Thursday, April 5, 2012

مهم ترین بحث در راس حاکمیت برای مذاکره با امریکا دیروز زود بود، فردا دیر! مذاکرات اتمی میان جمهوری اسلامی و گروه 1+5 پس از تعطیلات "عید پاک" مسیحیان، یعنی هفته آینده قرار است برگزار شود. جدال از هم اکنون بر سر محل برگزاری این اجلاس آغاز شده است. با آن که تاکنون پیش بینی می شد این اجلاس در ترکیه برپا خواهد شد، اکنون و بصورت غیر رسمی مقامات جمهوری اسلامی با این اجلاس در ترکیه مخالفت کرده اند. دلیل این مخالفت مواضع دولت ترکیه در برابر رژیم سوریه و رابطه غیر دوستانه دولت ترکیه با حکومت جمهوری اسلامی توصیف شده است. شکست سفر و مذاکرات نخست وزیر ترکیه با علی خامنه‌ای که در آستانه اجلاس اخیر سوریه که در ترکیه برگزار شد از دلائل حذف ترکیه از لیست کشورهای محل مذاکرات اتمی ایران و گروه 1+5 ذکر شده است. همزمان با این مخالفت، پیشنهادهائی از جانب جمهوری اسلامی طرح شده که در حقیقت میتواند مقدمه لغو مذاکرات باشد. یعنی برپائی اجلاس مذاکرات در عراق و یا سوریه و یا، حتی لبنان! یعنی سه کشوری که جمهوری اسلامی آنها را نزدیک ترین متحدان خود در منطقه میداند. از این مرحله به بعد است که حدس و گمان‌های تازه‌ای شکل گرفته است. از جمله این که در راس حاکمیت مهم ترین بحث نه مذاکرات با گروه 1+5 و یکبار دیگر وقت خریدن و چانه زدن و بی نتیجه از هم جدا شدن، بلکه آغاز مذاکرات رسمی با امریکا در دستور قرار گیرد. کسانی که این مذاکرات را پیشنهاد می کنند، معتقدند در صورت تفاهم با امریکا، عملا گروه 1+5 دور زده می شود و زمینه لغو تحریم‌ها و نوعی تفاهم بر سر فعالیت اتمی ایران بدست می آید. سفر غیر رسمی و غیر خبری حجت‌الاسلام حسن روحانی با کت و شلوار به اروپا به بهانه دیدار نوروزی با فرزندان نمی تواند بی‌ارتباط با این بحث‌ها باشد. بویژه که هاشمی رفسنجانی نیز با استناد به نامه‌ای که به خط خود برای رفع 7 مشکل، از جمله مذاکرات با امریکا در دوران پایان عمر آیت الله خمینی نوشته، مسئله را آشکارتر مطرح کرده است. روز گذشته حسین شریعتمداری که مشاور مطبوعاتی مجتبی خامنه‌ای شده، از موضع مخالفت با طرح موضوع مذاکره مستقیم با امریکا از سوی هاشمی رفسنجانی به میدان آمد و سرمقاله‌ای در کیهان نوشت. اما اوضاع اقتصادی و سیاسی چنان بحرانی است که بعید است کسی نوشته‌های شریعتمداری را جدی بگیرد و یا حتی ممکن است در روزهای آینده گوش خود او را هم بکشند تا سر جایش بنشیند. کاهش 20 درصدی خرید نفت ایران از جانب کشورهائی که طرف معامله نفتی ایران هستند و گسترش طرح تحریم نفتی ایران، امر شوخی برداری نیست. آنقدر شوخی بردار نیست که ممکن است بودجه محرمانه کیهان برای معرکه گردانی نیز قطع شود! آیا سوریه و حزب الله لبنان نیز مذاکره مستقیم جمهوری اسلامی با امریکا را توصیه کرده اند؟ اگر پاسخ مثبت باشد، آنوقت باید پذیرفت که آنها نیز برای خروج از تنگنا و دفع خطر، این مذاکرات را مفید می دانند، بویژه که اسرائیل و ترکیه از خط مقدم به پشت این خط منتقل می شوند و در امریکا نیز جمهوریخواهان برگ برنده‌ای را در برابر اوباما از کف میدهند! شاید هنوز طرفداران سیاست نظامی – اتمی جمهوری اسلامی بر این باور باشند که پس از یک جنگ محدود پای میز مذاکره رفتن با امریکا مناسب تر است، اما در اینصورت، آن که پای میز مذاکره خواهد رفت کیست؟ احمد نژاد و باند او به کمک شماری از فرماندهان سپاه؟ مصاحبه آب نکشیده و پوچ احمدی نژاد با خبرنگار تلویزیون ZDE آلمان، در پایان پرگوئی و قصه گوئی‌های خسته کننده احمدی نژاد، نکته‌ای را داشت که در حاکمیت، آن را پیام غیر مستقیم احمدی نژاد به اروپا و امریکا ارزیابی کرده اند. او گفت : "اگر احمدی نژاد بمب اتمی بسازد، از کسی نمی ترسد و می گوید!". این یعنی تولید و یا جلوگیری از تولید سلاح اتمی در اختیار من است، بنابراین هر نوع مصالحه و مذاکره نیز باید با من صورت بگیرد، که البته شرط آن نیز حمایت از من در ایران است! این جمله احمدی نزاد که ناشیانه از دهانش بیرون پرید، نقش تیر خلاص را برای او داشت. چنان که از هم اکنون محسن رضائی برای نخستین بار، با بی پروائی کامل وارد صحنه شده و روز گذشته دولت او را بی کفایت ترین دولت که ضربات تاریخی به نظام زد معرفی کرد. اگر این نقل قول از حسن روحانی در محافل سیاسی تهران واقعیت داشته باشد، باید در انتظار تحول بسیار جدی بود: "اگر امروز نجنبیم، تا دو ماه دیگر هیچ فرصتی باقی نمی ماند و باید غزل خداحافظی را خواند!"

مهم ترین بحث در راس حاکمیت
برای مذاکره با امریکا
دیروز زود بود، فردا دیر!
 
 
 
 
مذاکرات اتمی میان جمهوری اسلامی و گروه 1+5 پس از تعطیلات "عید پاک" مسیحیان، یعنی هفته آینده قرار است برگزار شود. جدال از هم اکنون بر سر محل برگزاری این اجلاس آغاز شده است. با آن که تاکنون پیش بینی می شد این اجلاس در ترکیه برپا خواهد شد، اکنون و بصورت غیر رسمی مقامات جمهوری اسلامی با این اجلاس در ترکیه مخالفت کرده اند. دلیل این مخالفت مواضع دولت ترکیه در برابر رژیم سوریه و رابطه غیر دوستانه دولت ترکیه با حکومت جمهوری اسلامی توصیف شده است. شکست سفر و مذاکرات نخست وزیر ترکیه با علی خامنه‌ای که در آستانه اجلاس اخیر سوریه که در ترکیه برگزار شد از دلائل حذف ترکیه از لیست کشورهای محل مذاکرات اتمی ایران و گروه 1+5 ذکر شده است.
همزمان با این مخالفت، پیشنهادهائی از جانب جمهوری اسلامی طرح شده که در حقیقت میتواند مقدمه لغو مذاکرات باشد. یعنی برپائی اجلاس مذاکرات در عراق و یا سوریه و یا، حتی لبنان! یعنی سه کشوری که جمهوری اسلامی آنها را نزدیک ترین متحدان خود در منطقه میداند.
از این مرحله به بعد است که حدس و گمان‌های تازه‌ای شکل گرفته است. از جمله این که در راس حاکمیت مهم ترین بحث نه مذاکرات با گروه 1+5 و یکبار دیگر وقت خریدن و چانه زدن و بی نتیجه از هم جدا شدن، بلکه آغاز مذاکرات رسمی با امریکا در دستور قرار گیرد. کسانی که این مذاکرات را پیشنهاد می کنند، معتقدند در صورت تفاهم با امریکا، عملا گروه 1+5 دور زده می شود و زمینه لغو تحریم‌ها و نوعی تفاهم بر سر فعالیت اتمی ایران بدست می آید. سفر غیر رسمی و غیر خبری حجت‌الاسلام حسن روحانی با کت و شلوار به اروپا به بهانه دیدار نوروزی با فرزندان نمی تواند بی‌ارتباط با این بحث‌ها باشد. بویژه که هاشمی رفسنجانی نیز با استناد به نامه‌ای که به خط خود برای رفع 7 مشکل، از جمله مذاکرات با امریکا در دوران پایان عمر آیت الله خمینی نوشته، مسئله را آشکارتر مطرح کرده است. روز گذشته حسین شریعتمداری که مشاور مطبوعاتی مجتبی خامنه‌ای شده، از موضع مخالفت با طرح موضوع مذاکره مستقیم با امریکا از سوی هاشمی رفسنجانی به میدان آمد و سرمقاله‌ای در کیهان نوشت. اما اوضاع اقتصادی و سیاسی چنان بحرانی است که بعید است کسی نوشته‌های شریعتمداری را جدی بگیرد و یا حتی ممکن است در روزهای آینده گوش خود او را هم بکشند تا سر جایش بنشیند. کاهش 20 درصدی خرید نفت ایران از جانب کشورهائی که طرف معامله نفتی ایران هستند و گسترش طرح تحریم نفتی ایران، امر شوخی برداری نیست. آنقدر شوخی بردار نیست که ممکن است بودجه محرمانه کیهان برای معرکه گردانی نیز قطع شود!
آیا سوریه و حزب الله لبنان نیز مذاکره مستقیم جمهوری اسلامی با امریکا را توصیه کرده اند؟ اگر پاسخ مثبت باشد، آنوقت باید پذیرفت که آنها نیز برای خروج از تنگنا و دفع خطر، این مذاکرات را مفید می دانند، بویژه که اسرائیل و ترکیه از خط مقدم به پشت این خط منتقل می شوند و در امریکا نیز جمهوریخواهان برگ برنده‌ای را در برابر اوباما از کف میدهند!
شاید هنوز طرفداران سیاست نظامی – اتمی جمهوری اسلامی بر این باور باشند که پس از یک جنگ محدود پای میز مذاکره رفتن با امریکا مناسب تر است، اما در اینصورت، آن که پای میز مذاکره خواهد رفت کیست؟ احمد نژاد و باند او به کمک شماری از فرماندهان سپاه؟
مصاحبه آب نکشیده و پوچ احمدی نژاد با خبرنگار تلویزیون ZDE آلمان، در پایان پرگوئی و قصه گوئی‌های خسته کننده احمدی نژاد، نکته‌ای را داشت که در حاکمیت، آن را پیام غیر مستقیم احمدی نژاد به اروپا و امریکا ارزیابی کرده اند. او گفت : "اگر احمدی نژاد بمب اتمی بسازد، از کسی نمی ترسد و می گوید!". این یعنی تولید و یا جلوگیری از تولید سلاح اتمی در اختیار من است، بنابراین هر نوع مصالحه و مذاکره نیز باید با من صورت بگیرد، که البته شرط آن نیز حمایت از من در ایران است!
این جمله احمدی نزاد که ناشیانه از دهانش بیرون پرید، نقش تیر خلاص را برای او داشت. چنان که از هم اکنون محسن رضائی برای نخستین بار، با بی پروائی کامل وارد صحنه شده و روز گذشته دولت او را بی کفایت ترین دولت که ضربات تاریخی به نظام زد معرفی کرد. اگر این نقل قول از حسن روحانی در محافل سیاسی تهران واقعیت داشته باشد، باید در انتظار تحول بسیار جدی بود: "اگر امروز نجنبیم، تا دو ماه دیگر هیچ فرصتی باقی نمی ماند و باید غزل خداحافظی را خواند!"

No comments:

Post a Comment