Wednesday, June 22, 2011

کارشناسان روسی برنامه اتمی ايران جزو کشته شدگان در سقوط هواپيما بودند

کارشناسان روسی برنامه اتمی ايران جزو کشته شدگان در سقوط هواپيما بودند






صدای آمریکا : هاآرتض زير عنوان "کارشناسان اتمی که در سقوط هواپيمای روسی کشته شدند به طراحی تاسيسات اتمی ايران کمک می کردند" می نويسد منابع امنيتی در روسيه روز پنجشنبه گفتند پنج کارشناس اتمی که در سقوط يک هواپيما در شمال روسيه در اوايل هفته کشته شدند به طراحی تاسيسات اتمی ايران کمک کرده بودند.



اين پنج کارشناس روس جزو ۴۴ نفر مسافرانی بودند که روز دوشنبه در جريان درهم شکستن و آتش گرفتن حين فرود يک هواپيمای توپولوف ۱۳۴در فرودگاه شهر شمالی پتروزاودسک کشته شدند.



سرگئی ريژوف، گنادی بنی کو، و نيکلا ترونوف، طراحان ارشد، و آندره تروپينوف، رئيس کارشناسان امور فناوری اتمی روسيه در سايت بوشهر کار می کردند، که مقاطعه عمليات ساختمانی آن از شرکت آلمانی زيمنس به روس ها واگذار شده بود.



مقامات مرگ اين کارشناسان را ضربه ای بزرگ برای صنايع اتمی روسيه توصيف می کنند.

تکميل عمليات ساختمانی نيروگاه بوشهر و اطمينان از ايمنی آن در مقابل زلزله بخشی از وظايف محول به اين کارشناسان بود.



به گفته منابع امنيتی گرچه پيش از اين دانشمندان اتمی ايرانی در تصادفاتی توجيه نشده، و يا در سقوط هواپيما کشته شده اند، زمينه ای رسمی و حاکی از سوء ظن در مورد سقوط اين هواپيما وجود ندارد، و تحقيقات راجع به علل سقوط آن در چارچوب خطای انسانی و نقص فنی انجام می گيرد.

عامل اصلی یک بسیجی بوده


عامل اصلی یک بسیجی بوده

تجاوز 50 مرد به یک زن در کاشمر





هر روز از گوشه و کنار اخبار جدیدی از تجاوزهای گروهی فاش می شود. همه گزارش ها از چشمپوشی و همدستی نیروهای انتظامی و مقام های قضایی با متجاوزان حکایت دارد چنانکه تعقیب "تجاوز" را که یک جرم عمومی است به شکایت شاکی خصوصی موکول کرده و بعد هم خود شاکی را زندانی می کنند. آخرین مورد فاش شده این تجاوزها مربوط به شهر کاشمر است که عامل آن یک بسیجی است.



سایت آفتاب نوشت: در پنجم اردیبهشت امسال زنی به نام "م.ق" با طرح شکایتی در دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان کاشمر از حادثه هولناکی خبر داده که در آن به حمله 50 مرد به وی در روستای قوژد اشاره شده است. حادثه دوم اردیبهشت ماه امسال یعنی یک ماه و نیم پیش در یک زمین کشاورزی و با تهدید چاقو و کتک کاری رخ داده و سپس عوامل آن اقدام به ربودن زن و فرار از منطقه کرده اند.

ضابط ویژه قضایی این پرونده گفته اند: بنده پس از مطلع شدن از این فاجعه از طریق مردم منطقه، موضوع را به مدیریت اطلاعات سپاه ناحیه کاشمر رساندم. زمانی که به روستا رسیدم با پلیس 110 تماس گرفته و با آنها به سمت محل حادثه رفتیم که مردم روستا گزارش دادند که اراذل و اوباش زن مورد نظر را با خود به محل دیگری برده اند. مراتب را به دادستان کاشمر رساندم که وی دستور داد اقدامی لازم نیست و در صورتی که این زن در روزهای آینده شکایت کرد موضوع را پیگیری می کنیم. به همین دلیل پلیس 110 محل فاجعه را ترک کرد ولی ما بی تفاوت از کنار آن رد نشدیم و پس از شناسایی راننده خودرویی که این زن را از محل جنایت برده بود، با آنها صحبت کردیم که حاضر به همکاری شدند و در نهایت این زن را در بیمارستان پیدا کردیم. با تلاش ما این زن توانست مراتب شکایت را همان شب به نیروی انتظامی برساند. این زن عنوان کرد که از همه افراد شکایت دارم و خواهان مجازات آنها هستم. ولی بنده را بدلیل پیگیری این پرونده تاکنون چند بار به کلانتری و دادسرا احضار کرده و مورد بازجویی قرار گرفته ام و حتی به من دستبند زده شد.





بقول ورق بازها: هر دو یکدیگر را زنده گرفته اند!

بقول ورق بازها: هر دو یکدیگر را زنده گرفته اند!


خامنه‌‌ای و احمدی نژاد سوار

بر الا کلنگی که تکان نمی‌خورد





هیچکس بهتر از علی خامنه‌‌ای و احمدی نژاد نمی‌داند که "الا کلنگی" که در یک سر آن رهبر نشسته و در سر دیگرش احمدی نژاد، بالا و پائین شدنی نیست. نه رهبر پا به زمین می‌کوبد که بالاتر برود و نه احمدی نژاد. هر دو می‌دانند که هر نوع حرکتی دراین الا کلنگ به سود برنده اصلی، یعنی موسوی تمام می‌شود. هر دو منتظر حوادث و فرصت اند، اما نه حادثه‌‌ای به سود یکی از آنها روی میدهد و نه فرصتی برای یکی از آنها فراهم می‌شود. نه سخنان و تهدیدهای طرفداران ولایت، احمدی نژاد را می‌ترساند و نه پافشاری احمدی نژاد بر ادامه وضع موجود و عبور از وضعیت کنونی با چراغ خاموش می‌تواند با واکنش قطعی علی خامنه‌‌ای روبرو شود. احمدی نژاد خوب میداند که "تف سربالا"ئی است که اگر از دهان رهبر خارج شود به صورت خود او بر میگردد و رهبر نیز میداند این اره دو سر را نه می‌تواند از گلو پائین بدهد و نه بیرون بکشد، زیرا بهرحال می‌بُرد! بذری که علی خامنه‌‌ای شش سال تمام با حمایت بی وقفه از احمدی نژاد و با بی بصیرتی کامل آن را پاشید، حالا تازه محصول داده و آن که می‌خواهد آن را "درو" کند احمدی نژاد است. توصیه‌ها ونگرانی‌های‌هاشمی رفسنجانی تازه در میان طیف‌های گوناگون حاکمیت گل کرده است و فرماندهان ولایتمدار و سرکوبگر و کم درایتی که با اشاره و موافقت رهبر، به حمایت از احمدی نژاد و کودتاچی‌ها مرتکب هر توطئه و جنایتی در خیابان و زندان‌ها شدند، در برج دیده بانی بیت رهبری‌هاج و واج مانده و کاسه چه کنیم بدست گرفته‌اند. گاه ذوالنور و گاه سعیدی در سپاه و گاه شیخ محمد یزدی رئیس حوزه قم و سید احمد خاتمی که باطنش زشت‌‌تر از چهره اش است به همراه احمد جنتی، مانند گربه نر که در تله می‌افتد "پوفی" می‌کنند، اما نه بیشتر. آنها نیز می‌ترسند احمدی نژاد را "تف" کنند و به ریششان باز گردد. سرلشگر سنگنین وزن "فیروزآبادی" نیز که شال قهرمانی از دست احمدی نژاد گرفته – یعنی شال را داده دست احمدی نژاد به گردن وی بیاندازد- حتی حال و جرات "پوف" کردن هم ندارد.



آقا فرموده وقت کشی کنید تا دو سالش بقول افغان‌ها "پوره" شود. یعنی طی شود. دست و پایش را ببندید که به سفرهای انقلابی نرود و مجلس هم تا انتخابات مجلس نیمه جان نگهش دارد. اما، آن که شش سال همه مملکت را به شکم فرماندهان سپاه ریخته و آنها را نمک گیر کرده نیز میداند که زمان به نفع اوست. هر چه زمان جلوتر می‌رود بحران عمیق‌‌تر و مردم ناراضی‌‌تر می‌شوند و کافی است احمدی نژاد سکوت کند و مظلوم نمائی تا همه نفرت و خشم مردم از دارو دسته حاکم یک کاسه شده و بریزد بر سر "آقا" و شعار مرگ بر دیکتاتور برسد به شعار "مرگ بر خامنه ای".







سخنان محمد یزدی و ذوالنور: آقا گفته دهانتان را ببندید

سخنان محمد یزدی و ذوالنور: آقا گفته دهانتان را ببندید


فضای جامعه به نفع

موسوی، هاشمی و کروبی است





شیخ محمد یزدی رئیس حوزه علمیه قم و عضو شورای نگهبان که 32 سال است دشمن خونی موسوی است و متهم به اعلام حمایت از احمدی نژاد پیش از آغاز رای گیری در انتخابات 22 خرداد، در آخرین سخنرانی اش درباره احمدی نژاد گفت:



"مقام معظم فرموده اند، صلاح است که فعلا آرامش باشد!"



محمد یزدی که چند بار بخت خود را برای نشستن بر صندلی ریاست مجلس خبرگان آزمود و شکست خورد، در دوران قتل های زنجیره ای و اولین حمله به کوی دانشگاه در دوران محمد خاتمی رئیس قوه قضائیه بود.



مجتبی ذوالنور جانشین نماینده رهبر در سپاه است و از شاگردان و مریدان مصباح یزدی. او نیز در دروان ریاست جمهوری خاتمی رهبر کفن پوشان حرفه ای را در قم برعهده داشت. همچنان که سید احمد خاتمی سخنران اجتماع کفن پوشان در همان دوران. پس از پایان دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی، احمد خاتمی عضو شورای نگبهان و امام جمعه موقت تهران شد و ذوالنور نماینده رهبر در سپاه. هر دو، حکم را از علی خامنه ای گرفتند.



ذوالنور که در هفته های گذشته با بهانه و بی بهانه در همایش های فرمایشی که تشکیل می شود شرکت کرده و از قول سپاه مواضع اعلام می کند، روز گذشته طی سخنانی در همايش «بصيرت و جهاد علمی» سخنان یزدی را به گونه ای دیگر تکرار کرد. این سخنان یعنی حفظ احمدی نژاد تا دوسال دیگر و حمله به اصطلاح من درآوردی "انحرافی"!



مجتبی ذوالنور گفت:



«فضای جامعه برای برخورد مناسب نيست، بنابر اين بايد مدارا کرد، البته به اين معنی که نگذاريم باند انحرافی هر کاری دلش می خواهد انجام بدهد نیست.»



معنای دقیق مناسب نبودن فضا که ذوالنور به آن اشاره کرده و "فعلا" باید آرامش باشد که یزدی آن را مطرح کرده، آنست که باد در پرچم موسوی و کروبی و هاشمی است و به همین دلیل احمدی نژاد تف سربالائی است که فعلا باید در دهان نگهداشت و قورت داد!





دفاع غیر مستقیم جانشین نمانیده رهبر در سپاه از مشائی

دفاع غیر مستقیم جانشین نمانیده رهبر در سپاه از مشائی


رای 40 میلیونی رهبر

کجاست که ذوالنور هم خبر ندارد





حجت الاسلام ذوالنور جانشین نماینده ولایت فقیه در سپاه پاسداران روز دوشنبه در همایش "بصیرت و جهاد علمی" سخنرانی کرد. وی در این سخنرانی که آینه کامل بی بصیرتی گذشته و حال خود او بود گفت: "احمدی نژاد اعتقاد دارد که دسته‌ای از مردم، همان 7 میلیون مردم ولایت‌مداری هستند که در انتخابات ریاست‌جمهوری دوره‌های گذشته به حجت‌الاسلام ناطق نوری رأی دادند. حال آن که مردم ولایت‌مدار، همان چهل‌میلیونی هستند که در 9 دی به خیابان‌ها آمدند."



یعنی احمدی نژاد وزن علی خامنه‌‌ای را در حد 7 میلیونی می‌داند که با پشتیبانی رهبر از ناطق نوری در انتخابات دوم خرداد بنام ناطق از صندوق بیرون آمد. البته این نوعی اعتراف احمدی نژاد به این نیز هست که رای خود او هم همان 7 میلیون و بقیه آن تقلب است.



ذوالنور دو خط بعد ادعایش در رای 40 میلیونی خامنه‌‌ای را پس می‌گیرد و با انتقاد و نگرانی از برخورد با احمدی نژاد می‌گوید: "فضای جامعه برای برخورد با احمدی نژاد مناسب نیست، بنابراین باید مدارا کرد، به این معنی که نگذاریم باند انحرافی هر کاری که دلش می‌خواهد انجام دهد. باید کار به جایی برسد که افکار عمومی کاملا توجیه شود و بتدریج بصیرت مردم به اقدامات این جریان زیادتر شود"



ذوالنور نمی‌گوید که اگر رهبر 40 میلیون رای دارد چرا نگران برخورد با احمدی نژاد است و فضا به چه دلیل مناسب و افکار عمومی توجیه نیست؟ احمدی نژاد تا کجا باید رهبر را تمسخر کند تا "افکار عمومی" 40 میلیونی توجیه شود؟



حجت الاسلام ذوالنور که خودش در گذشته برای "جریان انحرافی" سینه چاک می‌داد و به "خواص بی بصیرت" بدلیل مخالفت با احمدی نژاد می‌تاخت حالا عوام را "بی بصیرت" می‌نامد زیرا انحراف احمدی نژاد را نفهمیده اند! صحبت های ذوالنور بیشتر اعترافی است به اینکه هم آن خواصی که از احمدی نژاد و کودتا پشتیبانی نکردند از وی با بصیرت‌‌تر بودند و هم آن عوامی که به میرحسین و موسوی و مهدی کروبی رای دادند.



ذوالنور تلاش "اصولگرایان" برای جدا کردن احمدی نژاد و رحیم مشایی را هم نادرست می‌خواند و آنها را به "دوقلوهای به هم چسبیده" تشبیه می‌کند که در صورت جدایی هر دوی آنها از بین می‌روند. به عبارت دیگر از نظر ذوالنور فضا برای برخورد با مشایی هم مناسب نیست زیرا او و احمدی نژاد یکی هستند.



بخش‌هایی دیگر از سخنان متناقض ذوالنور را که مانند تف سربالایی است و میزان "بصیرت" امثال ذوالنور و مقام معظم رهبر را نشان می‌دهد بخوانید:



در آن 11 روزی که احمدی‌نژاد قهر کرده بود 200 نفر از شخصیت‌های نظام به صورت تلفنی و حضوری با او صحبت کردند ولی فایده‌ای نداشت احمدی‌نژاد رغبتاً بر سر کارش نیامد چون مجلس ملتهب شده بود و ضرب‌العجل هم تمام شده بود و اگر آن روز سر کارش حاضر نمی‌شود، فردای آن روز استیضاح می‌شد. اگر رأی عدم کفایت سیاسی احمدی‌نژاد در این مجلس مطرح می‌شد، بالاترین رأی عدم اعتماد تاریخ را می‌گرفت.



آقای صفار هرندی به آقای احمدی‌ن‍ژاد گفت که رهبری با یک مصوبه‌‌ای مخالف هستند، اما آقای احمدی‌نژاد در جواب می‌گوید که حکم است، باید انجام شود.



آقای رئیس جمهور در بیاناتی از علی عبدالله صالح تمجید می‌کند که "شما نام سه امام و پیامبر را در نامت داری"!



می خواستند عبدالله دوم، پادشاه اردن، که بنظر اینان همان سفیانی در علائم ظهور امام زمان(عج) است، در هنگام مسافرت وی به ایران، او را در آبگرم سرعین حاضر کنند تا علائمی که بر کمر و کتف سفیانی در روایات وارد شده است را بر روی بدن پادشاه ملاحظه نمایند.



آقای مشایی، چند روز قبل از مراسم سالروز ارتحال امام(ره)، بیان داشت که اتفاقی در چهارده و پانزده خرداد روی خواهد داد که دهان منتقدین بسته می‌شود. منظور وی این بود که در چهارده خرداد شهید می‌شود و روحش عروج پیدا خواهد کرد و در پانزده خرداد نیز امام زمان(عج) ظهور می‌کند! بعد از این اظهارات، برخی از افراد این جریان، سخت به دنبال ویزای عربستان بودند تا در روزی که ادعا می‌شد ظهور امام زمان(عج) است، در مکه کنار آن حضرت باشند!!



سردسته‌ جریان انحرافی نیاز به حضور 150 نماینده در مجلس شورای اسلامی دارد، او می‌دانست که یکی از مهم‌ترین موانعش وزارت اطلاعات است؛ از این رو می‌خواست وزیر اطلاعات را کنار گذاشته و شخص رییس جمهور عهده‌دار سرپرستی آن شود، تا بتواند بهره کافی را از این مسئله ببرد.



جریان انحرافی معتقد است که در آخرالزمان، غیبت کبری به غیبت صغری تبدیل می‌شود و در این نوع از غیبت، افرادی می‌توانند با امام زمان(عج) ارتباط داشته باشند. آقای احمدی‌نژاد فکر می‌کند که مشایی با امام زمان(عج) ارتباط دارد!



نمایندگان مجلس چند گروه هستند که بعضاً ضدانقلاب هستند که از همان اول علیه دولت بودند. یک گروه هم جریان محافظه‌کارند که اکثریت کرسی‌ها را در اختیار دارند و یک عده هم در مجلس نمایندگان بی‌ تاثیری هستند.







آتش‌سوزی عمدی در دفتر مجمع تشخیص مصلحت

آتش‌سوزی عمدی در دفتر مجمع تشخیص مصلحت


اداره کل روابط عمومی مجمع تشخیص مصلحت نظام با اعلام وقوع حادثه‌ای در دفتر این مجمع از ارسال گزارش آن برای پیگیری به مراجع و مسئولان ذیربط خبر داد.



به گزارش آینده ، در اطلاعیه روابط عمومی دفتر مجمع تشخیص مصلحت نظام آمده است: در ساعت ‌۲:۳۰ بامداد دوشنبه مورخ ‌۳۰ خرداد ۱۳۹۰ یکی از اتاق‌های ساختمان قدس، دفتر مجمع تشخیص مصلحت نظام، در اقدامی خرابکارانه دچار حریق شد و تمام وسایل آن در آتش سوخت.در این اقدام قابل تامل و مشکوک، شخصی با ورود به ساختمان قدس، به وسیله‌ای اتاق محل استقرار منشی‌های آیت‌الله هاشمی رفسنجانی را به آتش کشید و متواری شد. منشی کشیک دفتر مجمع که در اتاق در حال استراحت بوده دچار سوختگی شده و به بیمارستان منتقل شد که به لطف خداوند خطر از ایشان دور شد.



اگرچه حضور ماموران آتش‌نشانی باعث جلوگیری از گسترش آتش در قسمت‌های دیگر این ساختمان شد، اما اتاق مذکور با تمام وسایل و حتی درب‌های آن در شعله‌های آتش سوخت.



خوشبختانه دوربین‌های حفاظتی مجمع از لحظه ورود این خرابکار به مجمع تا لحظه فرار از چهره او تصویرهای روشنی ثبت کرده‌اند که این تصاویر در اختیار مراجع و مسئولان ذیربط قرار گرفته و مطمئنا در صورت تلاش مناسب نهادهای حفاظتی و امنیتی ذیربط، همه ابعاد این حادثه آشکار می‌شود و اطلاعات به دست آمده در زمان مناسب در اختیار مردم قرار خواهد گرفت.







خط و نشان کشی احمدی نژاد

خط و نشان کشی احمدی نژاد


در حاشیه جلسه دیروز مجلس





وزیر پیشنهادی احمدی نژاد، علیرغم حضور خود وی در مجلس و سخنرانی و حمایت از "سجادی(وزیرپیشنهاد) رای نیآورد. شماری از نمایندگان مجلس، هنگام سخنرانی احمدی نژاد مزه پرانی و بقولی "پارازیت" می فرستادند و حاشیه های دیگری که در برخی روزنامه ها و خبرگزاری های داخلی منتشر شده است. اما حضور احمدی نژاد در مجلس حاشیه مهم دیگری هم داشت که برخی خبرنگاران از آن اطلاع پیدا کردند اما اجازه انتشار آن را نیافتند. این حاشیه مربوط به سخنان تند و تهدید آمیزی می شود که پس از پایان کار معرفی و رای نیآوردن وزیر پیشنهادی، احمدی نژاد با صدای بلند در جمع برخی چهره های تاثیر گذار در رای نیآوردن وزیر پیشنهادی وی بر زبان آورد. چنان که علی لاریجانی رئیس مجلس نیز بشنود. او گفت، «هرچه مجلس و بالاتر از آن (اشاره به رهبر) با من و یارانم (اشاره به مشائی) مقابله کنند، ما نزد مردم محبوب تر می شویم. همین حالا هم بروید نظر سنجی کنید و ببینید مردم در این چند ماه گذشته و با همه هیاهوئی که راه انداختید، بیشتر از گذشته به این دولت و همان افرادی که شما آنها را جن گیر و رمال و منحرف معرفی می کنید ارادت پیدا کرده اند یا نه! بروید به بزرگان هم بگوئید که سر از لاکتان در آورید و بروید به میان مردم و ببینید در باره شما و در باره بقول شما منحرفان دولت چه نظری دارند. همان فردی که شما او را ستون حمله قرار داده اید اگر امروز رای گیری شود، مردم او را رئیس جمهور بعدی انتخاب می کنند. عده ای که دلشان برای این صندلی لک زده، از همین می ترسند! آنها که دنبال شهردار تهران افتاده اند، آدرس را غلط فهمیده اند.» (این سخنان نقل به مضمون است)