بنیصدر: هیچ ملت عاقلی تن به این خفت میدهد؟
«وقتی آقای خامنهای میگوید رای بدهید واجب است رای ندهید حرام است این خود انکار رای است»
بنیصدر میگوید بعضی گفتهاند حامیان تحریم بدیل ملموسی ارائه نمیدهند: «مردم! این بدیل خود شما هستید وقتی رای ندهید...آیا هیچ ملت عاقلی تن به این خفت میدهد؟»
ابوالحسن بنیصدر، اولین رئیس جمهوری ایران و مخالف نظام جمهوری اسلامی که در فرانسه زندگی میکند، در گفتگو با رادیو عصر جدید در ارتباط با انتخاباتمجلس و خبرگان گفت: «وقتی یک آدمی مدعی شد که بر مردم ولایت مطلقه دارد یعنی قدرت دارد بر مردم، قدرت دارد بر مردم یعنی چه. یعنی قدرت ایشان حاکم است بر حقوقی که مردم دارند، مردم حق زندگی دارند اگر آقای رهبر لازم دید مصلحت دید که کسی برای خاطر هدفی که ایشان معین میکند کشته بشود آن از حق حیات خودش محروم است، اگر نکند خلاف تکلیف شرعی کرده، کار حرام کرده و باید کشته شود این معنایش اینه که قدرت بر حق مقدم و مسلط است، حالا در مقیاس خود حق که به مسئله نگاه کنیم حق مطلق خداست ولایت مطلقه فقیه یعنی اینکه حاکمیت آقای خامنهای بر خدا هم مقدمه و هم مسلط است و این کفر و انکار خداست. این بدیل. این آلترناتیو.»
بنیصدر در ارتباط با توجیه شرکت در انتخابات از سوی کسانی که مدعی هستند «آلترناتیو وجود ندارد» گفت: «چون بعضی گفتند به اینکه آنهایی که میگویند تحریم بدیل ملموسی ارائه نمیدهند. مردم! این بدیل خود شما هستید وقتی میخواهی رای ندهید. یعنی که آن ولایت مطلقه انکار خدا را انکار دین را که مایه فساد دین و دنیا شده را که ۳۵ سال هم تجربه کردید، این یعنی نه، ولایت جمهور مردم یعنی، بله! این میشود بدیل، اما اگر رفتی پای صندوق یعنی انکار میکنی، حق خودت را انکار میکنی بدیل را و محکوم میکنی خودت را در زندگی در این رژیم تا وقتیکه بکلی این کشور از بین برود.»
نخستین رئیس جمهوری ایران افزود: «میگویند آقای روحانی انتخابات را انجام میدهد و تقلب نمیشود خوب خود این آقا محصول مهندسی انتخابات است مگر آقای خاتمی که اصلاح طلب تشریف داشتند و انتخابات کردند آقای احمدینژاد رئیس جمهور نشد آن مجلس کذایی انتخاب نشد؟ شد دیگر! آن آقای ذولقدر آمد و گفت که ما با یک مهندسی پیچیده احمدینژاد را کردیم رئیس جمهور و این در حکومت آقای خاتمی بود و شما مردم اینها را دیدید و باز این دروغها را میشنوید و میگویید به به . چه چه...»
شما اگر آزاد انتخاب کنید، کارگزار انتخاب میکنید برای آقای خامنهای. شما توی این دنیا بپرسید که آیا هیچ ملت عاقلی تن به این خفت میدهد؟ بنیصدر ادامه در ادامه گفت: «عدهای میگویند رای اعتراضی بدهید؛ به مصباح یزدی رای ندهید، به هاشمی رفسنجانی رای بدهید. شما الان این وضعیتی که الان دارید، این ولایت مطلقه، این اقتصاد، این موقعیت ایران در دنیا، این فقر، این آسیبهای اجتماعی...اینها انصافا عاملش آقای رفسنجانی است یا مصباح یزدی؟»
متن کامل گفتگو:
عصرجدید: در پی فتوای آقای خامنه ای، که حتما از آن، آگاهید، سوالی بدین شرح، از سوی هموطنان، به دستمان رسیده است: «آقای خامنه ای در سخنان دو روز پیش، ضمن انتقاد از هاشمی رفسنجانی، از "خواست دشمن برای اعمال نفوذ در انتخابات" گفت، ارزیابی شما از این سخنان چیست؟ درباره این دیدگاه موافقان شرکت در انتخابات که می گویند: "اجرای انتخابات توسط دولت روحانی، مانع تقلب می شود"، نظرتان چیست؟»
بنی صدر: بعضی گفته اند: «آنهایی که از تحریم می گویند، بدیل ملموسی، ارائه نمی کنند»، ای مردم! بدیل، خود شما هستید، وقتی که می خواهید رای ندهید، یعنی "نه" به ولایت مطلقهِ انکار کننده خدا و دین که مایه فساد دین و دنیا شده است و سی و چند سال هم تجربه کرده اید و "آری" به ولایت جمهور مردم؛ این، بدیل می شود. ولی اگر، پای صندوق رفتید، یعنی، حق خود و بدیل را انکار می کنید، و خود را محکوم به زندگی در این رژیم می کنید، تا وقتی که این کشور، بکلی از میان برود، فعلا که طبیعتش، بیابان شده و اقتصادش، بیابان کار و تولید شده است و در بحبوحه پیشرفتهای علمی و فنی جهان، موضوع بحثمان این شده است که آقای خامنه ای، برای مردم، تکلیف معین می فرمایند که «واجب است که رای دهید، اگر رای ندهید، حرام است»، در حالیکه این امر، حتی انکار رای است، رای به معنای اختیار است و ایشان می گوید که اختیار ندارید که رای ندهید! آخر، شما مردم، چطور، چنین تحقیری را می پذیرید!؟ می گوید که "پای صندوق بیایید که رای دهید که من بر شما، ولی و حاکم هستم، اگر نیایید، فعل حرام، کرده اید"، و این، اجبار است و آقای خامنه ای، اینقدر نادان است که نمی داند در حال گفتن تناقض است! اگر رای دهنده، حق داشتنِ نظر، فکر و انتخاب را دارد که رای دادن، وسیله اش است و تشخیصش، این باشد که انتخابات، قلابی است، رای دادن به شما و ولایت مطلقه تان، کافی نیست، حتما باید به تقلب و مهندسی شما، رای بدهد؟ تحقیر ملت را بس کنید! شما مردم، از تحمل این همه تحقیر، باز بایستید، هر چیزی، حدی دارد!
می گویند: «چون آقای روحانی، انتخابات را انجام می دهد، تقلب نمی شود!»، در حالیکه خود این آقا، مسئول مهندسی انتخابات است، مگر در زمان آقای خاتمی که اصلاحطلب بود و انتخابات را برگزار کرد، آقای احمدی نژاد، رئیس جمهور نشد و آن مجلس کذایی، انتخاب نشد؟ آقای ذولقدر گفت: «با یک مهندسی پیچیده، احمدی نژاد را رئیس جمهور کردیم»، این امر در حکومت آقای خاتمی بود و شما مردم، اینها را دیده اید، باز هم این دروغها را می شنوید، و به به و چه چه می گویید؟
اطلاعاتی که درباره مهندسی انتخابات رسیده است:
1- از شهریور، آقای خامنه ای وقتی که از نفوذیها، حرف زد، مهندسی انتخابات را شروع کرد، اولین قربانی اش، هم روزنامه نگاران شدند که آقای سحرخیز، به همراه دیگران، با وجود بیگناهی، زندانی شده اند. آخرین اظهارات خامنه ای هم درباره واجب بودن شرکت در انتخابات و خائن شمردن رفیق پنجاه ساله اش، آقای هاشمی رفسنجانی بود، بعدش هم امام جمعه های دست نشانده ایشان، حملات به آقای هاشمی رفسنجانی را تکرار کردند. کار خامنه ای اینست که جلوی انتقاد و تعرض به دستیاران و مامورانش در مهندسی انتخابات را می گیرد، چنانکه آمد و گفت که هرکس بگوید بالای چشم شورای نگهبان، ابروست، عامل امریکاست. آقای خامنه ای، سرمهندس در مهندسی انتخابات است.
2- کار دوم را اطلاعات سپاه انجام می دهد که آقای طائب، رئیس آن است و به آقای مجتبی خامنه ای متصل است. آنها، دو لیست تهیه کرده اند، یک لیست، حاوی کسانی است که صلاحیتشان، باید تصویب شود، و لیست دوم، حاوی کسانی است که باید به مجلس بروند.
3- کار سوم؛ لیست تهیه شده را به شورای نگهبان، تحویل می دهند که سخنگویش گفت: "اصلا خبر نداریم که آقای جنتی، چگونه صلاحیتها را بررسی کرده است!". آقای جنتی، هم لیست تائید صلاحیت شدگان را اعلام می کند. آقای سعیدی که نماینده آقای خامنه ای در سپاه است، اخیرا گفته است: «در انتخابات، معیار را می گوییم، کاندیدای اصلح را با معیار و شاخصها می سنجیم و آنها را به مردم اعلام می کنیم»، پس معیار و اشخاص دارنده معیار را سپاه، تشخیص می دهد، اعلام اسامی تائید شدگان را هم از طریق شورای نگهبان و شخص جنتی انجام می دهند.
4- کار چهارم را افراد بسیج و سپاه پاسداران در جریان رای گیری انجام می دهند که باید در صندوقهای مختلف، حاضر باشند و صندوقها را پر کنند.
5- کار پنجم را دوباره شورای نگهبان انجام می دهد. کار دومی که شورای نگهبان، انجام می دهد، در مورد آنهایی است که تائید صلاحیت شده اند ولی حق ندارند به مجلس بروند. شورای نگهبان اعلان می کند که می توانیم صلاحیت را تا لحظه آخر، پس بگیریم، بنابر اطلاع موثق، شورای نگهبان به آقای عارف (سرلیست اصلاح طلبان) ابلاغ کرده است هرگاه کسانی را که نباید انتخاب شوند در لیستش قرار دهد، علاوه بر لغو صلاحیت شدن آنها، انتخاب شدن دیگران هم به خطر خواهد افتاد. بدین دلیل، در فهرست او، ناشناسها از شناسها، بیشتر هستند. هر جایی هم که دیدند نمی توان شمار آرا، را زیاد، دستکاری کرد، شورای نگهبان، آن صندوقها را باطل می کند، به یاد بیاورید که یکبار، صندوقهای آرا را باطل کردند تا آقای هاشمی رفسنجانی را به جمع 30 نفر بیاورند. سپس، نوبت به اعلام نتایج می رسد، که از هم اکنون، معلوم است، یعنی معلوم است که ترکیب مجالس خبرگان و شورای اسلامی، چه خواهد بود، صلاحیتها را به ترتیبی، تنظیم کرده اند که آنهایی که می خواهند از صندوقها، بیرون بیایند.
6- مرحله ششم، کار قوه قضاییه است که دو ماموریت دارد. یک ماموریت، تشکیل پرونده به اتفاق سپاه است که گفتند چند هزار پرونده برای نامزدها، ترتیب داده شده است که در صورت نامزدی هر کدام، قوه قضاییه، آن پرونده را پیش می کشد. آقای روحانی گفته است: «نفع اندک، بهتر از ضرر است»، در حالیکه، اصلا نفعی در کار نیست که اندک باشد! کسی که پای صندوق می رود، باید به نظام ولایت مطلقه فقیه، رای دهد، یعنی حق حاکمیت خودش را نفی کند و خود و کشورش را محروم از بدیل، و محکوم به بقا در وضعیت کنونی و فقر و فساد و خیانت نماید، نفعش کجاست؟ وظیفه دوم قوه قضاییه اینست که اگر کسی خواست بگوید که فلان جا، تقلب شده است و چرا شورای نگهبان، در فلان جا، تبعیض قائل شده است، آقای اژه ای می گوید که "زیر سوال بردن نهادهای نظام مقدس جمهوری اسلامی، جرم است"، یعنی نفس نکشید! البته بعد از تشکیل مجلس نیز، قوه قضاییه، هنوز نقش دارد، بدین ترتیب که کسی، دهن باز نکند و حرفی که نباید بزند را بر زبان نیاورد، به محض بر زبان آوردن چنین حرفهایی، وی را به دادگاه انقلاب، احضار می کنند که در مجالس گذشته، از اینها، فراوان دیده شده است، مثلا یک دفعه که آقای کروبی، رئیس مجلس بود و در اعتراض گفت که این چه مجلسی است و اگر قرار باشد اینگونه باشد، تحمل نخواهد کرد.
7- وظیفه هفتم، بر عهده شاخه تبلیغاتی دستگاه آقای خامنه ای است که ماموریت دارند هر گونه اطلاع و انتقادی که به انتخابات مهندسی شده، انجام گیرد را بقول خودشان، مورد هجمه تبلیغاتی قرار دهند و برای کسانی که باید از صندوقها، بیرون بیایند، تبلیغات کنند، مثلا کل مازندران، پر از برگه های تبلیغاتی شیخ صادق لاریجانی است. برگه های تبلیغاتی بقیه را نیز تخریب می کنند، که توسط ماموران بسیج، انجام می شود.
این هفت کار، مشخصات مهندسی انتخابات است که کسانی که از درون رژیم به ما اطلاع می دهند، ما را از آنها آگاه کردند. قبلا هم در صحبت با شما گفته بودم که اطلاعم در مورد مهندسی انتخابات، دقیق است. پس اینکه تصور کنید که آرا را خواهند خواند، اولا از قبل، ترتیب داده شده، کسانی که می خواهند به هر دو مجلس بروند، تازه، آنهایی که باید رد شوند، رد خواهند شد. یادآوری می کنم که در انتخابات ریاست جمهوری 84، آقای کروبی گفت که "تا بیدار بودم، نفر اول بودم، خسته شدم و یک ساعت خوابیدم و بعد از بیداری، نفر سوم شده بودم!". بعضی از کسانیکه در برگزاری انتخابات در دوره های گذشته، شرکت داشتند، حقایق را گفته اند و همگی شنیده اند که چگونه، آرا را ضربدر 2 یا 3 می کنند و آرای صندوقها را چگونه، کم یا زیاد می کنند. با اینحال، فرض کنیم که آرا، دستکاری نمی شوند و استصواب هم نیست و شورای نگهبان، صلاحیتی را تصویب نمی کند، نماینده ای که انتخاب می کنید، به مجلس می رود که چه کند؟ آیا می رود که حق حاکمیت شما را اعمال کند یا مطیع رهبر بشود؟ از جمله ضوابطی که قرار داده اند، اینست که کسی صلاحیت دارد که معتقد و ملتزم به ولایت مطلقه فقیه باشد، پس اگر هم بطور آزاد، انتخاب کنید، کارگزار برای آقای خامنه ای، انتخاب می کنید. از دنیا بپرسید که هیچ ملت عاقلی، تن به این خفت می دهد؟ آقای خامنه ای، حق حاکمیت را غصب کرده است و سپس به شما می گوید برایم، کارگزار، معین نمایید! در صورت آزاد بودن، باید برای ایشان، دستیار معین می کنید که آن دستیارها، وسیله بشوند که ایشان بر شما، ولایت مطلقه را اعمال کند! به خود بیایید!
یک عده هم می گویند: "رای اعتراضی بدهید" و بجای رای دادن به مثلا مصباح یزدی، به آقای هاشمی رفسنجانی، رای بدهید! ولایت مطلقه، وضعیت اقتصادی، موقعیت ایران در دنیا، فقر، آسیبهای اجتماعی، بیابان که دارید، انصافا، عاملِ بیشترشان، آقای هاشمی رفسنجانی است یا آقای مصباح یزدی؟ اینهایی که این دلیل را می تراشند، اگر آگاهند، تقلب می کنند، اگر هم ناآگاهند، متوجه تناقض حرف خودشان نیستند یا متوجه اند ولی باز، اینها را می گویند؛ اگر اعتراض، صحیح است و قرار است اعتراض کنید و رای اعتراضی بدهید، رای اعتراضی به کل ولایت مطلقه بدهید که بصورت "تحریم" انجام می شود، تحریم، بدین معنا که "من (مردم) بدیل، جانشین و صاحب حق هستم"، چرا بخاطر یک دستمال، قیصریه را آتش می زنید؟ وقتی که به پای صندوق می روید و رای می دهید، دنیا می گوید که ملت ایران به پای صندوق رفته است و گفته است که تابع آقای بیسوادی است که گفته است: "رای دادن، واجب است و رای ندادن، حرام است"، می خواهید دنیا برایتان، چه حسابی باز کند؟ تا وقتی که هستم، آنچه را که حق می دانم، به شما مردم خواهم گفت، اینقدر می گویم تا وجدان جمعی به حقوقی که دارید، پیدا بشود.
No comments:
Post a Comment