آقایانی در تهران
از ویکی لیکس هم رودست خوردند
و بازهم در خواب خرگوشی اند
رضا نافعی
"ویکی لیکس" برای ما ایرانی ها – لااقل برای من- از وقتی مشهور شد که فیلم مربوط به شکار چند خبرنگار توسط هلیکوپترهای امریکائی در بغداد را پخش کرد. بویژه صحنه ای که می خواستند با آمبولانس مجروحان و تیرخوردگان را به بیمارستان منتقل کنند و این آمبولانس نیز از هوا زده شد!
در این شهرت، سهم جمهوری اسلامی نه تنها کم نیست، بلکه خیلی هم زیاد است. برای یک هفته و شاید هم بیشتر، سیل ای میل روانه وبلاگ ها و سایت ها و ... شد که حامل این فیلم بود. و البته، اغلب نیز با توضیحاتی که ادبیات و نوع نگاه و مقابله امثال حسین شریعتمداری با امریکاست.
در جریان گرمی بازار این فیلم که مدعی بودند یک کانون و مرکز بی طرف و مخالف جنگ و دولت امریکا به این افشاگری ها دست زده و سابقه این افشاگری ها را نیز به دوران جنگ ویتنام می بردند، من هم در وبلاگم آن فیلم را همراه با توضیحاتی درباره ویکی لیکس منتشر کردم که می توانید آن را در ادامه همین یادداشت کوتاه بخوانید.
در پایان این مطلب که البته نوشته من نبود، بلکه ترجمه من بود، به خط خوش نوشتم که آقایان در تهران زیاد ذوق نکنند، چرخ بازیگر از این بازی ها بسیار دارد. چه دیدید که فردا روزی همین ویکی لیکس که چنین معتبر و عزیزش معرفی کرده اید، چیزهائی درباره جمهوری اسلامی منتشر کرد که زیر بار آن کمر خم کنید.
روزی که اسناد محرمانه از سفارت امریکا در کابل بیرون زد و رفت روی ویکی لیکس تا یکی از جنجالی ترین و خبرساز ترین افشاگری ها را نصیب این سایت کند، یاد آن دو خط پایان آن مطلب خودم افتادم و یکبار دیگر به موج سواری و از این ستون تا آن ستون در جمهوری اسلامی خندیدم.
اشپیگل 12.04.2010
“ویکی لیکس” در اینترنت
سدهای سانسور را می شکند!
www.collateralmurder.com
ترجمه رضانافعی
پیش از ظهر 12 ژوئیه 2007 ، نمیر نورالدین و سعید شماغ، دو خبرنگار خبرگزار ی رویتر و ده، دوازه نفر دیگر در یکی از خیابانهای خاکی بغداد به ضرب گلوله هائی که از یک هلیکوپتر” آپاچی” متعلق به ارتش آمریکا، بسوی آنها شلیک شد کشته شدند.
بسیاری پرسش ها درباره این کشتار تا مدت ها بی پاسخ ماند. نه تنها کسانی شاهد این صحنه بودند بلکه حتی یک فیلم ویدئوئی هم وجود داشت که بوسیله یکی از دو هلیکوپتر آپاچی گرفته شده بود. از زمان وقوع این رویداد، خبر گزاری رویتر تلاش کرد تا جریان مرگ دو همکار خود را روشن کند. رویتر از واشنگتن تقاضا کرد فیلم هائی که از بالا گرفته شده بود را در اختیارش قرار داده شود.
پس از دوسال آن ویدئو با آدرس http://wikileaks.orgدر اینترنت در معرض دید تماشاگران قرار گرفته است. این ویدئو تاکنون بیش از 5 میلیون بار فقط از طریق یوتیوب دیده شده و با عناوین بزرگ در جرائد جهان انتشار یافته و خشم بینندگان را برانگیخته است. این ویدئو نشان میدهد که در قرن بیست ویکم راه و رسم افکار عمومی چگونه تغییر می کند.
منتشر کننده و یا در واقع افشاء کننده این فیلم، سایتی است بنام “ویکی لیکس” که وظیفه خود را افشای آن وقایع مهمی میداند که مردم جهان از دیدن و یا آگاهی از آن محروم نگهداشته شده اند. از جمله فیلم کشتار با شلیک گلوله از بالا!
گردانندگان “ویکی لیکس” را کسی نمی شناسد. یعنی تا حالا نتوانسته اند آنها را شناسائی کنند. و این درحالی است که آنها باید دسترسی به منابع بسیار مهمی برای افشای اسناد محرمانه داشته باشند.
چه کسانی در پس پرده ” ویکی لیکس ” هستند؟ “سرور” اینترنتی آنها کجاست؟ اسناد محرمانه چگونه بدست آنها می رسد؟
تنها اطلاعی که تاکنون این سازمان در مورد خود منتشر کرده اینست که “ویکی لیکس” بوسیله دگر اندیشان چینی، روزنامه نگاران، ریاضی دانان و تکنیسین ها تاسیس شده است. آنها در باره مخفی بودن خویش اعلام کرده اند که این یگانه شیوه گریز از قوانین کشورها برای جلوگیری از اسنادی که افشای آنها به آگاهی مردم از آنچه در ورای شبکه های تلویزیونی و خبری رسمی می گذرد می افزاید.
چند هفته پیش ویکی لیکس (” لیکس” بمعنی سوراخ یا درز است) گزارش محرمانه یکی از سازمان های اطلاعاتی آمریکا را منتشر کرد. یعنی فیلم به رگبار بستن عده ای را در بغداد با هلیکوپتر.
رسانه های آلمانی بر خلاف آمریکا، آهسته آهسته ویکی لیکس را کشف می کنند. این سازمان اعلام کرده که بزودی اسناد دیگری با همین اهمیت، از جمله فیلم هائی از جنگ افغانستان را منتشر خواهد کرد. از کارهای بعدی که خواهد کرد انتشار کامل 37 هزار نامه الکترونیک از حزب آلمانی راستگرای افراطی ” ان- پی- دی ” است که از جمله شامل مکاتبات داخلی حزب خواهد بود.
ویکی لیکس اعلام کرده که از زمان تاسیس، – نزدیک به سه سال پیش- ، تا کنون بیش ازیک ونیم میلیون سند منتشر کرده است.
از جمله گزارش افسر ارتش آلمان در باره حمله به تانکر نفت در افغانستان یا مقررات مربوط به زندان نظامی آمریکا در گوانتانامو. مدارکی که در اختیار ویکی لیکس نهاده می شود نخست به رمز در می آید و بعد از طریق سرور های مختلف به سراسر جهان فرستاده می شود تا صحت آن مورد بررسی قرار گیرد و سرانجام منتشر می شود.
ویکی لیکس قابل سانسور نیست. نه از لحاظ فنی و نه از لحاظ حقوقی. آنطور که مبتکران این سایت می گویند تاکنون نزدیک به صد بار از آنها شکایت شده که در هیچ موردی موفقیتی نصیب شاکیان نگشته است.
ارنست اورلاو، رئیس بی.ان.دی. سازمان اطلاعاتی آلمان، هنگامی که می خواست ازلحاظ حقوقی مانع انتشار پرونده ای توسط “ویکی لیکس” گردد موفق به اینکار نشد. وکلای ویکی لیکس از این سازمان پرسیدند که بر اساس قانون کدام کشور می خواهد مانع انتشار سند گردد؟ بی.ان.دی سکوت کرد.
بانک خصوصی ” یولیوس بر ” در سوئیس نیز چیزی بیش از این نصیبش نشد. ویکی لیکس در سال 2008 اسنادی را در اینترنت به نمایش گذاشت که نشان می دادند این بانک به چند تن از مشتریان خود برای فرار از پرداخت مالیات کمک کرده است. تنها کاری که بانک توانست بکند این بود که جلوی پخش آنرا از wikiLeaks- Domain.org بگیرد . ولی اسناد از طریق آدرس های دیگر کماکان قابل دسترس بود.
ویکی لیکس فقط به انتشار اسناد محرمانه اکتفا نمی کند، بلکه می خواهد از لحاظ روزنامه نگاری نیز جای مشخصی به این سایت بدهد. ویکی لیکس اعتنائی به حریم خصوصی افراد نیز نمی کند. فهرست اعضای حزب رستگرای افراطی انگلیس را تمام و کمال با آدرس آنها منتشر ساخت.
دو نفر خود را نماینده ویکی لیکس معرفی می کنند. یک استرالیائی بنام آسانگه و یک آلمانی که خود را به اسم دانیل اشمیت معرفی می کند؛ ولی نه اسم واقعی خود را می گوید و نه سنش را.
وظیفه دانیل اشمیت این است که خیال هموطنان بدبین خود را آرام سازد که تصور نکنند یک موجود ناشناس قصد اصلاح جهان را دارد. از اینرو او با روزنامه نگاران دیدار می کند، در تلویزیون حضور می یابد، سخنرانی می کند و جوائز را دریافت می دارد. او کاملا علنی و قانونی زندگی می کند.
فرانک شریتماخر، یکی از ناشران فرانکفورتر آلگماینه تسایتونگ، روزنامه محافظه کار آلمانی ، در مورد اینکه چرا اسناد محرمانه، برای انتشار، در اختیار ویکی لیکس گذاشته می شوند میگوید: دادستانها در سراسر جهان، پیوسته روزنامه نگاران را زیر فشار قرار می دهند که منابع اطلاعاتی خود را معرفی کنند و یا رازداری دبیرخانه نشریات را محترم نمی شمارند، در حالی که ویکی لیکس از اعتماد کامل منابع اطلاعاتی خود برخوردار است، چون نمی توانند به آنها دسترسی پیدا کرد.
یکبار، خانه فردی که آدرس ویکی لیکس wikiliesks.de باو تعلق دارد مورد تفتیش ماموران قرار گرفت، ولی مدرک کارآمدی بدست نیآمد.
( آیا، بزودی شاهد افشای اسنادی عجیب و محرمانه در باره رویدادهای جمهوری اسلامی در ویکی لیکس خواهیم بود؟(
No comments:
Post a Comment