Sunday, March 6, 2011

استعفای محسن هاشمی، استقبال دولتی ها

با استعفای محسن هاشمی از مدیرعاملی شرکت مترو تهران که علت آن عدم همکاری دولت و تحریم خارجی عنوان شده، یکی از عرصه های منازعه سیاسی محمود احمدی نژاد و هاشمی رفسنجانی وارد مرحله تازه ای شد.بی جهت نبود که دولتی ها با استقبال از این استعفاء، وعده مدیریت این مجموعه و برطرف کردن مشکلات مترو را دادند.این در حالیست که از هم اکنون با اشاره به ناتوانی دولت در اجرای تعهداتش، این وعده نیز مورد تردید قرار گرفته است.




محسن هاشمی، فرزند ارشد علی اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس خبرگان و مجمع تشخیص مصلحت نظام که طی 17 سال گذشته، مدیرعامل شرکت متروی تهران بوده، پنجشنبه پیش در اعتراض به عدم همکاری دولت با مجوعه تحت مدیریت اش که زیر نظر شهرداری قرار دارد، از سمت خود استعفاء داد.



بنا به گزارش رسانه های داخلی، محسن هاشمی در متن استعفایش که خبرگزاری کار آن را بازتاب داده و خطاب به محمد باقر قالیباف، شهردار تهران نگاشته شده، آورده است: "متاسفانه علی‌رغم حمایت مجلس شورای اسلامی، شورای اسلامی شهر و شهرداری تهران برای تامین نقدینگی از طرق مختلف از جمله بودجه سالیانه، فاینانس بین‌المللی، حساب ذخیره ارزی و اوراق مشارکت، به دلایل مختلف از جمله تحریم خارجی و مشکلات داخلی امکان استفاده از اعتبارات قانونی فراهم نمی‌گردد و با وجود درآمد ارزی در سال‌های اخیر، برنامه‌های مهم مترو در امر توسعه خطوط با عدم همکاری دولت دچار تاخیر در تجهیز می‌شود. هم اکنون به دلیل کمبود و تجهیز ناقص واگن از نصف ظرفیت خطوط استفاده می‌شود، این در حالی است که واگن‌ها و تجهیزات آن در گمرک در حال خاک خوردن هستند".



در این استعفانامه که خبرگزاری های حامی دولت بلافاصله از موافقت قالیباف با آن خبر دادند همچنین تاکید شده است:" اکنون مردمی که خدمت رسانی عزت‌مدارانه به آن‌ها آرزوی نظام اسلامی و بالاترین عبادت برای مسئولان است و زنان، کودکان و سال‌خوردگان که از آلودگی هوا و ترافیک به ایستگاه‌های مترو پناه آورده‌اند از فشار و ازدحام که ناشی از کم لطفی مسئولان دولتی در تامین خواسته‌های قانونی مترو است، رنج می‌برند و تمام پیگیری‌ها از وزارت کشور، ستاد مدیریت حمل و نقل و مصرف سوخت، شورای اسلامی شهر، مجلس و دولت به نتیجه مناسبی که در شان پروژه حیاتی چون مترو باشد نرسیده است".



او در پاین خطاب به قالیباف آورده است: "برای اینکه بیشتر از این مردم، مسافران و توسعه مترو در فشار قرار نگیرند، علی‌رغم اعتقاد به خدمت و اعتماد به توان جناب عالی و همکارانم خواهشمند است موافقت فرمایید فرد دیگری که امکان ایجاد هماهنگی بیشتر خواهد داشت در راس مدیریت این شرکت قرار گیرد. بدیهی است اینجانب از ادامه هرگونه همکاری با شهرداری و شرکت مترو دریغ نخواهم کرد".



بعد از انتشار متن استعفای محسن هاشمی، محمد رویانیان، رئیس پیشین پلیس راهنمایی و رانندگی و رئیس کنونی شورای عالی حمل و نقل کشور در یک کنفرانس خبری به پاسخگویی برآمد و خواستار سپردن این طرح به دولت شد.



به گزارش فارس، رویانیان با ادعای کمک مالی دولت به مترو، آنهم در شرایطی که ماجرای عدم پرداخت 2 میلیارد دلار اعتبار به مترو به یکی از بحث های فرسایشی مجلس تبدیل شده، گفته است: "این ادعا که دولت سهم قانونی خود را از اعتبارات متروی تهران کامل و در موعد تعیین شده پرداخت نمی‌کند در حالی به صورت مداوم از سوی برخی تکرار می‌شود که آمار و ارقام مستمر حکایت دیگری از وجوه و اعتبارات تخصیص یافته به مترو دارد".



وی در ادامه اما به صراحت درباره کمک نکردن دولت به مترو سخن گفته و افزوده است: "بر اساس ماده ۵ قانون حمایت سامانه‌های ریلی شهری و حومه که مصوب سال ۱۳۸۵ است دولت می‌تواند حداکثر تا ۵۰ درصد اعتبارات سالانه مورد نیاز مترو و آن هم با اولویت خرید واگن و تجهیزات را تامین کند. برخلاف آنچه گفته می‌شود دولت الزامی به پرداخت ۵۰ درصد اعتبارات سالانه ندارد. این در حالی است که مرتباً تکرار می‌شود دولت موظف به تامین و پرداخت ۵۰ درصد اعتبارات مترو است و دوستانی که بر این طبل نادرست می‌کوبند یا از مفاد سریع قانون بی‌اطلاعند و یا نمی‌دانند که به فرض پرداخت ۱۰ درصد اعتبارات از سوی دولت این شهرداری است که ملزم به پرداخت ۹۰ درصد مابقی است و هیچ‌گونه ادعایی نمی‌تواند داشته باشد".



رویانیان در ادامه سخنان خود مدعی توانایی دولت در اداره مترو و کنترل بهای بلیط آن شده و پس از انتقاد از قیمت مصوب شورای شهر که 950 تومان بود و علت تعیین این نرخ نیز عدم اختصاص اعتبار از سوی دولت به مترو عنوان شد، گفت: "صراحتاً اعلام می‌کنم که شرکت حمل و نقل ریلی کشور به نمایندگی از دولت این آمادگی را به صورت کامل دارد که با هدف دفاع از حقوق مردم و حفظ آرامش و آسایش آنها با قیمتی کمتر از ۴۰۰ تومان برای هر بلیت که سهم مردم از آنها ۱۵۰ تومان و کمتر خواهد بود تمام فعالیت‌های مترو اعم از اقدامات زیربنایی توسعه ناوگان و خطوط و فعالیت‌های جاری و بهره‌برداری را برعهده بگیرد و برای همیشه به ۵ سال جوسازی و فراکنی سیاسی برخی افراد پایان دهد".



با استعفای محسن هاشمی رسانه های هوادار دولت به طور هماهنگ دست به کار تهیه آمار و ارقامی شدند که نشان دهنده کمک دولت به مترو است؛ آمار و ارقامی که با گفته های مدیرعامل سابق شرکت مترو در تضاد قرار دارند.



از سوی دیگر سخنان رویانیان و ادعای کمک دولت به مترو باعث شد تا روابط عمومی شهرداری به دفاع از عملکرد این نهاد و انتقاد از دولت بپردازد.



به گزارش خبرآنلاین در پاسخ شهرداری تهران به ادعاهای رویانیان آمده است: "به رئیس محترم ستاد مدیریت مصرف سوخت کشور پیشنهاد می‌کنیم به جای اعلام اشتیاق دولت در به دست گرفتن مترو تهران و این‌گونه جوسازی‌ها و فراکنی‌ها، قدری به افتتاحیه‌های بی‌سرانجامی که در حوزه راه آهن، راه‌سازی و... در اقصی نقاط کشور اتفاق افتاده نظر اندازند. همچنین قول می‌دهیم هر وقت موفق شدند یک خط مونوریل بسازند در مورد واگذاری مترو تهران به دولت فکر کنیم!".



اما در کنار واکنش های رسمی نویسنده وبلاگ "یادداشت های دختر دستفروش مترو" هم خواننی بود که نوشت:راستی شما اون بالاها از شدت گرما تعطیلینو این پایین تو این زیرزمین های خنگ زندگی جریان داره.

آقا به فرد فحاش، تبسم کرده بود

با گذشت حدود یک هفته از انتشار فیلمی که در آن عده‌ای از نیروهای بسیجی مشغول فحّاشی به فائزه هاشمی هستند، جنجال‌ها در این‌باره بالا گرفته اما یکی از نویسندگان کیهان در وبلاگش می‌نویسد آیت الله خامنه ای در یکی از دیدارهایش با آن بسیجی فحّاش، از او ستایش کرده و به وی لبخند زده است.




این در حالی است که با توجه به نزدیک شدن به زمان انتخابات هیات رییسه مجلس خبرگان، تحلیل‌های مختلفی در مورد دلایل انتشار این فیلم در محافل اصول‌گرا، شنیده می‌شود.



در این میان برخی از رسانه‌های اصول‌گرا نیز این فیلم را "جعلی" و آن را در راستای "مظلوم‌نمایی" برای ریاست مجدد هاشمی در مجلس خبرگان دانسته‌اند.



در همین حال وب‌سایت رجانیوز - وابسته به برخی از حامیان تندروی احمدی‌نژاد - با انتشار مطلبی، واکنش نیروهای حز‌ب‌اللهی به فائزه هاشمی را "طبیعی" دانست و نوشت: "این قبیل برخوردهای تند در یک نگاه جامعه‌شناسانه نه حقوقی بلکه یک اتفاق کاملاً طبیعی است. رفتار خشن و این چنینی را می‌توان واکنشی به تهاجم علیه تمام آرمان‌ها و علایق یک ملت دانست که در عین حال که غیرمنطقی و غلط است، طبیعی است".



این تحلیل در رجانیوز در حالی منتشر شده که آیت‌الله مصباح‌یزدی، از جمله روحانیون تندروی حامی احمدی‌نژاد هم در سخنانی ضمن تشبیه موسوی، کروبی و هاشمی‌رفسنجانی به افرادی هم‌چون "شمر و یزید" گفته است: "یزید هم مسلمان بود و شمر هم سال‌ها در رکاب امیرالمومنین، سرباز علی بود و در جنگ صفین در رکاب امیرالمومنین با معاویه می‌جنگید؛ حالا باید احترامش کرد که چون سابقه جنگ صفین دارد؟" وی از جمله روحانیون مورد وثوق نیروهای حزب‌اللهی است.



در همین حال، وب‌سایت محرمانه‌نیوز ـ– نزدیک به اسفندیار رحیم‌مشایی ـ– به نقل از یک "کارشناس امنیتی" فیلم منتشر شده حمله به فائزه هاشمی را "ساختگی" دانست: "با نگاهی عمیق و همه جانبه به ماهیت این فیلم می‌توان دریافت که در پلان‌های مختلف فیلم فائزه هاشمی به طور مشکوکی در برابر فحاشی آن فرد سکوت می‌کند و در گوشه‌ای تنها نظاره‌گر فحاشی‌های وی می‌شود... فائزه هاشمی در گذشته نیز چنین مظلوم‌نمایی‌هایی را برای رسیدن به مقاصد سیاسی خود انجام داده است. وی برای راه‌یابی به مجلس اقدام به ساختن پرونده نوارسازان شهرک غرب کرد که با لو رفتن موضوع تمام برنامه‌های وی نقش برآب شد، اما با همین ترفند کودکانه توانست دست به مظلوم‌نمایی و فریب عامه مردم را بزند".



این اخبار در حالی منتشر می‌شود که رسانه "باکری‌آن‌لاین" با اشاره به انتشار فیلم حمله به فائزه هاشمی و استعفای محسن هاشمی از ریاست متروی تهران، آن‌ها را در جهت "تمدید ریاست هاشمی‌رفسنجانی بر مجلس خبرگان" دانسته و نوشته است: "از دو بعد به این مساله می‌شود نگاه کرد. نگاه اول تغییر در فضای کنونی رسانه‌ای است که همه نگاه‌ها معطوف به انتخابات ریاست آتی مجلس خبرگان می‌باشد و نگاه دوم پروژه همیشگی مظلوم‌نمایی است که پرده اول آن دو هفته پیش توسط دختر هاشمی (فائزه) رخ داد و پرده دوم دیروز با استعفای پسر هاشمی(محسن) صورت گرفت تا موجی از مظلوم‌نمایی صورت گیرد. به عبارت دیگر می‌توان گفت این دو اقدام از سوی فرزندان هاشمی به یک نوع به گردن دولت انداختن این دو ماجرا است. برنامه آن است تا اقدام 3 یا 4 نفر از عناصر مشکوک که به فائزه هاشمی در شهر ری هتاکی می‌کنند را ربط دهند به عناصر دولتی و حامیان دولت و همچنین استعفای محسن هاشمی؛ که دو مرتبه استعفای محسن هاشمی را به دلیل فشارهای دولت مطرح و عنوان دارند. نتیجه سناریو این می‌شود که در ذهن‌ها این مطلب متبادر شود که احمدی‌نژاد و دولت به دنبال حذف افراد از راه غیراخلاقی است و هدف بعدی‌اش رای نیاوردن هاشمی در انتخابات درونی مجلس خبرگان است که در صورت به نتیجه رساندن سناریوی مظلوم‌نمایی بتوان یک فضای رسانه‌ای بر افکار عمومی جامعه راه انداخت تا هاشمی بتواند دوباره بر مسند ریاست مجلس خبرگان تکیه زند".



در همین حال برخی وبلاگ‌نویسان هم‌چون حسین قدیانی، نویسنده روزنامه کیهان، در وبلاگ خود، به صراحت از حمله سعید تاجیک به "فائزه هاشمی" دفاع می کند و می‌نویسد: "برایش غیر قابل باور است که دور و بری‌های همین "ف. ه" علیه رهبرش نامه سرگشاده بنویسند، مرگ بر اصل ولایت فقیه گویند، خیمه عباس را آتش بزنند، تمثال خمینی را پاره کنند و سیدعلی را با بن‌علی مقایسه کنند. آن‌که عهدی با شهدا دارد، دق می‌کند از این همه غصه و آن می‌گوید خطاب به فاحشه‌ها که در نگاه اول به ناسزا می‌ماند، ولی در نگاه پر از آه، سزای فائزه همین فاحشه است و آن دیگر چیزهایی که سعید و اطرافیانش کف دست این آقازاده ولگرد و همه جا اهل خرید، گذاشتند".



وی همچنین در پاسخ به نامه علی مطهری نوشته است: "علی مطهری کودن‌تر از آن است که قیافه‌اش نشان می‌دهد. این بابا بچه چندم هاشمی است، نه پسر آن اندیشه مطهر. حتما باید به چشم چپ و لب آویزان این نادان اشاره کنم؟!"



قدیانی همچنین، درباره سعید تاجیک و رابطه وی با رهبر جمهوری‌اسلامی نوشته است که: "آقا هم از کتاب قشنگ ایشان جنگ دوست داشتنی تعریف کرده‌اند و هم یک بار از نزدیک شاهد شیرین کاری‌های منحصر به فرد آقا سعید (تقلید صدا) بوده و کلی تبسم کرده‌اند".



در همین حال غلام‌علی رجایی، با انتشار مطلبی در وبلاگ خود، به سابقه فحاشی نیروهای حزب‌اللهی به هاشمی‌رفسنجانی پرداخته و به نقل از سیدحسن خمینی نوشته است: "وقتی عده‌ای از- مثلا - لباس شخصی‌ها به جماران آمدند، من درمنزل ایستاده بودم و فحش‌های بسیار رکیک‌شان را به آقای هاشمی می‌شنیدم. به گوش خود شنیدم آنها درکمال... به آقای هاشمی خطاب می‌کردند که می‌دانی همسرت... است".



وی همچنین به نقل از فردی ناشناس، نوشته است: "درجلسه‌ای درمسجد ارک که دوستان حزب‌الله درآن‌جا تشکیل جلسه می‌دهد، وقتی بحث درباره عکس‌های دخترمتاهل جناب مهندس موسوی مطرح شد ومن از یکی از این برادران حزب‌الله پرسیدم ماجرای این عکس‌ها چیه؟ با صدای بلند وبدون توجه به حرمت خانه خدا داد زد (با پوزش از خانواده مظلوم موسوی) فلانی، عکس‌های این فا..شه رابیاور بهش بده بره باهاشون ح.ال کنه".







اصول‌گرایان مخالف



اما این همه واکنش اصول‌گرایان به انتشار چنین فیلمی نبوده است. در یکی از تندترین واکنش‌ها، علی مطهری، نماینده اصول‌گرای تهران در مجلس، با انتشار نامه‌ای سرگشاده خطاب به صادق لاریجانی، رییس قوه‌قضاییه، با اعلام اینکه "برای فائزه اگر دق کنیم سزاوار است!"، نوشته است: "بنده ریشه این پرده دری​ها را در مناظرات انتخاباتی می​دانم، با توجه به اینكه فیلم این حادثه منتشر شده و افراد هتاك شناسایی شده​اند، مستدعی است دستور اقدام عاجل در خصوص اجرای حكم در ملا عام پس از اثبات جرم در دادگاه صالح، صادر فرمایید".



در همین حال، وب‌سایت تریبون مستضعفین، با انتشار مطلبی درهمین زمینه، نوشته است: "نوع برخورد با فائزه هاشمی و فحاشی صورت گرفته به وی به هیچ وجه پذیرفته شده نیست و علاوه این‌که بر خلاف دستورات دین مبین اسلام و خلاف اخلاق و ادب است، موجب مظلوم‌نمایی جریان فتنه گردیده است... انتشار فیلم فحاشی به فائزه هاشمی یادآور نوع برخورد جریان انصار در سال‌های گذشته است که موجب مظلوم نمایی و کسب رای فائزه هاشمی گردید... نوع زشت برخورد با فائزه هاشمی و الفاظ زشت و رکیکی که به کار برده شده است هر انسان مومنی را آزرده و عصبانی می‌کند، از سوی دیگر این گمان به ذهن برخی خطور کرده است که، شاید باید منتظر ماند تا نتیجه این برخورد را در اجلاسیه آتی خبرگان رهبری دید".



وبلاگ‌ اصول‌گرای "هابیل" نیز در همین زمینه، ضمن "وب‌لات" خواندن حسین قدیانی، نوشته است: "فیلم فحاشی یک آدم مذهبی‌نما، که در آن به فائزه‌ی هاشمی می‌پرید، این چند روز اخیر ما را پر کرده است. ادبیاتی که درست از زمانی که وب‌لاگ‌ها و وب‌لات‌های زنجیره‌ای توسط عده‌ای پرورانده شدند و ادبیات افسارگریخته و به دور از شأن انقلاب‌شان، خیلی‌ها را دچار ناراحتی و پریشانی کرد. و این جز در حمایت رسمی برخی نهادها از این وب‌لات‌ها شدنی نبود. این‌چنین که وب‌لات حسینِ قدیانی، در اوج بی ادبی و بی‌تقوایی، به دهن‌دره‌گی‌های خود که مسبوق به سابقه نیز بوده است، ادامه داده است و اوج تئوریزه‌ کردن بی‌ادبی و بی‌شعوری را در متن خود ارائه داده است. حرف البت تکراری‌ست و لازم به تکرار نیست. حرفم این‌جا در مورد نحوه‌ی برخورد با آن شخص بی‌شعور و بی‌تقوا و قدیانی‌ئی‌ست که متاسفانه فرصت تربیت شدن و ادب‌آموزی نداشته است".



وب‌سایت شفاف‌نیوز، که آن را نزدیک به برخی اصول‌گرایان منتقد، هم‌چون لاریجانی، می‌دانند، با اعلام اینکه فرد فحاش حزب‌اللهی نیست، چنین اظهارنظر کرده است: " فردی که در این فیلم فحاشی می کند نام خود و همراهانش را بچه‌های حزب‌اللهی می‌گذارد و سپس با رکیک‌ترین الفاظ ناموسی درباره رییس مجلس خبرگان رهبری و خانواده‌اش سخن می‌گوید... چه کسی مجوز داده که عده‌ای خودسر مانند راهزن جلوی زن و بچه اش را بگیرند و فحاشی کنند؟ کجای اسلام چنین مجوزی داده شده که یک نفر توی چشم یک زن نامحرم نگاه کند و به او حرف های رکیک بزند و فحش های ناموسی بدهد؟"

از کودتای مخملی 90 تا سال خونین 91

از سال گذشته و مدتی پس از فروکش کردن اعتراضات خیابانی در کشور، بسیاری از چهره های نظامی و امنیتی اعلام کردند که "چشم فتنه کور شد" و "ریشه قضایا خشکانده شد"؛ مساله ای که موجب شد تا آیت الله خامنه ای از "پیروزی در 8 ماه جنگ نرم در برابر فتنه گران" سخن بگوید. اما هنوز دیر زمانی نگذشته با آغاز دوباره اعتراضات خیابانی مردم از 25 بهمن ماه سال جاری بسرعت "8 ماه فتنه" به "2 سال فتنه" بدل شده و مقامات نظامی و امنیتی نه تنها دیگر از موفقیت آمیز بودن "کورکردن چشم فتنه" سخن نمی گویند بلکه از"فتنه های جدید" در سال 90 و 91 نیز خبر می دهند.




در همین ارتباط حسین طائب، رییس سازمان اطلاعات سپاه روز جمعه به خبرگزاری فارس، وابسته به نهادهای امنیتی-نظامی گفت: "در فتنه و فضاي غبارآلود بخشي از نيروي خودي نيز راه را گم ‌كردند؛ امروز پس از گذشت نزديك 2 سال از جريان فتنه مي‌بينيم كه غبارها برطرف شده و حتي كساني كه مسير را گم كرده بودند، مسير را يافته‌اند."



او که پس از فرماندهی سرکوب اعتراضات به انتخابات 88 در نقش فرمانده بسیج از سوی آیت الله خامنه ای ارتقای درجه پیدا کرده و به سمت ریاست سازمان اطلاعات سپاه منصوب شده است همچنین روز چهارشنبه، اعتراضات به نتیجه انتخابات را به آمریکا ربط داد و گفت: "آمريكایی ها شبكه‌سازي‌‌هايي را از سالها قبل در ايران در نظر داشتند و براي ورود به جريان فتنه و استفاده از بستر انتخابات، زيرساخت‌هاي خود را آماده كرده و براي سازماندهي اغتشاشات برنامه‌ريزي كردند."



وی که در همایش سراسری دادستانهای کشور سخن می گفت همچنین مدعی شد: "اينها اميدوار بودند با حركتي كه در انتخابات 88 انجام مي‌دهند رفتار جمهوري اسلامي عوض شود. آنها بر روي مسئله كودتاي مخملي و شورش‌هاي قومي و جرياني تمركز كردند اما در كودتاي مخملي كه هدف اصلي آن براندازي نظام جمهوري اسلامي بود خوشبختانه موفق نشده‌اند."



حسین طائب با تایید "ریزش های داخلی درون نظام " اضافه کرد: "آمريكايي‌ها در عين حال براي آنكه جريان شورش‌گري خود را ادامه دهند شبكه‌هايي را راه‌اندازي كردند كه به برخي از آنها اشراف پيدا كرديم و به زودي با آنها برخورد خواهيم كرد، آمريكايي‌ها فكر مي‌كردند مي‌توانند اين مسير را ادامه دهند اما آنچه را كه شاهد آن هستيم اين است كه ريزش‌هايي ايجاد شد و ديگر شبكه‌هاي سازماندهي داخلي با آنها همراه نشدند."



او با ادعای اینکه "استراتژي آمريكا در سال 90 ايجاد مشكل در ایران است" همچنین تاکید کرد که: "در حوزه مهار و كنترل، اميد آن‌ها اين بود كه بتوانند با پيوند زدن تحريم و هدفمند كردن يارانه‌ها نتيجه بگيرند اما با شكست مواجه شدند. برنامه آن‌ها براي سال 90 اين است كه در فصل اول، تحريم را با موج‌هاي بعدي هدفمند كردن يارانه‌ها پيوند بزنند و يك موج اجتماعي ايجاد كنند. از سوي ديگر تهديدات امنيتي و مشغول سازي امنيتي و انتظامي جمهوري اسلامي ايران را بيشتر كرده و با طرح سوژه آن‌ها را خسته كنند و در فصل چهارم سال 90 كودتاي مخملي ايجاد كنند."



اظهارات رییس سازمان اطلاعات سپاه و پیش بینی او از "کودتای مخملی" در سال 90 در پی موج های بعدی هدفمندی یارانه ها در شرایطی است که پیش از این در 1 آذرماه سال جاری یداله جوانی، رییس اداره سیاسی سپاه نیز طی اظهاراتی پیش از آغاز اجرای هدفمندی یارانه ها ادعا کرده بود که: "دشمنان نظام جمهوري اسلامي در شرايط فعلي به دنبال معرفي ناتواني دولت و ايجاد نارضايتي در بين مردم با هدف اپوزيسیون سازي داخلي هستند. لذا بايد مراقب رفتار دشمنان در فضاي اجراي طرح هدفمندي يارانه‌ها باشيم چراكه آن‌ها اين را فرصت طلايي و مناسبي براي معرفي ناتواني دولت و ايجاد نارضايتي در مردم براي اپوزيسيون سازي مي‌دانند."



همچنین حسین همدانی فرمانده سپاه محمدرسول الله تهران نیز 24 آبان ماه در دیدار با بسیجیان برای آماده سازی شرایط کشور پیش از هدفمندی یارانه ها با بیان اینکه "دشمن در تهديد نظامي، امنيتي و سياسي ورود پيدا كرد و موفق نشد و امروز به تهديد اقتصادي ورود پيدا كردند" گفته بود: "نبايد وضعي ايجاد شود كه نيروهاي امنيتي درگير شوند. مقام معظم رهبري فرمودند حاضر نيستند هيچ كسي كشته شود چه آن‌ها كه فريب خورده و به خيابان آمدند و چه ديگران."







سال خونین 91 و ادامه فتنه



همزمان با اظهارات حسین طائب، رییس سازمان اطلاعات سپاه پاسداران درباره وقوع کودتای مخملی در سال 1390 فرمانده سپاه صاحب الامر استان قزوین نیز پنجشنبه شب در همایش ناظران شورای نگهبان این استان گفت: "ما مسئولیت خطیری داریم، باید مواظب باشیم که این انقلاب به انحراف کشیده نشود، تا چند روز قبل وحشت‌مان از فتنه بود، البته فتنه واقعی و عمیقی بود و خداوند متعال عنایت کرد و در سایه مدیریت و صفای وجود موسای زمان، فتنه خاموش شد. همان فتنه در حال ائتلاف با جریان دیگری به نام انحراف است و ریشه هر دو دارد یکی می‌شود و در انتخابات آینده پیچیدگی و سختی از انتخابات قبلی بیشتر است."



سرتیپ پاسدار سالار آبنوش در اظهاراتش خطاب به ناظرین شورای نگهبان افزود: "ما گروهی داشتیم که با عناوین اصلاحات، دوم خرداد و فتنه که همه یکی بود طرف مقابل ما بودند و امروز چیزی وسط به نام انحراف درست شده که باید با چشمان تیز و ارتباط صاف با خدا از پروردگار مدد بخواهیم زیرا پیچیدگی آنقدر بالاست که تشخیص دادن بسیار سخت است."



در حالی که حسین طائب از کودتای مخملی و ادامه فتنه در سال 90 خبرداده بود این فرمانده سپاه سال 1391 را هم سالی خطرناک توصیف کرد وافزود: "اگر نتیجه انتخابات مجلس نتیجه‌ای نباشد که در راستای ارزش‌های ما باشد سال 91 سالی بسیار خطرناک و حتی خونین است به طوریکه صاحب‌نظرانی که قدرت تحلیل دارند و تاکنون مسائل را به درستی پیش‌بینی کردند، بیان داشتند که اگر مجلس بعد مجلس سالمی نباشد سال 91 فتنه، خونین است زیرا با هم می‌جنگیم و جریان انحراف سردرمی‌آورد."



سالار آبنوش به ناظران شورای نگهبان تاکید کرد که: "باید دقت بیشتری شود و اسناد و مدارک و اطلاعات صحیح در این خصوص جمع شود و کسی که باید پذیرفته نشود، رد شده و به کسی که باید تذکر داده شود نیز تذکر داد."



او همچنین در ادامه مدعی شد: "ریشه جریان انحراف و فتنه یکی است و امروز جریان انحراف دارد افراد کم‌ظرفیت و دارای دو چهره را جذب می‌کند، آنها که از پست و مقام تنزل یافتند و کم‌ظرفیت هستند، شناسایی می‌شوند و اینها اصحاب جریان انحراف هستند و بعضا نیز نشانه‌های جانبازی و سابقه جبهه دارند و یا از خانواده شهدا و ایثارگر هستند."



پس از انتشار اظهارات این فرمانده سپاه روز گذشته اما رمضان شریف، مسئول روابط عمومی سپاه پاسداران درباره این اظهارات توضیحاتی ارایه و ادعا کرد که: "اظهارات اخير سالار آبنوش، پيرامون انتخابات آينده مجلس شوراي اسلامي، در واقع بيان ديدگاه‌ها، نظرات و تحليل‌هاي صاحب نظران بوده است."



مسئول روابط عمومی سپاه که گویا از انتشار گسترده اظهارات این فرمانده سپاه غافلگیر شده بود ضمن انتقاد از رسانه ها و ادعای تحریف اظهارات فرمانده سپاه قزوین از برخورد با فرماندهان خاطی خبر داد و اعلام کرد: "گرچه اظهارات ساير فرماندهان و مسئولين سپاه الزاماً مواضع رسمي اين نهاد محسوب نمي‌شود ‏، اما در عين حال ما همواره نسبت به اظهارات منتسب به آنان حساس هستيم و در چارچوب ضوابط و مقررات با مواردي که بدليل ناهماهنگي با مواضع و خط مشي سپاه نيازمند پيگيری و برخورد قانوني است اقدام لازم را بعمل خواهيم آورد."



این همه درحالی است که گفته های فرمانده سپاه قزوین به نوشته ها و تحلیل های رییس اداره سیاسی سپاه نزدیکی بسیاری دارد، چرا که او پیش ازاین در تیرماه سال جاری در هفته نامه صبح صادق، از ارگان های سپاه نیز بر موضوعات مورد اشاره سرتیپ پاسدار سالار آبنوش تاکید کرده بود.



یداله جوانی در سرمقاله صبح صادق خواستار"بالا بردن بصيرت و آگاهي براي شناخت عميق تر نسبت به جريان هاي سياسي، گروه ها و شخصيت ها و نسبت آنان با انقلاب، جمهوري اسلامي، ولايت فقيه و خط امام و رهبري" شده و تاکید کرده بود که لازم است برای پیشگیری از فتنه های بعدی با "اصلاح ساز و كارهاي انتخابات در كشور و جدي تر گرفتن نظارت استصوابي از سوي شوراي نگهبان از ورود عناصر و افراد غير معتقد" به مجلس و دولت جلوگیری شود.



او همچنین پاییز امسال در اظهاراتی دیگر در جمع فرماندهان سپاه و بسیجیان در سبزوار تاکید کرده بود که: "امروز در جنگ نرم دشمن به دنبال يارگيري از جبهه انقلاب براي قرار دادن در مقابل آن است."

نام خامنه‌ای در کنار دیکتاتورهای بزرگ جهان

سایت های نزدیک به حکومت، با حذف نام رهبر جمهوری اسلامی از فهرست 15 نفره دیکتاتورهای کنونی جهان، این فهرست را به فهرستی 14 نفره تبدیل کردند.




مجله "بیزنس اینسایدر" در شماره اخیر خود به بهانه اتفاقات اخیر در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا که به برکناری دیکتاتورهای حاکم بر آنها منجر شده، فهرستی از 15 دیکتاتور در جهان کنونی که بیش از دو دهه است که در قدرت باقی مانده اند و بر کشورهایی حکومت می کنند که نظام آنها پادشاهی نیست، منتشر کرد.



در این فهرست نام آیت الله خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی در کنار افرادی مانند عمر البشیر رهبر سودان، معمر قذافی رهبر لیبی و رابرت موگابه رهبر زیمبابوه قرار دارد.



انتشار این گزارش در مجله معتبر بیزنس اینسایدر در شرایطی صورت گرفت که سایت های خبری نزدیک به حکومت با ترجمه و انتشار کامل آن، تنها نام آیت الله خامنه ای را از فهرست دیکتاتورها پاک کردند. سایت های خبری انتخاب و عصر ایران از جمله سایت هایی بودند که با حذف نام رهبر جمهوری اسلامی از این فهرست، گزارش نشریه فوق را منتشر کردند.



بسیاری از منتقدان و مخالفان نظام حاکم بر ایران، حکومت کشور را یک نظام دیکتاتوری و استبدادی می دانند که به قلع و قمع تمام مخالفان، مطبوعات، نهادهای مدنی، روزنامه نگاران، دانشجویان و... می پردازد.



آنها آیت الله خامنه ای را به عنوان مسئول نخست این دیکتاتوری معرفی می کنند؛انتقاداتی که به طور مشخص پس از برگزاری انتخابات مناقشه برانگیز دوره دهم ریاست جمهوری افزایش فوق العاده ای یافته است.



در مقابل حامیان آیت الله خامنه ای او را نماینده خداوند بر روی زمین و نایب امام غایب معرفی می کنند که اطاعت از فرامینش برای تمام مردم ایران، فارغ از آنکه چه دین یا مذهب یا دیدگاه سیاسی داشته باشند، واجب است.



نام آیت الله خامنه ای در ردیف دهم از این فهرست 15 نفره قرار داشته اما مشخص است که مجله منتشر کننده آن بدون ترتیب مشخصی، اسامی دیکتاتورهای کنونی جهان را پشت سر یکدیگر قرار داده است.



بسیاری از دیکتاتورهای حاضر در این فهرست از دوستان یکدیگر هستند. برخی از آنها مانند عمر البشیر و رابرت موگابه جزو رهبرانی هستند که با مسئولان حکومت جمهوری اسلامی از جمله شخص آیت الله خامنه ای روابط گرمی دارند و بارها با یکدیگر دیدار کرده اند.







فهرست دیکتاتورها







نفر نخست این فهرست "ملس زناوی" رهبر کشور 88 میلیون نفره و آفریقایی اتیوپی از سال 1991 است. در این گزارش آمده که 66 درصد مردم اتیوپی رهبری به جز زناوی ندیده اند.



نفر دوم "ادریس دبی" حاکم کشور چاد در آفریقا است که از سال 1990 رهبری این کشور 10 و نیم میلیون نفره را در اختیار دارد. در چاد هم 66 درصد مردم مانند مردم اتیوپی رهبری به جز دبی ندیده اند.



نفر بعدی "نورسلطان نظربایف" رهبر کشور قزاقستان است که از 24 آوریل 1990 بر این کشور حکومت می کند. قزاقستان از کشورهای آسیای میانه است که 15 و نیم میلیون نفر جمعیت دارد و تقریبا 7 میلیون نفر از این مقدار را جوانان و نوجوانان زیر 20 سال تشکیل می دهند. 40 درصد مردم قزاقستان هرگز حکمرانی فردی به جز نظربایف را تجربه نکرده اند.



"عمر البشیر" رهبر کشور سودان دیکتاتور دیگر حاضر در این فهرست است. او از سال 1989 بر این کشور آفریقایی حکومت می کند. عمر البشیر به عنوان مسئول قتل عام نزدیک به نیم میلیون نفر از مردم منطقه دارفور در جنوب سودان در دهه های اخیر شناخته می شود و به همین دلیل تنها رهبر جهان است که دیوان بین المللی کیفری حکم تعقیب او را به اتهام ارتکاب جنایات جنگی و جنایت علیه بشریت در دروان مسئولیت صادر کرده است.



سودان تقریبا 44 میلیون نفر جمعیت دارد که در حدود 28 میلیون نفر از آنها را افراد زیر 20 سال تشکیل می دهند و 63 درصد مردم این کشور نیز تنها عمر البشیر را به عنوان حاکم خود دیده اند.



"اسلام کریموف" رهبر ازبکستان کشور دیگر واقع در منطقه آسیای میانه که از 1989 قدرت را در این کشور در دست دارد. او هم اکنون بر 28 میلیون ازبک حکومت می کند و 50 درصد از این افراد نیز تنها کریموف را به عنوان حاکم خود می شناسند.



"بلیس کامپاور" رهبر کشور آفریقایی بورکینافاسو که 15 اکتبر 1987 پس از یک کودتای خونین حکومت این کشور را بر عهده گرفت، دیکتاتور دیگر فهرست بیزنس اینسایدر است. از 15 میلیون جمعیت بورکینافاسو 73 درصد آنها تاکنون رهبری به جز کامپاور ندیده اند.



"یاوری موسونی" از 26 ژانویه 1986 حکومت کشور آفریقایی اوگاندا را در اختیار دارد. 78 درصد از 34 میلیون اوگاندایی فقط نام او را به عنوان حاکم کشور خود به یاد دارند.



"هون سن" از 26 سال پیش بر کشور آسیایی کامبوج حکومت می کند. جمعیت این کشور 14 و نیم میلیون نفر است که نه و نیم میلیون نفر از آنها را افراد زیر 20 سال تشکیل می دهند. 66 درصد مردم کامبوج هیچ حاکمی را به جز سن بر خود ندیده اند.



کشور کامرون و 83 درصد از جمعیت 19 میلیون نفره کنونی این کشور 29 سال است که نام فردی به جز "پاول بیا" را به عنوان حاکم خود نشنیده اند. او از 6 نوامبر 1982 رهبر کامرون شده است.







دیکتاتور شماره 10



به ترتیب در فهرست نشریه بیزنس اینسایدر نوبت به سید علی خامنه ای می رسد. روحانی 72 ساله ای که از 1989 رهبری جمهوری اسلامی را بر عهده دارد. بیزنس اینسایدر نوشته که او بر کشوری 77 میلیون نفره که بیش از 50 میلیون نفر آن را جوانان تشکیل می دهند حکومت می کند و محمود احمدی نژاد نیز رئیس جمهور آن است.



آیت الله خامنه ای به دنبال درگذشت آیت الله روح الله خمینی رهبری جمهوری اسلامی را به دست گرفت و با احتساب دوران ریاست جمهوریش، حضوری 30 ساله را در قدرت تجربه می کند.



پس از آیت الله خامنه ای نام "رابرت موگابه" دیکتاتور حاکم بر لیبی در فهرست این نشریه به چشم می خورد. او از 18 آوریل 1980 بر 11 و نیم میلیون زیمبابوه ای حکومت می کند و این کشور را به یکی از فقیرترین و مصیبت زده ترین کشورهای جهان تبدیل کرده است.



خوزه ادواردو سانتوس رهبر آنگولا، تئودور ابیانگ نگوئما حاکم گینه، علی عبدالله صالح رئیس جمهور یمن و معمر قذافی رهبر لیبی دیگر دیکتاتورهای حاضر در این فهرست هستند.



بیزنس اینسایدر درباره معمر قذافی نوشته که احتمال اینکه او قدرت خود را در ناآرامی های اخیر لیبی از دست بدهد ۷۵ درصد است.



این کشور در حالت جنگی قرار دارد و هم اکنون روزهای متوالی است که بین نیروهای وفادار به قذافی و مخالفان او درگیری های سنگین نظامی جریان دارد. این درگیری ها پس از آن آغاز شد که قذافی فرمان قتل عام مخالفان خود را به وسیله هلی کوپترها و هواپیماهای جنگنده ارتش و سلاح های سنگین صادر کرد.



این رهبر ۶۸ ساله ۴۱ سال است که به قدرت چنگ زده که شامل دو سوم عمر او می شود و همچنین طول عمر زندگی بسیاری از مردم لیبی. همچنین، به تازگی حسنی مبارک پس از ۳۰ سال، از نردبان قدرت سقوط کرد.

حسین شریعتمداری: بیانیه آیت الله موسوی اردبیلی را کسان دیگری نوشته اند/ من از ذخیره های فکری انقلاب هستم

حسین شریعتمداری: بیانیه آیت الله موسوی اردبیلی را کسان دیگری نوشته اند/ من از ذخیره های فکری انقلاب هستم


ندای سبز آزادی : مدیر مسئول روزنامه کیهان، آیت الله موسوی اردبیلی را به دلیل مواضع اخیرش درمورد وضعیت کشور مورد انتقاد قرار داد و تلویحاً این مرجع تقلید را متهم کرد که نامه ای که به نام آیت الله موسوی اردبیلی منتشر شده، بدون اطلاع حضرت آیت الله و توسط افراد مورد اعتماد دفتر ایشان نوشته شده است.



حسین شریعتمداری در ستون سرمقاله یکشنبه روزنامه کیهان با زبان تهدید، آیت الله موسوی اردبیلی را مورد انتقاد قرار داد که در بیست ماه گذشته در قبال آنچه جریان فتنه نامیده می شود سکوت کرده بود اما امروز به حمایت از میرحسین موسوی و مهدی کروبی برخواسته است.



شریعتمداری که خودش را در روزنامه تحت مدیریتش از ذخیره های فکری انقلاب معرفی می کند، هرچند می نویسد که "از ساحت قابل احترام حضرت آیت الله موسوی اردبیلی به خاطر جسارت احتمالی پوزش می خواهد" اما در ادامه مدعی می شود که بیانیه ایشان با شخصیت انقلابی و شناخته شده اش همخوانی ندارد.

مدیرمسئول روزنامه کیهان به سیاق خبرهای بدون منبع خود و برای تحت تاثیر قرار دادن آیت الله به جعل خبر هم دست می زند. حسین شریعتمداری مدعی می شود:

"فلان خانم چادري را به جرم اين كه چادر بر سر دارد و حامي اسلام و انقلاب است، با اسلحه سرد و گرم مورد حمله قرار ندادند و پيكرش را با قمه و قداره و در حالي كه شعار مرگ بر... سر داده بودند، از هم ندريدند؟ فرياد مرگ بر بسيجي! سر ندادند؟ مسجد را به آتش نكشيدند؟ فلان بسيجي موتورسوار را با قمه تكه پاره نكردند؟ فلان مرد داراي محاسن را وادار به سر دادن شعار مرگ بر... نكردند؟ و هنگامي كه از اين شعار خودداري كرد، آيا او را در مقابل چشمان نگران و اشكبار همسر و فرزند خردسالش به قتل نرساندند؟"



به نظر می رسد این ادعاها در راستای همان گفته هایی باشد که شریعتمداری در مصاحبه با شبکه دوم سیمای جمهوری اسلامی پس از وقایع 25 بهمن انجام داد و مدعی شد که ژاله صانع، شهید سبز، خبرچین روزنامه کیهان بوده است و خبر دیدار با آیت الله منتظری را به روزنامه کیهان داده است. نماینده رهبری در دانشگاه ها اما فردای آن روز مدعی شد که عکس های منتشر شده از دیدار شهید صانع ژاله با آیت الله منتظری جعلی و فتوشاپی بوده است. امری که دفتر آیت الله منتظری آن را تکذیب کرد و گفت عکس ها در آرشیو دفتر آیت الله منتظری موجود است. حال چگونه حسین شریعتمداری و از کدام منبع مدعی دریده شدن پیکر زن چادری و قتل بسیجی موتورسوار در جلو همسر و فرزندش می شود احتمالاً از همان جمله خبرهای دروغ روزنامه کیهان است که بیست ماه پس از خرداد 88 منتشر می شود. این درحالیست که اگر اتفاقات گفته شده حقیقت داشت روزنامه کیهان و دستگاه تبلیغاتی دولتی تا امروز بارها و بارها این جریان را چماق کرده بودند تا به رغم خود سبزها را بدنام کنند. درحالی که نه تنها این ادعاها حقیقت ندارد، بلکه دستگاه تبلیغاتی حاکم در زشت ترین حالت خود به شهید دزدی می پردازد و از پیکر شهید ژاله صانع، شهید جنبش سبز در 25 بهمن 88، به عنوان خوراک تبلیغاتی استفاده می کند.



روزنامه کیهان پیش از این در قبال آیت الله هاشمی رفسنجانی هم همین گونه ایشان را مورد خطاب قرار می داد و در حالی که از سوابق هاشمی می گفت او را متهم به گفته های ضد انقلابی می کرد. امروز اما که آب ها از آسیاب افتاده است، هاشمی رفسنجانی هم در زبان روزنامه کیهان عنصری بی بصیرت است و به خبرگان مجلس دستور تعویض وی در جایگاه ریاست مجلس خبرگان رهبری را می دهد. حال چه زمانی نوبت مراجع تقلید قم از جمله آیت الله موسوی اردبیلی خواهد رسید را تنها حسین شریعتمداری می داند و احتمالاً ارگان یا سازمانی که او به صورت مستقیم دستور می گیرد.



آیت الله موسوی اردبیلی پس از حوادث خرداد 88 نزد رهبری انقلاب رفته و از او خواسته بود برای حل مشکل به وجود آمده تلاش کند. امری که با پاسخ مثبت آیت الله خامنه ای دمواجه نشد. در سفر آیت الله خامنه ای به قم، آیت الله موسوی اردبیلی همانند آیت الله وحید خراسانی، از جمله مراجعی بود که به دیدار آیت الله خامنه ای نرفتند.

روزنامه کیهان روز گذشته از قول زهره الهیان، نماینده مجلس مدعی شد که حسین شریعتمداری از دخایر فکری انقلاب است.

موضع مهاجرانی در برابر تغییرات آینده

موضع مهاجرانی در برابر تغییرات آینده


مشاور فوق نخبه احمدی نژاد چگونه رییس شد؟

مشاور فوق نخبه احمدی نژاد چگونه رییس شد؟


آینده : در حالی كه رسانه های دولتی از غلامحسین الهام به عنوان یكی از نخبگان شایسته و فوق برجسته حقوقی كشور یاد می كنند، وی سرانجام توانست بعد از برخی رخدادهای كاملا طبیعی، به عنوان رییس گروه حقوق جزا و جرم شناسی دانشگاه تهران منصوب گردد.



به گزارش خبر نگار "آینده" الهام كه پس از بركناری از سمتهای ریاست دفتر احمدی نژاد، وزارت دادگستری، ریاست ستاد مبازه با قاچاق كال و ارز، سخنگویی دولت و ریاست شورای اطلاع رسانی دولت و همچنین عدم معرفی به عنوان عضو حقوقدان شورای نگهبان به سمت مشاور حقوقی محمود احمدی نژاد منصوب شده است، در ابتدا كه قصد نشستن بر روی صندلی ریاست گروه حقوق دانشگاه تهران داشته، با مخالفت اعضای گروه مواجه شده و تنها دو عضو هیات علمی به وی رای می دهند. اما پس از اتفاقاتی كاملا تصادفی در اعضای هیات علمی دانشگاه تهران، با 8 رأی رییس گروه حقوق دانشگاه تهران شده است.



رخدادهای تصادفی مذكور شامل بازنشستگی تعدادی از اعضای هیات علمی و اخراج برخی دیگر و جذب اعضای جدید از میان هواداران دولت به عنوان عضو هیات علمی دانشكده حقوق بوده كه بعد از آن انتخابات تجدید شده و با اضافه شدن 6 رای به آرای دكتر الهام، وی به عنوان رییس گروه حقوق انتخاب می شود.

مشاور فوق نخبه احمدی نژاد چگونه رییس شد؟

مشاور فوق نخبه احمدی نژاد چگونه رییس شد؟


آینده : در حالی كه رسانه های دولتی از غلامحسین الهام به عنوان یكی از نخبگان شایسته و فوق برجسته حقوقی كشور یاد می كنند، وی سرانجام توانست بعد از برخی رخدادهای كاملا طبیعی، به عنوان رییس گروه حقوق جزا و جرم شناسی دانشگاه تهران منصوب گردد.



به گزارش خبر نگار "آینده" الهام كه پس از بركناری از سمتهای ریاست دفتر احمدی نژاد، وزارت دادگستری، ریاست ستاد مبازه با قاچاق كال و ارز، سخنگویی دولت و ریاست شورای اطلاع رسانی دولت و همچنین عدم معرفی به عنوان عضو حقوقدان شورای نگهبان به سمت مشاور حقوقی محمود احمدی نژاد منصوب شده است، در ابتدا كه قصد نشستن بر روی صندلی ریاست گروه حقوق دانشگاه تهران داشته، با مخالفت اعضای گروه مواجه شده و تنها دو عضو هیات علمی به وی رای می دهند. اما پس از اتفاقاتی كاملا تصادفی در اعضای هیات علمی دانشگاه تهران، با 8 رأی رییس گروه حقوق دانشگاه تهران شده است.



رخدادهای تصادفی مذكور شامل بازنشستگی تعدادی از اعضای هیات علمی و اخراج برخی دیگر و جذب اعضای جدید از میان هواداران دولت به عنوان عضو هیات علمی دانشكده حقوق بوده كه بعد از آن انتخابات تجدید شده و با اضافه شدن 6 رای به آرای دكتر الهام، وی به عنوان رییس گروه حقوق انتخاب می شود.

برآورد شورای عالی امنیت ملی از تظاهرات 25 بهمن در تهران

برآورد شورای عالی امنیت ملی از تظاهرات 25 بهمن در تهران




به گزارش جرس، تظاهرات 25 بهمن 1389 چرت مسئولان عالی رتبه نظام را پاره کرده است. اخبار جسته و گریخته ای که از محافل حکومتی و جلسات اصول گرایان به بیرون درز کرده است در فضای سقوط پی در پی رژیمهای دیکتاتوری خاورمیانه حکایت از واهمه جدی حکام جمهوری اسلامی دارد.

به گزارش منابع خبری جرس از تهران شورای عالی امنیت ملی بعد از راه پیمائی 25 بهمن جلسه اضطراری تشکیل داده است. بر اساس تحقیقات مفصل و کارشناسی های متخصصان امنیتی و نظامی و انتظامی شورای عالی امنیت ملی، آمار مورد پذیرش شورا از تظاهر کنندگان تهران در روز 25 بهمن عدد ششصد هزار تا یک میلیون نفر بوده است. از نظر شورا این آمار فوق محرمانه تلقی شده است!

آمار روزنامه کیهان 300 تا 400 نفر بود! و آمار فعالان جنبش سبز حداقل بین یک تا یک و نیم میلیون نفر در تهران بوده است.

دادگاه رضا شهابي برگزار نشد

دادگاه رضا شهابي برگزار نشد


*ادامه‌ی بازداشت غیرقانونی فرزانه نجارنژاد در بازداشتگاه اطلاعات شهر مشهد

دادگاه رضا شهابي برگزار نشد



صبح امروز، 15 اسفند 89 علارغم اعلام قبلي، دادگاه رضا شهابي از اعضاي هيئت مديره سنديكاي كارگران شركت واحد اتوبوسراني تهران، به دليل ارسال پرونده ايشان به دادستاني، تجديد و به زمان ديگري موكول شد كه تاريخ برگزاري جلسه دادگاه، متعاقبا به وكيل ايشان اعلام مي گردد.



سنديكاي كارگران شركت واحد اتوبوسراني تهران



ادامه‌ی بازداشت غیرقانونی فرزانه نجارنژاد در بازداشتگاه اطلاعات شهر مشهد



پس از آزادی دو نفر از بازداشت‌شدگان در روز ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ در شهر مشهد به نام حسین احمدنژاد - در تاریخ ۱۳۸۹/۱۱/۱۳ با وثیقه - و علی رزاقی - در تاریخ ۱۳۸۹/۱۱/۱۴ با وثیقه ۲۰۰,۰۰۰,۰۰۰ تومانی - ، فرزانه نجارنژاد ، که در خانه پدری‌اش ، به‌صورت غیرقانونی توسط ماموران اداره اطلاعات شهر مشهد بازداشت شد ، پس از گذشت ۲۰ روز ، به‌دستور حیدری - بازپرس شعبه ۹۰۳ دادگاه انقلاب شهر مشهد - همچنان در بازداشتگاه اداره اطلاعات شهر مشهد زندانی است .

گفتنی است بازپرس حیدری پس از ۲۲ خرداد ۱۳۸۸، بسیار فعال شده و رسیدگی قضایی به بسیاری از پرونده ‌های سیاسی ، به او سپرده می ‌شود . از این جمله می ‌توان به صدور دستور بازداشت محمدرضا جلایی پور- مدیر پویش موج سوم - ، صدرا میردامادی - پسردایی آیت الله علی خامنه ای - ، هاشم خواستار - آموزگار زندانی - ، دانشجویان دانشگاه آزاد واحد مشهد در تجمع اعتراضی ۹ دی ۱۳۸۸ و نیز مردم حاضر در تجمع های پس از ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ در شهر مشهد اشاره کرد . در این راستا ، پرونده همه دستگیرشدگان سیاسی در روز ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ ، به وی سپرده شده است .

افشای اسناد تقلب انتخاباتی حاکمان سابق در مصر

افشای اسناد تقلب انتخاباتی حاکمان سابق در مصر


آفتاب به نقل از خانه ملت: معترضین مصری با به دست آوردن اسنادی از سازمان اطلاعات و امنیت این کشور ، تقلب دولت سابق در انتخابات پارلمانی را ثابت کردند.



به گزارش پایگاه خبری المحیط امارات، سازمان اطلاعات و امنیت مصر از دیروز شنبه شاهد حضور معترضینی است که تلاش می کنند تا اسناد و مدارکی را از داخل ساختمان این سازمان خارج کنند.



برخی از اسنادی که به دست معترضین رسیده است تقلب در انتخابات پارلمانی اخیر مصر را ثابت می‌کند. این اسناد و مدارک در اختیار معترضین، ثابت می‌کند برخی از اعضای دادستانی مصر و قضات دادگستری در تقلب در انتخابات پارلمانی اخیر مصر دست داشته اند.



همچنین بر اساس اسناد دیگری که به دست آمده است دولت وقت مصر در انتخابات پارلمانی تمام وسایل ارتباطی کاندیداهای مخالف و مستقل را تحت نظارت امنیتی شدید قرار داده بود.



عصام شریف، نخست وزیر موقت مصر، از معترضین درخواست کرده است هر گونه اسناد و مدارک را به ارتش این کشور که فعلا اداره کشور را برعهده دارد تحویل دهند.

انتخابات پارلمانی مصر در نوامبر گذشته برگزار شد که طی آن احزاب مخالف، دولت را متهم به تقلب در انتخابات کردند. در این انتخابات حزب حاکم مصر به ۹۵ درصد کرسی‌ها دست یافت.



اعتراضات مردمی در مصر مدتی پیش به کناره‌گیری “حسنی مبارک” از ریاست‌جمهوری نتیجه داد. قرار است ژوئن آینده، مصر شاهد انتخابات پارلمانی باشد.

علی خامنه ای و معمر قذافی

علی خامنه ای و معمر قذافی


دو کفه ترازی حکومت مطلقه

احمد ماهر







سرهنگ قذافی درسال 1969 درغیاب ملک ادریس پادشاه بیمار و درحال معالجه درخارج ازکشور، بایک کودتای نظامی به قدرت رسید و از آن تاریخ تاکنون (42 سال) بدون هیچگونه تجدید انتخابات تبدیل به یک دیکتاتور شده که به هیچ ترتیبی حاضربه ترک قدرت حتی به قیمت قتل و کشتاروسیع مردمش نیست!



حجت الاسلام خامنه ای درسال 1368 بلافاصله پس از فوت آیت اله خمینی رهبرانقلاب ایران و در واقع بایک شبه کودتای مذهبی- سیاسی و باتغییر برخی اصول مهم قانون اساسی و از جمله اینکه رهبر حتماً نباید "مرجع تقلید باشد"، به قدرت رسید. وی از آن تاریخ تاکنون(21سال) روز به روزقدرت، نفوذ و اختیاراتش را افزایش داده و تبدیل به یک دیکتاتورمذهبی- سیاسی شده است که به هیچ روی حاضربه اصلاحات بنیانی مدنی- سیاسی وکناررفتن وانتقال رهبری به فرددیگری نمی باشد!



* * *



* درلیبی، اساس و پایه سیاست های داخلی و خارجی کشورهمانا تصمیمات، خواسته ها وخط مشی های شخص قذافی است. ضمناً اجرای تبلیغات سیاسی (پروپاگاندا) و شعارهای انقلابی و تهییج کننده گسترده با هدف فریب مردم نقش بسیارمهمی درهدایت امور و تثبیت هرچه یشترقدرت رهبر لیبی، قذافی را داشته است.



* درج.ا. نیزدقیقاً مشابه موارد بالا است، به اضافه اینکه چاشنی، سوء استفاده ازمذهب نیز به شکلی افراطی به موارد مذکوراضافه شده است. بنابراین هرفرد یا گروهی که ازعملکردسیاسی – اجتماعی آنها انتقاد کند، بلافاصله آژیرها به صدادر می آیند وبه او اتهام غیرانقلابی، منافق، عامل فتنه وآشوب(مانند موسوی وکروبی)، خارج ازدین ومرتد، عامل موساد و سیا وغیره میزنند.



* * *



* قذافی درطول سالها حکومتش یاران و همرزمان انقلابی خود را تصفیه و کنارگذاشته و یا تبعید و اعدام کرده است. سرگرد عبدالسلام جلود که سالهای مسئولیت اجرائی کشور – چیزی شبیه نخست وزیر- را داشت و همراه قذافی کودتا کرده بود از این جمله است.



* خامنه ای چندین سال است که بشکلی خزنده و تدریجی و درعین حال با تظاهر به انقلابی بودن و وفاداری کامل به اصول اولیه انقلاب، یاران و دوستان اولیه و صدیق انقلاب را در راه قدرت و انحصارطلبی هرچه بیشترخود تصفیه،محاکمه، منزوی و یا حبس و زندانی کرده است(موارداخیر: موسوی وکروبی). به عبارت روشن تر، مدتها است که یک جریان پنهانی "خمینی زدایی" را بخصوص با کمک و همراهی احمدی نژاد بصورت مشترک و درسطحی گسترده به اجراگذاشته است.



* * *



* قذافی می گوید: من هیچ مقامی درلیبی ندارم که بخواهم ازآن استعفاء کنم، من رهبرم و مردم لیبی عاشق من هستند!



* خامنه ای می گوید: من تنها به عنوان یک روحانی ساده و بنابرانجام تکلیف شرعی، خدمتگزار مردم هستم و هیچ نقش دیگری ندارم. مردم ایران هم عاشق ولایت ( بخوانید: من) هستند! شعار رسمی و دولتی و نظامی "جانم فدای رهبر" در تائید همین عشق به ولایت است!



* * *



* جدا ازمکانهای عمومی و دولتی، ضمناً تصویرهای بسیاربزرگ چندین وچند متری سرهنگ قذافی درهمه شهرهای لیبی، همراه با شعارهای انقلابی و القاب فریبنده و پروپاگاندی (ازجمله "قائد الاعظم لثورة لیبیا"- رهبربزرگ انقلاب لیبی) نصب یا نقاشی شده است، که البته مردم درتظاهرات اخیرآنها را معدوم، پاره و یا به آتش کشیده اند.



* جدا ازمکانهای عمومی و دولتی، ضمناً تصویرها وبَنری بسیاربزرگ چندوچندین متری حجت الاسلام خامنه ای درهمه نقاط مهم شهرتهران و شهرهای دیگر همراه با شعارهای انقلابی، مذهبی والقاب فریبنده و پروپاگاندی (مانند: رهبربزرگ وعظیم الشان ج.ا.ا.) نقاشی یا نصب شده است. مردم درجریان چند مرحله تظاهرات گسترده خود در تهران و شهرستانها، پوسترهای چاپی تصویرخامنه ای یا بنرها(مثلادرمیدان صادقیه) را پاره کرده و یا به آتش کشیدند!



* * *



* قذافی(پس ازشروع تظاهرات گسترده مردمی مخالفانش) گفت: تظاهرکنندگان مواد مخدر مصرف کرده اند، این توطئه زیرسربن لادن و افراد القاعده وغربی ها است؛ آنها مزدوران بیگانه هستند! جالب است که علی عبداله صالح دیکتاتوریمن نیزمخالفانش راعوامل اسرائیلی وآمریکایی نامید و حسنی مبارک دیکتاتور مصر نیز درست همین اتهام را به مردمی زد که در میدان التحریر خواهان سقوط بودند!



* خامنه ای می گوید: این فتنه وآشوب (جنبش سبز) را آمریکا و انگلیس و اسراییل تدارک دیده و راهبری میکنند!



* * *



* قذافی معترضین ومخالفان حکومتش را مشتی معتاد، مصرف کننده قرص های روانگردان، و موش صفت نامید!



* خامنه ای مخالفانش را گروهی اراذل و اوباش، میکروب سیاسی خواند. ضمناً احمدی نژاد انبوه تظاهرکنندگان را"خَس وخاشاک" نامید، و امام جمعه مشهد "علم الهدا" آنها را گوساله و بزغاله و حسین شریعتمداری نماینده رهبر در روزنامه کیهان؛ مردم ناراضی را "اشغال" شکر خطاب کرد!



* * *



* درلیبی: چه قبلاً وچه پس ازشروع تظاهرات مخالفان حکومت، تعداد زیادی از مردم عادی و فعالان و رهبران سیاسی کشورزندانی، ربوده و یاسر به نیست شده اند.



* در دوران رهبری علی خامنه ای، قتل های زنجیره ای و ترورهای سیاسی خارج از کشور بی وقفه ادامه داشته و اکنون به کشتار مردم در خیابان ها نیز انجامیده است.



* * *



* درلیبی قذافی اخیراً و با گسترش تظاهرات مردم، برای ایجاد دو دستگی و حفظ حکومتش، بطور آشکار بین طرفداران خود درشهرتریپولی اسلحه توزیع کرده است تا با مخالفان حکومت بجنگند.



* در جمهوری اسلامی نیز بدستور آقای خامنه ای میان اوباشی که خود را بچه حزب الهی و بسیجی معرفی می کنند و گاهی لباس نظامی و گاه لباس شخصی به تن دارند نارنجک اشک آور، باطوم، قمه و سلاح کمری پخش شده تا از ولایت ایشان دفاع کنند و در زندان ها نیز به بازداشت شدگان تجاوز کنند و یا آنها را زیر شکنجه ببرند.



* * *



* متخصصین درباره قذافی می گویند: او گرفتار توهم و خودبزرگ بینی است



* نظر متخصصین درباره شخصیت آقای خامنه ای نیز جز همان نظری نیست که درباره قذافی دارند.



* * *



* قذافی به تازگی برای حمله وسرکوب مردم معترض ومخالفان حکومتش، از چاد، مالی، نیجریه آدم کش وارد کرده است.



* بدستورآقای خامنه ای نیز واحدهای سپاه قدس مرکب از افغان ها، لبنانی ها، عراقی ها، سودانی ها و ... است برای سرکوب مردم استفاده می شود.



* * *



* قذافی و پسرش سیف الاسلام دراوج تظاهرات خیابانی و مبارزات مردم لیبی گفتند: نه تنها درطرابلس بلکه درکل لیبی هیچ خبری نیست ومردم زندگی عادی خود را دارند!



* آقای خامنه ای هم با بزرگ کردن تظاهرات حکومتی 9 دیماه سال گذشته و 22 بهمن پارسال و امسال می گوید مردم ایران همین ها هستند و همه امور بصورت عادی در کشور پیش می رود و خبری نیست.



* * *



* پسران ودخترقذافی درکنارپدرشان بخش عمده ای ازصنعت نفت وگاز و نیزتجارت خارجی لیبی را درکنترل و اختیارخود دارند و ثروت آنها به میلیاردها دلار بالغ میشود. به اضافه اینکه در امور و تحولات سیاسی کشورنیزدخالت مستقیم دارند.



* پسران آقای خامنه ای – بویژه حجت الاسلام (!)مجتبی خامنه ای- نیز درتصمیم گیریهای مهم وحساس سیاسی وهدایت آنها (بخصوص جریان انتخابات سال1388و تقلب های گسترده آن که به انتخاب مجدد احمدی نژاد انجامید) نقش اساسی دارند؛ وثانیاً درمعاملات و قراردادهای تجاری و صنعتی بزرگ و پرسود کشوردست دارند و تاکنون از این راه ثروت زیادی اندوخته اند!



* * *



نتیجه



* دیکتاتوری مطلقه قذافی با توجه به عملکرد بیش از چهاردهه حکومت انحصاری و خودکامه وی درپشت شعارهای انقلابی و با استناد به مفاد "کتاب سبز"(کتاب الاخضر) وی در آستانه سقوط است و سماجت او برای ماندن بر سر قدرت، زمینه های اشغال کشور نفت خیز لیبی را توسط امریکا و متحدانش فراهم می کند.



* دیکتاتوری ولایت مطلقه آقای خامنه ای نیز زیر فشار اعتراضی دهها میلیون ایرانی است و فقط کافی است یک روز تظاهرات آزاد اعلام شود و یا انتخابات آزاد برگزار شود تا یخ تمام ادعاهای وی در باره حمایت مردم از نظام(یعنی شخص ایشان) زیر آفتاب حضور خیابانی و یا پای صندوق های رای مردم آب شود. ادامه سماجت او برای ماندن بر سر قدرت مطلقه و مقاومتش در برابر دهها میلیون مردم ایران که زیر فشار سرنیزه و باطوم و زندان ممکن شده است، می تواند در سرانجام خود، همان شرایطی را برای ایران بوجود آورد که برای لیبی بوجود آورده است. یعنی اشغال ایران و یا تحمیل یک جنگ داخلی به کشور.

از یک پیام دریافتی از مشهد

از یک پیام دریافتی از مشهد


گزارش تظاهرات اول اسفند

و نگرانی فزاینده مردم خشمگین





سلام- این گزارش را با تاخیر می فرستم، به این دلیل که سیستم اینترنت را در مشهد واقعا فلج کرده اند. درباره تظاهرات روز اول اسفند، در مشهد هم مثل دیگر شهرها، حکومت خود را آماده کرده بود برای مقابله با اعتراضات. از ساعت 4 رفته رفته مردم خود را در مسیرهای اعلام شده قرار میدادند. ابتدا حضور نیروهای امنیتی خیلی محسوس نبود. بیشتر سعی کرده بودند با استقرار در اماکن دولتی در حالت اختفا قرار بگیرند. برای نمونه در اول خیابان دانشگاه ساختمان عمران قدس رضوی یک اتوبوس نیرو با تجهیزات کامل مستقر شده بود و تعدادی از پارکینگ های عمومی را نیز برای این کار به طور کامل تخلیه کرده بودند. از دیگر ویژه گی های اول اسفند مشهد حضور نیروهای امنیتی بدون مارک در پیاده روها و درون ماشین های پلاک شخصی پارک شده در خیابان ها بود. حوالی ساعت 18 اولین هسته های اعتراضی در اول خیابان راهنمایی شکل گرفت که این حضور بدون شعار و در سکوت با حمله پلیس و لباس شخصی ها به خشونت و پرتاب گاز اشک آور مواجه گردید که نهایتا این تعقیب و گریز به خیابان های اطراف کشیده شد و تعدادی مورد ضرب و شتم قرار گرفتند وتعدادی هم دستگیر وبه ماشین های ون منتقل شدند......



اما مورد مهم تر که از اول اسفند به بعد در میان مردم بحث است، نگرانی و خشم شدید نسبت به شکنجه دستگیرشدگان (کروبی و موسوی) برای گرفتن اعترافات از آنهاست. من نمی دانم چنین حماقتی را کرده و یا خواهند کرد یا نه، اما می دانم که آوردن آنها به تلویزیون کبریت به انبار نفت انداختن است.

حریق در خیمه یاران

جمع یاران دهه اول جمهوری اسلامی، با همه اختلاف نظرات سیاسی و اقتصادی در زیر خیمه ای که تیرک آن آیت الله خمینی بود، متحد ماندند، اما پس از درگذشت او، در برابر هم صف کشیدند. احمد خمینی را قتل زنجیره ای کردند. موسوی اردبیلی (درکنارمیرحسین موسوی) نگران سرانجام حریق در خیمه جمهوری اسلامی و افتادن آن به چنگ فرصت طلبان است. هاشمی رفسنجانی که جاده را برای رهبری خامنه ای صاف کرد، خود امروز گرفتار خدعه و قدرت پرستی خامنه ایست و فرصت طلب ها می خواهند از صندلی ریاست مجلس خبرگان بلندش کنند. ریشهری (ردیف پشت و درکنار ولایتی) روحانی توطئه گری که سیلی به صورت آیت الله شریعتمداری زد و با کفش روی جانماز آیت الله منتظری ایستاد، اکنون تمرین مرجعیت می کند تا بلکه در آینده رئیس خبرگان شود. فعلا تولیت شاه عبدالعظیم را دارد و دستش در آن سفره است. البته امیرالحجاج خامنه ای نیز هست. علی اکبر ولایتی، مرد همیشه دومی که 32 سال در سایه آقای خامنه ای حرکت کرده و اکنون وزیر خارجه بیت رهبری است. موسوی، عزیز کرده آیت الله خمینی در زندان خامنه ایست و سرانجام خود خامنه ای. مستبدی که نه شاگرد آیت الله خمینی بود و نه با نظرات اقتصادی و سیاسی او موافق. هاشمی رفسنجانی او را به آقای خمینی معرفی کرد و اجازه او را برای آوردن خامنه ای به شورای انقلاب گرفت و باز با جعل قول از آقای خمینی، او را رهبر کرد.