Tuesday, April 28, 2009

دانشجویان دانشگاههای استان تهران، در اعتراض به ادامه بازداشت 12 دانشجوی دانشگاه های این استان

دانشجویان دانشگاههای استان تهران، در اعتراض به ادامه بازداشت 12 دانشجوی دانشگاه های این استان و اعلام همبستگی با آنان از دوشنبه، «روزه سیاسی» خود را آغاز کرده‌اند. به گزارش آزادنا، گروهی دانشجویان دانشگاههای استان تهران که به دعوت شورای تهران دفتر تحکیم وحدت، با حضور در دانشگاه تهران، و برگزاری تجمعی مسالمت آمیز اعتراض خود به ادامه بازداشت دانشجویان را اعلام داشته و در حرکتی نمادین روزه خود را در صحن دانشگاه تهران به افطار رساندند. در این برنامه، دانشجویان که عکس های هم دانشگاهیان دربند خود را در دست داشتند، با تجمع در صحن دانشگاه، پس از خوانده شدن سرودهای «یار دبستانی» و «ای ایران»، ابتدا بیانیه های انجمن اسلامی دانشجویان دموکراسی خواه دانشگاه تهران، دفتر تحکیم وحدت و انجمن اسلامی دانشجویان (تاسیس 49) دانشگاه تربیت معلم خوانده شد، سپس سینا صداقت نژاد به عنوان تنها عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان صنعتی امیر کبیر (پلی تکنیک تهران) به تشریح نحوه دستگیری و وضعیت اعضای دربند این انجمن و خفقان ایجاد شده در دانشگاه امیر کبیر پرداخت. در ادامه برنامه دانشجویان با هم خوانی سرود «یار دبستانی» و سر دادن شعارهای «دانشجو می میرد، ذلت نمی پذیرد»، «دانشجوی زندانی، آزاد باید گردد» و «می میریم، می میریم؛ ذلت نمی پذیریم» به مقابل دانشکده حقوق و علوم سیاسی رفته و تا اذان مغرب در انجا به تحصن خود ادامه دادند. در اولین افطار روزه سیاسی دانشجویان دانشگاههای استان تهران، اعضای انجمن های اسلامی دانشجویان دانشگاههای صنعتی امیر کبیر، خواجه نصیر، علامه طباطباعی، آزاد اسلامی استان تهران، شهید عباسپور، شهید رجایی، تربیت معلم تهران (واحد های تهران و حصارک کرج) به همراه اعضای انجمن اسلامی دانشجویان دموکراسی خواه دانشگاه تهران حضور داشتند. گفتنی است، ادامه یک هفته روزه سیاسی دانشجویان دانشگاههای تهران، به صورت تحصن و مراسم نمادین افطار، هر روز در دانشگاههای این استان از ساعاتی پیش از اذان مغرب برگزار خواهد شد.

اتهام سنگین دادستانی عليه دانشجويان امیرکبیر

گسترش جنبش اعتراضی معلمان

اعتراض سه روزه کانون صنفی معلمان وارد چهارمین روز خود شد. این کانون از فرهنگیان خواسته تا در اعتراض به عدم تحقق خواسته های صنفی خود، بین روزهای ششم تا هشتم اردیبهشت با خودداری از تدریس و عدم حضور در کلاس های درس اعتراض خود را به گوش مقامات برسانند.

آنها نسبت به عدم اجرای قانون مدیریت خدمات کشوری که دولت قول اجرای آن را در تا فروردین 88 داده بود اعتراض دارند. قرار است در صورت عدم موافقت دولت با خواست معلمان، این اعتراض ها از دهم اردیبهشت بویژه در هفته معلم وارد مرحله تازه و گسترده تر شود.

اعتراض کنونی معلمان، در سه روز اخیر، علیرغم فضای امنیتی که دولت در مدارس بوجود آورده، بتدریج در سطح کشور گسترش پیدا کرده است.

میردامادی، دبیرکل جبهه مشارکت سیاست خارجی تهاجمی ایران را گرفتار جنگ سرد کرده

موضوع سیاست خارجی خاتمی و احمدی نژاد در چهار سال گذشته همواره مورد بحث کارشناسان بوده است. در مقایسه میان این دو باید گفت سیاست خارجی دولت خاتمی «تعاملی» بود، اما این سیاست در دولت نهم «تقابلی» است. دولت خاتمی با در پیش گرفتن سیاست «تنش زدایی»، موجب اقبال کشورهای مختلف به خصوص کشورهای اروپایی به ایران و دیدگاه های شخص خاتمی شد. البته سیاست «تعامل با جهان خارج» تنها منحصر به اروپا و کشورهای غربی نبود و ما شاهد بهترین دوره روابط با کشورهای منطقه همچون عربستان و دیگر کشورهای حوزه خلیج فارس در دوره خاتمی بودیم. در واقع بهبود روابط ایران و عربستان از دوره ریاست جمهوری هاشمی آغاز شد اما در دولت خاتمی به اوج خود رسید. اما دولت کنونی سیاست خارجی «تهاجمی» یا تقابلی را برگزید که نتیجه آن چیزی جز تحریک و تهییج مخالفان علیه ما نبود. سیاست تقابلی به ایجاد نگرانی در کشورهای دیگر بویژه کشورهای همسایه منجر شد. این نوع سیاست، در دوران جنگ سرد به کار بسته می‌شد و بعضاً جواب هم می داد، اما دوره سیاست های اینچنینی به پایان رسیده است. کشورهای منطقه در حال حاضر نگاهی توام با بی اعتمادی نسبت به ایران دارند. اینکه روابط ما با عربستان، امارات و حتی کویت به خوبی گذشته نیست، نشان از همین واقعیت دارد. (خلاصه شده)

دبیرانجمن صنفی روزنامه نگاران 4 سال فاجعه آمیز بر جامعه مطبوعاتی ایران گذشت

دبیر انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران، خانم بدرالسادات مفیدی، روز گذشته و با هدف طرح درد مشترک مطبوعات، خطاب به کاندیداهای ریاست جمهوری اعلام داشت:

چهار سال پیش، از سوی رئیس جمهور فعلی با یک سری شعارها درباره آزادی رسانه ها مواجه بودیم، اما در عمل یکی از بدترین دوران مطبوعات را سپری کرده ایم.

طی همین 4 سال شاهد توقیف موقت نشریات و برخورد با روزنامه‌نگاران، احضار، بازجویی و بازداشت آنان بودیم. البته در دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی نیز چنین مشکلاتی بود، اما در آن زمان همواره روزنامه نگاران و مطبوعات دولت خاتمی را حامی و در کنار خود داشتند.

در دوران احمدی نژاد که حتی شاهد برخوردهایی با مطبوعات از سوی مدیران دولتی بودیم، بلایی بر سر مطبوعات مستقل در ایران آمد که هم اکنون سرمایه گذاران مطبوعات در حالت ورشکستگی و انفعال به سر می برند. امیدواریم که مهندس موسوی به دغدغه روزنامه نگاران و مدیران مطبوعاتی توجه کرده مشکلات آنها را از نزدیک شناسایی کند و شعارهایش منطبق بر خواسته های آنان باشد.

تاکید ایشان بر اینکه مطبوعات را به بهانه های کوچک و واهی نبندند اگر در حد یک وعده و شعار انتخاباتی نباشد مورد استقبال جامعه روزنامه نگاری کشور است. البته با شناختی که از پیشینه و سوابق کاری و دیدگاههای فکری و مواضع سیاسی مهندس موسوی وجود دارد، به نظر می رسد اظهارات ایشان در حوزه آزادی مطبوعات وعده انتخاباتی نیست.

در کدام شرایط و چه امکانات انتخابات آینده برگزار می‌شود!

انتخاباتی که در پیش است، یکی از دشوارترین و مهم ترین دوره‌های انتخابات ریاست جمهوری است. دلائل این بغرنجی را ما درهمان سرمقاله بدقت توضیح داده ایم. از جمله شکاف در جبهه حاکم، صف بندی‌ها میان طرفداران و مخالفان سیاست نظامی – امنیتی حاکم، بحران اقتصادی داخلی و خارجی، سرخوردگی و نا امیدی مردم از شرکت در انتخابات، تلاش دولت برای ادامه و حتی تشدید این سرخوردگی و ناامیدی با هدف خانه نشین ساختن توده مردم و پیروزی با آرای سازمان یافته، توسل به هر حیله و فریب و جنجال آفرینی برای حفظ سکان دولت و حاکمیت در دست خویش، حضور فرماندهان سپاه در قوه مجریه و در عین حال بروز نشانه‌های برخی اختلافات در میان آنها برای ادامه حمایت از احمدی نژاد و سیاست‌های ماجراجویانه 4 سال اخیر، آرمان‌ها و اهداف اصلاحات در این مرحله، که با آرمان‌ها و اهداف اصلاحات در دوم خرداد 1376 متفاوت است و یک سلسله عوامل دیگر.
سخن ما برای این دوره از انتخابات ریاست جمهوری، ابتدا درک دقیق تر از این صحنه ایست که در بالا بر شمردیم و سپس برآورد نیروی واقعی و بالفعل جنبش و نه بالقوه آن. این مهم ترین بحث برای تعیین تکلیف خود در انتخابات پیش روست و باکمال تاسف شاهد ادامه سرگیجه در جنبش شقه شقه شده دانشجوئی و حتی بازی‌های رنگارنگ حاکمیت با آن، برای دست یابی به پیروزی در انتخابات هستیم. جنبشی، که خود هرگز در تاریخ ایران یکدست نبوده و به دلیل پایان دوره‌های تحصیلی و رفتن از دانشگاه‌ها، نسل جوان تر و کم تجربه و حتی بی تجربه وارد آن شده و به همین دلیل روی انسجام آن برای دورانی چند ساله نمی‌توان حساب کرد. این همان اشتباه محاسبه‌ای بود که برخی احزاب و سازمان‌های سیاسی ایران پس از انتخابات دوم خرداد مرتکب آن شدند. این ضعف، در انتخاباتی که در پیش است، با جنبش آگاهی عمق تر و توده‌ای تر مردم نسبت به حاکمیت کنونی و سیاست‌ها و نیرنگ‌ها و شعارهای عوامفریب آن جبران شده است و این خود دست آورد بزرگی است که می‌تواند در صورت اتحاد نیروهای طرفدار اصلاحات و تحولات و جمع شدن همه آنها بر محور یک کاندیدا، مهر خود را بر پیشانی انتخابات آینده بزند. مهری آگاهانه، که تفاوت مهم آن با مهری است که دوم خرداد بر پیشانی انتخابات زد.
راه توده به شهادت سرمقاله‌هائی که می‌توانید آنها را مرور کنید، از نیمه دوم دوره دوم ریاست جمهوری محمدخاتمی با صراحت نسبت به بیراهه تشدید انتقاد نیروهای سیاسی غیر حکومتی و حتی در داخل جبهه اصلاحات از خاتمی و تضعیف مجلس ششم انتقاد کرد و آن را سیاستی در خدمت به "راست" اعلام داشت. راه توده به شهادت همین سرمقاله ها، خطاب به آنها که از واقعیات جامعه و حکومت عقب مانده بودند بانگ برداشت و هشدار داد که اگر این غفلت ادامه یابد، دولت آینده و جانشین خاتمی، دولتی نظامی و سپاهی خواهد بود. حتی در باره مجلس هفتم نیز نوشتیم که فراکسیون نظامی‌ها و امنیتی‌ها در این مجلس حضوری تعیین کننده خواهد داشت. حضوری که در مجلس هشتم قوی تر شد و به فراکسیون یکصد نفره سپاه و امنیتی‌ها انجامید. در تمام آن دوران و خطاب به آنها که پیاپی شکایت نامه علیه مجلس و خاتمی می نوشتند و منتشر می کردند نوشتیم که این شکایت ها و نامه ها را خطاب به رهبر بنویسید که قدرت در اختیار اوست و نه دولت و مجلسی که خود در چنبره این قدرت اسیر است.
در انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری، پیشاپیش و خطاب به دو کاندیدای اصلاحات، یعنی کروبی و دکتر معین نوشتیم: جبهه اصلاحات باید یک کاندیدا داشته باشد و در این مرحله مهدی کروبی با توجه به شرایط موجود گزینه مناسب تری است! (گزینه ای که برای دوره دهم با توجه به شرایطی که بر کشور حاکم است و ضرورت تبدیل جنبش تحول خواهی به مشتی واحد برای خلع احمدی نژاد از ریاست جمهوری گزینه مناسبی نیست!)
زمانی که این جبهه بصورت پراکنده و بصورت چند کاندیدائی در انتخابات شرکت کرد، ابتدا از دکتر معین اعلام پشتیبانی کردیم و سپس، در مرحله دوم که بسیاری از نیروهای سیاسی تصور کردند بهتر است سکوت مصلحتی و با صطلاح انتقادی و انقلابی کنند تا از‌هاشمی رفسنجانی حمایت، با جسارت نوشتیم: وارد مرحله‌ای شده‌‌ایم که برای جلوگیری از ریاست جمهوری احمدی نژاد، یگانه راه حل حمایت‌ ازهاشمی رفسنجانی است.
شد آنچه نباید می شد و رسیدم به تشکیل کابینه نظامی در دولت احمدی نژاد.
پس از اعلام پیروزی احمدی نژاد در آن انتخابات و در آغاز بحث تشکیل کابینه نظامی، نوشتیم که این بحث – یعنی چرا کابینه نظامی است؟- دیگر کهنه و مربوط به گذشته ای است که نسبت به آن غفلت کردیم. اکنون دیگر بحث بر سر این نیست که چرا نظامی‌ها وارد کابینه شده و می شوند، بلکه بحث اینست که نظامی‌ها را با چه انگیزه و دلیلی به داخل قوه مجریه می‌آورند؟ یعنی درک و توجه به آن سیاستی که آغاز شده و مجریان و حامیان آن فرماندهان نظامی اند.
زمانی که سردار محصولی نتوانست برای وزارت نفت از مجلس رای اعتماد بگیرد، به آن نشانه‌هائی اشاره کردیم که حکایت از آغاز شکاف درجبهه راست داشت. چه در مجلس و چه در کابینه.
بخش مهمی از این نکات ( پس از رئیس جمهور شدن احمدی نژاد) در آخرین مصاحبه سردبیر راه توده با مانوک خدابخشیان که از رادیو ایران در امریکا پخش شد منعکس است. ما این مصاحبه را با هدف کاستن از حجم سنگین آن از سئوالات و توضیحات حاشیه‌ای خدابخشیان جدا ساخته و عینا در پایان این سرمقاله می‌آوریم تا یکبار دیگر شنیده شده و گذشته مرور شود، تا حداقل در هفته‌های پیش رو، بدانیم یکبار دیگر با دشواری دو کاندیدای اصلاح طلب و ضرورت حضور یک کاندیدا در صحنه چه باید بکنیم و با چه مواضعی بر انتخابات و تحولات تاثیر بگذاریم.
هنگام شنیدن این مصاحبه، به زمان انجام آن توجه داشته باشید. یعنی ماه‌های نخست ریاست جمهوری احمدی نژاد، که شکاف در حاکمیت به مرز جدائی لاریجانی از احمدی نژاد، انتخابات مجلس هشتم و فراکسیون‌های جدید جبهه دولتی- نظامی در این مجلس و حوادث پس از آن روی نداده بود.

فراخوان انتخاباتی کمیته های مردمی دفاع از آراء انتخاباتی را تشکیل دهید

دو ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی و شیخ مهدی کروبی، سرانجام کمیته مشترکی را برای نظارت و دفاع از رای مردم تشکیل دادند. این درحالی است که وزارت کشور و شورای نگهبان همچنان به مخالفت خود با برپائی چنین ستادی ادامه میدهند و حاضر نیستند تن به حضور چنین نهاد و کمیته ای برای جلوگیری از تقلب های انتخاباتی بدهند. در همین رابطه روز گذشته کمیته مستقل صیانت از آراء انتخاباتی که در واقع ادامه پیشنهاد محمد خاتمی برای جلوگیری از تقلب های انتخاباتی است، بیانیه‌ای صادر کرد. دراین بیانیه آمده است:

وظیفه ملی، دینی و روشنفکری تک تک ایرانیان است که به سهم خویش، با استفاده از هر امکان و ظرفیت قانونی که میسر است، برای صیانت از آرای ملت بکوشند.

"کمیته مستقل مردمی صیانت از آرا" با همین هدف توسط جمعی از فعالین سیاسی، صنفی و اجتماعی تشکیل شده و از همه فعالین و گروه های سیاسی، صنفی، مدنی، فرهنگی، مذهبی، قومی و... درخواست می‌کند تا با کنار نهادن تحلیل های برخاسته از اعتقاد به تعیین نتیجه انتخابات از پیش و ناامیدی از تغییر وضعیت موجود، بصورت مستقل، خودجوش و غیر متمرکز برای دفاع از رای خود به سازماندهی و برنامه ریزی کنند.

خانه کارگر و حزب کار با امکاناتشان رفتند پشت موسوی

کانون شوراهای اسلامی زیر فشار وزارت کار، هنوز نتوانسته خود را با خانه کارگر و حزب کار همآهنگ کند. رکود اقتصادی و سیاسی بر سر بازار تهران سایه انداخته. در مدارس گوش پدر و مادر دانش آموزان را مدیران می برند!

تقریبا هزینه حدود 20 تا 30 در صد آموزش و پروش را خود دانش آموزان و نیز والدین آنها تامین می کنند.از جمله هزینه روز مره مدارس - که معمولا بودجه سالیانه دارند- و نیز هزینه های اضافه کاری و نیز هزینه های اضافه تدریس دبیران.

هزینه های فوق از چند طریق و به روش های مختلف تامین می‌شوند:

- از طریق انجمن اولیا و مربیان.

- ابتدای سال به بهانه تدریس های اضافی و خارج از برنامه که از والدین محصلین دریافت می شود.

- در آمد ها جنبی از جمله در آمد از بوفه مدارس از فروش کالا و غذاهای سرد و گرم منجمله انواع چیپس، پفک ، ساندویچ ، آش ، لوبیا و....

به نظر می رسد بوفه در آمد زیادی از فروش های خود دارد. مثلا در یک مدرسه 500 نفر با در نظر گرفتن فروش حداقل 200 تا 300 هزار تومانی در روز وسود 50 در صدی آنها.

بر آورد می شود روزانه هر محصلی حدود 500 تا 1000 تومان پول خرید این طور کالاها را می دهند که بیش از 70 در صد آنها خرید از بوفه مدرسه است.

در رابطه با بوفه های مدارس و نیز پول هایی که موجه و غیر موجه از اولیا می گیرند، به احتمال زیاد لفت و لیس های زیادی صورت می گیرد. بهمین جهت مدیر شدن و امتیاز مدیری به ویژه در مدارس بزرگتر، در بورس مناطق مختلف آموزش و پرورش تهران و شهر های بزرگ می باشند.

1- بازار تهران

رکود شدیدی بر بازار تهران حاکم است. از جمله فروشندگان و بنکداران لوازم مهندسی از کسادی فروش شان و اینکه در پایان سال 87 و بویژه در سال 88 تقریبا روز به روز وضع بدتر می شود و بعلت کسادی بیشتر چک ها بر گشت می خورند صحبت می کنند و می گویند با تمام شرکتهایی که سر و کار دارند یا تعطیل شده اند و یا نیمه تعطیل و یا در حال بحران مالی و کاری هستند.

2- اکوادر

شرکت های دولتی و خصوصی ایران در تدارک گرفتن کار از کشور اکوادر هستند. اکنون در کشورهایی مانند ونزوئلا، اکوادر و... که پول دارند بین کشور های مختلف از جمله چینی ها، هندی ها، ایرانی ها، برزیلی ها و... برای گرفتن کار های عمرانی و... رقابت زیادی وجود دارد.

4- فعالیت های انتخاباتی

تقریبا تمام دفاتر و مراکز فعالیتی خانه های کارگر در سراسر ایران- مرکز استانها، شهرستانها ، شهر ها و...- تبدیل به ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی شده است. بطور کلی دست اندر کاران خانه های کارگر در سراسر ایران معتقدند موسوی از طرفداران کارگران و طبقه کارگر می باشد.

کانون عالی شوراهای اسلامی کار و نیز کا نون های هماهنگی های شوراهای اسلامی های استانها و شهرستانها که عمدتا زیر نفوذ وزارت کارند، برای عدم حمایت از موسوی زیر فشار وزارت کار قرار دارند.

دولت نهم پشت قدرت نظامی سنگر گرفته

از افزایش توانمندی‌های نظامی کشور باید دفاع کنیم. دموکراتیک بودن و صلح‌جو بودن یک کشور به معنای نادیده گرفتن ضرورت قدرت نظامی دفاعی نیست. اصلاح‌طلبان بر ضرورت تبعیت نظامیان از حکومت تأکید دارند و با سروری نظامیان در دستگاه حکومتی مخالفند.

متأسفانه دولت نهم و حامیانش گرایش‌های نظامیگرایانه خود را پشت دفاع از نظامیان و قدرت نظامی کشور پنهان می‌کنند. رفتارهای حکومت پس از جنگ و چالش در مورد مشروعیت آن به محبوبیت نیروهای نظامی (به ویژه سپاه) لطمه زد، اما هنوز هم این نیروها از احترام و توجه شایسته درمیان عموم مردم برخوردارند. دفاع از دموکراسی و تنش‌زدایی از روابط خارجی به معنای مخالفت با نظامیان و تلاش برای کاهش منزلت و موقعیت‌ آن‌ها نیست.

مرزهای سه مفهوم نظامیان، قدرت نظامی و نظامیگری، اغلب در بحث‌ها رعایت نمی‌شود و داوری در مورد یکی از آن‌ها به دو تای دیگر تعمیم داده می‌شود.

1. تأمین «امنیت ملی» یکی از اهداف هر حکومت مردمی است. افزایش توانایی‌های نظامی از نتایج توسعه است. با توجه به شرایط منطقه‌ای و بین‌المللی تأمین ثبات سیاسی کشور و تهدیدهای نظامی احتمالی که از شرایط لازم توسعه هستند، خود نیازمند برخورداری از توان دفاعی و نظامی مناسب است. زندگی در منطقه‌ای پر تلاطم و پرتنش ما را ناگزیر از داشتن آمادگی نظامی می‌کند. نباید فراموش کرد که صنایع نظامی هم نشانه توسعه فناوری در کشور هستند و هم می‌توانند در مواردی خود پیشتاز نوآوری‌‌ها و خلاقیت‌های صنعتی و فناورانه شوند. از افزایش توانمندی‌های نظامی کشور باید دفاع کنیم. دموکراتیک بودن و صلح‌جو بودن یک کشور به معنای نادیده گرفتن ضرورت قدرت نظامی دفاعی نیست.

2. اگر تا زمانی نامعلوم، برخورداری از قدرت نظامی مناسب برای دفاع از کشور وجایگاه و منافع ملی آن لازم است، پس وجود نظامیان نیز ضروری می‌ باشد. میزان محبوبیت نظامیان در یک کشور تابعی است از میزان محبوبیت حکومت آن کشور. هنگامی که مردم یک کشور حکومت خود را دوست داشته و برای آن مشروعیت قائل باشند، نیروهای نظامی را نیز دوست داشته و به آن‌ها احترام می‌گذارند. موفقیت نیروهای نظامی کشور ما (سپاه و ارتش) در دفاع از تمامیت ارضی و حاکمیت ملی در دوران جنگ با صدام، به طور طبیعی موجب افزایش محبوبیت و احترام این نیروها در میان مردم گردید. اگر چه رفتارهای حکومت پس از جنگ و چالش در مورد مشروعیت آن به محبوبیت نیروهای نظامی (به ویژه سپاه) لطمه زد، اما هنوز هم این نیروها از احترام و توجه شایسته درمیان عموم مردم برخوردارند. دفاع از دموکراسی و تنش‌زدایی از روابط خارجی به معنای مخالفت با نظامیان و تلاش برای کاهش منزلت و موقعیت‌ آن‌ها نیست.

3. «نظامیگری» یک الگوی خاص در حکومت کردن است. نظامیگری یعنی اینکه همه منابع یک کشور را برای رسیدن به اهداف نظامی بسیج کرده و سازمان دهیم. نظامیگری یعنی نظارت گسترده نظامیان بر زندگی اجتماعی و درآمدن تمام جامعه به خدمت نظامیان. نظامیگری یعنی غلبه نظامیان بر دستگاه حکومت و تصمیم‌گیری در امور مختلف با منطق و ملاحظات نظامی. نظامیگری یعنی بزرگداشت علائم و نشانه‌های نظامی در مقایسه با سایر علائم و نمادهای اجتماعی و فرهنگی. نظامیگری یعنی تلاش برای اداره کشور به شکل سلسله مراتب موجود در پادگان‌های نظامی. نظامیگری یعنی مخالفت با تقسیم کار اجتماعی و تفکیک نهادهای مختلف نظامی و غیر نظامی از یکدیگر. نظامیگری یعنی تنظیم سازمان اجتماعی مطابق نیازهای نظامی و تقدم دادن به منافع اقلیت‌های نظامی بر اکثریت جامعه.

روشن است که نظامیگری با احترام و علاقه به نظامیان و تقویت توان نظامی کشور یکی نیست.

4. طرفداران اصلاحات دموکراتیک در ایران با «نظامیگری» مخالفند و آن را مخالف توسعه همه جانبه کشور و اداره امور عمومی بر مبنای مردم‌سالاری می‌دانند. آنها نه با نظامیان مخالفند و نه با تقویت توانایی‌های نظام و دفاعی کشور. اصلاح‌طلبان خواهان آن هستند که تصمیم‌گیری در هر حوزه‌ای با منطق و ملاحظات خاص آن حوزه صورت گیرد. مثلاً تصمیم‌گیری در مورد تجارت و اقتصاد با ملاحظات خاص مربوط به رشد و توسعه و برابری اقتصادی انجام گیرد و نه با منطق و ملاحظات نظامی. به علاوه اصلاح‌طلبان بر بی‌طرفی سیاسی نظامیان تأکید دارند و با حضور نظامیان به صورت یک حزب دارای امکانات نظامی در عرصة سیاست مخالفند. اصلاح‌طلبان بر ضرورت تبعیت نظامیان از حکومت تأکید دارند و با سروری نظامیان در دستگاه حکومتی مخالفند.
متأسفانه دولت نهم و حامیانش گرایش‌های نظامیگرایانه خود را پشت دفاع از نظامیان و قدرت نظامی کشور پنهان می‌کنند.
(برگرفته و خلاصه شده از سایت امروز)