Monday, November 2, 2009

میرحسین موسوی:



از زندان خبر می رسد
گفتمان چالش برانگیز
میان بازداشت شدگان و بازجوها


مهندس میر حسین موسوی به همراه زهرا رهنورد، با حضور در منزل فیض‌الله عرب سرخی عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که پس از کودتای 22 خرداد دستگیر شده با خانواده وی دیدار و از آنها دلجویی کرد.

پارلمان‌نیوز خبر داد:

میر حسین موسوی در این دیدار با ابراز تاسف از بازداشت چهره‌های سیاسی تاکید کرد:

«چه آنهایی که فرزند این انقلاب بوده و برای این انقلاب زحمت کشیده‌اند و چه جوان‌هایی که با نیت پاک وارد جنبش شده‌اند و این جنبش را با پاکی و صداقت خود به پیش بردند هدفی جز ساختن کشور و اعتلای آن نداشتند. من نمی‌دانم چرا کسی این موضوع را نفهمید. کسانیکه مخالف نظام بودند هیچ‌گاه وارد این جنبش نشدند. مطمئنا روند به سمت بهتر شدن است و همه چیز نهایتا به نفع کشور پایان می‌یابد.

بازجوها در مکالمه‌ها و دیالوگ‌های شبانه‌روزی که با فرزندان انقلاب دارند به چالش کشیده می‌شوند. طبیعی است که به فکر فرو روند و شب‌ها در خلوت خود فکر کنند.

در حال حاضر اطلاعاتی که از زندان‌ها به ما می‌رسد حکایت از آن دارد که این گفتمان چالش بر انگیز بین بازداشت‌شدگان و بازجوها بوجود آمده است.

از روز اول به آنها گفتیم رسانه‌ها را آزاد کنید. اگر رسانه‌ها آزاد بودند و مردم توانسته بودند حرفشان را بزنند به اینجا نرسیده بودیم. یکی از اصلی‌ترین مشکلاتی که امروز با آن مواجه شده‌اند به دلیل محدودیت رسانه‌هاست.

راه حل آنست که مردم ببینند مقصرین کهریزک و حمله به خوابگاه‌ها به سزای اعمال خود رسیده‌اند. راه حل آنست که اگر عده‌ای به دلایل سیاسی دستگیر شده‌اند مطابق قانون اساسی در مقابل هیئت منصفه و بصورت علنی محاکمه شوند تا هم هیئت منصفه و هم مردم دفاعیات آنها را بشنوند.

در این دیدار، زهرا رهنورد نیز به نقش بزرگ زنان در آرمان های آزادیخواهانه، رفع تبعیض و جنبش سبز اشاره کرد و گفت:

در شرایط فعلی زنان ایران از پتانسیل بالای فکری – علمی – اجرایی و مبارزاتی برخوردارند و در جنبش سبز نیز پیشتاز بودند. زنان نه تنها به منافع ملی کشور خود می‌اندیشند و در راه تحقق آن و آرمانهای دموکراتیک فعالیت می‌کنند، بلکه در رابطه با رفع تبعیض نیز مطالبات خود را پیگیری می‌کنند.

در بند کردن زنان آزاد اندیش چه آنان که برای رفع تبعیض مبارزه کرده و زندانی شده‌اند و چه آنان که در جنبش سبز پیشتاز بوده‌اند، جفای بزرگی در حق آزادی و آرمان های اسلامی است . لذا همینجا، آزادی بی قید و شرط همه زندانیان، بخصوص آزادی فوری زنان زندانی را خواهانم.

در این دیدار همسر عرب سرخی از آخرین دیدار خویش با همسرش که مربوط به چهارشنبه هفته گذشته بود سخن گفت و اضافه کرد که در این ملاقات همچنان به دختران او اجاز دیدار با پدر را ندادند.

همسرم در آخرین ملاقات خود گفت که به بازجویش گفته است آنقدر به راهی که در این ۳۰ سال برای نظام و انقلاب رفته ام اعتقاد دارم که اگر همین امروز با دلایل واهی مرا اعدام کنید فکر می‌کنم پیش برادران شهیدم خواهم رفت.

ز 3 تا 14 میلیارد تومان را به جیب زده

از 3 تا 14 میلیارد تومان را به جیب زده
فرار از ایران
با لیست حقوق بگیران "نهاد..."



سایت خبری «آینده»، در یک خبر دست و پا شکسته، با احتیاط اعلام کرده است که یکی از از کارمندان یکی از موسسات مالی (سانسور نام موسسه) با به جیب زدن بین 3 تا 14 میلیارد تومان از ایران گریخته است.

همین سایت اضافه کرده که این موسسه مالی وابسته به یک نهاد (مشخص نشده که این نهاد، نهاد رهبری است و یا نهاد ریاست جمهوری) است و کارمندی که گریخته در شعبه ای در شمال غرب تهران این موسسه کار می کرده است.

ضمنا با توجه به این كه حقوق مسئولان و مقامات آن نهاد (که این سایت نام آن را اعلام نکرده) از طریق همین مؤسسه پرداخت می‌شده، گفته می‌شود فرد مذكور لیستی از حقوق دریافتی شماری از این مسئولان را نیز بعنوان یك عامل فشار با خود برده است

13 آبان در مشهد، تبریز، همدان و "وین" در اتریش

همزمان با برلین، از وین، پایتخت اتریش نیز خبر رسیده است که در این شهر نیز قرار است همآهنگ با راهپیمائی جنبش ضد کودتا در روز 13 آبان، روز 4 نوامبر ساعت 3 و نیم بعد از ظهر از محل آلبرتینا پلاتز تا سفارت جمهوری اسلامی ایرانیان مقیم این شهر راهپیمائی کنند.

از تبریز نیز خبر رسیده است که قرار است روز 13 آبان ساعت 11 صبح در فلکه دانشگاه تجمع سبز برپا شود.

از همدان، مشهد و همدان نیز اخبار در همین ارتباط دریافت شده است.

اطلاعیه آیت الله صانعی

اطلاعیه آیت الله صانعی
استکبار و استبداد
دو روی سکه نابودی استقلال است



بخش هائی از اطلاعیه آیت الله صانعی بمناسبت راهپیمائی ضد اسکتباری و ضد استبدادی 13 آبان را در ادامه می خوانید:



13آبان یادآور صفحاتی از تاريخ اين مملکت همچون تبعید امام خمینی (سلام الله علیه) در پی اعتراض به لایحه کاپیتولاسیون، کشتار دانش آموزان بیگناه در محوطه دانشگاه تهران و مبارزه ضد استکباری دانشجویان پیرو خط امام پس از انقلاب می باشد. توجه به مسائل تاریخی و درس گرفتن از آن می تواند ملت ها را در مسیر پرفراز و نشیب خود راهنمایی کند.

آنچه امروز باید مورد توجه قرار گیرد این نکته است که دیگر قدرتهای استعماری، سیاست استعماری خود را با لشکرکشی، کشورگشایی و غارت آشکار منابع سایر کشورها و دخالت مستقیم در امور آنها دنبال نمی کنند، اما این به معنای پایان دوره استعمار نیست. بلکه شکل جدید بهره کشی از ملت ها با استفاده از شیوه های جدید، مد نظر آنان قرار گرفته و منافع ملی آن کشورها توجیه گر استعمار در شکل جدید خود گردیده است؛ هرچند آنها می کوشند که با استفاده از شگردهای نادرست و استفاده ناصحیح از واژه ها و مفاهیم مطلوب انسان ها، پرده بر اعمال خود بکشند؛ اما کیست که نداند آنان در بدست آوردن منافع خود هیچ حد و مرزی را نمی شناسند؛ و زمانی که منافع آن کشورها در میان باشد حقوق سایر ملت هاست که به مسلخ برده می شود.

آنچه می تواند استقلال کشور عزیزمان را حفظ نماید هوشیاری نخبگان جامعه، آگاهی توده های مردم، آزادی بیان، وجود رسانه های آزاد و مستقل، توجه به نظر و آراء اکثریت مردم و اهداف اولیه ایجاد نظام جمهوری اسلامی است.

در جامعه ای که نخبگان آن مورد بی مهری، و دانشگاه ها و مردمش مورد حمله، هجمه و... قرار گرفته و گرفتار قید و بند شده و امکان ابراز نظر از آنها سلب گردد و از سوی دیگر، مردمان آن جامعه نامحرم تلقی گردند و جهل آنان در مسائل برآگاهی شان ترجیح داده شود و رسانه های متملق و دروغ پرداز بر رسانه های مستقل ـ که چشمان بیدار جامعه اند ـ ترجیح داده شوند، مطمئناً استکبار خارجی و استبداد داخلی در دستیابی به منافع خود کم هزینه ترین و پر منفعت ترین راه را به دست آورده اند . لکن قدرتهای استکباری و استبدادی بدانند این ملت با پایداری خود و گرامیداشت چنین روزهایی نقشه های شوم پشت پرده و آشکاری را که بر خلاف منافع و حقوق مردم ایران کشیده شده و می شود خنثی و عقیم نموده و به خودشان باز می گردانند که« وَمَكَرُوا وَمَكَرَ اللهُ وَاللهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ».

مردم محکم بایستند

کروبی:
مردم محکم بایستند
وضع کنونی داوم نخواهد داشت


جمعی از اعضای شورای مرکزی سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) با شیخ مهدی کروبی، دیدار و گفتگو کردند.

در این دیدار شیخ مهدی کروبی با اشاره به آزادی تعدادی از زندانیان و ابراز امیدواری برای آزادی تمامی فعالان سیاسی زندانی گفت:

ما معتقدیم که در نتایج انتخابات آراء سهمیه‌بندی شده بود؛ تمامی تلاش آقایان این است که برای مردم جا بیندازند که سهمیه آقای احمدی‌نژاد در این انتخابات 25 میلیون بوده است و از قرار اعلام شده سهمیه بنده هم 330 هزار رای بوده است. وضعیت امروز ما بسیار حساس است. من امروز به هر حادثه‌ای در راه انجام وظیفه تن خواهم داد اما در وضعیت حساسی که هستیم باید با تدبیر و دوراندیشی به پیش رویم و در عین حال قرص و محکم بر مواضع خود بایستیم. دولت فعلی با این شیوه‌ها و اعمال این فشارها نمی‌تواند به وظایفی که قانون برای او تعیین کرده عمل کند و بنابراین مسوولین ناگزیر خواهند بود تا به خواسته‌های مردم تن دهند.

امروز مردم خواسته‌های خود را در همه جا پیگیری می‌کنند. در دانشگاه‌ها، مساجد و محافل مذهبی و علمی خواسته‌های مردم به روشنی بیان می‌شود و به اعتقاد ما آنچه مردم می‌خواهند در چارچوب انقلابی است که امام در سال 57 رهبری کردند.

می‌خواهم به شما جوان‌ترها که قطعا آینده از آن شماست بگویم که روی کار آمدن این دولت نتیجه یک یا دو شب برنامه‌ریزی نبوده و طرف مقابل مدت‌ها بر روی نقاط ضعف ما کار کرده است. بنابراین معتقدیم با کنار نهادن حب و بغض‌ها آسیب شناسی روند اصلاحات یک امر ضروری است. چرا که امروز ما معتقدیم این سختی‌ها و دشواری‌ها با توجه به حضور عظیم مردم و ایستادگی آنها دوامی نخواهد داشت. بنابراین باید با دوراندیشی مراقب باشیم که مبادا دوباره به آن مشکلات دچار شویم تا وضعیت فعلی بار دیگر تکرار شود.

حقیقت آن است که در کشور ما یک انقلاب بزرگی اتفاق افتاد و نظام جمهوری اسلامی بر اساس آن بنا شد. این جمهوری اسلامی برای آن محقق شد که هم جمهوریت و هم اسلامیت تحقق یابد اما امروز عده‌ای با عملکرد خود می خواهند آن را بی محتوا کنند. آنها می‌خواهند نه جمهوریت باشد و نه اسلامیت و از این کار ابایی ندارند که جمهوری اسلامی و اصل اداره کشور بر مبنای رای که حاصل رنج مردم و حاصل خون‌های بسیار است را پایمال کنند.

امروز ما تصمیم داریم جمهوری اسلامی را که از محتوای واقعی‌اش منحرف شده است به مسیر اصلی بازگردانیم و تمامی تلاش خود را خواهیم کرد تا این نظام به مسیر صحیح خود بازگردد . نسل جوان باید مراقب باشد، حرف و شعار ما باید دفاع از حقوق و رای مردم باشد ما معتقدیم که ارزش‌های انقلاب و ارزش‌های جمهوری اسلامی و در درجه اول قانون اساسی شعار اصلی ما است.

همه می‌دانیم که قانون اساسی بی عیب و نقص نیست اما بدانید که اگر همین قانون اساسی و همه اصول آن در طول این سال‌ها بند به بند اجرا می شد امروز کشور با این مشکلات روبرو نبود.

بدانید که از این شرایط نیز عبور خواهیم کرد. به خاطر دارم که در دوران خفقان و استبداد، بسیاری از دوستان ما مایوس بودند اما دوران خفقان به پایان رسید و امروز هم این رفتارهای بچه گانه‌ای که اعمال می‌شود و چیزی هم جز آبروریزی برای روحانیت و جمهوری اسلامی به همراه ندارد به پایان خواهد رسید.

از فرصت‌ها برای دیدار و از نشست‌ها و ملاقات‌ها استفاده کنید و نگذارید افراد در گوشه و کنار منزوی شوند. سفارش من حفظ نیروها و حفظ اندیشه و ایستادگی بر مواضع به حقمان است.ارتباط خود را با محافل مذهبی و علما و مراجع دینی حفظ کنید.

سرنوشت ایران عزیز با آن سابقه و تمدن پرافتخار وضعیت کنونی نیست چرا که وضعیت اداره کشور به گونه‌ای است که ملت ما احساس حقارت می‌کند، اما بدانیم که در این سختی‌ها، برکت‌ها و ای بسا عبرت‌هایی برای همه ما نهفته است.

لحظات کودتای 22 خرداد

روز شمار خبری پیک نت
لحظات کودتای 22 خرداد


بارها از ما خواسته شده تا برای حوادث پس از انتخابات 22 خرداد یک تقویم خبری تنظیم کنیم. این پیشنهاد، در اساس پیشنهاد خوبی است اما به این شرط که چنین تقویمی از سوی افرادی تهیه شود که در کانون تصمیم گیری ها قرار داشته اند. آنچه ما می توانیم تهیه کنیم، روز شماری است در بر گیرنده اخباری که در پیک نت انتشار یافته و به ثبت رسیده است. نه تنها با تهیه چنین روزشماری موافقیم و بدان عمل خواهیم کرد، بلکه معتقدیم باید برای هفته های پیش از برگزاری انتخابات 22 خرداد نیز یک روزشمار خبری تهیه کرد. این دو روز شمار می تواند نقش مهمی در به یاد ماندن حوادث روزهای مهم در ماه های گذشته داشته باشند و درعین حال، آن توطئه کهنه و قدیمی رایج در جمهوری اسلامی را خنثی کند که معتقد است "با گذشت زمان، مردم همه چیز را فراموش می کنند". نه تنها در جمهوری اسلامی، بلکه در دوران شاه نیز از همین ترفند و توطئه، یعنی گذشت زمان و فراموشی رویدادها توسط مردم استفاده شد. در عرصه جهانی نیز تقریبا این یکی از مهم ترین شگردهای تبلیغاتی است. بموجب همه این تجربه داخلی و خارجی، با تهیه چنین روز شماری موافقیم و تصور می کنیم تا دیر نشده باید آن را تنظیم کرد.

اگر این مهم را بگذاریم برای آینده، آنوقت ممکن است یادآوری این دوران به زمانی موکول شود که بسیار دیر و غیر تاثیر گذار است. مانند مطالبی که هم اکنون در ستون "مرور تاریخ" در مطبوعات و درباره حوادث چند ده سال پیش منتشر می شوند و صرفا خوانندگانی سمج و تاریخ نگار را سرگرم می کنند.

ما روز شمار حوادث مهم پیش و پس از انتخابات 22 خرداد را آغاز می کنیم. البته همانطور که نوشتیم، بموجب خبرهائی که در پیک نت منتشر شده است و همراه با توضیحاتی، اگر ضرورت داشته باشد. برای آغاز این "روزشمار" ابتدا مرز دو دوره را جدا می کنیم. یعنی پایان رای گیری در روز 22 خرداد و شبی که کودتا آغاز شد و حوادث سیاسی پیش از رای گیری که تقریبا از اسفند 1387 اوج خود را آغاز کرد.

22 خرداد مرز این دو مرحله است و اولین شماره را با مرور حوادث مهم این روز شروع می کنیم.

پس از پایان روز شمار اخبار مهم پس از 22 خرداد، به پیش از 22 خرداد خواهیم پرداخت و روز شمار انتخابات 22 خرداد را از زمانی آغاز می کنیم که محمد خاتمی ابتدا ورود به صحنه کرد و سپس میدان را برای میرحسین موسوی خالی کرد.

این تقویم را بتدریج و پس از تهیه و انتشار روزانه، با عنوانی کوچکتر به ستون دست چپ صفحه اول منتقل خواهیم کرد تا بصورت ثابت در آنجا بماند و مورد استفاده و استناد احتمالی خوانندگان قرار گیرد.



پیک نت روزهای جمعه منتشر نمی شود، اما روز جمعه 22 خرداد با عنوان اول زیر منتشر شد:

20 دقیقه آخر تلویزیونی
در آخرین فرصت هم
احمدی نژاد به مردم دروغ گفت

سیمای جمهوری اسلامی شب قبل از انتخابات، بصورت غیر قانونی وقتی را دراختیار احمدی نژاد گذاشت تا برای خود هرچه می خواهد بگوید و تبلیغ کند. او نیز چنین کرد و مشتی دروغ را یکبار دیگر سر هم کرد و تحویل مردم داد. صبح روز جمعه، پیک نت با عنوان بالا که برگرفته از سخنان شب گذشته احمدی نژاد- شب قبل از رای گیری- بود منتشر شد.

این عنوان تا بعد از ظهر روز جمعه، یعنی روز رای گیری همچنان عنوان اول پیک نت بود و در ادامه آن اخبار و گزارش ها و مقالات دیگری که عناوین آنها مطابق معمول در صفحه اول پیک نت درج می شود قرار داشت.

در نخستین ساعات بعد از ظهر جمعه، تیم خبری پیک نت که حوادث ایران را در داخل و خارج از کشور دنبال می کرد، نخستین نشانه های تدارک کودتا را بدست آورد.

لحظات دلهره و تصمیم قاطع برای انتشار اخبار فرا رسیده بود. این همان لحظاتی است که هر روزنامه و روزنامه نگاری اگر آن را از دست بدهد از گردونه یک کار حرفه ای به بیرون پرت می شود و اگر اشتباه کند و خبری نا موثق را منتشر کند، اعتبار خود را از دست می دهد. به همین دلیل همه امکانات و ارتباط ها را باید به خدمت بگیرد تا خبری که منتشر می شود، حداقل دارای درصد قابل توجهی از واقعیت مستند باشد.

ما که تمام امکانات و ارتباطات خود را برای حوادث انتخاباتی بسیج کرده بودیم، نخستین خبر را از داخل بخش فنی روزنامه "ایران" بدست آوردیم. یعنی به ما اطلاع دادند که بخش فنی این روزنامه را غروب جمعه بصورت فوق العاده احضار کرده و با وعده دو برابر پرداخت کردن یک روز کار اضافه، آن هم در روز جمعه، به آنها دستور آماده باش برای انتشار یک شماره فوق العاده انتخاباتی داده اند.

تا اینجا، این اقدام یک اقدام طبیعی مطبوعاتی بود، زیرا هر روزنامه ای می تواند برای اعلام زودتر نتیجه انتخابات خود را برای شماره فوق العاده آماده کند، اما اندک زمانی پس از این احضار، محوطه فنی روزنامه ایران حالت غیر عادی و امنیتی به خود گرفت. به ما خبر از ابلاغیه جدیدی خطاب به بخش فنی این روزنامه رسید. این که "خود را برای انتشار فوق العاده اعلام پیروزی احمدی نژاد در انتخابات آماده کنید". این در شرایطی بود که هنوز اولین تجدید مهلت رای گیری هم اعلام نشده بود. یعنی رای گیری ادامه داشت و همه اخباری که می رسید حکایت از پیشی گرفتن موسوی بر احمدی نژاد داشت. بنابراین، چنین ابلاغیه ای که از ستاد مستقر در روزنامه کیهان، به خبرگزاری فارس و روزنامه ایران ابلاغ شده بود را جز به معنای تدارک یک اقدام کودتائی نمی توانستیم ارزیابی کنیم. ما صفحه اول پیک نت را تغییر داده و این خبر را در صدر اخبار آن روز قرار دادیم. حدود ساعت 7 بعد از ظهر:

ماموریت های جدید

ستاد توطئه در کیهان

آتش تهیه را خبرگزاری فارس فراهم کند

روزنامه ایران" ویژه نامه پیروزی احمدی نژاد را منتشر کند"!

--------------

ساعاتی پس از انتشار این خبر با همین عنوانی که در بالا خواندید، به ما خبر رسید که به ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی در تهران حمله شد. این خبر کامل نبود، اما نخستین خبر مربوط به این حمله بود که شاهدان واقعه به ما رساندند و طبیعی است که کامل نباشد. جزئیات این حمله بعدها انتشار یافت. این خبر نیز شاید حدود ساعت 10 شب با عنوان و شرح زیر در صفحه اول پیک نت 22 خرداد انتشار یافت:

حمله به ستاد مرکزی موسوی

همزمان با پایان رای گیری، تیم های مسلح حزب پادگانی به ستاد انتخاباتی و مرکزی موسوی با نارنجک حمله کردند و خسارات سنگینی به آن وارد آوردند. هیچ تردیدی وجود ندارد که اگر احمدی نژاد برنده انتخابات بود نیازی به چنین حمله ای نبود و آنها که فرمان این حمله را صادر کردند، دقیقا از نتایج انتخابات آگاه اند. دراین میان، سئوال اصلی اینست که طراحان "رزمایش اقتدار" که فرمانده آن همه را تهدید به آرامش کرده و در تمام طول روز حتی اگر یکنفر را با نوار سبز بر پیشانی و یا به دست می دیدی دستگیر می کرد، چگونه نتوانسته جلوی حمله این تیم مسلح را بگیرد؟ جز اینست که آن ها خودی بوده اند؟ این ستاد محلی است که موسوی گفته در صورت تقلب در آراء در آن حضور یافته و همه خبرنگاران داخلی و خارجی را فراخواهد خواند. آنها که فرمان حمله را دادند، همان ها نیستند که تدارک انتشار ویژه نامه روزنامه ایران را دیده اند و از قبل به این استاد حمله کردند تا مصاحبه خبری موسوی ممکن نشود؟ این حمله نشان داد که احمدی نژاد و ستاد توطئه، برای حرف های او نیز تره خرد نمی کند. رهبر گفته بود، از هرگونه تشنج در طول رای گیری و تا پایان اعلام نتایج آن باید جلوگیری شود و خود مردم جلوی تشنج آفرینان را بگیرند. دو هفته حضور خیابانی مردم نشان داد که آنها طرفدار تشنج نیستند، بلکه تشنج آفرینان طرفداران دولت اند. همان ها که به ستاد میرحسین موسوی حمله کردند. حالا باید دید رهبر چه واکنشی از خود نشان خواهد داد.

-------

گام های کودتا شتاب گرفته بود و همه همکاران پیک نت نگران حوادثی بودند که در کمین بود. بویژه که سرعت اینترنت در ایران بصورت ناگهانی بسیار کُند شد و از داخل از ما خواسته شد که خبرهای مهم را بصورت بسیار خلاصه در همان صفحه اول منتشر کنیم زیرا امکان باز کردن صفحات داخل نیست.

خبر بعدی، حکایت از پیروزی میرحسین موسوی در انتخابات داشت. خبری که از چند کانال صحت آن تائید شد. ما این خبر را هم اندک زمانی پس از خبر حمله به ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی و بعنوان خبر اول – در صدر اخبار دیگر- منتشر کردیم و تمام دیگر خبرهای صفحه اول را جز اخبار روز 22 خرداد حذف کردیم:

خبرگزاری های خارجی و رادیو صدای روسیه خبردادند

موسوی با 65 در صد آراء

انتخابات ایران را بُرد!

این نخستین خبری است که خبرنگاران خارجی که در ایران بسر می برند، پس از پایان رای گیری و آغاز شمارش آراء با استناد به منابع خبری خود در دولت آن را به خارج مخابره کرده اند و خبرگزاری ها و رسانه های کشورهای حوضه خلیج فارس بلافاصله آن را انعکاس داده اند.

-----

انتقال اخبار به پیک نت، بسرعت شتاب گرفت. حوادث بصورت پیاپی روی می داد. تمام شواهد حکایت از یک کودتای تمام و کمال داشت اما اعلام آن، با چنین برداشت و عنوانی برای یک رسانه خبری "دل شیر" می خواهد، زیرا پای تمام اعتبار آن در میان است.

با منابع خبری خودمان در داخل کشور تماس گرفتیم. آنها خوش بین تر از ما بودند و کودتا را ناممکن و پیروزی موسوی را قطعی می دانستند و به ما توصیه می کردند عنوان اول خودتان را "جشن بزرگ ملی" انتخاب کنید. به سایت های کلمه و دیگر سایت های منعکس کننده اخبار ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی مراجعه کنید که همگی بشارت پیروزی قطعی را داده اند".

ما با این خوش بینی موافق نبودیم و پیش از پایان روز 22 خرداد، ابتدا خبر احتمال دستگیری ها را منتشر کردیم که صحت این خبرتفسیری نیز بزودی آشکار شد. یعنی آغاز موج دستگیری ها. این خبر با این عنوان و شرح انتشار یافت:



با این کودتای دولت و حزب پادگانی، اگر جلوی آن گرفته نشود، باید منتظر موج دستگیری معروف ترین چهره های سیاسی فعال در انتخابات اخیر، اصلاح طلبان و ملی مذهبی ها بود

جمهوری اسلامی بزرگترین دستآورد 30 سال اخیر را برباد میدهد

کودتای گام به گام انتخاباتی

با آمار تقلبی وزارت کشور

تهران بسرعت چهره نظامی به خود می گیرد. وزارت کشور که اعلام کرده بود از صبح فردا نتایج آراء را بتدریج اعلام خواهیم کرد، شتابزده یک آمار من درآوردی را اعلام کرد که بموجب آن احمدی نژاد تاکنون نفر اول است!

شواهد نشان میدهد که آرایش نظامی برای جلوگیری از اعتراض مردم به تقلب انتخاباتی باشد و از سوی دیگر وزارت کشور نیز شتابزده و برای جلوگیری از دخالت رهبر جمهوری اسلامی یک آماری را اعلام داشت تا او را در برابر عمل انجام شده قرار دهد. بویژه که میرحسین موسوی در مصاحبه کوتاه امشب خود از رهبر خواست دخالت کرده و جلوی دگرگون اعلام شدن نتیجه انتخابات را بگیرد. فاجعه ای که در حال وقوع است، درست همان شیوه عمل کودتائی و دروغگوئی 4 سال گذشته احمدی نژاد است.

-----

ما با این خبر، که آن را در راس اخبار صفحه اول پیک نت قرار دادیم، اعلام قطعی کودتا را زمزمه کردیم و اندک زمانی پس از آن(حوالی ساعت یک بامداد)، خبر قطعی کودتای 22 خرداد را با قاطعیت اعلام کردیم. در میان اخبارتفسیری بسیار کوتاه و مختصری که در جریان حوادث انتخاباتی منتشر کردیم، پس از پیش بینی موج دستگیری ها که در بالا خواندید، شاید متن اعلام قطعی کودتای 22 خرداد یکی از ماندگارترین خبرهای تفسیری پیک نت باشد که متن آن را در زیر می آوریم و در آرشیو شماره 22 خرداد پیک نت عینا موجود است:



ایران در بُهت و حیرت

ضربه بزرگ سپاه و رهبر
به اعتماد ملی مردم ایران

اخبار و شایعات به همراه تفسیرهای پراکنده، از نخستین ساعات شب در سراسر ایران دهان به دهان می شود و آنچه محور اصلی همه آنهاست، اینست که سپاه علیه رای مردم کودتا کرد. از آنجا که فرماندهی کل قوا با رهبر است، مردم او را مسئول مستقیم این کودتا می دانند. این کودتا که بسرعت زمینه گسترش آن در سطح تمام شهرهای بزرگ ایران دیده می شود، بزرگترین ضربه را به هر نوع اعتماد مردم نسبت به حاکمیت و هر نوع انتخاب، و در واقع یک گذار مسالمت آمیز در کشور ما برای تحولات زد. تردیدی در این نیست که ادامه این کودتا به تصفیه های خونین در جامعه و خود حاکمیت خواهد انجامید و کشور را آماده یک حمله نظامی از خارج خواهد کرد. در واقع با کودتائی که علیه نتیجه واقعی انتخابات شد، بزرگترین حصار امنیتی کشور که همه قدرت های بزرگ جهانی در دو هفته اخیر به آن اعتراف کرده بودند، در هم فرو ریخت. بحث بر سر بی اعتباری و بی آبروئی احمدی نژاد و دولت ناکارآمد او نیست، بحث بر سر ناممکن بودن پذیرش او از جانب ملت بعنوان رئیس جمهور هم نیست. بحث از این پس، بر سر ناممکن شدن تامین امنیت ملی در داخل و دفع خطر از خارج است، چرا که سپاه پاسداران اگر تا بن دندان هم مسلح باشد، وقتی مردم ایران به چشم یک عامل کودتائی علیه مردم به آن نگاه کنند، از حمایت ملی برای مقابله با خطر خارجی برخوردار نیست. بحث بر سر حمایت ملی است و نه 100 تا 150 هزار نیروی سازمان یافته بسیج و حزب پادگانی مجهز به چوب و چماق برای اقدام علیه مردم در داخل کشور. فاجعه بزرگ اینجاست!



دفتر روز 22 خرداد با این خبر بسته شد و پیک نت برای چند ساعت "به روز" نشد و در انتظار زایمان صبح، چند ساعتی به استراحت گذشت. شب آبستن حوادث بزرگی بود که باید تا صبح روز بعد منتظر می ماندیم تا ببینیم سحر چه خواهد زائید!

این زایمان را از 23 خرداد شروع خواهیم کرد.

روزشمار خبری 22 خرداد را به پایان می بریم. شما می توانید پیک نت 22 خرداد را از اینجا مرور کنید. شماره ای که خبرتفسیر های تاریخی بالا همگی در صفحه اول آن جای دارد و اخبار معمولی مطابق توصیه خوانندگان داخل کشور حذف شده است.

با توجه به ماهیت بی اساس اتهام ها علیه کیان تاجبخش، ما از ایران می خواهیم که وی را بی درنگ آزاد کند


اکتبر 2009

با توجه به ماهیت بی اساس اتهام ها علیه کیان تاجبخش، ما از ایران می خواهیم که وی را بی درنگ آزاد کند
ایان کلی گفت " آقای تاجبخش به عنوان یک پژوهشگر مستقل و مورد احترام بین المللی همیشه به دنبال تقویب تفاهم بهتری بین ایران و ایالات متحده و ایران و جامعه جهانی بوده است."


آغاز رونوشت


اخبار امور خارجه از واشنگتن

وزارت امورخارجۀ ایالات متحده

گزیده هایی از جلسۀ توجیهی روزانه برای مطبوعات با ایان کلی، سخنگو

دوشنبه 19 اکتبر 2009

(آغاز گزیده ها)

پرسش: بیانیۀ شما در پایان هفته حملۀ تروریستی را محکوم می ساخت. بنا بر این برای من این پرسش مطرح است که آیا این یک حملۀ تروریستی بود، چرا جندالله یک سازمان تروریستی نیست؟

آقای کلی: این موضوعی است که ما مشغول بررسی آن هستیم. ما داریم تعدادی از موارد تعیین شده را از نظر می گذرانیم، و این سازمان خاص از جملۀ آن سازمانهایی است که تحت بررسی ما قرار دارند. من در این لحظه چیزی برای اعلام کردن ندارم.

پرسش: بنا بر این شما می گویید ممکن است جندالله به گونۀ دیگری معرفی شود یا این که می گویید این گروه یکی از گروه های بسیاری است که برای معرفی به عنوان تروریست مورد توجه قرار گرفته اند؟

آقای کلی: من فقط می گویم که ما در حال بررسی آن هستیم. من واقعا چیزی بیشتر از این نمی خواهم بگویم.

پرسش: آیا دلیلی وجود دارد که جندالله نباید معرفی شود؟

آقای کلی: من قصد ندارم که بگویم معرفی نخواهد شد.

پرسش: اما این گروه اکنون سالها است که مشغول مبادرت به حملاتی است.

آقای کلی: خوب، همانطور که گفتم، من امروز چیزی را اعلام نخواهم کرد. اما این موضوعی است که ما در حال بررسی آن هستیم.

(پایان گزیده ها)



20 اکتبر 2009



گزیده هایی از جلسه توجیهی روزانه وزارت امور خارجه برای مطبوعات

با ایان کلی، سخنگو



(آغاز گزیده ها)



پرسش: آیا واکنشی نسبت به محکومیت کیان تاجبخش نشان داده اید؟



آقای کلی: بله این کار را انجام داده ام.



پرسش: و همچنین، آیا میتوانید آخرین تحولاتی را که دقیقاً در وین به واسطّه بحث های بر سر اورانیوم با غنای پایین در جریان است، در اختیار ما قرار دهید؟



آقای کلی : خوب، درباره مورد اول، ما از بابت محکومیت کیان تاجبخش، محقق ایرانی آمریکایی به 15 سال زندان، عمیقاً نگران هستیم. ما همچنین –



پرسش: دوازده؟



پرسش: پانزده یا –



آقای کلی: چیزی که من اینجا دارم، پانزده است، 15 سال زندان. فکر کنم در برخی از گزارش های رسانه ای 12 سال را دیده ام.



پرسش: بله.



آقای کلی: بله، اما من 15 سال را دارم. ممکن است که او هم مجبور شده باشد که برای محاکمه در دادگاه انقلاب بدون استفاده از وکیل تسخیری شرکت کند. آقای تاجبخش تهدیدی علیه دولت ایران یا امنیت ملی این کشور نیست. با توجه به ماهیت بی اساس اتهام ها علیه وی، ما از ایران می خواهیم که وی را بی درنگ آزاد کند.



آقای تاجبخش به عنوان یک پژوهشگر مستقل و مورد احترام بین المللی همیشه به دنبال تقویب تفاهم بهتری بین ایران و ایالات متحده و ایران و جامعه جهانی بوده است. و بنابراین ما یک بار دیگر رهبری ایران را تشویق می کنیم که سریعاً کلیه پرونده های عقب افتاده شهروندان آمریکایی شامل جاشوا فاتال، شان باور، سارا شورد، رضا تقوی و روبرت لوینسون را حل و فصل کند.



و من در مورد آنچه در وین جریان دارد، چند ساعت قبل با یکی از همکارانم صحبت کردم. آنها به گفتگوهای غیر رسمی در وین ادامه می دهند، اما من خبر جدیدی دایر بر این که آیا آنها امروز قصد پایان دادن [به مذاکرات] را دارند یا فردا نیز ادامه خواهند داد، به دست نیاورده ام. من هیچ مطلبی در پیگیری این زمینه دریافت نکرده ام.



پرسش: پس آن مانع موقت که پیش آمد و آنها گفتند که فرانسویان را نمی خواهند یا نیازی به حضور فرانسه در آنجا ندارند، آیا این مانع رفع شد؟



آقای کلی: فرانسوی ها آنجا هستند. مطمئن نیستم – باید با دولت فرانسه درباره این که چه کسی آنجا هست، صحبت کنید، اما من می دانم که فرانسوی ها آنجا هستند. یک هیئت نمایندگی از فرانسه آنجا حضور دارد.



پرسش: به نظر من او [پرسش کنندۀ قبلی] به این واقعیت که ایرانی ها با شرکت فرانسه در این روند مخالف بودند، اشاره می کند، نه مذاکرات – اما باز فراوری اورانیوم. منظورم این است، برداشت من این است. آیا آنها هنوز به این موضوع معترضند؟



آقای کلی: خوب، من اطلاعاتی در این باره ندارم.



(پایان گزیده ها)



21 اکتبر 2009

گزیده هایی از جلسه توجیهی روزانه برای مطبوعات

بآ ایان کلی، سخنگو



(آغاز گزیده ها)



آقای کلی: … شما هم دیدید، که وزیر سخنرانی مهمی در زمینه سیاست عدم گسترش تسلیحات هسته ای در مؤسسه ایالات متحده برای صلح ایراد کرد. ما امیدوریم که نسخه ای از متن این سخنرانی را به زودی دریافت کنیم که بر روی تارنمای خود قرار خواهیم داد و برای همه شما ارسال خواهیم کرد. و مورد دیگر این که وزیر امروز بعد از ظهر نشستی با آقای ویلیام هیگ، معاون وزیر امور خارجه انگلستان در امور خارجی و کشورهای مشترک المنافع دارد. و آنها در این نشست درباره موضوعات بسیار گسترده مورد علاقه شامل پیشرفت ها در افغانستان، ایران و روند صلح خاورمیانه بحث خواهند کرد.



و با توجه به این موضوع، من به پرسش های شما پاسخ خواهم داد.



پرسش: درباره ایران، می توانید به ما بگویید که از نظر شما امروز در وین چه اتفاقی افتاد؟



آقای کلی: ما از تلاش های ماهرانه البرادعی، مدیر کل IAEA و فداکاری برای دستیابی به این طرح برای ترغیب ایران به ارسال اورانیوم با درجۀ غنای پایین خود به کشور ثالث بسیار قدردانی می کنیم. به نظر ما این که پیش نویس موافقتنامه امروز توسط وی در وین ارائه شد، گام بسیار مثبتی بود. و من فکر می کنم که شما دیده اید که وی انتظار دارد که تا جمعه پاسخی درباره این متن پیش نویس از چهار پایتخت درگیر دریافت کند. اما ما – همان طور که گفتم، ما از این تلاش استقبال می کنیم و از هر چه که وی در دست اجرا دارد، کاملاً حمایت می کنیم.



پرسش: پس این پیش نویس از نظر شما قابل قبول است؟



آقای کلی: بله، این پیش نویس از نظر ما قابل قبول است. خوب، ما انتظار داریم تا جمعه بتوانیم بگوییم که این پیش نویس قابل قبول است. من این مورد را به این صورت عنوان می کنم. اما ما از تلاش های بشدت وی استقبال می کنیم.



پرسش: خوب، این به چه معنایی است؟ شما انتظار دارید که بتوانید بگویید که – این پیش نویس تا جمعه قابل قبول است؟



آقای کلی: خوب –



پرسش: این طور به نظر می رسد که این پیش نویس اکنون برای شما قابل قبول است. احتمالاً شما نظراتی در این پیش نویس وارد کرده اید، پس –



آقای کلی: بله، بله. خوب، منظور من این است که این پیش نویس از نظر هیئت ما قابل قبول بوده است، اما ما می خواهیم که فرصتی بدهیم تا توسط افراد بیشتری در بین سازمانهای دولتی آن را ببینند. اما من انتظار دارم که بتوانیم آن را تأیید کنیم.



پرسش: خوب، اما اگر این پیش نویس برای هیئت حاضر در آنجا قابل قبول بوده است – منظورم این است، آیا آنجا تغییری در آن داده شده است؟



آقای کلی: من اطلاعی از این نوع جزئیات ندارم. فقط به من گفته شده است که همان صورت که گفتم، این تلاش خوبی از طرف مدیر کل بود و ما از آن حمایت می کنیم. و ما انتظار داریم تا روز جمعه بتوانیم بگوییم که ما آن را تأیید می کنیم.



پرسش: شما از عکس العمل ایرانی ها چه برداشتی داشتید؟



آقای کلی: من تنها گزارش های خبری آن را دیده ام –



پرسش: خوب، هیئت اعزامی درباره آنچه ایرانی ها باید در این نشست عنوان کنند، چه نظری دارد؟ هیئت اعزامی ایالات متحده چه نظری دارد –



آقای کلی: من از محتویات بحث های این نشست هیچ اطلاعی ندارم. ما دست کم دیروز یک نشست دوجانبه با ایرانی ها داشته ایم. اما بیشتر از این اطلاعی درباره محتوای صحبت های این نشست ندارم.



پرسش: جزئیاتی درباره آنچه نشست دوجانبه مورد بررسی قرار داده است، ندارید؟



آقای کلی: اطلاعی ندارم. متأسفم. اطلاعی ندارم.

موسوی: بازداشت شدگان، بازجوها را به چالش کشیده اند


میر حسین موسوی در دیدار با خانواده یک عضو زندانی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی با اشاره به اخبار مربوط به معترضان زندانی گفت: بازداشت شدگان، بازجوها را به چالش کشیده اند.

آقای موسوی که از رهبران مخالف دولت محمود احمدی نژاد است در دیدار با خانواده فیض الله عرب سرخی با بیان اینکه «مسیری که در آن قدم گذاشته ایم سختی های زیادی دارد» افزود: «مطمئنا روند به سمت بهتر شدن است و همه چیز نهایتا به نفع کشور پایان می یابد.»

وی با اشاره به بازداشت چهره های سیاسی پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری گفت که «بازجوها در مکالمه ها و دیالوگ های شبانه روزی که با فرزندان انقلاب دارند به چالش کشیده می شوند.»

به گفته میر حسین موسوی، «در حال حاضر اطلاعاتی که از زندان ها به ما می رسد حکایت از آن دارد که این گفتمان چالش برانگیز بین بازداشت شدگان و بازجوها بوجود آمده است.»

به دنبال اعتراض های خیابانی در ایران صدها نفر از معترضان بازداشت شدند و چند روز پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری، دهها چهره سیاسی از گروه ها و احزاب اصلاح طلب نظیر جبهه مشارکت ایران اسلامی، سازمان مجاهدین انقلاب و حزب کارگزاران سازندگی نیز دستگیر شدند.
اتهام این افراد که طی ماه های گذشته در گروه های چند نفری به دادگاه انقلاب آورده شدند «اغتشاش» و «اقدام علیه امنیت ملی» اعلام شده است.

رسانه های نزدیک به اصولگرایان بویژه رادیو و تلویزیون دولتی ایران اظهارات برخی از این افراد را با عنوان «اعترافات» منتشر کرده اند که پخش این اظهارات با اعتراض شخصیت ها و مراجع تقلید نزدیک به اصلاح طلبان روبرو شد.

به رغم گذشت بیش از چهار ماه از دستگیری چهره های سیاسی، تنها تعداد محدودی از آنها با قید وثیقه های سنگین توسط دادگاه انقلاب و عمومی تهران آزاد شده اند.

«اجرای ناقص قانون اساسی»

میر حسین موسوی در بخش دیگری از سخنان خود با شااره به اینکه «زدن، زندانی کردن و اخراج از داشنگاه ها و خوابگاه ها راه حل نیست» گفت: راه حل آن است که اگر عده ای به دلایل سیاسی دستگیری شده اند مطابق قانون اساسی در مقابل هیئت منصفه و به صورت علنی محاکمه شوند.»

این نامزد معترض انتخابات افزود: «اجرای ناقص قانون اساسی همه آن را بی اعتبار خواهد کرد و مرجعیت آن را به عنوان میثاق ملی و دینی از بین خواهد برد.»

در این دیدار، زهرا رهنورد، همسر آقای موسوی نیز حضور داشت که خواستار آزادی بی قید و شرط همه زندانیان، به خصوص زنان زندانی شد.

در حال حاضر، بهزاد نبوی، فیض الله عرب سرخی، جواد امام و مصطفی تاج زاده از چهره های شاخص سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در بازداشت به سر می برند.

روز یکشنبه، بهزاد نبوی با حضور در دادگاه انقلاب به اتهام «شرکت در راهپیمایى اعتراض‌ آمیز به نتایج انتخابات در روزهاى ۲۳ و ۲۵ خردادماه، اخلال در ترافیک در روزهاى مذکور، تبلیغ علیه نظام و نگهدارى اسناد محرمانه» محاکمه شد.

وی در دو هفته گذشته به دلیل بیماری در بیمارستانی تحت نظر سازمان زندان ها بستری بوده است ولی دادستانی تهران از آزادی وی خودداری کرده است.

حرکت به سوی سفارت سابق امریکا

حرکت به سوی سفارت سابق امریکا
جنگ روانی کودتاچی ها
با راهپیمایان واقعی 13 آبان


درحالیکه راهپیمائی مردمی 13 آبان ستادی برای رهبری و هدایت ندارد، کانون های مختلف نظامی و حکومتی چندین ستاد برای خنثی کردن آن راهپیمائی تشکیل داده و هرکدام طرح و برنامه ای که عموما نیز همه آنها جنگ روانی با مردم است را پیشنهاد کرده اند.

راهپیمائی بصورت سنتی باید از هر گوشه تهران به سوی محل سابق سفارت امریکا در خیابان طالقانی یا تخت جمشید سابق باشد. اما ستادهای جنگ روانی با مردم که روزنامه کیهان کانون مرکزی تبلیغات آنست، می کوشند مردم را پراکنده کنند و به سوی اهداف دیگری بکشانند تا نیروهای سرکوب بتوانند در این مکان ها و به بهانه هائی جز اعلام بهانه اصلی به مردم یورش ببرند. بهانه اصلی مخالفت با فریاد "یاحسین- میرحسین" و "مرگ بر دیکتاتور" و... است که همه آنها یعنی ادامه مقابله مردم با کودتای 22 خرداد. برای آن که مستقیما علیه همین هدف مردم را سرکوب نکنند، کیهان و خبرگزاری فارس را جلو انداخته اند تا بنویسند و تبلیغ کنند که عده ای می خواهند سفارت روسیه را اشغال کنند. البته چون میدانند عده ای در راهپیمائی های بعد از کودتا علیه روسیه شعار داده و آن را عامل کمک به کودتاچی ها اعلام کرده اند، می خواهند از این بهانه استفاده کرده و ابتدا ماجرائی را خود در مقابل سفارت روسیه راه بیاندازند و سپس بعنوان مقابله با تهاجم به سفارت روسیه و اشغال آن، سرکوب مردم را شروع کنند.

در یک مطلب دیگر، کیهان اعلام کرده که مردم می خواهند سفارت انگلیس را بگیرند. این نیز بهانه ایست شبیه همان بهانه اول با این تفاوت که می خواهند تلویزیون بی بی سی را از دادن پوشش خبری به راهپیمائی 13 آباد بترسانند. البته تئوری پردازی رهبر در زمینه نقش انگلیس در تظاهرات مردم می خواهند به گونه ای دیگر تائید کنند. یعنی این بار مردم هوشیار شده و چون فهمیده بودند فریب خورده بودند – البته تحت تاثیر اعترافات دادگاهی- حالا رفته اند که سفارت انگلیس را بگیرند! دراینجا نیز نیروی سرکوب در نقش دایه عزیز تر از مادر قرار است وارد میدان شود و مردم را سرکوب کند!

از دل همین ستادهای چندگانه که پشت همه آنها حسین شریعتمداری و بیت رهبری قرار دارند، یک طرح دیگر هم کلید خورده است. یعنی اوباش و بسیجی ها و چماقداران را هم لباس سبز تنشان کنند تا شبیه مردم شوند و تعداد اندک خود را با شمار وسیع مردم مخلوط کرده و راهپیمائی را مصادره کنند!

تا اینجا، این طرح ها به عقلشان رسیده، البته زبان تهدید نیز از جانب نظامی ها همچنان به راه است که قوه قضائیه و دادستانی نیز کنار منبر آنها پامنبری می خوانند.

بی اعتناء به همه این ترفند ها، آنچه تاکنون بنظر می رسد اینست که مردم می خواهند علیه استکبار و اختناق روز 13 آباد به خیابان آمده و خودشان را از مسیرهای مختلف به مقابل یا حوالی سفارت سابق امریکا برسانند. سفارتی که از قضای روزگار حالا به لانه فساد کودتاچی ها تبدیل شده است و تصرف کنندگان آن در سال 1358 اکنون زندانی کسانی اند که مدعی 13 آبان شده اند! زندانبانان همان کودتاچی هائی اند که مدعی 13 آبان شده اند، درعین حال که برای مذاکره و سازش با امریکا، به شهادت تسلیم اتمی در ژنو و وعده های احمدی نژاد در نیویورک با هم مسابقه می دهند.

قرارگاه ثارالله سپاه

قرارگاه ثارالله سپاه
بازوی اجرائی کودتای 22 خرداد
و عامل سرکوب، کشتار و شکنجه



روزنامه اعتماد متن مصاحبه ای را منتشر کرده که "فاطمه استیری" با اسماعیل کوثری نایب رئیس کمیسیون امنیت و سیاست خارجی مجلس هشتم و جانشین سابق قرارگاه ثارالله سپاه پاسداران انجام داده است. از آنجا که این گفتگو، گفتگوئی بسیار با اهمیت است آن را عینا و برای ثبت در آرشیو پیک نت عینا منتشر می کنیم. زیرا معلوم نیست تا چه وقت روی آرشیو روزنامه اعتماد باقی بماند و اساسا روی آرشیو آن برود!

اما اهمیت این گفتگو در چیست:

1- این گفتگو نشان میدهد که چه کسانی در مجلس و در راس مهم ترین کمیسیون آن حضور و قرار دارند.

2- از جمله اعضای اصلی کمیسیونی که برای رسیدگی به حوادث بعد از انتخابات تشکیل شده بود، همین سردار کوثری است که مصاحبه اش را می خوانید.

3- نگاه سرکوبگرانه سردار کوثری به سازمان ها و احزاب سیاسی و اطلاعات ناقص و نداشته ای که بموجب آنها اظهار نظر می کند نیز بسیار مهم است. از جمله تصور می کند در تاجیکستان انقلاب مخملی شده و امریکا هم این انقلاب را کرده!

4- قرارگاه ثارالله، بازی نظامی و امنیتی است و دستگیری های مهم سیاسی که همزمان با آغاز کودتا صورت گرفت و دهها چهره سیاسی و روزنامه نگار راهی زندان ها شده و رفتند زیر شکنجه و اعتراف گیری، همگی توسط همین قرارگاه انجام شده است.



گفتگو را می خوانید:

اوایل دهه 70 بود که سپاه پاسداران و مشخصاً قرارگاه ثارالله ماموریت یافتند در صورت بروز بحران مسوولیت امنیت پایتخت کشور را برعهده گیرند. از ابتدای تشکیل این قرارگاه در سال 74 تا پیش از حوادث انتخابات 22 خرداد 88 تعیین شرایط ویژه و سپردن مسوولیت امنیت پایتخت به این قرارگاه سه بار اتفاق افتاد؛ در جریان تجمع ها و شورش های خیابانی اسلامشهر در سال 74 ، 18 تیر 78 و تجمع و شورش های خیابانی تیرماه 1382. اما در سال های اخیر به ویژه در حوادث بعد از انتخابات 22 خرداد این قرارگاه اهمیت ویژه یی یافت و حرف و حدیث ها پیرامون آن اوج گرفت. این حرف و حدیث ها هم از آنجا نشات می گیرد که با وجود گذشت بیش از یک دهه از تاسیس قرارگاه ثارالله هنوز ماهیت اصلی فعالیت ها و اختیارات آن مشخص نشده است. اسماعیل (محمد) کوثری نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس پیش از ورود به خانه ملت سال ها جانشین فرمانده قرارگاه ثارالله بوده است. در گفت وگویی با وی از ماهیت این قرارگاه پرسیدیم و اینکه چرا به وجود آمد.

---

- داستان قرارگاه ثارالله چیست؟ قبلاً چندان مطرح نبود ولی بعد از انتخابات بر سر زبان ها افتاد.

قرارگاه ثارالله بر اساس ضرورت و انجام وظیفه و ماموریتی که از سوی شورای عالی امنیت ملی برایش مشخص کرده بود در سال 74 تشکیل شد و رسمیت پیدا کرد.

- وظیفه اصلی این قرارگاه چیست؟

کار نیروهای مسلح چیست؟ وظیفه اصلی نیروهای مسلح به خصوص سپاه ایجاد و برقراری نظم و امنیت و حفاظت از دستاوردهای انقلاب است. قرارگاه ثارالله هم به عنوان بخشی از نیروهای مسلح ماموریت دارد در صورت بروز بحران و شرایط خاص و ویژه که تشخیص آن با شورای عالی امنیت ملی و تصویب مقام رهبری است مسوولیت برقراری امنیت شهر تهران را عهده دار شود. ولی در شرایط عادی این مسوولیت برعهده نیروی انتظامی است.

- گویا تا قبل از تشکیل این قرارگاه وظیفه حفاظت از پایتخت و برقراری امنیت برعهده لشگر محمد رسول الله بوده است. علت انتقال مسوولیت از این لشگر به قرارگاه ثارالله چه بوده است؟

خیر این گونه نبوده است. لشگر محمد رسول الله زیرمجموعه سپاه بود که بعد از تشکیل قرارگاه ثارالله زیرمجموعه این قرارگاه شد.

- برخی گفته ها و شنیده ها حاکی از آن است که این قرارگاه به صورت مستقل و مستقیماً زیر نظر فرمانده کل قوا فعالیت می کند و زیر نظر هیچ کدام از نیروهای پنج گانه سپاه نیست.

خیر، قرارگاه ثارالله زیر نظر سپاه و در واقع بخشی از سپاه است. فرمانده کل قوا ستاد دارند. این ستاد هم کارهای اجرایی مربوط به سپاه، ارتش، وزارت دفاع و ناجا را انجام می دهد. فرمانده کل قوا هیچ گاه مستقیماً به یک قرارگاه دستور نمی دهد بلکه از طریق ستاد عمل می کند.

- چرا فرماندهی این قرارگاه همیشه به فرماندهان ارشد سپاه سپرده می شود؟ دلیل این حساسیت چیست؟

به هرحال این رویه یی بود که از همان ابتدای تشکیل قرارگاه ثارالله وجود داشت. از همان ابتدا که قرارگاه شروع به کار کرد این مسوولیت برعهده فرمانده کل سپاه بود. فرمانده کل سپاه هم جانشین خودشان را که در آن زمان آقای رحیم صفوی بودند مسوول قرارگاه کردند. اما مسوولیت اصلی برعهده خود فرمانده کل سپاه است و بعد از آن هم این رویه دنبال شد.

- در حوادثی که بعد از انتخابات 22 خرداد پیش آمد قرارگاه ثارالله یکی از مراجعی بود که در کنار وزارت اطلاعات، ناجا و... ماموریت یافت راجع به مسائل بعد از انتخابات پیگیر باشد. دلیل ورود این تشکیلات سپاهی، نظامی چه بود؟

در حوادثی که بعد از 22 خرداد پیش آمد ابتدا وزارت اطلاعات و ناجا وارد عمل شدند ولی بعد که دامنه اغتشاشات و درگیری ها گسترده شد قرارگاه ثارالله طبق تشخیص شورای عالی امنیت ملی وارد عمل شد. همان طور که در ابتدا هم گفتم هر زمان که تشخیص داده شود عوامل بیگانه در داخل کشور به گونه یی عمل می کنند که تهدیدی علیه نظام و دستاوردهای انقلاب اسلامی هستند و مسوولان احساس خطر کنند، طبق مسوولیت و وظیفه یی که برای قرارگاه ثارالله تعریف شده است، این قرارگاه وارد عمل می شود. البته بر اساس تصمیم شورای عالی امنیت ملی این وظیفه به قرارگاه سپرده می شود.

- قبلاً و در مواردی نظیر حوادث 18 تیر 78 نیز مسوولیت امنیت پایتخت به قرارگاه ثارالله سپرده شده بود اما در حوادث اخیر که بعد از انتخابات 22 خرداد رخ داد نام این قرارگاه بیش از قبل شنیده می شد و بعضاً انتقادهایی هم نسبت به ورود و نحوه عمل نیروهای آن می شد. دلیل این شدت عمل چه بود؟

به خاطر اینکه توطئه گسترده تر بود. پیش از این حوادث قرارگاه مسوولیت اقدام نداشت اما چون مسوولیتش حفاظت از دستاوردهای انقلاب و حفظ نظام است قبل از انتخابات رصدهایی کرده و به مسوولان هم گوشزد کرده بود که عده یی در حال توطئه چینی برای بعد از انتخابات هستند و همین طور که دیدید این اتفاق هم افتاد. سازمان مجاهدین انقلاب، مشارکت خصوصاً نهضت آزادی و ملی - مذهبی ها همه با هم برای بعد از انتخابات توطئه کرده بودند. آقای موسوی هم به جای اینکه جلوی آنها را بگیرد خودش هم در همان مسیر افتاد و به جای اینکه آرامش را برقرار کند دستور اغتشاش و تشنج را می داد.

- البته متهم کردن حزب مشارکت و مجاهدین و شخص آقای موسوی به عنوان توطئه گر و فتنه گر ادعای بزرگی است. به هرحال این احزاب قانونی و رسمی هستند و آقای موسوی هم از شخصیت های مطرح این نظام هستند و باید پشت این ادعا ادله و سند محکمی وجود داشته باشد.

من از روی غرض ورزی حرف نمی زنم. پای حرفی هم که زده ام می ایستم. ادله و سند محکم هم وجود دارد. نمونه اش هم این است که آقای آقاجری تئوریسین سازمان مجاهدین انقلاب قبل از انتخابات می گوید ما یک پایه ولایت را در زمان اصلاحات و دوم خرداد زدیم و بقیه پایه های ولایت را با انتخاب آقای موسوی منهدم خواهیم کرد. این دقیقاً عین جمله ایشان است. از این موارد هم زیاد است و سندش هم موجود است. این تشکیلات از لحاظ قانونی شاید بتوانند به خودشان رسمیت بدهند و مجوزی هم بگیرند اما در عمل از همان ابتدا از دوره امام (ره) مخالف حرکت های امام و نظام بودند. حتی این احزاب در دوره یی منحل شدند. حدود سال های 64 یا 65 امام (ره) نماینده شان آیت الله راستی کاشانی را داخل این سازمان فرستادند ولی اینها نه تنها به حرف های ایشان توجهی نکردند بلکه کاری کردند که در نهایت موجب منحل شدن خودشان شد. از آن پس در سایه قرار گرفتند تا زمان دولت اصلاحات که مجدداً روی کار آمدند و خودشان را رسمی و قانونی اعلام کردند. حتی در آن زمان هم اعتصاب در مجلس ششم توسط سازمان مجاهدین و سران آن به خصوص آقای نبوی طراحی شده بود.

- فکر نمی کنید قرارگاه ثارالله خیلی جنبه امنیتی- نظامی پیدا کرده است؟

شورای عالی امنیت ملی تشکیل شده از وزیر کشور، وزیر دفاع، وزیر امور خارجه، فرماندهان ارتش، رئیس ستاد نیروهای مسلح، دو نماینده از فرمانده معظم کل قوا است و رئیس جمهور در راس آن قرار دارد. این شورا تنها از بعد امنیتی تصمیم نمی گیرد. در رابطه با موضوع هایی نظیر هسته یی، دفاعی، اقتصاد کلان و... در آنجا تصمیم گیری می شود. تصمیمات راهبردی توسط این شورا گرفته می شود. در مواقع بروز بحران هم این شورا تصمیم گیرنده نهایی است و تا زمانی که ماموریت و مسوولیتی به قرارگاه ثارالله سپرده نشود به هیچ وجه وارد عمل نمی شود. مثلاً در حوادث 18 تیر 78 در چهار پنج روز اول قرارگاه اصلاً وارد عمل نشد اما بعد از آن چون دیدند اوضاع به صورتی است که نمی توانند آن را کنترل کنند مسوولیت به قرارگاه سپرده شد. در سال 78 وقتی دیدند کار به جای باریک کشیده شده است و تخریب ها شدید شده و ناجا و وزارت کشور نمی توانند مقابله کنند مساله به شورای عالی امنیت ملی محول شد. در شورا هم تصمیم گرفته شد ماموریت را به سپاه بدهند و سپاه هم به قرارگاه واگذار کرد و در نهایت هم قرارگاه مسوولیت کنترل را برعهده گرفت . در این دوره هم به همین صورت بود. این مساله چیزی نیست که بگوییم بعد از انتخابات اخیر پیش آمد و جنبه نظامی و امنیتی پیدا کرد. یا این جنبه بیشتر شد. این مسوولیت از سال 74 رسماً به قرارگاه سپرده شد. آن زمان که اصلاً خبری از این اتفاقات نبود اما تشکیل این قرارگاه و سپردن مسوولیت به آن براساس پیش بینی هایی بود که مسوولان کرده بودند.

- در سال 78 هم شما جانشین فرمانده قرارگاه ثارالله بودید؟

خیر، من از سال 79 مسوولیت را برعهده گرفتم.

- در حال حاضر هم ارتباطی با این قرارگاه دارید؟

خیر، شخصاً و سازمانی ارتباطی ندارم اما به خاطر اینکه عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس هستم طبیعتاً با این دستگاه ها هم ارتباط داریم. براساس قانون اساسی اعضای نیروهای مسلح برای ورود به فعالیت سیاسی مثل نمایندگی مجلس باید از فعالیت های نظامی قبلی کاملاً جدا شوند یا بازنشسته شوند یا استعفا دهند. بنده هم بازنشسته شدم و از قرارگاه جدا شدم.

- همان طور که شما هم می دانید در قانون اساسی و در وصیتنامه امام(ره) بارها بر عدم ورود نظامیان در عرصه سیاست تاکید شده است اما در سال های اخیر شاهد بوده ایم که برخی نظامیان این مساله را نادیده می گیرند و وارد جریانات و دسته بندی های سیاسی می شوند. ارزیابی شما از عملکرد این قشر از نظامیان چیست؟

این مطلب کاملاً درست است و همه هم باید به آن پایبند باشند. اما این به آن معنا نیست که بگوییم پاسدار انقلاب سیاست را نفهمد. یک موقع مجموعه از یک نفر حمایت می کند که طبیعتاً این اشکال دارد و درست نیست اما گاهی تک تک افراد خودشان تشخیص می دهند. مثلاً ممکن است اطرافیان از من در مورد رای و نظرم در انتخابات سوال کنند. من می توانم به عنوان یک شخص اظهارنظر کنم چون نظرات من به سازمان ربطی ندارد. مثلاً در سال 76 اعلام شد شهرک شهید محلاتی که خانواده های سپاهی در آنجا زندگی می کنند اکثراً به آقای خاتمی رای داده اند، آیا کسی آنها را مواخذه کرد؟ نه. چون سپاهیان هم مانند همه شهروندان حق دارند اما سپاه هیچ گاه سازمان یافته از کسی حمایت نکرده است. اما برخی تحلیل می کنند که مثلاً سپاه وارد فلان مساله سیاسی شده است. بله ممکن است بعضی از مسوولان نظرات شان را بگویند اما نظرات آنها، سازمان یافته و رسمی نیست.

- وقتی فردی در جایگاه فرماندهی یک نیروی نظامی حمایت خود را از یک جریان یا شخص اعلام می کند طبیعتاً این تصور پیش می آید که نظرات او نظرات کل سازمان است؟

بحث حمایت از یک جریان فکری فرق می کند. اصولگرایی یک سازمان یا تشکیلات نیست. شما جایی پیدا نمی کنید که به نام اصولگرایی سازمان یا حزب یا گروهی داشته باشد. اما گروه ها و سازمان های مختلفی هستند که در انتخابات نهم یا هشتم اعلام کردند ما از این جریان فکری که به نام اصولگرایی است، حمایت می کنیم. سپاه هم به عنوان یک سازمان حمایت خود را از این جریان اعلام کرده است.

اصلاً بحث اصولگرایی را خود مقام معظم رهبری در دیداری که با کارگزاران و مسوولان نظام در سال 86 داشتند علناً اعلام کردند و هشت بند را به عنوان شاخصه اصولگرایی و تفکر اصولگرایی بیان کردند و تفکر اصولگرایی را که برخاسته از اسلام و قانون اساسی است، راهگشا دانستند. اصولگرایی یک حزب و سازمان نیست. یک جریان فکری است و حمایت سپاه از آن هم اشکالی ندارد اما اصلاح طلب ها برخاسته از کتاب موج سوم تافلر هستند. این اصلاح طلب را ما قبول نداریم، چون نطفه خود را از آنجا گرفته است. اگر اصلاح طلبی برخاسته از فرهنگ و دین خودمان بود مطمئناً پذیرفته می شد. وقتی می گویند انقلاب سبز یا مخملی، الگوی آن امریکا است که در تاجیکستان و... پیاده شده است. ما این اصلاح طلبی را قبول نداریم. با کسی هم رودربایستی نداریم.

- به بحث قرارگاه ثارالله برگردیم، در حوادث بعد از 22 خرداد قرارگاه از چه زمانی وارد عمل شد؟

تا جایی که من اطلاع دارم حدوداً دوم تیر بود که اغتشاشات به اوج خود رسید و درگیری ها به آتش زدن اتوبوس ها و وسایل نقلیه، مساجد و پایگاه های بسیج کشیده شد. مثلاً در روزی که آقای موسوی در تجمع خیابان آزادی حضور یافتند عده یی به پایگاه بسیج آنجا حمله کردند. وقتی ما براساس مسوولیت کمیسیون امنیت ملی مجلس مساله را پیگیری کردیم، متوجه شدیم در آن پایگاه حدود 200 اسلحه وجود داشته است. خب اگر این اسلحه ها به دست مردم احساسی می افتاد می دانید چه کشت و کشتاری می شد؟

- چرا باید این همه اسلحه در یک پایگاه بسیج باشد آن هم وقتی که تاکید می شود بسیج را یک نیروی اجتماعی، فرهنگی و غیرنظامی تعریف کنند؟

ما دو نوع بسیج داریم، یکسری گردان های عاشورا هستند که دارای سازمان مشخصی هستند و اسلحه هم ندارند. فقط در مواقع ضروری مثل رزمایش یا رژه به آنها اسلحه داده می شود. به هر حال در مواقع حساس و بحرانی بسیج باید اسلحه داشته باشد اما در حالت عادی هیچ اسلحه یی دست آنها نمی بینید مگر در رزمایش ها و رژه ها، آن هم برای اینکه قدرت خود را به بیگانگان نشان دهیم. بسیج نه حقوق بگیر است نه موظف. بسیج دلسوز است. مثلاً در حوادث اخیر شما یک اسلحه هم دست بسیج نمی بینید. شاید چوب و چیزهایی از این قبیل داشته باشند مثل طرف مقابل. چطور آنها خیلی چیزها داشتند و بچه های یگان ویژه و بسیجی را می زدند. 12 تا بسیجی چگونه شهید شدند؟ بسیج برای دفاع از نظام به کمک سپاه می آید اما تحت امر سازمان سپاه است.

- حدود اختیارات قرارگاه ثارالله در حوادث بعد از انتخابات تا کجا بود؟

تا جایی که بتواند امنیت را برقرار کند و بعد از اینکه امنیت برگشت، ماموریت آنها هم تمام شد.

- تعدادی از بازداشت شدگان از جمله آقای رضا خاتمی و خانم فائزه هاشمی اعلام کردند توسط قرارگاه ثارالله دستگیر شده اند؟ این دستگیری ها و بازداشت ها هم جزء مسوولیت قرارگاه بود؟

تا زمانی که حکمی توسط قوه قضائیه و دادستان داده نشود حتی قرارگاه ثارالله هم اجازه دستگیری ندارد. اگر هم افرادی توسط این قرارگاه دستگیر شده اند با حکم دادستان بوده است و زمانی که پرونده تکمیل می شد برای دنبال کردن دادگاه و اجرای حکم تحویل قوه قضائیه داده می شد.

- قرارگاه در بازجویی ها و گرفتن اعترافات هم نقشی داشت؟

بله، البته این کار مشخصاً در قرارگاه انجام نمی شد. در زندان اوین جایگاهی برایشان مشخص کرده بودند که بازجویی ها و گرفتن اعترافات در آنجا صورت می گرفت.

- این فعالیت قرارگاه با فعالیت سایر دستگاه های امنیتی از جمله وزارت اطلاعات تداخلی ندارد؟

خیر، چون بعد از اینکه مسوولیت نهادها محول می شود این نهادها هماهنگ با هم عمل می کنند و به نوعی تقسیم کار می شود.

- یعنی قرارگاه در حد یک ضابط قضایی عمل می کند؟

بله، چون اگر غیر از این باشد اصلاً نمی شود کاری کرد. نه تنها قرارگاه بلکه خود وزارت اطلاعات هم تا زمانی که حکم قضایی نداشته باشد وارد عمل نمی شود.

-این قرارگاه هنوز هم فعال است؟

نه، از دو ماه قبل کار و وظیفه قرارگاه تمام شد و این را براساس جلساتی که کمیسیون امنیت ملی مجلس با اعضای قرارگاه داشته، می گویم.

- یعنی در دستگیری های هفته های اخیر قرارگاه نقشی نداشته است؟

خیر، دستگیری ها توسط ناجا و وزارت اطلاعات صورت گرفته است.

بیانیه 13 آبان مجمع مدرسین و محققین



بیانیه 13 آبان مجمع مدرسین و محققین
30 سال پس از انقلاب
بازگشته ایم به آغاز راه


مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم در رابطه با سیزده آبان اطلاعیه ای صادر کرد که در بخش هائی از آن آمده است:



سیزده آبان یاد آور روزهای به یاد ماندنی در حافظه تاریخی ایرانیان است . روز بزرگداشت مبارزه با استکبار جهانی است.

متاسفانه با اجرای برخی از سیاست ها ی نادرست شاهدیم که روح و معنی پاره از این شعار ها تحریف یافته است، علاوه بر تضعیف و در خطر قرار دادن منافع ملی ، حقوق خصوصی شهروندان نیز نادیده گرفته شده است.

پس از سی سال تلاش و مقاومت، هزینه نمودن مردم مسلمان ایران، امروز شاهد هستیم که عده ای از دلسوزان این کشور بخاطر اعتراض به برخی از سیاست های نادرست بخشی از حاکمیت، مورد غضب واقع شده، گرفتار زندان، شکنجه و دیگر محرومیت ها شده اند.

حتی حریم مرجعیت با قلم و زبان عده ای هتک می شود و به نزدیکترین یاران امام (ره) چون حجت الاسلام و المسلمین کروبی ، موسوی خوئینی ها و میر حسین موسوی اهانت می شود.

مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم ، ضمن گرامی داشت روز سیزده آبان، پایان دادن به بازداشت ها و محاکمات غیر قانونی و خلاف قوانین جزایی، و آزادی زندانیان بی گناه و محاکمه کسانی که دراعمال خشونت ها و شکنجه ها و کشتار نقش داشته اند را موجب بازگرداندن آرامش به کشور و تقویت و اعمال حفظ سیاسیت های درست در روابط خارجی بویژه در پرونده هسته ای که مبتنی بر منافع ملی خواهد بود می داند.

پیدا شدن دو متهم جدید برای دادگاه های نمایشی


رسانه های کودتا همچنان کیفرخواست می نویسند
پیدا شدن دو متهم جدید برای دادگاه های نمایشی
حامد ایرانی

خبرگزاری فارس، رسانه وابسته به جناح امنیتی ـ نظامی، ضمن گزارشی شبکه های تلویزیونی "بی بی سی فارسی" و "صدای آمریکا" را بعنوان عوامل اصلی اتفاقات پس از انتخابات ریاست جمهوری معرفی کرد. در 4 ماه گذشته، این چندمین بارست که رسانه های حامی دولت کودتا در هماهنگی با دادستانی، کیفرخواستی علیه رسانه های خارجی تنظیم و آنها را به عنوان متهمان ردیف اول پرونده تقلب در انتخابات معرفی می کنند.

خبرگزاری فارس روز گذشته با انتشار گزارش نسبتا مفصلی از برگزاری کنفرانسی با نام "نشست مركز همكاري‌هاي رسانه‌اي بين‌المللي CIMA (سيما)" خبر داد و نوشت این نشست، دو شبکه ماهواره ای خبری فارسی زبان رابعنوان رسانه های اصلی محرک در حوادث پس از انتخابات ایران معرفی کرد.

در توضیح برگزار کننده این نشست چنین آمده است: "مركز سيما (CIMA) يا (Center For International Media Assistance) از جمله سازمان‌هاي غيرانتفاعي آمريكايي است كه هدف آن به ظاهر ترويج دموكراسي در جهان از طريق حمايت از رسانه‌هاي همسو است."

این خبرگزاری در ادامه معرفی خود می نویسد: "اين مركز در زمينه ايجاد شبكه‌هاي رسانه‌اي و هدايت پژوهش‌هايي كه در اين مورد انجام مي‌شود و همچنين برگزاري نشست‌هايي با موضوع ضرورت نقش رسانه‌هاي آزاد و مستقل در برقراري دموكراسي و براندازي نرم در جهان فعاليت مي‌كند."

حال با چنین معرفی ای، خبرگزاری فارس اقدام به انتشار گزارش یکی از نشست های زیرمجموعه این همایش با عنوان "نقش رسانه‌هاي جديد در انتخابات 2009 ايران "می کند و از قول شرکت کنندگان می گوید: "شبكه‌هاي خبري بين‌المللي از جمله "شبكه خبر فارسي صداي آمريكا " و "بي‌بي‌سي فارسي" در رساندن اطلاعات به مردم در داخل ايران و [دامن زدن به] اعتراضات پس از انتخابات نقش مهم‌تري [نسبت به توييتر و ديگر سايت‌هاي ارتباطي اجتماعي] داشتند."

جالب اینجاست که این خبرگزاری در استناد به سخنان مطرح شده در این همایش نیز تحلیل خود را وارد و با افزودن جملاتی می کوشد خط مورد نظر خود را به خواننده بقبولاندو برای دادگاه های نمایشی، متهمان ردیف اولی بتراشدکه در گزارش از آنها نامی برده نشده است.

خبرگزاری فارس در ادامه و در راستای همصدایی با محمود احمدی نژاد که چندی پیش رسانه ها را عامل نفوذ غرب و به نوعی دشمن معرفی کرد، می نویسد: "از جمله نتايجي كه تمام شركت‌كنندگان در نشست مركز همكاري‌هاي رسانه‌اي بين‌المللي متفق القول برآن تاكيد كردند اين بود كه رسانه‌هاي نوين ارتباطي، اعتبار لازم را ندارند... و در حالي كه این رسانه‌ها دسترسي سريع‌تر به اطلاعات را فراهم مي‌سازند، اعتبار و صحت چنين اطلاعاتي اغلب زير سوال مي‌رود."

نکته قابل توجه دیگری که در این نشست مورد بررسی قرار گرفته و خبرگزاری فارس هم آن را منتشر کرده این است که تا زمانی که در داخل ایران رسانه های مستقل و نو راه اندازی نشود، دامنه نفوذ رسانه های خارج از ایران بر مردم هر روز بیشتر می شود.



متهمان غایب دیگر در حوادث پس از انتخابات

این تنها متهم تراشی و پیدا کردن متهمان غایب در حوادث پس از انتخابات نیست؛ پیش از این در کیفرخواست های صادره از سوی دادستان عمومی و انقلاب تهران نیز بارها نام متهمانی در ردیف اول برده شده بود که همگی غایب بودند؛ از مارکس وبر گرفته تا رسانه های فارسی زبان وامریکا و انگلیس و...

در همین ارتباط در دادگاه سوم کیفرخواستی از سوی نماینده دادستان قرائت شد که عملا هیچ از متهمان آن در دادگاه حاضر نبودند.یکی از این متهمان دولت انگلستان بود که قصد داشت از طریق سفارت این کشور در تهران به احزاب سیاسی نزدیک شود:"اولين تماس در آذر 1387 با يكي از چهره‌هاي سرشناس برقرار و به ايشان اعلام گرديد سفارت قصد دارد با برخي احزاب سياسي ايران ارتباط برقرار كند و در همانجا اعلام شد بعد از شما به سراغ آن احزاب خواهيم رفت ( اين تلاش با تدابير اطلاعاتي در همان مرحله با شكست مواجه شد). [در همین راستا بود که] فعاليت نسبتاً متمركز بي بي سي فارسي بر روند انتخابات در ايران در دوره قبل از انتخابات با خطوط القائي: شاداب نبودن انتخابات، فرمايشي بودن انتخابات، تمركز تخريبي بر سياست خارجي دولت ‌تخريب وجهه دولت و...[آغاز شد] وعناصر مطلع از طريق برگزاري آزمون انگليسي ILETS [انتخاب شدند]. در اين روش سفارت انگليس تلاش مي كرد تا با شناسايي افراد مؤثر، زمينه‌هاي بهره‌برداري از آنها را در شرايط بحراني فراهم سازد."

احضار جمعی فعالان کمپین يک مليون امضا


در آستانه 13 آبان
احضار جمعی فعالان کمپین
یک میلیون امضا
سارا مقدم

با نزدیک شدن 13 آبان و بالا گرفتن احتمال شرکت گسترده مردم در تظاهرات این روز، برخی از فعالان اجتماعی از جمله فعالان کمپین یک میلیون امضا، فعالان جنبش دانشجویی و همچنین فعالان نهادهای غیردولتی از سوی دادسرای انقلاب احضار شدند.

پنج تن ازفعالان کمپین یک میلیون امضا به صورت کتبی و بیش از پنج نفر دیگر به صورت تلفنی به دادسرای انقلاب احضار شده اند. این در حالی است که فعالان دانشجویی نیز در روزهای اخیز به بهانه های مختلفی تحت فشار یا تهدید قرار گرفته اند.

از میان احضار شدگان فعالانی مثل خدیجه مقدم، جلوه جواهری، کاوه مظفری، پریسا کاکایی و مریم مالک، اعضای کمپین یک میلیون امضا به صورت کتبی احضار شده اند. پیشتر نیز برای برخی از فعالان اجتماعی و فعالان نهادهای غیردولتی احضاریه ارسال شده بود. همچنین از آغاز مهرماه تاکنون تعداد زیادی از دانشجویان فعال، به بهانه های مختلف توسط نهادهای امنیتی ـ نظارتی دانشگاه ها از جمله کمیته انضباطی تذکر دریافت کرده و یا برای انجام ندادن "هرگونه فعالیت اجتماعی ـ سیاسی" تحت فشارومورد تهدید قرار گرفته اند.

در این احضاریه ها که تاریخ صدور آن 29 مردادماه است، "ارائه پاره ای از توضیحات" تنها علت احضار عنوان شده است. خدیجه مقدم از فعالان شناخته شده جنبش زنان که تاکنون بارها مورد بازجویی قرار گرفته و مدتی را نیز در زندان به سر برده، در باره این احضار، در گفت و گو با روز می گوید : من با احضاریه کتبی از سوی شعبه 30 دادگاه انقلاب همراه وکیلم خانم نسیم غنوی به دادگاه رفتم و عجیب اینکه متوجه شدم یکی از اتهام هایی که به من وارد شده بود بر هم زدن امنیت داخلی بود که در باره آن مورد پرسش و پاسخ قرار گرفتم و در واقع مربوط بود به حضورم در تجمعی که به حمایت از مردم فلسطین و غزه مربوط می شد. من و وکیلم در قبال این اتهام دفاع کردیم. اما بعد از اینکه به خانه بر گشتم احضاریه کتبی شعبه 3 دادسرای انقلاب را دو نفر به منزلم آوردند؛ البته پیش از آن هم به صورت تلفنی از سوی این شعبه احضار شده بودم.

کاوه مظفری و جلوه جواهری نیز که هر دو فعال کمپین یک میلیون امضا هستند برای چندمین بار احضار شده اند. کاوه مظفری درباره چگونگی و زمان این بازداشتها و همینطور مدتی که او و همسرش در زندان گذرانده اند به سایت روز می گوید :جلوه تا به حال دوبار احضار و 5 مرتبه بازداشت شده است. یک بار در جریان 13 اسفند 1385 مقابل دادگاه انقلاب در دفاع از فعالان زنان متهم در تجمع 22 خرداد 1385 به همراه 32 فعال حقوق زنان دیگر به مدت 4 روز بازداشت شد. بار دوم در کارگاه آموزشی کمپین یک میلیون امضاء در خرم آباد به همراه 25 نفر دیگر به مدت یک روز بازداشت شد. بار سوم که ابتدا احضار و بعد بازداشت شد، مرتبط با فعالیت در سایت تغییر برای برابری بود که به اتهام تبلیغ علیه نظام به مدت 32 روز در بازداشت ماند (به همراه مریم حسین خواه که 45 روز در بازداشت بود)، و در نهایت در دادگاه تجدید نظر به شش ماه حبس تعلیقی به همراه مریم حسین خواه، پروین اردلان، و ناهید کشاورز محکوم شد. بار چهارم در 23 خرداد 87 در مقابل گالری ابریشم به همراه 8 فعال حقوق برابر دستگیر و به مدت یک روز بازداشت شد. در این پرونده، جلوه به اتهام تبلیغ علیه نظام به شش ماه حبس تعزیری محکوم شد که هنوز در مرحله تجدید نظر است. بار پنجم روز 11 اردیبهشت 88 در خانه به اتهام فعالیت در کمپین یک میلیون امضاء دستگیر و به مدت 35 روز بازداشت شد؛ و این بار احضار دوم جلوه است.

او ادامه می دهد:>من هم، تا به حال دو مرتبه بازداشت شدم. بار اول، در تاریخ 11 اردیبهشت 88 در پارک لاله به همراه حدود 70 نفر در روز کارگر، دستگیر و به مدت 54 روز بازداشت بودم که با وثیقه آزاد شدم؛ مرتبه بعد 18 تیر 88 بود که 43 روز بازداشت بودم و با کفالت آزاد شدم. و اکنون نیز برای بار اول احضار شده ام.

کاوه مظفری همچنین درباره اتهامات وارد شده به خود و همسرش در بازجویی ها و دادگاه های مختلف می گوید: موارد اتهامی جلوه تا به حال اقدام علیه امنیت ملی از طریق تبلیغ علیه نظام (ماده 500 قانون مجازات اسلامی) و تبانی و اجتماع برای بر هم زدن نظم (ماده 610) بوده است. من هم، با همین موارد متهم شدم. البته اتهام های دیگری همچون تمرد از دستور پلیس، بر هم زدن نظم، و... هم بوده است. اما بیشتر بر دو ماده 500 و 610 تاکید شده است. البته، عضویت در کمپین را هم به عنوان جرم به جلوه ربط داده بودند که به ماده 610 تغییر کرد.



این فعال مدنی درباره احضار دسته جمعی فعالان زن می گوید : در یک نگاه خوشبینانه می توان گفت که این احضارها برای تهدید کردن و ترساندن است (به ویژه در آستانه 13 آبان)، اما چون دایره احضارها گسترده شده و اعضای کمپین یک میلیون امضاء را هدف قرار داده، می شود تصور کرد که یک نگاه امنیتی سعی دارد تا سناریویی تازه برای کمپین به طور خاص و جنبش زنان به طور عام طراحی کند، تا در شرایط سیاسی فعلی بتواند از چنین سناریویی بهره برداری کند. همچنین، می توان این طور برداشت کرد که با چنین برخوردی می خواهند در کوتاه مدت ترس ایجاد کنند و در بلند مدت پروژه به انفعال کشاندن جنبش زنان را شروع کنند. با این وجود، نمی دانم در شرایط متزلزل فعلی اصلاً روند اتفاقات مسیری خطی را طی می کند یا نه؟ به همین خاطر حدس زدن علت این احضارها هم ساده نیست.

اما یکی از فعالان جنبش زنان که تمایلی به گفتن نامش ندارد تعداد احضارها را بیش از این می داند و می گوید : بخشی از افرادی که ازسوی اطلاعات به آنها تلفن شده آدرسی برای ارسال نامه نداده اند و برخی نیز تمایلی به گفتن و خبری کردن احضارها ندارند؛ این اتفاق در بین فعالان جنبش دانشجویی نیز رخ داده است.

وی می افزاید: به نظر من فعالان کمپین به منظور ایجاد رعب و وحشت در آستانه اعتراضات 13 آبان به دادگاه احضار شده اند. متاسفانه مسئولان هنوز بر این باورند که با اتخاذ سیاستهای تهدید و اعراب می توانند گامی مثبت در جهت خاموش کردن اعتراضات عمومی بردارند. البته این سیاست بر این باور استوار است که فعالان اجتماعی رهبری اعتراضات مردمی را بر عهده دارند. مسئولان متاسفانه به این واقعیت پی نبرده اند که این اعتراضات نتیجه نارضایتی مردم است و اتفاقی خود جوش. بجای اینکه دائم فشار را بر فعالان شناخته شده از طریق احضار و بازداشت و تهدید افزایش دهند بهتر است که نارضایتی عمومی را جدی گرفته و اقداماتی سازنده در جهت بهبود فضای کشور، از جمله تضمین حقوق اولیه شهروندی و حقوق بشر و ایجاد فضایی که شهروندان ایرانی از حداقل های رفاه اجتماعی و اقتصادی برخوردار باشند، انجام دهند.

وی می افزاید: تا وقتی که مسئولان صادقانه برای رفع بی اعتمادی هایی که پس از انتخابات در بین مردم به وجود آمده اقدام نکنند، اعتراضات ادامه خواهد داشت .

وی درباره واکنش فعالان کمپین در ارتباط با احضارهای جدید می گوید : اقدام فعالان زن و به ویژه کمپین یک میلیون امضا، همواره قانونی بوده؛ همانطور که چندین عضو کمپین که با اتهام جمع آوری امضا یا عضویت در کمپین، بازداشت و دادگاهی شده بودند، توسط دادگاه تبرئه شدند.

از این رو باز هم فعالان کمپین اگر به صورت کتبی برایشان احضاریه فرستاده شود در دادگاه حاضر می شوند و از روش های قانونی خود برای احقاق حقوق اولیه زنان و تغییر قوانین تبعیض آمیز دفاع می کنند.

هادي حيدري

تجمع خانواده ها؛ طلب آزادی


آخرین اخبار زندانیان سیاسی و مطبوعاتی
تجمع خانواده ها؛ طلب آزادی
در بهارستان
فرشته قاضي

دو روز بعد از آزادی محمد قوچانی که با استقبال پرشور روزنامه نگاران و اصلاح طلبان و مردم آزادی خواه روبرو شد آزادی هنگامه شهیدی روزنامه نگار با تنی بیمار، دومین خبر خوش روزنامه نگاران بود اما خبرهائی که از بلاتکلیفی و وضعیت بد روحی و جسمی فریبا پژوه، ادامه بدرفتاری ها با عیسی سحرخیز و احمد زیدآبادی می رسد همزمان با انتشار کیفرخواست مضحک بهزاد نبوی و ابراهیم امینی فضای رسانه ها را بار به شدت مکدر کرده است.



"روز" در گفتگو با خانواده های این زندانیان، درد و رنج آنها را بازخوانی کرده است.

خانواده های زندانیان سیاسی با انتشار بیانیه ای اعلام کردند که امروز ساعت 11 صبح در بهارستان تجمع خواهند کرد.در این بیانیه آمده است: اینک که هنوز همه وکلای تعینی موفق به دیدار با موکلینشان و قرائت پرونده های آنان نشده اند و نوعی بازدارندگی مرموز و غیرشفاف این حق قانونی و ابزار حقوقی را از بی گناهان دربند سلب نموده است و تأخیر در وعده آزادی عزیزانی که پیش تر ها خانواده هایشان منتظر رهایی شان بوده اند و این خلف وعده های مکرر موجب دست یازیدن به شیوه های نامتعارف چون اعتصاب غذا توسط آنان شده است، بر خود واجب می دانیم که بار دیگر با تجمعی آرام و این بار در مقابل خانه خودمان، خانه ملت که بیش از یکصد سال پیش پدران و مادرانمان برای مقابله با ظلم زورمداران، تمنای آن کردند و با پیروزی نهضت مشروطیت بدان دست یافتند، صدای اعتراضمان را به وضعیت موجود به نمایندگان مردم می رسانیم. با این امید که استقلال قوا بهانه ای برای عدم پاسخگویی مسئولین قوه قضائیه به سوالات پی در پی ما نباشد.

در ادامه این بیانیه تصریح شده است: ما آزادی فرزندانمان را می خواهیم. آزادی همسرانمان را. آزادی پدران و مادرانمان را. یک روز جدایی از آن ها حقی است که مسئولین نظام اسلامی از ما سلب کرده اند و ما این حق مسلم خود را تنها موکول به آخرت نمی کنیم که دین اسلام، دین خاتم، پاسخ گوی حق و نیاز امروز است و ما نیاز امروزمان را همین امروز مطالبه می کنیم.



هنگامه شهیدی آزاد و به بیمارستان منتقل شد

هنگامه شهیدی، روزنامه نگار و فعال حقوق بشر روز گذشته با قرار وثیقه 90 میلیون تومانی آزاد شد. حکم آزادی این روزنامه نگار که از 9 تیرماه در بازداشت به سر می برد توسط قاضی شعبه 26 دادگاه انقلاب صادر شده بود. خانم شهیدی که از 8 روز پیش و دراعتراض به وضعیت نامعلوم خود در اعتصاب غذا به سر می برد، پس از آزادی به بیمارستان منتقل شد. خواهر این روزنامه نگار به "روز" گفت: "بعد از آزادی هنگامه به خانه آمدیم اما به یکباره از حال رفت و به صورت اورژانس او را به بیمارستان منتقل کردیم".

خانم شهیدی که دچار ناراحتی قلبی است، صبح روز گذشته هم که به دادگاه منتقل شده بود در دادگاه از حال رفته و به بهداری زندان اوین منتقل شده بود.

محمد مصطفایی، وکیل این روزنامه نگار درباره پرونده موکلش به "روز" گفت که "شركت در اجتماعات غير قانوني، تباني به قصد بر هم زدن امنيت كشور، تبليغ عليه نظام، اخلال در نظم عمومي و اهانت به محمود احمدی نژاد" به عنوان اتهامات خانم شهیدی عنوان شده است.

به گفته این وکیل دادگستری، چهارشنبه، 13 آبان محاکمه هنگامه شهیدی، در شعبه 26 دادگاه انقلاب برگزار خواهد شد.



بازجو و وزارت اطلاعات، مانع آزادی فریبا پژوه

فریبا پژوه، روزنامه نگار و وبلاگ نویس روز گذشته در زندان اوین با خانواده خود ملاقات کرد. این ملاقات به صورت کابینی بوده است.

مادر فریبا پژوه در گفتگو با "روز" وضع روحی و جسمی دخترش را نامساعد توصیف کرد و گفت: "وضع روحی فریبا اصلا خوب نیست؛ او به شدت عصبی و سردرگم است و شب ها نمی تواند بخوابد".

خانم پژوه با بیان اینکه دختر روزنامه نگارش هر روز 7-8 قرص آرام بخش مصرف می کند، افزود: "فریبا به دلیل سرماخوردگی، اعتصاب غذایش را شکسته است. او به شدت ضعیف شده و از یک سو مشکل گوارشی دارد و از سوی دیگردر ناحیه قفسه سینه درد دارد که دکتر زندان به او گفته منشا این درد عصبی است".

او همچنین خبر داد که بعد از انتقال هنگامه شهیدی به بند عمومی، فریبا با یک زندانی دیگر که اتهامش قاچاق مواد مخدر است در یک سلول نگهداری می شود.

به گفته خانم پژوه از 8 روز پیش بازجو، سراغ فریبا نمی آید. مادر فریبا پژوه خواستار روشن شدن هر چه زودتر وضعیت پرونده دخترش و آزادی او شد و گفت: " ما آزادی آقای قوچانی و خانم شهیدی و همچنین آقای الویری را به فال نیک می گیریم و امیدواریم که این روند ادامه داشته باشد".

به گفته خانم پژوه بازجو و زارت اطلاعات مانع آزادی این روزنامه نگار هستند.

از سوی دیگر مینا جعفری، وکیل فریبا پژوه به "روز" گفت قرار بازداشت این روزنامه نگار تا دوماه دیگر تمدید شده است.

خانم جعفری افزود: "بعد از ابلاغ تمدید قرار بازداشت، فریبا به این مساله اعتراض کرده و بازپرس پرونده پذیرفته و قرار بازداشت برای تعیین تکلیف به شعبه 26 دادگاه انقلاب ارجاع شده است."



امیدی به آزادی سحرخیز نیست

خانواده عیسی سحرخیز، روزنامه نگار سرشناس ایرانی نیز روز گذشته با او ملاقات کردند. مهدی سحرخیز، فرزند این روزنامه نگار به "روز" گفت که وضع روحی و جسمی پدرش خوب بوده است.

او افزود: "دادستان تهران هفته گذشته در زندان اوین با پدرم دیدار کرده و گفته بود که به زودی دادگاه پدرم برگزار می شود اما ما خبری از زمان دادگاه نداریم."

مهدی سحرخیز با بیان اینکه پدرش از آزادی آقایان الویری و قوچانی خبر داشت گفت: "مادرم درباره وقایع اخیر و بیانیه اخیر آقای موسوی و همچنین مراسم 13 آبان به پدرم خبر داده است."

به گفته فرزند آقای سحرخیز، این روزنامه نگار نسبت به وقایع آتی کشور خوش بین بوده و گفته است که حتما اتفاقات خوبی خواهد افتاد.

عیسی سحرخیز در عین حال از آزادی خود در آینده ای نزدیک ابراز ناامیدی کرده و همچون ملاقات های پیشین به خانواده اش گفته است که منتظر آزادی او نباشند.

مهدی سحرخیز همچنین خبر داد که مادرش قبل از ملاقات با آقای سحرخیز به دادگاه انقلاب مراجعه کرده و با قاضی پرونده پدرش ملاقات کرده است.

او گفت: "قاضی حرف های امیدوار کننده ای نمی زند و فقط می گوید نتیجه پرونده برای ما ارسال نشده است. مادرم به این موضوع اعتراض کرده و گفته که 2 ماه است همین را می گویید که قاضی جواب داده است بعضی چیزها از دست من خارج است".

قاضی پرونده همچنین به همسر آقای سحرخیز گفته است که اگر خواهان ملاقات حضوری هستند باید به شخص دادستان تهران مراجعه کنند.



بی خبری مطلق از سردبیر سحام نیوز

هیچ خبری از وضعیت محمد داوری، سردبیر سایت سحام نیوز که از 17 شهریور در بازداشت به سر می برد، نیست. این روزنامه نگار تا کنون فقط یک بار با مادرش تماس تلفنی داشته و اطلاعي از پرونده او و نيز وضعيت جسمي و روحي اش در دست نيست. مینا جعفری که به اتفاق ژینوس شریف رازی، وکالت آقای داوری را برعهده دارد به "روز" گفت که دیروز براي اعلام وكالت به دادگاه انقلاب مراجعه كردیم اما اطلاعات دقيقي از جمله شعبه، ‌شماره پرونده و اتهام اين عضو سازمان معلمان داده نشد و عملا امكان وكالت براي وكلاي وي وجود ندارد.



دادستان تهران، ‌مخالف قرار وثيقه براي صالح دلدم

مینا جعفری، درباره موکل دیگر خود، صالح دلدم نیز گفت که بازپرس شعبه دوم امنيت دادگاه انقلاب براي صالح دلدم، قرار وثيقه صادر کرده، اما دادستان تهران با اين قرار مخالفت كرده ومانع اجراي اين قرار و توديع وثيقه براي وي شده است.

وی با بیان اینکه میزان وثیقه صادر شده و همچنین اتهامات آقا دلدم به وکلای او اعلام نشده است گفت: "بر اساس گفته های موکلم تا کنون هیچ اتهامی به او تفهیم نشده است."

صالح دلدم، يكي از فعالان ستاد انتخاباتی مهدی كروبي در شرق تهران بود که نيمه شب 27 خرداد ماه بازداشت شد واز آن موقع در بند 209 به سر مي برد.



تهدید خانواده زیدآبادی به بازداشت

خانواده احمد زیدآبادی، روز گذشته پس از 50 روز موفق شدند با این روزنامه نگار در زندان اوین ملاقات کنند. مهدیه محمدی، همسر احمد زیدآبادی روحیه همسرش را "عالی" توصیف کرده و به سایت ادوارد نیوز گفته است: "آقای زیدآبادی مجددا تاکید کردند که از ابتدای بازداشت یعنی بیش از چهار ماه و نیم گذشته همواره در انفرادی بوده‌اند."

خانم محمدی خبر از تهدید های بازجوی همسرش هم داده و گفته: "به آقای زیدآبادی گفته‌اند اگر همسرت مصاحبه‌هایش را در مورد اتهامات و وضعیت تو ادامه دهد او را نیز بازداشت خواهیم کرد."

به گفته همسر احمد زیدآبادی، دادستان تهران همچنین به آقای زیدآبادی وعده داده است که به زودی وی را از سلول انفرادی خارج و به سلول‌های دو نفره منتقل می کنند.

از سوی دیگر روابط عمومی دادسرای عمومی و انقلاب تهران خبر داد: پرونده احمد زیدآبادی با صدور كیفرخواست به دادگاه انقلاب اسلامی تهران ارسال شد.



اخلال در ترافیک، اتهام بهزاد نبوی!

وکیل بهزاد نبوی اعلام کرد این عضو شاخص سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، روز یکشنبه محاکمه شده و یکی از اتهام های او "اخلال در ترافیک روزهاى ۲۳ و ۲۵ خردادماه" است.

به گفته محمد صالح نیکبخت، "شرکت در راهپیمایى اعتراض‌آمیز به نتایج انتخابات در روزهاى ۲۳ و ۲۵ خردادماه، اخلال در ترافیک در روزهاى مذکور، تبلیغ علیه نظام و نگهدارى اسناد محرمانه" به عنوان اتهامات آقای نبوی اعلام شده است.

در کیفرخواست جلسه نخست دادگاه تنها جمله ای که از بهزاد نبوی آمده بود این بود که او حاضر نیست به میرحسین موسوی خیانت کند.

آقای نیکبخت به خبرگزاری های ایسنا و ایلنا گفته است: "در این مدت کوتاه نتوانستم تمام پرونده را قرائت کنم؛ از سوی دیگر بهزاد نبوی نیز آمادگی برای تقدیم دفاعیه را نداشت به همین دلیل از دادگاه تقاضای استمهال ۵ هفته‌ای برای برگزاری جلسه بعدی را کردیم که دادگاه با درخواست استمهال موافقت اما ۵ هفته فرصت را نپذیرفت."

به گفته این وکیل دادگستری، بهزاد نبوی از رئیس دادگاه خواسته با توجه به اینکه وی دو جلسه در دادگاه حاضر شده و علیه وی کیفرخواست مفصلی قرائت شده و در آن به نبوی و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی اتهاماتی وارد شده است، جلسه دادگاه‌اش به صورت علنی برگزار شود تا وی بتواند به این اتهامات پاسخ دهد و اتهاماتی که الزامات محرمانه دارد به صورت غیرعلنی برگزار شود که قرار شد دادگاه در مورد درخواست تبدیل قرار بازداشت به قرار وثیقه یا کفالت و نیز برگزاری علنی یا غیرعلنی دادگاه بعدا اعلام نظر کند.

آقای نیکبخت گفته است که با توجه به بیمارى موکلش و توصیه پزشکان مبنى بر لزوم دورى او از محیط ‌هاى پر استرس، خواستار تبدیل قرار بازداشت به قرار وثیقه یا وکالت و بدین ترتیب آزادى وى شده است.

بهزاد نبوی بعد از دادگاه مجددا به بیمارستان منتقل شده است.



کیفرخواست انفرادی و دادگاه غیر علنی برای ابراهیم امینی

وكيل مدافع ابراهيم اميني از صدور كيفر خواست انفرادي وي خبر داد. ابراهیم امینی عضو کمیته پیگیری وضعیت آسیب دیدگان و بازداشت شدگان پس از انتخابات است؛ این کمیته توسط میرحسین موسوی و مهدی کروبی ایجاد شده بود.او همچنین عضو حزب اعتماد ملی است. عباس شیری، وکیل آقای امینی دیروز به خبرگزاری فارس گفته است: طبق اطلاعاتي كه به صورت شفاهي كسب كرده‌ايم قرار اميني بازداشت نيست و تنها قرار 300 ميليون وثيقه يا كفالت براي وي در نظر گرفته شده كه به احتمال قوي اين قرار وثيقه است.

وكيل مدافع اميني در ادامه تصريح كرده: به احتمال زياد در هفته جاري دادگاه رسيدگي به اتهامات اميني برگزار خواهد شد و قطعا اين دادگاه غيرعلني خواهد بود.

احمدی نژاد خود را "محبوب" می داند


انتقاد از مصوبات استانی دولت کودتا بالا گرفت
احمدی نژاد خود را "محبوب" می داند
نازنین کامدار

محمود احمدی نژاددربازگشت از اولین سفر استانی اش در دور سوم که تحت تدابیر ویژه برگزار شد، حضور مردم در "استقبال از خادمان دولت" را "دشمن شکن" توصیف کرد و با وجود ابهامات بسیار درباره مصوبات دولت در این سفرها، مجددا فهرست طویلی از مصوبات، ساعت کار دولت و نامه های مردم را به عنوان "دستاورد"های سفر خود برشمرد.او درحالی از "استقبال پرشور مردم" سخن گفت که بنا به گزارش های منتشر شده از سوی خبرگزاری های مستقل، تلاش عوامل دولت کودتا حتی با ترفند هایی از جمله ایجاد محل هایی برای نوشتن نامه مستقیم به رئیس جمهورو تغییر ساعت برگزاری نماز هم نتوانست زواری راکه هرساله برای میلاد امام هشتم شیعیان در صحن "حرم رضوی" حضور دارند به پای سخنرانی وی بکشاند.

رئیس دولت کودتا که همچون همیشه بی اعتناء به مستندات غیر قابل انکارست، در این مورد نیز بدون توجه به واقعیت ها و از جمله عکس ها و فیلم هایی که صحن حرم را در زمان سخنرانی اش بسیار خلوت نشان می دهد از "حضور پرشور مردم خراسان رضوي در استقبال از خادمان ملت" سخن گفت که به باور وی "توطئه دشمنان را خنثي كرده است".

همزمان با آغاز دور سوم سفر های استانی دولت کودتا، پخش یک فیلم مستند با عنوان "نامه به رئیس جمهور" در تلویزیون فارسی بی.بی.سی که پیترلوم، کارگردان اهل کشور چک آنرا ساخته است باردیگر موضوع "دستاوردهای سفر های استانی احمدی نژاد" را در کانون توجه محافل سیاسی قرار داده است. این فیلم روایتی است از نحوه مواجهه مردمی که احمدی نژاد در دور اول و دوم سفرهای استانی خود به عنوان رئیس دولت نهم با آنها دیدار داشته است. بر خلاف تصور بسیاری از رسانه های هوادار دولت، فیلم "نامه به رئیس جمهور" که با بودجه دولت ساخته شده، واجد جنبه های انتقادی شدید نسبت به عدم تحقق وعده های احمدی نژاد است.این در حالی است که پیش از این رسانه های وابسته به دولت، از ساخته شده این فیلم به عنوان "الگوی رفتار یک سیاست مدار مردمی" یاد و از کسب جایزه این فیلم در "جشنواره باتومی گرجستان" به شدت استقبال کرده بودند.

این استقبال در حدی بود که سایت خبری "شبکه تهران" در گزارشی که هفتم آبان ماه در مورد جشنواره برلین با عنوان "توطئه صهیونیسم جهانی علیه رئیس جمهور محبوب" منتشر کرد، نسبت به عدم اکران این فیلم در جشنواره مزبور به شدت انتقاد کرد.در جشنواره برلین فیلمسازان ایرانی و هواداران جنبش سبز، با حضوری فعال ضمن سبز کردن این جشنواره، انتصاب احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهور ایران را مردود دانسته بودند.

در این گزارش آمده بود: "عده‌ای از فیلم‌سازان ایرانی مقیم خارج و فیلمسازان اروپائی طرفداران صهیونیسم با نگارش نامه‌ای خشم خود را از نمایش بین‌المللی میزان مقبولیت و محبوبیت احمدی‌نژاد اعلام کردند. این عده از فیلمسازان مراتب اعتراض خود را به نمایش مستند «نامه‌هایی به رییس جمهور» در جشنواره برلین با این مدعا مطرح کرده‌اند که نمایش این مستند با محوریت روابط صمیمانه مردم با احمدی‌نژاد، در واقع پس از سال‌ها بستری تبلیغاتی برای رژیم ایران و مبارزه با صهیونیسم فراهم خواهد کرد".
گزارش شبکه تهران افزوده بود: "پیترلوم در فیلم مستند «نامه‌هایی به رئیس جمهور» تصاویری دیدنی از استقبال اقشار مختلف مردم از دکتر احمدی‌نژاد، واکنش‌های مردمی به حضور بی تکلف رئیس جمهور در میان آن ها و ابراز احساسات نسبت به منتخب شان و همچنین اظهارات شهروندان مختلف ایرانی که به رئیس جمهور خود نامه می‌نویسد، ثبت کرده است".

اما اینک همزمانی پخش این فیلم با عدم استقبال از دولت کودتا در مشهد، باعث شده تا حتی سایت های نزدیک به محافظه کاران هم درباره عدم تحققق وعده های احمدی نژاد در سفرهای استانی و مصوبات متعدد در این سفرها، وی را مورد انتقاد قرار دهند.

در همین زمینه سایت تابناک، با اشاره به سفر اخیر احمدی نژاد و پخش فیلم پیتر لوم در بی.بی.سی در گزارشی نوشت: "از اجرای مصوبات سفرهای استانی که به چندین هزار مصوبه می‌رسد، چه خبر؟ آیا تاکنون گزارش جامع و تحلیلی از عنوان و درصد واقعی پیشرفت پروژه‌ها داده شده است؟ به عبارتی، آیا نهاد مسئول از سوی آقای رئیس‌جمهور برای پیگیری سفرهای استانی، تاکنون گزارش جامعی شامل نام پروژه، میزان اعتبار و میزان پیشرفت آن منتشر کرده تا مردم خود به عنوان ناظر در جریان روند کار قرار گیرند و این حرکت دولت در تسریع اجرای پروژه‌ها با گزارش‌های عجیب و غریب پیشرفت 80 و 90 درصدی پروژه‌ها از سوی استانداری‌ها عقیم نماند؟"

همزمان، یک عضو كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس نیز از ضرورت تشكيل كميته‌اي براي پيگيري مصوبات استاني سخن گفته است.

به گزارش ایسنا، فلاحت پیشه، نماینده محافظه کار مجلس در گفت و گو با این خبرگزاری، با ذکر نمونه ای از این مصوبات در حوزه انتخابیه خود گفته است: "در حال حاضر مصوبات استاني بي شمار است ولي بودجه لازم براي آنها تامين نمي‌شود به عنوان نمونه در حوزه انتخابيه بنده ‪ ۲مصوبه مناطق ويژه اقتصادي و احداث دانشكده فني و مهندسي در ‪ ۲دوره مصوب شد ولي هنوز يك ريال هم به آن بودجه اختصاص نيافته است."

فلاحت پيشه همچنین در مورد ماجرای ترویج آنچه که "فرهنگ نامه نگاری با رئیس جمهور" نامیده، گفته است: "اگر دولت قصد عمل كردن به نامه‌هاي مردمي را ندارد به چه دليل آنها را جمع آوري مي‌كند ؟ در دور دوم سفرهاي استاني ‪ ۲۲۰هزار نامه جمع آوري شد ولي اغلب مردم هنوز به دنبال عمل به وعده‌هاي داده شده و پاسخ به نامه‌هاي خودشان هستند".

وي ادامه داده: "اگر اجرايي كردن برخي نامه‌ها غير قانوني و غير عملي است در همان استان به مردم بگويند تا آنها از بلاتكليفي بيرون بيايند".

این در حالی است که بسیاری از کارشناسان عدم استقبال مردم استان خراسان از احمدی نژادرا، علاوه بر اعتراض آنان به تقلب در انتخابات و حوادث پس از آن، به عدم اجرای مصوبه های قبلی مربوط می دانند و می گویند: این سفرها دیگر نتیجه تبلیغاتی هم ندارد و به ضد خود بدل شده است.

پاسخ جبهه مشارکت به کیفرخواست دادستان


پاسخ جبهه مشارکت به کیفرخواست دادستان
ما باقی خواهیم ماند
سارا اصفهانی

جبهه مشارکت ایران اسلامی، یکی از احزابی که در جریان وقایع پس از انتخابات بیشترین تعداد دستگیرشدگان را داشته و در حال حاضر بیش از 45 عضو و از جمله دبیرکل آن آن در زندان به سر می برند، با انتشارآخرین بخش بیانیه تفصیلی خود به اتهامات سعید مرتضوی، دادستان معزول تهران در کیفرخواست های صادره از سوی وی پاسخ داد.در این بخش تصریح شده است که "آنچه در این ایام بر جبهه مشارکت می رود در حقیقت تلاشی از سوی بعضی از اصحاب قدرت است که می خواهند بگویند هیچ فرد و تشکیلاتی حق ندارد به صورت جدی وارد عرصه رقابت برای کسب قدرت شود و این امر بخصوص زمانی با شدیدترین عقوبت ها همراه می شود که این افراد یا تشکیلات هیچ ضعف اخلاقی و مالی، فساد سیاسی و اجتماعی نداشته باشند و موضوع وقتی جدی تر میشود که این احزاب مستقل و کارآمد حاضر به معاملات پشت پرده و قربانی کردن منافع مردم برای باقی ماندن در قدرت نشوند."

این پاسخ نامه که در پایگاه اطلاع رسانی نوروز منتشر شده به قسمت دیگری از کیفرخواست مرتضوی در ارتباط با اتهام "انقلاب مخملی" اختصاص دارد.

در ابتدای این بخش آمده است: "شاه بیت کیفرخواست، کشف "عوامل موثر در انحرافات" توسط دادستان معزول و دوستان ایشان است. قانون شکنانی که در اینجا ردای اخلاق و وعظ و فلسفه به تن می کنند، می خواهند " من باب وظیفه پیشگیری از وقوع جرم نکاتی را که ضمن مدخلیت در پیشگیری و تنبه عموم در روشن تر شدن ابعاد قضیه جهت صدور رای مناسب از سوی دادگاه نیز موثر است" بیان کنند."

و ادامه می دهد: "اینگونه رویکردها مبین آن است که گویا مسئولان امنیتی و قضایی، سالها در خواب غفلت بوده اند و عده ای منحرف فکری را که مدتهای مدید با سرویس های جاسوسی و مراکز راه اندازی انقلاب های مخملی در تماس بوده اند و سالها برای راه اندازی آن انقلاب در کشور عده و عده تدارک دیده بودند، ندیده اند و ناگهان وقتی چشم باز کرده اند متوجه اجرائی شدن همه آن ایده ها و نظرات شده اند و آنگاه برای پیشگیری، حکم به تعطیلی رشته های علوم انسانی می دهند، تصفیه گسترده فرهنگی و علمی و پاکسازی دروس دانشگاهی را خواستار می شوند، تعطیلی باب مردمسالاری را در سر می پرورانند و همگان را تهدید می کنند تا فکر رقابت برای رسیدن به قدرت را از سر به در کنند. اگر چنین ادعائی درست باشد باید بر مدیریتی که عوامل اطلاعاتی و امنیتی آن چنین غافل هستند متاسف بود و اگر درست نیست و به دروغ برای چند صباحی بیشتر ماندن بر اریکه قدرت این همه جفا صورت می گیرد باید بر مرگ اخلاق و انصاف و دیانت گریست."

در جای دیگری نویسندگان بیانیه به عدم درک و بی سوادی نویسندگان کیفرخواست دادگاه اشاره می کنند و می آورند: "به همین گونه کیفرخواست در رابطه با "بنیاد سوروس" چنین القا می کند که این بنیاد "برای رئیس دادگاه و مردم ناشناخته نیست". در حالیکه نماینده دادستان حتی از قرائت صحیح این نام هم ناتوان است. ما از این بنیاد جز ادعاهای کیفرخواست شناختی نداریم و نمی دانیم وابسته به کجاست. اما این را می دانیم که در دنیای غرب صدها موسسه علمی، پژوهشی و آموزشی وجود دارد که بودجه خود را از دولتها می گیرند و نتیجه تحقیقات خود را برای عموم مردم منتشر می کنند. اینکه آیا بنیاد سوروس وابسته به سیا هست یا نیست این وظیفه نهادهای امنیتی و اطلاعاتی است که مدارک خود را ارائه کنند و صرف ادعای دادستان با استناد به صحبتهای فردی مانند آقای تاج بخش کفایت نمی کند. علاوه بر آن اگر آقایان می دانند چه نهادهائی در خارج وابسته به سازمانهای جاسوسی هستند وظیفه آنهاست که نهادهای قانونی داخلی چه دولتی و چه غیردولتی را از پیش آگاه کنند و مانع از نفوذ آنها در کشور شوند. نه آنکه از این موضع به عنوان طعمه و دام برای حذف رقیبان خود استفاده کنند."



پاسخ به اتهامات انتخابات دهم

در بخش اول پاسخ جبهه مشارکت به موضوع اتهامات در خصوص انتخابات دهم ریاست جمهوری پرداخته شده است.

در بخشی از این پاسخ با اشاره به کیفرخواست که کوشش کرده تا بنا به اظهارات بعضی از اعضای بازداشت شده جبهه مشارکت در جریان بازجوئیهایی که بیانیه مشارکت آن را "کذائی، غیرقانونی و غیرشرعی" می خواند صحت انتخابات را اثبات کند، آمده است: "عجب ازاین است که آقایان با آن همه امکانات تبلیغی و رسانه ای، با آن همه اطلاعات و داده ها و استدلالهای ریز و درشت همه مسئولین هم سوی خود، باز آنچنان خود را در توجیه مردم برای قبول صحت انتخابات عاجز می بینند که در این مدت یکی از تلاشهای اصلی خود را اجبار دستگیرشدگان به اعتراف به عدم وجود تقلب معطوف کرده اند."

در ادامه این جوابیه می خوانیم: "بیانیه نویسان از این نکته غافل هستند که مردم ایران با آگاهی به شرائط سخت زندانها و بازجوئیها اولاً باور نمی کنند که این اسیران بی گناه تسلیم خواست نامشروع بازجویان خود شده باشند و لذا هیچ نقل قولی را باور نمی کنند، ثانیاً به فرض اینکه عده ای را مجبور به اعتراف صوتی و تصویری کنند، سخن آنها وقتی برای مردم حجت است که در آزادی کامل و امنیت کافی بیان شده باشد. این تبلیغات بی بنیاد وقتی رنگ می بازد که مهندسان این انتخابات مخدوش، در برابر انبوه مستندات دال بر تقلب که از سوی کمیته صیانت آرا ارائه شده است هیچ جواب منطقی نداده اند و به هیچ وجه حاضر به بازشماری آرا نشده اند."

جبهه مشارکت در عین حال می نویسد: "در هر حال ما منتظر هستیم با برگزاری دادگاه علنی و قانونی و با رعایت همه موازین حقوقی و شرعی و نه نمایشهای سیاسی، حرفهای دل این عزیزان را بشنویم. عزیزانی که درست از روز پس از برگزاری انتخابات دستگیر شده و در مدت قریب به چهار ماه اسارت هیچگونه اطلاع و آگاهی، خارج از سلول تنگ و تاریک خود نداشته اند و طبیعی است که در این حالت قادر به ارائه مدرک و سند دال بر تقلب در انتخابات نخواهند بود. اگر آقایان در این مورد جدی هستند می توانند با برگزاری برنامه های رسانه ای، از کسانی که این مدارک را در اختیار دارند دعوت کنند تا به طور مستند، دلائل تقلب را به اطلاع همگان برسانند."



سند تاملات راهبردی جبهه مشارکت

در بخش دوم این کیفرخواست جبهه مشارکت به اتهاماتی که در حول و حوش سند "تاملات راهبردی" این حزب مطرح شده پاسخ گفته است و نوشته: "شیرین ترین بخش کیفرخواست جایی است که آقایان درسند "تأملات راهبردی" ورود می کنند. کیفرخواست در جای جای استناد به این سند با درشت نمائی واستفاده از کلماتی مانند "اسناد کشف شده"، "یکی از اسناد مکشوفه"، "موضع رسمی استراتژیک"، چنین القا می کند که به انبوهی از اسناد و مدارک دست یافته اند. در حالیکه تمام محتویات این بخش از کیفرخواست یک سند "تأملات راهبردی" در 25 صفحه است که فقط به چند جمله آن استناد شده است. سایر اسناد و مدارک مکشوفه نیزچیزی نیستند جز چند بیانیه رسمی و منتشر شده حزب در روزنامه های کثیرالانتشار کشور و شنودهای غیرقانونی و البته تحریف شده جلسات رسمی و علنی حزب."

نویسندگان در ادامه آورده اند که "آنها با ادبیات ویژه خود که برای هیچکس تازگی ندارد و سالهاست در روزنامه های معلوم الحال اشاعه می یابد کوشیده اند، آنچنان هتاکانه و بی ادبانه بر رقیب بتازند که براستی در تاریخ دستگاه قضائی ایران، چنین کیفرخواستی بی سابقه است. جبهه مشارکت ایران اسلامی قبل از این با انتشار کامل متن نهائی "تأملات راهبردی" استنادات بی پایه کیفرخواست را بخوبی پاسخ داده است. تنها کافی است ذهنهای بی طرف و طالب حقیقت یکبار این سند رسمی حزب را مطالعه کنند وبا ادعاهای موهوم بیانیه ای سیاسی که نام کیفرخواست بر آن نهاده شده است مقایسه کنند تا حقیقت بر آنها روشن شود. اما در این فرصت لازم است به طور مفصل تر به آن بخشها که در کیفرخواست به آنها اشاره شده است بپردازیم."



پرونده هسته ای

در خصوص مواضع جبهه مشارکت در مورد پرونده هسته ای نیز اتهاماتی در کیفرخواست قرائت شده توسط دادستان به این حزب وجود داشت که در قسمت سوم بیانیه جبهه مشارکت با اشاره به این متن آورده شده است: "ما وجدان بیدار و انصاف هر حقوقدان بی طرفی را به قضاوت دعوت می کنیم. کجای این متن و این جملات و ادعاها به یک کیفرخواست حقوقی شباهت دارد؟ اصولاً آیا روشن است که دادستان در صدد نسبت دادن کدام فعل مجرمانه ای به جبهه مشارکت است؟ مهم تر از این ادبیات غیرحقوقی، به لحاظ محتوایی آیا دادستان حق دارد چنین سخاوتمندانه هر نسبت سوء و هر ناروا و دشنامی را به انسانهای شریف و جمعی از شهروندان ایرانی بدهد؟ ما از هر خواننده ی با حوصله و هر حقوقدان علاقه مندی که درصدد جستجوی حقیقت است دعوت می کنیم که ببینند آیادر تمام متن کیفرخواست حتی یک سند و یا دلیل وشاهدی پیدامی شود که درآن کیفرخواست نویس به اثبات یا توجیه ادعاهای فوق پرداخته باشد؟"

یا در جای دیگری در خصوص اتهامات مطرح شده در خصوص این موضوع به جبهه مشارکت می نویسند: "جملاتی که در متن کیفرخواست از بیانیه های جبهه مشارکت و یا اعضای جبهه نقل شده است یا اساسا به موضوع های فوق ارتباطی ندارند و یا با هیچ توجیهی و تفسیری نمی توانند اثبات کننده ی ادعاهای مطرح شده باشند. آیادادستان محترم فرض کرده اند که دادگاه پیشاپیش به چنان قضاوتهایی دربارۂ مواضع جبهه مشارکت رسیده است که نیازی به اثبات آن ها در کیفرخواست ندیده اند؟"



نتیجه گیری جبهه مشارکت

در پایان بخش چهارم جبهه مشارکت نوشته است: "آنچه در این پاسخ فشرده آمد تنها پاسخگوئی کلی به افترائات کیفرخواست منتشرشده توسط مدعی العموم معزول تهران است. بی شک مردم ما به خوبی ماهیت و سابقه جبهه مشارکت و ماهیت وسابقه کیفرخواست نویسان را می دانند. تلاشهای مستمر حزب در طول دهه گذشته برای همگان روشن است. این تلاشها موجب تحسین و نقدهای گوناگونی بوده است. آنچه در بین دو گروه تحسین کنندگان و نقادان مشترک بوده، تائید تدین و دلسوزی اعضای حزب، کاردانی و قدرت برنامه ریزی و اثرگذاری حزب و البته افراط و تفریط هایی که لازمه فعالیت نهاد جوانی چون جبهه مشارکت ایران اسلامی است، می باشد."

نویسندگان این بیانیه تفصیلی معتقدند که "امروز جبهه مشارکت یک نهاد و یک نماد است، نهاد و نماد اصلاح طلبی پیشرو که در عین پای بندی به اصول، شجاعت ابراز نظر خود را دارد. حزبی که متعهد است تمام توان خود را برای اصلاح و از جمله اصلاح درحکومت به کار گیرد. حزبی که اعضای آن چون خود را تنها بنده خدا می دانند، حریت انتقاد را داشته اند و در عین حال حریمهای اخلاق و ادب و انصاف را رعایت کرده اند" و نوشته است: "آنچه در این ایام بر جبهه مشارکت می رود در حقیقت تلاشی از سوی بعضی از اصحاب قدرت است که می خواهند بگویند هیچ فرد و تشکیلاتی حق ندارد به صورت جدی وارد عرصه رقابت برای کسب قدرت شود و این امر بخصوص زمانی با شدیدترین عقوبت ها همراه می شود که این افراد یا تشکیلات هیچ ضعف اخلاقی و مالی، فساد سیاسی و اجتماعی نداشته باشند و موضوع وقتی جدی تر میشود که این احزاب مستقل و کارآمد حاضر به معاملات پشت پرده و قربانی کردن منافع مردم برای باقی ماندن در قدرت نشوند."

و نویسندگان نتیجه گرفته اند که "جبهه مشارکت ایران اسلامی یک فکر، یک راه و یک تدبیر است تا جامعه بزرگ و سرافراز ایران بتواند به آنچه شایسته او هست برسد" و بر این اساس در آخرین جمله از این بیانیه آورده اند: "بر این اساس جبهه مشارکت ایران اسلامی همواره برقرار خواهد ماند".

13 ابان