Wednesday, November 24, 2010

بيهوده كاري 6 مقام ارشد و مرگ يك درياچه (+ سند و تصوير)









همان طور كه در متن تفاهم نامه ملاحظه مي كنيد ،‌ امضا كنندگان اين تفاهم نامه به اهميت درياچه اروميه و وضعيت اسفناك آن وقوف كامل داشته اند و از اين رو تفاهم نامه اي براي نجات آن امضا كرده اند.


امضاكنندگان هم اعضاي چند "سازمان مردم نهاد" (NGO) بي اختيار نبوده اند بلكه معاون رئيس جمهور ،‌وزير نيرو و وزير كشاورزي به همراه استانداران وقت آذربايجان غربي ،‌آذربايجان شرقي و كردستان بوده اند. يعني مقامات ارشد كشوري ومنطقه اي تصميم گرفته بودند كاري براي درياچه درمعرض مرگ اروميه كنند.

اما از آنجا كه مرسوم است در ايران ،‌تصميمات و مصوبات ، روي كاغذ بمانند و كمتر به منصه ظهور برسند ،‌ از اين تفاهم نامه هم بخاري براي درياچه بلند نشد و نتيجتاً‌ درياچه اروميه به حال و روزي افتاد كه كارشناسان مي گويند :‌با ادامه اين وضعيت ،‌ بزرگترين درياچه كشور ،‌تا سه سال آينده كاملاً ‌از بين خواهد رفت.

راستي اگر اين مسوولان محترم تفاهم نامه فوق را امضاء نمي كردند ،‌چه اتفاقي بدتر از ايني كه رخ داده ،‌ به وقوع مي پيوست؟ و اساساً‌ حضرات براي چه دور هم جمع شده بودند؟ آيا بود و نبودشان و امضا و عدم امضايشان توفيري هم مي كند؟

آن بيانيه پرطمطراق را در بالا و اين عكس هاي تأسف انگيز از درياچه رو به موت اروميه را در زير ببينيد:


حالا بار ديگر خبر آمده كه مسوولان بسيار مدير و مدبر ،‌ 12 طرح براي نجات درياچه اروميه تصويب كرده اند تا قند در دل مردم آب شود كه "خدا را شكر ، اين پارك ملي نمي ميرد!" ؛ ‌اما اگر قرار بود با اين نشست و برخاست ها و مصوبات بدون پشتوانه اجرايي مشكلي حل شود ،‌درياچه دوست داشتني ايران ،‌هرگز به اين مصيبت دچار نمي شد.


مسوولان! مي خواهيد واقعاً‌ كاري كنيد (از جمله انتقال آب به درياچه) ،‌ بسم الله ؛ اين گوي و اين ميدان!

ولي اگر مردش نيستيد ،‌ اين قدر از مصوبه و تصميم و تفاهم نامه و اجلاس و همايش و جلسه و نشست حرف نزنيد و بگذاريد اين درياچه لا اقل بي منت شما بميرد.

يادش بخير !‌ ما ايراني ها چه درياچه زيبا و بانمكي داشتيم تا همين چند وقت پيش !

آيا بار ديگر آن شكوه و زيبايي از دست رفته باز خواهد گشت؟

همسر نخست وزير کانادا در مبارزه برای حقوق زنان در ايران سنت شکنی می کند

صدای آمریکا : گلوب اند ميل (Globe and Mail) زيرعنوان "نقش جديد لورين هارپر(Laureen Harper) در مبارزه برای زنان ايران" می نويسد همسر نخست وزير کانادا با خروج از محدوده آرام خود پا به دنيای پيچيده و غامض حقوق بشر گذاشته است.


خانم هارپر، نظيرهمسران نخست وزيران پيشين، می توانست از مسائل و آرمان های بحث انگيز اجتناب کند.



اما مخمصه سکينه آشتيانی محمدی ، زن ايرانی محکوم به مجازات اعدام از طريق سنگسار برای اتهام زنا، او را برآن داشته است که وارد صحنه سياست شود.

خانم هارپر روز سه شنبه در خانه دولتی محل سکونت خانواده نخست وزير ميزبان ميزگردی بود که فعالان جامعه ايرانی مقيم کانادا، کارشناسان حقوق بشر و جمعی از ژورناليست ها اعضای آن بودند.



هيدر رايسمن (Heather Reisman) رئيس بزرگترين کتابفروشی های زنجيره ای کانادا، بنام اينديگو (Indigo) نيز که تابستان گذشته طومار نجات دادن خانم آشتيانی را ترتيب داده بود، در برگزاری اين ميزگرد به خانم هارپر ملحق شد.

اين گروه ۱۴ نفری قريب دو ساعت در باره راههائی بحث و تبادل نظر کردند که بتواند مخمصه خانم آشتيانی را درافکار عمومی زنده نگاه دارد.



تام فلانگان (Tom Flanagan) استاد علوم سياسی در دانشگاه کلگری، که پيشتر رئيس دفتر مخصوص استيفن هارپر نخست وزير کاناد بود، می گويد " مسلما خانم هارپر اين کار را بدون تائيد نخست وزير انجام نداده است.



اين دو زن، اوايل اين ماه هنگامی که بنظر می رسيد اعدام خانم آشتيانی قريب الوقوع است، نامه مشترکی منتشر ساختند که قويا از دولت ايران خواستار آزادی خانم آشتيانی است.



ايران اجرای حکم سنگسار را به تعليق انداخته است و ديوان عالی کشور اکنون پرونده را بازبينی می کند، هرچند که دولت گفته است خانم آشتيانی برای قتل شوهرش کماکان ممکن است به دار آويخته شود.



آنچه که در جلسه روز سه شنبه مطرح شد نامه ای سرگشاده به رئيس جمهوری ايران بود که اين دوزن خواستار منع مجازات بی رحمانه و غير انسانی سنگسار برای هميشه شده اند.



آنها در نامه خود می گويند ما با افزودن صدای خود به خشم و اعتراض بين المللی اميدواريم زنان در ايران نيز از همان حقوق و آزادی هائی برخوردار شوند که ما در کانادا شانس برخورداری از آنها را داريم.

عکس / ناپلئون نيز خواهان حکومت اسلامی بود!

عکس / ناپلئون نيز خواهان حکومت اسلامی بود!

تصویر: شناسنامه رضاخان

تصویر: شناسنامه رضاخان

پاسخ دولت به دختر طلايی ايران: تا ازدواج نکنی پاداش نمی دهيم!

«هر ورزشکاری که در بازی های آسيايی گوانگجو به مدال طلا دست پيدا کند، در صورتی که صاحب خانه نباشد، سند منزل مسکونی او را در همان فرودگاه تحويل او خواهيم داد.»




اين وعده ای بود که علی سعيدلو، رییس سازمان ورزش و معاون محمود احمدی نژاد، رییس جمهور اسلامی، پيش از اعزام کاروان ورزش ایران به بازی های آسيايی ۲۰۱۰ داد.



از ۱۲ مدال طلايی که ايران تاکنون نصيب خود کرده، تنها دختر طلايی کاروان ورزش ايران خديجه آزادپور بوده است.



او همچنين اولين بانوی تاريخ ورزش ايران است که در رقابت های بازی های آسيايی به مدال طلای رقابت های انفرادی دست يافته است.



آزادپور که برای کسب مدال از اين بازی ها، چند ماه را به صورت شبانه روزی در اردوی تيم ملی به سر برده و تمرينات طاقت فرسايی را زير نظر سرمربی چينی ووشو سپری کرده بود، ابتدا مقابل کره جنوبی به پيروزی رسيد. سپس بر ويتنام غلبه کرد. در نيمه نهايی نيز رقيب تايوانی را شکست داد.



رقيب فيناليست او اهل هندوستان بود که او هم نتوانست نوار پيروزی های بانوی شکست ناپذير ورزش ايران را قطع کند.



به اين ترتيب، در کشور چين که مهد اين رشته ورزشی است، يک بانوی ايرانی به رغم اين که حريفانش از مايوی ورزشی استفاده می کردند و در زدن تکنيک های پا، سبکبال تر بودند، با پوشيدن شلوار گرمکن توانست گردن آويز طلا را نصيب خود کند.



آزادپور پس از بازگشت به ايران به سايت خبری تبيان گفته است: «پاداشی دريافت نکرده ام و مسئولين به وعده خودشان عمل نکرده اند. قبل از اعزام به من وعده اهدای خانه در صورت کسب مدال طلا را دادند و عنوان کردند پس از بازگشت شما از مسابقات، کليد آپارتمان در همان فرودگاه اهدا خواهد شد.»



پس از پيگيری هايی که خديجه آزادپور انجام داده است، به او گفته شده که غير از کسب مدال طلای بازی های آسيايی بايد ازدواج کند تا اين پاداش دولتی به او تعلق بگيرد!



قهرمان بی رقيب ووشوی ايران در گوانگجو، در مصاحبه خود درباره اين پاسخ مسئولين گفته است: «اين تصميم باعث تضعيف روحيه من شده و با دلسردی به آينده نگاه می کنم. من از خيلی چيزها گذشتم و تلاش های فراوانی کردم تا توانستم طلا بگيرم و برای کسب آن، شب و روز نداشتم.»



آزادپور همچنين يادآور شده است بانوی اهل کشور قطر که پايين تر از او روی سکوی سوم قرار گرفت، پس از پايان مراسم توزيع جوايز و در همان سالن مسابقات، ۴۰ هزار دلار پاداش گرفت.



گفتنی است، تبعيض در اعطای پاداش به زنان و مردان ورزشکار ايرانی، پيش از رقابت ها نيز اتفاق افتاد. سازمان تربيت بدنی به ملی پوشان مرد اعزامی به گوانگجو مبلغ ۱۰ ميليون تومان پاداش داد اما خانم ها فقط نهصد هزار تومان گرفتند!

قتل مشکوک کاظم سامی و مرگ مشکوک‌تر قاتل او در سال ۶۷

روز دوم آذر سال‌روز حمله به دکتر کاظم سامی و کشته شدن او در سال ۱۳۶۷ است. (۱) کاظم سامی از منتقدین حکومت جمهوری اسلامی و اولین وزیر بهداری پس از انقلاب ۱۳۵۷ در کابینه مهدی بازرگان بود.




علی‌رغم گذشت ۲۲ سال از قتل کاظم سامی، مرگ وی هنوز با ابهامات بسیاری روبه‌رو است و برخی بر این باورند که او از جمله اولین قربانیان قتل‌های زنجیره‌ای در جمهوری اسلامی بوده است.



کاظم سامی که هنگام کشته شدنش در آذر سال ۱۳۶۷ رهبری تشکلی به نام جنبش انقلابی مردم ایران (جاما) را برعهده داشت از سیاستمداران ملی - مذهبی ایران بود. وی بزرگ شده مشهد و از نزدیکان فکری افرادی چون محمدتقی شریعتی، طاهر احمدزاده، مهدی بازرگان و آیت‌الله محمود طالقانی بود.



طرفداری سامی از مبارزه مسلحانه



کاظم سامی عضو جمعیتی به نام کانون نهضت خداپرستان سوسیالیست بود که در سال ۱۳۴۲ جنبش انقلابی مردم ایران (جاما) نام گرفت. سامی که بعد از سقوط دولت محمد مصدق در سال ۱۳۳۲ و وقایع پس از آن معتقد به مبارزه مسلحانه با حکومت پهلوی بود در سال ۱۳۴۳ مدتی نیز زندانی شد.



مهدی فتاپور از فعالان سیاسی چپ‌گرا در پیش و پس از انقلاب که خود از معتقدین به مبارزه مسلحانه علیه حکومت پیشین ایران بوده درباره فعالیت مسلحانه کاظم سامی چنین می‌گوید:



«آقای سامی و آقای پیمان و تعدادی از روشنفکران آن زمان که به سوسیالیست‌های خداپرست معروف بودند دراوایل سال ۴۳-۴۴ دستگیرشدند. در پرونده اینها اتهام اعتقاد به مبارزه مسلحانه درج شده بود. واقعیت این است که این زمانی بود که بین اکثر مخالفان حکومت پهلوی گرایش به مبارزه مسلحانه پیدا شده بود. این سالها مصادف بود با پیروزی انقلاب کوبا و سپس الجزایر و از سوی دیگر تشدید فشارها در داخل ایران از سال ۴۲ به بعد و زیر ضربه قرار گرفتن احزاب و فعالان سیاسی توسط حکومت پس از گشایش نسبی فضا در اوایل دهه ۴۰. ولی آقای سامی و همراهان وی موقعی که دستگیر شدند اقدام عملی در مبارزه مسلحانه نکرده بودند و فقط در این باره بحث کرده بودند. بعد هم آزاد شدند. من خودم که در سال ۱۳۵۰ بازداشت شدم آقای سامی را در زندان ندیدم و آزاد شده بودند. بعد هم دیگر تمایلی به مبارزه مسلحانه نداشتند، ولی نسبت به سازمان‌های فعال در مبارزه مسلحانه مانند سازمان چریک‌های فدایی خلق و سازمان مجاهدین خلق برخورد مثبتی داشتند.» (۲)



سامی در نقش وزیر دولت بازرگان



پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷، کاظم سامی اولین وزیر بهداری نظام جمهوری اسلامی شد. وی هنگامی که وزیر بهداری بود در تیرماه سال ۱۳۵۸ طرح «طب ملی» را اعلام کرد که به موجب آن قرار بود هزینه دکتر، دارو و درمان همه ایرانیان از سوی دولت تامین و تاسیس بیمارستان غیردولتی غیرقانونی شود.



با این وجود وی در هفتم آبان ۱۳۵۸ در اعتراض به عدم تجانس در هیات وزیران و نیز نارضایتی از عملکرد شورای انقلاب و دولت استعفا کرد (۳)، اگرچه خود مهدی بازرگان و دولتش نیز هشت روز بعد و پس از اشغال سفارت آمریکا توسط دانشجویان استعفا کردند.



رقیب بنی صدر در انتخابات ریاست جمهوری



کاظم سامی در انتخابات اولین دوره ریاست جمهوری در سال ۱۳۵۸ نیز نامزد شد، ولی از مجموع ۱۴ میلیون رای فقط حدود ۸۹ هزار رای به دست آورد و در شمارش آرا پس از ابوالحسن بنی صدر، احمد مدنی، حسن حبیبی، داریوش فروهر و صادق طباطبایی و پیش از صادق قطب‌زاده قرار گرفت. (۴)



با این وجود کاظم سامی درابتدای سال ۱۳۵۹ در انتخابات اولین دوره مجلس به عنوان نماینده مردم تهران انتخاب شد. (۵) وی در این دوره به لحاظ سیاسی به افرادی چون مهدی بازرگان نزدیک بود. کاظم سامی پس از اتمام دوره مجلس اول تا هنگامی که در آذر ۱۳۶۷ در اثر یک سوء قصد کشته شد سمت و مسئولیت سیاسی رسمی نداشت، اما در زمره منتقدین داخل کشور حکومت جمهوری اسلامی تعریف و دسته‌بندی می‌شد.



روایت رسمی از قتل سامی



بنا بر روایت رسمی از قتل کاظم سامی، ساعت ۱۱:۳۰ روز چهارشنبه ۲ آذرماه ۱۳۶۷ شخصی که خود را غلام همتی معرفی می‌کرده، در واپسین ساعات کار طبابت دکتر کاظم سامی وارد مطب وی در کوچه خسرو خاور در خیابان ولی عصر تهران شده، ولی چند لحظه بعد با شنیدن فریادهای دکتر سامی، همسرش سراسیمه از طبقه بالا که منزل دکتر سامی بوده به طبقه پایین مراجعه کرده و آن مرد را با کلت و چاقو و خون‌آلود در کنار پیکر مجروح دکتر سامی دیده است و این فرد حتی تهدید به انفجار نارنجک نیز کرده است. (۶) سامی با وجود انتقال به بیمارستان دو روز بعد درگذشت.



خودکشی قاتل سامی در حمام



سه هفته پس از قتل کاظم سامی، علی‌اکبر محتشمی، وزیر کشور وقت جمهوری اسلامی، در یک مصاحبه مطبوعاتی اعلام کرد که محمود جلیلیان قاتل کاظم سامی بوده و در حمام برلیان اهواز خودکشی کرده و مرده است. وزیر کشور جمهوری اسلامی گفت که قاتل زمانی که کاظم سامی مسئولیت هلال احمر را برعهده داشته از این سازمان اخراج شده بود. (۷)



با این وجود نهضت آزادی ایران پیرامون قتل کاظم سامی اعلامیه‌ای صادر کرد و گفت که «نهضت آزادی ایران به سهم خود و تا به حال شواهد و قرائنی در دست ندارد که دلالت بر دخالت و مسئولیت مستقیم دولت یا نهادها در این فاجعه داشته باشد. ولی به طور غیرمستقیم حاکمیت و دستگاه را در مرگ وی، اگر نگوییم مقصر، ولی مؤثر می‌شناسد». (۸)



پزشکی قانونی می‌گفت قاتل را کشته و حلق‌آویز کرده‌اند



سال‌ها بعد در نهم آذر ۱۳۸۷ نیز مهدی خزعلی، فرزند آیت‌الله ابوالقاسم خزعلی، از روحانیون بانفوذ در جمهوری اسلامی، در مطلبی در وب‌سایت خود نوشت که میرعماد دادستان وقت به درخواست و شکایت همسر کاظم سامی، دستور نبش قبر جلیلیان که به عنوان قاتل معرفی شده بود را داده و پزشکی قانونی پس از معاینه جسد وی نظر داده است که جلیلیان برخلاف نظر وزارت کشور خودکشی نکرده، بلکه کشته شده و بعد حلق‌آویز شده است.



اما طبق گفته آقای خزعلی، کمی بعد میرعماد که دادستان بود توسط خود حکومت بازداشت شد (۹). (مهدی خزعلی خود نیز در سال ۱۳۸۹ مورد غضب حکومت قرار گرفت و بازداشت شد). بعدها اکبر اعلمی، نماینده تبریز در مجلس، نیز که زمان قتل کاظم سامی مدیرکل سیاسی انتظامی وزارت کشور بود اعلام کرد که گزارش قتل را برای محمد صدر، معاون سیاسی وقت وزارت کشور (معاون بعدی وزارت خارجه در سال‌های ۸۴ تا ۸۸)، فرستاده ولی در عمل پرونده به جایی نرسیده است. (۱۰) خود اعلمی و محمد صدر نیز هم اکنون به حاشیه رانده شده و سمت‌های‌شان در مجلس و وزارت خارجه را از دست داده‌اند.



تأکید علی مطهری بر پیگیری 'طرح سوال از رئیس جمهوری'

علی مطهری نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی گفت که نمایندگان امضا کننده طرح سوال از رئیس جمهوری، امضاهای خود را پس نگرفته اند.




او امروز ۳ آذر (۲۴ نوامبر) در مصاحبه با سایت "آفتاب"، در واکنش به اخبار منتشر شده در برخی رسانه های حامی دولت در مورد منصرف شدن تعدادی از نمایندگان امضا کننده این طرح، تاکید کرد: "اگر کسی قرار بود امضایش را پس بگیرد، باید نزد من می‌آمد، اما تا امروز حتی یک نفر هم برای پس گرفتن امضا مراجعه نکرده است."



همزمان با انتشارات اظهارات فوق، محمود احمدی بیغش، از نمایندگان حامی دولت، در مصاحبه با خبرگزاری دولتی ایرنا گفته است که تعدادی از نمایندگان حامی احضار محمود احمدی نژاد، متوجه شده اند که "سوال از رئیس جمهوری راه به جایی نخواهد برد" و در حال پس گرفتن امضاهای خود هستند.



روز گذشته نیز، برخی رسانه ها خبر داده بودند که ۱۰ نفر از اعضای "فراکسیون انقلاب اسلامی" (حامی دولت)، با اعتراض به اقدام علی مطهری در جمع آوری امضا برای سوال از آقای احمدی نژاد، از وی به هیأت داوری "فراکسیون اصولگرایان" شکایت کرده اند.



اگر کسی قرار بود امضایش را پس بگیرد، باید نزد من می‌آمد، اما تا امروز حتی یک نفر هم برای پس گرفتن امضا مراجعه نکرده است.



علی مطهری، نماینده تهران

آقای مطهری، از چندی پیش به دنبال احضار محمود احمدی نژاد به مجلس برای پاسخگویی به مواردی بوده که آنها را نشانه "نقض قانون" می داند.



وی امروز با تاکید بر اینکه طرح سوال از رئیس جمهوری، در زمان مناسب و "با توجه به شرایط اجتماعی و سیاسی" تقدیم هیات رئیس مجلس خواهد شد، گفته است: "به‌عنوان مثال تا قانون هدفمند کردن یارانه‌ها اجرایی نشود و قیمت حامل‌های انرژی مشخص نشود، این طرح به هیأت رئیسه ارائه نخواهد شد."



هشدارهای قبلی در مورد احضار احمدی نژاد



پنج هفته پیش احمد توکلی، دیگر نماینده تهران و رئیس مرکز پژوهش های مجلس، با تاکید بر اینکه "سوال از رئیس جمهوری باید صورت بگیرد" گفته بود که علی لاریجانی، رئیس قوه مقننه و محمدرضا باهنر، سخنگوی فراکسیون اصولگرایان مجلس نیز در این مورد با او هم عقیده اند.



وی با ابراز تاسف از اینکه "مجلس وظیفه خود را به درستی انجام نمی دهد"، تاکید کرده بود: "مجلس تا الان یک بار در زمان بنی صدر تکلیف خود را انجام داده و تذکر سابقه داشته است. متاسفانه این مساله به یک تابو تبدیل شده که گویی سوال کردن از رئیس جمهوری خیلی بد است."



او پیش از آن هم در نامه‌ای به رئیس جمهوری ایران، هشدار داده بود که مجلس در برابر "قانون شکنی‌های دولت" همیشه سکوت نخواهد کرد.



پنج هفته پیش احمد توکلی با تاکید بر اینکه "سوال از رئیس جمهوری باید صورت بگیرد" گفته بود که علی لاریجانی و محمدرضا باهنر نیز در این مورد با او هم عقیده اند.طبق اصل ۸۸ قانون اساسی ایران، در صورتی که حداقل‏ یک‏ چهارم‏ نمایندگان‏ از رئیس‏ جمهور درباره‏ نحوه انجام وظایفش سوال‏ کنند، او موظف‏ است‏ طی حداکثر یک ماه در مجلس‏ حاضر شود و به‏ سوال‏ نمایندگان جواب‏ دهد.



در سه دهه گذشته، مجلس شورای اسلامی از این حق خود استفاده نکرده است.



عده ای از تحلیلگران معتقدند که اقدامی در حد احضار رئیس جمهوری به مجلس برای طرح سوال، نیازمند کسب رضایت آیت الله علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی خواهد بود.



رهبر ایران تاکنون، "تضعیف" دولت محمود احمدی نژاد را جایز ندانسته است.

رئیس بسیج: خدا را شکر که تحریم هستیم

نقدی، رئیس سازمان بسیج مستضعفین ایران گفت: "خدا را شکر می‌کنم که کشورمان در تحریم است. دعا کنیم که هر روز تحریم‌ها بیشتر شود."




به گزارش خبرگزاری دولتی ایرنا، آقای نقدی امروز ۳ آذر (۲۴ نوامبر) با تاکید بر تاثیر تحریم ها بر تقویت "فعالیت های تولیدی داخلی" افزود: "اگر دانشگاه‌های کشورمان از نظر علمی به پیشرفت‌های بالایی برسند، این تحریم‌ها به نفع ما خواهد بود."



مقام های حکومتی ایران تاکنون در مورد تاثیر تحریم های بین المللی بر وضعیت کشور، مواضع متفاوتی را اتخاذ کرده اند.



محمود احمدی نژاد، در گذشته بارها تحریم های بین المللی را کم تاثیر بر وضعیت اقتصادی کشور دانسته و حتی این تحریم ها را به "نیش پشه" و قطعنامه های شورای امنیت علیه تهران را به "کاغذپاره" تشبیه کرده است.



اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس خبرگان، از جمله مقام هایی بوده که در این مورد دیدگاهی کاملا متفاوت با رئیس دولت داشته و حتی دو ماه پیش، از "همه مسئولان" خواسته است که تحریم ها را "شوخی نگیرند."



در همین ارتباط، آیت الله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی ایران، چندی پیش در سخنانی در جمع فعالان اقتصادی تاکید کرد که ایران "بدون تردید تحریم ها را دور می زند" و "ناکام می گذارد".






وی در عین حال هدف از اعمال تحریم و فشار اقتصادی علیه ایران را "خسته کردن مردم از جمهوری اسلامی" دانست و خواستار ایجاد "یک اقتصاد مقاومتی واقعی" در کشور شد.



رابرت گیتس وزیر دفاع آمریکا، هفته پیش گفت که تحریم های وضع شده علیه ایران ممکن است باعث ایجاد شکاف میان محمود احمدی نژاد و آیت الله علی خامنه ای شده باشد.



آقای گیتس افزود "شواهدی" وجود دارد که نشان می دهد رهبر جمهوری اسلامی به تدریج دچار تردید می شود که شاید رئیس جمهوری این کشور در مورد میزان تاثیر تحریم ها بر اقتصاد ایران، به او "دروغ" گفته باشد. او توضیح بیشتری در مورد "شواهد" مورد اشاره خود نداد.



وزیر دفاع آمریکا این اظهارات را در دفاع از سیاست دولت اوباما در مورد برنامه هسته ای ایران بیان کرد که مبتنی بر استفاده از فشار اقتصادی، به جای تهدید نظامی، برای متقاعد کردن تهران به تجدید نظر در سیاست های خود است.



محمدرضا نقدی در سخنان امروز خود، مجموعه اقدامات دشمنان حکومت ایران علیه آن را بی تاثیر دانست و تاکید کرد: "بخش اعظم انرژی جهان زیر پای پیروان حضرت آیت الله خامنه ای، ولی امر مسلمین و شاهرگ‌های حیاتی دنیا در دست پیروان ولایت است."

علی مطهری: امضاهای سؤال از احمدی نژاد به حد نصاب رسیده / کسی امضای خود را پس نگرفته است

علی مطهری درخصوص اخبار منتشر شده درباره اسامی نمایندگان مجلس و رد امضای طرح سئوال از احمدی نژاد، گفت: این فضا‌سازی است که از سوی برخی سایت‌ها و نمایندگان افراطی حامی دولت انجام می‌شود.




این نماینده تهران در گفت‌و گو با آفتاب گفت: اگر کسی قرار بود امضایش را پس بگیرد باید نزد من می‌آمد اما تا امروز حتی یک نفر هم برای پس گرفتن امضاء مراجعه نکرده است.



وی ادامه داد: تعداد امضاها به حدنصاب لازم برای طرح سئوال از رئیس‌جمهور رسیده است.



به گفته وی نصاب لازم امضاء برای این طرح ۷۱ امضا است که طرح مذکور بیش از ۵۰ امضا دارد و هیچ‌کسی به غیر از خود او از اسامی امضاء کنندگان مطلع نیست.



نماینده تهران درپاسخ به این سئوال که طرح مذکور پس از جمع‌آوری امضاهای مورد‌نیاز چه زمانی به هیأت رئیسه تقدیم می‌شود، خاطرنشان کرد: این طرح با توجه به شرایط اجتماعی و سیاسی مطرح خواهد شد؛ به‌عنوان مثال تا قانون هدفمند کردن یارانه‌ها اجرایی نشود و قیمت حامل‌های انرژی مشخص نشود این طرح به هیأت رئیسه ارائه نخواهد شد.



این عضو اصول‌گرای مجلس علت این تصمیم درخصوص زمان ارائه طرح سئوال از رئیس‌جمهوری را جلوگیری از ایجاد تنش در جامعه عنوان کرد و گفت: البته من شخصا معتقد نیستم که طرح این سئوال باعث تنش در جامعه می‌شود مردم ما باید با واقعیات روبه‌رو شوند و و بدانند طرح سئوال از رئیس‌جمهور یک واقعیت و حق نمایندگان است شاید توضیحات رئیس‌جمهور مجلس قانع کند.



وی گفت: متاسفانه عده‌ای از این قضیه تابو ساخته‌اند و آن را بزرگ جلوه می‌دهند به همین علت است که برای زمان طرح آن محتاط عمل می‌کنیم.



مطهری ادامه داد: معتقدم جامعه باید به رشد احتماعی و سیاسی رسیده باشد که طرح این‌‌گونه مسائل عادی این‌قدر با جنجال عده‌ای مواجه نشود.



عضو کمیسیون فرهنگی مجلس گفت: حتی در زمان جنگ و یا زمانی که تهران زیر بمب باران هم باشد سئوال از رئیس‌جمهور باید امری طبیعی باشد و سئوال از رئیس‌جمهور به راحتی انجام شود کسی واهمه‌ای از ایجاد تنش و مسائل این چنینی نداشته باشد.



وی افزود: البته دراین میان رسانه‌ها هم باید خیلی عادی برخورد کنند و جنجال نکنند.



مطهری یادآور شد: معتقدم سئوال از رئیس‌جمهور ممکن است باعث تفاهم بیشتر مجلس و دولت هم بشود متاسفانه حامیان افراطی دولت مقداری عجله می‌کنند ما قبلا نقاط مثبت رئیس‌جمهور را گفته‌ایم حال می‌خواهیم سئوال کنیم و این باید خیلی عادی باشد. این به صلاح دولت و نظام است.

مرگ دلخراش 4 پناهجوی ايرانی در یونان

مرگ دلخراش 4 پناهجوی ايرانی در یونان


به گزارش آخرین نیوز، جسد چهار مهاجر ايراني بر اثرخفگي در داخل کاميوني جان باختند ، کشف شد.



پليس يونان پس از کشف اجسادي در غرب اين کشور اعلام کرد جسد چهار مهاجر که احتمالا ايراني بودند براثر خفگي در داخل کاميوني که قرار بود آنان را به ايتاليا منتقل کند کشف شد.



فرانس پرس به نقل از يک منبع آگاه پليس یونان نوشت: اجساد قربانيان که همگي مرد بودند در داخل کانتينرکاميوني که پلاک ايتاليا داشت کشف شد.به گفته اين منابع ، نيروهاي پليس پس از مشاهده کاميوني که در يکي از جاده ها در نزديکي امفيلوکسيا در غرب يونان متوقف شده بود به بازرسي اين کاميون اقدام و اين اجساد را کشف کردند.



اين منبع اعلام کرد عوامل تحقيق اين مسئله را که مهاجران ديگري در اين کاميون کشف شوند رد نکردند و حتي اين مسئله را مردود ندانستند که قاچاقچيان انسان اجساد برخي از مهاجران را مخفي کرده باشند.براساس نخستين عناصر تحقيق، قربانيان ايراني بوده اند و تلاش مي کردند به ايتاليا بروند.



يونان که در بخش شرقي اتحاديه اروپا قرار دارد مهم ترين گذرگاه مهاجران غير قانوني از آسيا و آفريقا به سوي غرب محسوب مي شود.بنابر اعلام بخش يوناني کميسارياي عالي آوارگان ملل متحد، فقط در مرز زميني يونان با ترکيه که با رودخانه اوروس در شمال شرقي مشخص شده است ، چهل وچهار مهاجر از آغاز سال غرق شده اند.

کروبی، نوعی حصر مقطعی

فاطمه کروبی در مصاحبه با "روز" محاصره گاه و بیگاه منزل مهدی کروبی توسط نیروهای امنیتی را به "حصر موقت" دبیر کل حزب اعتماد تعبیر کرد.




این نماینده سابق مجلس گفت "گاهی در روزهای عادی نیز منزل آقای کروبی مورد محاصره قرار میگیرد و از ورود افراد به این منزل جلوگیری به عمل می آید و این مساله مختص روزهای تعطیل و یا مناسبت های ویژه مذهبی نیست."



خانم کروبی همچنین گفت که "برخلاف ادعاهای مطرح شده از سوی مسئولین انتظامی برای برخورد با کسانی که شب های قدر وعید فطر به منزل آقای کروبی حمله کردند، در عمل هیچ برخوردی با این افراد صورت نگرفت."



وب سایت سحام نیوز، ارگان حزب اعتماد ملی روز گذشته گزارش داد که نیروهای امنیتی، هفته گذشته و نیز مجددا از امروز(سه شنبه) با استقرار در مقابل منزل مهدی کروبی، از ورود افراد به منزل وی جلوگیری به عمل آوردند.



این اقدام در حالی صورت می گیرد که طی چند ماه اخیر این نیروها با استقرار در مقابل منزل مهدی کروبی با برخی ملاقات کنندگان و میهمانان وی ازجمله خانواده های سرداران شهید باکری و همت برخورد کرده و نیز از ورود برخی چهره های مذهبی همچون آیت الله بیات زنجانی جلوگیری به عمل آورده اند.







محاصره توسط نیروهای اطلاعاتی



در همین زمینه فاطمه کروبی، همسر مهدی کروبی و نماینده مجلس پنجم در مصاحبه با "روز" توضیح میدهد: "از هفته گذشته و دو سه شب قبل از عید قربان نیروها مستقر شدند و تقریبا 4 روز از ورود افراد به منزل ما جلوگیری کردند و جز فرزندانمان کسی اجازه ورود به منزل ما را نیافت. دو روزی نبودند و باز دوباره آمدند و اجازه ورود هیچ کس را نمیدهند هرچند رفتارها تند نیست و شدت و حدت سابق را ندارد. "



خانم کروبی در پاسخ به این سئوال که آیا محاصره منزل آنها مختص روزهای تعطیل و اعیاد مذهبی است و در صورتی انجام می گیرد که احتمال حضور آقای کروبی در تظاهرات یا مناسبت های ویژه باشد؟می گوید: "نه چنین نیست مثلا دو سه روز قبل از عید قربان آمده بودند و تا چند روز بعد از آن هم بودند. گاهی روزهای عادی هم می آیند و فقط به صرف روزهای تعطیل یا اعیاد نیست بلکه در روزهای تعطیل، محاصره را شدیدتر می کنند."



او می افزاید: "روز گذشته حتی از ورود آقای طهماسبی، رئیس دفتر حاج آقا که سالیان سال است با حاج اقا کار میکند نیز جلوگیری کردند و کسی جز پسرانمان نتوانستند داخل خانه بیاید."



از خانم کروبی می پرسم آیا می توان این محاصره ها و ممنوعیت ورود افراد به منزل شما را به نوعی "حصر" نامید؟ همسر مهدی کروبی می گوید: "بله دقیقا من هم همین نظر را دارم نوعی «حصر مقطعی» است یعنی به صورت مقطعی حاج آقا را در حصر قرارمیدهند چون اختصاص به اعیاد مذهبی هم ندارد روزهای عادی نیز می آیند محاصره میکنند و نمی گذارند کسی به دیدن حاج آقا بیاید یک روز میروند و کاری ندارند و روز دیگر دوباره می آیند."



وی در خصوص علل این نوع برخوردها با آقای کروبی که همچنان به انتخابات مخدوش 22 خرداد سال گذشته معترض است می گوید: "چه باید بگویم؟ این را از خود آقایان بپرسید که هدفشان چیست و بر چه مبنایی چنین می کنند. وقتی جلوی ورود مسئول دفتر حاج آقا را هم می گیرند دیگر چه باید گفت؟"



به گفته خانم کروبی، کسانی که منزل او را محاصره میکنند از نیروهای اطلاعاتی هستند.



مدیر مسول نشریه توقیف شده ایران دخت پیش تر به "روز" گفته بود که "محاصره منزل، تهدید و فحاشی علیه مهدی کروبی، هیچ تاثیری در اراده او برای پی گیری مطالبات مردم ندارد و جرم اقای کروبی این است که گفته اگر در زندان ها، تجاوز و شکنجه است جلویش را بگیرید. الحمدالله فهمیدند که جلویش را بگیرند و ادامه ندهند و خوب است دیدیم که جنایات کهریزک را بالاخره قبول کردند. جرم حاج آقا فقط همین است؛ ما هم در کنار او ایستاده ایم و این شیوه ها کوچکترین تاثیری در اراده ما ندارد."







به کجا شکایت ببریم؟



پیش از این در اسفند سال گذشته نیز بیش از 50 نفر از لباس شخصی ها که چند زن نیز در میان آنها بودند، با تجمع در مقابل منزل مهدی کروبی، به سردادن شعار علیه وی و میرحسین موسوی و سیدمحمد خاتمی پرداخته و خواهان برخورد حکومت با این روحانی شده بودند.



عکس های منتشر شده و فیلمی که از این تهاجم بر روی سایت های اینترنتی قرار گرفت، نشان میداد مهاجمان ضمن شعار نویسی بر در و دیوار ساختمان، به این ساختمان مسکونی چند طبقه رنگ قرمز پاشیده اند. خانم کروبی نیز خبر داده بود که مهاجمان اقدام به تخریب و سرقت از ساختمان کرده اند.



همان زمان خبرگزاری ها و سایت های وابسته به محمود احمدی نژاد این عده را که در طرفداری از احمدی نژ اد و خامنه ای شعار سر میدادند "جمعی از خانواده های شهدا و ایثارگران" معرفی کرده و اقدام آنان را "خودجوش" و در اعتراض به "سران فتنه" قلمداد کرده بودند اما سحام نیوز، ارگان رسمی حزب اعتماد ملی این عده را "اوباش" خوانده و از این اقدامات به عنوان "رفتارهای غیرمعقول از سوی حکومت" یاد کرده بود.



اما تندترین حملات به منزل این روحانی معترض به انتخابات سال گذشته، همزمان با شب های قدر و سپس عید فطر انجام شد که حدود 5 شبانه روز منزلش در محاصره لباس شخصی ها قرار داشت، سرتیم محافظانش راهی بیمارستان شد، به منزل مسکونی اش آسیب رسید و خانم کروبی که آن زمان در هنگام محاصره منزلش با "روز" مصاحبه میکرد گفته بود که نیروهای لباس شخصی و بسیجی که مجهز به گاز اشک آور، چماق و سلاح بودند، سازماندهی شده به مقابل منزل او آورده شده بودند و نیروی انتظامی هم با اینکه حضور داشت اما فقط نقش تماشاچی را بازی میکرد.



پس از آن بود که ساجدی نیا، فرمانده نیروهای انتظامی تهران خبر از شناسایی 100 تن از عوامل حمله به منزل مهدی کروبی داد و عنوان کرد که برای بازداشت این عوامل در انتظار دستور مراجع قضائي است.



حتی برخی رسانه ها از بازداشت دو نفر در این زمینه خبر دادند اما فاطمه کروبی در این خصوص به "روز" می گوید:" ما همچنان منتظر هستیم ببینیم این حرف هایی که زدند و برخوردهایی که گفتند با آن لباس شخصی ها میکنند به کجا می کشد و تا کنون هیچ چیزی از این برخوردها ندیدیم. گاهی گفتند صد نفر را بازداشت میکنند و گاهی حرف های دیگری زدند اما به هیچ عنوان اقدامی عملی از آقایان ندیدیم که صورت گرفته باشد و در عمل هیچ برخوردی صورت نگرفت؛محاصره خانه ما هر از چند گاهی از سر گرفته می شود و اما این بار نیروهای اطلاعاتی هستند و برخوردهایشان مانند آن افرادی که در عید فطر بودند نیست. "



وی می افزاید: "آن حرکت واقعا در تاریخ بی سابقه بود اینکه با فحاشی و اهانت بریزند و خانه کسی را تخریب کنند و آسیب برسانند."



همسر مهدی کروبی سپس در پاسخ به این سئوال که آیا شما این مساله را پی گیری کردید؟ می گوید: "چگونه پی گیری کنیم؟ به کجا شکایت کنیم؟ همان زمان پلیس و نیروی انتظامی حضور داشتند همه نیروها بودند و هیچ اقدامی در جلوگیری از این قضیه نکردند ما به کجا شکایت ببریم؟ شما ببینید کوچکترین حرکتی که می شود مثلا کسی شیشه خانه کسی را می شکند زود پلیس می آید و مداخله میکند اما وقتی در این ماجرا خودشان حضور داشتند و نظاره میکردند ما چه می توانیم بکنیم؟ تنها اطمینان داریم به اینکه خداوند احکم الحاکمین است و کیفر را در همین دنیا خواهد داد و تاریخ نیز بهترین گواه است."



او پیشتر نیز به "روز" گفته بود: "نیروی انتظامی هیچ گونه واکنشی در مقابل حملات این افراد نشان نداد حتی به داخل ساختمان هجوم آوردند؛ گاز اشک آور زدند؛ تیراندازی کردند؛ لوله های آب را ترکاندند؛ در ساختمان را به آتش کشیدند اما هیچ واکنشی از نیروهای انتظامی دیده نشد. بالاخره این افراد از یک جایی سازماندهی می شدند و امکانات می گرفتند و خودسر نبودند. آخر مگر می شو در یک مملکتی 6 شب به خانه ای هجوم بیاورند، به رگبار ببندند و کسی هم مانع نشود؟ امکانات را چه کسی در اختیار آنها قرار داده؟ با چه اعتماد به نفس و اطمینانی این کارها را انجام دادند و پشت شان به چه کسی گرم بود؟"



اما با وجودیکه حسین کروبی، فرزند مهدی کروبی از شناسایی هویت برخی از حمله کنندگان خبر داده و به دویچه وله گفته بود که "گروهی از مهاجمان افراد شناخته شده از بسیج جماران و پایگاه شهید محلاتی بوده و برخی از نقابداران نیز از سوی کلانتری فرمانیه در بین حمله کنندگان حضور داشته اند" تاکنون هیچ خبری از برخورد و پیگرد قضایی این افراد گزارش نشده است.



طی یکسال و نیم گذشته محدودیت های بسیاری برای میرحسین موسوی و مهدی کروبی از سوی حکومت ایجاد شده و همواره نخست وزیر زمان جنگ و رئیس سابق مجلس از سوی رده های مختلف حکومت تهدید به برخورد قضایی و بازداشت شده اند.



در آخرین نمونه این برخوردها محسنی اژه ای سخنگوی قوه قضائیه در واکنش به بیانیه اخیر میرحسین موسوی گفته است که "امثال این فرد" اگر این رفتار خود را ادامه دهند با آنها برخورد خواهد شد.

کار کار آمریکایی هاست

پس از گذشت نزدیک به یک ماه از کشف محموله اسلحه ارسالی جمهوری اسلامی در نیجریه، دولت آفریقایی گامبیا در بیانیه­ای، از قطع رابطه با جمهوری اسلامی خبر داد و از تمام شهروندان ایرانی که به نمایندگی از سوی جمهوری اسلامی در گامبیا فعالیت می کنند، خواست ظرف ۴۸ ساعت این کشور را ترک کنند.




هر چند مقامات ارشد جمهوری اسلامی تا این لحظه به صورت رسمی به این تصمیم دولت گامبیا واکنش رسمی نشان نداده اند، اما برخی از نمایندگان مجلس و تعدادی از رسانه­های نزدیک به دولت ، اقدام اخیر دولت گامبیا مبنی قطع روابط با جمهوری اسلامی را تحت فشار ایالات متحده ارزیابی کرده اند.







قطع رابطه



دولت گامبیا، روز دوشنبه یکم آذرماه (۲۲ نوامبر) با صدور بیانیه ای اعلام کرد: "تمام پروژه ها و برنامه های دولت گامبیا که با همکاری جمهوری اسلامی ایران اجرا می شود، لغو شده است."



خبرگزاری رویترز، به نقل از منابع خود در دولت گامبیا مدعی شده این تصمیم در رابطه با ماجرای ارسال سلاح از ایران به نیجریه که بر اساس گزارش ها قرار بوده به گامبیا برده شود، اتخاذ شده است.



دولت گامبیا که یکی از کوچک ترین کشورهای آفریقا، در غرب این قاره است، همزمان با تصمیم قطع رابطه با ایران، در بیانیه خود از تمام شهروندان ایرانی که به نمایندگی از طرف جمهوری اسلامی در گامبیا فعالیت می کنند، خواسته است ظرف ۴۸ ساعت این کشور را ترک کنند.دولت یحیی جامه، رئیس جمهوری گامبیا، در بیانیه خود هیچ اشاره­ای به دلیل یا دلایل این تصمیم نکرده است.







محموله اسلحه



اوایل آبان‌ماه گذشته در بندر آپاپای شهر لاگوس در کشور آفریقایی نیجریه، محموله اسلحه‌ای شامل ۱۳ کانتینر توسط ماموران امنیتی این کشور کشف شد. مقامات این کشور بلافاصله اعلام کردند محموله کشف شده در ایران بارگیری شده و انگشت اتهام را به سوی جمهوری اسلامی گرفتند.



مقامات جمهوری اسلامی ابتدا این خبر را تکذیب کردند، اما بعد منوچهر متکی، وزیر امور خارجه بدون اینکه نامی از گامبیا ببرد، گفت سلاح های ضبط شده توسط ماموران امنیتی نیجریه، از سوی یک شرکت خصوصی در ایران به "یکی از کشورهای غرب آفریقا" فروخته شده بود. آقای متکی این توضیحات را پس از سفر غیرمنتظره اش به نیجریه ارائه داد.



با این حال وزیر خارجه نیجریه، دوشنبه هفته گذشته به خبرگزاری رویترز گفت مطابق قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت، کشف محموله تسلیحات ایران را به سازمان ملل متحد گزارش کرده است.



در همین ارتباط دیروز همزمان با اعلام دولت گامبیا مبنی بر قطع رابطه با ایران، علاء الدین بروجردی، رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، با اشاره مستقیم به کشور گامبیا در خصوص محموله کشف شده در نیجریه تاکید کرد: "یکی از شرکت‌های ایرانی سال‌ها پیش قراردادی در این خصوص منعقد کرده بود و طبق مقررات بین المللی قرار بود این محموله به گامبیا ارسال شود."



گامبیا با حدود ۱۱ هزار کیلومتر مربع مساحت و بیش از یک میلیون و ۳۰۰ هزار نفر جمعیت در غرب این قاره واقع است.







جوسازی رسانه­های غربی



مقامات ارشد جمهوری اسلامی هنوزبه تصمیم قطع رابطه دولت گامبیا واکنش نشان نداده اند، اما برخی از نمایندگان مجلس و رسانه های وابسته به دولت، این اقدام را "متاثر از فشارهای خارجی" و در چارچوب "فشار آمریکا و سیاست‌های ایالات متحده برای تخریب رابطه ایران با کشورهای مختلف از جمله آفریقا" ارزیابی کرده اند.



علاء الدین بروجردی، رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، دیروز در گفتگو با ایرنا، خبرگزاری جمهوری اسلامی، رویکرد دولت محموداحمدی نژاد را در خصوص کشورهای آفریقایی نسبت به دولتهای گذشته جمهوری اسلامی "متفاوت" ارزیابی کرد؛ تفاوتی که در نتیجه آن: "معاونت آفریقایی در وزارت امور خارجه تشکیل شد."



این مساله، به گفته ی رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی" آمریکا و همپیمانان اروپایی آن و نیز صهیونیست‌ها را حساس کرد و آنان از مدت‌ها پیش به دنبال تخریب روابط جمهوری اسلامی ایران با کشورهای آفریقایی بودند."



شاید به همین دلیل باشد که آقای بروجردی، تصمیم دولت گامبیا را تحت تاثیر فشار آمریکا ارزیابی می کند و می گوید: "این کار در چارچوب فشار آمریکا و سیاست‌های ایالات متحده برای تخریب رابطه ایران با کشورهای مختلف از جمله آفریقا ارزیابی می‌شود."



او سپس کشف محموله تسلیحاتی ارسالی از ایران را "جوسازی رسانه­های غربی" دانست و گفت: "با مذاکرات خوبی که بین وزرای خارجه دو کشور صورت گرفت این موضوع حل و فصل شد."



اشاره بروجردی به "مذاکرات خوب بین وزارت های دو کشور" در حالی صورت می گیرد که سال گذشته، محمود احمدی نژاد نیز که در راس یک هیات 300 نفره به بعضی از کشورهای آفریقایی از جمله گامبیا رفت، روابط جمهوری اسلامی و گامبیا را بسیار خوب و مثبت" ارزیابی کرده بود.



اما جالب اینکه رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی، این رابطه "برادرانه و بسیار خوب و مثبت" را در "سطح عالی روابط سیاسی" ندانست و تاکید کرد: "روابط ما با گامبیا حتی در حد تاسیس سفارتخانه نبود و سفیر جمهوری اسلامی ایران در سنگال مسوولیت امور مربوط به گامبیا را نیز به عهده داشت و دفتری در این کشور تاسیس شده بود."؛ موضوعی که دیروز فارس، خبرگزاری وابسته به نیروی های نظامی امنیتی، به نقل یک مقام آگاه بدون اسم نقل کرده بود.



این مقام آگاه وزارت امور خارجه ، درخصوص اقدام گامبیا مبنی بر قطع رابطه با جمهوری اسلامی و تعطیلی سفارت خود در تهران به خبرگزاری فارس گفت: "تاكنون هیچ توضیحی از سوی مقامات این كشور ارائه نشده لیكن به نظر می‌رسد این اقدام متاثر از فشارهای خارجی به این دولت می‌باشد."



هنوز مقامات دولت آقای یحیی جامه در خصوص علت این قطع رابطه اظهار نظر نکرده اند، مسئولان ارشد جمهوری اسلامی نیز در این خصوص واکنشی نداشته اند، اما هر چه باشد "تمام شهروندان ایرانی که به نمایندگی از طرف جمهوری اسلامی در گامبیا فعالیت می کنند" باید "ظرف ۴۸ ساعت" این کشور را ترک کنند.



یحیی جامه، در سال ۱۹۹۴ با انجام یک کودتای نظامی قدرت را در دست گرفت. او در سال ۲۰۰۶ میلادی سومین دوره ریاست جمهوری خود را آغاز کرد. آنطور که بی بی سی فارسی در مورد دولت آقای جامه نوشته است، گروه های طرفدار حقوق بشر، دولت وی را به نقض حقوق و آزادی های اساسی شهروندان متهم کرده اند.

یاد ندا- کنسرت راجرز، پینگ فلوید در آتلانتا

یاد ندا- کنسرت راجرز، پینگ فلوید در آتلانتا

استاکس نت؛ همچنان گره کور نیروگاه بوشهر

دو روز پس از آنکه برخی منابع غربی از توقف موقت غنی سازی به دلیل مشکلات فنی از جمله کند شدن گردش عادی سانتریفیوژها، عدم برنامه ریزی دقیق در نصب هزاران سانتریفیوژ و نفوذ ویروس رایانه ای "استاکس نت" خبر دادند، دیروز رئیس انرژی اتمی در واکنش به این مساله ضمن دیدار از نیروگاه هسته ای بوشهر توقف موقت غنی سازی را تکذیب و تاکید کرد که نه تنها ویروس استاکس نت در بوشهر با دیوار بسته روبرو شده بلکه، "درپوش" قلب راکتور نیروگاه بوشهر نیز با موفقیت کار گذاشته شده است. وی همچنین خبر داد که ایران تا پایان شهریور ماه سال آینده نمونه اصلی سوخت 20 درصدی را تولید خواهد کرد.




این کنش های دو طرفه در حالی است که تا آغاز دور جدید مذاکرات جمهوری اسلامی با کشورها 5+1 کمتر از ده روز باقی مانده است؛ مذاکراتی که گرچه بسیاری از کارشناسان نتیجه آن را منفی ارزیابی کرده اند، اما به گفته کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا محور اصلی این دور آن "توانایی تولید سلاح هسته ای" جمهوری اسلامی است.







منابع غربی: توقف موقت غنی سازی



دو روز پیش برخی منابع معتبر غربی همچون خبرگزاری های رویترز و آسوشیتدپرس و روزنامه نیویورک تایمز، به نقل از دیپلمات های ارشد غربی و یکی از نمایندگان ویژه سازمان بین المللی انرژی اتمی خبر از توقف موقت در روند غنی سازی اورانیوم در نیروگاه هسته ای بوشهر دادند.



این منابع علت توقف روند غنی سازی در ایران را مشکلات بزرگ فنی مانند "نصب و برنامه ریزی نادرست سانتریفیوژها" و "حمله ویروس رایانه ای اکستاکسنت" عنوان کرده اند.



آسوشیتدیرس با اعلام این خبر به نقل از دیپلمات های ارشد نوشته بود: با وجود اینکه از مشکلات فنی مراکز هسته ای ایران اطلاع دقیقی در دست نیست اما همین مشکلات فنی موجود و نصب نادرست سانتریفیوژها گردش عادی سانتریفیوژها را مختل کرده که باعث کاهش تولید اورانیوم غنی شده، بوده است.



همین منبع اضافه کرده بود که هفته گذشته کارشناسان هسته ای جمهوری اسلامی در مراکز هسته ای ایران مشکلات جدیدی در رایانه های هسته ای را شناسایی کرده اند که به نظر میرسد مربوط به نفوذ ویروس استاکس نت باشد.



در همین حال روز دوشنبه اولی هاینونن، سربازرس پیشین سازمان انرژی اتمی در گفتگو با همین منابع، ضمن اشاره به این ه برای ایران هنوز فرصت مذاکره باقی هست، گفت: کارشناسان ایران صدها سانتریفیوژ را به دلایل نامعلومی از دور خارج کرده اند و هم اکنون سانتریفیوژهایی که در ایران کار می کنند با ظرفیت 60 درصد فعال هستند.



هاینون در حالی این ادعا رامطرح کرده که طبق تازه ترین گزارش سازمان انرژی اتمی در مرکز هسته ای نطنز 8800 سانتریفیوژ وجود دارد که تنها 3700 عدد از این تعداد فعال هستند.



البته این کارشناس هسته ای نیز همچون بسیاری از کارشناسان دیگر هسته ای، حمله و نفوذ ویروس استاکس نت را یکی از عوامل اصلی در کند شدن برنامه هسته و توقف موقت روند غنی سازی دانسته است.







استاکس نت؛ یک گره کور



به گفته منابع غربی ویروس رایانه ای اکستاکس نت تاکنون توانسته است به 60 درصد از رایانه های صنعتی و هسته ای ایران راه پیدا کند. منابع خبری هدف از ارسال این ویروس را اخلال درگردش سانتریفیوژهای نیروگاه هسته ای بوشهر با انگیزه سیاسی می داند؛ نکته ای که هم اکنون در فاصله کمتر از ده روز مانده به دور جدید مذاکرات ایران با 5+1 در بین کارشناسان و دیپلمات های هسته ای بیشتر قوت گرفته و به گره کور برنامه هسته ای بین طرفین مذاکره تبدیل شده است.



مقامات سیاسی و هسته ای جمهوری اسلامی اگرچه وجود این ویروس را در رایانه های صنعتی و حتی در رایانه های برخی از کارکنان نیروگاه هسته ای بوشهر تائید کرده اند اما در چند ماه گذشته بارها نفوذ این ویروس به رایانه های اصلی راکتور هسته ای بوشهر را رد کرده و طرح چنین ادعایی را جنگ نرم و روانی غرب ها علیه برنامه هسته ای جمهوری اسلامی خوانده اند.







کند شدن غنی سازی؛ تولید سوخت 20 درصدی



در حالی که با نزدیک شدن به دور تازه ای از مذاکرات هسته ای، مقامات جمهوری اسلامی کمتر از فعالیت های هسته ای سخن به میان آورده اند، اما دیروز علی اکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی در مقابل ادعای مربوط به نفوذ و تاثیر ویروس استاک نت واکنش نشان داد. وی البته انتشار اخبار کامل مربوط به فعالیت های هسته ای را به بعد از برگزاری مذاکرات پیش رو موکول کرد.



به نوشته ایسنا، صالحی روز دوشنبه ضمن بازدید از نیروگاه هسته ای بوشهر، طی گفتگویی از کار گذاشته شدن "درپوش" قلب راکتور هسته ای خبر داده و اعلام کرده است که تا شهریورماه سال آینده ایران نمونه اصلی سوخت 20 درصدی را نیز تولید خواهد کرد. صالحی اما هیچ اشاره ای به توقف موقت غنی سازی و یا عدم توقف غنی سازی نکرد.



صالحی در بخش دیگری از سخنان خود در مورد ویروس استاکس نت گفته: خوشبختانه ویروس هسته ای استاکس نت با دیوار بسته و بن بست روبرو شد و آرز و اهدافی که دشمنان دنبال می کردند محقق نشده است. پس از گذشت یک سال و نیم از ورود این ویروس اخیر متوجه شدند که به اهداف شان نرسیدند و ویروس با دیوار بسته مواجه شده است.



او همچنین در پاسخ به ادعا های روز دوشنبه دیپلمات های غربی افزود: اگر کسانی که معتقدند این ویروس از "دیوار آتش" عبور کرده است دیگر نباید نگرانی برای آنها وجود داشته باشد و پرونده هسته ای ایران را باید بسته تلقی کنند.



با این حال در مقابل همه ادعاهای دیپلمات های غربی، طی هفته گذشته تنها علی اکبر صالحی بود که به این مساله واکنش نشان داد. او پیش از این نیز تنها مقام بالای هسته ای جمهوری اسلامی بود که علاوه بر آلوده بودن دستکم سی هزار رایانه صنعتی و هسته ای، آلوده بودن رایانه های تعدادی از کارکنان هسته ای بوشهر را رسما تائید کرده بود.



گفتنی ست نیویورک تایمز در شماره روز دوشنبه خود همزمان با انتشار نظریات دیپلمات های غربی در خصوص توقف موقت غنی سازی در ایران، نوشته بود با توجه به اینکه نفوذ و تاثیر این ویروس در توقف موقت غنی سازی را نمی توان رد کرد، این احتمال وجود دارد که امریکا و هم پیمانان اش اقدام به ارسال هدفمند این ویروس رایانه ای کرده باشند.

ازدواج کن جایزه بگیر

بازیهای آسیایی گوآگژوی چین به روزهای پایانی نزدیک می شود. جمهوری اسلامی هم هزینه ای سنگین کرد تا پرتعدادترین تیم اعزامی به خارج راد اشته باشد؛و البته تعد اد زیادی مرد و معدودی قهرمان زن. مدال طلا اما به خدیجه آزادپور رسید. پیش از سفر کاروان پرشمار ورزش ایران به گوآنگژو محمود احمدی نژاد اعلام کرده بودبه برندگان مدال طلا که با مشکل اجاره نشینی دست به گریبان باشند، علاوه بر جوایز مختلف، سند یک آپارتمان را می دهد؛ آن هم به محض ورود به کشور؛ در همان فرودگاه. خدیجه آن موقع نمی دانست که شرط گرفتن این سند "ازدواج" است.




پیش از این هم در وعده های داده شده میان مردان و زنان، تبعیض بسیار بود. مثلا جایزه نقدی ده میلیونی به مردان برای زنان به 900000 تومان کاهش یافت ؛ یعنی کمتر از یک دهم. اما عجیب ترین تفاوت در همان سند آپارتمان بود. خدیجه آزادپور در میان شگفتی همگان مدال طلای بخش ساندای ووشوی بانوان را با خوشحالی وصف نشدنی به گردن آویخت. سایت تنیان با عنوان "دختری که گوانگجو را به هم ریخت" در گفت و گویی با این قهرمان قاره در ورزشی سنگین و کسی که نه ماه در اردو سنگینترین تمرینات را تحمل کرد، نوشت: برای سایر کشورها تعجب برانگیز بود که یک بانوی محجبه بتواند با یک سری محدودیت ها به خوبی مبارزه کند و با قدرت بتواند مدعیانی چون چین تایپه، ویتنام، فیلیپین، کره جنوبی و هند را از پیش رو بردارد.



اما تعجب انگیزتر این بود که از سند آپارتمان خبری نبود؛ چون خدیجه متاهل نیست. او خود گفته است : "وقتی با پیروزی من مسئولان شاد می شوند و از کسب مدال یک بانوی ایرانی سخن می گویند من هم انتظار دارم تا به وعده های خود عمل کنند. هنوز پاداشی دریافت نکرده ام و مسئولان هنوز به وعده خودشان عمل نکرده اند. قبل از اعزام به من وعده اهدا منزل در صورت کسب مدال طلا را دادند و عنوان کردند پس از بازگشت شما از مسابقات کلید آپارتمان در همان فرودگاه اهدا خواهد شد که متاسفانه اینگونه نشد و پس از پیگیری هایی که انجام دادم اعلام کردند که شرایط تغییر کرده است و تنها در صورتی که متاهل شوید این پاداش به شما تعلق خواهد گرفت که این تصمیم واقعا باعث تضعیف روحیه من و سایر ورزشکاران خواهد شد باعث خواهد شد تا با دلسردی خودمان را برای رقابت های آینده آماده کنیم."



به گفته خانم آزادپور: "در وزن من ورزشکار قطری به مقام سومی دست پیدا کرد و پس از پایان مراسم و در حضور من 40 هزار دلار به او پاداش دادند. مشخص است برای بازگشت او برنامه های فراوانی در نظر گرفته اند و اینجا تفاوت کشورها در عمل کردن به وعده ها کاملا به چشم آمد."



گفتنی اینکه در پاسخ به افتخاراتی که خدیجه آزادپور و دیگر دختران و زنان ورزشکار ایرانی در بازیهای آسیایی بدست آوردند، حجت الاسلام سيد محمد غروی، عضو شورای مرکزی جامعه مدرسين حوزه علميه قم با انتقاد از صدا و سيمای جمهوری اسلامی به خاطر پوشش و پخش تصاوير مربوط به ورزش بانوان در رقابت های گوانگژو گفت: "دختران ورزشکار را به مسابقات نفرستيد. از مسئولان می ‌خواهم که در مورد حضور بانوان در مسابقات جهانی تجديدنظر کنند!"



این روحانی تندرو همچنین گفت: "بايد توجه داشت که مسابقات بخصوص جهانی، آميخته با يکسری لوازم و ملزومات است که با ارزش‌های اسلامی ما سازگار نيست. از اين رو به صورت جدی از مسئولان ورزشی خواسته می شود که در مورد اين حضور يعنی حضور بانوان در مسابقات جهانی تجديدنظر کنند! مسوولان بايد بدانند پيامد راهی که در پيش گرفته‌اند قابل کنترل نيست. شاهد آن نيز برخی از کارهايی است که در اين مسابقات صورت گرفت و در تلويزيون نيز مردم آن را مشاهده کردند و اين اقدامات با انديشه اسلامی سازگار نبود و از تلويزيون جمهوری اسلامی اين انتظار نبود که برخی از تصاوير را نشان دهد و باعث خدشه‌دار شدن قلوب دين‌داران شود."



به این ترتیب نه تنها از جایزه خبری نبود، بلکه "قلوب دین داران" هم خدشه دارشد.



از اهرم های بین المللی برای آزادی زندانیان استفاده کنید

8 شخصیت سیاسی و مدنی و نو اندیش دینی در نامه ای به دبیر کل سازمان ملل، خواستار به كاربردن اختيارات بان کی مون دراستفاده از همه اهرم هاي بين المللي براي آزادي زندانيان سياسي بي گناه ايران و به ويژه كهنسال ترين آنان، دكتر ابراهيم يزدي شدند.




شیرین عبادی، عبدالعلی بازرگان، عبدالکریم سروش، احمد و محمود صدری، محسن کدیور، عطاالله مهاجرانی و حسن یوسفی اشکوری در این نامه خطاب به بان کی مون نوشته اند: مي دانيم كه نوشتن نامه و ياري طلبيدن از دبيركل سازمان ملل متحد، مغاير مقررات در تبعيت از سلسله مراتب اداري است، اما وقتي اكثريت يك ملت اسير دولت لجام گسيخته اي باشد كه نه تنها به مقررات جهاني حقوق بشر، بلكه به قانون اساسي و مصوبات مجالس برگزيده خودش هم كوچك ترين اعتنائي نكرده و اوليه ترين حقوق انسان ها را زير پا مي گذارد، پناه بردن به نهادهاي برخاسته از وجدان جهانيان و استمداد ازآنچه افكارعمومي و روح ملت ها نام گرفته است، تنها چاره مي باشد.



نویسندگان نامه در ادامه افزوده اند: داد خواهي ما براي آزادي كهنسال ترين زنداني سياسي ايران آقاي دكتر ابراهيم يزدي است كه درآستانه هشتاد سالگي در حالي كه عمل سرطان مثانه را پشت سرگذاشته و اخيرا از جراحي قلب باز فراغت يافته است، در زندان اوين، محروم از دسترسي به پزشك متخصص و امكانات بهداشتي و تحت فشارهاي شديد روحي و جسمي قرار دارد و جانش در خطر مي باشد.



به گفته نویسندگان نامه " اينك دولتي كه با تقلب و فريب برسرنوشت ملتي با فرهنگ و تمدني درخشان سلطه نامشروع يافته است، پس از سركوب خونين معترضان به تقلب انتخاباتي و دستگيري گسترده مخالفان سياسي و زنداني و شكنجه كردن آنان، براي سومين باردر وقايع اخير است كه اين پيش كسوت سياسي را كه ۶۴ سال براي آزادي و حقوق ملت مبارزه كرده است، به بند كشيده تا به مخالفان نشان دهد سابقه وحرمت هيچ كسي را رعايت نخواهد كرد و براي حفظ نظام ولايت مطلقه فقيه از پايمال كردن هيچ اصل اخلاقي و انساني هم ابا نخواهد كرد".



متن کامل این نامه بدین شرح است:







جناب آقاي يان كي مون، دبير كل محترم سازمان ملل متحد







با سلام و احترام و آرزوي توفيق شما دركمك به برقراري صلح و امنيت و تامين حقوق بشردر سطح جهان.



با عذرخواهي از مكاتبه مستقيم و گرفتن وقت شما، مي دانيم كه نوشتن نامه و ياري طلبيدن از دبيركل سازمان ملل متحد، مغاير مقررات در تبعيت از سلسله مراتب اداري است، اما وقتي اكثريت يك ملت اسير دولت لجام گسيخته اي باشد كه نه تنها به مقررات جهاني حقوق بشر، بلكه به قانون اساسي و مصوبات مجالس برگزيده خودش هم كوچك ترين اعتنائي نكرده و اوليه ترين حقوق انسان ها را زير پا مي گذارد، پناه بردن به نهادهاي برخاسته از وجدان جهانيان و استمداد ازآنچه افكارعمومي و روح ملت ها نام گرفته است، تنها چاره مي باشد.



داد خواهي ما براي آزادي كهنسال ترين زنداني سياسي ايران آقاي دكتر ابراهيم يزدي است كه درآستانه هشتاد سالگي در حالي كه عمل سرطان مثانه را پشت سرگذاشته و اخيرا از جراحي قلب باز فراغت يافته است، در زندان اوين، محروم از دسترسي به پزشك متخصص و امكانات بهداشتي و تحت فشارهاي شديد روحي و جسمي قرار دارد و جانش در خطر مي باشد.



دكتر ابراهيم يزدي، به عنوان نخستين وزير خارجه دولت موقت انقلاب و نماينده اولين مجلس شوراي اسلامي، پس از درگذشت مهندس مهدي بازرگان (اولين نخست وزير جمهوري اسلامي ايران و دبير كل "نهضت آزادي ايران")، ۱۶ سال است كه در مقام دبيركلي اين حزب كه از قديمي ترين احزاب سياسي ايران است، به خاطر استقرار امنيت و آزادي و حاكميت ملت مبارزه كرده است.



اينك دولتي كه با تقلب و فريب برسرنوشت ملتي با فرهنگ و تمدني درخشان سلطه نامشروع يافته است، پس از سركوب خونين معترضان به تقلب انتخاباتي و دستگيري گسترده مخالفان سياسي و زنداني و شكنجه كردن آنان، براي سومين باردر وقايع اخير است كه اين پيش كسوت سياسي را كه ۶۴ سال براي آزادي و حقوق ملت مبارزه كرده است، به بند كشيده تا به مخالفان نشان دهد سابقه وحرمت هيچ كسي را رعايت نخواهد كرد و براي حفظ نظام ولايت مطلقه فقيه از پايمال كردن هيچ اصل اخلاقي و انساني هم ابا نخواهد كرد.



انتظار ما از شما، به كاربردن اختيارات خويش دراستفاده از همه اهرم هاي بين المللي براي آزادي زندانيان سياسي بي گناه ايران و به ويژه كهنسال ترين آنان، آقاي دكتر ابراهيم يزدي مي باشد.



شيرين عبادي ( برنده جايزه صلح نوبل)



مهندس عبدالعلي بازرگان (قرآن پژوه و نويسنده)



دكتر عبدالكريم سروش ( فيلسوف، نویسنده و پژوهشگر دینی)



دكتر احمد صدري (استاد جامعه شناسی و صاحب کرسی جيمز گوردن در مطالعات جهان اسلام، کالج ليک فورست، شيکاگو)



دكتر محمود صدري (استاد جامعه شناسی در دانشگاه تگزاس وومن، و در فدراسيون دانشگاههای شمال تگزاس)



دكتر محسن كديور( متکلم، روحاني ارشد و استاد مدعو اسلام شناسی دانشگاه دوک)



دكتر عطاء الله مهاجراني ( معاون سابق رئیس جمهور، وزير سابق ارشاد اسلامي و نویسنده)



حسن يوسفي اشكوري (پژوهشگر دینی و نويسنده )

"دشمن" به جبهه انقلاب رسید

پس از هشدارهای یکسال گذشته رهبر جمهوری اسلامی، منصوبان وی در دانشگاه ها و همچنین فرماندهان ارشد سپاه پاسداران درباره "امکان پیوستن خودی ها به دشمن"، در آستانه اجرای قانون هدفمندسازی یارانه ها رییس اداره سیاسی سپاه طی اظهاراتی که منتقدان طرح هدفمندی یارانه ها مخاطب آن بودند، گفت: "امروز در جنگ نرم دشمن به دنبال يارگيري از جبهه انقلاب براي قرار دادن در مقابل آن است."




سرتیپ پاسدار یدالله جوانی که روز گذشته در همایشی با عنوان "پرچمداران بصیرت، رهروان ولایت" در سبزوار سخنرانی می کرد با اشاره به اينكه هدفمندكردن يارانه‌ها يك طرح ملي و سياست نظام اسلامي است، اظهار داشت: "دولت دهم با جسارت، اجراي اين قانون را آغاز كرده و اين طرح بدون همراهي مردم موفق نمي‌شود و مردم بايد همكاري لازم را انجام دهند."



رییس اداره سیاسی سپاه با بیان اینکه «امروز دشمن از روش‌هاي پيچيده براي مقابله با ملت ايران استفاده مي‌كند» افزود: "موفقيت در اين صحنه بدون بصيرت امكان ندارد و همگان بايد بصيرت لازم را به‌ دست آورند."



وي با اشاره به اينكه "امروز ما در شرايط عادي به سر نمي بريم" اضافه کرد: "ما در صحنه نبرد حق با باطل قرار داريم و يك بسيجي بايد خود را مكلف به دفاع از حق و مقابله با باطل بداند."



یدالله جوانی تاكيد كرد: "دشمن در جنگ نرم به دنبال مديريت چهار حوزه ادراكات، احساسات، تصميم‌گيري‌ها و در نهايت مديريت رفتارها و تغيير باورها و اعتقادات است. امروز اگر كسي ادعاي خط امامي بودن را دارد بايد چشمش به رهبري باشد."



رییس اداره سیاسی سپاه پاسداران البته پیش از این روز شنبه هفته گذشته نیز طی اظهاراتی در جمع اعضای نیروی زمینی سپاه اعلام کرده بود که "دشمنان نظام جمهوري اسلامي در شرايط فعلي به دنبال معرفي ناتواني دولت و ايجاد نارضايتي در بين مردم با هدف اپوزيسیون سازي داخلي هستند. لذا بايد مراقب رفتار دشمنان در فضاي اجراي طرح هدفمندي يارانه‌ها باشيم چراكه آن‌ها اين را فرصت طلايي و مناسبي براي معرفي ناتواني دولت و ايجاد نارضايتي در مردم براي اپوزيسيون سازي مي‌دانند."



او همچنین دو هفته پیش نیز طی مقاله ای درهفته نامه صبح صادق "هدفمندی یارانه" را "طرح وبرنامه نظام اسلامی" خوانده و منتقدان این طرح را "خائنین به مردم" معرفی کرده و نوشته بود: "متأسفانه برخي از شواهد و قرائن نشان مي دهد كه هستند جريان ها و گروه هايي كه با نگاه جناحي و حزبي به اين طرح نگريسته و زمان و مقطع اجراي طرح را يك فرصت براي فشار بر دولت ارزيابي مي كنند. بايد به اين جريان ها و گروه ها و حتي افراد گفت، اگر شما با خيال خام خود اين مقطع زماني را يك فرصت براي شيطنت، كارشكني و اعمال فشار بر دولت ارزيابي مي كنيد، به اين نكته هم توجه داشته باشيد كه بصيرت و هوشياري كه ملت ايران دارد، اين مقطع نيز براي ملت ايران يك فرصت خواهد بود تا خادمين و دلسوزان واقعي و همچنين خائنين را بشناسند و آنها را از يكديگر تمييز دهد."



اظهارات رییس اداره سیاسی سپاه درباره "برخی جریان ها و گروه ها و افراد" و "خائن" خواندن آنها در شرایطی است که منتقدان و رهبران احزاب اصلاح طلب در بازداشت به سر می برند، از فعالیت احزاب عمده و موثرآنها مانند سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و مشارکت ایران اسلامی و اعتماد ملی جلوگیری شده و رسانه های منتقد نیز همگی توقیف شده اند.در عین حال کسانی که در ماه های اخیر نقش پررنگی در رسانه های رسمی داشته و به نقد عملکرد دولت پرداخته اند، از نیروهای خودی و از جناح حاکم هستند.







معیارو شکل متغیر فتنه



این اظهارات رییس اداره سیاسی سپاه پاسداران درباره "یارگیری دشمن در جبهه انقلاب" و مورد خطاب قرار دادن منتقدان هدفمندی یارانه ها در شرایطی است که در طول یکسال گذشته شکل و شمایل مصداق های "جنگ نرم"، "فتنه" و همچنین "بصیرت" و "دشمن شناسی" در اظهارات مقامات سیاسی و نظامی کشور همواره متغیر بوده است. چنانکه "فتنه 88" جای خود را به "فتنه اقتصادی" داده و یا "دشمنان" در عرصه "جنگ نرم" از احزاب "اصلاح طلب" به "دایره خودی ها» رسیده است.



البته تغییر این معیارها و مصداق ها همگی پس از سخنرانی آیت الله خامنه ای در 5 تیرماه در بوشهر آغاز شد که گفت:"امروز ما به بصيرت احتياج داريم. امروز دشمنان دنياى اسلام، دشمنان وحدت اسلام، با ابزارهاى دين وارد ميشوند، با ابزارهاى اخلاق وارد ميشوند؛ بايد هشيار بود. آنجائى كه ميخواهند افكار عمومى مردم غيرمسلمان را فريب بدهند، نام حقوق بشر را مى‌آورند، نام دموكراسى را مى‌آورند؛ آنجائى كه ميخواهند افكار عمومى دنياى اسلام را فريب بدهند، نام قرآن را مى‌آورند، نام اسلام را مى‌آورند؛ در حالى كه نه به اسلام و قرآن اعتقادى دارند، نه به حقوق بشر اعتقادى دارند."



وی همچنین گفته بود: "خاصيت دوران فتنه - همان طور كه بارها عرض كرده‌ايم - غبارآلودگى است، مه‌آلودگى است. نخبگان گاهى دچار خطا و اشتباه ميشوند. اينجا شاخص لازم است. شاخص، همان حق و صدق و بيّنه‌اى است كه در اختيار مردم قرار دارد. اميرالمؤمنين مردم را به آن ارجاع ميداد. امروز ما هم محتاج همان هستيم."



پس از این اظهارات رهبر جمهوری اسلامی بود که منصوبان وی در نهادهای مختلف به ترسیم "نقشه راهی" برای خود پرداخته و دایره دشمن پنداری را هر روز بزرگتر از پیش کردند. نخست علیرضا پناهیان، مشاور رییس نهاد نمایندگی ولی فقیه در دانشگاه ها خبرداد که « در آينده فتنه‌هايي صورت مي‌گيرد كه افرادي با ادبيات ديني و انقلابي به ميدان مي‌آيند و از منابع ديني سند مي‌آورند و به موضوعات مهم مي‌پردازند و تنها چيزي كه عامل نزاع است اين است كه اهم‌في‌الاهم نمي‌شود و فقط افرادي در صراط مستقيم باقي مي‌مانند كه در اين مسئله داراي تشخيص سالمي باشند."



سپس سیدرضا تقوی، رییس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه در ابتدای مردادماه با اشاره به انتقادهایی که در رسانه های داخلی از دولت می شود اعلام کرد که: "در جنگ نرم همه مردم بايد در صحنه حضور داشته باشند و بايد يك حساسيت عمومي براي مقابله با آن ايجاد شود. بدبين كردن و سلب اعتماد مردم نسبت به حاكميت و نظام از اهداف جنگ نرم است. اگر در خبرها و رسانه‌ها دقت كنيم مي‌بينيم كه چقدر دشمن در اين سال‌ها در اين‌باره سرمايه‌گذاري كرده است. در جنگ نرم دشمن روي خودي‌ها كار كرده و حرف‌هايش را از طريق آنها مي‌زند."



البته این همه ماجرا نبود چرا که علاوه براین، چهره های سیاسی همسو و حامی دولت محمود احمدی نژاد نیز وارد عرصه شدند و معیارهایی از دشمن و جنگ نرم ارایه کردند، حمیدرضا ترقی از اعضای موتلفه اسلامی و یکی از این چهره ها نیز گفته بود: "طرح ايده دولت‌هراسي و ترويج غيرمطمئن و غيركارشناسي بودن كارهاي دولت روش عملياتي فتنه‌گران است كه سعي مي‌كنند تمامي كارهاي دولت را غيركارشناسي جلوه دهند و تلاش مضاعفي انجام داده تا نگذارند دولت كار خود را در جنگ نرم عليه دشمنان انجام دهند تا بتوانند از راه‌هايي كه عمدتا فرهنگي، تبليغي و رسانه‌اي است نظام را زمين‌گير كنند".



درهمین راستا پس از این موضع گیری ها چهره های امنیتی - نظامی همچون مسعود جزایری معاون فرهنگی ستاد کل نیروهای مسلح نیز به این موضوع ورود کردند و حتی خواستار تشکیل "وزارت جنگ نرم" شدند. مسعود جزایری علت پیشنهاد چنین وزارتخانه ای را "مقابله با جنگ رسانه‌اي و جنگ نرم دشمن" اعلام کرد که به تعبیر او "تهدیدهای نظامی"، "تحریم های اخیر" و "مسائل اقتصادی" و "کسانی که به آنها دامن می زنند" را نیز شامل می شود.



پس از این اظهارت اما در ماه ها و هفته های اخیر نیز با آغاز اجرایی شدن هدفمند کردن یارانه ها از سوی دولت مقامات امنیتی، نظامی و انتظامی مانند حیدر مصلحی وزیر و یا اسماعیل احمدی مقدم فرمانده نیروی انتظامی ازتغییر شکل "فتنه" و احتمال بروز "فتنه اقتصادی" خبر دادند و حسین همدانی فرمانده سپاه تهران نیز اعلام کرد: "دشمن چون در تهديد نظامي، امنيتي و سياسي ورود پيدا كرد و موفق نشد، امروز به تهديد اقتصادي ورود پيدا كرده است."

تهران در تعطیلات اضطراری

همزمان با اعلام شبانه تعطیلی در تهران به بهانه آلودگی هوا، سایت های خبری از احتمال آزادسازی قیمت بنزین، آنهم بدون اعلام قبلی و با هدف جلوگیری از بروز اعتراضات احتمالی مردمی خبر دادند.




تهران امروز در حالی تعطیل شده است که تصمیم این تعطیلی را استانداری در دوشنبه گذشته اتخاذ کرده و خبرگزاری ایرنا در همان شب در خبری نوشته بود: "کمیته آلودگی تهران در نشست دوشنبه شب خود به دلیل پایداری هوای آلوده، کلیه ادارات، نهادها، سازمان ها باتک ها، مدارس و دانشگاه های شهر تهران را در روز چهارشنبه تعطیل اعلام کرد".

اما این تصمیم شبانه اعلام شد و به نوشته خبرگزاری ایلنا، در حالیکه مدیر کل آلودگی های سازمان هواشناسی، وضعیت هوای پایتخت را در مرحله "هشدار" دانسته بود، دولت با تشخیص وضعیت "اضطراری"، پایتخت را تعطیل کرد.

در همین حال، سایت های مختلف از جمله کلمه، اعلام تعطیلی امروز را که با احتساب تعطیلی روزهای پنجشنبه و جمعه به سه روز افزایش می یابد، بی ارتباط با احتمال آزادسازی ناگهانی قیمت بنزین ندانسته اند.

این سایت های خبری با اعلام نشست فوق العاده نهادهای امنیتی با جایگاه داران و مسئولان پمپ های بنزین، احتمال آزادسازی قیمت بنزین در روزهای تعطیل را مطرح کرده اند.سخنان یک نماینده عضو فراکسیون اکثریت مجلس نیز در جلسه روز گذشته و تاکید وی بر "مقطعی" بودن سهمیه 60 لیتری آذر ماه، همراه با اظهارات رئیس انجمن جایگاه داران و نیز افزایش تحرک نیروهای شبه نظامی بسیج که هم اکنون در "هفته بسیج" و در آماده باش به سر می برند و البته سخنان تهدید آمیز فرماندهان این نیرو و نیروی اتظامی درباره برخورد با "فتنه اقتصادی"، این گمانه را تقویت کرده است. بر این اساس گفته می شود دولت قصددارد با استفاده از فرصت تعطیلات سه روزه و خروج شهروندان از تهران، و همچنین با توجه به آماده باش یگان های بسیج، قیمت بنزین آزاد را اعلام کند.



به دنبال این تصمیم روز گذشته وضعیت شهر تهران، به ویژه مراکز اداری و بانک ها آشفته شد و این آشفتگی به بی نظمی ها و افزایش ترافیک سطح شهر تهران دامن زد.

معصومه ابتکار، مسئول کمیته محیط زیست شورای شهر تهران از جمله کسانی بود که به تعطیلی امروز تهران اعتراض کرد.سایت های خبری مخالف دولت هم این تعطیلی را ایجاد فرصت امنیتی مناسب برای آزادسازی قیمت بنزین دانسته اند.

دراینباره سایت کلمه، پایگاه خبری نزدیک به میر حسین موسوی نوشته است: "در حالی که مسئولان دولتی حاضر به اطلاع‌رسانی صریح و شفاف درباره‌ی زمان و چگونگی افزایش قیمت‌ها نیستند و اعلام کرده‌اند که افزایش قیمت‌های اقلام مختلف را یکجا و به طور ناگهانی خبر خواهند داد، رئیس انجمن جایگاه داران سوخت سراسر کشور از اعلام آماده‌باش دولت به مسئولان پمپ‌بنزین‌ها و حضور شبانه پمپ‌بنزین‌داران در محل کار خود خبر داد تا این احتمال پررنگ‌تر از قبل شود که در یکی از همین شب‌ها، افزایش قیمت بنزین اعلام خواهد شد".

کلمه می افزاید: "دو روز قبل، نشست ویژه‌ای در دولت، به ریاست معاون اول احمدی نژاد و با حضور مسئولان وزارت نفت، ستاد مدیریت حمل و نقل و سوخت و برخی از دستگاهها به منظور تعیین تکلیف قیمت و نحوه عرضه بنزین در کشور تشکیل شد که خروجی اعلام شده از این جلسه، تکرار سهمیه‌های مهر و آبان در آذر ماه است؛ اما بعید نیست که جلسه ویژه مذکور، نتایج دیگری هم داشته که هنوز اعلام نشده است، نتایجی همچون احتمال تک‌نرخی شدن و آزادسازی نسبی قیمت بنزین از اواسط آذرماه که جسته و گریخته از زبان برخی نمایندگان مطرح شده است.در این راستا، برخی کارشناسان هم معتقدند که دولت با اعلام تداوم سهمیه‌بندی بنزین در آذرماه، قصد انحراف افکار عمومی و کنترل فضای روانی انتظار تورمی را داشته است".

علاوه بر این، سخنان بیژن حاج محمدرضا، رئیس انجمن جایگاه داران سوخت سراسر کشور نیز که با خبرگزاری مهر گفت گو کرده، احتمال اعلام نرخ جدید بنزین را تقویت کرده است.

او در این مصاحبه از اعلام آماده‌باش مسوولان شرکت ملی پخش فراورده های نفتی از ۱۲ روز قبل برای اعلام یکباره افزایش قیمت بنزین و گازوئیل خبر داده واعلام کرده است: "مسوولان جایگاه‌ها از ساعت ۱۱ تا ۱۲:۳۰ هر شب با حضور در جایگاه‌ها و هماهنگی‌های لازم، خود را برای اعلام یکباره قیمت حامل‌ها آماده کرده‌اند."



مجموعه این اظهارات در کنار سخنان روز گذشته مجید ناصری نژاد، عضو کمیسیون انرژی مجلس که گفته بود "سهمیه 60 لیتری مقطعی است"، گمانه ها درمورد احتمال آزادسازی قیمت حامل های سوخت در تعطیلات را بیشتر می کند.

بنا به گزارش تابناک وی گفته است: "سهمیه‌بندی 60 لیتری بنزین با هدف آماده‌سازی مردم برای اجرای قانون هدفمند كردن یارانه‌ها صورت گرفته و مقطعی است".

گفتنی است، محمد رویانیان، رئیس ستاد حمل و نقل سوخت کشور نیز که سه روز قبل از واریز سهمیه 60 لیتری بنزین خبر داد، تاکید کرده بود که: "سهمیه بنزین آذر منافاتی با هدفمندسازی یارانه ها ندارد".

در کنار این تحولات مانور نیروهای بسیجی نیز به مناسبت هفته بسیج در تهران روز جمعه برگزار می شود. بنا به گزارش سپاه نیوز، عزیز جعفری فرمانده سپاه روز گذشته اعلام کرد: "110 هزار بسیجی روز جمعه با فرمانده کل قوا دیدار می کنند".

دیداری که مانور تبلیغاتی چندانی درباره آن صورت نگرفته بوداما هم زمانی آن با خبر سایت سحام نیوز مبنی بر دور جدید تجمع لباس شخصی ها در برابر منزل مهدی کروبی و تهدید میر حسین به برخورد از سوی اژه ای، موجب تفاسیر مختلفی از آن شده است؛ به ویژه آنکه وضعیت هوا نیز "اضطراری" شده، آن هم به گونه ای که به گفته محمد رضا محمودی، معاون استانداری تهران که با مهر گفت وگو کرده "اگر کمیته آلودگی هوا تصمیم بگیرد، هفته آینده نیز تعطیلی ها ادامه خواهد داشت".

تهدید محسنی اژه ای

تهدید محسنی اژه ای

نویسنده کتاب جنجالی "شنود اشباح"، در تازه‌ترین نوشته خود اقدام به افشارگری بی‌سابقه‌ای درباره اسفندیار رحیم‌مشایی، رییس دفتر و محمدرضا رحیمی، معاون اول محمود احمدی‌نژاد کرده است.

نویسنده کتاب جنجالی "شنود اشباح"، در تازه‌ترین نوشته خود اقدام به افشارگری بی‌سابقه‌ای درباره اسفندیار رحیم‌مشایی، رییس دفتر و محمدرضا رحیمی، معاون اول محمود احمدی‌نژاد کرده است.




رضا گلپور که پیش از این به دلیل نوشتن کتاب شنود اشباح مدتی را در بازداشت گذرانده بود، در سال‌های اخیر به دلیل "مواضع انقلابی" مورد حمایت رسانه‌های حکومتی قرارگرفته و اخیرا به برنامه‌های تلویزیونی از جمله "راز" نیز دعوت شده است.



گلپور در این افشاگری که در قالب نامه سرگشاده به مشایی منتشر شده است، مدعی شده در سه جلسه با اسفندیار رحیم مشایی درباره یافته‌های خود از پیشینه امنیتی، سیاسی و عقیدتی وی گفت‌وگو کرده و پس از آنکه مشایی از ادامه این جلسات خودداری کرده، تصمیم به افشاگری گرفته است.



گلپور در این نامه 20 صفحه‌ای ادعاهای زیادی درباره سوابق مشایی در قبل و بعد از انقلاب و همچنین اعضای خانواده وی مطرح و وی را متهم به جرایم سنگینی در واحد اطلاعات سپاه و نیز همکاری با سازمان مجاهدین خلق در سال های ابتدای انقلاب می‌کند.



این چهره امنیتی، در این متن همچنین ادعاهایی درباره واسطه ارتباط مشایی با امام زمان و همچنین فعالیت‌های اقوام و بستگان وی مطرح می‌کند.



به گزارش سایت آفتاب، گلپور در این مطلب همچنین به محمدرضا رحیمی، معاون اول محمود احمدی نژاد و سوابق وی قبل از انقلاب، ادعاهای اخلاقی و بستگان معاون اول رئیس جمهور هم پرداخته و ادعاها و اتهامات بی سابقه ای را به وی نسبت داده است.



شنود اشباح کتابی است که در سال 1381 منتشر شد و رضا گلپور در آن اتهامات زیادی علیه چهره های و احزاب اصلاح طلب مانند آیت الله محمد موسوی خویینی ها و بخصوص سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی مطرح کرد.



بسیاری از تحلیلگران این کتاب را پاسخی به کتاب های افشاگر قتل های زنجیره ای مانند "عالیجناب سرخپوش و عالیجنابان خاکستری" نوشته اکبر گنجی می دانند.



گلپور در سال 1383 اقدام به نگارش قسمت دوم کتاب شنود اشباح کرد اما این کتاب اجازه انتشار نیافت.



اینک نامه وی در شرایطی منتشر شده که محمدرضا رحیمی، معاون اول و اسفندیار رحیم مشایی، رئیس دفتر محمود احمدی نژاد، با فشارهای فزاینده اصولگرایان، نمایندگان مجلس، روحانیون ارشد و مراجع تقلید و حتی برخی چهره های نظامی و امنیتی برای کناره گیری از سمت خود مواجه هستند.



این دو مقام نزدیک به احمدی نژاد به اتهامات مالی و سیاسی متهم شده اند، اما رئیس دولت همواره از آنها دفاع کرده است.







مطالب مهمتری هم هست...



نویسنده کتاب شنود اشباح در بخش اول نامه خود به اسفندیار رحیم مشایی، با اشاره به نقش و جایگاه رحیم مشایی و رحیمی در نزد احمدی نژاد، هدف خود از نوشتن این مطلب را "تکلیف شرعی دفاع از نظام مظلوم جمهوری اسلامی" بیان می کند.



گلپور سپس می نویسد که قصد پرداختن به موضوع مشایی را نداشته اما پس از آنکه "دوست مشترکی" پیغام استهزا آمیز رئیس دفتر احمدی نژاد مبنی بر اینکه "برود زن چهارمش را بگیرد چه به دخالت در سیاست ما" را برای او آورده، تصمیم به انتشار این مطلب گرفته است.



او با قبول چندهمسری خود، رحیم مشایی را نیز متهم به داشتن حداقل دو همسر می کند و می نویسد: "بنده برای تجدید فراش به اذن مثل تویی احتیاج ندارم و ازدواج منقطع و تعدد زوجات را حکم مترقی و مدرن و انسانی اسلامی می دانم و بر خلاف تو که ازدواج با سرکار خانم زیبا الف را که اکنون مادر دختر کوچک توست مخفی می کنی ؛ بنده فریاد میزنم که افتخار میکنم در این لحظه 3 همسر دائم رسمی دارم ودر صورت فراهم بودن شرایط شرعی لحظه ای در تجدید و تداوم این روش الهی تردید نخواهم کرد."



نویسنده کتاب شنود اشباح در عین حال به مشایی هشدار داده: "مطالب مهم تری هم هست که اگر صدایم پس از نشر این مطلب هم به گوش رئیس محترم جمهور نرسید، حجت به انتشار آن خواهم یافت."







مشایی و مجاهدین خلق



او در ادامه سوابق کاری اسفندیار رحیم مشایی پیش و پس از انقلاب 1357 را اینگونه عنوان می کند: "عضو فعال و پیگیر تأسیس تشکیلات انجمن حجتیه در روستاها و شهرستان های استان مازندران؛ مسئول عملیات واحد اطلاعات سپاه مازندران؛ عضو شورای تأمین آذربایجان غربی؛ عضویت در وزارت اطلاعات؛ مسئولیت در فرمانداری کردستان؛ مسئولیت رادیو تهران و رادیو پیام در صدا و سیما؛ مدیر کل اجتماعی وزارت کشور؛ معاونت اجتماعی و فرهنگی شهردار و ریاست سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران؛ معاون و (بدون کمترین سوء ظن ) عقل منفصل آقای احمدی نژاد در دوره اول ریاست جمهوری ( که نامبرده را از جدی ترین اسلام شناسان آگاه معاصرمی داند.)"



وی سپس خواهر رحیم مشایی با نام اشرف و زن دیگری به نام طاهره ذ که به گفته او بعدها همسر وی شد را به داشتن "روابط تشکیلاتی" با زنی به نام جعفری متهم می کند اما توضیح نمی دهد که حوزه فعالیت خانم جعفری چه بوده است.



گلپور در ادامه با نام بردن از برادران و اعضای خانواده رحیم مشایی، یکی از آنها به نام هوشنگ را به عضویت در سازمان مجاهدین خلق پس از انقلاب متهم می کند و می افزاید که وی طی یک عملیات مسلحانه در اردیبهشت سال 1360 همراه با 10 نفر دیگر، اقدام به تیراندازی و سرقت بعضی از بانک های مسلحانه در رامسر کرده که این عملیات به زخمی شدن یکی از نیروهای سپاه منجر شده است.



نویسنده می نویسد که "تحت فشار دخالت مستقیم" مشایی، هیچکدام از افراد این تیم دستگیر نمی شوند.



وی همچنین اضافه می کند که برادر مشایی نیز پس از مدتی با "مرگ مشکوکی" از دنیا می رود و امکان پیگیری پرونده از بین می رود.



نویسنده نامه در ادامه رحیم مشایی را متهم به لو دادن اخبار عملیات محرمانه سپاه به مجاهدین خلق و "اعدام انقلابی بدون توجیه قانونی" اعضای مجاهدین می کند و مدعی می شود پرونده این اقدامات تا اوایل دهه 70 در سازمان قضایی نیروهای مسلح باز بوده است.



گلپور در این خصوص توضیح می دهد که: "جایگاه امنیتی نامبرده (مشایی)، اِعمال نفوذ ها، مُحارب بودن مقتولان، عدم دسترسی به برخی شهود در گذر زمان و از همه مهم تر تهدیدها و تطمیع های مختلف و شبکه اش تا کنون او را در مسیر پاسخگویی به اتهام آمریت در چندین فقره قتل نفس عمد، روئین تن نموده است."



به نوشته این چهره امنیتی: "جالب اینجاست که غالب قربانیان شهودِ کلیدی درباره عناصر نفوذی گروهک ها در سپاه شهودِ کلیدی اثبات نقش مستقیم و سوابق اعضای خانواده (نَسَبی و یا حتی بعداً سَبَبی ) اسفندیار در به شهادت رساندن پاسداران و بسیجیان منطقه بوده اند."



گلپور در توضیح بیشتر می گوید: "اسفندیار بدون حکم دادستانی 6 نفر منافق دیگرتحت امر برادرش راکه دستگیر شده بودند توسط همان چهار نفر پاسدار، بدون محاکم قضایی و به عنوان خونخواهی شهدای پایگاه بسیج اعدام نموده وسپس با تهدید به افشا، آنها را مجبور به سکوت پیرامون برادرش می نماید. حمله به پایگاه بسیج، دو شاهد جدی نیز داشت. با تلاش شرم آور و غیر قابل توجیه اسفندیار، کورش ابتدا به حبس ابد و سپس با اعلام تواب شدن به سه سال حبس محکوم گردید."







آشنایی با همسر



نویسنده کتاب شنود اشباح درباره نحوه آشنایی رحیم مشایی با همسرش می نویسد: "بازجویی از متهمه ای به نام طاهره ذ. از تنکابن که در جریان عملیات مسلحانه بر علیه سپاه در خانه تیمی دستگیر شده بود و حین دستگیری اقدام به خوردن سیانور نموده (ولی با هوشیاری واحد عمل کننده سپاه از هلاکت نجات یافته بود) با اصرار اسفندیار در اختیار او قرار گرفت."



وی می افزاید: "اسفندیار در جریان بازجویی از خانم فوق الذکر (که چندین فقره سابق محاربه داشته و حکم تعزیر در مورد او صادر شده بود )، وظاهراً جهت اخذ معلومات عملیاتی اش به او علاقمند شده و بعدها با او ازدواج می کند در حال حاضر همسر رسمی اول او (مادرِ پسرش رضا و مادر زنِ پسر آقای احمدی نژاد) است."



گلپور نام همسر دوم رحیم مشایی را زیبا الف عنوان می کند و می گوید که مشایی از او دارای یک فرزند دختر است.







مشایی و امام زمان



نویسنده کتاب شنود اشباح در ادامه نامه خود، اصلی ترین دلیل آنچه آن را "توهم ارتباط با امام زمان" توسط مشایی عنوان می کند، فردی به نام قدرت الله لطیفی نسب که او را از اعضای تولیت مسجد جمکران معرفی می کند و فرزندش مرتضی، می داند.



وی می نویسد: "در سال 1375 همین آقای مدعی یعنی قدرت الله لطیفی با خودروی کاظم کیاپاشا (که حالت جانشین او را داشته) از جمکران تا منزل اسفندیار( در منطق فرمانیه تهران )آمد و بیش از دو ساعتی میهمان او بودتا به آنها بشارت هایی از آینده بدهد."



گلپور در ادامه کیاپاشا را از نزدیکان رحیم مشایی و مشاور رسمی او در شهرداری تهران و سازمان ایرانگردی و جهانگردی معرفی می کند و می افزاید: "اسفندیار و همراهانش برای استقبال از لطیفی در ابتدای کوچه منتظر بوده و پس از پیاده شدن نامبرده به حالت سجده خم شد تا پای اورا ببوسد."



وی با بیان اینکه تا قبل از آن تاریخ دیدارها در دفتر لطیفی در جمکران بود و آمدن حضرتش به منزل اسفندیار نشان از عنایت ویژه آقا به اسفندیار و احمدی نژاد بوده است، می نویسد: "حدود نیم ساعت اول صحبت های لطیفی با گریه های شدید و حالتهای غشگون اسفندیار و همسرش و برادرزاده اش آرش کوشا همراه بوده است.



به گفته او، "اسفندیار به لطیفی توضیح داد که خودش مرغ های زنده را از رامسر آورده خودش ذبح کرده و همسرش آنها را پَر کنده و پخته است تا شام آماده بشود."



نویسنده کتاب شنود اشباح می نویسد که پس از درگذشت لطیفی، احمدی نژاد و مشایی با تعطیل نمودن تمام کارهای خود در مراسم تشییع جنازه او در حسینی بیت الرقیه در خیابان پنجم نیروی هوایی 29 مرداد 1386 شرکت کردند و سنگ تمام گذاشتند.



وی در پایان مطلب افشاگرانه خود درباره مشایی و پیش از پرداختن به موضوع محمدرضا رحیمی با طرح این پرسش که "به راستی سر ارادت احمدی نژاد به او چیست؟" می افزاید: "اگر بپذیریم که احمدی نژاد با باور ارتباط مشایی با امام زمان درحلقه مراد و مریدی قرار گرفته است باید برای این سؤالات پاسخ یافت که کی، چگونه، توسط چه کسی و با چه هدفی؟"







رحیمی، ضد انقلاب و پادگان آریامهری



نامه افشاگرانه رضا گلپور تنها به اسفندیار رحیم مشایی اختصاص ندارد؛ او در این نامه به محمدرضا رحیمی معاون اول محمود احمدی نژاد هم پرداخته است.



گلپور در نوشته خود، رحیمی را فردی بدون سوابق انقلابی معرفی کرده و افزوده او حتی در مواقعی مانند دستور آیت الله خمینی برای تخلیه پادگان ها، تا روز آخر "در پادگان آریامهری انجام وظیفه کرده است."



وی با بیان اینکه رحیمی در "اوایل انقلاب به جهت داشتن لیسانس حقوق و نفوذ به جمع تیپ های مذهبی و حزب اللهی، خود را به عنوان چهره ای مذهبی جا زده" می نویسد: "در مجلس با نزدیک شدن به کانون های نفوذ و قدرت از قبیل آقای هاشمی و ناطق نوری در جایگاه ریاست مجلس و با شعار کاهش تنش در منطقه با گرفتن امان نامه های متعدد برای افراد مؤثر در گروهک های ضدانقلاب در بین آنها نیز اسم و رسمی دست و پا کرد."



نویسنده کتاب شنود اشباح در ادامه اقوام معاون اول احمدی نژاد را "ضدانقلاب" و "عضو گروهک های ملحد" می خواند و می افزاید: "شاهکار رحیمی انجام پروژه انتقال جسد شیخ هادی فراری بود که پس از شهید کردن دهها نفر از مردم بی گناه قروه و تعدادی از رزمندگان سنندج به عراق گریخته و در تمام مدت دفاع مقدس از رادیو عراق علیه امام و نظام، لجن پراکنی می کرد و مردم کردستان را تحریک به اغتشاش می نمود و پس از پایان جنگ از ترس مکافات عمل به انگلستان رفته و همچنان به جنگ روانی ناجوانمردانه اش ادامه می داد تا هلاک شد. رحیمی فرزندان آن ملعون را به احترام و اعتزاز به کشور بازگردانده و آنها در جای جای کردستان به نفع رحیمی تبلیغ کرده او را خادم راستین خلق کُرد معرفی می کردند."







رحیمی و افیون



گلپور همچنین به صراحت رحیمی را یک فرد "افیونی" معرفی می کند که با تعداد زیادی از اشخاص دارای مفاسد اقتصادی و اخلاقی ارتباط داشته و به آنها کمک کرده است.



به جز رحیم مشایی و رحیمی که تا لحظه تنظیم گزارش واکنشی به نوشته رضا گلپور نشان نداده اند، نهادهای رسمی امنیتی یا دولتی نیز در این باره سکوت اختیار کرده اند.

علیه موسوی کودتا شد تا این مدینه بهم نریزد!

علیه موسوی کودتا شد تا این مدینه بهم نریزد!


مدینه فاضله آقای خامنه ای



عبدالله شهبازی، محقق تاریخ معاصر ایران، در یک مقاله مشروح که پاسخی است به یکی از منتقدان خویش در استان فارس، از جمله نوشت:



من وکیل مدافع جناح «اصلاح‌طلب» نیستم ولی یقین دارم که «عدالت‌خواهی گزینشی نیست». بنابراین، نمی‌توانم بپذیرم که قبل از دولت نهم (آقای احمدی‌نژاد) سراسر «قانون‌گریزی» بود و امروز همه چیز بر مدار «مبارزه با فساد» و «عدالت‌خواهی» می‌چرخد. در بسیاری از استان‌های کشور کانون‌های مافیایی با فراغ‌بال، بدون نظارت کافی، به چپاول ادامه می‌دهند و می‌کوشند، حتی با بهره‌برداری از تعارضات سیاسی جاری، جیب خود را به سرعت پر کنند. توجه کنید به گزارش سازمان بازرسی کل کشور درباره رشد مفاسد در پنج سال اخیر که بی‌سابقه است، به دلیل افزایش درآمدهای نفتی و هزینه کردن‌های بدون نظارت و واردات بی‌رویه و شگفت‌انگیز.



در این دوره پنج ساله بیش از چهار صد میلیارد دلار درآمد نفت و گاز نصیب ایران شد که در طول تاریخ ایران، از زمان انعقاد قرارداد دارسی در دوره مظفرالدین شاه (1901 میلادی) تا آغاز دولت آقای احمدی‌نژاد، بی‌سابقه بوده است. و در همین دوره شاهد واردات عظیم بوده‌ایم و حتی واردات اقلامی عجیب و غریب مانند گردو و گوسفند از چین و بز از گرجستان و ارمنستان و، با عرض پوزش، واردات پرده بکارت یک بار مصرف از چین [+] و نیز گسترش بی‌سابقه و مشکوک انواع مواد مخدر نوظهور و مرگبار و جایگزینی آن با مواد مخدر سنتی همچون تریاک.

بی سر و صدا

بی سر و صدا


فتیله غنی سازی، پائین کشیده شد!





جمهوری اسلامی برای آغاز گفتگو بر سر برنامه غنی سازی اتمی و یافتن راه حلی برای متوقف ساختن تحریم های جهانی، یک فرصت 4 هفته ای از گروه 1+5 درخواست کرد. گفته می شود با این درخواست موافقت شده، به این شرط که مقدمات عملی گفتگو- یعنی توقف غنی سازی- در ایران فراهم شود. در اینصورت، در نخستین هفته سال آینده میلادی گفتگوها رسما آغاز می شود.



خبرگزاری " آسوشیتدپرس" روزگذشته (سه شنبه) به نقل از دیپلمات های ایرانی اعلام کرد که عملیات غنی سازی اورانیوم در ایران بدلیل مشکلات فنی بصورت موقت متوقف شده و دست کم هزار سانتریفیوژ از چرخه کار خارج شده است.



با آن که این خبرگزاری دلیل این توقف را از جمله ویروس رایانه ای "استاکس نت" در سیستم رایانه های صنعتی ایران اعلام کرده، اما این گمان نیز قوی است که شایعات مربوط به این امر را خود حکومت پخش کرده باشد تا دلیل واقعی توقف غنی سازی را تا پایان مذاکرات ماه ژانویه سال آینده اعلام نکند.

صحبت های غیر علنی "نقدی" در مجلس

صحبت های غیر علنی "نقدی" در مجلس

مراجع، از نظامی ها

بیشتر از سبزها می ترسند!







سردار شکنجه "نقدی" روز گذشته، پس از بازگشت از سفر قم، در مجلس حاضر شده و سخنرانی کرد. این حضور دو چهره داشت. یک چهره علنی که همان سخنرانی نقدی از پشت تریبون مجلس بود و در آن خواهان بودجه بیشتر برای بسیج شد، و یک چهره غیر علنی که مربوط به صحبت های او در جمع معدودی از نمایندگان مجلس که حامی و مجری کودتای 22 خرداد و گرداننده بازداشتگاه کهریزک بوده اند و در بازجوئی ها و شکنجه های پس از کودتا در زندان ها و بازداشتگاه های نقش داشته اند بوده است. از این دیدار و گفتگوی دوستانه، روز گذشته اخباری به خارج از مجلس درز کرد که دانستی است.



نقدی با مسخره کردن برخی روحانیونی که با آنها در سفر به قم دیدار کرده بود، آنها را تعدادی پیروپاتال ترسو ارزیابی کرده که با یک "فوت" می روند توی سوراخشان!



وی نقل قولی را به تمسخر از یکی از مراجع نقل می کند که برخی ها که در آن جمع خودی ها حضور داشته اند به نقدی می گویند، این حرف جدی است و باید به مقام رهبری گزارش شود و نقدی می گوید اتفاقا به خود مقام رهبری هم در سفر به قم تقریبا همین را گفته اند اما با من بی رودربایستی تر گفتند. نقدی گفته است:



به آقای ... گفتم این سبزها ضد امام زمان اند. فیلم سخنرانی گنجی را گذاشتم جلویش. ایشان گفت قبلا دیده ام. (ظاهرا در سفر خامنه ای به قم یک سی دی مونتاز شده با ترکیبی از سخنرانی گنجی و برخی اعترافات زیر شکنجه زندانیان کودتا را دراختیار مراجع گذاشته شده بود.)



گفتم، پس قبول دارید که اینها امام زمان را قبول ندارند؟ نمی ترسید از اینها؟



ایشان گفت: از شماها بیشتر باید ترسید!



گفتم: اشاره شما به من است؟



ایشان گفت: رضاخان هم، وقتی پدر روحانیت را در آورد همین لباس تنش بود. این نظر خیلی از آقایانی است که من در قم با آنها دیدار دارم و حتی میدانم که همین برداشت را به آقای خامنه ای هم که به قم آمده بود منتقل کردند. ما ترس جانمان را نداریم، اما اگر بنا به ترس جان باشد، باید از شما ترسید! در همین دوران با مراجع در این شهر چه کردید؟ حریم مراجع را شکستید، به بیوت مراجع حمله کردید، قصد جان مراجع را کردید.

از پرسش و پاسخ رئیس قوه قضائیه

از پرسش و پاسخ رئیس قوه قضائیه


بخش های امنیتی نظام

مخالف بررسی پرونده حمله به کوی هستند!







همزمان با اختلافات و تقابل های قوه مقننه (مجلس) با قوه مجریه (دولت) که در شماره روز گذشته پیک نت اخبار مربوط به آن منتشر شد، گوشه ای از تقابل قوه قضائیه با دولت نیز روز گذشته از زبان رئیس قوه قضائیه بیرون آمد. آن اوج اقتدار سیاسی و ادعای پایان حاکمیت دوگانه را که علی خامنه ای در سفر به قم و در دیدار با دانشجویان و طلاب بسیجی مطرح کرده را در اخبار دیروز پیک نت و اخبار امروز دنبال کنید. بویژه در سخنرانی روز گذشته رئیس قوه قضائیه که با صراحت می گوید نیروهای امنیتی وزارت اطلاعات و سپاه برای شناسائی آنها که به کوی دانشگاه حمله کردند به قوه قضائیه کمک نکردند. در واقع، چاقو، دسته اش را نبرید. کسانی که حمله کردند چگونه خودشان برای کشف خودشان همکاری کنند؟



رئیس قوه قضائیه آیت الله جوان "صادق لاریجانی" در همایش پیام ماندگار که به مناسبت سالروز تاسیس بسیج دانشجویی در دانشگاه تهران برگزار شد، در پاسخ به سئوال نمایندگان بسیج دانشجویی در سه محور مفاسد اقتصادی، اطاله دادرسی و پرونده کوی دانشگاه گفت:



در رابطه با پرونده کوی دانشگاه نزدیک به ۳۰ نفر احضار شده اند، کیفر خواست آنها نیز صادر شده است. در پرونده حمله به کوی دانشگاه، نیروهای امنیتی هیچ کمکی به دستگاه قضائی نکردند. ما تنها بر اساس اطلاعاتی که از سایر دستگاههای دیگر رسید بر روی این پرونده کار می کنیم.

حکم یک دادگاه آمریکا :

حکم یک دادگاه آمریکا :


ایران محکوم به پرداخت جریمه 44 میليون دلاری به شرکت دارویی مک کسون شد

مردمکmardomak.org : براساس حکم یک قاضی فدرال دادگاه آمریکا ایران باید به شرکت دارویی مک کسون، 44 میلیون دلار جریمه بپردازد.



ریچارد لئون، قاضی بخش دادگاه واشنگتن دی‌سی در این حکم اعلام کرد که جمهوری اسلامی ایران زمانی که کنترل شرکت محصولات پاک را در دست گرفت و سود سهام این محصولات را از شرکت مک کسون گرفت، قوانین خود و قوانین بین‌المللی را نقض کرد.



شرکت مک کسون برسر منافع مالی خود در شرکت محصولات پاک، علیه ایران اقامه دعوا کرده بود.



مک کسون، بزرگ‌ترین شرکت تولید و پخش وسایل پزشکی، سیستم‌های بهداشتی، فن‌آوری بهداشت، خدمات بهداشتی و محصولات دارویی در آمریکا است. دفتر مرکزی این شرکت در سانفرانسیسکو در ایالت کالیفرنیا قرار دارد.



براساس گزارش بلومبرگ، ایران و شرکت مک کسون از سال 1982 برسر شرکت محصولات پاک اختلاف داشته‌اند.



بلومبرگ افزود که طبق اسناد و مدارکی که در این دادگاه ارائه داده است شرکت محصولات پاک در سال 1960 (برابر با 1339 شمسی) به‌وسیله مک کسون و یک گروه از سرمایه‌گذاران ایرانی دایر شد.



پس از انقلاب اسلامی ایران در سال 1979 مک کسون از ایران شکایت کرد با این ادعا که ایران به‌طور غیرقانونی سود سهام شرکت محصولات پاک را در اختیار خود گرفته است و 31 درصد از سود شرکت پاک را به شخص سوم واگذار کرده است.



اقامه دعوای مک کسون علیه ایران از سال 1982 شروع شده بود و پس از 28 سال دادگاه به نفع این شرکت آمریکایی و جریمه ایران رای داد.



قاضی لئون که از سال 2002 این پرونده را در اختیار گرفته، گفته است که مک کسون به موجب قوانین ایران و قوانین بین‌المللی گمرک حق اقامه دعوا علیه ایران را داشته است.



این در شرایطی است که در جریان بررسی این پرونده در سال 2001 در آمریکا مشاور حقوقی وزارت امور خارجه آمریکا اعلام کرد که به موجب «پیمان حسن تفاهم میان ایران و آمریکا» مصوب سال 1955 ، شرکت مک کسون دلایل حقوقی برای اقامه دعوا علیه ایران ندارد.



هم‌زمان با اعلام حکم دادگاه علیه ایران، توماس کورکوران، وکیل ایران در این پرونده گفته است که از درخواست موکل خود برای تجدیدنظر در این حکم جریمه خبر ندارد.



آقای کورکوران درعین حال تاکید کرده است: ما فرجام خواهی خواهیم کرد زیرا به نظر می‌رسد که ایران درحال حاضر به هیچ مدرکی دسترسی ندارد.



مارک براوین، وکیل شرکت مک کسون هم گفته است که درحال حاضر نمی‌تواند درمورد حکم دادگاه اظهارنظر کند زیرا موکل او یعنی شرکت مک کسون هنوز از این حکم خبر ندارد.

سیمای ج. اسلامی نعل وارونه می زند

سیمای ج. اسلامی نعل وارونه می زند


افکار عمومی جهان

علیه ایران بسیج می شود





سیمای جمهوری اسلامی، از ابتدای هفته ای که در آن هستیم، فیلم های مونتاژ شده ای را از خیابان های شهرهای بزرگ آلمان و فرانسه پخش می کند و خود تفسیرهائی برآن می افزاید که بموجب آن در این دو کشور مردم آماده شورش اند. دراین فیلم ها، گروه های پلیس و کماندو، با ماشین های ویژه در خیابان ها و محلات مستقراند.



این فیلم ها نیز بخشی از دروغ پردازی ها و فریبکاری های سیمای جمهوری اسلامی با هدف گمراه ساختن افکار عمومی است. با این فیلم ها می خواهند بگویند که اعتراض و سرکوب فقط در جمهوری اسلامی جریان ندارد، بلکه در کشورهای بزرگ اروپائی هم وضع به همینگونه است و این کشورها بحران اقتصادی کار را به آستانه شورش مردم کشانده است. درحالیکه این استقرار پلیس در برخی مراکز و خیابان های حساس و پر رفت و آمد بدنبال اخباری است که در هفته گذشته بعنوان اخبار تروریستی در اروپا پخش شده و بموجب آنها، اف بی آی امریکا کشف کرده که تروریست ها قصد چند عمل انفجاری بزرگ در آلمان و فرانسه و اسپانیا را دارند و برای نمونه، در آلمان قصد انفجار رایشتاک (پارلمان آلمان) را دارند. و یا یک بسته انفجاری در فرودگاه مونیخ آلمان کشف شده که به قسمت بار هواپیما تحویل داده بوده اما مشخص نیست صاحب آن چه کسی بوده است. در تمام برنامه ها و گزارش هائی که پیرامون این اخبار و اطلاعات در اروپا پخش می شود، انگشت اتهام متوجه دو نقطه است: القاعده و جمهوری اسلامی.



دراین میان دو حادثه دیگر نیز کفه اتهام را علیه جمهوری اسلامی سنگین تر کرده است. کشف مقادیری سلاح ساخت ایران در ساحل نیجریه و سپس کشف 130 کیلو هروئین ناب و صاف که آن نیز از ایران و در میان محموله های صادراتی ایران جاسازی شده و در بندر نیجریه کشف شده است. هر دو پرونده هروئین و سلاح های کشف شده را به مراجع بین المللی در سازمان ملل ارجاع داده اند. سیمای جمهوری اسلامی لام تا کام در باره این نکات و این اخبار و اطلاعات چیزی به مردم نمی گوید. نمی گوید که بخش عمده نمایش مقابله پلیسی و نظامی با تروریسم در خیابان های کشورهای اروپائی، همراه است با تبلیغات خطرناکی که بموجب آنها جمهوری اسلامی کانون تروریسم جهانی است. این جمهوری اسلامی است که اسلحه برای کشورها قاچاق می کند و جنگ و ترور سازمان میدهد، این جمهوری اسلامی است که رقیب مافیای مواد مخدر شده. سرانجام تمام این تبلیغات نیز چیزی نیست جز آماده سازی بازهم بیشتر افکار عمومی جهان برای نابود کننده ترین حملات نظامی به کشور ما!







سیمای جمهوری اسلامی، از ابتدای هفته ای که در آن هستیم، فیلم های مونتاژ شده ای را از خیابان های شهرهای بزرگ آلمان و فرانسه پخش می کند و خود تفسیرهائی برآن می افزاید که بموجب آن در این دو کشور مردم آماده شورش اند. دراین فیلم ها، گروه های پلیس و کماندو، با ماشین های ویژه در خیابان ها و محلات مستقراند.



این فیلم ها نیز بخشی از دروغ پردازی ها و فریبکاری های سیمای جمهوری اسلامی با هدف گمراه ساختن افکار عمومی است. با این فیلم ها می خواهند بگویند که اعتراض و سرکوب فقط در جمهوری اسلامی جریان ندارد، بلکه در کشورهای بزرگ اروپائی هم وضع به همینگونه است و این کشورها بحران اقتصادی کار را به آستانه شورش مردم کشانده است.



این که در اروپا و امریکا بحران اقتصادی حاکم است، جای تردید نیست و اتفاقا این بحران ناشی از آن برنامه های اقتصادی است که تازه حاکمیت کودتا یادش افتاده که نسخه نجات اقتصادی جمهوری اسلامی همین است. یعنی قطع یارانه ها، خصوصی سازی همه جانبه، چوب حراج زدن به اقتصاد ملی، پایان طرح درمان دولتی و استقرار بیمه های خصوصی، کاهش نیروی کار در واحدهای تولیدی، کاهش حقوق بازنشستگان و افزایش سن بازنشستگی و...



در کشورهای اروپائی، زیر فشار سیستم اقتصادی اروپای شرقی در سالهای پیش از فروپاشی دیوار برلین و سقوط اتحاد شوروی به همه آنچه که در بالا به آنها اشاره شد تن داده بودند و حالا طی 20 سال گذشته گام به گام این دستآوردهای مردم را از آنها پس گرفته اند. دولت کودتائی ایران، دراین جاده گام گذاشته است.



این آن بحرانی است که در اروپا جریان دارد. از یک طرف بحران حاکمیت پول و بورس و سود، از طرف دیگر مقاومت مردم در برابر دولت هائی که دستآوردهای مورد اشاره در بالا را به سود بانگ ها و سرمایه داری مونوپل و بورس ها مصادره کرده اند.



سیمای جمهوری اسلامی کوچکترین اشاره ای به این واقعیات نمی کند، بلکه از نمایش فیلم های مورد اشاره دربالا، خیال بهره برداری سیاسی دارد و می خواهد بگوید فقط در جمهوری اسلامی حقوق انسانی نقض نمی شود و مردم سرکوب نمی شوند، بلکه در اروپا هم وضع به همینگونه است.



اما، آن فیلم هائی که به نمایش گذاشته می شود چیست؟



این فیلم ها که استقرار پلیس را در خیابان ها و شهرها نشان میدهد، بخشی اغراق و مونتاژ کاری است و بخشی واقعیت. مونتاژ کاری با همان هدف توجیه سرکوب مردم در ایران صورت می گیرد. و اما بخش واقعی آن.



این بخش مربوط به اخباری است که در هفته گذشته بعنوان اخبار تروریستی در اروپا پخش شده و بموجب آنها، اف بی آی امریکا کشف کرده که تروریست ها قصد چند عمل انفجاری بزرگ در آلمان و فرانسه و اسپانیا را دارند و برای نمونه، در آلمان قصد انفجار رایشتاک (پارلمان آلمان) را دارند. و یا یک بسته انفجاری در فرودگاه مونیخ آلمان کشف شده که به قسمت بار هواپیما تحویل داده بوده اما مشخص نیست صاحب آن چه کسی بوده است.



در تمام برنامه ها و گزارش هائی که پیرامون این اخبار و اطلاعات در اروپا پخش می شود، انگشت اتهام متوجه دو نقطه است: القاعده و جمهوری اسلامی.



دراین میان دو حادثه دیگر نیز کفه اتهام را علیه جمهوری اسلامی سنگین تر کرده است. نخست کشف مقادیری سلاح ساخت ایران در ساحل نیجریه و سپس کشف 130 کیلو هروئین ناب و صاف که آن نیز از ایران و در میان محموله های صادراتی ایران جاسازی شده و در بندر نیجریه کشف شد.



تاکنون گفته شده که سلاح ها، پس از سفر اخیر احمدی نژاد به گامبیا، به قصد این کشور ارسال شده است. یعنی نفت روی آتش اختلافات قدیمی این کشور با نیجریه و سنگال. با کشف اسلحه های ارسالی، گامبیا وحشت زده از واکنش های منطقه ای و حتی جهانی فورا روابط خود را با ایران بکلی قطع کرد. گامبیا کشوری است که وسیع ترین مرز را با سنگال دارد و اختلافات تاریخی بین گامبیا و سنگال وجود دارد. حالا با کشف این سلاح ها، طبیعی است که روابط با سنگال نیز دستخوش تغییرات جدی شود. فعلا نیجریه شمشیر را علیه جمهوری اسلامی از رو بسته و هر دو پرونده هروئین و سلاح های کشف شده را به مراجع بین المللی در سازمان ملل ارجاع داد.



سیمای جمهوری اسلامی لام تا کام در باره این نکات و این اخبار و اطلاعات چیزی به مردم نمی گوید و نمی گوید که بخش عمده نمایش مقابله پلیسی و نظامی با تروریسم در خیابان های کشورهای اروپائی، همراه است با تبلیغات خطرناکی که بموجب آنها جمهوری اسلامی کانون تروریسم جهانی است و سرانجام تمام این تبلیغات نیز چیزی نیست جز آماده سازی بازهم بیشتر افکار عمومی برای نابود کننده ترین حملات نظامی به کشور ما!