Sunday, November 8, 2009

تبلیغ فروش پایان نامه در تهران – منبع: مهر


تبلیغ فروش پایان نامه در تهران – منبع: مهر

سه وزیر باقی مانده کابینه دهم معرفی شدند


یکشنبه ۱۷ آبان ۱۳۸۸
سه وزیر باقی مانده کابینه دهم معرفی شدند
بازگشت سردار میلیاردر

سرانجام پس از گذشت بیش از دو ماه از زمانی که نمایندگان مجلس هشتم به سه تن از وزرای پیشنهادی محمود احمدی نژاد رای اعتماد نداند، روز گذشته رئیس دولت دهم وزرای جدید را به پارلمان معرفی کرد. بر اساس گزارش ها مجید نامجو، حمیدرضا حاجی بابایی و صادق محصولی افرادی هستند که برای وزارت خانه های، "نیرو"، "آموزش و پرورش" و "رفاه" به مجلس معرفی شده اند.

مجید نامجو که پس از ناکامی محمد علي‌آبادي در گرفتن رای اعتماد قرار است یکشنبه هفته آتی صلاحیت اش در صحن علنی مجلس بررسی شود، تا امروز به عنوان "سرپرست" وزارت نيرو مشغول به فعالیت بوده است. پیش از این اخباری مبنی بر معرفی علی ذبیحی برای این وزارت خانه شنیده می شد.

اما برای وزرات آموزش پروش، احمدی نژاد نخست سوسن کشاورز را معرفی کرده بود، که به دلیل انتقاد شدید محافظه کاران مجلس از معرفی زنان در کابینه وی نتوانست رای لازم را برای تصدی گری این وزارت خانه کسب کند، پس از آن احمدی نژاد که اصرار داشت یک زن وزیر این پست باشد، فاطمه آجرلو نماینده مجلس هشتم را به عنوان گزینه جدید خود پیشنهاد کرد که این بار نیز با مقاومت شدید نمایندگان پارلمان و انتقاد شدید برخی مراجع محافظه کار در قم مجبور به عقب نشینی شد و اندک زمانی پس از معرفی وی به مجلس، فاطمه آلیا از اعضای فراکسیون حامی دولت انصراف خود از تصدی گری این پست را اعلام کرد. حمیرضا حاجی بابایی از اعضای هیئت رئیسه مجلس اینک به عنوان جایگزین این دو زن اصولگرا به عنوان وزارت خانه آموزش و پرورش معرفی شده است.

از سوی دیگر صادق محصولی که جانشین فاطمه آلیا دیگر زن ناکام در کسب رای اعتماد از مجلس هشتم برای وزارت رفاه شده، در دولت نهم به عنوان وزیر کشور مشغول به فعالیت بوده است. صادق محصولی به عنوان فردی که انتخابات بحث برانگیز 22 خرداد را برگزار کرده مورد انتقاد شدید نیروهای مخالف دولت قرار دارد. محصولی که همچنین به دلیل سرمایه میلیاردی اش از سوی منتقدین به فساد اقتصادی متهم است سال گذشته در یک رای گیری جنجال برانگیز توانست با نصف رای بالاتر از حد نصاب به عنوان وزیر کشور انتخاب شود. کارشناسان محصولی را فردی می دانند که به همراه مجتبی هاشمی ثمره و اسفندیار رحیم مشایی مورد اعتماد شدید محمود احمدی نژاد قرار دارد.



کابینه بحث برانگیز

گفتنی است اوایل ماه شهریور، پس از آنکه محمود احمدی نژاد کابینه جدید خود را به مجلس هشتم معرفی کرد، گزینه های پیشنهادی های وی با انتقاد شدید احزاب و نمایندگان اصولگرا مواجه شد. گفته می شود اکثریت نمایندگان مجلس که در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری از احمدی نژاد در برابر کاندیداهای اصلاح طلب پشتیبانی کردند. از اینکه احمدی نژاد سهم اندکی برای نمایندگان پارمان در کابینه در نظر گرفت ناخرسند بودند.

در همان زمان دویست تن از نمایندگان در اعتراض به کابینه پیشنهادی احمدی نژاد با نوشتن نامه ای، نسبت به امکان رد صلاحیت تعداد قابل توجهی از وزرای پیشنهادی هشداد دادند. گفته می شود بسیاری از امضا کنندگان این نامه نمایندگانی بودند که پس از سرپیچی احمدی نژاد از دستور آیت الله خامنه ای مبنی بر برکناری اسفندیار رحیم مشایی از معاون اولی با نوشتن نامه ای شدیدالحن که بر "تصحیح رفتار" دولت دهم تاکید داشت، موضع گیری جدی خود در برابر احمدی نژاد را اعلام کرده بودند.



دخالت آیت الله خامنه ای

موضع گیری های افرادی چون محمدرضا باهنر که تا پیش از رای گیری بر رد صلاحیت حداقل 5 وزیر در مجلس تاکید داشت ناظران سیاسی را به این نتیجه رسانده بود که دولت دهم راه دشواری برای گرفتن رای اعتماد در پیش خواهد داشت. اما در روز رای گیری نمایندگان تنها به سه نماینده از مجموع بیست و یک وزیر رای اعتماد ندادند که دو نفر از این سه وزیر پیشنهادی زن بودند. بلافاصله پس از رای گیری محمدرضا باهنر در اقدامی بی سابقه فاش کرد که آیت الله خامنه ای به نمایندگان مجلس پیام داده است تا از رد صلاحیت وزاری احمدی نژاد پرهیز کنند. به گفته نایب رئیس مجلس " اگر توصیه رهبری نبود احتمال داشت كه 8 الی 9 نفر از وزرا رای نیاورند." باهنر وزرای پیشنهادی نفت، صنایع، بازرگانی، تعاون، راه و ترابری و وزارت خارجه را دیگر کاندیداها برای گرفتن رای "عدم اعتماد" از مجلس میعرفی کرد که در لحظات آخر پس از ابلاغ حکم آیت الله خامنه ای به نمایندگان موفق به کسب رای اعتماد می شوند.

پس از این اظهارات، آیت الله خامنه ای و محمود احمدی نژاد نسبت به این مواضع باهنر واکنشی نشان نداند که به باور ناظران به معنای تایید تلویحی نامه رهبری به نمایندگان مجلس تلقی می شود. منتقدان این نامه را به معنای دخالت غیرقانونی ولی فقیه در اختیارات پارلمان ارزیابی می کنند.

ریاست ضرغامي پنج سال دیگر تمدید شد


یکشنبه ۱۷ آبان ۱۳۸۸
نتیجه اطاعت از فرمان رهبر برای تبلیغ بیشتر دولت
ریاست ضرغامي پنج سال دیگر تمدید شد
سينا حسيني

رهبر جمهوری اسلامی رياست عزت الله ضرغامي در سازمان صدا و سيما را برای پنج سال دیگر تمدید کرد. این در حالی است که رهبر در دیدار سه هفته قبل خود با ضرغامی از عملکرد وی انتقاد کرده و هفته پیش نیز علنا از تبلیغات "ناکافی" صدا و سیما برای دولت احمدی نژاد گلایه کرده بود.

در حکم رهبر جمهوری اسلامی ایران آمده است: "برجستگيها و نقاط قوّت کنوني صداوسيما در کنار کمبودها و نقاط ضعف آن بايد پيوسته در برابر چشم جنابعالي و ديگر مديران آن سازمان و در معرض ملاحظه و مقايسه قرار گيرد و همت بر روند نقص زدائي، به هيچ رو کاهش و سستي نيابد." حکم رهبر خطاب به ضرغامی با این جمله پایان می یابد که "انتظار دارد نشانه هاي... تحول در اولين سال مسئوليت جنابعالي مشاهده شود."

این حکم یک ماه پس از آن صادر می شود که روزنامه جام جم به مسوولیت ضرغامی اظهارات "يک منبع آگاه" در گفتگو با سایت "جهان" را در مورد اعلام قریب الوقوع تمدید حکم ریاست وی بازتاب داده بود. این مقام ضمن اشاره به "برخي مسايل و فضاسازيهاي اخير و تبعات آن" از "قطعي بودن تمديد رياست ضرغامي" بر صدا وسیما خبر داده و اعلام کرده بود به "زودي حکم ضرغامي رسانه‌اي خواهد شد".

اما "رسانه ای" نشدن این حکم تا مدت چهار هفته، تردید برخی محافل رسانه ای را در مورد تمدید دوره مسوولیت رییس صدا و سیما را به دنبال داشت.

در توضیح علت این تاخیر، جام جم در 14 مهر ماه به نقل از سايت جهان نوشت: "عدم تمديد حکم دوره دوم رياست ضرغامي بر سازمان صدا و سيما در موعد مقرر در حالي باعث بروز برخي ابهامات شده که تاخير در تمديد رياست سازمان امري مسبوق به سابقه بوده و در خصوص احکام برخي از ميران قبلي صدا و سيما از جمله علي لاريجاني هم اتفاق افتاده است."

این روزنامه یادآور شد: "در چند روز اخير شايعات متعددي پيرامون تمديد يا عدم تمديد رياست ضرغامي بر سازمان صدا و سيما شکل گرفته و گزينه هاي متعددي هم در اين خصوص مطرح شده است . بطوري که در آخرين مورد پاي رحماني فضلي رييس فعلي ديوان محاسبات به عنوان جانشين ضرغامي به ميان آمد و شايعه تا بدان حد پيش رفت که حتي از معرفي معاونت ها ي سازمان از سوي رحماني و برنامه آتي وي در سازمان صدا و سيما خبر داده شد."

نام رحماني فضلي بعنوان جايگزين احتمالی ضرغامي در حالي مطرح می شد که پيش از آن هم نام حداد عادل و سرافراز معاون صدا و سیما نیز نيز بر سر زبانها افتاده بود.

جام جم تاکید داشت: "اصرار بر چنين شايعاتي در حالي صورت مي گيرد که اين موج مي تواند اثرات تخريبي و ناخوشايندي در فضاي سازمان بويژه نيروهاي شاغل در دستگاه عريض و طويل اطلاع رساني و تبليغاتي کشور داشته باشد و علاوه بر آثار سوء مديريتي، باعث دلسردي و رخوت در بدنه اجرايي آن شود."

هشت روز بعد از انتشار این مطلب بود که روزنامه جام جم، این بار با چاپ خبری تحت عنوان "ديدار رئيس رسانه ملي با رهبر انقلاب" به نقل از سایت "الف" نوشت: "تمديد رياست ضرغامي قطعي شد".

جام جم از سايت الف نقل کرد که "در پي ديدار روز گذشته سيد عزت‌الله ضرغامي با رهبر معظم انقلاب و بيان رهنمودهاي‌هاي رهبري در خصوص نقاط قوت و ضعف دوران مديريت ضرغامي بر صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران ، صدور حکم رياست وي براي پنج سال دوم قطعي شد."

روزنامه صدا و سیما افزود: "ضرغامي انتقادات رهبري را نسبت به عملکرد رسانه ملي دقيق و مصلحانه ارزيابي و عمل به آنها را راهگشاي سازمان مطبوعش خواند."

سه روز بعد، در 25 مهر، جام جم با چاپ سرمقاله ای تحت عنوان " گزارش ضرغامي از ديدار با رهبر انقلاب" به نقل از خود وی نوشت که "اين ديدار ... گرم، صميمي و مشحون از محبت و عاطفه پدر فرزندي بوده و فرصتي فراهم آورده تا زواياي پنهان بعضي آسيب‌هاي موجود در توليدات رسانه، پرتوافكني شده و مسير براي ادامه راه هموارتر شود."

با وجود تمام این زمینه سازی ها، باز حکم تمدید ریاست ضرغامی منتشر نشد و سه هفته دیگر طول کشید تا آیت الله خامنه ای رسما وی را برای پنج سال دسگر به عنوان رییس صدا و سیمای جمهوری اسلامی منصوب کند.

صاحب نظران "انتقادات رهبری" به عملکرد صدا و سیما را، که در گزارش ضرغامی از دیدار خود با شخص اول نظام نیز مورد اشاره صریح قرار گرفته، دلیل اصلی تاخیر خبرساز آیت الله خامنه ای در صدور حکم مسوولیت مجدد رییس رادیو – تلویزیون حکومتی ایران دانسته اند.

اگرچه از ماهیت "انتقادات" رهبر در دیدار با ضرغامی تاکنون خبری منتشر نشده، اما برخی تحلیلگران موضوع این انتقادات را توقع همسویی بیشتر رادیو – تلویزیون با دولت احمدی نزاد عنوان کرده اند.

این گمانه زنی به ویژه پس از آن تقویت شد که در گزارشی که هفته پیش – 7 آبان – از جلسه دیدار تعدادی از دانشجویان با رهبر جمهوری اسلامی ایران توسط سایت آیت الله خامنه ای منتشر گردید، ماهیت انتقادات شخص اول حکومت ایران از صدا و سیما شفاف تر و مشخص شد که به نظر وی، مشکل اصلی صدا و سیما آن است که به اندازه کافی برا دولت تبلیغات نمی کند.

سایت رهبری در همین ارتباط از قول آیت الله خامنه ای نوشت که وی در پاسخ به یک دانشجوی منتقد که گفته بوده "آيا صدا و سيما وضعيت واقعى كشور را نشان مي‌دهد؟" پاسخ داده: "نه، ناقص نشان مي‌دهد. خيلى پيشرفت‌هاى برجسته و بزرگ هست كه صدا و سيما نشان نمي‌دهد. دليلش هم اين است كه شما مجموعه‌ مرتبط با حوادث گوناگون، از خيلى از حقائق كشور و پيشرفت‌هاى كشور مطلع نيستيد؛ نقص صدا و سيماى ماست."

به عقیده آیت الله خامنه ای: " اگر صدا و سيما مي‌توانست همان‌جور كه تلويزيون فلان كشور غربى با يك سابقه و تجربه‌ فراوان و با استفاده‌هاى هنرى دروغ‌هاى خودش را راست جلوه مي‌دهد، واقعيات موجود كشور را درست منعكس كند، شما بدانيد امروز اميد نسل جوان، دلبستگى نسل جوان به كشورش، به دينش، به نظام جمهورى اسلامى‌اش، به‌مراتب بيشتر از حالا بود..."

بورس تحصیلي ندا آقا سلطان


یکشنبه ۱۷ آبان ۱۳۸۸
دانشگاه اکسفورد در رشته فلسفه ایجاد کرد
بورس تحصیلي ندا آقا سلطان

به نوشته سایت رسمی دانشگاه آکسفور به لطف دو هدیه سخاوتمندانه اي که به این دانشگاه داده شده، توانسته است یک بورس تحصیلي در رشته فلسفه به یاد ندا آقا سلطان ایجاد کند.

کویینز سایت رسمی دانشگاه اکسفورد خبر داده ندای آقاسلطان دانشجوي 27 ساله رشته فلسفه است که در روز 20 ژوئن در جریان اعتراض به نتیجه انتخابات ریاست جمهوري در تهران کشته شد.

پروفسور پل مدن درباره این بورس تحصیلي مي گوید: "در دانشگاه آکسفورد شدت رقابت براي ورود به دانشگاه ، روز به روز کمتر مي شود. این هدایا که باعث شد ما بتوانیم بورس تحصیلي ندا آقا سلطان را اهدا کنیم و بواسطه آن بتوانیم نخبگان جوان را جذب کنیم".

این بورس شامل مخارج تحصیلي مي شود. رقابت براي همه دانشجویان پذیرفته شده در مقطع فوق لیسانس علوم انساني، یا فوق لیسانس رشته فلسفه مي توانند کاندیداي این بورس بشوند، اما ارجخیت به دانشجویان ایراني داده شده است.

اولین برنده این بورس، آرین شاه ویسی نام دارد که بتازگي براي تحصیل در رشته فلسفه فیزیک وارد دانشگاه شده است. آرین مي نویسد: "این افتخار بزرگي براي من است که اولین کسي هستم که برنده بورس تدا آقا سلطان مي شوم، این موضوع براي من خیلي اهمیت دارد زیرا او هم یک دختر ایراني بود که در رشته فلسفه تحصیل مي کرد."

وی می افزاید: "ضمن گرفتن این بوس عمیقا به خانواده ندا آقا سلطان تسلیت مي گویم و امیدوارم در تحصیلاتم در آکسفورد موفق شوم و بتوانم لایق نام دختر شجاع و نخبه آنان باشم."

نگرانی از وضعیت بازداشت شدگان ١٣ آبان


یکشنبه ۱۷ آبان ۱۳۸۸
آیا کهریزک ٢ وجود دارد؟
نگرانی از وضعیت بازداشت شدگان ١٣ آبان
نازنین کامدار

پس از خشونت بی سابقه نیروهای انتظامی و لباس شخصی وابسته به دولت کودتا، هم اکنون نامشخص بودن وضعیت بازداشت شدگان و انتشار اخباری مبنی بر انتقال برخی از آنان به بازداشتگاهی موسوم به "خورین" در حوالی ورامین، نگرانی های گسترده ای را در میان مجموعه فعالان حقوق بشر و خانواده بازداشت شدگان به وجود آورده است.

این نگرانی ها به حدی بود که سه مقام رسمی از نیروی انتظامی و قوه قضائیه را روز شنبه به جمع خبرنگاران کشاند تا درباره محل نگهداری و تعداد بازداشت شدگان گزارش دهند. این در حالی بود که دو تن از این مقامات "اطلاع دقیقی" از تعداد بازداشت شدگان و محل نگهداری آنها نداشتند.

عباس جعفري دولت‌آبادي، دادستان تهران مقام قضایی ای بود که از تعداد دستگیرشدگان حوادث پس از سیزده آبان ابراز بی اطلاعی کرد و تنها گفت که "می داند" برخی از تجمع کنندگان در روز 13 آبان بازداشت شده اند.

او همچنین از آزادی تعداد نامشخصی از بازداشت شدگان در جمعه شب كه نيمي از آنها زنان بودند خبر داده است.

پس از دادستان تهران که از تعداد دقیق بازداشت شدگان روز 13 آبان ابراز بی اطلاعی کرده بود، رييس‌پليس امنيت عمومي تهران بزرگ نیز در این باره اعلام کرد که "هنوز آمار دقیقی از تعداد دستگیرشدگان ندارم، اما تعدادی در خیابان های تهران دستگیر شده اند."

عليپور در عین حالی که مدعی شد"هنوز از وضعیت و تعداد بازداشت شدگان خبر ندارد"، از بازداشت "چند نفر" که به گفته او "اقدام به تخريب اموال عمومي كرده بودند" سخن گفت.

سرانجام و با تشدید نگرانی ها از وضعیت و تعداد بازداشت شدگان روز١٣ آبان، سردار رجب زاده فرمانده نیروی انتظامی تهران در گفت و گو با خبرگزاری فارس، نزدیک به سپاه پاسداران، "تعداد دقیق" بازداشت شدگان ١٣ آبان را ١٠٩ نفر اعلام کرد.

او گفت که "از میان دستگیر شدگان 47 نفر با قرار کفالت آزاد شده اند و 62 نفر از متهمان پس از تشکیل پرونده به مقامات قضایی تحویل و روانه زندان شده اند."

رجب زاده، علیپور و جعفری دولت آبادی، هیچ یک در سخنان خود به اخبار مربوط به انتقال زندانیان به بازداشتگاهی موسوم به "خورین" در حوالی ورامین اشاره نکرده اند. همزمان، چند تن از اعضای خانواده های بازداشت شدگانی که روزهای جمعه و شنبه در برابر دادگاه انقلاب تهران و بازداشتگاه موقت "وزرا"تجمع کرده بودند به خبرنگار "روز" گفتند که فکر می کنند برخی از بازداشت شدگان به زندان اوین و تعداد محدودی از آنها به "بازداشتگاه خورین" ورامین منتقل شده باشند.

در همین حال، وبسایت "هرانا" وابسته به مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، در گزارشی که شامگاه گذشته منتشر کرد از انتقال ٩٥ تن از بازداشت شدگان حوادث ١٣ آبان به قرنطینه ٧ زندان اوین اشاره کرده است. این وبسایت نام شماری از بازداشت شدگان را نیز در گزارش خود قید کرده است.

در همین ارتباط، یک منبع مطلع درباره اطلاعات متناقض از تعداد و محل انتقال بازداشت شدگان به خبرنگار "روز" گفت: "برآورد شاهدان عینی و فعالان حقوق بشر که با خانواده بازداشت شدگان در برابر دادگاه انقلاب و بازداشتگاه وزرا گفت و گو کرده اند، بسیار بیشتر از عددی است که فرمانده انتظامی تهران بزرگ اعلام کرده".

خبرگزاری ها و محافل مستقل حقوق بشری تعداد بازداشت شدگان در تهران را بیش از ٤٠٠ تن اعلام کرده اند.

رقم بی سابقه بازداشت شدگان در تجمع روز سیزده آبان که در نوع خود یکی از خشونت بار ترین برخوردهای نیروهای وابسته به دولت کودتا با شهروندان بود، حاصل اولین مواجهه این نیروها با هواداران جنبش سبز، پس از قرار گرفتن محمد رضا نقدی به سمت فرمانده بسیج مستضعفین بوده است.

بنا به گفته شاهدان عینی، وی در روز ١٣ آبان خود در میدان هفت تیر برای دقایقی حاضر شده و به نظارت بر سرکوب معترضان پرداخته است.

خشونت بی سابقه عوامل میدانی وابسته به دولت کودتا و فرماندهی میدانی محمد رضا نقدی در حالی صورت گرفته است که بنا بر برخی شنیده ها، از او به دلیل آنچه "مدیریت موفق فتنه ١٣ آبان "خوانده شده، تقدیر شده است.

برخی ناظران نقدی را طراح جدید سرکوب پس از فشارهای وارده به احمد رضا رادان به دلیل افشای نقش اش در تجاوزها در بازداشتگاه کهریزک می دانند. تجاوزهایی که شامگاه گذشته، سازمان دیده بان حقوق بشر از جزئیات "سه مورد قطعی" آنها پرده برداشت و وبسایت این سازمان گزارش خود را در کنار عکسی از احمد رضا رادان منتشر کرد. در اطلاعیه این سازمان آمده است: "دیده بان حقوق بشر سه مورد تجاوزجنسی در زندان های ایران درباره کسانی که بعد از انتخابات ریاست جمهوری ۱۲ ژوئن دستگیر شده بودند را مستند کرده است".

این گزارش به نقل از سارا لی ویتسون مدیربخش خاورمیانه وشمال آفریقای دیده بان حقوق بشر اسناد تجاوز به ابراهیم مهتری، ابراهیم شریفی و مریم صبری، سه نفری هستند که در زندان‌ها و بازداشتگاه‌های ایران مورد تجاوز قرار گرفته اند را منتشر کرده است.

همزمانی انتشار این گزارش با انتشار شایعاتی در مورد انتقال بازداشت شدگان روز ١٣ آبان به بازداشتگاهی به نام "خورین" در ورامین، موجبات نگرانی شدید محافل حقوق بشری و خانواده بازداشت شدگان را از احتمال تکرار فجایع کهریزک در خورین فراهم کرده است.

تمام اینها در شرایطی است که به نوشته خبرگزاری ایرنا، معاون فرهنگي ستاد كل نيروهاي مسلح آقای جزایری همزمان با حضور معترضان به نتایج اعلام شده انتخابات در راهپیمایی روز 13 آبان از اعتراضات پس از انتخابات با عنوان "فتنه" و" کودتای آمریکایی-انگلیسی"ياد کرد و گفت: "تاكنون طيف قابل ملاحظه ای از پياده نظام جريان فتنه شناسايی و به موقع با آنها برخورد خواهد شد."وی در عین حال فعالان جنبش سبز در خارج از ایران را به "برخورد" تهدید کرد و هشدار داد: "جمهوري اسلامي ايران در عين سعه صدر، نمي‌تواند به عناصر برانداز و دنباله‌هاي كودتاي نرم اجازه فتنه گري بدهد و چنانچه ناچار شود حتي خواهد توانست عقبه‌هاي برون مرزي كودتا را با چالش جدي مواجه سازد".

معاون فرهنگي ستاد كل نيروهاي مسلح افزود: " نحوه رفتار بخش‌هاي مربوطه نظام در جريان كودتاي آمريكايي - انگليسي اخير كه توسط مزدوران آنها در ايران به اجرا گذاشته شد، به گونه‌اي بوده است كه تاكنون طيف قابل ملاحظه اي از پياده نظام جريان فتنه شناسايي و به موقع به آنها برخورد خواهد شد".

کارشناسان سیاسی معتقدند،افزایش حجم خشونت ها از سوی عوامل سرکوب که نشانه های آنرا در شلیک مستقیم گاز اشک آور به مهدی کروبی، بازداشت و ضرب و جرح گسترده شهروندان در ١٣ آبان و تهدید فعالان جنبش سبز در خارج از کشور (که یادآور ترور های "برون مرزی" دهه های 60 و 70 است)، از سردرگمی روزافزون کودتاگران در مواجهه با مقاومت مسالمت آمیز مردم حکایت دارند.

منتقد احمدی نژاد سخنگوی جناح اکثریت مجلس شد


یک ماه و نیم پس از هشدار در مورد "طرح عدم کفایت سیاسی رییس جمهور"
منتقد احمدی نژاد سخنگوی جناح اکثریت مجلس شد
سامان رسول پور
s.rasoulpour(at)gmail.com

محمد رضا باهنر، نایب رییس مجلس ایران، که در هفته های اخیر انتقادی زیادی را به محمود احمدی نژاد وارد کرده است، به عنوان سخنگوی فراکسیون اصولگرایان مجلس انتخاب شد.

فراکسیون اصولگرایان مجلس، با 200 عضو، بزرگترین فراکسیون مجلس به حساب می آید و ریاست آن بر عهده علی لاریجانی، رییس مجلس ایران است. طرفداران احمدی نژاد هم در این فراکسیون عضویت دارند.

انتخاب باهنر به عنوان سخنگوی این فراکسیون، از آن جهت حایز اهمیت است که وی در ماههای اخیر، انتقادات صریحی را به آقای احمدی نژاد و دولت وی وارد کرده است و به نظر می رسد که این اختلافات همچنان رو افزایش است.

علاوه بر این، پیشتر در جریان انتخابات داخلی این مجمع برای تعیین ریاست مجمع، برخی از طرفداران احمدی نژاد در صدد بودند تا مانع از انتخاب علی لاریجانی به عنوان رییس مجمع شوند و در نظر داشتند تا بجای وی، مرتضی آقا تهرانی را که از طرفداران سرسخت محمود احمدی نژاد است،انتخاب کنند؛ اما در نهایت علی لاریجانی بار دیگر به ریاست این مجمع انتخاب شد و بسیاری، انتخاب وی را شکستی برای حامیان محمود احمدی نژاد در مجلس قلمداد کردند.

به نظر می رسد که انتخاب محمد رضا باهنر به سخنگویی فراکسیون اصولگرایان، چندان برای طرفداران رییس دولت خوشایند نیست، از این رو که وی در مقام یک اصول گرای شاخص، چندین بار در هفته های اخیر، احمدی نژاد را مورد انتقاد قرار داده است.



اختلافات باهنر و احمدی نژاد

درست در ماه 87 بود که محمد رضا باهنر، در حالی که سه سال و نیم از دوره ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد گذشته بود، سکوت خود را شکست و در مقام دبیر جامعه اسلامی مهندسین به دولت هشدار داد که اگر در خط مشي قوه مجريه تجديدنظري نكند و همين رويه را ادامه دهد به طور قطع حامياني به نام جامعه اسلامي مهندسين نخواهد داشت. به دنبال انتشار این انتقاد، حامیان دولت، آقای باهنر و جامعه اسلامی مهندسین را به "سهم خواهی" از دولت متهم کردند.

با گذشت زمان وقتی که احمدی نژاد چند تن از وزرای کابینه قبلیش را در آخرین روزها دولت نهم تغییر داد، نشریه جام ارگان "جتمعه اسلامی مهندسین" – که احمدی نژاد قبل از ریاست جمهوری عضو شورای مرکزی آن بود - هشدار داد که "مبادا كاري كند ماجراي مصدق و بني صدر براي وي تكرار شود".

اختلافات باهنر با احمدی نژاد به اینها محدود نماند و پس از اینکه محمود احمدی نژاد پس از انتخابات، اسفندیار رحیم مشایی را به عنوان معاون اول خود برگذید، این تصمیم با واکنش گسترده اصولگرایان مواجه شد و کار به جایی رسید که آیت الله خامنه ای مداخله کرد و صراحتا خواستار عذل مشایی شد. اما برغم دستور رهبر، محمود احمدی نژاد تا یک هفته، عملا تعلل کرد و این مساله با هشدار باهنر و جامعه اسلامی مهندسین به محمود احمدی نژاد همراه شد و در نهایت رییس دولت تسلیم این فشارها شد.

آخرین مورد اختلافات باهنر و احمدی نژاد، به روزی برمی گردد که آقای احمدی نژاد بدون هماهنگی با هئیت رییسه مجلس، برای دفاع از لایحه موسوم به هدفمند کردن یارانه ها، به مجلس رفت و برای نمایندگان سخنرانی کرد. در همین ارتباط، هیئت رییسه مجلس به مدیر کل پارلمانی محمود احمدی نژاد توصیه کرده بودند که آقای احمدی نژاد به مجلس نیایند.

محمد رضا باهنر در همین پیوند تصریح بود "درخواست رئیس‌جمهور برای سخنرانی در صحن علنی بدون توجه به مقدمات قانونی، خلاف آیین‌نامه مجلس بود" و "رییس جمهور بر خلاف توصیه هیئت رییسه در صحن علنی مجلس حاضر شده است".

باهنر همچنین اخیرا در خصوص طرح وحدت ملی که از سوی برخی از شخصیتهای اصولگرا مطرح شده، در پاسخ به این پرسش که آیا "در مورد طرح وحدت ملی با آقای احمدی نژاد هم صحبت شده؟" چنین پاسخ داده بود"با وی نیز ارتباط وجود دارد و بحث هایی نیز شده، تذکراتی نیز داده شده است".



"امیدوارم كار به رای عدم كفایت نرسد"



شاید تند ترین انتقاد باهنر از احمدی نژاد وقتی بود که وی یک ماه و نیم پیش، در گفتگو با روزنامه "خبر"، که زیر نظر علی لاریجانی رییس مجلس اداره می شود، ابراز امیدواری کرد "حالا حالاها كار به استفاده از اصل بررسی عدم كفایت سیاسی رئیس‌جمهور نرسد".

نایب رییس مجلس شورای اسلامی همچنین تاکید کرد: "مجلس در مواجهه با موارد خلاف قانون دولت، اول به او فرصت اصلاح می‌دهد، بعد با تصویب قانون، مانع از عملكرد دولت می‌شود و راه حل نهایی، سؤال از رئیس‌جمهور است كه آن را هم توصیه نمی‌كند. البته در عین حال به دولت هشدار می‌دهد كه اگر از فرصت‌سازی های مجلس استفاده نكند، مجلس منتظر فرصت‌سوزی های آن نخواهد شد".

باهنر در ادامه با اشاره به اینکه "امیدوار است دولت دهم مثل دولت نهم نباشد"، افزود: "باید بگویم ما هم از امكانات و اختیارات قانونی‌مان در قبال دولت استفاده كرده و می‌كوشیم دولت را وادار به عمل به قانون كنیم. البته حیفمان می‌آید و افسوس می‌خوریم به جای آن كه ظرفیت‌ها و پتانسیل‌های مجلس و دولت هم‌جهت و همسو برای تقویت كارهای یكدیگر شود، به سویی كشیده شویم كه خدای ناكرده ناگزیر از خنثی‌سازی‌ كارهای همدیگر شویم".

وی در بخش دیگری از اظهاراتش در مورد کابینه دولت دهم خاطرنشان کرد: "به رئیس‌جمهور توصیه كردیم كه وزرایش را با طمأنینه و دقت بیشتر عوض كند و به گونه‌ای نباشد كه رئیس‌جمهور فكر كند كه اگر 20 بار وزیر عوض كرده است، كار خیلی خوبی كرده است".

محمد رضا باهنر ضمن اشاره به تخلفات دولت هشدار داد: "براساس اصل 88 قانون اساسی می‌توان با امضای یك چهارم نمایندگان از رئیس‌جمهور سؤال كرد. البته امیدوارم كار به آنجا نرسد".

تعیین تکلیف ستاد کل نیروهای مسلح برای مجلس


یکشنبه ۱۷ آبان ۱۳۸۸
همزمان با بالا گرفتن دعوای دو قوه بر سر طرح حذف یارانه ها
تعیین تکلیف ستاد کل نیروهای مسلح برای مجلس
بهرام رفیعی

درحالی که اختلاف میان دولت و مجلس بر سر طرح حذف یارانه ها بالا گرفته است، رییس ستاد کل نیروهای مسلح با دخالتی نامعمول در این دعوا از نمایندگان خواست در مقابل رییس دولت کوتاه بیایند.

روز گذشته حسن فیروزآبادی به اظهار نظر درباره اختلاف دولت و مجلس پرداخته و گفت: "شكرانه شجاعت و فداكاري آقاي دكتر احمدي‌نژاد و دولت محترم آن است كه مجلس شوراي اسلامي و نمايندگان محترم با نگاه كمك به دولت، تسهيلات بيشتري براي اجراي طرح هدفمندكردن يارانه‌ها براي دولت در نظر بگيرند."

رییس ستاد کل نیروهای مسلح که مشخص نیست بر چه مبنایی در این باره اظهار نظر کرده است، در ادامه با تایید اظهارات احمدی نژاد در مجلس مدعی شد: "چندين سال در كشور روساي محترم جمهور و دولت‌ها شعار هدفمندكردن يارانه‌ها را سر دادند و همه استدلال كردند راه ‌حل اصلي مشكلات اقتصادي هدفمندكردن يارانه‌هاست؛ اما به خاطر آثار و عواقب سياسي كه اين طرح براي دولت‌ها داشت، دولت‌هاي قبل حاضر نشدند از حرف جلوتر بروند."

وی در ادامه نیز همچون گذشته با حمایت آشکارش از دولت احمدی نژاد و اظهار این که "دولت نهم با شجاعت و ايمان ويژه‌اي كه در شخص آقای احمدی نژاد وجود دارد؛ لايحه هدفمندكردن يارانه‌ها را تنظيم و در سير مراحل تصويب قرار داد و فداكارانه آماده شد تا با اين خدمت بزرگ به اقتصاد كشور عواقب آن را نيز بر عهده گيرد"، با بکار بردن واژه "ما" خطاب به نمایندگان مجلس افزود: "استدعاي ما به عنوان يك برداشت عمومي از منافع اين لايحه آن است كه مجلس تا آنجا كه مي‌تواند دولت را ياري كند."



لغو دوباره برنامه تلویزیونی

اظهارات رییس ستاد کل نیروهای مسلح درحالی منتشر شده که دفتر رسانه ای محمود احمدی نژاد نیز با صدور اطلاعیه ای ضمن تکرار اظهارات وی در مجلس تصریح کرد كه" اگر اين لايحه با قانون بودجه سالانه پيوند داده شود، اجراي آن غيرممكن خواهد بود."

همزمان با صدور این اطلاعیه مشاوران رسانه ای احمدی نژاد پس از آنکه با واکنش مجلس و رسانه های مستقل و تحلیل اقتصاددانان مبنی بر فرار دولت از اجرای لایحه هدفمند کردن یارانه ها مواجه شدند، سعی کردند تا با حضور در یک برنامه زنده تلویزیونی افکار عمومی را در این باره توجیه کنند، اما تاکنون برای دومین بار برنامه زنده تلویزیونی او لغو و به زمانی دیگر موکول شده است.

بار اول رسانه ها اعلام کردند که محمود احمدی نژاد پنج شنبه شب 14 آبان از شبکه اول تلویزیون سراسری با مردم در باره هدفمند کردن یارانه ها صحبت می کندکه این برنامه لغو شد و رسانه های دولتی و رسمی کشور اعلام کردند که این برنامه به شنبه شب 16 آبان ما موکول شده است اما شب گذشته نیز این برنامه تلویزیونی بازهم لغو و اعلام شد که برنامه تلویزیونی وی به آینده (نامعلوم ) موکول شده است.



توافقات صورت گرفته دولت ومجلس و راهکارها

این همه درحالی است که بنا بر اظهارات برخی از نمایندگان مجلس روز پنج شنبه نمایندگان دولت و مجلس برای توافق بر سر لایحه هدفمند کردن یارانه ها با یکدیگر جلسه ی مشترکی برگزار کردند که با توجه به توافقاتی که در این جلسه صورت گرفت، بازهم دولت نامه استرداد لایحه به مجلس را ارسال کرده است.

درهمین باره غلامرضا مصباحی مقدم با اشاره به این ملاقات درباره راه های مورد توجه قرار گرفتن درخواست احمدی نژاد خاطرنشان کرد: "یکی از راهکارها برای اصلاح این ماده این است که مجلس لایحه هدفمند کردن یارانه ها را به طور کلی تصویب کند و هنگامیکه دولت برنامه پنجم توسعه را برای تصویب به مجلس می فرستد باید بندهایی از هدفمند کردن یارانه ها را هم در آن بگنجاند، لذا در آن زمان نمایندگان مجلس می توانند، ماده 13 را طبق توافق به عمل آمده اصلاح کنند."

این اظهارات مصباحی مقدم درباره برخی توافقات درحالی است که مطابق قانون و آیین نامه داخلی مجلس، راهکاری برای بازگشت به ماده 13 وجود داشته باشد، در حالی که روز سه شنبه هفته گذشته ماده 13 لایحه هدفمند کردن یارانه ها تصویب و بر اساس قانون راه بازگشت به بررسی این لایحه مسدود شده است.

رییس کمسیون ویژه طرح تحول اقتصادی همچنین گفت: "راهکار دوم این است که مجلس پس از تصویب این لایحه آن را به شورای نگهبان ارسال کند و اگر تشخیص شورای نگهبان این بود که ماده 13 دست دولت را در اجرای هدفمند کردن یارانه ها می بندد، این قانون را برای رفع اشکال به مجلس عودت دهد تا مواد مورد نظر توسط نمایندگان اصلاح شود."
همچنین مصباحی مقدم راهکار سوم را دخالت و دستور رهبری دانسته و گفت: "اگر رهبر معظم انقلاب به صلاح بدانند، می توانند یادداشتی را در این خصوص به مجلس ارائه کنند زیرا نمایندگان مجلس تابع تکلیف هستند."



فرار از نظارت مجلس و راهی برای عدم اجرا

همزمان با انتشار خبر توافقات غیررسمی برخی از نمایندگان مجلس و دولت یک عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: "اعتقاد به تعامل مجلس و دولت این نیست که هر چه دولت می گوید مجلس آن را اجرا نماید .مجلس با هدف نظارت بر دریافت‌ها و پرداخت‌های حاصل از هدفمند کردن یارانه‌ها، ماده 13 لایحه مذکور را تصویب کرده است."

وی درادامه تاکید کرد : "اگر دولت درصدد اقدامات مثبت است پس چرا از اجرای مصوبه مجلس طفره می‌رود؟"

درهمین باره جمشید انصاری عضو دیگر کمسیون اقتصادی مجلس نیز معتقد است" دولت هيچ‌گاه نمي‌تواند پس از ارائه طرح هدفمندكردن يارانه‌ها و تغييرات در آن از سوي مجلس، پيشنهاد جديدي را براي خروج از بن‌بست آن مطرح كند."

قدرت الله علیخانی از اعضای فراکسیون خط امام مجلس نیز تهدید احمدی نژاد مبنی بر استرداد لایحه از مجلس را بهانه ای برای خلاش شدن دولت از اجرای لایحه دانسته و خاطرنشان کرد: "در حال حاضر كه دولت درخواست استرداد اين لايحه را ارائه داده است، بهترين فرصت است تا مجلس نيز با دولت همكاري كرده تا اين لايحه را مسترد كند، چراكه دولت نيز به اين امر واقف شده كه با اجراي اين لايحه دچار مشكلات عديده‌اي خواهد شد."



نان گران شد

روز گذشته داریوش قنبری سخنگوی فراکسیون اقلیت مجلس نیز همچون بسیاری از مخالفان درخواست غیرقانونی احمدی نژاد درباره اصلاح مصوبه های مجلس در طرح هدفمند کردن یارانه ها تاکید کرد: "وضعيت مردم دشوار شده و تا حدي سطح تورم افزايش پيدا کرده که جايي براي انکار وجود ندارد."

درست همزمان با این اظهارات داریوش قنبری برخی رسانه ها از افزایش بی سابقه نان در کشور خبردادند و اعلام کردند که از صبح روز شنبه نانوایی های تهران قیمت نان را بیش از 100 درصد افزایش داده اند.

بنابر نوشته برخی از سایت های خبری دریک اقدام هماهنگ نانوایی های تهران از صبح روز شنبه "نان بربری 200 تومانی را به قیمت 400 تومان، سنگک 200 تومانی را به 500 تومان و لواش 25 تومانی به قيمت 50 تومان عرضه کردند."

در همین ارتباط حتی مراکز آزاد فروش نان در بسیاری از نقاط تهران نیز پا را فراتر نهاده و نان سنگک را به قیمت افسانه ای 2000 تومانی عرضه کردند.

این افزایش قیمت نان درحالی است که برخی از کارشناسان معتقدند با اجرای لایحه هدفمند کردن یارانه ها، کشور شاهد نرخ تورمی نزدیک به 60 درصد خواهد بود.

عاملان اعتراف گیری، گناهکار و مجرمند


در زمینه سیر صعودی اعدام ها در ایران، "روز" با آیت الله منتظری گفت و گویی اختصاصی انجام داده است که در آن، بالامقام ترین مقام علمی حوزه علمیه قم تاکید کرده "این احکام هیچ گونه مبنای شرعی و حقوقی ندارد."

به گفته سازمان عفو بین الملل "تنها در طی ۵۰ روز گذشته بیش از ۱۱۵ نفر در ایران اعدام شده اند که به معنی به طور متوسط دو اعدام در روز است". هرچند ایران دومین کشور جهان از لحاظ اجرای حکم اعدام است، اما تعداد اعدام ها پس از انتخابات، حتی در مقایسه با میزان اجرای این حکم در جمهوری اسلامی، بسیار بالاست.

صدور حکم اعدام برای 5 متهمی که در جلسه دوم محاکمه نمایشی معترضان به انتخابلت 22 خرداد مورد محاکمه قرار گرفتند، در شرایطی صورت گرفته که به تاکید وکلای این متهمان، هیچ یک از آنان در جریان انتخابات اخیر و اعتراضات مردمی پس از آن فعالیتی نداشته و همه از ماهها قبل بازداشت شده بودند.

آیت الله منتظری در مصاحبه با "روز" در ارتباط با اعترافاتی که مبنای صدور احکام سنگین پس از انتخابات قرار گرفته تصریح نمود: "اعترافات گرفته شده در زندان هیچ ارزش شرعی و قانونی و حقوقی ندارد و نمی تواند مبنای حکمی اعم از زندان یا اعدام قرار گیرد." به گفته ایشان: " مباشرین و عاملین چنین اعترافاتی، شرعا و قانونا گناهکار و مجرم هستند."

قائم مقام رهبری در دوران آیت الله خمینی در زمینه اعدام کودکان زیر 18 سال نیز به "روز" گفت: "گرچه شرط تعلق قصاص بلوغ است، ولی شرط کافی نیست و چنانچه از قرائن و شواهد یا به دلیل معتبری معلوم شود فرد بالغ نه تنها قصد قتل نداشته است؛ بلکه به سبب کمی سن، تصور نمی کرده است عملش منجر به قتل شود و یا اعتقاد داشته است که در چنین مواردی، قتل شرعا جایز و مشروع است، در این صورت قصاص منتفی می شود."
این مرجع شیعه تاکید کرد: "به طور کلی حدود و قصاص در اثر شبهه ای که با طریق شرعی منتفی نباشد مطابق قاعده درا ساقط می شود: الحدود تدرا بالشبهات."

آیت الله منتظری تصریح کرد: "هرگاه اجرای حدی از حدود الهی در شرایط خاصی مستلزم عوارض سوء و منفی برای مذهب یا جامعه باشد، حاکم شرع جامع الشرایط می تواند، بلکه باید اجرای آن را متوقف نماید. "

صدور و اجرای حکم اعدام برای کودکان زیر 18 سال همواره یکی از مسائل تنش زا در جمهوری اسلامی بوده است. در حالی که ایران رسما کنوانسیون حقوق کودک را پذیرفته، اما در عمل بدون توجه به تعهد بین المللی خود، کودکان را تا 18 سالگی در زندان نگه داشته و بعد از 18 سالگی پای دار می برد. براساس ماده ۳۷ کنوانسیون حقوق کودک، اجرای مجازات اعدام برای افرادی که پیش از رسیدن به سن ۱۸ سالگی مرتکب قتل شده اند، ممنوع است. این در حالی است که دستگاه قضایی ایران، با استناد به قانون مجازات اسلامی که مجازات قتل را قصاص تعیین کرده است، مبادرت به اعدام کودکان زیر 18 سال می کند.

بلندترین ساختمان جهان 'سبز' می شود


سازندگان بلندترین آسمانخراش تکمیل شده جهان، که در تایوان است، تصمیم گرفته اند این ساختمان را با موازین زیست محیطی منطبق کنند و امیدوارند که برنامه آمریکایی"ال ایی ایی د"، (Learship in Energy and Environment Desighn)، طرح پرهزینه آنها را تائید و اعلام کند که "تایپی 101"، بلندترین ساختمان "سبز" جهان است.

"ال ایی ایی د"، پرشتاب ترین و بزرگترین برنامه بین المللی صدور مجوز برای ساختمان هایی است که با توجه به نیازهای محیط زیست ساخته شده است.

شرکت همکاری های مالی تایپی، مالک آسمانخراش تایپی 101، درصدد است نزدیک به دو میلیون دلار روی این ساختمان خرج کنند تا مصرف برق و آب این ساختمان و همچنین میزان گازهای گلخانه ای را که به خاطر این ساختمان وارد محیط زیست می شود، کاهش دهد.

در این ساختمان از لامپ هایی استفاده خواهد شد که کم مصرف است و 10 هزار نفری که در این ساختمان کار می کنند ترغیب خواهند شد آشغال های خود را در ظرف های بازیافت جمع کنند و دستگاه تهویه را طوری تنظیم کنند که دمای این ساختمان همواره 26 درجه سلیسیوس باشد.

مستاجران ساکن این آسمانخراش همچنین ترغیب می شوند از وسایط نقلیه عمومی استفاده کنند و خریدهای روزانه خود را از خیابان های اطراف انجام دهند تا میزان رفت و آمد خودرو به این محل کمتر شود .

کاتی یانگ، از مسئولان تایپی 101 می گوید که اجرای این تغییرات باعث خواهد شد تا هزینه های اداره این ساختمان سالانه 615 هزار دلار کاهش یابد.

سازندگان تایپی101، که در سال 2004 تکمیل شد، امیدوارند این ساختمان با تغییراتی که خواهد داشت، به نماد بین المللی نهضت سبز تبدیل شود.

ارتفاع این آسمانخراش 509 متر است و 101 طبقه دارد. سیندی سوئی، گزارشگر بی بی سی در تایوان می گوید که تایپی 101، که به ساقه یک گیاه بامبو شباهت دارد، یکی از دیدنی های جذاب جهان محسوب می شود.

به گفته او ساختمان های بلند در سراسر جهان، همچون شهرهای عمودی اند که برخی از آنها بزرگترین آلوده کنندگان محیط زیست در شهرها به حساب می آیند. تا کنون 3500 ساختمان در جهان به لحاظ محیط زیست ساختمان های برتر اعلام شده است.

تغییراتی که برای آسمانخراش تایپی 101 اعلام شده است در طی هجده ماه آینده اجرا و تکمیل می شود.

بروجردی: روسیه بدقول است


یک روز بعد از سخنان دمیتری مدودف در باره احتمال حمایت روسیه از طرح تحریم ایران، علاءالدین بروجردی رئیس کمیسیون امنیت ملی ایران روسیه را به دلیل تحویل ندادن سیستم موشکی اس 300 به ایران، "بد قول" خوانده و گفته است: "شورای عالی امنیت ملی تصمیم گیر نهایی برای چگونگی تامین سوخت راکتور تحقیقاتی تهران است."

آقای بروجردی به خبرنگاران گفت: "بحث هایی که در رابطه با اس 300 مطرح می شود اگر موضع رسمی روسیه باشد نشاندهنده فصل جدیدی از بدقولی آنهاست."

رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس، این موضوع را "ماجرای کهنه ای" توصیف کرده و گفته است: "اگر (روسها) به پیمانشان عمل نکنند و مذاکرات به نتیجه نرسد این مسئله نقطه منفی در روابط دو کشور خواهد بود."

طبق گزارش ها، قرارداد فروش موشک های اس 300 در سال 2005 میان ایران و روسیه امضا شده است اما به دلیل مخالفت های برخی کشورها نظیر آمریکا روسیه از تحویل این موشک ها به ایران خودداری کرده است.

موشکهای اس-300 یکی از پیشرفته ترین موشک های ضدهوایی در جهان است. این موشک می تواند 100 هدف را در آسمان ردیابی کند.

جدیدترين نوع این موشکها 300 تا 195 کیلومتر برد دارند و می توانند هواپیما و موشکهای بالستیک را از فاصله 10 متر تا 27 کیلومتری از زمین هدف قرار دهند.

گزارش ها خاطرنشان می کنند که ایران قصد دارد با خرید اين موشکها، سپری دفاعی برای تاسیسات هسته ای اش ایجاد کند.

گفته می شود لغو طرح استقرار سیستم دفاع موشکی آمریکا در شرق اروپا باعث نزدیک تر شدن آمریکا و روسیه شده و تردید هایی درباره اراده روسیه برای حمایت از ایران به هر قیمت، ایجاد شده است.

آقای مدودف در گفتگو با مجله آلمانی اشپیگل گفته بود که اگر ایران در قبال گفتگوهای بین المللی درباره برنامه هسته ای این کشور موضعی سازنده اتخاذ نکند، دولت روسیه احتمالا از تصمیم تحریم ایران حمایت خواهد کرد.

علاءالدین بروجردی رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس
روسیه، در کنار چین به عنوان دو کشوری که عضو دائم شورای امنیت هستند و از امکان وتو (رد) قطعنامه های شورای امنیت برخوردارند، یکی از مهمترین عوامل ممانعت از صدور قطعنامه ای جدید و وضع تحریم های بیشتر علیه ایران بوده است.

آقای مدودف گفته بود: "اگر از تحریم اجتناب شود بهتر است و در عین حال تاکید کرده بود که"اگر پیشرفتی در گفتگوها حاصل نشود هیچکس چنین سناریویی را رد نخواهد کرد."

نحوه تامین سوخت
پرونده هسته ای ایران اکنون در مراحل حساسی قرار گرفته و تصمیم گیری در باره تامین سوخت راکتور هسته ای تهران اکنون مهمترین مسئله ای است که تهران هنوز پاسخ روشنی به پیشنهاد غرب نداده است.

به ایران پیشنهاد شده که حدود 1200 کیلوگرم از ذخیره 1500 کیلوگرمی اورانیوم با خلوص پایین این کشور به روسیه جهت غنی سازی بیشتر و سپس فرانسه جهت تبدیل به میله سوخت برای استفاده در رآکتور تهران انتقال داده شود.

اما رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس می گوید که تامین سوخت راکتور تهران "پس از انجام مذاکرات آقای سلطانیه (نماینده ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی) چگونگی تامین سوخت راکتور تهران مشخص می شود."

به گفته آقای بروجردی "گزینه اول برای ما در رابطه با خرید سوخت، اورانیوم غنی سازی شده 20 درصد است."

رئیس کمیسیون امنیت ملی می گوید که "اگر نتوانستیم اورانیوم غنی سازی شده 20 درصد را برای تامین سوخت خریداری کنیم می توانیم مبادله به صورت محدود انجام دهیم مشروط بر که اورانیوم غنی شده 20 درصد را قبلا دریافت کرده باشیم."

روسیه کار ساخت نیروگاه بوشهر را بر عهده دارد و شریک تجاری کلیدی ایران است و در تامین تسلیحات ایران نیز نقش فعالی داشته است.

انتقاد کروبی از سیاست‌های دوگانه جمهوری اسلامی در قبال آمریکا

مهدی کروبی، از رهبران جنبش سبز ایران، در پیام تازه ویدئویی‌اش خطاب به مردم ایران سیاست‌های دوگانه حکومت ایران در قبال آمریکا خواند، انتقاد کرد.

این نامزد معترض به نتایج انتخابات ریاست جمهوری ایران، رفتار دوگانه دولتمردان ایرانی در قبال آمریکا را منشأ بی اعتمادی مردم به حکومت دانسته است.

آقای کروبی که به فاصله چهار روز پس از حضور در راهپیمایی ۱۳ آبان با مردم سخن می‌گفت در این پیام ویدئویی همچنین به چگونگی حضور خود در جمع راهپیمایان روز ۱۳ آبان و برخورد شدید نیروهای پلیس با مردم که منجر به مجروح شدن دو محافظ خود شده بود اشاره کرده و گفته است که پس از این واقعه ناچار به بازگشت از مسیر راهپیمایی شده است.

آن طور که پیشتر محمدتقی کروبی فرزند مهدی کروبی به رادیو فردا گفته بود پس از آنکه مهدی کروبی در میدان هفت تیر به راهپیمایان ۱۳ آبان پیوست، نیروهای امنیتی با شلیک مستقیم گاز اشک‌آور به سمت وی و همراهانش سعی در توقف آنها کردند که این موضوع به زخمی شدن شماری از مردم و از جمله دو محافظ آقای کروبی انجامید.

اکنون مهدی کروبی می‌گوید: «[در روز ۱۳ آبان] برخورد پلیس با مردم خیلی خشن بود، [حتی] محافظینی که با من بودند را کتک زند و دو نفر از آنها را مضروب کرد».

آقای کروبی همچنین برخورد شدید نیروهای امنیتی با مردم و به ویژه اعمال خشونت نسبت زنان در جریان اعتراض‌های روز ۱۳ آبان را تقبیح کرده‌است.

حمله نیروهای امنیتی به مهدی کروبی و همراهانش در مراسم ۱۳ آبان، واکنش صریح شخصیت‌های اصلاح‌طلب را به دنبال داشت و از جمله آیت‌الله منتظری از مراجع تقلید شیعیان، محمد خاتمی رئیس جمهور پیشین و عبدالله نوری وزیر کشور سابق ایران حمله نیروهای امنیتی به مهدی کروبی در راهپیمایی ۱۳ آبان را محکوم کردند.


انتقاد از سیاست‌های دوگانه جمهوری اسلامی

آقای کروبی در این پیام ویدئویی تغییر مداوم سیاست‌های جمهوری اسلامی در قبال آمریکا را به باد انتقاد گرفته و سؤال برانگیز خوانده است.

این نامزد معترض ارسال پیام تبریک برای رئیس جمهور جدید آمریکا، مکاتبه‌های بدون پاسخ و ادامه مذاکرات، و در عین حال هیاهو و تبلیغات گسترده علیه آمریکا در داخل کشور را از مصداق‌های این رفتار دوگانه شمرده و گفته است که این قبیل رفتارها «اعتماد مردم را از بین می‌برد».

آقای کروبی همچنین به نقل از یکی از نمایندگان مجلس که در سفر اخیر محمود احمدی‌نژاد وی را همراهی کرده بود، به برگزاری جلسه‌ای در نیویورک با حضور نزدیک به ۵۰ نفر از سیاستمدارارن و دانشگاهی‌ها، روزنامه‌نگاران و نظریه‌پردازان آمریکایی اشاره می‌کند.

وی سپس اضافه کرده است که « به عنوان یک عنصر سیاسی می‌گویم اگر یک دهم چنین جلسه‌ای در زمان کل دولت‌های گذشته در این ۲۰ سال انجام می‌شد قطعاً کفن‌پوشان در قم و تهران و تبریز معرکه راه می‌انداختند».

آقای کروبی این سؤال را طرح کرده است که «چگونه است که این گونه مذاکرات صورت می‌گیرد و اشکالی ندارد و روزنامه‌های زنجیره مثل کیهان هیچ بحثی نمی کنند، اما یک مرتبه این هیاهو و تبلیغات گسترده و شعارها را علیه آمریکا سر می‌دهند».

آقای کروبی یادآور می‌شود که جدا از موافقت یا مخالفت با چنین اقداماتی، «منافع ملت ایران دستخوش حکومت نیست که یک روز در یک جلسه‌ای با ۵۰ شخصیت مهم آمریکایی راجع به روابط دو طرف بحث کنند و یک روز دیگر همه چیز را بر هم بزنند».

این نامزد معترض هشدار داده است که «با این سیاست‌ها وضع مردم دچار مشکل می‌شود» و این رفتارها را نشانه آن دانسته که «حکومت سردرگم است و نمی‌داند چه می‌کند».

پیش از این هم میرحسین موسوی دیگر نامزد معترض به نتایج انتخابات در انتقادی شدیداللحن از نتیجه مذاکرات تهران با قدرت‌های جهانی مقامات دولت جمهوری اسلامی را به «کرنش آشکار و مکرر» در برابر آمریکا متهم کرده بود.

آقای موسوی گفته بود که «جالب آنجاست که به فرزندان انقلابی کشور تهمت ارتباط با غرب و شرق می‌زنند و خود آشکار و مکرر در مقابل آمریکا کرنش می‌کنند».

وی در بیانیه دیگری نیز با انتقاد از رفتار هسته‌ای دولت تصریح کرده بود که «دولتمردان با گشاده‌دستی از حقوق تردیدناپذیر ملت خود عقب نشسته‌اند».

نیکبخت: بهزاد نبوى اتهام هاى مطرح شده در دادگاه انقلاب را نپذيرفت


وكيل بهزاد نبوى، عضو ارشد سازمان مجاهدين انقلاب اسلامى، از برگزارى دادگاه غير علنى موكل خود در روز یکشنبه خبر داد و اعلام كرد كه آقاى نبوى اتهام های مطرح شده عليه خود را نپذيرفت.

بهزاد نبوى كه به فاصله چند روز پس از برگزارى انتخابات رياست جمهورى دهم در ايران بازداشت شد بيش از چهار ماه است كه در زندان به سر مى برد و در هفته هاى اخير به علت ناراحتى قلبى در بيمارستانی تحت نظر نيروهاى امنيتى بسترى شده است.

صالح نيكبخت، وكيل اين عضو سازمان مجاهدين انقلاب اسلامى، روز يكشنبه اعلام كرد كه دادگاه آقاى نبوى به صورت غير علنى در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب برگزار شد و وى به دفاع از خود پرداخت.

وى اظهار داشت: در اين جلسه، دادگاه از موكل او پرسيد كه آيا اتهام هاى مطرح شده بر اساس كيفرخواست صادره را قبول دارد يا خير، كه وى گفت: خير و از پذيرش اتهام هاى مطرح شده خوددارى كرد و سپس به سوالات قاضى پاسخ داد.

بر اساس كيفرخواست دادستان تهران كه هفته گذشته ارائه شد، «شركت در راهپيمايى اعتراضى به نتيجه انتخابات و محمود احمدى نژاد در روزهاى ۲۳ و ۲۵ خردادماه، اخلال در ترافيك در روزهاى مذكور، تبليغ عليه نظام و نگهدارى اسناد محرمانه» از موارد اتهامی بهزاد نبوى است.

صالح نيكبخت مى گويد، آقاى نبوى با خواندن «متن ۱۲ صفحه اى كه در دفاع از خود در بيمارستان نوشته بود»، در مورد سه اتهام تبانى براى اقدام عليه امنيت داخلى كشور، تبليغ عليه نظام و ايجاد اخلال در نظم عمومى به ارائه دلايل و مدارك كافى در اين باره پرداخت.

بر اساس گزارش اين وكيل دادگسترى، آقاى نبوى گفته است: «او در زمان صدور بيانيه هاى سازمان مجاهدين انقلاب اسلامى در بازداشت بوده و عليرغم تاييد مواضع سازمان، مسئوليت حقوقى بيانيه را على القاعده نبايد داشته باشد.»

صالح نيكبخت به خبرگزارى دانشجويان ايران، ايسنا، گفته است:بهزاد نبوى تبليغ عليه نظام را رد كرده و گفته است كه «من اركان نظام و كليت آن را پذيرفته و ۳۰ سال در دفاع از آن مبارزه كرده ام.»

به گفته اين وكيل، «موكل من در مورد شركت در راهپيمايى روز ۲۵ خردادماه گفت من مانند صدها هزار نفر ديگر در اين راهپيمايى به مدت ۲۰ دقيقه شركت كرده و چون پليس از شروع و ادامه راهپيمايى ممانعت نكرد و در مدتى كه من در حوالى مسجد صاحب الزمان در خيابان آزادى حضور داشتم هيچگونه اغتشاش و درگيرى به وجود نيامد، آن را اغتشاش نمى دانم.»

علاوه بر بهزاد نبوى، هم اكنون مصطفى تاج زاده و فيض الله عرب سرخى از ديگر اعضاى ارشد سازمان مجاهدين انقلاب اسلامى در بازداشت به سر مى برند و در باره زمان محاكمه آنها خبرى منتشر نشده است.

اتهام اين افراد اقدام عليه امنيت ملى، آشوب آفرينى و تحريك معترضان پس از انتخابات روز ۲۲ خردادماه بوده است و اين در حالى است كه بسيارى از بازداشت شدگان به فاصله كمى از اعلام از نتايج انتخابات رياست جمهورى دستگير شده اند.

به گفته صالح نيكبخت، آقای نبوی در دادگاه روز يكشنبه همچنين گفته است كه در خصوص «اتهام اخلال در نظم، من هيچ اقدامى مبنى بر هياهو و داد و فرياد كه از شرايط اين اتهام است را انجام ندادم و موجب سلب آسايش ديگران هم نشدم.»

این وکیل دادگستری از ارائه توضیحات در باره نگهداری اسناد محرمانه خودداری کرد.

بر اساس گزارش هاى منتشره، ادامه رسيدگى به اتهام هاى اين فعال سياسى به روز سه شنبه موكول شده است.

در همين حال، سازمان مجاهدين انقلاب اسلامى با صدور بيانيه ‌اى در روز شنبه، خواستار برگزار شدن علنی دادگاه بهزاد نبوى شد.

مجلس ایران دست دولت را در مورد هدفمندسازی یارانه‌ها باز گذاشت


نمایندگان مجلس شورای اسلامی ایران روز یکشنبه در ادامه بررسی لایحه هدفمندکردن یارانه‌ها به پیشنهادی رأی دادند که بر اساس آن خواسته دولت محمود احمدی نژاد مبنی بر در دست گرفتن اختیار تمام منابع در آمدی حاصل از هدفمند کردن یارانه‌ها و نحوه هزینه کرد آن تحقق می یابد.

مصوبه روز یکشنبه نمایندگان مجلس در واقع نقض مصوبه هفته گذشته پارلمان ایران بود که اعتراض دولت را در پی داشت و موجب شد محمود احمدی‌نژاد بدون رعایت تشریفات قانونی با حضور در مجلس خواهان لغو این مصوبه شود.

رییس دولت دهم هفته گذشته در واکنش به مصوبه نمایندگان مجلس تهدید کرده بود که حاضر نیست لایحه هدفمندکردن یارانه‌ها را آن گونه که نمایندگان مجلس شورای اسلامی تصویب کرده‌اند، اجرا کند و لایحه را پس می‌گیرد.

مواضع آقای احمدی نژاد یک بار دیگر در اطلاعیه‌ای که دفتر او منتشر کرد مورد تأکید قرار گرفت و در این اطلاعیه تصریح شد که دولت اجرای لایحه هدفمند کردن یارانه‌ها در قالب بودجه سالانه را نمی‌پذیرد.

آنچه در مصوبه پیشین مجلس اعتراض رییس دولت دهم را برانگیخته بود، موضوع ماده ۱۳ لایحه هدفمند کردن یارانه‌ها بود اما روز یکشنبه در جریان بررسی ماده ۱۶ این لایحه، نمایندگان به نوعی مصوبه پیشین خود در ماده ۱۳ را نقض کردند.

براساس ماده ۱۳ لایحه هدفمند کردن یارانه‌ها، نمایندگان برای دولت چهار ردیف درآمدی و هزینه‌ای در لوایح بودجه سنواتی قائل شده بودند که امکان نظارت مجلس بر هزینه درآمدهای ناشی از هدفمند کردن یارانه‌ها را آسان می‌کرد اما روز یکشنبه در ماده ۱۶، این چهار ردیف را به یک ردیف کاهش یافت.

ماده ۱۶ تا پیش از تغییرات نمایندگان مجلس شورای اسلامی تنها برای سال ۸۸ در نظر گرفته شده بود و طی آن دولت تنها اجازه اجرای هدفمند کردن یارانه حامل‌های انرژی را داشت اما در جریان مصوبات روز یکشنبه، هم قید زمانی سال ۸۸ حذف شد و هم به دولت اجازه داده شد تا علاوه بر اجرای هدفمندسازی حامل‌های انرژی، دیگر موارد هدفمندسازی یارانه‌ای از جمله واقعی کردن قیمت آب، برق، گندم و دیگر کالاهای یارانه‌ای را در سال جاری اجرایی کند.

اعتراض مخالفان به «تصویب یک قانون متناقض»

مصوبه روز یکشنبه مجلس شوری اسلامی با اعتراض تعدادی از نمایندگان همراه بود که معتقد بودند این مصوبه در تعارض با ماده ۱۳ لایحه است و در شأن مجلس نیست که یک قانون متناقض به تصویب برساند.

از جمله احمد توکلی، رییس مرکز پژوهش های مجلس، در تذکری به ابوترابی فرد که ریاست جلسه روز یکشنبه را بر عهده داشت، گفت: «هر بلایی که دلتان خواست سر این قانون آورده‌اید و در حال حاضر نیز به دنبال تغییر ماهیت ماده ۱۶ و تعمیم آن به کل لایحه هدفمندسازی یارانه‌ها هستید.»

آقای توکلی همچنین گفت که این مصوبه امکان نظارت مجلس را سلب می‌کند.

تصویب این پیشنهاد، در حالی صورت می‌گیرد که پیش از این قرار بود رؤسای قوای مقننه و مجریه با رایزنی در مورد خواسته دولت بر سر تغییرات لازم در این مصوبه به تفاهم برسند اما به دلیل سفر علی لاریجانی، رییس مجلس ایران، به عراق فرصتی برای این رایزنی ممکن نشد.

به این ترتیب و بر اساس مصوبه روز یکشنبه مجلس، تهدید محموداحمدی‌نژاد و تلاش نمایندگان نزدیک به دولت برای بازگذاشتن دست دولت برای اجرای لایحه هدفمندکردن یارانه‌ها محقق شد.

زندان "خورین"

بازداشتی های 13 آبان را به اینجا برده اند
زندان "خورین"
جانشین بازداشتگاه کهریزک شد



خانواده دهها زن و دختری که در تظاهرات 13 آبان دستگیر شده اند، شب گذشته اعلام کردند که پس از مراجعات مکرر به وزارت کشور و نیروی انتظامی برای یافتن خبری از ناپدیدشدگان خود، این دو نهاد از خود سلب مسئولیت کردند و تلویحا گفتند که سرنوشت دستگیر شدگان در دست فرمانده بسیج، یعنی سردار محمدرضا نقدی است. همین خانواده ها توانستند اطلاع پیدا کنند که بدستور نقدی، زندان "خورین" در نزدیکی ورامین به بازداشتی های 13 آبان اختصاص داده شده و خود وی مسئولیت مستقیم این زندان را برعهده گرفته است. زندان یا بازداشتگاه "خورین" در طرح باصطلاح امنیت اجتماعی جهت مقابله با اراذل و اوباش برپا شد و اکنون مشخص شده که اساسا آن طرح، تمرینی بوده برای سرکوب مردم و نه مقابله با اوباش، چرا که اوباش خود اکنون در کنار نیروی انتظامی و لباس شخصی ها علیه مردم وارد عمل شده اند.

درحالیکه سیمای جمهوری اسلامی در پخش خبر تحریف شده و سراپا مونتاژ شده تظاهرات مردمی 13 آبان، این تظاهرات را کار عده معدودی از فریب خوردگان و دست نشاندگان خارجی معرفی کرد، اکنون خبر می رسد که تنها در تهران بیش از 400 تن بازداشت شده اند. این عدد خود نشان دهنده وسعت حضور مردم در خیابان ها، با استفاده از فرصت 13 آبان برای ادامه مخالفت با کودتای 22 خرداد است. امری که تمام خبرگزاری های جهان آن را با توجه به تظاهرات گسترده در بسیاری از شهرهای ایران تائید کرده اند.

بموجب آخرین اطلاعاتی که خانواده ها بدست آورده اند تاکنون 80 زن و دختر که روز 13 آبان درتهران دستگیر شده اند شناسائی شده اند که گفته می شود آنها را به "خورین" برده اند. پس از مراجعه خانواده ها به این زندان، به آنها گفته اند که بازداشتی ها را به اوین برده اند

مصاحبه معاون رئیس جمهور عراق

مصاحبه معاون رئیس جمهور عراق
هشدار به لاریجانی درباره
دخالت ایران در امور عراق



علی لاریجانی در سفر که پیشتر اعلام نشده بود راهی عراق شد. او در این سفر به دیدار آیت الله سیستانی رفت و علاوه بر مقامات دولتی، با رئیس و نمایندگان پارلمان این کشور نیز دیدار کرد.

سایت خبری العربیه در ارتباط با همین سفر و به نقل از خبرگزاری "اصوات العراق" خبر داد که لاریجانی با معاون رئیس جمهوری عراق نیز دیدار کرده که دراین دیدار "طارق الهاشمی" معاون رئیس جمهور عراق از سیاست های جمهوری اسلامی در ارتباط با عراق بشدت انتقاد کرده است. وی جمهوری اسلامی را متهم به دخالت های مکرر در امور داخلی عراق کرده است. العربیه نوشت:

طارق هاشمی از لاریجانی خواست تا توضیحاتی درباره سیاست های کشورش در قبال عراق ارائه کند، از جمله در باره بستن 42 رودخانه ای که از ایران به عراق سرازیر می شوند، تعرضات ایران به میدان های نفتی مشترک و همچنین آب های منطقه ای عراق که منجر به کمبود شدید آب شط العرب شده است.

هاشمی در مصاحبه با اصوات العراق گفت که در دیدار با لاریجانی اسناد وگزارش های دولتی در این موارد را به لاریجانی ارائه نموده است.

او گفت : "من به لاریجانی گفتم سیاست های مداخله جویانه ایران در امور داخلی عراق از جمله دخالت این کشور در مسائل امنیتی وسیاسی عراق موجب شده است تا بسیاری از عراقی هایی که قبلا خواهان عادی سازی روابط با ایران بودند، موضع خود را تغییر دهند."

در ارتباط با سفر لاریجانی به عراق و بویژه دیدار وی با آیت الله سیستانی، اطلاعات چندانی در ایران انتشار نیافته اما این گمان که وی حامل پاسخ علی خامنه ای برای آیت الله سیستانی باشد زیاد است، بویژه که گفته می شود در ماه های اخیر و در رابطه با حوادث ایران چند پیام انتقادی تند از جانب سیستانی برای علی خامنه ای ارسال شده است.

محمد خاتمی

آنها که منکر رای مردم اند
نباید محور کارها باشند


محمد خاتمي به مناسبت سالروز صدور پیام آیت الله خمینی مشهور به "منشور برادری" با پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران گفتگو کرد. از این گفتگوی نسبتا مشروح، نکات محوری آن را استخراج کرده ایم که می خوانید:

امام معتقد بودند که سلایق مختلف باید وجود داشته باشد. حتی به صراحت اعلام کردند که کسی که با اصل نظام مخالف است، او در این مملکت آزاد است و باید امنیتش تامین شود، مگر این که دست به سلاح ببرد یا توطئه‌ای کند که بخواهد به زیربنای نظام آسیب بزند که البته هیچ نظامی هم این را نمی‌پذیرد.

در جامعه ما سلیقه‌های مختلفی وجود دارد. یکی می گوید اسلام را قبول دارم، حکومت اسلامی را قبول ندارم. یکی می‌گوید هر دو را قبول دارد.

ما نباید برای مردم تصمیم بگیریم. نباید انتخاب و رای مردم را محدود کنیم. کسانی که به رأی مردم معتقد نیستند و حاضرند در رأی مردم تصرف کنند یا آن را نادیده انگارند، با انقلاب و جمهوری اسلامی بیگانه اند؛ این راه و رسم ما است و صحبت ما همواره این بوده و هست: بیاییم قانون اساسی را به درستی اجرا کنیم."

چرا امروز قانون اساسی زیر پا گذاشته می شود؟ مگر قانون اساسی حق فعالیت تشکل‌ها، اظهار نظر و حضور آزاد مردم را تصریح نکرده است؟ قانون اساسی رأی مردم و انتخابات آزاد و رقابتی را حق مسلم آحاد جامعه دانسته و وظیفه مسلم برای مسؤولان نظام را توجه و احترام و صیانت از این حق دانسته است. حال اگر کسی معترض باشد که این اصل درست پیاده نشده، جواب خود را باید با برخوردهای تند و غیرقانونی بگیرد؟

بیایید به قانون اساسی بازگردیم، البته در صورتی که تفسیرهای دل بخواهی از آن نشود و کسانی از آن نگهبانی کنند که به مردم و معیارهای قانون اساسی اعتقاد داشته باشند و تحت تأثیر و سیطره جریانات بیرونی قرار نگیرند و رفتارهایی نکنند که مخالف روح و حتی نص صریح قانون اساسی باشد و اگر این بازگشت صورت گرفت بسیاری از مشکلات حل خواهد شد.

اگر دیدیم که رای مردم مورد کم توجهی قرار گرفت، اگر دیدیم که اختیارات متناسب با مسوولیت ها در جامعه نبود، اگر دیدیم که دروغ رایج بود و به خصوص که دروغ به صورت رسمی مطرح شد، اگر دیدیم که حق و حرمت انسان‌ها نگه داشته نشد، اگر دیدیم که تداخل در قوای مختلف وجود داشت و نظایر این‌ها، می توانیم بگوییم که انحراف از معیارهای اصلی جمهوری اسلامی صورت گرفته است.

آنچه امروز شاهد آن هستیم و همه خیرخواهان نسبت به وقوع آن هشدار داده اند جز این نیست که چهره نظام در جهان غیرمنطقی، خشن، ناسازگار با بخشی از معیارهای مسلم انسانی و اخلاقی، بی اعتنا به رأی مردم و حتی بی اعتنا به قوانین و موازین خود نشان داده می شود؟
در سال 67 وقتی نمایندگان مجلس نامه ای به امام نوشتند و برخی موارد خلاف قانون اساسی را که در جامعه ما وجود داشت، تذکر دادند. امام صراحتا در تاریخ 7 /9/ 1367 گفتند : «...ان شاء اللَّه تصمیم دارم در تمام زمینه‏ها وضع به صورتى درآید که همه طبق قانون اساسى حرکت کنیم. آنچه در این سالها انجام گرفته است در ارتباط با جنگ بوده است. مصلحت نظام و اسلام اقتضا مى‏کرد تا گره‏هاى کور قانونى سریعاً به نفع مردم و اسلام باز گردد.

باید ببینیم که چه کسانی قانون را به نفع سلایق و علایق خود کنار می‌گذارند. آنها هستند که نباید محور همه کارهای جامعه باشند. نه به این معنی که از صحنه اجتماع بیرون بروند. کسانی هستند که قانون را قبول ندارند و سلایق خود را بر قوانین ترجیح می دهند. به خاطر به دست گرفتن امکانات، این سلایق را اعمال می کنند ولو به قیمت از دست رفتن سرمایه ها باشد. این افراد نباید محور کار باشند.

اگر ملاک و معیار قانون نباشد، وقتی که یک حادثه ای در جامعه ای رخ می دهد و یک طرف که اعتراض دارد کاملا محدود می شود، و جریان هایی می آیند و شروع می کنند مخالفینشان را به همه اتهامات متهم می کنند و این اتهامات واهی مبنای برخورد با افراد می شود، اصلا جایی برای بحث و گفت و گو و وحدت باقی نمی ماند. آنها می گویند وحدت یعنی این که هر کس که مطابق سلیقه ما نیست و هر کسی که به رفتار و روش ما اعتراض دارد باید به هر قیمتی که شده حذف شود و امکانات هم در اختیارشان قرار می گیرد و اعمال می شود. از در جمهوری اسلامی حتی اگر کسی معترض باشد که در فلان مقطعی مثل انتخابات مشکلاتی و انحرافاتی وجود داشته، با روش های سخت و خشن با او برخورد می شود. دشمن اتفاقا خیلی خوب از این موضوع سواستفاده می کند.

بنابراین اگر بر اساس نسبت دادن ها باشد، می توانیم بگوییم که مدعیان و مخالفان معترضان مدنی در مسیر هدف دشمن کار می کنند و طبعا دیگری هم می گوید که طرف مقابل در مسیر هدف دشمن کار می کند. این که رفتار و روش درستی نیست. شما اگر تمام امکانات رسانه ای و تبلیغی را در دست داشته باشید و یک حرف نادرستی را مدام فریاد بزنید، این فریاد زدن ها و جلوگیری از این که صدای دیگری شنیده شود، این حرف نادرست را درست نمی کند. شما بیایید وسایل ارتباط جمعی، را در اختیار مردم قرار دهید که همه بتوانند از آن استفاده کنند و صحبت کنند.

نباید دایره را تنگ کنیم و یک جریان و یک گروه بگوید که من عین نظامم یا عین انقلابم و هر کس با من مخالف است، ضد انقلاب و ضد اسلام است و باید حذف شود یا ترور شخصیت شود و یا از صحنه خارج شود و یا جلوی حضور او در عرصه حاکمیت گرفته شود. این ها همه مخالف معیارهای حضرت امام است. اینها مشکلاتی است که باید رفع شود و معتقدم که اولا بزرگان باید بپذیرند که در جامعه مشکل و بحران وجود دارد.

تأملاتي درباره 13 آبان 1388


ابتدا دو روايت را از حوادث 13 آبان 1388 نقل مي‌کنم و سپس تحليل خود را.

روايت آقاي حاجي کريمي از مصدوم شدن چشم پدرشان

آقاي محسن حاجي کريمي را هيچگاه نديده‌ام. وبلاگي دارد به‌نام «دغدغه‌هايم». [1] از دانش‌آموختگان دوره پنج دبيرستان مفيد دو است. [2، 3] انساني است فرهيخته، عميقاً متدين و پرورش‌يافته در خانواده‌اي مذهبي. وبلاگش را، در ميان وبلاگ‌هايي که مي‌شناسم، از بهترين‌ها يافته‌ام از نظر مضمون و بلوغ فکري. از حکمت‌هايش آموخته‌ام و قلم معتدل و طنز ظريفش را در دل تحسين کرده‌ام.

آقاي حاجي کريمي پدري دارد متدين و مقيد به اخلاق اسلامي و به تبع آن اعتدال در رفتار اجتماعي و سياسي. در وبلاگش گاه از اين پدر ياد مي‌کند و اندرزهاي او را متذکر مي‌شود. و به خاطر اين پدر مي‌کوشد از «خط اعتدال» خارج نشود.

ديروز خواندم که اين پدر دوست داشتني و محتاط، ناخواسته قرباني حوادث 13 آبان 1388 شد و از ناحيه چشم، به علت اصابت گلوله پلاستيکي، مصدوم. متأثر شدم. کامنتي گذاشتم و به عنوان خواننده ابراز همدردي کردم. ماوقع را اين‌گونه شرح داده است:

من روز ١٣ آبان ٨٨ چيزهاي زيادي ياد گرفتم. يعني چيزهاي زيادي ديدم و از ديده‌هايم سعي کردم عبرت بگيرم.

چنان‌چه پيش‌تر گفته‌ام، ما، در تجمعات، چه قانوني و چه غير قانوني، شرکت نمي‌کنيم. اگر آسيب هم نداشته باشد، دوست نداريم سياهي لشکر براي اين و آن باشيم. تنها لشکري که مي‌ارزد سياهي لشکرش باشي، لشکر عزاداران حسيني است. تنها بيرقي که پايش سياهي لشکر شدن خجالت ندارد، بيرق اهل بيت است.

١٣ آبان هم استثناء نبود. اما اين بار، تجمع با پاي خودش آمده بود درب دفتر کار ما! ما هم از خدا خواسته، از دور، ‌تماشا مي‌کرديم و شرايط را رصد مي‌کرديم. وقتي شلوغ شد و مأمورها آغاز به ضرب و شتم مردم بي‌دفاع کردند، پدر جان فرمودند که ديگر ماست‌ها را کيسه کنيد و ديگر کنار پنجره هم نايستيد که خطر دارد. خلاصه به ما نيز امر کردند که برويم بنشينيم سر جايمان و کاري به اين حرف‌ها نداشته باشيم.

چيزي نگذشت که گاز اشک آور زدند و ناچاراً پنجره‌ها را بستيم و چند ورق کاغذ آتش زديم. ظاهرا مردم بي‌خيال نمي‌شدند. اين‌ها هم مرحله به مرحله شدت عمل را افزايش مي‌دادند. چيزي نگذشت که صدايي شبيه به تيراندازي به گوش‌مان رسيد. نه به بلندي صداي گلوله‌ واقعي يا مشقي، و نه آن‌قدر کم که بشود نديده‌اش گرفت. ديگر هيچ جوره نمي‌شد بر کنجکاوي غلبه کرد. و البته نوعي ترس. آمديم کنار پنجره. ديديم دارند با تفنگ پينت بال به مردم شليک مي‌کنند... گلوله‌هاي اين تفنگ‌ها حاوي رنگ است و پوست آن شبيه به بادکنک. اندازه‌اش هم به قدر يک فندق است. هنگام برخورد به بدن درد و سوزش دارد، اما آسيب جدي ندارد مگر اين که مستقيماً به چشم برخورد کند...

پنجره‌هاي اتاق من و سايرين (و احتمالاً بابا) بسته بود. ايشان، حسب احتياط، پرده‌ها را هم کشيده بود. اما سر و صداي نامتعارف باعث شد که ايشان بخواهد از لاي پنجره‌ نگاهي به بيرون بيندازد. در همان حين، چند نفر از اين سربازها [...] شروع کردند به شليک کردن به طبقات بالاي ساختمان. من مانده‌ام که ما چه کار به آن‌ها داشتيم؟ يک نفر که در طبقه سوم ساختمان ايستاده را چه‌کار داشتند؟ يک کسي در خيابان بيايد خونش گردن خودش! ما که کاري به آن‌ها نداشتيم. چند گلوله هم به پنجره بابا شليک کردند. از بخت بد، اولين گلوله به تخم چشم پدر برخورد کرد. بدترين جاي ممکن. براي ساعات متمادي، تا پاسي از شب، حداقل ١٢ ساعت پس از برخورد، چشم ايشان نمي‌توانست چيزي ببيند. اول، اورژانس چشم در بيمارستان لبافي نژاد؛ بعد هم به يکي از متخصصان که از دوستان بود مراجعه کرديم در بيمارستان فارابي... عنبيه و قرنيه آسيب ديده. خون‌ريزي داخلي هنوز بند نيامده و نمي‌شود قضاوت دقيق کرد. هنوز که هنوز است، ‌بعد از يک شبانه روز، ديدن ايشان هنوز حداقلي و شبحي از اشياء است. انشاءاله چيز مهمي نباشد و مشکل حادي پيش نيايد. و ما نيز از دوستان‌ طلب دعاي خير داريم.

تفنگ و باتوم و... مي‌دهند دست يک سري آدم تهي از مردانگي؛ اين‌طور به مردم آسيب مي‌زنند. چرا؟‌ اصلا به من بگوييد در بدترين حالت و تند ترين شعارها، مگر مردم چه کرده بودند؟ بگذار اصلاً فحش خواهر و مادر بدهند و بعدش بروند پي کارشان. اين‌ها که به کسي کاري نداشتند. ‌اين چه روش برخورد است؟ اين چه جفا و نامردي و نامردمي و بي‌ديني است؟ مردم ِدر خيابان هيچ. چه کار به کسي که در دفتر کارش نشسته داشتيد؟

ما در ١٣ آبان ٨٨ ياد گرفتيم که کسي حق ندارد تماشا کند که ما داريم تجاوز مي‌کنيم و وحشي‌گري مي‌کنيم. و هر کس ديد، بايد چشمش در بيايد.

ما در ١٣ آبان ٨٨ ياد گرفتيم که مي‌شود سه نفر جوان، با باتوم، يک پيرزن 60 ساله را، که توان فرار ندارد، به قصد کشت بزنند.

ما متوجه شديم که روزگار لات و لوت‌ها و جاهلاني که با همه‌ي بي‌شرفي‌شان يک جو مردانگي داشتند و دست روي زن جماعت، پيرزن که جاي خود، بلند نمي‌کردند، گذشته است. نوبت اراذلي است که آن حداقل از شرافت را هم ندارند.

روضه‌هاي فاطميه را که مي‌شنيديم، با خود مي‌گفتيم مگر مي‌شود کسي که اسم خوش را مرد گذاشته، بيايد زني را آن طور مورد ضرب و شتم قرار بدهد؟ آن‌هم به جرم يک بيعت نکردن و مخالفت ساده؟ ما متوجه شديم که در اشتباه بوديم. حتي در کربلا هم ديگر به زنان و کودکان کار نداشتند. ولي در اشتباه بوديم. لااقل فکر مي‌کرديم که دوران آن آدم‌هاي ملعون تمام شده است. کور بوديم.

ما‌ در ١٣ آبان ٨٨ ياد گرفتيم که مي‌شود با وجداني آسوده، که واقعاً نمي‌دانم چه‌طور ممکن است وجدان يک نفر را اين طور تخدير کرد، با باتوم به شقيقه يک نوجوان 13- 14 ساله کوبيد، بر زمين افتادنش و دست و پا زدن و تشنجش را به تماشا نشست و حتي نگذاشت که بيايند و جمعش کنند، يا کمک اوليه بهش برسانند و... آخر به چه جرمي؟‌

ما‌ در ١٣ آبان ٨٨ حتي يک لحظه فکر کرديم روز قدس نزديک است و داريم صدا و سيماي [...] ملّي‌مان را، از پشت پنجره، تماشا مي‌کنيم که دارد تصاوير اسرائيلي‌ها را نشان مي‌دهد که چه‌طور فلسطيني‌ها را ضرب و شتم کرده، مورد اذيت و آزار قرار مي‌دهند. در همان تخيلات که بوديم، از خودمان مي‌پرسيديم که «عجب! چه شده که اين دفعه اسرائيلي‌ها عصبي‌تر و وحشي‌تر از هميشه‌اند!؟» يک‌باره فرياد «آخ چشمم» پدرجان،‌ چرتمان را پاره کرد و دويديم و از اين بيمارستان به آن بيمارستان. متوجه شديم که اين‌جا نه اراضي اشغالي که جمهوري اسلامي است. و اين‌ها نه دژخيمان صهيونيست که فداييان ولايت اند!

جاي پاشيده‌شدن محتواي رنگ داخل گلوله هنوز روي سقف اتاق پدر هست. همچنين پوکه پلاستيکي نارنجي‌اش.

فکر کنم،‌ وقتش رسيده که ما هم برويم شکايت کنيم. البته از آقاي «ميرحسين موسوي»!!! [4]

روايت آقاي محسن حسام مظاهري

آقاي محسن حسام مظاهري نيز از فرهيختگاني است که در بستر جمهوري اسلامي ايران پرورش يافته. در حوزه ادبيات و قلم سرشناس است. سردبير نشريات «هابيل» است (در زمينه دفاع مقدس) و «فتيان». [5] انديشمند است و از چهره‌هاي مؤثر نسل خود. وبلاگي به‌نام «روستاي فطرت‌آباد» دارد که مورد علاقه و محل رجوع من است. [6]

او نيز درباره حوادث 13 آبان 1388 نوشته به همراه تحليلي که از ديد من حائز اهميت فراوان است. عنوان يادداشت او مؤيد سخني است که عرضه خواهم کرد: «انذار يک تولد شوم». [7]

محسن حسام مظاهري مشاهداتش را از صبح 13 آبان مي‌نويسد؛ زماني که تظاهرات رسمي در جريان بود ولي معترضان حتي آنگاه نيز جسورانه حضور داشتند. گزيده‌اي را نقل مي‌کنم:

- بازار هم مسيرتون مي‌خوره؟

- نه جناب! بسته‌س راه. امروز راه‌پيماييه. مي‌خواي بري فقط بايد سوار مترو بشي.

- مترو هم بسته‌س. ايستگاه هفت‌تير واي نمي‌سته.

اين را همان دختر چادري مي‌گويد كه سرِ دولت سوار شد و تا اين‌جا يك‌ريز داشت به دوست‌هاش تلفن مي‌كرد كه: «پاشو بيا!»، «با تاكسي خودتو برسون!»، «ترس چيه دختر؟ خبري نيس!»، «نصرت اسلام و مسلمين يادت نره!» [دقيقاً با هم‌اين عبارات!]، «مگه نشنيدي آقا ديشب چي گفت؟» و...

بالاتر از ميدان، توي ترافيك گير مي‌كنيم. ناچار پياده مي‌شوم. هنوز چند قدمي نرفته‌ام كه چشمم شروع مي‌كند به سوزش. و بلافاصله بيني‌ام و بعد هم گلوم. تجربه‌هاي قبلي مي‌گويد كه اشك‌آور است و احتمالاً كمي هم گاز فلفل. جمعيتي دختر و پسر كه دو انگشت دست‌شان را به شكل V درآورده‌اند و سبز پوشيده‌اند، از طرف كريم‌خان به اين سو مي‌دوند. به فاصله‌اي مأموران هم دنبال‌شان. چهره ميدان هفت‌تير اساساً با همه روزهاي ديگر متفاوت است. ملغمه‌اي شلوغ و آشفته است از نيروهاي ويژه سياه‌پوش پليس و پلنگي‌پوش‌هاي باتوم‌به‌دست و قرمزپوش‌هاي آتش‌نشان و سبزپوش‌هاي درحال فرار و شعار. و مردم ناظر و عابر؛ كه حالا يكي يك دست‌مال كاغذي به دست‌شان است و دارند اشك‌هاي ناگزير چشم‌شان را پاك مي‌كنند. دودلم. با اين وضع بروم يا نه؟ مي‌روم. سرازير مي‌شوم به طرف خيابان مفتح. درست مركز غلغله. هيچ‌كس به هيچ‌كس نيست. صداها، شعارها، فريادها، درهم است.

همان‌طور كه ايستاده‌ام به تماشا، اتفاق جالبي كمي‌ آن‌طرف‌ترم رخ مي‌دهد. سه چهار دختر چادري كه عكس رهبري به دست گرفته‌اند حين عبور به سه چهار دختر چادري ديگر كه پارچه سبزي دست‌شان است و كناري ايستاده‌اند مي‌گويند: «خاك‌برسرتون! منافقاي خائن!» و پاسخ مي‌شنوند: «خاك بر سر خودتون! وطن‌فروشاي مزدور!» اگر شاهد اين دعواي لفظي نبودم، فقط به ديدن ظاهر و پوشش و حجاب‌شان نمي‌شد تشخيص داد آن حرف‌ها را كدام دسته به كدام زده است. [...]

از هفت‌تير به پايين كم‌تر پليس مي‌بينم. مفتح و طالقاني و سميه و خلاصه همه اطراف لانه در دست نيروهاي بسيج است كه مركز فرماندهي و پشتيباني‌شان در ورزشگاه امجديه مستقر است. بي‌اغراق به ازاي هر يك نفر راهپيمايي‌كننده اگر نه بيش‌تر لااقل يك نفر «نيرو» در صحنه حضور دارد. راه‌پيمايي‌كننده‌ها هم درهم‌اند و مختلط؛ از دانش‌آموزان دختر و پسر بسيج ‌دانش‌آموزي كه پرچم‌هاي ايران يا تشكل‌شان را دست گرفته‌اند و با صداهاي نازك تازه به سن بلوغ رسيده‌شان «آماده»‌ بودن‌شان را به رهبري اعلام مي‌كنند و براي آمريكا و منافق طلب مرگ مي‌كنند؛ تا دختر پسرها و زن و مردها و حتي پيرزن‌هايي كه بالاخره يك چيزشان (مانتوشان، روسري‌شان، دست‌بندشان، پيراهن‌شان، كلاه آفتاب‌گيرشان، شال‌شان، حتي شده يك رديف از خطوط يا يك نقش از نقوش طرح روسري‌شان) سبز است، و حالا دوتا دوتا و ساكت و بيمناك از مقابل صف پلنگي‌پوشان مي‌گذرند تا خود را به ميدان برسانند. [...]

و چنين است تحليل محسن حسام مظاهري از حوادث 13 آبان 1388:

من پيشگو نيستم. ولي هركس كمي شامه‌اش قوي باشد پشت اين حضور هميشگي ملّت هميشه در صحنه، و پشت اين درگيري‌هاي درون خانواده‌اي(!)، و پشت اين وقايع فتنه‌گون، مي‌تواند يك اتفاق جديد را ببيند. آن‌چه پس از انتخابات اخير ديديم و آن‌چه من صبح ديروز در ميدان هفت‌تير و حوالي آن حس كردم، حكايت از يك اتفاق نو دارد: زمزمه‌هاي تولد يك شكاف ديگر؛ شكاف بين قائلان به يك برداشت متصلب و غير قابل نقد از جمهوري اسلامي، كه حاضرند «به هر قيمت» از آن حراست كنند و بي‌محابا هزينه بپردازند، با همه‌ «ديگران». و اين ديگران گستره‌اي وسيع را شامل مي‌شود: از آن‌ها كه به برداشت‌هايي متفاوت از جمهوري اسلامي و حكومت ديني معتقدند يا هر هزينه‌اي را روا نمي‌دارند گرفته تا آن‌ها كه اساساً تماميت نظام را زير سئوال مي‌برند. [...] اين شكاف، اگر به تمامي ظهور كند، و اگر مانع و رادعي سر راهش سد نشود، بسي بيش از هر شكاف ديگر براي نظام جمهوري اسلامي مخاطره‌آفرين خواهد بود. چه، بالقوه پتانسيل آن را دارد كه محل تراكم همه شكاف‌ها و پويش‌ها و فاصله‌هاي موجود باشد؛ از شكاف‌هاي قوميتي، تا مذهبي، تا نسلي، تا جنسيتي، تا سياسي، و... آن وقت سيلي بنيان‌كن راه خواهد افتاد كه شوينده‌ همه رنگ‌هاست؛ از سبز تا سرخ و سياه و پلنگي و... آن‌وقت ديگر نه از تاك نشان ماند و نه از تاك‌نشان. از جمله تبعات شوم چنين تولد نامباركي ظهور جنگ داخلي است. كه خدا نياورد آن روز را براي ايران. [...]

«شورش» يا «انقلاب»؟

من در عصر 13 آبان 1388 به خيابان‌ها، محتاطانه، سري زدم و تجمع بزرگ درون مجتمع ارم دانشگاه شيراز را، در محاصره شديد نيروهاي انتظامي و لباس شخصي، و انبوه غيرعادي مردمي را که در پياده‌روها به ظاهر مي‌رفتند ولي در واقع در انتظار جرقه‌اي بودند، ديدم. شبانگاه آن روز و تمامي ديروز اخبار را دنبال کردم؛ و به نتايجي رسيدم.

نيازي به مجامله و پوشيده سخن گفتن نمي‌بينم. پيشينه و کارنامه و عقايد و دلبستگي‌هايم روشن است. پس، بي‌مقدمه، به سر اصل مطلب مي‌روم:

در تحولات اجتماعي و سياسي معاصر دو پديده وجود دارد که از منظر شيوه بروز مشابه است: شورش‌هاي شهري Urban Riots و انقلاب‌هاي اجتماعي Social Revolutions.

شورش شهري پديده‌اي جديد و مولود پيدايش شهرهاي جديد است. تحولي که در سده نوزدهم ابتدا از اروپاي غربي آغاز شد، و سپس با جهانشمول شدن تمدن جديد سراسر جهان را فرا گرفت، به پيدايش شهرهاي بزرگ و متراکم انجاميد و هم‌زمان پديده‌اي به‌نام «شورش‌ شهري»، يا «شورش خياباني»، را به فرهنگ سياسي جديد افزود. در طول دو سده اخير، شورش‌هاي خياباني کم نبوده است. در ويکي پدياي انگليسي مي‌توان با شورش‌هاي شهري بزرگ آشنا شد. [8]

«انقلاب» پديده‌اي است به‌کلي متفاوت با «شورش». انقلاب داراي بنيان‌هاي ژرف اجتماعي است و توده‌هاي کثيري را در بر مي‌گيرد که در پيرامون آمال و انگيزه‌هاي مشترک براي «نفي وضع موجود» همراه شده‌اند. در انقلاب‌ها تصويري روشن از «وضع مطلوب» وجود ندارد؛ در فرايند «نفي وضع موجود» آينده در هاله‌اي از آرزو و ابهام مستور است.

درباره انقلاب تعاريف فراواني ذکر شده. قصد ورود به مباحث علمي را ندارم و تنها به ذکر برخي تمايزهاي «شورش» با «انقلاب» بسنده مي‌کنم.

«شورش» مقطعي و زودگذر است. هر چند داراي علل اجتماعي است، ولي ريشه‌دار نيست. جرقه‌اي است که گاه به شدت شعله‌ور و مخرب مي‌شود، مانند شورش سال 1992 لس‌آنجلس [9] و شورش 2005 فرانسه [10]، ولي اندکي بعد فرومي‌نشيند. شورش بيانگر تزلزل در نظم اجتماعي و نشانه فقدان ثبات در نظام سياسي نيست. در کشورهاي باثبات در دو سده اخير شورش‌هاي گاه بسيار جنجالي فراوان بوده است. «انقلاب» مي‌تواند مانند «شورش» پرهياهو و مخرب نباشد، بطئي و آرام و مسالمت‌آميز باشد، ولي سرانجام، به دليل بنيان‌هاي ژرف اجتماعي، نظم سياسي را فرو‌پاشاند.

با توجه به تمايزهاي بنيادين دو پديده «شورش» و «انقلاب»، راه‌کارهاي برخورد و تعامل با اين دو نيز به‌کلي متفاوت است.

«شورش‌ شهري» در دانشگاه‌ها تدريس مي‌شود. درباره اين‌گونه شورش‌ها مطالعات و تک‌نگاري‌هاي تحقيقي کم نيست. در نهادهاي آموزشي نيروهاي امنيتي و انتظامي راه‌کارهاي مقابله با آن را مي‌آموزند. روش‌هاي مقابله با شورش شهري بسيار پيشرفته است. به دليل رواج اين پديده در دنياي جديد تجهيزات فني فراوان نيز براي مقابله با آن ابداع شده. در شورش شهري شايد خشونت کارساز باشد زيرا معمولاً پليس با «اراذل و اوباش» درگير است؛ کساني که تخريب‌گرند و متجاوز. معهذا، حتي در اين برخورد نيز پليس مي‌کوشد خشونت را به حداقل ممکن کاهش دهد. هدف، آرام کردن شورش است نه تحريک و تهييج بيش‌تر. هدف تبديل خشونت به آرامش است نه به عکس.

در «انقلاب»، روش‌هاي مقابله با «شورش» کارساز نيست. «پليس» با «اراذل و اوباش» درگير نيست؛ با گروه‌هاي اجتماعي وسيعي از مردم در تقابل است که در ميان آن‌ها فرهيختگان کم نيستند. بنابراين، حکومتي که به دنبال ثبات است از راه‌کارهاي مقابله با «شورش خياباني» براي تعامل با «انقلاب» بهره نمي‌برد. پيامد محتوم اين روش، خونين شدن انقلاب‌ها، فروپاشي مهيب نظام‌ها و فروپاشي پرهزينه جوامع است.

البته «انقلاب» را، مي‌توان با روش‌هاي خشن، به‌طور موقت خاموش کرد. سرکوب خونين انقلاب سال‌هاي 1905- 1907 مردم روسيه يا نهضت سال‌هاي 1341- 1343 مردم ايران، به رهبري امام خميني (ره)، نمونه‌هايي از کاربرد اين روش است. ولي اين دو نمونه موفق نبود. سرانجام، يک دهه بعد در روسيه و بيش از يک دهه بعد در ايران نظم سياسي حاکم فروپاشيد.

آن‌چه من مي‌بينم؟

در تحليل حوادث پنج ماه و نيم اخير ايران بايد عالمانه و منصفانه انديشيد. ابتدا بايد «پديده» را شناخت و سپس براي «درمان» آن چاره جست. اگر تحليل‌گر سياسي، از سر جهل يا تعصب يا يکسويه‌بيني يا غرض، «پديده» را غلط تعريف کند، راه‌کارها نيز غلط خواهد بود. در ماه‌هاي اخير تلاشي عامدانه، هم از سر غرور و جهل و تعصب، هم از سر غرض، مي‌بينم که مي‌کوشد صورت مسئله به درستي شناخته و تعريف نشود تا آتش شعله‌ورتر و تحولات چاره‌ناپذير شود.

آن‌چه مي‌بينم «شورش» نيست زيرا با سرکوب و برخوردهاي خشن اوّليه کاهش نيافته؛ عميق‌تر و گسترده‌تر شده. مقطعي نبود، تداوم دارد. فرو نمي‌نشيند، اوج مي‌گيرد. محسن حسام مظاهري درست مي‌گويد که حوادث 13 آبان 1388 نقطه‌عطفي در تحولات پس از شروع جنبش اعتراضي به انتخابات است. من نيز سير تحولات را اين‌گونه مي‌بينم.

در يکي دو روز اخير با دوستان متعدد صحبت کردم. با تلفن. به جدّ تأکيد کردم که مي‌خواهند حوادث جاري را «شورش‌هاي خياباني» بنمايانند و با راه‌کارهاي مختص به اين پديده با آن برخورد کنند. صورت مسئله را بايد درست تعريف کرد. آن‌چه مي‌گذرد «شورش» نيست؛ «انقلاب» است و راه‌کارهاي خود را دارد. يقين دارم اين سخنان پژواکي نخواهد يافت، از اينرو در وبلاگم مي‌نويسم. برخي اين سخن را دلنشين نمي‌يابند ولي واقعيت را بايد گفت. تحليل‌گراني هستند که آن‌چه را من مي‌بينم ديده‌اند ولي جسارت بيان آن را ندارند. بايد جسور بود و گفت. من مسئولم. من نگران آنم که در ماه‌هاي آينده روزنه‌هايي که امروز باز است براي هميشه مسدود شود و بر ايران آن رود که محسن حسام مظاهري، و بسيار کسان همچون او، نگران وقوع آن‌اند: جنگ داخلي!

چه بايد کرد؟

اگر صورت مسئله درست تبيين شود، يعني تحولات جاري «انقلاب» شناخته شود، آنگاه مي‌توان راه‌کارهايي براي پيشگيري از فروپاشي و خونين شدن تعارض‌ها انديشيد.

برخلاف انقلاب‌هاي گذشته جهان و ايران، کساني چون ميرحسين موسوي و سيد محمد خاتمي و مهدي کروبي، که تاکنون متنفذترين چهره‌هاي جنبش اعتراضي بوده‌اند، خود را «ساختارشکن» نمي‌دانند و، چنان‌که در 13 آبان 1388 ديديم، کلام آنان نيز نافذ است: مثلاً در مطرح نکردن شعار «جمهوري ايراني» که ميرحسين موسوي خواست و مردم معترض به اين خواست احترام گذاشتند. اين نقطه مثبتي است براي کساني که تداوم انقلاب اسلامي و بازگشت به اصول و آرمان‌هاي امام خميني (ره) را مي‌خواهند.

اين تحولات، انقلاب کور توده انبوه و بي هوّيت مردم (Mob)، مانند انقلاب 1789- 1799 فرانسه، معروف به «انقلاب کبير فرانسه»، نيست که مردم بي‌سواد و افسارگسيخته و وحشي باشند و ماجراجويان و بلهوسان سياسي بتوانند زمام را به دست گيرند. رهبران شناخته شده‌اند و قاطبه مردم معترض آگاه و فرهيخته.

اگر سخن من اعتباري داشت، به جدّ خواستار تعامل مي‌شدم پيش از آن‌که سير حوادث به آشوب‌هاي کور بينجامد.

اگر سخن من اعتباري داشت، مي‌خواستم با ميرحسين موسوي و خاتمي و کروبي جلسه‌اي برگذار شود و درباره آينده ايران انديشيده شود. مي‌گفتم: در انقلاب 1848 فرانسه، انگليسي‌ها بسيار سرمايه‌گذاري کردند تا فردي هوادار خود را در فرانسه، با نام «ناپلئون سوّم»، به قدرت رسانند. در انقلاب 1917 روسيه، آلماني‌ها بسيار تلاش کردند تا لنين را برکشند زيرا خواستار خروج روسيه از جنگ جهاني بود؛ يعني آن‌چه آلمان مي‌خواست. چرا امروز اين همه مي‌کوشند تا ميرحسين موسوي و خاتمي و کروبي، يعني رهبراني که به انقلاب اسلامي باور دارند و تمامي هوّيت خود را در انقلاب و ميراث امام خميني (ره) يافته‌اند، منزوي شوند و جنبش داراي هوّيت به موجي کور و بي‌هوّيت بدل شود و راه براي راهزنان سياسي هموار؟ چرا برخلاف آن‌چه تمامي «عاقلان» در تاريخ کردند رفتار مي‌شود؟

اگر سخن من اعتباري داشت، مي‌خواستم احمدي‌نژاد فوراً به دليل عدم کفايت سياسي توسط نمايندگان مجلس برکنار و محاکمه، محاکمه واقعي، شود به عنوان آغازگر و محرک اين موج که پس از آن نيز با سوءمديريت خود هر لحظه ايران اسلامي را با بحراني جديد مواجه کرده و مي‌کند؛ به عنوان کسي که اينک حتي «عقلاي جناح راست» نيز او را «بليه آسماني» و «درد بي‌درمان» يافته‌اند.

اگر سخن من اعتباري داشت، مي‌خواستم که «ارباب معارک» را از رسانه‌ها و منابر جمع کنند و برخي‌شان را، به اتهام فتنه‌انگيزي، به محکمه کشانند.

در يک کلام، اگر سخن من اعتباري داشت، مي‌خواستم که «عقلاي قوم»، از هر جناح سياسي بدون در نظر گرفتن سلايق يا علائق يا کينه‌هاي شخصي، جمع شوند و براي مملکت چاره‌اي بينديشند.

عبدالله شهبازی:



عبدالله شهبازی:
نگران جنگ داخلی ام

اگر سخن من اعتباری داشت، می‌خواستم احمدی‌نژاد فوراً به دلیل عدم کفایت سیاسی توسط نمایندگان مجلس برکنار و محاکمه، محاکمه واقعی شود، به عنوان آغازگر و محرک این موج که پس از آن نیز با سوءمدیریت خود هر لحظه ایران اسلامی را با بحرانی جدید مواجه کرده و می‌کند؛ به عنوان کسی که اینک حتی «عقلای جناح راست» نیز او را «بلیه آسمانی» و «درد بی‌درمان» یافته‌اند.

اگر سخن من اعتباری داشت، می‌خواستم که «ارباب معارک» را از رسانه‌ها و منابر جمع کنند و برخی‌شان را، به اتهام فتنه‌انگیزی، به محکمه کشانند. اگر سخن من اعتباری داشت، می‌خواستم با میرحسین موسوی و خاتمی و کروبی جلسه‌ای برگزار شود و درباره آینده ایران اندیشیده شود. می‌گفتم: در انقلاب 1848 فرانسه، انگلیسی‌ها بسیار سرمایه‌گذاری کردند تا فردی هوادار خود را در فرانسه، با نام «ناپلئون سوّم»، به قدرت رسانند. در انقلاب 1917 روسیه، آلمانی‌ها بسیار تلاش کردند تا لنین را برکشند زیرا خواستار خروج روسیه از جنگ جهانی بود؛ یعنی آن‌چه آلمان می‌خواست. چرا امروز این همه می‌کوشند تا میرحسین موسوی و خاتمی و کروبی، یعنی رهبرانی که به انقلاب اسلامی باور دارند و تمامی هوّیت خود را در انقلاب و میراث امام خمینی (ره) یافته‌اند، منزوی شوند و جنبش دارای هوّیت به موجی کور و بی‌هوّیت بدل شود و راه برای راهزنان سیاسی هموار؟ چرا برخلاف آن‌چه تمامی «عاقلان» در تاریخ کردند رفتار می‌شود؟

در یک کلام، اگر سخن من اعتباری داشت، می‌خواستم که «عقلای قوم»، از هر جناح سیاسی بدون در نظر گرفتن سلایق یا علائق یا کینه‌های شخصی، جمع شوند و برای مملکت چاره‌ای بیندیشند. تحلیل‌گرانی هستند که آن‌چه را من می‌بینم دیده‌اند ولی جسارت بیان آن را ندارند. باید جسور بود و گفت. من مسئولم. من نگران آنم که در ماه‌های آینده روزنه‌هایی که امروز باز است برای همیشه مسدود شود و بر ایران آن رود که محسن حسام مظاهری، و بسیار کسان همچون او، نگران وقوع آن‌اند: جنگ داخلی!
http://www.shahbazi.org/~shahbazi/blog/Archive/8817.htm

16 آذر در راه است!


حکومت زانوی غم بغل کرده

از سالگرد 13 آبان همه عبور کردند. هم رهبران و مجریان کودتای 22 خرداد و هم مردم زخم دیده و رای به تارج رفته. حاکمیت هنوز از ضربه ای که روز 13 آبان خورد در سر گیجه بسر می برد. امواج واکنش ها نسبت به خشونت و جنایتی که در تهران و بسیاری از شهرهای کشور علیه مردم اعمال شد، چه درجامعه و چه در بدنه حاکمیت و حتی در درون حاکمیت کودتائی ادامه دارد. نه تنها ادامه دارد که در روزهای آینده تشدید نیز خواهد شد. هنوز خیلی از نهادها و چهره های مذهبی و سیاسی در بهت و حیرت اند از آنچه دیدند و شنیدند. کودتاچی ها هنوز از زیر ضربه 13 آبان برنخاسته، باید زانوی چه کنم با 16 آذر را بغل کنند. تازه بعد از 16 آذر دهه اول محرم می رسد و فرصت 10 روزه مردم برای فریاد "یاحسین- میرحسین". زمستان سر نیآمده، نوبت به راهپیمائی 22 بهمن می رسد و تازه، سالروز رفراندوم پایان سلطنت و استبداد و بنای جمهوری می رسد و بدنبال آن....این فرصت ها را سر باز ایستادن نیست.

دیدار خاتمی و کروبی

دیدار خاتمی و کروبی
و تماس تلفنی عبدالله نوری با کروبی



سایت هائی که اخبار جنبش را منتشر می کنند از دیدار محمد خاتمی با مهدی کروبی گزارش دادند. این دیدار پس از تعرضات مقابله کنندگان با تظاهرات مردمی 13 آبان نسبت به مهدی کروبی در منزل کروبی صورت گرفت. جزئیات این دیدار انتشار نیافته، اما در خبر خلاصه ای اعلام شده که محمدخاتمی در این ملاقات شمه ای از سوابق انقلابی مهدی کروبی را بر شمرده است.همچنین حجت الاسلام عبدالله نوری و باقر گلپایگانی فرزند آیت الله العظمی گلپایگانی مرجع تقلیدی که پس از آیت الله خمینی درگذشت، طی تماسی تلفنی با مهدی کروبی ابراز همدردی کرده و نسبت به حوادثی که در روز 13 آبان برای وی و همراهانش روی داد اظهار تاسف کردند.

پرونده "نگین غرب"

پرونده "نگین غرب"
پس انداز یک عمر ما نباید
از گلوی قاضی مرتضوی پائین برود



با سلام- 12روز پیش خبری در رسانه ها منتشر شد مبنی بر دستگیری رضا ریاضی متهم ردیف دوم پروژه نگین غرب. چند سالی است که در تهران پروژه نگین غرب به عنوان سمبل کلاهبرداری در یک پروژه پیش خرید مسکن شهرت یافته است. در این پروژه غلامرضا فروغی اقدام به ساخت حدود 2000 واحد مسکونی نمود در حالیکه 11000واحد مسکونی به فروش رسانده بود. در بهمن ماه گذشته نام پروژه مروارید غرب نیز در کنار این پروژه مطرح شد. نسبت فامیلی مالک این پروژه (رضا ریاضی) با غلامرضا فروغی به شایعات بیشتر دامن میزد. من به عنوان یکی از خریداران پروژه مروارید غرب بسیار نگران شدم و همراه با جمع زیادی از خریداران پیگیریهای ماجرا شدم. در نهایت مشخص شد که این پروژه ربطی به پروژه نگین غرب ندارد و آقای متین راسخ بعنوان دادستان پرونده اطمینان داد که در این پروژه کلاهبرداری صورت نگرفته است و حتی خریداران را ترغیب کرد تعهدات خود را به شکل کامل پرداخت نمایند. پس از آن روال پیشرفت پروژه مسیر منطقی پیدا کرد و مالک پروژه رضایت نسبی خریداران را کسب کرده بود تا اینکه
چند روز قبل خبر فوق منتشر شد. با انتشار این خبر من نیز مانند سایر مشتریان پروژه مروارید بسیار نگران شدم و پیگیری های زیادی نمودم. در نهایت از صحبت های غیر رسمی و خبرهای درز کرده پی به واقعیتی بردم که نگرانی مرا دوچندان کرد. ماجرا از این قرار است:

چند سال قبل دو تن از شریکان رضا ریاضی اقدام به یک کلاهبرداری 25 میلیاردی از وی می­کنند. رضا ریاضی پیگیری زیادی برای یافتن ایشان و پس گرفتن حق خود می­کند ولی توفیقی کسب نمی­نماید. تا اینکه چند هفته قبل یکی از این شرکا در شهر قم دستگیر می­شود. وی در بازجوئی­ها اعتراف می­کند که 17 میلیارد تومان از مبلغ کلاهبرداری بین وی و شریک دیگر تقسیم شده است و 8 میلیارد باقی مانده سهمی بوده که ایشان به دادستان وقت تهران سعید مرتضوی پرداخته­اند. با این اعتراف مسیر پیگیری پرونده مسدود می­شود ولی رضا ریاضی که به گفته خودش در این مقطع نیاز حیاتی به آن پول داشته است اقدام به
پیگیری مصرانه پرونده می­نماید تا اینکه یک روز بدون مقدمه به دادسرا فراخوانده می­شود و همانجا حکم بازداشتش توسط قاضی قمی زاده صادر می­شود.

این اقدام در حالی صورت می­گیرد که چند سال از آغاز پرونده نگین غرب می­گذرد و شخص رضا ریاضی بارها مورد بازجوئی قرار گرفته بود و نهایتا دادستان قبلی حکم بر برائت ایشان در آن پروژه داده بود. در حال حاضر تمامی مسئولان قوه قضائیه در جریان این اتفاق هستند و در مورد چگونگی رفع و رجوع ماجرا اختلاف نظر دارند. ظاهرا کسی جرات مقابله با مرتضوی و دوستانش را ندارد. از طرفی حساسیت پرونده نگین غرب حذف بی سر و صدای رضا ریاضی را مشکل می­کند. من می­دانم که رضا ریاضی سر و سری با افراد قدرتمند حکومت دارد و علاقه ای به دفاع از ایشان ندارم ولی این مسئله می­تواند پس انداز یک عمر تلاش من و خانواده­ام را به باد دهد. امیدوارم با این اطلاع رسانی ادامه
این بازی کثیف برای سعید مرتضوی مشکل شود.

با تشکر

یکی از خریدارن پروژه مروارید غرب

نام اولین قربانی سرکوب 13 آبان در اصفهان

روز گذشته فاش شد که یک دانشجوی اصفهانی که در ارمنستان تحصیل می کرده، روز 13 آباد درجریان سرکوب مردم اصفهان کشته شده است. این قربانی سرکوب اعتراضات مردمی مهدی نیلفروش زاده نام داشته است که نیروهای انتظامی درجریان یورش به تظاهر کنندگان اصفهان در روز 13 آبان وارد خانه پدر وی شده و با شلیک گلوله او را درمقابل چشم خانواده می کشند.

از حاشیه های خواندنی 13 آبان در کرج

با سلام -در دبستان ...، در ... کرج حادثه ای روی داده که حیفم آمد برای شما ننویسم تا اگر صلاح دانستید پوشش خبری بدهید.

در روز 13 آبان دانش آموزان این دبستان را که پسر هستند در حیاط به صف کرده و شعار می دادند "مرگ بر اسراییل" و "مرگ بر آمریکا" تا بچه ها تکرار کنند. در این حین یکی از کودکان کلاس دوم شعار "مرگ بر احمدی نژاد" داد. مدیر و ناظم مدرسه به تکاپو افتادند و از آن پسربچه پرسیدند چرا این شعار را می دهد؟ و از او خواستند شعار مرگ بر آمریکا را تکرار کند ولی کودک با استدلال خود جواب داد: مرگ بر احمدی نژاد چون مردم و جوون ها رو میکشه!

خلاصه اولیا مدرسه نتوانستند او را راضی کنند که از شعار خود دست بکشد. در نهایت فیلم برداری از آن مراسم با شکوه را قطع کردند. لطفا نام مدرسه را عنوان نفرمایید تا مشکلی ایجاد نشود.

با تشکر

آنچه مردم دیدند





آنچه مردم دیدند
آنچه سیما نشان داد!

تهرانی ها روز 13 آبان این صحنه ها را درخیابان های مرکزی شهرشان دیدند اما شب در سیمای جمهوری اسلامی خلاف آن را همراه با تصاویری از بچه مدرسه ای های معصومی که پرچم و بادکنک دولتی به دستشان داده و مقابل ساختمان سابق سفارت امریکا جمع شان کرده بودند شنیدند.