جنایات 22 بهمن
که مردم نتوانستند از آن فیلم بگیرند
سلام . من یکی از خوانندگان قدیمی شما هستم و سالهاست که اخبار وتحلیل هایتان را می خوانم. چیزی که مرا وادار کرد برایتان این نامه را بفرستم گفتن وقایع روز 22 بهمن و یک حادثه بسیار درد ناک است که از دید همه پنهان ماند. روز 22 بهمن من از نزدیک دیدم در خیلی از خیابان های فرعی اکثر تظاهر کنندگان سبز بودند، اما نمی توانستند کاری بکنند. نخست بخاطر سیطره صدا و بلندگوهای حکومت در تمامی خیابان های اصلی وفرعی. نمی دانم چرا هیچ کس صحنه وحشتناک خیابان محمد علی جناح را منعکس نکرد. من ساعت 11 که در جهت عکس تظاهر کنندگان حرکت می کردم متوجه شدم یکدفعه یک جرثقیل بزرگ داخل خیابان که حکومت برای نصب بلندگوها آورده بود چپ شد و بیل چند تنی آن داخل جمعیت سقوط کرد . من که در چند قدمی واقعه بودم به سرعت به سمت راست رفتم که بیل در آنجا سقوط کرد .فکر می کردم خیلی کشته داده. همه هراسناک شده بودند.چند نفر زخمی شده بودند. اما نوجوانی افتاده بود. دقیقا مثل صحنه ندا. چشمانش باز بود. خون از زیر سرش می آمد. پلک هایش حرکت نمی کرد. حتی ناله هم نمی کرد. بیل چند تنی افتاده بود روی این نوجوان! من هر کاری کردم نگذاشتند فیلم بگیرم. موبایلم روشن بود اما چند لباس شخصی سریع دور جسد را گرفتند. داد می زدند: نگذارید فیلم بگیرند. برید کنار! برید چیزی نشده !
اما من نگاه های آن نوجوان را به یاد دارم . اگر این خبر را منعکس نکنید در قبال خون این نوجوان مسئولید.
No comments:
Post a Comment