دختر هند
در آخرین روزهای سال ۲۰۱۲، در حالیکه تنها چند روزی به جشنهای سال نو میلادی باقی مانده بود، سرنوشت تلخ زنی جوان در هند جهانیان را متأثر کرد. تجاوز گروهی ۶ مرد به این زن ۲۳ ساله هندی در اتوبوسی در شهر دهلی نو و ضرب و شتم او و مرد همراهش تا سرحد مرگ، موجی از خشم و اعتراضات عمومی را در این کشور پهناور و در میان اقشار مختلف جامعه هند برانگیخت و پس از مرگ او، هزاران شمع در سرتاسر جهان برای «دختر هند» روشن شد. دفتر ملی ثبت جرایم هند، تعداد تجاوزهای جنسی را که در سال ۲۰۱۱ و تنها در شهر دهلی رخ داده است را ۵۷۲ مورد اعلام کرده است. این مرکز از ثبت ۶۳۵ مورد تجاوز جنسی درسال ۲۰۱۲ تا نیمه اول ماه دسامبر – بطور میانگین روزانه ۱/۸۱ مورد – تنها در همین کلان شهر خبر میدهد. این در حالیست که طبق آمار جهانی، از هر ۵ زن، یک زن در طول زندگیاش، حد اقل یک بار قربانی تجاوز جنسی و یا تلاش برای آن میشود و نمی توان از آن به عنوان پدیده ای نادر یاد کرد.
بر خلاف تصور عمومی، تجاوز در ۸۰ درصد موارد، فرد متجاوز یکی از آشنایان زن است و در نیمی از موارد این فرد آشنا یکی از اعضا خانواده یا از نزدیکان زن است. در بسیاری از کشورها تجاوز جنسی شوهر به همسرش هم تعریف حقوقی دارد و مردی که بدون رضایت همسرش او را به برقراری هر نوع رابطه جنسی وادارد، متجاوز خوانده می شود. در ایران امروز، همچنان زن مجبور است به حکم تمکین در هر شرایطی و بی توجه به رضایت یا عدم رضایت به رابطه با همسرش تن دهد.
در حالیکه تجاوز جنسی به «دختر هند» منجر به چنان اعتراضات گسترده ای شد که سیاستمداران هندی را مجبور به وضع قوانینی برای مجازات افردا متجاوز کرد، سردمداران جمهوری اسلامی همچنان بدحجابی را دلیل وقوع چنین جنایتی می دانند، بی آنکه به سرنوشت زنانی که در یک میهمانی خصوصی در خمینی شهر مورد تجاوز قرار گرفته بودند اشاره ای کنند. آنها با اعدام مردانی که وارد آن میهمانی شده بودند، نقطه پایانی بر این فاجعه و فجایع مشابه می گذارند، بی آنکه تلاش کنند از زنان طعمه و از مردان حیواناتی گرسنه جنسی نسازند.
در کنار آنچه در مورد هورمون های مردانه و ناگزیری مردان از ارضای جنسی به هر قیمتی بر افکار عمومی تحمیل می شود، مقصر اصلی در وقوع تجاوز زنی نشان داده می شود که در زمان نامناسب، در مکانی نامناسب و احتمالاً با پوششی نامناسب حضور داشته است. این تصویر جامعه ای وحشی که زن را صید مردان صیاد می داند، حتی در این مورد هم استثنا قائل نمی شود و تنها با محدود کردن زن، مصونیتش را از این شکار عمومی نوید می دهد. مکانیزمی که از یک سو استانداردهای زیبایی را بر زنان تحمیل می کند تا «مردپسند» تر شوند و از سویی همان معیارهای زیبایی شناسی را بر مردان تحمیل می کند، موجب می شود ذهنیتی غلط پدید آید که گویی تنها زنان جوان و زیبا هستند که طعمه متجاوزین هستند. این در حالیست که زنان، فارغ از سن، ملیت، قومیت، زبان و محل زندگی و حتی تطابق ظاهری با معیارهای تحمیل شده زیبایی مورد تجاوز قرار می گیرند. در واقع هر زنی، می تواند در هر جای دنیا، به سرنوشت «دختر هند» دچار شود.
در فرانسه هر ساله ۷۵هزار زن بین ۱۸ تا ۷۵ سال قربانی تجاوز می شوند و تنها ۲% از آنها شکایت نامه ای تنظیم می کنند. عدم ثبت شکایت در سنین کمتر و سنین بالا رایج تر است و هر دو این گروه از زنان از ترس و واهمه از نگاه جامعه به آنها، به عنوان کسانی که خود مقصر این جرم بوده اند، تن به سکوتی دردناک می دهند.در دنیای وحشی که قدر و شأن انسان به کالایی قابل داد و ستد کاهش داده شده است، این تنها زنان جوان و زیبا و یا با نوع خاصی از پوشش نیستند که مورد تجاوز قرار می گیرند و تنها مردانی از قشر ویژه اجتماعی نیستند که تجاوز را حق خود می دانند.
مبارزه و حرکت برای تغییر در این فرهنگ، با آموزش از سنین کودکی ممکن است. تغییر باید از جایی شروع شود که پسران دبستانی وقتی از جلوی مدرسه دخترانه رد می شوند، احساس غلیان نکنند؛ از جایی که دختر بچه ها و پسر بچه ها، داماد و عروس خوانده نشوند و عقد های آسمانی از کودکی در ذهنشان نقش نبندد؛ از جایی که آموزش ها در عین در نظر گرفتن تفاوت های جنسی دختران و پسران، تبعیض جنسیتی را رد کند. تغییر از همان جایی شروع می شود که مردان و زنان از کودکی شأن یکدیگر را به یک اندازه و برابر به رسمیت بشناسند و با هم، دست در دست هم، جهانی زیباتر بسازند.
No comments:
Post a Comment