پیوند داخلی و خارجی
مخالفان لغو تحریم
و مذاکره با امریکا
مخالفان لغو تحریم
و مذاکره با امریکا
دو گروه در داخل و خارج از ایران نگران بسته شدن پرونده اتمی ایران و برقراری رابطه عادی و معمول میان ایران و جهان – بویژه رسیدن مذاکرات ایران وامریکا به تفاهم معقول- هستند. این دو گروه، از دو سر خط و با منافع اقتصادی و اهداف مشترک سیاسی حرکت کرده و به یک نقطه مشترک می رسند. این نقطه مشترک عبارتست از ادامه تحریم ها و حالت و خطر جنگی!
1- ادامه تحریم ها، به بانک های غرب و بویژه امریکا که بنیانگذاران آن بزرگترین کنسرن های سرمایه داری جهان هستند و همچنین به صاحبان بورس های بزرگ جهانی که آنها نیز در اختیار صاحبان همین کنسرن هاست اجازه می دهد تا با پول های ایران بازی کنند و سود ببرند. بویژه در بورس نیویورک و لندن و فرانکفورت. پرقدرت ترین سرمایه داران یهودی نیویورک دستشان در این بانک ها و بورس ها بند است. با کمک سیاست نظامی- اتمی دوران 8 ساله دولت "احمدی نژاد – خامنه ای" در یک قلم 50 میلیارد دلار پول نفت ایران در همین بانک ها بلوکه شده و دراختیار همین شبکه است. این ساده لوحی محض است که کسی تصور کند در بانکها پول در صندوق ها می ماند. در بانک ها ارقام روی کاغذ است و اصل پول در حال گردش و تولید ثروت. طبیعی است که آنها با لغو تحریم ها و پس دادن این پول ها مخالف باشند.
2- ادامه تحریم ها در داخل کشور نیز به مافیای پروار شده تجارت و واردات امکان ادامه اختلاس و ثروت اندوزی و پول شوئی و قدرت نمائی سیاسی می دهد. در همین شماره پیک نت می خوانید که همین قدرت سیاسی اجازه انتشار اخبار محکومیت کمرنگ یکی از شبکه های اختلاس را که معروف به اختلاس 3 هزار میلیارد دلاری است نمی دهد. به بهانه دور زدن تحریم ها، انواع بانکها و شرکت ها در 8 سال گذشته در جمهوری اسلامی فعال شده است. بقول مردم، به اندازه بقالی ها، در هر محله ای بانک و صندوق قرض الحسنه و قرض المهر و ... باز شده که موجودیت همه آنها در گروه ادامه تحریم هاست.
1- ادامه تنش های سیاسی میان ایران و غرب و بویژه امریکا که فعلا بر محور فعالیت اتمی متمرکز است، به ناتو و امریکا اجازه آتش افروزی در منطقه و دنبال کردن طرح خاورمیانه بزرگ (تقسیم کشورهای منطقه به چندین و چند کشور- نگاه کنید به سرانجام لیبی، سودان و اکنون سوریه- و تبدیل آنها به حیات خلوت سیاسی، نظامی و اقتصادی) را میدهد. در این تقسیم و تبدیل، نفت و گاز و پیش بینی محاصره چین و روسیه خفته است. همین تنش، بهترین موقعیت ها را برای اسرائیل در 8 سال گذشته فراهم کرده و عملا حل مسئله اشغال سرزمین های عربی و فلسطینی را به حاشیه رانده و شماری از کشورهای عربی را به متحد اسرائیل علیه خطر ایران تبدیل کرده است. طبیعی است که آنها با پایان بهانه ایران و پایان تنش موجود میان ایران و امریکا و غرب موافق نباشند.
2- در داخل کشور، همین تنش سیاسی و بهانه تقابل با احتمال حمله نظامی به ایران، حاکمیت فرماندهان سپاه و سلطه باندهای جنایتکار امنیتی را بر کشور مستحکم کرده است. از دستگاه قضائی تا شبکه مداحان و امام جمعه ها و حتی فراکسیون های مجلس آلوده به همین حاکمیت است و پیوند با بند دوم طرفداران تحریم نیز دارد. پایان تنش سیاسی و عادی شدن روابط سیاسی ایران با جهان و بویژه امریکا، ضربه بزرگی است به موقعیت این طیف و طبیعی است که آنها با این مسئله مخالف باشند. مخالفت علم الهدا امام جمعه مشهد، انبارلوئی سردبیر روزنامه "رسالت" ارگان بنیاد مالی- سیاسی "رسالت، مخالفت شماری از فرماندهان سپاه با مذاکرات امریکا و اکنون "ژنو" و یا مداحانی مانند حاج منصور ارضی و یا نوچه اش "سعید حدادیان" که همگی از جمله اعضای باند احمدی نژاد و مصباح یزدی بودند و هستند، نه از حب "علی"، بلکه از بغض "معاویه" است. آنها از موقعیت سیاسی و اقتصادی خود به دفاع برخاسته اند.
هم در دو بند طرفداران ادامه تحریم ها و هم در دو بند طرفداران ادامه تنش های سیاسی، پیوندی وجود دارد که ما آن را بصورت اخبار و اظهار نظرهائی با ریشه های مشترک در رسانه های داخل و خارج از ایران شاهدیم.
No comments:
Post a Comment