Sunday, October 12, 2014

خشایار دیهیمی به صادق لاریجانی: نه از تو می‌ترسم نه از لاف و گزافت من که می‌دانم تو کهریزک‌ها داری. گمان مبر که شهامت مدنی مرده است

خشایار دیهیمی به صادق لاریجانی: نه از تو می‌ترسم نه از لاف و گزافت

من که می‌دانم تو کهریزک‌ها داری. گمان مبر که شهامت مدنی مرده است

خشایار دیهیمی به صادق لاریجانی: نه از تو می‌ترسم نه از لاف و گزافت
یکی از روشنفکران سرشناس ایرانی در اعتراض به اظهارات امروز صادق لاریجانی، خطاب به وی گفت: «بیا در دادگاهی علنی حاضر شو و به اتهاماتی که یک شهروند یک لاقبا متوجه تو می‌داند جواب بده. وگرنه من که می‌دانم تو کهریزک‌ها داری. گمان مبر که شهامت مدنی مرده است.»
خشایار دیهیمی، مترجم معروف آثار فلسفی و ادبی، به عنوان یک «شهروند» در یادداشتی صادق لاریجانی رئیس قوه قضائیه جمهوری اسلامی را خطاب قرار داده و گفته است:‌ «من تو را به دادگاه تحت امرت به حکم قانون اساسی فرامی‌خوانم. بیا در دادگاهی علنی حاضر شو و به اتهاماتی که یک شهروند یک لاقبا متوجه تو می‌داند جواب بده.»
متن کامل این یادداشت که با عنوان «مملکت بی قانون!» در صفحه فیس‌بوک خشایار دیهیمی منتشر شده، به این شرح است:
«آقای رئیس قوه قضائیه! باز هم که تهدید می‌کنی! جز تهدید و ارعاب و زندان و شلاق چیزی هم نمی‌شناسی.  در دست تو شلاق است در دل من اخلاق! تو تهدید به احضار شهروندانی می‌کنی که فریادشان از فساد لانه کرده در نظام به هواست. آن هم نه فقط فساد مالی، بلکه فساد اخلاقی، دروغگویی، و حق را ناحق کردن. مرا هم زبان تهدید هست. مرجع من هم تو نیستی. عدالت است. تو از بزرگنمایی فساد در نظام می‌گویی من از لاپوشانی فساد در نظام. ‌
مسئول ارشد قانون! قانون‌شکنان، رانت‌خواران، دروغگویان و تهمت زنندگان راست راست در این مملکت راه می‌روند و اگر بگویی بالای چشمتان ابروست متهم به بزرگنمایی فساد در نظام می‌شوند و عقوبت می‌بینند. طشت رسوایی هشت سال دولت از بام افتاده است. معاون اول رئیس جمهور بعد از مکیدن خون مردم تازه حالا که منصبش را از دست داده دارد محاکمه می‌شود و تازه یقین دارم که مجازات نمی‌شود آنچنان که باید. وقتی فساد معاون اول رئیس جمهور سابق محرز شده دیگر چه جای بزرگ‌نمایی می‌ماند؟ تازه این یکی از آن هزاری است که نشد لاپوشانی‌اش کنید. و تو تهدید هم می‌کنی؟ از تو بزرگترهایش در طول تاریخ لاف‌های بزرگتر زده‌اند. اما عاقبتشان را دیده‌ایم. من از قانون سخن می‌گویم. از همان چیز فراموش شده در این مملکت. اگر راست می‌گویی به قانون و به همین گزافه‌گویی‌ات عمل کن. من تو را به دادگاه تحت امرت به حکم قانون اساسی فرامی‌خوانم. بیا در دادگاهی علنی حاضر شو و به اتهاماتی که یک شهروند یک لاقبا متوجه تو می‌داند جواب بده. وگرنه من که می‌دانم تو کهریزک‌ها داری. گمان مبر که شهامت مدنی مرده است. نه از تو می‌ترسم نه از لاف و گزافت. مردم قضاوتشان را کرده‌اند و باز هم خواهند کرد. امروز بر مسند قدرتی و غره به این مسند. من نه مسندی دارم و نه جز عزت انسانی‌ام سرمایه و قدرتی. قامت من اگر زیر بار زورتان خمیده است دلم سرفراز است. تو دلت خمیده است. فخر مفروش. روزگار تکلیف ما را با هم روشن خواهد کرد.
شهروند - خشایار دیهیمی»
گفتی است که امروز صادق لاریجانی رییس قوه قضاییه، رسانه‌هایی را که به فساد حکومتی می‌پردازند، تهدید کرد.

نوری‌زاد پس از آزادی: «باز آمدم؛ پیروز!» محمد نوری‌زاد یک روز پس از بازداشت، آزاد شد

نوری‌زاد پس از آزادی: «باز آمدم؛ پیروز!»

محمد نوری‌زاد یک روز پس از بازداشت، آزاد شد

نوری‌زاد پس از آزادی: «باز آمدم؛ پیروز!»
یک روز پس از بازداشت محمد نوری‌زاد در خیابان پاستور توسط «سربازان گمنام آقا» وی در فیس‌بوک، از آزادی خود خبر داد

محمد نوری‌زاد که روز گذشته توسط ماموران امنیتی جمهوری اسلامی مورد ضرب و شتم قرار گرفته و بازداشت شده بود، امروز پس از آزادی، با انتشار یک عکس سلفی (خودگرفت) مقابل زندان اوین، در صفحه فیس‌بوکخود نوشت:
باز آمدم، پیروز!
امروز بعد از ظهر از زندان اوین بیرون آمدم. پیروز. گونه سمت راستم شکافته. و زیر چشمم نیز. عکس‌ها را دیشب در دستشویی کلانتری جامی از خود گرفتم.
به هنگام ورود به کلانتری، و در شلوغی و ازدحامی که در گرفته بود، کسی از من نپرسید تلفن داری یا نداری. می‌نویسم برایتان. سپاس از همه شما عزیزان که نگرانم بودید. من از تار و پود همین نگرانی‌های شما به چشم و دل و دست و پای خود رمق می‌تنم.
در بیرون زندان اوین، با تن‌پوش پاره و خونینم عکسی به یادگار گرفتم.
محمد نوری‌زاد
بیست مهر نود و سه - تهران
--------
بازداشت پیشین نوری‌زاد در اسفندماه سال گذشته مقابل وزارت اطلاعات نیز، که با انتشار تصویری مشابه همراه بود، پس از چند ساعت، به آزادی انجامید.
خبر ضرب و شتم و بازداشت نوری‌زاد را روز گذشته پسر او اباذر نوری‌زاد همراه با انتشار عکس‌های سلفی (خودگرفت) پدرش در فیس‌بوک منتشر کرده بود. پسر نوری‌زاد که در آمریکا زندگی می‌کند، گفته بود: «پدرم این عکس‌ها را از طریق وایبر برای من ارسال کرده».
خبر بازداشت نوری‌زاد و انتشار عکس‌های سلفی او، واکنش‌های متفاوتی را در فضای مجازی برانگیخت؛ و توضیحات وی پس از آزادی نیز به نظر می‌رسد پاسخی است به برخی از این واکنش‌ها.
صفحه فیس‌بوک «سپیده‌دم» در گزارشی از این واکنش‌ها با عنوان «نوری‌زاد، سِلفی، کلانتری، کالیفرنیا» در مورد واکنش‌ها نسبت به خبر ضرب و شتم و دستگیری محمد نوری‌زاد نوشته است:
انتشار تصاویر محمد نوری زاد، فیلمنامه‌نویس و از نویسندگان سابق روزنامه کیهان، در صفحه فیس‌بوک «تقاطع» باعث بحث و جنجال در این صفحه شد.
تقاطع گزارش داده است که محمد نوری‌زاد، اعلام کرده بود از روز شنبه (۱۹ مهر)، اعتراض خود را با هدف پس گرفتن اموالش از سپاه پاسداران، به خیابان پاستور تهران می‌برد، و سپس توسط ماموران امنیتی مورد ضرب‌وشتم قرار گرفت و بازداشت شد.
تقاطع در ادامه نوشته است اباذر نوری‌زاد، فرزند آقای نوری‌زاد که این عکس‌ها را از پدرش دریافت کرده، نوشته که او به کلانتری منتقل شده تا احتمالا از آنجا به دادسرای زندان اوین انتقال یابد.
جنجال از آنجا آغاز شد که یکی‌ از کاربران فیس‌بوک به نام روناک در کامنتی در صفحه تقاطع نوشت: «مگه میشه همچین آدمی توی کلانتری باشه گوشیش رو نگیرن؟؟؟»
و فردی به نام پویا با فحاشی پاسخ داد: « ... گوشی آوردن تو کلانتری کاری نداره این عکسا رو پسرش گرفته ... زور داره واسه آدم وقتی میبینه یه سری نشستن پشت کامپیوتر فقط حرف مفت میزنن تا قبل از این میگفتن چرا کسی کاریش نداره الان که کتک خورده میگن چه جوری عکس گرفته تا اینو نکنید توی گور راحت نمیشید میدونم دیگه اخرشم میگید اینم از خودشون بود.»
این در حالیست که در متن خبر به صراحت نوشته شده محمد نوری زاد عکس‌ها را برای پسر خود اباذر نوری‌زاد فرستاده است. و اباذر نوری‌زاد که ساکن کالیفرنیای آمریکاست عملا نمی‌توانسته از پدرش در یک کلانتری در داخل شهر تهران عکس بگیرد!
یکی‌ از کاربران فیس‌بوک هم پرسیده: «چطوره که یک شخص کاملا مخالف با جمهوری اسلامی ایران باشه ببرنش کلانتری و گوشیش رو نگیرن ، اونوقت اینقدر آزاد بزارن که با گوشی عکس بگیره و اینترنتم وصل باشه و عکسارو ارسال کنهتازه این شخص هم که مشکل فوق سیاسی داره.»
یکی‌ دیگر از کاربران به نام سپیده نوشته است: «موضوع چیه؟ با اینکه من خودم از این حکومت آخوندی متنفرم اما اینکه هر کسی چندتا عکس خونین و مالی از خودش بگیره و بذاره تو فیس‌بوک و ادعا کنه که چون با این نظام آخوندی مخالفه٬ پس حتما آدم درستیه و حق با اونه٬ درست نیست. پس لطفا توضیح بدید که کل ماجرا چیه! اینطوری به شعور مردم هم احترام میذارید.»
در ادامه نظرات کاربران دیگر را هم می‌خوانیم:
- بعد از کتک خوردن سر فرصت سلفی گرفت , آپ کرد تو فیس‌بوک بعد دستگیر شد!!؟؟ عجب...نمیگم دروغه ولی با عقل جور در نمیاد مگه اینکه بعد از کتک خوردن چندساعت بعد دستگیر شده باشه...
- نمیدونم چرا این نوری زاد قابل اعتماد نیست واسم هرکاری میکنه فقط یه جورایی داره تبلیغ میکنه واس خودش دلش میخواد نامش موندگار بشه شهامتش قابل تحسینه ولی من ندیدم یه جریان یا اشخاص معتبری ازش حمایت کنن نمیدونم والا شایدم احساسم اشتبا باشه ولی درکل تردید دارم
- عینکش صافه اونوقت از چشماش خون میاد. بس کنید این تابلو بازیارو
- نوری زاد پاک نهاد یک ایرانی اصیل و آزاده است امیدوارم هرچه زودتر به آغوش گرم خانواده‌اش برگردد
- واسه هالووين اين شكلى تراشيده خودشو
- فتوشاپه یا گریم؟ خالی بندیش که معلومه
- به نظرت ما خریم؟! نه واقعا ما خریم؟! نه دیگه ماخریم حتما!
- عاره به قول یکی ایشون نقش کف گیر رو دارن هم میزنن ماهی خوبا میان بالا شیکار میشن اینام فیلمه همش یارو دستگیر میکنن بعد میذارن از خودش سلفی بگیره بده داداشش بذاره فیسبوک؟؟
- نوري زاد از هواپيماي مفغودي مالزي مشكوك تره
سلفي . من و كلانتري يهويي همين العان
- داداش من چی شد همه این اتفاقات بعد اعتراضات کاربرا به اینکه چرا شما اینطوری آ زادانه به رعبر فحش میدین هیشکیم با شما کاری نداره میفته! ملت خر نیستن که
- آقاي نوري زاد قابل اعتماد نيست، فقط هم دنبال اموالش هست نه چيز ديگه، قهرمان سازي نكنيم.
و در انتها كامنت يكي از هموطنان در صفحه سپيده دم: « اين اقاي نوري‌زاده همون آدميه كه در سال ٦٧ اون همه إعدام و جنايت رو ميديد ولي هر روز تو روزنامه از فوائد انقلاب و جنگ مينوشت. ولي الان راه ميفته ميره واسه دلداري دادن به مادران خاوران. اينو من يكي نميتونم قبول كنم كه خانوم غنچه قوامي به خاطر رفتن به استاديوم بره زندان ولي آقاي نوري زاد به خاطر مخالفت با سران حكومت از تو كلانتري از خودش عكس بگيره.»