چرا امام نقی؟
۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۱
سروش جعفری
جنجالها بر
سر ماجرای شاهین نجفی و فتوای مرجع تقلیدی که در واقع فتوای جدیدی نبوده و
این وسط با فرصتطلبی برخی برجسته شده است، ادامه دارد و در رویدادی مسبوق
به سابقه در جمهوری اسلامی، افراطیها هم به میدان آمده و اقدام به
تروریستپروری میکنند.«کمپین یادآوری امام نقی به شیعیان» با این پرسش
شروع میشود که چرا شیعیان به این امام کمتر توجه میکنند؟ به عبارت
دقیقتر این صفحهی مجازی و هجو هزلهای آن هم، جملگی ریشه در بسط همان
ایدئولوژی حاکمیت دارد.
ساموئل بکت در
قسمتی از رمان «مولوی»، در هجویهای علیه ریاضیات و مدرنیته به شمارش
بادهای معده راوی میپردازد و پس از ناکامی راوی در این شمارش، میگوید
«عجیب است که ریاضیات تا این حد میتواند در شناخت نفس آدمی بهکار آید!» آنچه بکت میگوید در واقع این است که از بسط منطقی یک چیز میتوان به ضد آن چیز رسید. برای روشنتر شدن این موضوع میتوان به شوخیهای کلامی کاربران فضاهای مجازی اشاره کرد که مثلا آنها از بسط منطقی سخنان خمینی، به تمسخر خمینی میرسند.
برای نمونه به این شوخی یک کاربر در گوگل ریدر نگاه کنید: «سرش رو بگیر [حضرت امام به سید احمد موقع سفره انداختن]» یا «درش رو بزار [حضرت امام به همسر موقع آشپزی]».
در واقع موضوع اینجاست که اگر قرار است جملات خمینی و خامنهای در هر کوی و برزنی به عنوان شعارهای ایدئولوژی مطرح شود و نشیمنگاههای آنان در کوه تقدیس شود؛ چرا سخنان پنهانی آنها به میان نیاید و آشکار نشود؟ اگر قرار است خمینی بگوید: «پیشترها شایع نبود این (زبان انگلیسی)» و همین جملهی نصفه نیمهی ادبی! که با کمک ویراستار زبان انگلیسی هم داخل پرانتز آورده شده؛ در ابتدای تمام کتابهای درسی انگلیسی راهنمایی و دبیرستان قرار گیرد؛ چرا به مابقی سخنان او در شرایط مختلف پرداخته نشود؟
میبینیم که در واقع این موضوع بیش از آنکه به شوخطبعیها و تمسخرهای مردم مربوط شود؛ ریشه در افراط و زیادهروی مقامات در استفاده و بسط ایدئولوژی خود دارد. البته این ویژگی تمام ایدئولوژیهاست، اما نتیجهی آن همواره ثابت است.
در خصوص امام علیالنقی (بهطور خاص) و اسلامی که حکومت تروج میکند (بهطور عام) هم وضع تقریبا به همینصورت است.
در واقع «کمپین یادآوری امام نقی به شیعیان» با این پرسش شروع میشود که چرا شیعیان به این امام کمتر توجه میکنند؟ به عبارت دقیقتر این صفحهی مجازی و هجو هزلهای آن هم، جملگی ریشه در بسط همان ایدئولوژی حاکمیت دارد. ایدئولوژیای که بیش از سه دهه بیوقفه تکرار شده، و بدون آنکه پاسخی به «چراها» بدهد ادامه یافته است.
با نگاهی به شوخیهای بکار برده شده در «کمپین یادآوری امام نقی به شیعیان» یک واقعیت کاملا مشخص است و آن این است که جنس کلمات بهکار رفته دقیقا همان کلماتی است که حاکمیت در طی بیش از سهدهه با انواع و اقسام رسانهها و رسالههای خود بهروی مخاطب آوار کرده است و حالا اما نوبت این جوان ایرانی است که آمده همان ایدئولوژی را گرفته، بسط داده و به ضد خود تبدیل کرده است.
در این صفحات و یا در ترانهی شاهین نجفی، هیچگونه ناسزایی به امامان داده نمیشود بلکه با تامل بر این نوشتههای و گفتهها، میتوان همان آموزههایی را دید که اینک در قالب پرسش و یا ناباوری مطرح میشود. اینکه فرد متوجه نمیشود اگر امام نقی علم لدنی داشته چرا فلان کاری که به ضررش بوده را انجام داده است و یا رابطهی بین معنویت و تعداد زنان بزرگان اسلام چگونه بوده است؛ و قس علیهذا..
و نکتهی دیگر اینکه همین کاربران روبروی خود حاکمان دینداری را میبینند که چون به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند و از اینرو پرسشهایش دوچندان میشود و چون هیچ مرجعی برای پاسخگویی نیست و اساسا طرح صورت مساله هم با احکام شدید و غلیظ روبرو میشود؛ در یک مکانیسم جابجایی، تبدیل به این قبیل شوخیهای کاربران با آیدیهای مجازی میشود.
بنابراین میتوان به وضوح ریشهی این باورستیزیها (که ممکن است حتی خانوادههای اغلب ما را هم که کاری به سیاست ندارند بیازارد) را در مشی و رفتار دغلکارانه و ریاکارانه دینداران قدرتمدار جمهوری اسلامی دید.
No comments:
Post a Comment