Saturday, January 16, 2010

22 بهمن

روزی که کودتا و ضد کودتا
برای غلبه بر یکدیگر بسیج شده اند



کفن پوشی برای زمانی است که عده ای برای یک هدف اجتماعی، از جان خود می گذرند و برای مقابله با توپ و تانک و تفنگ و باتوم و قمه حکومتی به میدان می آیند. بنابراین، این بازی کفن پوشی تحت حمایت سپاه و بسیج و نیروی انتظامی، حرف مفتی بیش نیست و کفن پوشان حکومتی همان لباس شخصی های حکومتی اند که رنگ لباس عوض می کنند.

جدا از حرف های پوچی که سردار نقدی در باره کفن پوشی و ادعای آمدن آنها به تهران و کشتن مردم و قتل موسوی و کروبی و خاتمی و شاید هاشمی رفسنجانی زده (لابد به سبک انقلاب فرهنگی چین)، آن نکته مهم در سخنرانی نقدی که باید برای پاسخ قاطع به آن بسیج شد، برگزاری 22 بهمن امسال است. او ادعا می کند که مردم برای حمایت از کودتا در روز 22 بهمن به خیابان خواهند آمد. با حضور مردم معترض به کودتای 22 خرداد این خیال امثال سردار نقدی به عکس خود تبدیل نخواهد شد؟

حتی پیش بینی ها و زمینه چینی هائی که صدا و سیما و قوه قضائیه با تهدید مردم به بازداشت و اعدام می کند، خود می گوید 22 بهمن متفاوت خواهد بود، مشت محکمی هم خواهد بود، اما با این تفاوت که بر دهان کودتا فرود خواهد آمد!





سردار سرتیپ نقدى، مجرم شکنجه شهرداران نواحی تهران در زیر زمین خیابان وصال در سال 1376 که اکنون با حمایت احمد جنتی، تائید سرلشگرفیروزآبادی و فرمان علی خامنه ای رئيس سازمان بسيج شده، روز شنبه 18 دیماه در جمع اعضاى بسيج اجتماعى گفت:

«مردم به برخورد ضعيف دستگاه هاى امنيتى و قضايى با فتنه‌ گران انتقاد دارند. امروز كه ملت بعضى توهين‌ها و بد‌اخلاقى ‌ها را تحمل مى ‌كند... از آن جهت است كه احساس مى ‌كند الان حكومت دارند و دولت بايد اين وظيفه را انجام دهد. در روزهاى پس از حادثه عاشورا دسته‌هاى مختلف مردم با ما تماس گرفتند، حتى از شهرهاى خيلي دور جوانان تماس مى ‌گرفتند و اجازه مى ‌خواستند كفن‌پوش به صحنه بيايند و كار را تمام كنند. ما آنها را آرام كرديم و قول داديم كه دولت و دستگاه قضايى ان‌شاء‌الله به زودى وظيفه‌شان را انجام خواهند داد و نيازى به حضور آنان نيست. پس از وعده‌اى كه از سوى دستگاههاى امنيتى و قضايى داده شد، مردم اقدامات آنان را زير نظر دارند. فعلا همه مردم منتظر اقدام و انجام وظيفه دستگاه‌هاى امنيتى و اطلاعاتى دولت و مراجع قضايى قوه قضاييه هستند و اگر مردم احساس كنند اين دستگاهها در انجام وظيفه ضعيف عمل مى ‌كنند به تكليف خودشان عمل خواهند كرد.

اگر در 15 خرداد 42 (5 ژوئن 1963) در دفاع از ولايت چند هزار نفر از مردم ورامين كفن‌پوش به ميدان آمدند، در حوادث اخير اگر اجازه داده مى شد دهها هزار طلبه و ميليونها نفر از ملت كفن‌پوش به ميدان مى آمدند. عشق و شور به اسلام و ولايت، امروز در نسل جوان ما بسيار قوى ‌تر و جدى است. طوفان حضور مردم در 22 بهمن امسال جلوه جديدي از قدرت ملت را به نمايش خواهد گذاشت و آمريكا و تفاله‌هايش را در هم خواهد كوبيد و ملت ايران امسال دنيا را شگفت‌زده خواهد كرد.»



کفن پوشی برای زمانی است که عده ای برای یک هدف اجتماعی، از جان خود می گذرند و برای مقابله با توپ و تانک و تفنگ و باتوم و قمه حکومتی به میدان می آیند. بنابراین، این بازی کفن پوشی تحت حمایت سپاه و بسیج و نیروی انتظامی، حرف مفتی بیش نیست و کفن پوشان حکومتی همان لباس شخصی های حکومتی اند که رنگ لباس عوض می کنند.

جدا از حرف های پوچی که سردار نقدی در باره کفن پوشی و ادعای آمدن آنها به تهران و کشتن مردم و قتل موسوی و کروبی و خاتمی و شاید هاشمی رفسنجانی زده (لابد به سبک انقلاب فرهنگی چین)، آن نکته مهم در سخنرانی نقدی که باید برای پاسخ قاطع به آن بسیج شد، برگزاری 22 بهمن امسال است. او ادعا می کند که مردم برای حمایت از کودتا در روز 22 بهمن به خیابان خواهند آمد. با حضور مردم معترض به کودتای 22 خرداد این خیال امثال سردار نقدی به عکس خود تبدیل نخواهد شد؟

حتی پیش بینی ها و زمینه چینی هائی که صدا و سیما و قوه قضائیه با تهدید مردم به بازداشت و اعدام می کند، خود می گوید 22 بهمن متفاوت خواهد بود، مشت محکمی هم خواهد بود، اما با این تفاوت که بر دهان کودتا فرود خواهد آمد!

مردم را نمی توان فریب داد






هر گِردی گردو نیست، هر سبزی هم سبز نیست
ضرب المثل "گرگ در لباس میش" در ایران، سینه به سینه، از نسلی به نسلی دیگر منتقل شده تا به ما رسیده است. ملایم ترش هم این بیت است "میان ماه من تا ماه گردون- تفاوت از زمین تا آسمان است." و البته خشن تر و تندترش هم هست " .... در لباس شیر".

ماجرا رنگ سبز و شال سبز و نام "حسین" هم دراین هفت ماهی که از کودتای 22 خرداد می گذرد، ماجرائی است در تاریخ ماندنی. احمدی نژاد رفت به خوزستان و محافظان امنیتی اش شال سبز به گردنش بستند و امام جمعه هم یک گره به این شال زد و بالاخره خودش با شال سبز سخنرانی کرد. فکر کرده؛ مسئله بر سر "شال سبز" است و اگر این شال را او هم به گردنش بیاندازد می شود میرحسین موسوی! و یا مردم هر شال سبز به گردنی را می پذیرند. کارش به اینجا رسیده که می بینید!

آنها که سبزاند از جنس دولتی ها نیستند و آنها که سبز کشته شدند، از تبار دیگری بودند که ماموران امنیتی محافظ احمدی نژاد از زمین تا آسمان تفاوت دارند. به فیلم سهراب اعرابی در روزهای سبز تهران نگاه کنید.