سعید مرتضوی که حالا به توپ پینگ پنگ در حاکمیت تبدیل شده، بعنوان قاضی دادگاه مطبوعات در جریان تقابل با آزادی مطبوعات دوران خاتمی وارد صحنه اش کردند. عملکرد او مورد تحسین رهبر بود و به همین دلیل او دادستان شد. چند قتل و جنایت و شکنجه که پای مرتضوی در همه آنها گیر بود موجب شد تا آیت الله شاهرودی چندبار برای عزل او خیز بردارد اما هر بار ناکام ماند زیرا رهبر اعتقاد داشت "مرتضوی یگانه قاضی قاطع دستگاه قضائی است"
حتی قتل دکتر زهرا کاظمی عکاس خبرنگار بین المللی در جریان بازجوئی که مرتضوی و معاونش از او می کردند نیز نتوانست موجب برکناری او شود. او همچنان دادستان ماند و تبدیل شد به یکی از نزدیک ترین یاران احمدی نژاد. پیام تبریک او به احمدی نژاد پس از کودتای 88 هنوز مرکبش خشک نشده بود که جنایت کهریزک روی داد. او بعدها درباره این جنایت گفت که مجری دستورات بالاتر بوده است. اشاره اش به "جلیلی" دبیر شورای عالی امنیت ملی و همفکر و همسوی دیگر مصباح یزدی و احمدی نژاد بود.
سرانجام بیت رهبری هم با کنار گذاشتن مرتضوی موافقت کرد اما احمدی نژاد این دادستان معزول را بر راس امپراطوری تامین اجتماعی گذاشت تا یاران و همفکران و اعضای تیم را برای آینده پروار کند. آینده ای که احمدی نژاد فکر کرده بود طبق نسخه پوتین- مدویدف می تواند مشائی را جای خودش بگذارد و امور را همچنان در دست خود نگهدارد.
آن طرح و نقشه نگرفت و روحانی رئیس جمهور شد و مرتضوی که در ماه های آخر ریاست جمهوری احمدی نژاد سخت در تنگنای بازداشت و پیگرد قرار گرفته بود، ریشش افتاد به دست مجلس.
شک نیست که مرتضوی تنها، عامل بخشی از فاجعه آلوده به جنایت و سرکوب دوران احمدی نژاد است و زندانی شدن او یک برگ از پرونده دوران 8 ساله ریاست جمهوری وی است، اما حسن ماجرا اینست که مردم بیشتر با فساد و اختلاس و غارت آن دوران 8 ساله آشنا می شوند.
اهمیت ماجرای مرتضوی اینست و الا وقتی سیستم تغییر نکند، مرتضوی هم که نباشد یک مرتضوی دیگر جای او را می گیرد و این داستان 33 ساله در جمهوری اسلامی است
|
No comments:
Post a Comment