نکاتی دربارهی سخنرانی ۱۴خرداد خامنهای؛ تحریف، جعل و چند چیز دیگر
یک: رهبری امروز تاکید کرد که "برخی صاحبان بلندگوها" در حق دههی ۶۰ ظلم کردند و هشدار داد که "جای جلاد و شهید عوض نشود." به عبارت دیگر وانمود کرد که منتقدان اعدامهای دهه ۶۰از جلادها و تروریستهای آن سالها دفاع میکنند. اما طبق معمول، به جای تبیین مسئله، تحریفِ مسئله کرده. حرف منتقدان ساده است: میپرسند چرا نظام در دههی ۶۰ به بهانهی تنبیه جلاد، خودش جلاد شد و هزاران زندانی را که سالهای حبسشان را میگذارندند، بدون جرم تازه و بیمحاکمه اعدام کرد. اگر پاسخ ندارید "حداقل" عذرخواهی کنید! تحریفِ نقد، مشکل را حل نمیکند.
دو: گفتند "امسال کسانی که در انتخابات موفق نشدند، ظرفیت نشان دادند. برخلاف آن کسانی که سال ۸۸ آن مشکلات را به وجود آورد. البته به ما هم گزارش رسید، تخلفاتی صورت گرفته. تخلفات با جدیت و بدون اغماض دنبال شود." البته اگر رهبری در ۸۸ از خود ظرفیت نشان میداد و همان روز اول پیام تبریک "رای ۲۴ میلیونی احمدینژاد" را دقیقا با ذکر عدد! صادر نمیکرد، و در نخستین نماز جمعهی بعد از انتخابات، جواز خشونت را برای فرزندان انقلابیاش صادر نمیکرد و میلیونها معترض را به داوری رقیبشان ارجاع نمیداد؛ اتفاق دیگری میافتاد. حالا خوب است که بر رسیدگی بر تخلفات اصرار دارند ولی در ۸۸ که احمد جنتی دبیر شورای نگهبان، و دو عضو ارشد شورا یعنی محمد مومن و محمد یزدی رسما به نفع احمدینژاد سخنرانی، مصاحبه و بیانیه صادر کردند؛ رهبری حتی کلمهای کمتر از گل به متخلفان شورای نگهبان نگفت. چه رسد به متقلبان ستاد انتخابات کشور. اگر قرار باشد از بیظرفیتیها و بیعدالتیها گفته شود، نام بزرگان در ردهی اول دادنامه است.
سه: رهبری غیرمستقیم دولت را متهم کرد به سازش با غرب و گفت "چالش اگر منطقی باشد، هزینهاش به مراتب کمتر از سازش است." اما بین "چالش و سازش" چیزی هست به نام "تعامل و مذاکره". مردم هم این حد وسط را فهمیدند که به روحانی رای دادند. دوگانهی چالش/ سازش جعلی است.
چهار: گفتند "حضور و سیاستگذاری در کشوری و وارد کردن نیروی نظامی در آن کاریست غیرمنطقی، ناکارآمد و روسیاهی میآورد." البته سخن درستی است ولی منظورشان فقط حضور عربستان در بحرین است. آیا کاری که جمهوری اسلامی در سوریه کرد و میکند غیر از این است؟
پنج: و سرانجام: ستایش از آیتالله خمینی در حد پرستش، و او را تبدیل به یک موجود مقدسِ بی خطا کردن بزرگترین ظلم در حق اوست؛ او بخشی از تاریخ و هویت این کشور است و باید به دقت در ترازوی نقد قرار گیرد تا بزرگیهایاش درس شود و خطاهایاش عبرت.
دو: گفتند "امسال کسانی که در انتخابات موفق نشدند، ظرفیت نشان دادند. برخلاف آن کسانی که سال ۸۸ آن مشکلات را به وجود آورد. البته به ما هم گزارش رسید، تخلفاتی صورت گرفته. تخلفات با جدیت و بدون اغماض دنبال شود." البته اگر رهبری در ۸۸ از خود ظرفیت نشان میداد و همان روز اول پیام تبریک "رای ۲۴ میلیونی احمدینژاد" را دقیقا با ذکر عدد! صادر نمیکرد، و در نخستین نماز جمعهی بعد از انتخابات، جواز خشونت را برای فرزندان انقلابیاش صادر نمیکرد و میلیونها معترض را به داوری رقیبشان ارجاع نمیداد؛ اتفاق دیگری میافتاد. حالا خوب است که بر رسیدگی بر تخلفات اصرار دارند ولی در ۸۸ که احمد جنتی دبیر شورای نگهبان، و دو عضو ارشد شورا یعنی محمد مومن و محمد یزدی رسما به نفع احمدینژاد سخنرانی، مصاحبه و بیانیه صادر کردند؛ رهبری حتی کلمهای کمتر از گل به متخلفان شورای نگهبان نگفت. چه رسد به متقلبان ستاد انتخابات کشور. اگر قرار باشد از بیظرفیتیها و بیعدالتیها گفته شود، نام بزرگان در ردهی اول دادنامه است.
سه: رهبری غیرمستقیم دولت را متهم کرد به سازش با غرب و گفت "چالش اگر منطقی باشد، هزینهاش به مراتب کمتر از سازش است." اما بین "چالش و سازش" چیزی هست به نام "تعامل و مذاکره". مردم هم این حد وسط را فهمیدند که به روحانی رای دادند. دوگانهی چالش/ سازش جعلی است.
چهار: گفتند "حضور و سیاستگذاری در کشوری و وارد کردن نیروی نظامی در آن کاریست غیرمنطقی، ناکارآمد و روسیاهی میآورد." البته سخن درستی است ولی منظورشان فقط حضور عربستان در بحرین است. آیا کاری که جمهوری اسلامی در سوریه کرد و میکند غیر از این است؟
پنج: و سرانجام: ستایش از آیتالله خمینی در حد پرستش، و او را تبدیل به یک موجود مقدسِ بی خطا کردن بزرگترین ظلم در حق اوست؛ او بخشی از تاریخ و هویت این کشور است و باید به دقت در ترازوی نقد قرار گیرد تا بزرگیهایاش درس شود و خطاهایاش عبرت.
نویسنده: محمدجواد اکبرین
تیتر و انتخاب تصویر: فیسبوک "روز"
تیتر و انتخاب تصویر: فیسبوک "روز"
No comments:
Post a Comment