Thursday, July 29, 2010

گفتگوی العربیه با احمد قابل

لیست دستگیری ها را


شخص خامنه ای امضاء می کند





حجت الاسلام احمدقابل، از شاگردان سرشناس آیت الله منتظری که دادگاه ویژه روحانیت او را خلع لباس کرده، بدنبال انتشار شرح بازجوئی هایش در دوران بازداشت و دادگاه، روز گذشته با تلویزیوه العربیه مصاحبه کرده و نکات مهمی را مطرح کرد. او گفت:



یکی از مراجع تقلید قم در مدتی که من در زندان بودم، با آیت الله خامنه ای دیداری داشت. بعد من رفتم ملاقات آقایان که برای من تعریف کردند. از جمله مسائلی که در این دیدار درباره آن صحبت می شود، مسائل بعد از انتخابات است. این مرجع تقلید با زبان انتقاد به آیت الله خامنه ای می گوید که "شرایط بعد از انتخابات و سیاستی که اتخاذ کردید، چه سودی برای شما داشته؟ شما این همه آدم را دستگیر کردید، محاکمات عجیب و غریبی که راه انداختید، این ها که به نفع شما نشده است. اینها را آزاد کنید، این بساط را خاتمه دهید و شیوه دیگری را در پیش بگیرید." آقای خامنه ای در جواب این مرجع تقلید می گوید: "تازه یک لیست پنجاه نفره آورده بودند من آن را امضا کنم تا دستگیرشان کنند که من امضا نکردم." بعد این مرجع تقلید برای دوستان ما نقل می کند که این نشان می دهد لیست تمام کسانی که دستگیر شده اند آیت الله خامنه ای امضا کرده است. ایشان تا این حد دخالت می کند و بر رفتارهایی که انجام می گیرد نظارت دارد. خبرهای موثقی داریم گاهی جایی می خواهند استاندار انتخاب کنند، ایشان دخالت می کند یا وقتی که مجلس می خواهد وزیری را استیضاح کند، توصیه می کند که به او رای بدهند یا ندهند. وقتی ما این دخالت ها را می بینیم، عملا نتیجه ای که می گیریم این است که رهبری در تمام مسائل دخالت می کند، همه چیر را زیر نفوذ خود گرفته است، همه اموری که در کشور رخ می دهد، زیر نظر رهبری است و بنابراین کسی که تا این حد دخالت می کند، هر اتفاقی که بیفتد ولو این که او راضی نباشد، او مسئول است.



راه حل اینست که معتمدان مردم را دعوت کنند و با آن ها وارد مذاکره شوند و راهکاری برای برون رفت از این وضعیت تدوین کنند. البته خبر دارم گروهی در درون حاکمیت با بعضی از دوستان ما در باره این که چه کار باید کرد، در حال مذاکره هستند. منتهی عزمی در رأس حاکمیت برای جواب دادن به این تلاش ها وجود ندارد .30 سال فرصت طولانی بوده که مردم به حاکمیت دادند. ولی نمی دانم حاکمیت از کجا خود را این همه از مردم طلبکار می داند و از کجا این حق را برای خود قائل است؟ الا این که با همان اندیشه عجیب و غریب "ولایت فقیه منصوب از جانب خدا" بشود آن را توجیه کرد که اینها خیال کنند خداوند واقعا به آن ها برای سرکوب مردم و عمل بر خلاف میل مردم، حق ویژه داده است.







- شما در گزارشی که از دادگاه خود دادید، آیت الله خامنه ای را مسئول هر آنچه دانستید که در ایران در حال رخ دادن است. آیا به نظر شما ایشان در جریان جزئیات هر آن چه که در حال رخ دادن در جامعه ایران، یعنی در زندان ها و در حوزه های دیگر تصمیم گیریهای سیاسی هست؟



قابل: قطعا! مقصود من این نیست که آیت الله خامنه ای مثلا در جریان رفتار قاضی یا زندانبان در فلان دادگاه یا فلان زندان است یا خود این دستور را داده. این برای هیچ فرد صاحب منصبی در حوزه سیاست مقدور نیست که رفتار همه ماموران خود را با همه جزئیات آن ها بخواهد دستور بدهد. اما سیاست هایی که در کشور اعمال می شود، مثلا نحوه برخورد با مخالفان سیاسی و دستور العملی که در این خصوص وجود دارد قطعا مطابق نظر ایشان است.



من برای تایید سخن خود به این نکته اشاره می کنم که یکی از مراجع تقلید قم (1 (در مدتی که من در زندان بودم، با آیت الله خامنه ای دیداری داشت. بعد من رفتم ملاقات آقایان که برای من تعریف کردند. از جمله مسائلی که در این دیدار درباره آن صحبت می شود، مسائل بعد از انتخابات است. این مرجع تقلید با زبان انتقاد به آیت الله خامنه ای می گوید که "شرایط بعد از انتخابات و سیاستی که اتخاذ کردید، چه سودی برای شما داشته؟ شما این همه آدم را دستگیر کردید، محاکمات عجیب و غریبی که راه انداختید، این ها که به نفع شما نشده است. اینها را آزاد کنید، این بساط را خاتمه دهید و شیوه دیگری را در پیش بگیرید." آقای خامنه ای در جواب این مرجع تقلید می گوید: "تازه یک لیست پنجاه نفره آورده بودند من آن را امضا کنم تا دستگیرشان کنند که من امضا نکردم." بعد این مرجع تقلید برای دوستان ما نقل می کند که این نشان می دهد لیست تمام کسانی که دستگیر شده اند آیت الله خامنه ای امضا کرده است. ایشان تا این حد دخالت می کند و بر رفتارهایی که انجام می گیرد نظارت دارد.



وقتی که ما دخالت آیت الله خامنه ای را تا این حد می بینیم، یا این که فردی در قامت دادستان تهران را که رئیس پیشین قوه قضائیه می خواست عوض کند اما ایشان دخالت کرد و مانع شد، یا مثلا خبرهای موثقی داریم گاهی جایی می خواهند استاندار انتخاب کنند، ایشان دخالت می کند یا وقتی که مجلس می خواهد وزیری را استیضاح کند، توصیه می کند که به او رای بدهند یا ندهند، یا در زمان دولت آقای خاتمی وقتی ایشان در دولت اول خود می خواست وزیر اطلاعات معرفی کند، 15 نفر را ایشان برای تصدی این پست معرفی کرد که ایشان قبول نکرد تا آخر به نفر 16 رسید که آیت الله خامنه ای رضایت داد، در صورتی که اینها بر خلاف قانون اساسی است. قانون اساسی می گوید که رئیس جمهور مسئول انتخاب وزرا است و ایشان حق ندارد در این مسائل دخالت کند؛ ولی وقتی ما این دخالت ها را می بینیم، عملا نتیجه ای که می گیریم این است که رهبری در تمام مسائل دخالت می کند، همه چیر را زیر نفوذ خود گرفته است، اجازه نمی دهد دیگران از حدود و اختیارات قانونی خود استفاده کنند و همه اموری که در کشور رخ می دهد، زیر نظر رهبری است و از نظر قانونی هم کسی که تا این حد دخالت می کند، هر اتفاقی که بیفتد ولو این که او راضی نباشد، او مسئول است. مگر با آن واقعا مخالفت کند. مثلا اتفاقی در کهریزک بیفتد، اگر مخالفت ایشان در این حد باشد که "اگر جا ندارید این ها را آزاد کنید" یا این که برای مسائل بهداشتی این بازداشتگاه تعطیل شود، این مخالفت با آن چیزی که در کهریزک رخ داده است نیست.

در کهریزک انسان ها کشته شده اند، به حیثیت انسان ها تجاوز شده است. ایشان باید دستور می داد تمام کسانی که دست اندر کار این جریان بودند، آمرین و مأمورین را تحت تعقیب قضایی قرار دهند. اما این کار را متاسفانه نکرد و دخالت ایشان در حد یک اظهار تاسف کوچک بود.



آن وقت از سویی دیگر در روز عاشورا مردم را می کشند، ایشان اظهار تأسف نمی کند. تنها از این بابت اظهار تأسف می کند که عده ای کف زدند و حرمت روز عاشورا را شکستند. حرمت عاشورا با ریختن خون یک انسان بی گناه شکسته می شود؟ یا با سوت و کف زدن یک عده؟ کدامیک از نظر اسلامی اهمیت بیشتری دارد؟ قرآنی که می گوید اگر خون یک انسان به ناحق ریخته شود مانند این است که خون تمام انسانیت ریخته شده است مهمتر است یا این که بر فرض عده ای حرمت مراسم عزاداری را نگه نداشتند؟



- به نظر شما راهی را که جنبش سبز می رود راه درستی است؟



قابل: جنبش سبز یک وجه اکثریتی دارد که تیپ مذهبی داخل جامعه هستند. طبیعی است که من به عنوان یک روحانی و به عنوان فردی که در حیطه دین اظهار نظر می کند، اگر بنا باشد اظهار علاقه ای بکنم، بیشتر به همین تیپ مذهبی است. من دوست ندارم تدین مردم و پایبندی آن ها به اسلام مخدوش شود. کمال مطلوب من این بود که شرایط به گونه ای رقم می خورد که مردم را در برابر دین قرار نمی دادیم. متاسفانه در طول این سی ساله پس از انقلاب، کاری که کردیم این بود که یک تیغ برداشتیم و افراد را با اسم دین با رفتارهای ضد دینی برش زدیم. یعنی با خشم و خشونتی که خداوند از آن پرهیز داده، مردم را در مقابل دین قرارر دادیم. اگر امروز اتفاقی در کشور رخ بدهد و مردم در مقابل دین قرار بگیرند، گناه آن گردن مخالفان دین نیست بلکه گناه آن بر گردن مدعیان دین است. آن ها بودند که این صدمه را به دین زدند و باید جوابگو باشند، کسانی که به اسم دین سوار بر مملکت و بر سرنوشت آن شدند و آن را به این منجلاب کشاندند.



وقتی می گوییم جنبش سبز، با این چهره های مختلف روبرو هستیم. آن چیزی که آقای موسوی، آقای کروبی، و آقای خاتمی می گویند تا جایی که در محدوده منطق، اخلاق، شریعت، انسانیت و حقوق بشر باشد، ما همراه هستیم و از روشهای قانونی هم استفاده می کنیم. هر جا هم بخواهد بر خلاف قانون و عقلانیت و منطق باشد، طبیعی است که همراهی نمی کنیم.



در مجموع گمان می کنم این طولانی شدن حرکت اعتراضی مردم و زود پیروز نشدنش، یک نعمت برای جنبش سبز است. جنبش سبز اگر با تأمل و تدنی پیش برود، کم کم به عقلانیت مشترکی خواهد رسید که مانع صدمه خوردن مردم و کشور و متوقف شدن این حرکت خواهد شد. مگر این که افراد رادیکال بخواهند زمام این حرکت را در دست بگیرند. من حتی در بازداشتگاه به بازجوها گفتم شما باید خودتان کمک می کردید که سردمداری اعتراض ها به دست کسانی بیفتد که پیرو عقل و منطق و شعور و اصلاحات هستند نه کسانی که می خواهند همه چیز را منهدم کنند، چون نسخه براندازی و انقلاب به معنی دگرگون کردن همه چیز، بدترین گزینه برای تحولات اجتماعی است. همانگونه که ما از این تحول در سال 57 نتیجه نگرفتیم و امروز تأسف خیلی مسائل آن را می خوریم. اگر بخواهیم بار دیگر تاسف نخوریم و این چرخه را تکرار نکنیم، بهترین راه آن اصلاح است. اما اصلاح دو سویه دارد؛ یک سویه آن این است که حاکمیت این اصلاح را بپذیرد و یک سویه آن هم این است که آن کسی که خود را اصلاح طلب و منتقد می داند، واقعا راهکاری که ارائه می دهد، راهکار اصلاحی باشد.



راه برون رفت از اوضاع فعلی این است که حاکمیت، حکمیتی را از عقلای جامعه قبول کند. عقلای جامعه کسانی هستند که حد اقل در مقاطعی از مردم رأی اعتماد گرفته اند، حاکمیت می تواند از مردم بپرسد چه کسانی میان آن ها بیشترین نفوذ را دارند. واقعا معتمدان مردم را دعوت کنند و با آن ها وارد مذاکره شوند و راهکاری برای برون رفت از این وضعیت بدون این که به کشور صدمه ای وارد شود تدوین کنند. البته خبر دارم گروهی در درون حاکمیت با بعضی از دوستان ما در باره این که چه کار باید کرد، در حال مذاکره هستند. منتهی عزمی در رأس حاکمیت برای جواب دادن به این تلاش ها وجود ندارد.



آقای هاشمی با این که من شخصا به خاطر سوابقشان به ایشان هنوز نمی توانم اعتماد کنم، ولی راهکارهایی در خطبه نماز جمعه مطرح کرد و هنوز هم بر همانها تأکید می کند.آقایونی در قم اظهار نظرهایی کردند همچون آیت الله اردبیلی، آیت الله جوادی آملی و دیگران. کسانی از دو طرف باید یک توافقی ایجاد کنند و به این اوضاع نابسامانی که پس از انتخابات آقایون درست کرده اند، خاتمه بدهند. به هر حال اعتراض مردم بر اساس قانون اساسی بود. مردم حق داشتند به خیابان بیایند و تظاهرات بکنند. اصل 27 قانون اساسی بر این مساله تصریح دارد. این آقایون حتی از دادن مجوز پرهیز می کنند. قانون اساسی را که نمی شود میلی اجرا کرد. البته قانون اساسی 30 سال است که به صورت میلی اجرا می شود. ولی روزی بالاخره حوصله مردم سر می رود چون طرف قرار داد حاکمیت، ملت هستند.



تصور من این هست که مردم خیلی مراعات کرده اند. واقعا 30 سال فرصت طولانی بوده که به حاکمیت داده شد. ولی نمی دانم حاکمیت از کجا خود را این همه از مردم طلبکار می داند و از کجا این حق را برای خود قائل است؟ الا این که با همان اندیشه عجیب و غریب "ولایت فقیه منصوب از جانب خدا" بشود آن را توجیه کرد که اینها خیال کنند خداوند واقعا به آن ها برای سرکوب مردم و عمل بر خلاف میل مردم، حق ویژه داده. و الا اصل 56 قنون اساسی تصریح دارد که حاکمیت پس از خدا از آن مردم است و این حق خدادادی را نمی شود از مردم سلب کرد و در اختیار شخص یا گروه خاصی قرار داد.







توضیحات پیک نت:



1- اشاره به دیدار آیت الله موسوی اردبیلی عضو شورای انقلاب و رئیس قوه قضائیه با حکم آیت الله خمینی، پس از کشته شدن آیت الله بهشتی است. البته قوه قضائیه در آن زمان شورائی اداره می شد. یعنی شورای عالی قضائی آن را اداره می کرد که این شورا یک رئیس با حکم آیت الله خمینی داشت که نخست آیت الله بهشتی بود و سپس آیت الله اردبیلی

* پس از امتناع احمدی‌نژاد، لاریجانی 2 قانون دیگر را ابلاغ کرد

پس از امتناع احمدی‌نژاد، لاریجانی 2 قانون دیگر را ابلاغ کرد




رييس مجلس شورای اسلامی بار دیگر دو قانون را راسا برای اجرا ابلاغ کرد.

به گزارش دنیای اقتصاد، علی لاریجانی که هفته گذشته برای نخستین بار پس از استنکاف محمود احمدی‌نژاد از ابلاغ قانون اختصاص دو میلیارد دلار از حساب ذخیره ارزی به مترو، راسا آن را ابلاغ کرده بود، این هفته نیز دو قانون کمتر مورد مناقشه را برای انتشار در روزنامه رسمی و اجرا توسط دستگاه‌های دولتی ابلاغ کرد.

ابلاغ دو قانون بی‌حاشیه «شناسايی و حمايت از مصدومان شيميايی» و «الزام دولت به پيگيري و استيفاي حقوق اتباع و ديپلمات‌هاي ايراني آسيب‌ديده از اقدامات دولت‌هاي خارجي به ويژه دولت اشغالگر آمريكا» پس از آن صورت می گیرد که به اعتقاد رییس مجلس، مهلت پنج روزه رییس جمهور برای ابلاغ این دو قانون منقضی شده و محمود احمدی‌نژاد آنها را ابلاغ نکرده است.

این در حالی است که احتمال استنکاف احمدی‌ن‌ژاد از ابلاغ این دو قانون کم سروصدا بسیار اندک بود، اما به نظر می‌رسد پس از ابلاغ قانون اختصاص 2میلیارد دلار از حساب ذخیره ارزی به مترو، رییس قوه‌ مقننه راه تازه را آسان‌تر از چشم انتظار ماندن برای ابلاغ قوانین از سویاحمدی‌نژاد دیده است.



دیدار جمعی از اعضای مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم با موسوی



صبح روز پنج شنبه ۷مرداد ماه برخی از اعضای مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم با مهندس میرحسین موسوی در یک نشست صمیمانه به بررسی و تحلیل مهمترین مسائل روز کشور پرداختند.

به گزارش کلمه، در این دیدار تعدادی از اعضای مجمع محققین و مدرسین به بیان دیدگاه های خود پیرامون مهمترین مسائل روز و چالش های پیش آمده پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸پرداختند موسوی نیز دیدگاه های خود را پیرامون مسائل مطروحه بیان داشتند.

فیلم / فشار تحریمها بر کشتیهای ایرانی

"نگاهی به اظهارات جنتی درباره «یک میلیارد دلاری که "سران فتنه" از عربستان گرفتند» "

عصر ایران - اظهارات اخیر آیت الله جنتی دبیر شورای نگهبان درباره پرداخت پول آمریکا به افرادی که این روزها " سران فتنه " خوانده می شوند ، بسیار قابل تامل به نظر می رسد .




پرواضح است که اختلافات داخلی و سیاسی در هر کجای جهان و در هر کشوری از کشورهای روی کره زمین وجود دارد ، اما نکته در اینجاست که نخبگان سیاسی حاکم و اپوزیسیون در بسیاری از کشورهای توسعه یافته و حتی در حال توسعه دنیا خود را ملتزم به رعایت اصول رقابت سیاسی می دانند .



از جمله اینکه همه نخبگان سیاسی راهکار " صندوق رای " را یگانه مرجع تعیین فرد یا حزب حاکم می دانند و در عوض گروه پیروز در انتخابات یا همان حزب یا ائتلاف حاکم نیز خود را مقید به حفظ شان ، جایگاه و حقوق ذاتی و قانونی مخالفان می داند ، چه آنکه ماهیت ادواری بودن گردش قدرت سبب می شود همان گروه حاکم چند سال و یا حتی چند ماه بعد خود تبدیل به گروه اقلیت شود . همان گونه که شکست خوردگان انتخابات نیز باید به نتایج تمکین کنند.



این سخنان را از آن رو مثال آوردیم که بر این نکته اذعان کنیم که متاسفانه عرصه سیاست ورزی در کشور ما از همان ابتدای راه یافتن تفکر دولت مدرن در کشورمان ، فاقد قاعده مندی است .



در کشور ما نه اقلیت مراعات حال اکثریت را می کند و نه اکثریت خود را مقید و ملتزم به رعایت حق قانونی اقلیت می داند و این چنین است که فضای رقابت های سیاسی در چارچوب قانون نمانده و عموما با تنش و درگیری همراه است و در بسیاری از مواقع حتی مکانیزم و راهکار حل و فصل اختلافات سیاسی نیز به خارج از چارچوب قانون کشیده می شود و گاه مثل استخوانی لای زخم می ماند تا در برهه هایی به صورت انفجار و تنش خود را بروز می دهد .



از همین زاویه اگر به تحلیل آنچه که در کشور ما پس از انتخابات جنجالی دور دهم ریاست جمهوری گذشت ، بنشینیم می توانیم واقعیت پیش گفته را به عینه مشاهده کنیم .



اما اظهارات اخیر آیت الله جنتی درباره پرداخت 1 میلیارد دلار از سوی عربستان به رهبران مخالف دولت که "سران فتنه " خوانده می شوند ، نیز می تواند مصداق بی قاعده مند بودن فضای رقابت سیاسی در ایران باشد.



اگر اظهارات این مقام صحیح باشد که طبیعتا این امر خیانتی بزرگ به کشور و ملت می باشد و می بایست مورد رسیدگی قضایی و قانونی قرار بگیرد ، خاصه آن که ایشان می گوید مدرک این ادعا را هم دارد ؛ اما اگر این اظهارات نادرست بوده باشد ، فارغ از معصیتی که متوجه قائل آن است ، نشان از این امر می دهد که فضای رقابت سیاسی از وادی قانونی خود خارج شده و همچنان در وادی تهمت افکنی آن هم در سطوح بالا سیر می کند.



به هر روی کشور ما از بی قاعده مندی فضای رقابت سیاسی تا کنون متحمل خسارات جبران ناپذیر زیادی شده و درست تر آن است که همه به قانون اساسی و دیگر قوانین عادی کشور مراجعه کنیم و دولتمردان خود را ملتزم به رعایت قانون بدانند و مخالفان نیز اگر مخالفتی دارند ، در چارچوب قانون و از مجاری قانونی مطالبات خود را پیگیری کنند .



در این صورت است که کشور می تواند روی آرامش ببیند و دولتمردان به رفع و رجوع مشکلات و نابسامانی های موجود در کشور بپردازند و مخالفان نیز با حرکت های منطقی و در چارچوب قانون تلاش کنند از طریق مجاری قانونی به فعالیت سیاسی و مدنی بپردازند .

اسامی شانزده زندانی سیاسی اوین که در اعتصاب غذا بسر ميبرند

کلمه :اسامی شانزده زندانی سیاسی که سه روز پیش و هم زمان با سالروز میلاد امام زمان (عج ) از بندعمومی ۳۵۰ به سلول های انفرادی بند ۲۴۰ منتقل شده بودند ، مشخص شد.همه این زندانی ها در اعتراض به انتقال شان به سلول انفرادی اعتصاب غذای خود را آغاز کردند.




بهمن احمدی امویی و کیوان صمیمی نخستین زندانی هایی بودند که ظهر دوشنبه به سلول انفرادی منتقل شدند .بقیه زندانی های ساعت سه بامداد روز سه شنبه از سلول های خود در بند ۳۵۰ به سلول های انفرادی در بند ۲۴۰ منتقل شدند.



براساس گزارش های رسیده به کلمه ،اسامی این زندانی ها که به خاطر اعتراض یه رفتار نامناسب ماموران و مسوولان زندان و همچنین شرایط نامناسب بند ۳۵۰ از جمله مانع تراشی در ملاقات زندانیان ، از سه روز پیش به سلول انفرادی منتقل شده اند ،عبارت است از:علی ملیحی فعال دانشجویی و عضو ادوار تحکیم وحدت ، بهمن احمدی امویی روزنامه نگار ،حسین نورانی نژاد روزنامه نگار و عضو جبهه مشارکت , عبدالله مومنی فعال دانشجویی و سخنگوی ادوار تجکیم ،علی پرویز فعال دانشجویی ،حمیدرضا محمدی فعال سیاسی ،جعفراقدامی فعال مدنی ،بابک بردبار عکاس خبری ،ضیا نبوی دانشجوی محروم از تحصیل ،ابراهیم(نادر)بابایی فعال مدنی و از جانبازان جنگ ایران و عراق ،کوهیار گودرزی فعال حقوق بشر و وب نگار ،مجید دری فعال دانشجویی ، مجید توکلی فعال دانشجویی ، کیوان صمیمی روزنامه نگار ،غلامحسین عرشی ،پیمان کریمی آزاد از بازداشت شدگان حوادث عاشورا از میان این زندانیان بهمن احمدی امویی از سه روز پیش اعتصاب غذای خود را آغاز کرده است و روز بعد از آن پنج نفر دیگر از جمله مجید توکلی ، عبدالله مومنی و کوهیار گودرزی به این اعتصاب غذا پیوستند . سایر این زندانی ها در حمایت از اعتصاب غذای یاران خود ،از امروز( پنج شنبه) اعتصاب غذا کرده و گفته اند که تا تحقق خواسته هایشان دست از اعتصاب بر نمی دارند.



درخواست زندانیان پوزش ماموران و مسوولان زندان از زندانیان به خاطر رفتار نامناسب و همچنین بازگرداندن تمامی این شانزده زندانی به بند عمومی است.

دلارهائی که اسنادشان به منزل آیت الله ها می رود!

جرس، امیررضا پرحلم: پول های امریکائی و چمدانهای پر از دلار از جمله مسائل پر رمز و رازی است که اسناد آن از قضا یا سر از دفتر حسین شریعتمداری در می آورند یا اشتباها از آدرس آقایان مصباح یزدی یا احمد جنتی سر در می آورند.


آخرین نوع این ادعا به رقم بسیار کلانی اشاره دارد که ظاهرا طبق اظهارات آقای جنتی خرج آشوب و براندازی در ایران شده است.



این ادعاها تازگی ندارد و اساسا می توان گفت که مطرح کردن چنین مواردی دارای کاربردهای سیاسی برای از میدان به در کردن حریف در عرصه سیاسی است.



نکته جالب در این بین معمائی است که مدعیان در باره آن به اظهار نظر می پردازند و البته شنونده عاقل و تیز هوش می تواند بلافاصله دریابد که نکته ای در ادعای مطرح شده وجود دارد و آن این است که اسناد واریز دلار به حساب های مخالفان نظام مستقیما سر از دفتر آیت الله ها و برخی افراد نامرتبط با موضوع در می آورد.



دو آیت الله معروف که سابقه اظهار نظر در باره دلارهای امریکائی دارند محمد تقی مصباح یزدی و احمد جنتی هستند.



ماجرای چمدان پر از دلار



از اوايل بهمن ماه 78 و در حالي که فضاي سياسي کشور در آستانه انتخابات مجلس ششم قرار داشت، هجوم تريبون هاي رسمي به مطبوعات نيز شديداً افزايش يافت. در همان روزها اظهارات جنجال برانگيز آيت الله مصباح يزدي در قم منتشر شد که تأکيد کرده بود رئيس سابق سازمان سيا با چمداني پر از دلار براي پرداخت به برخي از روزنامه ها و مراکز فرهنگي وارد ايران شده است! او گفته بود: «اين فرد بعنوان توريست وارد کشورمان شده و با چند مسئول نشريات و روزنامه ها تماس گرفته و دلارها را به خير پدرش به آنان داده است» [روزنامه صبح امروز–هفتم بهمن 1378]



سيد عطاالله مهاجراني، وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي بلافاصله با ارسال نامه اي به وزير اطلاعات و رئيس دادگاه انقلاب اسلامي تهران، از آنان خواست تا درخصوص سخنان آيت الله مصباح يزدي درباره کمک سازمان سيا به مطبوعات ايران، واکنش نشان دهند.



در نامه مهاجراني به علي يونسي، وزير اطلاعات و رهبرپور رئيس دادگاه انقلاب اسلامي تهران آمده بود: حضرت آيت الله مصباح يزدي مطالبي را در مورد مسافرت رئيس سابق سازمان سيا با يک چمدان پول به ايران مطرح فرموده‌اند که خبر آن در روزنامه هاي روز پنجشنبه هفتم بهمن ماه نيز منعکس شد. انتظار مي‌رود درباره چگونگي درستي و يا نادرستي داعيه ايشان پيگيري لازم صورت گيرد و اسامي روزنامه‌هايي که به قول جناب مصباح يزدي از رئيس سابق سازمان سيا دلار گرفته اند به هيات نظارت بر مطبوعات اعلام شود تا مطابق قانون مطبوعات اقدام شود و در صورت نادرستي ادعاي جناب مصباح نيز ضرورت دارد که براي حفظ حرمت و اعتبار مطبوعات و روزنامه نگاران اين ادعا تکذيب شود.



در همين زمان گروهي از افراد وابسته به موسسه آيت‌الله مصباح يزدي، در مسجد اعظم قم دست به تحصن زدند. آنان که خود را جمعي از طلاب و فضلاي قم مي ناميدند، از چهاردهم بهمن ماه تا شامگاه شانزدهم بهمن به تحصن خود ادامه دادند. گفته مي شد نهايتاً اين تحصن با نقل پيام شفاهي رهبر ايران توسط آيت الله مشکيني، پايان مي‌يابد. معترضين روز پنجشنبه ابتدا در مسجد فيضيه تجمع کرده و در يک راهپيمايي تا مسجد اعظم، تحصن خود را آغاز کردند. آنان طي بيانيه‌اي تاکيد داشتند که تحصن ما آرام و بدون تشنج است و در صورت دستور مقام معظم رهبري و يا مراجع عظام، تحصن را لغو خواهيم کرد». متحصنين داراي کارت مخصوص و سازماندهي منظم، ستاد اطلاع رساني، واحد تبليغات و تدارکات بوده و امکانات لازم براي اقامت آنان در مسجد از قبل مهيا شده بود. متحصنين همچنين خواستار عزل و محاکمه وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي بودند.



آیت الله مصباح یزدی از آن زمان تا کنون هیچ مدرک و سندی در باره اظهارات کذب خود در باره چمدان پر از دلار نتوانست ارائه کند و حتی در بحبوحه جدال حکومت با اصلاح طلبان و دستور تعطیلی فله ای مطبوعات نیز لا اقل این سند مطرح و در روزنامه های اصولگرای افراطی منتشر نشد.



ادعاهای شیخ احمد جنتی در جمکران



دومین آیت الله نیز جمکران را برای مطرح کردن ادعای دروغش انتخاب می کند . احمد جنتی نیز مخاطبان سخن خود را از میان کسانی انتخاب می کند که برخی از آنها مستعد باور کردن چنین ادعاهایی هستند . اما ظاهرا آیت الله این بار شانس زیادی برای بر انگیختن احساسات حضار ندارد پرا که تا این لحظه خبر هیچگونه تجمعی بر ضد آنچه که وی آنها را سران فتنه خوانده درجائی مشاهده نشده است.



جنتی ظهر سه شنبه در میان زائران مسجد جمکران گفته بود : آمریکایی ها یک میلیارد دلار از طریق افراد سعودی که هم اکنون عامل آمریکا در کشور‌های منطقه هستند، به سران فتنه دادند و همین سعودی ها که به نمایندگی آمریکا صحبت می کردند، گفتند، اگر توانستید نظام را منقرض کنید، تا پنجاه میلیارد دلار دیگر را هم می دهیم، اما خداوند این فتنه را به دست بندگان صالحش خاموش کرد !



وی دستهای خود را به حالت دعا بالا آورد و اینگونه دعا کرد: خدایا به حق صاحب الزمان(عج)، انتقام بچه های مسلمانی که این ها(سران فتنه)، یا کشتند و یا بلا به سرشان آوردند، یا فریب دادند، خدایا انتقام این ها را از سران فتنه بگیر.



احمد جنتی قبلا نیز برای مقاصد خاص سیاسی خود دست به دعا شده بود و با حضور در جمع بچه هئیتی های هئیت رزمندگان اسلام آنها ، هنگام قرائت زیارت عاشورا از عبارت اللهم اللعن سعید الحجاریان و دیگر اصلاح طلبان استفاده کرده بود که چند روز پس از آن فردی که اکنون در بخش ایثارگران بنیاد شهید سمت دارد حجاریان را مورد سوء قصد قرار داد.



موشکافی از یک معما



یکی از فعالان سیاسی در رابطه با ادعای احمد جنتی می گوید: یک میلیارد دلار رقم بسیار کلانی است و اساسا استفاده از این پول برای بر اندازی نظام جمهوری اسلامی آن هم در داخل ایران امری محال و تقریبا غیر ممکن به نظر می رسد.



وی می افزاید: حتی در سیستم بانکی ایران حد مجازی از دریافت ارز از طریق حساب بانکی پیش بینی شده که آن هم مقررات بسیار سخت و پیچیده ای دارد چرا که ورود این مبلغ کلان اولا با کنترل های امنیتی موجود در ایران و بدون مساعدت و چراغ سبز مقامات مطلقا امکان پذیر نیست. در ثانی اگر بپذیریم که این پول به صورت خورد خورد و تدریجی وارد شده این امر نیز غیر ممکن است و صاحب حساب نمی تواند از گزند کنترل های امنیتی در امان باشد به خصوص که آنچه برخی ها سران فتنه می خوانند طی یک سال گذشته شدیدا زیر کنترل نهادهای امنیتی بوده و تا ریز ترین جزئیات کاری آنها از دید مراقبت های امنیتی دور نمی ماند.



نکته دیگر چگونگی هزینه کردن پول های مورد ادعاست.



یکی از فعالان رسانه ای می گوید: اگر بالفرض بپذیریم که پولی هم در کار بوده این سوال مطرح می شود که سران به قول مدعیان فتنه این پول را برای چه منظوری می خواستند . بیشتر روزنامه های منتقد که تار و مار شده اند و اندک رسانه باقی مانده نیز اخبار کنترل شده حکومتی را منعکس می کنند.احزاب نیز که در فصل خزان خود به سر می برند و با اعلام تک حزب بودن کشور عملا فاتحه آنها خوانده شده و توان فعالیت ندارند.همچنین تشکل های غیر دولتی نیز تماما زیر کنترل بسیج و سپاه پاسداران هستند و کانون های فرهنگی بسیج و مساجد جایگزین اندک تشکل های غیر دولتی نا کار آمد شده اند.در خارج از ایران نیز که هیچ نماینده ای از سوی رهبران جنبش سبز معرفی نشده و اساسا اگر پولی هم در اختیار مخالفان نظام قرار می گیرد هیچ ارتباطی به جنبش سبز ندارد.



وی می افزاید: نکته مهم دیگر روال پرداخت پول به مخالفان نظام از سوی غربی هاست. تا این لحظه بودجه های اعلام شده از سوی امریکا برای مقابله با نظام مشخص بوده و تا کنون رقمی به این بزرگی آن هم برای مخالفان نظام در داخل ایران تداک دیده نشده است چرا که امکان استفاده از آن عملا غیر ممکن است و احیانا اگر واقعا دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی مدرک مستند و دقیقی در خصوص یک میلیار دلار مورد ادعا داشتند با جنجال های تبلیغاتی وسیع آن رامطرح می کردند . همچنین اگر سندی موجود بود دقیقا امکان شناسائی مشخصات افراد و سازمانهائی که پول برای آنها واریز شده وجود داشت و به شرط عدم جعل سند که ظاهرا برخی نهاد های رسانه ای هم در آن تبحر دارند، تا امروز افراد مورد ادعای آقای جنتی مورد سوال و جواب قرار می گرفتند اینها همه در حالی است که اکنون سپاه پاسداران رقم های کلانی از پول بیت المال را در اختیار دارد و نظام عملا مبالغی بسیار هنگفت از بودجه کشور را در خارج از ایران و حتی در امریکای لاتین هزینه می کند و هر کس در این خصوص انتقاد کند عامل بیگانه و صهیونیزم خوانده می شود.

کروبی در نامه ای خطاب به جنتی: شریک دزدان رای مردم و نارفیق این قافله اید/ ردپای اعمال نابخردانه شما در پس همه ی حوادث قبل و بعد از انتخابات مشهود است

میزان:مهدی کروبی از رهبران مخالف دولت در نامه ای به رییس شورای نگهبان او را "شریک دزدان رای مردم" خواند.




کروبی در این نامه که به مناسبت سخنرانی اخیر جنتی و ایراد اتهام دریافت پول از دول خارجی نوشته شده است ضمن اعلام شکایت از امام جمعه موقت تهران خطاب به او گفت: «اگر من فتنه گرم چون معترضم؛ شما نیز شریک دزدان رأی مردم و نارفیق این قافله اید. چون ردپای اعمال نابخردانه شما در پس همه ی حوادث قبل و بعد از انتخابات مشهود است. و متأسفانه همه جا علیه مردم و به نفع جریان خشونت گرای سرکوب گر.»



متن کامل نامه ی مهدی کروبی که نسخه ای از آن در اختیار «میزان خبر» قرار گرفته است به شرح زیر است:



بسمه تعالی



آیت الله آقای حاج شیخ احمد جنتی

دبیر شورای نگهبان و امام جمعه موقت تهران

باسلام

طبق اخبار و گزارشات منتشره از سوی برخی خبرگزاری ها و سایت های خبری، جنابعالی اخیراً به مناسبت تولد حضرت ولیعصر عجل الله تعالی فرجه الشریف در مسجد جمکران قم سخنرانی سیاسی مبسوطی داشته اید و از اجتماع خالصانه و بی ریای مذهبی مردم مسلمانی که صرفاً با انگیزه های عقیدتی و جهت توسل و اظهار ارادت به حضرت حجت علیه السلام در آن مکان گرد آمده بودند، بدترین نوع سوء استفاده را کرده و با تکیه بر قدرت و مصونیت خیالی از پاسخگویی به آنچه می بافید مطالبی واهی، بی سند و تفرقه افکنانه را مطرح کرده و به آتش اختلافی که خود افروخته اید نفت نفرت و نفاق پاشیده اید.در این میان آنچه علاوه بر تهمت ها و افتراهای نخ نما و تکراری شما به یاران امام خمینی و مدافعان حقوق اساسی ملت و قاطبه ی آزادگان و آزادی خواهان تازگی داشت آن بود که گفته بودید: « من سندی را بدست آوردم که آمریکائی ها یک میلیاردلار از طریق افراد سعودی که هم اکنون عامل آمریکا در کشورهای منطقه هستند به سران فتنه دادند و همین سعودی ها که به نمایندگی آمریکا صحبت می کردند، گفتند اگر توانستید نظام را منقرض کنید تا پنجاه میلیارد دلار دیگر هم می دهیم، اما خداوند این فتنه را به دست بندگان صالحش خاموش کرد».



آقای جنتی آنچه را شما فتنه می نامید و برایش سر و دست و پا می تراشید، انتخاباتی بود که طبق معمول توسط شما و اتاق های فکر هدایت کننده ی امثال جنابعالی در شورای نگهبان و وزارت کشور و … مهندسی شد تا در شکلی ظاهرالصلاح مطلوب مهندسان انتخابات را فراهم آورد. اما برخلاف انتظار و بر سیاق قاعده ی (( … والله خیرالماکرین)) تدبیر شما بند نمایان و دیگر اربابان قدرت کارساز نیفتاد و آش شوری که با تعجیل به کام ملّت فرو ریختید آنان را برآشفت و کاسه و کوزه بساط انتخابات فرمایشی شما را برهم ریخت. شما و دیگر طراحان ومهندسان سناریوی انتخاباتی نیز با کمال ناباوری و علیرغم ادعاهای پوشالی تمکین به رأی مردم اعتراض آنان را با شدیدترین وجه و بی رحمانه ترین شکل ممکن سرکوب کردید. بعد هم در اوج وحشت از خشم مردم ژست پیروزی گرفتید و برای تکمیل پروژه های خویش دادگاههای نمایشی برگزار کردید تا بقایای هر صدای اعتراضی را به سکوت کشانده و مهر خاموشی بر گورستانی که خیالش را در سر پرورانده اید بنشانید. این روش استناد و صدور حکم متأسفانه همان روشی بوده است که بر اساس آن سال هاست بسیاری از فرزندان صالح این ملت را از دستیابی به حقوق خویش مثل انتخاب کردن و انتخاب شدن محروم کرده است چون آنان نیز طبق همین نوع گزارشات همواره ردّ صلاحیت شده اند.



با این همه و پس از گذشته یکسال و اندی از آن ماجرا هنوز هم از آنچه کرده و پاسخی که دریافت کرده اید خواب خوش ندارید و هر آن در پی یافتن مستمسکی هستید تا نتایج خیالی که بافته و خلاف واقعی که ساخته اید را بر خود هموار سازید.



آقای جنتی در فرهنگی که شما پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم خلق کردید اگرچه گروهی را فتنه گر خواندید که اکثریت ملت ایران بودند و برای آنها سرانی را قلمداد کردید که حتماً مهدی کروبی هم از جمله ی آنهاست ولی در همان قاموس که خوشبختانه در میان ملّت به درستی شناخته شده است عده ای نیز به ریاکاری، دغل بازی، عوام فریبی، آدم کشی، دین فروشی و زاهد نمایی شهره آفاق گشته اند که بدون شک جنابعالی اگر از مصادیق بارز آنها نباشید جاده صاف کن آنان برای دستیابی به اهدافشان بوده اید.



اگر من فتنه گرم، چون معترضم؛ شما نیز شریک دزدان رأی مردم و نارفیق این قافله اید. چون ردپای اعمال نابخردانه شما در پس همه ی حوادث قبل و بعد از انتخابات مشهود است. و متأسفانه همه جا علیه مردم و به نفع جریان خشونت گرای سرکوب گر. امّا این بار به اتهام بهتانی که به سران به قول خودتان فتنه !! زده اید که از سعودی ها پول گرفته اند تا نظام را منقرض نمایند از شما اولاً شکایت می کنم آن هم در محاکم جمهوری اسلامی، اگرچه امیدی به رسیدگی ندارم. و ثانیاً این نامه را می نویسم که بدانید به آنچه گفته اید اعتراض دارم و همین جا از شما می خواهم که در این مورد هر دلیل و مدرک و سندی دارید افشا کنید وگرنه دروغگویی و رسوایی بیش از پیش شما را آشکارا و در هر کوی و برزنی و با هر روشی که ممکن باشد جار خواهم زد.



در پایان یادآور می شوم شما در پایان راهی هستید که زندگی نام دارد و هرچه کرده اید اگر با میل دست یابی به دنیا و متعلقات آنهم بوده باشد حتماً به مقصود رسیده اید. ریاست دنیا اگر بقا و وفایی داشت به م امثال ما و شما نمی رسید.



آقای جنتی تاریخ تکرار می شود و بر سیاست ورزان است که عبرت بگیرند حتماً به خاطر دارید که پس از قیام ۱۵ خرداد و دستگیری امام و جمعی از علمای بزرگ و توده های مردم و کشتار ملت توسط سربازان و دژخیمان حکومتی در در شهرهای مختلف، رژیم شاه اعلام کرد که فردی به نام « جوجو» را در فرودگاه مهرآباد دستگیر کرده است که از سوی جمال عبدالناصر مبلغ دو میلیون تومان پول برای خمینی آورده است تا در جریان اغتشاش علیه رژیم مورد استفاده قرار گیرد. طراحان و سناریو سازان وابسته به شاه معدوم آنقدر پخته به نظر می رسیدند که اگر دروغی هم می بافتند به گونه ای باشد که مورد پذیرش احتمالی عده ای از مردم واقع شود ولی شما و دوستانتان یا بهتر بگویم منابعتان وقتی متأسفانه دروغی هم می سازید نچسب و باور نکردنی است به خدا پناه می برم از جفایی که توسط مربیان دیانت و مروجان شریعت حکومتی بر روحانیت اصیل و مظلوم و مبلغان حقیقی اسلام و تشیع رفته است و می رود.



شما نیز به خدا پناه ببرید و از عقوبت آخرت بیمناک باشید توبه کنید و از محضر ملت رشید ایران طلب بخشش نمایید. امید است مردم و خدای بزرگ از گناهان شما در گذرند.



فاعتبروا یا اولی الابصار

مهدی کروبی

۷/۵/۱۳۸۹