Thursday, October 29, 2009

احمدی نژاد: دنیا حقوق ما را پذیرفته است

راهپیمائی 13 آبان حالت قطعی به خود گرفته!



با بیان نگرانی مقامات حکومتی
راهپیمائی 13 آبان
حالت قطعی به خود گرفته!



13 آبان چگونه برگزار خواهد شد؟ درحالیکه انتشار هر خبر، اطلاعیه و اظهار نظری در باره شرکت مردم در راهپیمائی سنتی 13 آبان ممنوع اعلام شده، مقامات دولتی و نظامی که نگران شکل گیری یک راهپیمائی مردمی دیگر در ایران اند، خود با اظهار نظرها، تهدیدها و اعلام برنامه های حکومتی برای این روز، به مبلغان راهپیمائی 13 آبان تبدیل شده اند.

سردار "محمدصالح جوکار" رئیس سازمان بسیج دانش آموزی و فرهنگیان در یک نشست مطبوعاتی اعلام کرده که می خواهد 3 میلیون دانش آموز را برای 13 آبان بسیج کرده و با شعارهای حکومتی به خیابان بیآورد.

خبرگزاری فارس از قول فرمانده سپاه سیدالشهدای استان تهران بنام "علی فضلی" که از اعضای ستاد کودتا و سرکوب خیابانی مردم بوده نقل کرده است که: باید هوشیار باشیم و غفلت نکنیم که روز 13 آبان شیطنت هائی بشود.

این اظهار نظرها، پس از خطبه های آیت الله جنتی در نماز جمعه تهران است که به دولت و فرماندهان نظامی گفت مواظب 13 آبان باشید!

در اصفهان به استقبال 13 آبان رفته اند. یعنی یک مانور اقتدار که نام مستعار "سرکوب" است برپا کرده اند که در همین شماره پیک نت عکس هائی از آن را می بینید.

معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد اسلامی نیز طی بخشنامه ای از مطبوعات خواسته تا هیچ خبر و اطلاعیه ای را درباره راهپیمائی 13 آبان منتشر نکنند. نکته جالب دراین اطلاعیه آنست که در آن قید شده "بحث انتخابات تمام شده و نباید دوباره زنده شود". بدین ترتیب هم حکومت می داند و هم مردم، که 13 آبان نیز فرصت دیگری است برای مخالفت با کودتای انتخاباتی 22 خرداد!

دیدار روزنامه نگاران با مهدی کروبی

جمعی از روزنامه نگاران ایران با شیخ مهدی کروبی دیدار کردند. این دیدار بمناسبت حمله اوباش بسیجی در نمایشگاه مطبوعات به کروبی صورت گرفت.

در این دیدار

"بدرالسادات مفیدی"، دبیر انجمن صنفی روزنامه نگاران "عباس عبدی" عضو ارشد سردبیری روزنامه سلام، عبدالرضاتاجیک، مصطفی ایزدی، مهران و علی کرمی، رضا خجسته رحیمی و حسن اسد زیدآبادی حضور داشتند، که هرکدام به نکاتی درباره اوضاع مطبوعات و نمایشگاه امسال و محکومیت هتک حرمت نسبت به رئیس مجلس سوم (زمان خمینی) و مجلس ششم ایراد کردند. از جمله عباس عبدی گفت:

«اقدامی که با شما صورت گرفت نتیجه بن بستی است که برخی با آن روبرو شده اند. وقتی به سئوال ها و ابهامات یک جریان پاسخ مناسب داده نمی شود، این جریان از هر امکانی برای پاسخ گرفتن استفاده می کند. نمایشگاه مطبوعات امسال هم چنین کارکردی دارد و هدف از برخورد با شما هم این بوده که باب پرسشگری بسته شود و آقایان معترض قید چنین حضورهای اجتماعی را بزنند. برخورد با شما نشانه موفقیت برنامه ها و اقدامات شماست. امیدواریم در نمایشگاه آینده روزنامه نگاران بتوانند میزبان مهدی کروبی و دیگر شخصیت های سیاسی اصلاح طلب باشند.»

اجتماع خانواده زندانیان در برابر دادستانی تهران


شماری از اعضای خانواده چهره های سیاسی زندانی کودتای 22 خرداد، روز گذشته در برابر دادستانی تهران اجتماع کردند. پس از این اجتماع، دادستان جدید تهران که جانشین قاضی مرتضوی شده، با این عده از حضور وكلا در محاكم، فراهم كردن تسهيل ملاقات خانواده‌ها با بستگان زندانیات، تسريع در رسيدگي به پرونده‌ها و رعايت مقررات در رسيدگي‌ها تاكيد كرد و از آنها خواست که خواسته های خود را از راه های قانونی دنبال کنند تا مانع هرگونه سوء استفاده از اقدامات آنها شود.

وی در ارتباط با دستگیری های اخیر شماری از حاضران در یک جلسه دعای کمیل نیز گفت: در صورت تكميل تحقيقات هر يك از متهمان زندانی در اسرع وقت دستور آزادی آنان صادر خواهد شد.

همزمان با خبر بالا که خبرگزاری ایلنا منتشر کرد، سایت خبری "موج سبز" نیز با انتشار عکسی که از این تجمع می بینید گزارش داد:

خانواده های زندانیان سیاسی پیش از تجمع روز گذشته، این با صدور بیانیه‌ای اعلام کرده بودند که در اعتراض به طولانی شدن مدت بازداشت عزیزانشان تجمع اعتراض‌آمیزی برگزار خواهند کرد. اجتماع اعتراضی خانواده‌ها در برابر دادستانی تهران از ساعت 11 تا ساعت 1 بعد از ظهر ادامه یافت.

نامه "آرش حجازی" شاهد قتل "ندا آقا سلطان" به اوباما


کودتا و قتل را دیگران کردند
تاوانش را امثال او می دهند!


جناب آقای پرزیدنت اوباما

نخست مایلم از این فرصت استفاده کنم و دریافت جایزه ی صلح نوبل را به شما تبریک بگویم. به راستی امیدوارم این جایزه پیام شما را به قلب و ذهن هایی که با نفرت و شهوت قدرت مهر شده اند، برساند.

من *آرش حجازی* هستم. شاید اسم مرا قبلا شنیده باشید، من همان پزشکی هستم که سعی کرد ندا آقاسلطان را نجات بدهد، دختر جوانی که در تظاهرات مسالمت آمیز علیه تقلب در انتخابات ایران کشته شد، همان زنی که شما دو بار در سخنرانی های خود در چهار ماه گذشته به او اشاره کرده اید. من همان کسی هستم که کشورش را ترک کرد تا به خشونت مطلق و بیدادی که به مرگ دختر بیگناهی که گلوله ی نیروهای بسیج به سینه اش اصابت کرد و آن قدر از او خون رفت تا جان سپرد، شهادت بدهد.

آقای رئیس جمهور، وقتی ندا مرد، من آنجا بودم. من کاری کردم تا تمام جهان آن نگاه پیش از مرگ را در چشمان او ببیند. من درباره شرایط مرگش شهادت دادم تا هر مستبدی در جهان بداند که همواره کسی شاهد است. ندا آنجا به دلیلی مرد؛ برای یک رویا، زمانی که تمام رویاها برباد رفته بود.

مرد تا عزت را به سرزمینی برگرداند که یکی از منفورترین حکومت های جهان را داشت. سعی کرد به دنیا نشان بدهد که ایران فعالیت های هسته ای و تروریسم و بنیادگرایی نیست، بلکه به معنای باور داشتن به رویاها، شجاعت، عزت، عشق بی قید و شرط و پرداخت هر بهای لازمی برای یک قدم نزدیک تر شدن به آزادی است.

مرگ ندا خلوص ملتی سه هزارساله را بار دیگر به جهان نشان داد. از زمانی که درباره مرگ او شهادت دادم، همه چیزم را از دست داده ام، شغلم را، زندگی آبرومندم را در ایران، امنیت خانواده و خودم را، کشورم را، و حالا در این دنیای بزرگ تنهایم، بدون پول، بدون شغل، با خانواده ای که باید سرپرستی کنم. اما از کارم پشیمان نیستم و اگر زمان به عقب باز می گشت، باز هم همین کار را می کردم؛ *هرچند جهان آن نگاه بی گناه را در چشم های ندا دید و هیچ نکرد.* *میلیون ها نفر اشک ریختند، اما هیچ کس کاری نکرد*. مثل همیشه، همه نظاره کردند، مستبد را نفرین کردند، شهید را دعا کردند، اما هیچ کس قدمی برنداشت تا از ملتی حمایت کند که زادگاه نخستین اعلامیه حقوق بشر بود.

اما این نامه را به این قصد نمی نویسم که از شما بخواهم کاری بکنید. نه، مردم ایران بدون درخواست کمک از هیچ مقامی در دنیا، می جنگند و آزادی شان را به دست خواهند آورد. آنچه مرا ناچار به نوشتن می کند، این است که اگرچه به کمک کسی احتیاج نداریم، سپاسگزار می شویم اگر دنیا حقیقت را مخدوش نکند.

ندا نه به خاطر یک کشور، که برای رویایی به نام ایران جان داد. یکی از مهم ترین نمادهای ایران در قلب ایرانیان، خلیج فارس است، *خلیجی زیبا در خاور میانه که در سخنرانی تان آن را “خلیج**” **نامیدید**.**

آقای رئیس جمهور

خلیج فارس در قرن پنجم پیش از میلاد از سوی داریوش بزرگ و هرودوت خلیج فارس خوانده می شد؛ نیز در قرن دوم پیش از میلاد از سوی کلودیوس پتالمائوس، و در قرن اول میلادی از سوی کینتوس کورتیکوس روفوس. نام رسمی آن هنوز “خلیج فارس” است. *سازمان ملل دو** **دستورالعمل صادر کرده است که در آن از دولت ها خواسته است که برای نامیدن این خطه** **آب، فقط از نام “خلیج فارس” استفاده کنند*.

اشاره به ندا در سخنرانی شما برای ایرانیان دلگرم کننده بود؛ اما وقتی واژه “فارس” را از خلیج فارس حذف می کنید، رویاهای ندا و ملتی را لگد مال می کنید که چیزی جز عزت و رویاهایشان برایشان نمانده است. مطمئنم شما قصد ندارید ملتی را از آنچه به حق متعلق به اوست، محروم کنید.

من همه چیزم را به خاطر یک رویا از دست داده ام و بر این باورم که شما، آقای رئیس جمهور، از معدود دولتمردان دنیا هستید که هنوز به رویاها باور دارند.

به شما درود می فرستم و در سفر درازی که در پیش دارید، برایتان آرزوی موفقیت می کنم. امیدوارم شما نیز برای ملتی که با چنگ و دندان، در میان خون عزیزانش می کوشد خود را به رویایش برای آزادی و برکت نزدیک کند، آرزوی موفقیت داشته باشید.

با احترام

آرش حجازی

نوابغ در خدمت رهبر!


این یکی از صحنه های ماندگار دیدار روز گذشته رهبر و نخبگان است، اما این عکس که خبرگزاری نظامی "فارس" منتشر کرده نوابغ ردیف اول را نشان میدهد. در ردیف اول آن که سر به زیر افکنده کامران دانشجو وزیر کنونی علوم و معاون سیاسی وزارت کشور در انتخابات ریاست جمهوری و از عاملین اجرائی کودتای انتخاباتی است. نفر کنار دستش مهرداد بذرپاش رانت خوار دولت احمدی نژاد است که با تائید فرماندهان سپاه در کابینه جدید احمدی نژاد رئیس سازمان ملی جوانان شده است. کامران دانشجو اخیرا متهم به تقلب در گرفتن مدرک دکترا شده و مهرداد بذر باش نیز رشته مهندسی صنایع در دانشگاه صنعتی شریف را نه 4 ساله، بلکه 5 ساله و با معدل کمتر از 13 گذرانده است.

نماز بر جنازه ای بنام "فصل الخطاب"


امشب رهبر را سیمای جمهوری اسلامی نشان داد که برای نخبگان صحبت می کرد. وقتی کسی را از جلد فصل الخطاب بودنش بیرون می آورند و دیگر یک جمع 3 هزار نفری از مجموعه ماشین دولتی هم برایش تره خُرد نمی کند باید هم مثل مار زخم خورده به خود بپیچد.

در حوادث پیش و پس از انتخابات هیچ کس چنین برجنازه حیثیت و اقتدارش ماتم نگرفته که ایشان گرفته است.

مجموع خواب شبانه روزی اش به گفته اطرافیان بین 2 تا 3 ساعت، آنهم به ضرب و زور انواع قرص هاست. وحشت روز های آینده امانش را بریده و دائماً دو دو تا چهارتا می کند. با همین وحشت، در دیدار با نخبگان فشار علنی و بحساب خودش سنگین را به سید و شیخ و خاتمی شروع کرد. با طرح جرم "تشکیک در انتخابات" که البته خجالت کشید بگوید "تشکیک در نتیجه انتخابات"!

همه آشفته مغزی های سالها پنهان نگهداشته اش را بسرعت بیرون می ریزد. آشفته گوئی هائی که بدفعات در چند سال گذشته در بزنگاه های متعدد در گفتارهایش بیرون زده است و هیچ یک از دور و بری های بسیار نزدیکش هم جرات نکردند با او مطرح کنند. ادامه این آشفته گوئی ها و خشم و خشونت ها سر انجامی جز به بن بست کشاندن یک نظام حکومتی و فراهم کردن یک دوران گذار پر رنج و مصیبت برای مردم ایران ندارد. چیزی که در محاسبات آشفته ایشان همیشه مغفول مانده نیروی خشم انباشته مردمی است که نتوانست هرگز آنها را بشناسد. همه حاکمانی که در روندی غیر مردمی به حکمرانی رسیده اند جز این نکردند.

کاری که صدام حسین با عراق ثروتمند کرد. کشوری که در دهه 1340 مورد رشک و حسد نه تنها عرب ها، بلکه شاه بود و امروز به ویرانه ای تبدیل شده که مردمش نمی دانند به چه جرم و گناهی اینگونه کشته می شوند! این اولین عکس صدام حسین پس از دستگیری و انتقال به یک خانه، پیش از انتقال به زندان است. سردار قادسیه عراق را به امریکائی ها تحویل داد، بزرگترین ویرانی و کشتار را روی دست ایران و عراق گذاشت و با شعارهای ضد امریکائی و ضد اسرائیل به هردوی آنها بزرگترین خدمات را کرد!

دیدار و مشورت موسوی و کروبی


موسوی:
نه با زندان، نه با اعتراف گیری و نه با محاکمه
جامعه به یکسال پیش باز نخواهد گشت


گفت و گویی که در زمینه هسته ای در ژنو صورت گرفته است واقعا مورد حیرت است. قول و قرارهایی که در ژنو داده شد، اگر اجرا شود بر باد دادن همه زحمات هزاران دانشمند در کشور است و اگر اجرا نشود زمینه اجماعی را برای تحریم گسترده علیه ایران ایجاد خواهد کرد. اینها نتیجه ماجراجویی و عبور از اصول و منافع ملی در سیاست خارجی است. جالب آنجاست که به فرزندان انقلابی و خدوم کشور تهمت ارتباط و تمایل به غرب و شرق می زنند و خود به صورت آشکار و مکرر در مقابل آمریکا کرنش می کنند. باید بسیاری از مسائل برای مردم بازگو شود تا آنها بدانند که در کشور و مدیریت اجرایی چه می گذرد. من زمانی که در نخست وزیری بودم نیز تاکید بسیاری داشتم که نیروهای نظامی نباید وارد مسائل اقتصادی بشوند. یا برخی آقایان ماموریت دارند کشور و نظام را متلاشی کنند و از بین ببرند، یا اینکه فقط به فکر امروزشان هستند که آن را به فردا برسانند.



مهدی کروبی روز گذشته به دیدار میرحسین موسوی در دفتر کار او رفت و درباره فضای حاکم بر کشور، عملکرد دستگاه های اجرایی و برخی حوادث پس از انتخابات رایزنی کرد.

در این دیدار مقرر شد آنها راههای ارتباطی خود را به رغم برخی محدودیت ها تقویت کنند.

مهدی کروبی در ابتدای این دیدار به حوادثی که در نمایشگاه مطبوعات اتفاق افتاده اشاره کرد و ضمن اظهار تاسف از برخوردهای ناشایستی که به هنگام بازدید او و علیرضا بهشتی از نمایشگاه از سوی اقلیتی سازمان یافته صورت گرفت، گفت:

«تاسف می خورم که در نمایشگاه مطبوعات که باید محل تعاطی فکر و اندیشه باشد به برکت توقیف مطبوعات نه تنها فضایی بی روح حاکم شده است که علاوه بر آن عده ای چنین نادانانه برخورد می کنند و مشخص نیست که با این رفتارها می خواهند کشور را به کجا ببرند.

میرحسین موسوی نیز ضمن اشاره به فیلم هایی که از نمایشگاه و صحنه های یادشده دیده است گفت:« به رغم توقیف مطبوعات، جمعیت مشتاق کثیری را دیدم که در نمایشگاه حضور داشتند و از شما و جنبش سبز حمایت می کردند و این گویا موجب ناراحتی اقلیتی است که دست به چنین اقداماتی می زدند.»

در ادامه این نشست، مهدی کروبی ضمن اشاره به دوران نخست وزیری موسوی و حرکت او با مردم گفت:«شما به خوبی از کارهایی که من کرده ام مطلع هستید. من به واسطه مسئولیت هایی که در کمیته امداد و بنیاد شهید و مجلس داشته ام، همیشه با مردم در ارتباط بوده و هستم. می بینم که وضعیت مردم بسیار خراب است. فقر و فساد و فحشا و کلاه برداری بسیار زیاد شده است و اینها نتیجه عملکرد بد و نادرست دستگاه های اجرایی و عدم برنامه ریزی است. متاسفانه آلودگی های اقتصادی برخی از مسئولان یکی از دلایل اصلی گسترش فساد در جامعه است. من به یاد دارم که زمانی انقدر سلامت اقتصادی حاکم بود که یک مسئول دولت هزینه مداوای یک عضو خانواده اش در بیمارستان را نداشت و به ما در بیمارستان بنیاد شهید مراجعه می کرد. اما امروز متاسفانه شرایط دیگری حاکم است. دغدغه من این است که این نسل جدید که اوضاع فعلی را می بیند گمان کند که از اول انقلاب شرایط بر همین منوال بوده است . این نسل باید بداند که چنین آلودگی های گسترده اقتصادی امری جدید و بدیع است. حساسیت من وقتی بیشتر می شود که می شنوم که می گویند این دولت، گفتمان امام و انقلاب را زنده کرده است. با این کار آبروی امام و انقلاب را هم می برند. مردم و خصوصا نسل جدید باید بفهمند که ما فرزندان امام مخالف این رویه ای هستیم که امروز بر کشور حاکم شده است. امروز مبالغه هایی در مورد برخی افراد و مکان ها می شود که موجب شک و تردید مذهبی در برخی افراد و نسل جدید می تواند بشود. مثلا می شنوم نام مسجد جمکران را در کنار و هم شان مسجدالحرام و مسجدالاقصی به عنوان مکان های مقدس می آورند و این اقدامات تنها باعث می شود که اعتماد مردم به اعتقادات قبلی شان هم سست شود. واقعا نمی دانم که برخی آقایان چه انگیزه ای دارند برای اینکه همه چیز را به هم بریزند و مردم را به همه چیز از دین گرفته تا تاریخ گذشته شان بی اعتقاد کنند.»

سپس میرحسین موسوی ضمن اشاره به مشکلات جاری در اداره کشور گفت:« دردها مشترک است و من نیز بر این مشکلاتی که شما اشاره کردید و بسیاری مشکلات دیگر واقفم. به عنوان مثال گفت و گویی که در زمینه هسته ای در ژنو صورت گرفته است واقعا مورد حیرت است. قول و قرارهایی که در ژنو داده شد، اگر اجرا شود بر باد دادن همه زحمات هزاران دانشمند در کشور است و اگر اجرا نشود زمینه اجماعی را برای تحریم گسترده علیه ایران ایجاد خواهد کرد. اینها نتیجه ماجراجویی و عبور از اصول و منافع ملی در سیاست خارجی است. جالب آنجاست که به فرزندان انقلابی و خدوم کشور تهمت ارتباط و تمایل به غرب و شرق می زنند و خود به صورت آشکار و مکرر در مقابل آمریکا کرنش می کنند. باید بسیاری از مسائل برای مردم بازگو شود تا آنها بدانند که در کشور و مدیریت اجرایی چه می گذرد. من زمانی که در نخست وزیری بودم نیز تاکید بسیاری داشتم که نیروهای نظامی نباید وارد مسائل اقتصادی بشوند . دو گمانه را می توان مطرح کرد. یا برخی آقایان ماموریت دارند که کشور و نظام را متلاشی کنند و از بین ببرند، یا اینکه فقط به فکر امروزشان هستند و کاری را صرفا انجام میدهند که امروزشان بگذرد و به فردا برسد. که به گمانم همین گمانه دوم به واقعیت نزدیک تر است. آقایان فقط به امروز فکر می کنند و نتیجه آینده رفتارهای امروزشان برایشان اهمیتی ندارد و گرنه تن دادن به چنین ریسک هایی در زمینه سیاست داخلی و سیاست خارجی، با هیچ منطقی قابل قبول و دفاع نیست. برخی فکر می کنند که با حربه دستگیری و محاکمه می توانند وضعیت را به وضع سابق برگردانند. اما سودای محال دارند و نمی فهمند که با هیچ حربه ای حتی با تهدید و بازداشت و محاکمه و اعتراف گیری هم نمی توان جامعه امروز را به جامعه یک سال قبل برگرداند. آزادی زندانیان سیاسی یک خواست ملی است که می تواند به بهتر شدن اوضاع کمک کند.»

انتفادی صریح و چشم در چشم

دیدار خامنه ای با نخبگان
با سخنان یک دانشجو بهم ریخت



این مطلب را با چند واسطه شنیدم که برایتان ارسال می کنم:

امروز(دیروز) خامنه ای با جمعی با عنوان دانشجویان نخبه دیدار کرد. در این جمع یک دانشجوی دکترا دستش را بالا بُرد تا صحبت کند. اول به او اجازه ندادند، ولی دستش را پایین نیاور تا اینکه خامنه ای گفت: حرفش را بزند!

این فرد پشت تریبون رفت و گفت:

«این جمع که اینجا هستند نمایندگان نخبگان نیستند، بلکه نماینده سازمان نخبگان هستند.
صدا و سیما که رئیس آن منصوب شماست بسیار دروغ می گوید و یک طرفه در همه مسائل برخورد می کند

خبرگان را ما تا به حال در عمرمان ندیدیم از شما انتقاد کنند. شما فضایی بوجود آورده اید که هیچ کس جرات نقد شما را ندارد. اطرافیان شما، شما را تبدیل به فرد مقدسی کرده اند که قابل نقد نیست. بعد از انتخابات من خودم بعنوان اعتراض در راهپیمایی بودم و از نیروهای بسیج و لباس شخصی کتک خوردم. من قضاوت این مطلب رو به وجدان شما واگذار می کنم.»

این رو که گفت، اتفاق جالبی افتاد. همه حاضران بعنوان تائید او شروع کردن به دست زدن.

خامنه ا ای که در زمان حرف های آن فرد در هم رفته بود، کاملا به هم ریخته و قرار نماز جماعت را لغو کرد و جلسه را ترک کرد.