امور خلاف دیگر پشت کرد. آقای لاریجانی هم باید مشکل اصلی اش که موجب شرمندگی او در دنیا و آخرت است را حل کند والا هتاکی به بزرگان و مردم چاره دائمی درد موجود نیست. به قول مولوی: هرکه زر دید سر فرود آورد
زر خرد را واله و شیدا کند
خاصه مفلس را که خوش رسوا کند
از ۹ ماه پیش تاکنون بارها گفته ایم که روش حبس پدر و مهندس موسوی بدعتی تاریخی در نظام حقوقی ایران است. به استثنای حکم تفتیش منزل که در شب یورش ارائه شد، هیچ مستند قانونی دیگری از مقامات ذی صلاح مبنی بر حصر که در عمل حبس است، تاکنون ابلاغ نشده است. ابلاغ از بدیهی نرین مسائل حقوقی است و هرکس که به نحوی با علم حقوق و کارهای قضائی آشنائی دارد، به خوبی می داند که ابلاغ قضائی تا چه میزان مهم و حساس است. در یکی از ملاقات ها پدر تاکید کردند که به آقایان گفته ام من رئیس دو دوره قوه قانونگذاری این کشور بوده ام، شما موظف به ابلاغ حکم، دستور و یا هر مبنای دیگری هستید. خواسته ای که تاکنون حتی به لحاظ شکلی اجابت نشده است.
شاید مناسب باشد به خاطره ای در این باب اشاره کنم. در اردیبهشت ماه با حضور یکی از مقامات ارشد امنیتی به ملاقات پدر و مادرم رفتم. در آن روز سخن از روشن شدن مبنای حقوقی حصر و حبس کردم و در آخر پیشنهاد دادم که با انتخاب وکیل این موضوع به لحاظ حقوقی در دستگاه قضائی پیگیری شود. مقام امنیتی حاضر در جلسه که فردی مودب ، شریف و صادق بود به درستی گفتند دستگاه قضائی در این پرونده تصمیم گیر نیست که با انتخاب وکیل بخواهید موضوع را پیگیری کنید. این واقعیت تلخ که دیگران برای دستگاه قضا تصمیم می گیرند نه تنها در قبال رهبران جنبش اتفاق افتاده بلکه فرهیختگان و شجاع دلانی نظیر داوری، مومنی، تاجزاده، سحر خیز، زید آبادی، نسرین ستوده و ده ها فعال شناخته شده سیاسی دیگر را در کنار صد ها جوان بی نام و نشان این کشور در بر گرفته است. یکی از مهم ترین موجبات تامین عدالت اجتماعی و اجرای قانون رسیدگی قضائی علنی، تفهیم اتهام به متهم و سرانجام لزوم ابلاغ احکام قضائی است. امروزه احکام دیکته شده در دادگاه های انقلاب به متهم یا خوانده دعوی یا وکیل او ابلاغ نمی گردد و در بسیاری از موارد، متهم از مورد اتهام یا دلایل حکم بی اطلاع است. چگونه می توان از دستگاهی که در حد یک ماشین امضا تنزل پیدا کرده انتظار تظلم خواهی داشت و چگونه می توان اعتباری برای نمایندگان آن دستگاه قائل بود.
No comments:
Post a Comment