Wednesday, May 19, 2010

به سبک فارسي وان

به سبک تلویزیون 1
"راندووی" احمدی نژاد
بزودی در دوبی روی آنتن می رود!



تلویزیون جدیدی، از دوبی در مرحله رفتن روی آنتن است. این تلویزیون "Rounde Vouz" نام دارد. سبک این تلویزیون ماننده تلویزیون فارسی 1 است و قرار است تا اواخر خردادماه کار خود را شروع کند. "پوچی"، "رقص و آواز" و "بی خیالی" و پخش سریال های سرگرم کننده جهت گیری اصلی این تلویزیون خواهد بود.

چند سرمایه دار ایرانی ناشناخته بانی و موسس این تلویزیون اند. این که تلویزیونی با این محتوا به زبان فارسی راه اندازی شود- حتی در دوبی که به نسبت اروپا و ایران و امریکا با ایران فاصله چندانی ندارد- زیاد مهم نیست، اما اطلاع از پشت صحنه ماجرا، خبر را مهم می کند.

راه اندازان این تلویزیون با کنسولگری جمهوری اسلامی در دوبی مناسبات نزدیک و نشست وبرخاست های مشترک دارند. بنابراین، محتوای تلویزیون مذکور و حتی نامی که برای آن انتخاب کرده اند "قرار ملاقات" تا جوان ها را جلب کنند، بخشی از سیاست فرهنگی دولت احمدی نژاد و در واقع شورای عالی امنیت جمهوری اسلامی برای خاموش کردن جنبش سبز و منحرف کردن فکر جوان هائی است که با شعار "الله اکبر" و شال سبز به مقابله با کودتای 22 خرداد برخاستند.

چند نکته جالب و حاشیه ای هم این خبر دارد:

1- شورای عالی امنیت ملی و دولت احمدی نژاد از بی اعتباری صدا و سیما و برنامه های که پخش می کند نزد مردم آگاهی کامل دارند و می دانند که با سیمای جمهوری اسلامی نمی توان به جنگ جنبش سبز رفت.

2- از مدتی پیش، "شبکه شایعه" وابسته به حکومت در باره همین تلویزیون این شایعه را شروع کردند که اسرائیل سرگرم راه اندازی یک تلویزیون است!

3- در یکی از گزارش هائی که بخش نظرسنجی صدا و سیما تهیه کرده و دراختیار شورای عالی امنیت ملی گذاشته تاکید شده که تقریبا خانه ای در ایران نیست که دیش تلویزیون داشته باشد ولی تلویزیون فارسی 1 را چند ساعتی نبیند. ظاهرا همین گزارش، مشوق آقایان برای راه اندازی تلویزیون "راندوو" بوده است.

4- چراغ سبزهائی نیز به تلویزیون فارسی 1 داده شده است. از جمله به علیرضا افتخاری که تنها خواننده ترانه ها و آوازهای سنتی و قبل از انقلاب صدا وسیماست، اجازه داده اند با حمایت کننده مالی تلویزیون 1 در ارتباط باشد. نتیجه این ارتباط در کنسرت نوروزی گوگوش و ابی در دوبی آشکار شد. در ایام نوروز گوگوش در دوبی کنسرت داشت و آهنگ های جدیدش را خواند. این آهنگ ها در بین ایرانی ها در داخل کشور طرفدار ندارد و به همین دلیل حمایت کننده مالی این کنسرت که حمایت کننده تلویزیون 1 است، علیرضا افتخاری را به گوگوش پیوند زد و کنسرت گوگوش شد: کنسرت گوگوش افتخاری!

البته افتخاری هم اگر در جمهوری اسلامی آب سربالا نمی رفت، ممکن نبود آواز خوان رادیو تلویزیون شود. حداکثر در کاباره تئاترهای لاله زار پیش از انقلاب یک مدتی یک چیزهائی می خواند.

در ضمن ببینید گوگوش بعد از بیرون آمدن از ایران چه سقوطی کرده است. در حقیقت در خارج ازکشور خودکشی کرد. بهترین ترانه های خارج از کشورش، همان دو ، ترانه ای بود که در سالهای طولانی زندگی در تنگنا، در جمهوری خوانده بود و با خودش به خارج از کشور آورد و اجرا کرد. "زرتشت" آخرین یادگار گوگوش است!

ظرفیت های کودتا به پایان خود نزدیک می شود

آخرین مانور اتمی
سنگ روی یخ تحریم شد


24 ساعت پس از انتشار توافقنامه ای که میان ایران و برزیل و ترکیه برای تحویل 1200 کیلو اورانیوم زیر 5ر3 در صد ایران به امضاء رسید، وزیر خارجه امریکا پایان کار تدوین قطعنامه چهارم علیه ایران را اعلام داشت. او گفت که این قطعنامه به تائید همه 5 عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل رسیده و برای اطلاع بقیه اعضای شورای امنیت در اختیار آنها قرار می گیرد. بدین ترتیب، تا چند هفته دیگر این قطعنامه به رای گیری گذاشته خواهد شد. وزیر خارجه امریکا گفت که از بازی ایران با زمان همه خسته شده اند. اشاره او به کنفرانس جی 15 بود که شد جی 19 و سپس جی 3 با شرکت برزیل، ترکیه و ایران برای توافقنامه تحویل اورانیوم ایران.

دربندهای 7 و 8 و 5 توافقنامه ای که در تهران به تصویب رسید، اولا ایران یکماه فرصت اجرا خواسته بود و ضمنا قید شده بود که اگر گروه وین (آلمان، فرانسه و امریکا) طبق این توافقنامه عمل نکنند، ایران حق دارد آن را اجرا نکند. اکنون وزیر خارجه امریکا این یک ماه فرصت را همان وقت کشی ایران تلقی کرده و بی اعتناء به تواقفنامه، خبر پایان تدوین قطعنامه جدید تحریم ایران را اعلام کرد.

بلافاصله مطبوعات امریکا و اروپا بر مبنای صحبت های وزیر خارجه امریکا، نگاه خوشبینانه خود نسبت به توافقنامه تهران را تغییر دادند و شب گذشته تلویزیون NDR آلمان در گزارش ویژه ای که درباره موقعیت سیاسی و اقتصادی ایران پخش کرد با صراحت گفت که کنفرانس تهران، یک بازی برای خریدن وقت بوده است!

در آخرین لحظات شب گذشته نیز خبرگزاری ها اعلام کردند "دوبی" بزودی بندر خود به طرف ایران را می بندد.

در تهران نیز از پیش از ظهر روز گذشته، بساط جشن اتمی را جمع کردند. این بازی با پخش شیرینی توسط چماقداران و قمه کش های وابسته به مساجد، بعنوان جشن پیروزی بر امریکا در جنگ دیپلماسی اتمی شروع شده بود. همچنین شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی روز گذشته یک جلسه فوق العاده به ریاست احمدی نژاد تشکیل داد. شورائی که عملا از روی سر سه قوه مجریه و مقننه و قضائیه در یکسال گذشته کشور را اداره می کند. در این جلسه وزیر دفاع را برای گزارشی احضار کردند که متن آن اعلام نشده است. سخنگوی وزرات خارجه – مهمانپرست- نیز به این جلسه احضار شد تا چارچوب مصاحبه هایش در برابر سئوالات مربوط به مسائل اتمی ایران و همچنین رد و بدل کردن گروگان های امریکائی و فرانسوی و ایرانی را به وی ابلاغ کنند.

بدین ترتیب و در پایان 5 روز تعطیل تهران و کنفرانسی که به اعلام توافق برای تحویل اورانیوم ختم شد، همه تمهیدات و پیش بینی ها نقش بر آب شد. چه حاکمیت در پی تحویل اورانیوم بوده باشد و چه در پی خرید زمان، آنچه که اکنون در برابر ملت است، پایان یک دوره و آغاز دوره ای جدید است. پایان دوره 5 ساله بازی جنجال آفرین سیاسی، کودتا علیه نتیجه انتخابات 22 خرداد، یورش خرافات به جامعه، سرکوب وسیع مردم و پر کردن زندان ها از سیاسیون مذهبی و...

با پایان این دوره، ظرفیت های کودتای نظامی سپاه پاسداران نیز به نقطه پایان نزدیک می شود. باید دید که علی خامنه ای به به پیوند سرنوشت خود با سرنوشت کودتا و شخص احمدی نژاد ادامه میدهد و یا راه حلی برای نجات خویش می یابد.

و دوره تحریم های جدید!

امکان بدهید تا مردم بیایند به خیابان تا نظرشان را بدانید

بیانیه ای که پاسخ موسوی
به حاکمیت ارزیابی شده!



سایت "کلمه" متن بیانیه ای را خطاب به دادستان تهران منتشر کرد که پاسخ میرحسین موسوی به 175 نماینده مجلس هشتم، دادستان و قوه قضائیه ارزیابی شده است.

تجلی گاه صورت هر نظامی قانون اساسی است. قانون اساسی حاصل و مستلزم محدودیت قدرت است. قدرت، صلاحیت، قلمرو و حوزه ی عمل هر نهاد و هر فرد بدون استثنا باید محدود به قانون باشد. هر نهاد و فردی باید در محدوده ی مشخص و در قلمروی معین اعمال قدرت و صلاحیت نماید. قدرت عمومی از جانب هر نهاد و فردی باید منحصرا از طریق قانون اعمال شود. برای اینکه نهاد ها و افراد از محدوده ی مشخص شده قلمروی تعیین شده توسط قانون تجاوز نکنند و یا از قدرت و صلاحیت های خود سوء استفاده ننمایند و از قانون خودسرانه و مطابق با منافع فردی، حزبی و جناحی خود تفسیر نکنند لازم است مکانیزم های نظارتی موثر وضع شود و در عین حال دو مفهوم قانون و حق در کنار یکدیگر قرار گرفته و اعمال شود.

اجتماع قانون و حق باعث حفظ یک نظام در کنار تضمین حقوق بنیادین و آزادی شهروندان می گردد. اجتماع قانون و حق و وجود نظارت های موثر مانع هرج و مرج و موجب تضمین حقوق شهروندان حفظ امنیت و صلح اجتماعی است. بدون حق و آزادی های بنیادین، قانون به جای آنکه ابزار عدالت باشد وسیله ی اعمال خشونت می شود. در اینجاست که اهمیت و نقش ویژه قوه قضائیه و قضات مستقل در حراست از یک نظام و همچنین حقوق بنیادین شهروندان، عدالت و استمرار صلح و امنیت در جامعه مشخص می شود. اگرچه نظارت بر محدودیت قدرت و حقوق بنیادین تنها منحصر به نظارتهای قضایی نیست، ولی همه می دانند که نظارت های قضایی آخرین نظارت ها و موثرترین آنهاست. اگر قوه قضائیه و قاضی جزئی از حکومتند اما باید توجه داشت که به صورت مستقل عمل می کنند. قاضی فرد بی طرف و مستقلی است که اختلاف بین شهروندان را حل و فصل می کند. قاضی مستقل فرد بی طرفی است که به دعاوی بین دولت و مردم نیز رسیدگی می کند. با تفسیر و اعمال صحیح قوانین با عنایت به مفهوم حق و لزوم حراست از حقوق بنیادین، در عین حمایت از منافع و نظم عمومی مانع استفاده ی ابزاری از قانون توسط فرمانروایان تجاوز از قدرت و سوء استفاده ی از آن می شود. قاضی بی طرف با رفتار منصفانه ی خود در جامعه احساس عدالت ایجاد می کند و بدین ترتیب موجب اعتماد مردم و شهروندان به کار آمدی نظام و عادلانه بودن آن می گردد. قانون باید بر مبنای عدالت توسط قانونگزار وضع و با رعایت عدالت رویه ای و بر اساس اصول دادرسی عادلانه توسط قاضی اعمال گردد. عدالت رویه ای و اصول دادرسی عادلانه ضمانت حقوق شهروندان در مقابل قوه قضائیه و قاضی است.

رعایت این اصول از زمان آغاز یک دعوا و یا تشکیل یک پرونده، در کلیه مراحل رسیدگی و نهایتا در صدور احکام بدوی، قطعی ونهایی مانع فساد قاضی در دعاوی خصوصی، و مانع اعمال نفوذ نیروهای اطلاعاتی و امنیتی و مقامات دولتی، جناحی و حزبی در دعاوی عمومی و به ویژه دعاوی واجد جنبه ی سیاسی می شود . بدین ترتیب حتی اگر جامعه یا بخشی از آن نسبت به عادلانه بودن قوانین معترض باشند اگر محکوم علیه، خانواده و بستگان او حکم را عادلانه ندانند جامعه و افکار عمومی در کلیت آن نسبت به احکام صادره هرچند سنگین عکس العمل شدید مخالف نشان نمی دهند. اما اگر چنین نباشد، اگر ظواهر امر حاکی از تحت فشار قرار دادن قضات، انکار عملی استقلال آنها و عدم رعایت اصول دادرسی عادلانه و منصفانه باشد جامعه طبیعتا نسبت به احکام صادره به ویژه هنگامی که بنیادی ترین حق های انسانی از جمله حق حیات آزادی بیان و عقیده را در معرض خطر قرار دهد واکنش عمومی شدید نشان می دهد. در اینجاست که باید گفت وای اگر بگندد نمک!



مدتی است که درایران جریان اقتدار گرا و تمامیت خواه در صدد تسلط خوسرانه بر تمامی نهاد های قدرت در کشور است و دراین راه از اتکای ناشیانه به قوانین نیز ابایی ندارد. همگان استناد از سر عجز و ناتوانی دادستان وقت تهران به قانونی متروکه – که از نظر هر حقوق خوانده ی ابتدایی محل اعمال در مورد مطبوعات نداشت- جهت بستن فله ای مطبوعات را به یاد دارند. این گروه که قانون گریزی و قانون ستیزی به صورت علنی یا در حجاب برای آنان روش و منش شده است تیغ تهدید و ارعاب علیه هر زبان عدالت خواه در جامعه می گشایند و هر صدای معترض با این رفتار و منش را ضدیت با نظام، فتنه گری، نقض قانون و جرم تلقی می کند. به جای تیز کردن مکرر و حالا دیگر بی اثر تیغ تهدید بهتر است به قانون و حق باز گردید. ظاهرا آنهایی که ادعای تدوین فلسفه ی حق را دارند با مفهوم حق بیگانه شده اند، و برخی دیگر از سرنوشت سلف خود در داستانی تهران عبرت نگرفته اند.

رهبران جنبش سبز بارها اصول اولیه این جنبش را اعلام و مورد تاکید قرار داده اند. این جنبش نهضتی مسالمت آمیز، مبتنی بر نفی خشونت و اجرای بدون تنازل تمامی قانون اساسی است. مبتنی بر مفاهیم متعالی اسلام ، حقوق بشر و حق تعیین سرنوشت مردم است. رهبران این جنبش بارها ترور و اعمال خشونت را در کلیه صور آن – چه دولتی و چه از جانب افراد گروهها سازمانها – محکوم کرده اند. اعتراض رهبران جنبش سبز به نحوه ی محاکمه و نحوه ی اعمال مجازات های اخیر نیز مبتنی بر همین اصول و تقاضای اعمال بدون تنازل کلیه اصول قانون و ضرورت حمایت از حقوق بنیادین کلیه شهروندان است. رویه ی نهادهای قضایی اطلاعاتی و امنیتی به فراموشی سپردن یا عدم اجرای صحیح و منصفانه ی برخی از اصول مهم قانون اساسی به مانند اصول ۳۷، ۳۵، ۳۲، ۳۸، ۱۶۸ ، نقض قوانین عادی مربوط به آیین دادرسی، حق دفاع و اصول دادرسی منصفانه تناقض گویی های مقامات قضایی در جریان اعدام های اخیر و اظهارات وکلای مدافع متهمان مبنی بر عدم رعایت قانون موجب بی اعتمادی عمومی مردم نسبت به احکام قضایی در حوزه ی مسایل سیاسی از جمله و به ویژه اعدام های اخیر گردیده است. جنبش سبز خواستار رعایت بی کم و کاست قانون اساسی و رعایت حقوق بنیادین همه شهروندان می باشد. حتی کسانی که دارای مبانی سیاسی اندیشگی و سیاسی متفاوت با جنبش سبز بوده یا مخالف با آن باشند. جنبش سبز با الهام از اصول متعالی اسلام و حقوق مصرح در قانون اساسی تفکیک، انشقاق و تقسیم مردم به ابر شهروندان، شهروندان درجه یک و شهروندان درجه دو را نمی پذیرد.



شمشیر برکشیده شده از جانب دادستان تهران، که اظهاراتش خود دلیلی بر خروج از حوزه ی صلاحیت قانونی، ورود به حوزه ی سیاست و خروج از قلمروی قضایی است، اظهارات برخی از نمایندگان مجلس که ماههاست که فراموش کرده اند وظیفه ی آنها نظارت بر اعمال قوه ی مجریه است و نه تلاش برای الغای استقلال قوه مقننه و تبدیل مجلس به زیر مجموعه ی قوه ی مجریه و مطیع محض آن، نمایندگانی که به جای ایستادگی بر حقوق مجلس و مردم در وضع قانون به ویژه در امور اقتصادی و مالی، نظارت و پیگیری پرونده ی اختلاس چند صد میلیاردی ، از حوزه ی امور تقنینی و نظارتی خارج شده و با ورود به قلمرو ی قضایی تقاضای عدم رسیدگی به شکایت شهروندان عادی از “ابر شهروندی” را می نمایند که باید از هر گونه شکایت و تعقیب مصون باشد، نمایندگانی که باید نسبت به معاملات مشکوک و غیر شفاف در حوزه ی سیاست خارجی حساس باشند، جز تلاش برای خاموش نمودن صدای اعتراض جامعه ی مدنی نیست. اگر منکر این ادعا هستند اجازه دهند جامعه ی مدنی در تظاهراتی مدنی و مسالمت آمیز مبتنی بر اصل بیست و هفت قانون اساسی نظر خود را اعلام کنند.

هاشمی رفسنجانی

سرداران و رزمندگان را
قربانی باند بازی سیاسی نکنید


هاشمی رفسنجانی بمناسبت روز جهانی "موزه" اطلاعیه ای منتشر کرد. در این اطلاعیه آمده است:

فرهنگ، عصاره گفتاری، نوشتاری و رفتاری هر ملتی است که اگر بر مبنای خوبی‌های متعارف انسانی و اسلامی بنا شده بود، میراثی گرانبها از نسل‌های گذشته برای نسل امروز و نسل‌های آینده است.

مجموعه آثاری که از گذشته‌های دور و نزدیک یک ملت، به عنوان میراث فرهنگی به یادگار مانده، سرمایه ارزشمندی است که اگر از آن حفاظت نشود، همان بلایی بر سر ملت‌ها می‌رود که در دوره‌ای بر سر مسلمانان رفت. یعنی دوره‌ای که اروپای قرون وسطی با تیزهوشی بعضی از دانشمندان خویش، پایه‌های علم و دانش مسلمانان را بردند و در دوره‌های بعد که مسلمانان با نهضت ترجمه سعی در بازپس‌گیری آنها را داشتند هم نتوانستند همه سرمایه‌های خویش را به دست آورند.

شاید از همان زمان‌ها بود که موزه‌ها به عنوان صندوقچه امانات میراث فرهنگی ملت‌ها بنا شده اند و به خاطر اهمیت آن، اندیشمندان یک روز جهانی را در تقویم سالانه به آن اختصاص داده‌اند.

در میان همه ملت‌های دارای تمدن و فرهنگ، ملت ایران از گذشته‌های بسیار دور چنان تاریخ درخشانی دارد که هنوز هم تلألوی کامل آن به خاطر بعضی از تنگ نظری‌ها و غفلت‌ها به چشم نمی آید، اما آنچه به دست آمده، سرمایه‌ای بسیار گرانبهاست که حفظ آنها وظیفه همه کسانی است که ملیت ایرانی دارند.

از تاریخ کهن می‌گذرم و به تاریخ دفاع مقدس می‌پردازم که سرتاسر آن سرشار از افتخارات تاریخی برای ملتی است که براساس آموزه‌های متعالی مذهب شیعه، از کیان ملی خویش دفاع کرده است. نباید بگذاریم رزمندگان و سرداران ۸ سال دفاع مقدس را به جای اینکه چون رود در جامعه جاری باشند، گروهی با اهداف سیاسی و باندی کنار بزنند.

اگرچه این روزها در قالب برگزاری یادواره‌های شهدا، در کنار بازگویی خاطرات افتخارآفرینان، اقدام به جمع‌آوری همه آثار شهدا می‌شود، اما چه خوب است که برای این میراث فرهنگی موزه‌هایی مانند موزه شهدا در تهران و موزه دفاع مقدس در کرمان ساخته شود تا این سرمایه بی‌بدیل برای نسل‌های متمادی ایران بماند.

یکی از اشتباهاتی که این روزها بعضاً در کلام بعضی‌ها جاری می‌شود، تشریفاتی بودن ساخت موزه‌هاست، حال آنکه با هر دیدی که به آثار حجمی، نوشتاری و یادگارهای به‌جا مانده نگاه می‌شود، ملیت و اسلامیت در آن موج می‌زند. نباید بگذاریم بعضی از بناها مانند منزل مسکونی پروفسور حسابی یا منزل مسکونی شهید رجایی و بالاتر از همه منزل مسکونی امام راحل در خمین دچار فرسودگی تدریجی و طبیعی ابنیه شوند و باید با تمام توان در حفظ و نگهداری همه آنچه را که مربوط به تاریخ مردم این سرزمین می‌شود، حفظ کنیم.

زندانی سیاسی ظاهر مصطفوی پس از تحمل 18 سال زندان بطرز مشکوکی درگذشت

بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران"زندانی سیاسی ظاهر مصطفوی پس از تحمل 18 سال زندان و ناراحتی حاد جسمی که راه رفتن را برای او سخت می کرد بطرز مشکوکی جان خود را فدای راه آزادی کرد.
زندانی سیاسی ظاهر مصطفوی 44 ساله از فرزندان آزادیخواه کردستان بود. او پس از تحمل 18 سال شکنجه و زندان و تبعید از زندانی به زندان دیگر روز چهارشنبه 22 اردیبهشت ماه بطرز مشکوکی جان خود را فدای راه آزادی مردم کردستان و ایران نمود.
زنده یاد ظاهر مصطفوی 4 سال پیش از زندان ارومیه به بند 6 زندان گوهردشت کرج منتقل شد.او دچار ناراحتی بسیار حاد جسمی بود.طوری که به سختی قادر به راه رفتن بود و از انجام کارهای شخصی اش عاجز بود.اما از درمان جدی وی خوداری کردند.
پزشکان بهداری زندان گوهردشت کرج عدم تحمل حبس او را اعلام کرده بودند. کمسیون پزشکی رای به عدم تحمل حبس وی داده بود و حتی مسئولین زندان با آزادی او موافقت کرده بودند که به ندرت چنین چیزی روی میدهد.
اما بازجویان وزارت اطلاعات از آزادی او خوداری کردند و بارها به او گفته بودند که تو باید زجر کش شوی.
تا اینکه هفته گذشته از زندان به نقطه نامعلومی منتقل شد و به همبندیانش گفته شد که برای معالجه انتقال یافته است و روز چهارشنبه 22 اردیبهشت ماه تنها 3 روز از اعدام جنایتکارانه 5 زندانی سیاسی نگذشته بود که زندانی سیاسی ظاهر مصطفوی پس از تحمل 18 سال زندان و شکنجه و شرایط طاقت فرسا جاودانه شد

نظرات خوانندگان
نوشته شده در تاريخ بيست و نهم ارديبهشت ۱۳۸۹ برابر با نوزدهم مه ۲۰۱۰ ، 09:02:00 توسط حجت
بادرود به راد عزیزم. امیدوارم پعد از این کابوس وحشتناک کشور عزیزمان و مردم خوب آن بآزادی برسند و آنگاه همه دست در دست هم و با آزادی و احترام وحس مسئولیت آنرا آباد و مردمش محرومش را از محرومیت نجات دهیم. از محبت همیشگی تو دوست نادیده سپاسگذارم و امیدوارم لیاقت خدمت گذاری در این مبارزه داشته باشم. جاوید ایران و سربلند مبارزان آن.

نوشته شده در تاريخ بيست و نهم ارديبهشت ۱۳۸۹ برابر با نوزدهم مه ۲۰۱۰ ، 09:01:56 توسط پويان
هموطنان گرامى/٣١ سال است كه اين نظام ددمنش وضد انسانى با اتكا به سرنيزه وايجاد رعب و وحشت حكومت كرده وهر زمانيكه موجوديت منفور خود را در خطر ميبيند دست به جنايات بيشتري ميزند٠ پس از اعدام ۵ هموطن مبارز /حكم اعدام صادر شده براى ٦ مجاهد خلق هر لحظه ميتواند اجرا گردد٠ ابراز تاسف پس از مرگ اين ازاديخواهان هيچ چيزى را تغيير نخواهد داد٠امروز بايد بهر نحوى با اعتراض و تظاهرات توجه افكار عمومى جهانى را به اين مسئله جلب كرد تا بى اعتنائى وعدم اعتراضات جدى از سوى دول "دمكراتيك"ورسانه هاى غربى پس از اعدامهاى اخير تكرار نشود٠

نوشته شده در تاريخ بيست و نهم ارديبهشت ۱۳۸۹ برابر با نوزدهم مه ۲۰۱۰ ، 06:27:46 توسط rad
با درود به ازادمرد حجت گرامي٠ شما بخوبي دردمند ملي را ميشناسيد و بارها به بقيه ازادگان روحيه داده ايد اميدوارم به ازادي برسيدكه حق شماست٠ مبارزات راه هاي اسانتر از حتي لنگه كفش هم وجود دارد٠ فكرنمي كنم كسي را به جرم نرفتن به مشهد و قم و مابقي مريض پرورها به زندان بروند٠ فرهتگ قبر پرستي تا كي؟ به اميد روزيكه همه بفهميم كه ايراني تنهاست و وحدت ايرانيان اين سرزمين را به ازادي ميرساند٠ از سران لاف زن شرق و غرب و از اسمان موهومات بجز وعده و وعيد هيچ چيز نميرسد٠ بايد دست روي زانوي خود بگذاريم٠ زنده باد ازادي٠

نوشته شده در تاريخ بيست و نهم ارديبهشت ۱۳۸۹ برابر با نوزدهم مه ۲۰۱۰ ، 05:23:35 توسط حجت
تاتمام ملت آزادیخواه و درجستجوی رفاه عمومی و آزادی و آزادگی بمبارزه بر نخیزند، دلاوران ما بانواع مختلف از دستمان خواهند رفت واین کفتارهای وزارت اطلاعات و قوه غذائیه (عمداً اینطورنوشته شد) آنهارا از ما میگیرند و بر روی جسد آنان رقص جماعت برای اهریمن بزرگ برپا میکنند. مبارزه برای دفاع ازشرف واستقلال و بقای کشور و ملت و جلوگیری از بر باد دادن هستی مان است (جانی ومالی) که درحال نابودی است واین اهریمن خونخوار ومجمتع اوکه نامشان جمهوری اسلامی ضدایران است تا برجای بمانند مارا جائی درخانه مان نیست ویا باید آواره دیار بیگانپان باشیم ودرآنهاحل شویم ویا بایددرخانه بمانیم واز بین برویم وببینیم که چگونه خانه مارا از پای بست ویران میکنند. پس دردیار غریبه ودرخانه اجدادیمان بایددرمقابل این اهریمنان بیاصالت وبی پرواکه ازایمان جزنامی وازانسانیت جز بدن ناپاکی میراث نبرده اندبایستیم وبا هرچیزی دردست داریم حتی لنگه کفشی کهنه برسرآنان بزنیم تانابودشوندوگورشان راگم کنند. کشورهای دیگرخواهان بقای این رژِم وطن فروش ووابسته واقعی اما متظاهربه مخالفت اند وما تنهائیم درتنازع بقاوناچار به پیروزی دراین مبارزه بزرگ.

نوشته شده در تاريخ بيست و نهم ارديبهشت ۱۳۸۹ برابر با نوزدهم مه ۲۰۱۰ ، 05:14:26 توسط نگران
یادت تا پایان جهان با ما خواهد بود, نامت نیز. ای جوانانی که اسیر حکومت اسلامی جوانکش شدید, پازلی بسیازید از نامها و عکسهای بازجوها, قاضیها شکنجه گران تا بعدها در دادگاه مردمی, حق کسی ضایع نشود. این سری بدون شک حکمشان تحقیر توسط خانواده های جانباختگان آزادی و اعدام, میباشد.

نوشته شده در تاريخ بيست و نهم ارديبهشت ۱۳۸۹ برابر با نوزدهم مه ۲۰۱۰ ، 04:16:47 توسط سهند
این جانی ها زندانیان را به تدریج مسموم می کنند. هر روز یک مقدار ماده ی سمی به غذای فرد مورد نظر می افزایند و پس از مدتی فرد را از پا درمی آرد

عکس های خبری / مادران سه زندانی آمريکایی در راه ايران / قاتل شاپور بختيار در تهران





عکس های خبری / مادران سه زندانی آمريکایی در راه ايران / قاتل شاپور بختيار در تهران

میلاد اسدی و بهاره هدایت به ۱۶ سال و نیم حبس تعزیری محکوم شدند


بهاره هدایت و میلاد اسدی، دو عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت، به ترتیب به نه سال و نیم، و هفت سال حبس تعزیری محکوم شدند.

به گزارش دانشجونیوز، شعبه 28 دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه امروز دو عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت (اتحادیه سراسری انجمن های اسلامی دانشجویان ایران) را در مجموع به 16 سال و شش ماه حبس تعزیری محکوم کرد.

جزئیات احکام صادره به شرح زیر است:

موارد مطروحه در پرونده بهاره هدایت که منجر به صدور حکم 9 سال و شش ماه حبس تعزیری گردیده است:

اتهام تبلیغ علیه نظام و اقدام علیه امنیت ملی از طریق بیانیه ومصاحبه، شکستن در دانشگاه: 5 سال

توهین به رهبری: 2 سال
توهین به رئیس جمهور:6 ماه

همچنین پرونده پیشین بهاره هدایت در رابطه با بازداشت وی در روز 22 خرداد سال 85در میدان هفت تیر نیز با این پرونده تجمیع گشته و مدت 2 سال حبس را افزوده است.


موارد مطروحه در پرونده میلاد اسدی که منجر به صدور حکم 7 سال حبس تعزیری گردیده است:

اتهام اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام: 5 سال

توهین به رهبری: 2 سال.

گفتنی است این احکام توسط شعبه 28 دادگاه انقلاب به ریاست مقیسه صادر گردیده است. بهاره هدایت از 9 دی ماه سال گذشته در بند نسوان زندان اوین در بازداشت به سر می برد. همچنین میلاد اسدی از 9 آذر ماه سال گذشته و در بند 350 زندان اوین در بازداشت به سر می برد.