گفتگوی اشپیگل با هانس بلیکس
امیدی برای گفتگوی اتمی
و راه حل سیاسی باقی مانده؟
هانس بلیکس،81 ساله، وزیر خارجه سابق سوئد، از1977 تا 1988، رئیس سازمان بین المللی مقامات انرژی اتمی و از سال 2000تا 2003 رئیس سازمان کنترل تسلیحات سازمان ملل متحد و مامور جستجوی سلاح های اتمی در عراق بود.
هفته نامه اشپیگل با او مصاحبه ای خواندنی کرده است که محور اصلی آن ایران و فعالیت های اتمی جمهوری اسلامی است.
اشپیگل: ایران اعلام کرده که گام نخست در غنی سازی اورانیوم از 3،5 به 20 درصد را برداشته است. آیا ما اینک وارد مرحله بالا تری از در گیری با ایران شده ایم؟
بلیکس: در آغاز ایران اعلام کرده بود قصد دارد برای تامین سوخت رآکتور های اتمی فقط تا 3،5 درصد غنی سازی کند، حالا برای تامین سوخت راکتور پژوهشی و بدست آوردن ایزوتپ های ضروری برای پزشگی، اورانیوم 20 در صدی می خواهد. ایران در آغاز سال های دهه هشتاد هم با این مسئله روبرو بود .آمریکا برای ایران یک راکتور پژوهشی ساخته بود، ایران مواد سوختی را سفارش می داد و حتی هزینه آنرا هم می پرداخت. ولی بعد انقلاب شد و آمریکا از ارسال مواد سوختی سر باز زد. از آن زمان غرب در برابر یک مسئله قرار گرفته است و آن این که: اگر ما مواد سوختی را به آنها ندهیم، ایران دلیلی برای تولید مستقل دارد. از این رو پیشنهاد برای مصالحه این بود که غنی سازی سوخت مورد نظر در خارج صورت گیرد.
اشپیگل: غرب سال ها از گفتگو حمایت کرده است. هنوز هم جائی برای راه آمدن با ایران باقی هست؟
بلیکس: جائی که هنوز می توان در باره آن با ایران گفتگو کرد محل مبادله اورانیوم تبدیل شده است. در این مورد راه حل مناسبی هست: ترکیه .ترکیه مورد اعتماد دو طرف است.
اشپیگل: ایرانی ها برای تامین سوخت رآکتور پژوهشی خود به چه مدت وقت نیاز دارند؟
بلیکس: هیچ معلوم نیست، و اصلا تردید جدی هست که آنها شرائط فنی اولیه برای غنی سازی بیست درصدی را داشته باشند.
اشپیگل : پس حرف های اخیر احمدی نژاد چه می شود؟
بلیکس: بخش عمده این حرف واکنشی بی محتواست. همین ادعا که ایران می خواهد 10 مرکز برای غنی سازی ایجاد کند ، آشکارا نشان میدهد که حرفی تبلیغاتی است. هیچکس در دنیا ده مرکز ندارد. آمریکا و فرانسه یک یا دو مرکز دارند، آرژانتین و هلند یک مرکز دارند. حرف از ده مرکز مسخره است.
اشپیگل: ولی اگر ایران موفق به غنی سازی شود آنوقت ” قدرت اتمی ویرتوئل” خواهد شد؟ که فقط کافیست دکمه را فشار دهد تا در مدت زمانی کوتاه صاحب بمب بشود؟
بلیکس: من با این اصطلاح موافق نیستم و به محمد البرادعی که این اصطلاح را متداول ساخت گفتم: مثلا ژاپن در حال حاضر می تواند انبوهی پلوتونیوم آکتیو کند، برزیل هم در میزانی کمتر می تواند. ولی حتی کسی که آغاز به این کار کرده باشد هم می تواند عقب گرد کند: آلمان ساختن دستگاه تجدیدغنی سازی، در ” واکرزدورف ” را هیچگاه بپایان نبرد.
اشپیگل: ولی اگر ایران اصلا قصد عقب گرد نداشته باشد و بخواهد بمب را بسازد چه؟
بلیکس:من غیر ممکن نمی دانم که ایران بمب اتمی را بخواهد، ولی این احتمال بیشتر است که رهبری سیاسی در این مورد اصلا اتفاق نظر نداشته باشد .داشتن توانائی غنی سازی به تنهائی برای ترساندن کافیست. شاید برای کسانی در رژیم ایران همین کافی باشد. اگر میل به داشتن بمب باشد آنوقت مطمئنا به سال های دهه هشتاد باز می گردیم و تهدیدات ناشی از برنامه اتمی رژیم عراق در آن زمان. ولی عراق در سال 1991 و یکبار هم در سال 2003 فروریخت، اگر امروز دلیلی برای خوش بینی من وجود داشته باشد این است که پس از خلع سلاح عراق، ایران دیگر دلیلی برای دستیابی به سلاح اتمی ندارد.
اشپیگل: آیا ایران احساس نمی کند که در محاصره دشمنان قرار گرفته است؟
بلیکس: فکر نمی کنم که ایران اسرائیل را برای خود تهدیدی بداند، تنازع دو کشور بر سر غنی سازی تقریبا تازه است. افغانستان؟ نه. پاکستان؟ نه. ترکیه و روسیه ؟ نه.
اشپیگل: و آمریکا؟
بلیکس: بله ، ناو های هواپیما بر در خلیج فارس، موضوع دیگری استT ولی درست در همین مورد بهترین امکانات برای حل مسئله هست: آمریکا به کره شمالی پیشنهاد صلح و برقراری مناسبات دیپلماتیک داده است. این دو موضوع در مورد ایران هنوز علنا مطرح نشده است. بنابراین نمی توان گفت که تمام امکانات دیپلماتیک بکار گرفته شده اند.
اشپیگل: غرب برای متوقف کردن برنامه اتمی ایران دیگر چه امکانی دارد؟ از عملیات پنهانی آمریکا در ایران چه می دانید؟
بلیکس: من سندی در دست ندارم، ولی تعجب هم نخواهم کرد. کنگره آمریکا برای این عملیات بودجه چند میلیونی تصویب کرده است. ناگفته نماند تصمیمی که چندان مدبرانه نبود، چون بسود تند رو ها و بزیان اپوزیسیون است.
اشپیگل: راجع به اقدامات تحریمی تازه در مورد ایران صحبت می شود. بنظر شما این اقدامات مفید خواهد بود؟
بلیکس: اقدامات تحریمی کاملا موفق هستند، مثلا در مورد لیبی، ولی بدرازا می کشد و یک سلاح کُند است. در موردعراق تاثیر فاجعه آمیزی داشت، ولی برای صدام تقریبا بی تاثیر بود. این که آیا این اقدامات علیه پاسداران موثر خواهند بود باید صبر کرد و دید. آنطور که پیداست مسدود کردن بعضی از حساب های بانکی در ”ماکائو” در مورد کره شمالی موثر بود. محاصره اقتصادی می تواند کاملا متناسب باشد، ولی من با ضربات نظامی مخالفم.
اشپیگل: اسرائیلی ها کم و بیش با صراحت تهدید کرده اند که به تاسیسات اتمی ایران حمله خواهند کرد.
بلیکس: تندروانی که امروز جوانب منفی راه حل دیپلماتیک را بر می شمرند باید عواقب منفی راه حل نظامی را هم ببینند. بمب انداختن آسان است و حمله مسلحانه هم ممکن است برنامه اتمی را مدت کوتاهی، یکی دو سالی به عقب بیاندازد. ولی در انتظار چه عواقب دراز مدتی باید بود؟ ایران که ساکت نمی نشیند، ناظر حمله نظامی باشد.
اشپیگل: آیا بمباران ایران اصلا می تواند برنامه اتمی ایران را منهدم کند؟ اکثر تاسیسات در اعماق زمین هستند.
بلیکس: کسی که نگران آنست که القاعده در غارهای هندوکش می تواند چاشنی های کثیف اتمی سرهم بندی کند، باید خیلی بیشتر نگران آثار بمباران باشند. ایران سرزمین بزرگی است، همه چیز را نمی شود بمباران و همه جا را اشغال کرد.
اشپیگل: یعنی شما حمله نظامی را بی فایده می دانید؟
بلیکس: بهر حال من معتقدم غیر ممکن است بتوان ایران را، بعنوان یک دشمن بالقوه از میدان بدر کرد. در حالی که ایران با وجود سخنان تحریک آمیز احمدی نژاد، دیر زمانی است که دیگر یک کشور مهاجم و توسعه طلب نیست و شراره ای که انقلاب در 1979 در سراسر منطقه برافروخت خاموش شده است .بویژه پس از آن انتخابات بی اعتبار و پس از فسادی گسترده، رژیم ایران دیگر نمی تواند برای کسی شور انگیز باشند. نه برای خود ایرانی ها و نه برای هیچ کس دیگری در منطقه.
No comments:
Post a Comment