توافقی که به نفع حقوق ملی ما باشد، صورت نمیگیرد
دکتر مصطفوی میگوید: «با ساختاری که جمهوری اسلامی دارد، نمیشود قراردادی بسته شود که به نفع حقوق ملی مردم ایران باشد. رژیم از آغاز مساله هستهای به عنوان ابزار سیاسی برای پیشبرد اهداف خود استفاده کرد.»
مهران مصطفوی استاد دانشگاه و تحلیلگر سیاسی معتقد است که با ساختاری که جمهوری اسلامی دارد، قراردادی در زمینه هستهای بسته نمیشود که به نفع حقوق ملی مردم ایران باشد. وی هدف از مذاکرات را این میداند که رژیم ایران نمیتواند به برنامه خود ادامه دهد و میخواهد با مذاکره، نظام را بازشناسی و تثبیت کند. آقای مصطفوی شرایط توافق را با شرایط زمان پذیرش قطعنامه ۵۹۸ مشابه دانسته و میگوید اگر آنجا آقای خمینی جام زهر را سر کشید، آقای خامنهای نه کاریزما و نه جرات سرکشیدن جام را دارد و بنابراین میخواهد آن را قطره قطره بنوشد.
دکتر مهران مصطفوی استاد دانشگاه پاریس، کارشناس مساله هستهای و تحلیلگر سیاسی، معتقد است که جمهوری اسلامی برنامه هستهای خود را با اهداف امنیتی -یعنی ساخت بمب یا رسیدن به جایی که بشود هر زمان بمب اتمی ساخت- آغاز کرد اما از سال ۲۰۰۲ و پس از افشای آن در جامعه جهانی، نتوانست به این کار ادامه دهد.
وی در مصاحبه با روزنامهنگاران برنامه روبهرو، گفت: «اول مشخص کنم که غنیسازی کوچکترین ربطی به مساله استفاده از انرژی هستهای برای پزشکی و کشاورزی ندارد. غنیسازی یا به کار سوخت رآکتورهای هستهای میآید یا ساخت بمب. دو شرط باید باشد تا غنیسازی مقرون به صرفه باشد. یک اینکه کشوری اورانیوم زیاد داشته باشد و وارد کننده نباشد یا مسلط باشد بر کشورهایی که اورانیوم دارند. مثل فرانسه که ارتشاش در آفریقاست. ایران هیچکدام از اینها را ندارد.
دوم، آن کشور حداقل باید ۱۰ رآکتور هستهای داشته باشد. شما برای دوخت یک کت و شلوار، چرخ خیاطی حرفهای نمیخرید. کشوری که تنها یک رآکتور در بوشهر دارد و سوخت آن را هم اجبارا حداقل برای ۱۰ سال روسها تامین میکنند، چرا باید چنین سرمایههای عظیمی را صرف غنیسازی کند؟ جواب ساده است. رژیم ایران در آغاز جریان هستهای به دنبال استفاده از آن برای موارد امنیتی بود و هدفش تولید انرژی نبود.
از سال ۲۰۰۲ ایران مجبور شده این برنامه را کنار بگذارد اما از آنجا که نمیخواهد این واقعیت را بگوید و دوم آنکه میخواهد به نحوی در مذاکرات از آن استفاده کند، به غنی سازی ادامه میدهد. سانتریفیوژهای الان ایران مصرف برقشان ۳۵ برابر مصرف سانتریفیوژهای کشورهای پیشرفته است. حال شعاری دادهاند و نمیخواهند عقب بنشینند چون اگر بپذیرند، برایشان هزینههای بسیاری دارد».
این استاد دانشگاه و تحلیلگر سیاسی ادامه داد: «فقط هم در مورد مساله غنیسازی نیست. درباره مساله رآکتورهای آب سنگین اراک، چرا آب سنگین است؟ چون تنها رآکتورهایی که از اورانیوم طبیعی استفاده میکنند، رآکتورهای آب سنگین هستند. اورانیوم طبیعی در این رآکتورها بعد از یک سال تبدیل به پلوتونیوم میشود و پلوتونیوم برای ساخت بمب استفاده میشود. کدام کشور این همه هزینه میکند برای غنیسازی و بعد رآکتوری میسازد که سوخت آن اورانیوم غنیشده نیست؟ غنیسازی در ایران هیچگونه توجیهی ندارد و رآکتور آب سنگین به آن بزرگی در اراک هم متاسفانه هیچ توجیهی ندارد».
مهران مصطفوی درباره مذاکرات هستهای گفت: «اصولا از دید من با ساختاری که جمهوری اسلامی دارد، نمیشود قراردادی بسته شود که به نفع حقوق ملی مردم ایران باشد. زیرا جمهوری اسلامی در آغاز از مساله هستهای به عنوان ابزار سیاسی برای پیشبرد اهداف خود استفاده کرد. این اهداف زمانی برای ساخت سلاح هستهای بوده و الان برای مذاکره و بازشناختن و تثبیت رژیمش در دراز مدت است.
الان هم پای میز است چون دیده که نمیتواند ادامه بدهد. بسیار شبیه جنگ ایران و عراق است. اما به علت اینکه هدف از ادامه جنگ، تثبیت حاکمیت بود و میخواستند از جنگ به عنوان ابزار سیاسی در بیرون و داخل ایران استفاده کنند، تا جایی ادامه دادند که خودشان را در جایی دیدند که دیگر امکان ادامه وجود نداشت و آقای خمینی جام زهر را سر کشید. الان هم آقای خامنهای دارد جام زهر را سر میکشد اما نه کاریزمای آقای خمینی را دارد و نه جرات او را که جام را یک باره سر بکشد. دارد به صورت قطرهای سر میکشد».
وی ادامه داد: «اگر توافق هم صورت بگیرد ایران هم باید به غربیها امتیاز بدهد هم به روسها. این منافع مردم ایران را تامین نمیکند. اصولا از دید من راه حل مساله هستهای باید از داخل ایران شروع بشود. یعنی از طریق مردم ایران. با ساختاری که این رژیم دارد ما نمیتوانیم به راه حل های پایدار و جدی و دراز مدت که حقوق مردم را تامین کند، دست بیابیم. با بمب اتمی نمیتوان امنیت ملی را تامین کرد. هیچ چیزی غیر از حاکمیت مردم، آزادی و دموکراسی به ایران امنیت نمیدهد و این چیزی است که رژیم هر روز از آن دورتر و دورتر میشود».
ویدئوی این گفتگو را میتوانید در شبکه اندیشه و فیسبوک خودنویس مشاهده کنید
No comments:
Post a Comment