Thursday, May 14, 2009

افشاي پشت‌پرده يك پرونده‌ دامنه‌دار فساد در سازمان تربيت بدني دولت نهم؛ «ا.ع» فرزند مدير ارشد سازمان بازداشت شده است


متهم اصلي اين پرونده كه "ا.ع" نام دارد، فرزند يكي از مهم‌ترين افراد در راس سازمان تربيت بدني است و از ميانه‌ي هفته‌ي گذشته بازداشت شده است. تلاش‌هاي برخي از اعضاي كابينه براي آزادي اين متهم نتوانسته كه ره به جايي برد.

خرداد نام و شهرت دقيق اين فرد را در اختيار دارد اما به آن سبب كه وي هم‌اكنون تنها مجرم شناخته‌ مي‌شود از انتشار نام كامل اين متهم استنكاف مي‌ورزد.

روز گذشته خبرگزاري مهر، وابسته به سازمان تبليغات اسلامي در گزارش ويژه‌اي نوشت: « در ادامه اقدامات مسوولان قضایی برای سالم سازی فضای ورزش چند پیمانکار و برخی از مسوولان تربیت بدنی که در بین آنها ردپای فرزند یکی از مدیران ورزشی نیز دیده می شود به دنبال ابهامات مالی که در ورزش بوجود آمده است بازداشت شده اند و تحقیقات لازم در ارتباط با موضوع اختلاس میلیاردی در ورزش ادامه دارد.
چندی پیش به دنبال برخی ابهامات مالی در تربیت بدنی استان تهران ، چند تن از پیمانکاران برخی پروژه های ورزشی به همراه چند تن از مشاوران مدیرکل تربیت بدنی استان بازداشت شدند و مورد بازجویی قرار گرفتند.
درحالی که مدیرکل تربیت بدنی استان تهران به عنوان فعالیت های انتخاباتی از سمت خود استعفا است و شروین اسبقیان به عنوان مدیرکل جدید جانشین علیرضا مددی شده است، طی روزهای گذشته برخی افراد مرتبط با این پرونده نیز مجددا بازداشت شده اند.
در مورد مبلغ اختلاس شده در این پرونده ها نیز اظهار نظرهای گوناگونی مطرح شده است که از بین 5 میلیارد تومان و 20 میلیارد تومان متغیر است. گرچه هنوز رقم دقیقی در این زمینه بیان نشده است و به نظر می رسد اطلاع رسانی دقیق مسئولین پرونده به شفاف سازی و عدم انتشار اخبار و ابهامات متفاوت پایان دهد.
در همین زمینه یکی از مسئولان ورزشی که به نوعی با این پرونده در ارتباط است به بازداشت بیش از 10 پیمانکار مرتبط با اداره کل تربیت بدنی استان تهران اشاره کرد که برای گرفتن پروژه های اجرایی دومین دوره بازیهای کشورهای اسلامی مراودات مالی با برخی مسوولان داشته اند.
در این بین گفته می شود یکی از آقازاده های ورزشی نیز که در این ماجرا دخالت داشته است، روز یکشنبه بازداشت شده و در یکی از شعب قضایی مورد بازجویی نیز قرار گرفته است.»

يافته‌هاي خرداد نشان مي‌دهد كه "ا.ع" در پي دستگيري‌هاي دامنه‌داري بازداشت شده كه ماه گذشته از سوي دستگاه قضايي به اجرا گذاشته شده بود. در اين پرونده دستگاه قضايي هفت پيمان‌كار مهم سازمان تربيت بدني كه در بسياري از پروژه‌هاي عمراني سازمان زد و بند مالي داشتند را دستگير و پس از اخذ اعتراف‌هاي آن‌ها متوجه شد كه فرزند يكي از مديران عالي‌رتبه‌ي ورزشي در پشت پرده‌ي تمامي اين زدوبندهاي مالي است.
از سوي ديگر برخي منابع به "خرداد" گزارش داده‌اند كه از همين فرد يك پرونده‌ي اخلاقي مساله‌دار نيز گشوده بود كه با شاكي خصوصي هم‌راه است و سرانجام دستگاه قضايي در اقدامي مثبت و قابل تحسين با وجود برخي پشتيباني‌هاي دولتي تصميم به بازداشت اين آقازاده گرفته است.

گرچه خبرگزاري مهر از اختلاس 20 ميلياردي در گزارش خود سخن رانده اما هنوز ميزان اتهام مالي "ا.ع" روشن نيست و پرونده‌ي ديگر وي نيز در ابهام قرار دارد.

در واكنش به انتشار خبر اين بازداشت، محمد علي‌آبادي، رييس سازمان تربيت بدني گفته است: « ممکن است مشکلاتی از قبیل اختلاس و مشکلات مالی در هر سازمانی وجود داشته و ما مشکلات مالی در دستگاه ورزش را بررسی و با متخلفان بشدت برخورد خواهیم کرد.» وي كوشيد كه اين رخ‌دادها را «به تخلف چند کارمند» ارتباط دهد اما توضيحي در اين باره كه «ا.ع» چگونه از رابطه‌ي فرزندي و پدري خود سواستفاده كرده، نداد!

زهرا رهنورد در شیراز: مهندس موسوی ویرانه ای را از احمدی نژاد تحویل می گیرد!


تا اینجا،(5 شنبه) از جمع سفرهای انتخاباتی مهندس موسوی، سفر شیراز یکی از پرخبرترین سفرها بوده است. در همین سفر، که مهندس موسوی دغدغه های خود را پیرامون نتیجه انتخابات بیان کرد، همسر وی نیز، یعنی دکتر زهرا رهنورد نیز نقطه نظرات خود را با صراحت با دانشجویان درمیان گذاشت.

زهرا رهنورد درباره زندانیان سیاسی در جمهوری اسلامی گفت:

ازمهندس موسوی بخواهید، که در صورت رئیس جمهور شدن، زندان سیاسی و زندانی اندیشه را حرام اعلام کند.

بسته شدن زندان سیاسی یکی از مطالبات به حق همه روشنفکران در جوامع مختلف انسانی است. در سایه تنوع اندیشه و فکر همیشه پیروز خواهیم بود.

یکی دیگر از مطالبات به حق مردم داشتن حزب و فعالیت حزبی و گروهی است، اگرچه این مطالبه از زمان مشروطیت در ایران وجود داشته و عموماً سرکوب شده است.

ما باید مطالباتمان را مطرح کنیم و در بیان این مطالبات به هیچ عنوان کوتاهی نکنیم.

من امیدوارم مجلس هشتم با دولت دهم همکاری کند زیرا اگر چنین نشود مهندس موسوی مانند دوران هشت ساله نخست وزیری اش باید شب ها نشسته بخوابد تا فشارهای روزمره ناشی از چوب لای چرخ گذاشتن ها بر قلب او اثر نگذارد.

دولت نهم اقتصادی ورشکسته، کشاورزی به سمت صفر، صنایع رو به تعطیلی، واردات دهشتناک که ترفندی برای آرام نگاه داشتن مردم است و سرکوب احزاب را روی دست دولت دهم گذاشته است.

دولت آینده می خواهد روی یک ویرانه بنایی را بسازد. اگر امروز به موسوی می گوییم بوی صداقت آمد، باید وعده هایش را قبول کرده و بدانیم تحقق برخی از این وعده ها نیازمند برنامه زمان بندی است.

هیچ وقت در کابینه های دولت نقشی نداشته ام و در کابینه مهندس موسوی هم نقش رسمی نخواهم داشت. من شخصیت دولتی نیستم.

من از 19 سالگی در قامت یک معلم در خدمت جامعه بوده ام، شخصیت من شخصیتی ملی و روشنفکری و دانشگاهی است، اکنون و در آینده هم به عنوان یک استاد دانشگاه، یک معلم و یک روشنفکر در کنار دولت خواهم بود.

در دولت آینده باید حتماً وزیر زن در کابینه حضور داشته باشد زیرا ما وزارت خانه های متنوع و زنان توانمند زیاد داریم، مگر فشارهایی از جاهای دیگری باعث عدم حضور زنان شود که همه جامعه باید در مقابل این فشارها بایستد و حق خود را مطالبه کند.

حضور زنان در عرصه تصمیم گیریهای کلان کشور، تنها یکی از مطالبات زنان است. مشکلات ناشی از تبعیض جنسیتی در خانواده و در جامعه، مشکلات ناشی از حقوق مدنی زنان که در جامعه و خانواده حالتی قیم مابانه با آنان برخورد می شود، مشکلاتی که به لحاظ رفتار امنیتی انجام شده با آنان ایجاد شده است و عدم حمایت اقتصادی از زنان، بخش هایی دیگر از مطالبات به حق زنان به شمار می رود.

تریبون آزاد دانشجوئی «برای آزادی» برگزار شد، ۳۵ دانشجوی دانشگاه پلی تکنیک ممنوع الورود شدند






تریبون آزاد دانشجوئی برای ازادی دیروز در صحن اصلی دانشگاه پلی تکنیک، در حالی برگزار شد که ۳۵ نفر از دانشجویان این دانشگاه از صبح روز دوشنبه به دانشگاه ممنوع الورود شدند. این دانشجویان در حالی که صبح دیروز برای حضور در کلاس های خود قصد ورود به دانشگاه داشتند، توسط ماموران انتظامات و حراست دانشگاه، مطلع شدند که به دانشگاه ممنوع الورود شده اند.

در تریبون ازاد دانشجوئی برای آزادی، که به دعوت انجمن اسلامی دانشگاه صنعتی امیرکبیر برگزار شد صدها دانشجوی دانشگاه پلی تکنیک و نیز برخی اعضای دفتر تحکیم وحدت و اعضای شورای تهران این اتحادیه حضور داشتند. تداوم بازداشت چهار دانشجوی دربند دانشگاه پلی تکنیک، عملکرد چهارساله دولت نهم، سرکوب فعالین مدنی و بسته شدن فضای دانشگاه در آستانه انتخابات، محورهای اعتراضات در تریبون ازاد روز دوشنبه بود. گفتنی است روز یکشنبه انجمن اسلامی دانشگاه پلی تکنیک با صدور بیانیه ای نسبت به ادامه بازداشت دانشجویان دانشگاه امیرکبیر و ایجاد اتهامات واهی علیه دانشجویان پلی تکنیک اعتراض کرده بود.

این برنامه در ساعت ۱۲ ظهر با تجمع دانشجویان در مقابل سلف مرکزی دانشگاه آغاز شد و دانشجویان با سر دادن شعارهائی و حمل پلاکاردها و تصاویر دانشجویان دربند، خواهان ازادی آنان شدند. سخنرانان این مراسم عزت تربتی عضو شورای تهران دفتر تحکیم وحدت، میلاد اسدی عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت و سلمان سیما عضوشورای عمومی تحکیم و از دانشجویان دانشگاه ازاد و سینا صداقت نژاد، عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه صنعتی امیرکبیر بود.

به گزارش خبرنامه امیرکبیر، عزت تربتی از دانشجویان دموکراسی خواه و عضو شورای عمومی دفتر تحکیم در سخنان خود به بازداشت طولانی مدت دانشجویان دربند اشاره کرده و آنرا نوعی تکرار پروژه ننگین حعل نشریات دانشجوئی در دو سال قبل در این دانشگاه دانست. میلاد اسدی دیگر عضو دفتر تحکیم وحدت نیز در سخنان خود ضمن اعتراض تداوم بازداشت عباس حکیم زاده دبیر سیاسی دفتر تحکیم و نیز مهدی مشایخی و مسعود دهقان و مجید توکلی، اظهار داشت که احمدی نژاد در روزهای آخر دوره چهارساله خود باز هم از دانشجویان دانشگاه پلی تکنیک انتقام گرفت. انتقامی که به سبب انتقادهای صریح و اعتراضات آشکار دانشجویان این دانشگاه در ۲۰ آذر ۸۵ بدلیل حضور وی در دانشگاه امیرکبیر و نیز اعتراضات دانشجویان این دانشگاه در روز ۵ اسفند ماه ۸۷ به تدفین شهدای گمنام صورت گرفت.

در این برنامه سینا صداقت نژاد، عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی پلی تکنیک بیانیه این انجمن را در جمع دانشجویان قرائت کرد.

سلمان سیما، از دانشجویان دانشگاه آزاد، سخنران بعدی مراسم بود که به نمایندگی از دانشجویان دانشگاه آزاد سخنرانی کرد. وی گفت: متاسفم از اینکه یک سال دیگر باید در پلی تکنیک جمع شویم و صحبت کنیم. یاد دانشجویانی که در بند هستند را گرامی بداریم. وی ضمن انتقاد از سرکوبهای صورت گرفته با دانشجویان ضرورت توجه به وضعیت دانشجویان در بند را یاد آور شد. سلمان سیما فعال دانشجویی ادامه داد که، توجه به فضای انتخابات نباید ما را از ستمی که بر دانشجویان می ورد و ضعیت خفقان در دانشگاه ها غافل کند و دانشجویان در این گرماگرم انتخابات باید پی گیر مطالبات و خواسته های آزادی خواهانه خود باشند. وی فشار دانشجویان بر کاندیداها را برای توجه هر چه بیشتر آنها به خواسته های واقعی دانشجویان و مردم موثر دانست.

این فعال دانشجویی ضمن انتقاد شدید از عملکرد دولت نهم به ویژه در زمینه دانشگاه ها؛ در پایان یاد علی کلایی فعال دانشجویی دانشگاه آزاد که دیروز در دادگاه و پیش از محاکمه بازداشت شد را گرامی داشت و به بازداشت فعالین دانشجویی و مدنی معترض شد. سلمان سیما اینگونه سخنان خود را پایان داد: سال گذشته در همین جا یاد احمد و مجید و احسان را گرامی داشتیم و امسال هم باز باید یادی از مجید کنیم.

بی گناهی کم گناهی نیست در دیوان کفر
یوسف از دامان پاک خود به زندان می رود

این تریبون ازاد بار دیگر با خواندن سرود یار دبستانی من و شعارهای دانشجویان حاضر مبنی بر آزادی دانشجویان دربند، پایان یافت.
اما این برنامه در دانشگاه پلی تکنیک در حالی برگزار شد که نیروهای امنیتی و انتظامی اطراف دانشگاه را محاصره کرده بودند. به گفته دانشجویان شرکت کننده در این برنامه، مقابل درب های اصلی دانشگاه ون های متعلق به نیروی انتظامی قرار داده شده بود و حضور آنان در تمامی درب های دانشگاه بسیار چشمگیر بود.

هم چنین در پایان این تجمع یکی از اعضای شورای تهران دفتر تحکیم وحدت که قصد خروج از درب ولیعصر دانشگاه را داشت، توسط نیروهای حراست دانشگاه و برخی عوامل ناشناس دیگر محاصره شد و از خروج وی ممانعت شد. این افراد این دانشجو را پشت دانشکده نساجی منتقل کرده و طی چند ساعت از وی بازجوئی بعمل آوردند. سرانجام وی به همراه یکی از ماموران حراست موفق به خروج از درب حافظ دانشگاه شد.

بیش از ۵۰ انجمن اسلامی دانشجویی با امضای بیانیه مشترکی اعلام کردند: احمدی نژاد باید برود


بیش از ۵۰ انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه های کشور با امضای بیانیه مشترکی اعلام کردند حضور مجدد احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهور با توجه به کارنامه ننگین وی باعث تبعات هر چه بیشتر برای اقشار مختلف مردم و وضعیت ایران خواهد شد. متن این بیانیه به شرح زیر است:

اینک زمان نشان دادن صلابت اراده هاست، حافظه ی تاریخی ما می گوید هیچ گاه ایران بعد از انقلاب چنین بر لبه ی خطرناک بحران ها قرار نگرفته بود، هیچ گاه چنین منافع ملت در معرض آسيب نبوده است، عزت و غرور ملي مان اين چنين به دنبال ماجراجويي هاي سياستمداران حاكم جريحه دار نشده بود و كرامت انسان ايراني در جهان خدشه دار نشده بود. امروز پس از گذشت قريب به چهار سال از عمر دولت آقاي احمدي نژاد بار ديگر با استناد به آنچه در اين مدت بر ملت و مملكت مان رفته است اعلام مي كنيم کارنامه ی دولت نهم منفی و غير قابل دفاع بوده و ادامه حیات این دولت منجر به چشم انداز نگران کننده تری برای منافع ملت می شود:

کارنامه ی سیاست های دولت نهم در دانشگاه [۱]

به جرئت می توان گفت دانشگاه، این مهمترین کانون آزادی خواهی و روشنگری سهمگین ترین ضربات و بیشترین فشار ها را از جانب دولت نهم دریافت کرده است. احضار تمام نشدني دانشجويان به كميته هاي انظباطي و صدور احكام سنگين محروميت از تحصيل و ممانعت از حضور دانشجويان منتقد به دانشگاه، سلب آزادی های آکادمیک به واسطه تهدید و اخراج اساتید برجسته و دگراندیش، تعلیق و جلوگیری از فعالیت های تشکل های دانشجویی مستقل و فشار بر اعضاء انجمن های اسلامی دانشجویان جلوگیری از اجرای برنامه ها و فعالیت های دانشجویان، بازداشت و شکنجه بسیاری از دانشجویان منتقد و معترض به دولت، ایجاد محدودیت های اداری و سیاسی به ویژه در زمينه علوم انسانی و اجتماعی برای اساتید و دانشجویان، اعمال سهمیه بندی جنسیتی و بومی گزینی جنسیتی و جلوگیری از ورود دختران به دانشگاه و… تنها بخش کوچکی از حمله کینه توزانه دولت به دانشگاه است که همراه با گسترش کرختی و یاس و کاهش نشاط و امید در فضای دانشگاه و کاهش شاخص های کمی و کیفی آموزش عالی بوده است و روند فرار مغز ها و نيروي انساني زبده را به دنبال داشته است.

مسئله شرم آور ستاره دار كردن دانشجويان منتقد و دگر انديش خود به خوبي پرده از تنگ نظري و تماميت خواهي مسئولين و مديران امر بر مي دارد. نامه سرگشاده بي سابقه ۱۰۹ نفر از اساتید دانشگاه خود به خوبی وضعیت اسفبار دانشگاه در ابعاد مختلف را به نمایش مي گذارد.

از سوي ديگر بسط نگاه امنیتی و ایجاد فضای پلیسی و بستن تمامی روزنه های تنفس نهایت دشمنی دولتمردان نهم را با دانشگاه نشان می دهد. سوء استفاده از شهید و فرهنگ شهادت و ارائه تصویری خشونت گرا و غیر عقلانی از دین و تحميل هزينه هاي سنگين به دانشجويان در اين مسير نه فقط سبب تحکیم خصایل والای انسانی در دانشگاه و جامعه نشده است بلکه به عکس جواب داده است و اساساٌ به باور هاي ديني نسل جدید ضربات سهمگيني وارد کرده است.

کارنامه ی سیاست های دولت نهم در عرصه ی اجتماعی و سیاسی

دولتی که شعار داده بود کابینه ای ۷۰ ملیونی می آفریند به سرکوب گسترده، سازمانی و بی وقفه جامعه مدنی پرداخت. این دولت تمام توان خود را به کار گرفت تا اندک نهاد های مدنی موجود را برچیند.

تعطیلی نسبتا کامل مطبوعات به عنوان رکن چهارم دموکراسی، تهدید دائمی اندک روزنامه های مستقل، دخالت مستقيم و بي سابقه در روند مديريتي نشريات و مطبوعات غير دولتي و مستقل، سانسور شدید در عرصه کتاب و هنر، فیلترینگ فضای مجازی و اینترنت، افت کمی و کیفی تولیدات فرهنگی-هنری، سرکوب جنبش های اجتماعی از قبیل جنبش زنان، اقوام ايراني، کارگران و معلمان ، برخورد شدید و یورش به تجمعات مسالمت آمیز و قانونی زنان، کارگران ، معلمان و دانشجویان و بازداشت، شکنجه و تعقیب فعالین آنها ، برخورد بسیار خصمانه با با فعالان ترک و کرد و حتی دراویش، پلمپ غیر قانونی تشکل های حقوق بشری از جمله کانون مدافعان حقوق بشر و برخورد با گردانندگان آن ، ایجاد رعب و وحشت در جامعه به بهانه گشت های ارشاد و برخورد با ارازل و اوباش و …

همچنين نگاهي به عملكرد دولت نهم نشان از ركورد شكني ديگر اين دولت در عرصه كشورداري دارد. چه اينكه پس از پيروزي انقلاب تا كنون هيچ دولتي اينچنين چشم بر تحليل هاي كارشناسانه در امر كشورداري نبسته است. [۲]

کارنامه ی سیاست های دولت نهم در عرصه ی اقتصادی [۳]

دولتی که قرار بود نفت بر سر سفره های مردم آورد، به مبارزه با فساد بپردازد و عدالت گستر باشد با بها ندادن به مفاهیم بنیادی علم اقتصاد و عدم برنامه ریزی، شیوه اقتصاد دستوری و حتی بی توجهی به سند چشم انداز بیست ساله، برنامه چهارم و سیاست های اصل ۴۴ قانون اساسی، تنش های ستیزگرانه با جهان، بي توجهي به هشدار و پیش بینی های اقتصادانان کشور که به صورت چندین نامه در سال های گذشته گوشزد شده بود؛ عملا عزم برچيدن سفره هاي بي رنگ و رونق مردم را دارد. تورم، بیکاری و فقر را به بالاترین حد خود رسيده و “نظام پولی و بانکی” و “فضای کسب و کار” تقریبا از هم فروپاشیده است و یا در معرض فروپاشی است، امروز دولت به برکت آخرین دلارهای نفتی هنوز باقیمانده، می کوشد تا با بسط فرهنگ “گداپروری و صدقه سالاري” نگاه های مردم را در آستانه انتخابات به خود معطوف کند.

فساد اقتصادی و گسترش رانت خواری، ناسالم و غیر شفاف بودن عرصه اقتصاد، اکثریت مردم ایران را علی رغم برخورداری از مواهب طبیعی زیر خط فقر قرار داده است به گونه ای که آنان را حتی در تأمین مایحتاج روزانه خود دچار مشکل کرده است.

کارنامه ی سیاست های دولت نهم در عرصه بین المللی [۴]

موضع گیری و سخنان نسنجیده محمود احمدی نژاد در عرصه بین المللی علاوه بر هدر دادن منافع ملت ایران سبب مخدوش گشتن چهره صلح طلب و آزادی خواه ایرانیان در عرصه جهانی شده است.

دولت ماجراجوی نهم به اسم عزت کشور و اقتدار ایران بدون توجه به منافع ملت پیاپی تنش آفریده، کشور را در شرایط بغرنجي قرار داده و احتمال وقوع جنگ و تبعات ويرانگر آن نظير ریسک سرمایه گذاری را افزايش داده است. عدم اتخاذ سیاست های درست و متناسب با منافع ملت در خصوص پرونده هسته ای، ایران را اکنون با تحریم های گوناگون بین المللی روبه رو کرده است که آثار منفی تحريمها، اینک آشکار شده است و هر چه بیشتر به پیش برویم آثارشان بیش از پیش نمایان خواهد شد. عدم تدبیر لازم در عرصه سیاست خارجی و درک درست از مناسبات دیپلماتیک و تعامل با جامعه جهانی سبب زیر سوال رفتن حاکمیت ملی ایران بر جزایر سه گانه تنب بزرگ و کوچک و ابوموسی در برابر ادعا های امارات شده و تقلیل حاکمیت مسلم ایران از ۵۰ درصد دریای خزر به ۱۲ درصد را در پی داشته است. همچنین نزدیکی بیش از حد ، هزینه زا و بدون توجه به منافع ملت به بعضی دیکتاتور های حاکم بر کشور های آمریکای لاتین و عدم همراهی با جامعه بین المللی در عرصه منطقه ای زمینه ساز تقويت سوء ظن جهاني به ايران و تشدید تحریم ها و فشار های بین المللی برکشور شده است.

جمع بندی

روی کار آمدن محمود احمدی نژاد و حضور نظامیان در حوزه اجرایی کشور، منجر به حاکم شدن یک نگاه امنیتی و سرکوبگر به جریانات اجتماعی و سیاسی گردید که ادامه روند سلب فضای تنفس از گروه ها و فعالین سیاسی آزادی خواه، کشور را در آستانه انفجاری اجتماعی قرار خواهد داد. از طرفی وضعیت اسفناک اقتصادی و تورم روز افزون ، بحران های ناشی از مسائل فراگیر اجتماعی همچون مسکن، ازدواج، اشتغال و بسیاری بحران های ریز و درشت دیگر که کشور درگیر آن است چشم انداز نه چندان روشنی را برای جامعه و خصوصـاُ نسل جوان نشان می دهد. گرچه ایستادگی فعالین دانشجویان و فعالین مدنی و اجتماعی در مقابل حملات سرکوبگرانه و بی خردانه دولت نهم تحسین برانگیز است اما این واقعیت آشکار شده است که ادامه این روند، زوال نهادهای مدنی، و خاموشی جنبش های اجتماعی را در پی و افزایش شورش های کورخیابانی ناشی از خشم و رنج را در پی خواهد داشت. سرگردانی مردم و ناتوانی در تامین نیاز های اولیه زندگی، سرخوردگی جامعه روشنفکری ،کرختی و رخوت حاکم بر فضای دانشگاه، گرایش بسیار زیاد نسل جوان به اعتیاد و مواد مخدر سایه یأس و نامیدی را بر سر جامعه افکنده است که در بخش زیادی از این معضلات رد پای سیاست های محمود احمدی نژاد را می توان دید.

افزایش روزافزون فساد، فقر، بیکاری، فاصله طبقاتی، ناهنجاری ها و معضلات اجتماعی، انزوا و تحریم های گسترده در عرصه بین المللی محصول دوران سیاه دولت نهم است. اینک بر اثر بحران های پیاپی و فراگیر؛ اقتصاد، اجتماع، سیاست و فرهنگ در وضعیتی آشفته اند و بدون شک ادامه این روند کشور را بیش از این در معرض مخاطرات جدی قرار می دهد که متاسفانه جبران آن توسط هیچ کسی امکان پذیر به نظر نمی رسد. برون رفت از این وضعیت حاد و نجات کشور نیازمند یک تصمیم گیری عقلانی از طرف همه ی گروه های اصلاح طلب و تحول خواه و همه علاقمندان کشور می باشد.

در آستانه انتخابات ریاست جمهوری دهم و خاتمه یافتن دوران سیاه محمود احمدی نژاد قرار گرفته ایم. برخلاف سی سال گذشته که همواره حاکمیت از آن به عنوان “شرایط حساس کنونی” یاد می کرد، اتفاقا در مقطع کنونی شرایط واقعا حساس گشته است. روی کار آمدن دولت محمود احمدی نژاد فصلی جدید را برای کشور رقم زد که متاسفانه انتظار می رود مردم عواقب وحشتناک آن را تا سالیان متمادی بپردازند.

اینک لزوم ایفای نقش تاریخی از سوی کلیه نیروهای آزادی خواه بیش از پیش عیان می گردد. ما معتقدیم حضور دوباره محمود احمدی نژاد موجب تشدید تمامی بحران ها و فروپاشی اجتماعی خواهد بود. با صدای بلند فریاد بر می آوریم احمدی نژاد باید برود. “نه به احمدی نژاد” و توقف روند فعلی می تواند تصمیمی عقلانی از طرف همه گروهها ، احزاب و فعالین سیاسی و مدنی آزادی خواه و اصلاح طلب باشد.

[۱]
نزديك به ۳۰۰ استاد دانشگاه در اين مدت به طور ناخواسته بازنشست شدند.

حدود ۱۰۰۰ دانشجو ستاره دار شده اند كه ۳۰۰ تن از آنها سه ستاره بوده اند و از تحصیل در مقاطع تحصیلی بالاتر محروم شده اند.

قريب به ۷۰ تشكل دانشجويي در تعطيل يا فعاليت هايشان معلق شده است.


[۲] از جمله، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد.

منحل کردن سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور و حذف شمار بسیار زیادی از کارشناسان از روند تصمیم گیری، چیزی که حتی مورد مخالفت مجلس شورای اسلامی هم قرار گرفته و بخشی از قانون گریزی هم مربوط به این امر است.

عدم تغییر ساعت رسمی کشور در آغاز بهار (در سال اول زمامداری آقای احمدی نژاد) که با توجه به هزینه زیاد آن سبب مداخله مجلس و تصویب قانون برای اجرای اجباری آن شد.

تغییر ساعات کار بانک‌ها و مقاومت در برابر تصحیح آن.

منحل کردن شوراهای عالی در کشور که باز موجب واکنش مجلس شد.

اعلام طرحهای زود بازده اقتصادی و ملزم کردن بانکها به اعطای تسهیلات ویژه برای اجرای آنها، که موجب افزایش نقدینگی، افزایش قیمت بی رویه مسکن و افزایش طلبهای معوقه بانک‌ها شد و در بهبود تولید صنعتی نیز نقش معناداری نداشت.

اجرای شتاب‌زده بخشی از طرح تحول اقتصادی، پیش از نهایی شدن و تصویب آن، و آمارگیری با هزینه زیاد که سرانجام آن را از مجلس پس گرفت.

محدود کردن مدیران به نیروهای “خودی”کم تجربه و هزینه آفرین.

[۳] افزایش جمعیت بیکاران کشور به بیش از چهار میلیون نفر و رسیدن به آستانه تحمل جامعه (نرخ بیکاری به ۱۲درصد افزایش یافته است)، رشد اقتصادی ۵.۶ درصدی (در حالی که براساس برنامه چهارم رشد اقتصادی ایران ۱۲.۲ درصد پیش بینی شده بود)، کسری بودجه ۴۴ هزار میلیارد توماني در سال ۸۸ (بنا به اعلام مرکز پژوهش‌های مجلس)، افزايش ۲۵ درصدي نرخ تورم، واردات (حدودا) ۱۲ میلیارد دلاري در زمينه محصولات كشاورزي که ۸/۲ میلیارد دلار آن برای ورود ۶ میلیون تن گندم و بقیه برای وارد کردن۲/۱ میلیون تن روغن نباتی، ۳/۱ میلیون تن شکر، ۱/۱ میلیون تن برنج، ۵/۴ میلیون تن علوفه و…بوده و … تنها گوشه اي مديريت اقتصادي دولت نهم است.

همچنين در گزارش تفریغ بودجه سال ۱۳۸۶، اعلام شده که در ۱۷۰ مورد از ۳۱۲ بند و تبصره‌قانون بودجه ۸۶ (یعنی ۵۴ درصد بندها یا اجزای تبصره‌ها) تخلف صورت گرفته است. در سال ۸۶ ، شرکت‌های دولتی، بانک‌ها و مؤسسات انتفاعی وابسته به دولت بیشتر از ۵/۲ برابر بودجه مصوب خرج کرده‌اند.

وارد کردن ۸/۵ میلیارد دلار فرآورده‌های نفت به جای ۸/۳ میلیارد دلار مجاز. این تخلف در دوسال گذشته به ۵ میلیارد دلار رسیده است. قانون گریزی در این مورد به قدری گسترده بوده است که رئیس مرکز پژوهش‌های مجلس آن را “دست بردن در جیب۷۰میلیون نفر”نامید.

قانون گریزی شدید قوه مجریه باعث شده است که سلامت اقتصادی ایران با ۵۴ پله سقوط، به رتبه ۱۴۱ در میان ۱۸۰ کشور برسد و از لحاظ شاخص‌های اشتغال و بیکاری، در سال ۲۰۰۷ ، در میان ۱۷۸ کشور جایگاه ۱۳۵ ام را داشته باشیم.

مطالبات معوقه بانک‌ها به ۳۰ تریلیون تومان رسیده که تنها ۳ تریلیون تومان وثیقه به وسیله بانک‌ها ضبط شده است.

رکود شدید صنایع چای، قند، نساجی و … با وارد شدن مهار گسیخته محصولات این صنایع از خارج.
وابستگی بیشتر تولید ناخالصی ملی به نفت، به علت عدم سرمایه گذاری در بخشهای دیگر. افزایش شکاف طبقاتی (نسبت درآمد دهک اول به دهک آخر ۲۱ برابر شده است.)

اسامی انجمن های اسلامی امضا کننده بیانیه

۱- انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه اراک
۲- انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تبریز
۳- انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شیراز
۴- انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه زنجان
۵- انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه کاشان
۶- انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه همدان
۷- انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه کرمان
۸- انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شریف
۹- انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه محقق اردبیل
۱۰- انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه نوشیروانی بابل
۱۱- انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه خواجه نصیر
۱۲- انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شهید عباسپور
۱۳- انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز
۱۴- انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه سهند تبریز
۱۵- انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه مازندران
۱۶- انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه فروسی مشهد (فراکسیون مدرن)
۱۷- انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه چمران اهواز
۱۸- انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه سیستان
۱۹- انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه سبزوار
۲۰- انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه دامغان
۲۱- تشکل اسلامی دانشجویان اصلاح طلب دانشگاه بین المللی قزوین
۲۲- انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه اصفهان
۲۳- انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه ایلام
۲۴- انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه
۲۵- انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تربیت معلم
۲۶- انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه باهنر شیراز
۲۷- انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه لرستان
۲۸- انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه سمنان
۲۹- انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه ارومیه
۳۰- انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه رجایی
۳۱- انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه بیرجند
۳۲- انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد
۳۳- مجمع اسلامی دانشجویان دانشگاه سمنان
۳۴- انجمن اسلامی دانشجویان دموکراسی خواه دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران
۳۵- انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه کردستان
۳۶- انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه رازی کرمانشاه
۳۷- انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی شیراز
۳۸- انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده امور اقتصادی و دارایی
۳۹- انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه آزاد واحد کرج
۴۰- انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شهرکرد
۴۱- انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شاهرود
۴۲- انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی
۴۳- انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه امیرکبیر
۴۴- انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کاشان
۴۵- انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان
۴۶- انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه هرمزگان
۴۷- انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تربیت معلم تبریز
۴۸- انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه مهاجر اصفهان
۴۹- انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه آزاد واحد کاشمر
۵۰- انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان
۵۱- انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی زنجان
۵۲- انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه هنر
۵۳- انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان
۵۴- انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه آزاد شهر تهران

دانشجویان دانشگاه های شیراز در سخنرانی میرحسین موسوی خواستار آزادی دانشجویان زندانی شدند؛ موسوی: زندانی شدن دانشجویان منتقد وهن نظام است


صدها دانشجوی دانشگاه های شیراز در مراسم سخنرانی میرحسین موسوی در تالار فجر دانشگاه شیراز، یکصدا خواستار آزادی دانشجویان زندانی شدند. دانشجویان در حالی که تصاویری از دانشجویان دربند پلی تکنیک و پلاکاردهایی با مضمون اعتراض به بازداشت دانشجویان در دست داشتند، یکصدا فریاد می زدند: “دانشجوی زندانی آزاد باید گردد”. در این جلسه موسوی اعلام کرد که مخالف بازداشت دانشجویان منتقد است.

سخنرانی میرحسین موسوی در جمع دانشجویان دانشگاه های شیراز در حالی شروع شد که تعداد زیادی از دانشجویان از ۳ ساعت قبل از آغاز مراسم، با حضور در پشت درب تالار فجر، خواستار ورود به سالن بودند، اما برگزار کنندگان مراسم (انجمن فرهنگ و سیاست دانشگاه شیراز) به صورت کاملا گزینشی در حال پر کردن سالن بودند و اجازه بردن هیچ گونه پلاکاردی را به داخل سالن نمی دادند و کیف تمام دانشجویانی را که اجازه ورود می یافتند، به شدت بازرسی می کردند. این وضعیت تا یک ساعت قبل از آغاز مراسم ادامه داشت تا اینکه بر اثر فشارهای جمعیت، شیشه های درب ورودی شکسته و درب باز شد. هنگامی که دانشجویان وارد سالن شدند تنها فضای خالی اندکی در انتهای سالن باقی مانده بود. به همین خاطر جمعیت زیادی بیرون از سالن مجبور شدند از طریق پروژکتور برنامه را دنبال کنند. گفتنی است پس از این اتفاقات درب های کوی ارم نیز بسته شد تا مانع از ورود بیشتر دانشجویان شود. تجمع دانشجویانی که پشت درب کوی ارم مانده بودند باعث شد تا خودروی حامل موسوی نتواند وارد دانشگاه شود. بر اثر فشارهای جمعیت، قفل یکی از درب ها شکسته شد و جمعیت به داخل کوی راه یافتند.

دانشجویان حاضر در سالن عکس هایی از دانشجویان دربند از جمله عباس حکیم زاده، مجید توکلی، مهدی مشایخی و پلاکاردهایی که بر روی آن ها نوشته شده بود: “دانشجوی زندانی آزاد باید گردد”، “آقای موسوی به سوالات ما پاسخ صریح بدهید”، “اینجا هر روزش ۱۸ تیر است، سکوت تا کی؟”، “انجمن منتخب حق مسلم ماست” و “ما هم سوال داریم”، در دست داشتند.

موسوی صحبت های خود را با انتقاد از زندانی شدن دانشجویان منتقد آغاز کرد و گفت: “اعتقاد دارم که وهن نظام است که یک دانشجوی منتقد، زندانی یا گرفتار شود یا مورد اهانت قرار بگیرد.” وی با اشاره به اینکه کافی نیست که دولت امنیت داشته باشد بلکه مهم، امنیت مردم است افزود: “من از این مساله استفاده می‌کنم و می‌گویم که مهم است دانشگاه امن باشد اما مهم تر از امنیت دانشگاه، امنیت خود دانشجوست. یکی از اولین وظایف دولت‌ها برآورده کردن نیازهای اولیه مردم جامعه است و در عین حال یکی از وظایف آنها، رهایی مردم از خوف و ترس است.” به گزارش خبرنامه امیرکبیر، پس از این صحبت ها دانشجویان یکصدا فریاد زدند “دانشجوی زندانی آزاد باید گردد”.

در ادامه این مراسم، زهرا رهنورد همسر مهندس موسوی گفت: “ما نیز در دوران دانشجویی شعار “دانشجوی سیاسی آزاد باید گردد” را سر می‌دادیم اما آرزومندم این شعار برای ابد نباشد و از انتخابات دهم به بعد تا ابد دانشجوی سیاسی زندانی نداشته باشیم.” در این هنگام یکی از دانشجویان بسیجی حاضر در سالن پلاکاردی در دست گرفت که بر روی آن نوشته شده بود “شادی روح اصلاحات، فاتحه مع الصلوات” که این حرکت با اعتراض شدید دانشجویان مواجه شد. موسوی در واکنش به اعتراض دانشجویان گفت: “پلاکاردهای مختلف فضا را زیباتر می کند و نشان دهنده فضای آزاد سیاسی در دانشگاه است”.

در ادامه جلسه دانشجویان به مطرح کردن پرسش های خود پرداختند. موسوی در پاسخ به دانشجویی که پرسید به نظر شما پاشنه آشیل مشکلات کشور کجاست؟ گفت: “ما امروز مشکلات پیچیده‌ای در کشور داریم؛ همین الان در بیشتر سایت‌ها این مساله مطرح شده که سومین رییس بانک مرکزی هم استعفا داده است.” در این لحظه چند دانشجوی بسیجی شعار دادند “دروغه، دروغه”. دانشجویان حاضر در سالن در پاسخ به این حرکت شعار دادند “توپ، تانک، بسیجی، دیگر اثر ندارد” که موسوی از دانشجویان خواست این شعار را ندهند و گفت من هم امیدوارم این خبر دروغ باشد. وی عدم ثبات در سیاست‌ها و عدم احترام به مدیریت‌های کشور را از دیگر مشکلات امروز عنوان کرد و گفت: “تا سه، چهار سال قبل نشنیده‌ایم که فردی در بالاترین سطوح کشور بگوید من گوش این وزیر و آن وزیر را می‌پیچانم. ادبیات ما متاسفانه عوض شده است” که در این هنگام دانشجویان شعار دادند “مرگ بر دیکتاتور”

موسوی در پاسخ به یکی از دانشجویان که پرسید مگر اصلاح ‌طلبان از چه اصولی عدول کرده ‌اند که شما می‌خواهید به اصول برگردید؟‌ پاسخ داد: “اصلاح‌ طلبان واقعی کسانی هستند که به اصول انقلاب پایبند‌ند و ساختارشکنی نمی‌ کنند. اصلاح‌ طلبی واقعی را عین اصول ‌گرایی و اصول‌ گرایی واقعی را عین اصلاح ‌طلبی می‌ دانم و دلیل اساسی این مساله هم این است که امروز تمام نیروهای معتقد به تغییر وضع موجود بر محور یک موضوع و شعار جمع می ‌شوند. ما در اول انقلاب بسیج و ارتش ۲۰ میلیونی داشتیم. اینها کسانی بودند که طوری به جبهه‌ می ‌رفتند که اگر هم شهید شدند حتی اسم آنها برده نشود و شناخته نشوند. آنها حافظان ارزش ‌ها بودند که از همه اقشار به ویژه قشر مستضعف در میان آنها حضور داشتند. آنچه من دائما به آن رجوع می ‌کنم این است که بسیج ویژگی‌ هایی نظیر حراست از انقلاب، حراست از ناموس، فراتر از جناح‌ ها حرکت کردن و عدم دخالت نظامیان در انتخابات دارد و ما این بسیجی را قبول داریم. بسیجی خوب و واقعی حتی اگر اختلاف سلیقه ‌ای داشته باشد احترام برادر و دوست دانشجوی خود را نگه می‌دارد و در محدود کردن او مشارکت نمی ‌کند. من خودم را چنین بسیجی می‌دانم و معتقدم که باید به عنوان یک بسیجی حامی آزادی ‌های مصرح در قانون اساسی باشم. اگر امام(ره) هم امروز بودند از چنین بسیجی دفاع می‌ کردند و امروز بسیجی ‌های واقعی هم چنین هستند. بسیجی عزیز ما در فضای دانشگاهی، فضای امنیتی ایجاد نمی‌ کند.”

به گزارش خبرنامه امیرکبیر، یکی از دانشجویان با حضور در پشت تریبون به تشریح برخوردهای صورت گرفته با دانشجویان دانشگاه های شیراز و لغو مجوز انجمن های اسلامی در این دانشگاه ها پرداخت. وی از موسوی سوال کرد که آیا اجازه فعایت به انجمن های منحل شده خواهید داد و آیا اجازه بازگشت دانشجویان ستاره دار و محروم از تحصیل را خواهید داد؟ میرحسین موسوی با محکوم کردن برخوردهای صورت گرفته با دانشجویان گفت: “ما باید نگاه خود به محیط دانشگاهی را عوض کنیم. نگاه امنیتی موجب می ‌شود به جای آنکه دانشگاه را به عنوان یک فرصت در کنار کشور قرار دهد، آن را در مقابل نزاع قرار بدهد و چنین نگاهی محکوم است. ما بیش از سه میلیون دانشجو در کشور داریم و این یعنی همه ملت‌ ما. اگر نظامی نتواند به سه میلیون دانشجو و فرزند خود اعتماد کند مشکلات زیادی پیدا خواهد کرد و من چنین نگاهی ندارم. من مخالف هر نوع فضای تک صدایی و معتقد به فضای چندصدایی در کل جامعه از جمله فضای دانشگاه هستم. استقلال دانشگاه ‌ها غیر از اثرات مثبت برای خود دانشگاه، اثرات مثبت مدیریتی هم در کل کشور خواهد داشت و من در این راه گام خواهم برداشت و وزیر علومی را انتخاب خواهم کرد که دستاوردهای خوبی که پیشتر در این رابطه داشتیم نظیر ماده ۴۹ یا وظایف مجامع دانشگاه‌ها را دنبال کند و من در این راه گام برخواهم داشت.”

در ادامه صحبت های وی زهرا رهنورد گفت: “انتظار از ریاست جمهوری دهم این است که تمام امکانات سخن گفتن و تحصیل کردن را در آزادانه ‌ترین شرایط برای دانشجویان فراهم کند و تمام تعلیقی‌ها و تحریم‌ها، ستاره‌ دارها و محروم ‌ها را دوباره به شرایط تحصیل برگرداند.”

رهنورد همچنین در پاسخ به دانشجوی دختری که از نقش زنان در دولت موسوی پرسید، پاسخ داد: “زنان در جامعه ما از جهات مختلف نظیر وجود قوانین قیم ‌مابانه‌ مدنی مشکلات زیادی دارند، استقلال شخصیت ندارند و از نظر اشتغال درگیر موانع زیادی هستند. مهم ‌تر از همه اینها این که در تصمیم‌ گیری کلان کشور نقشی ندارند. داشتن وزیر زن مطالبه‌ بسیار کوچکی است چرا که بخش عظیمی از ورودی ‌های دانشگاه ‌ها را زنان تشکیل می ‌دهند. سهم آنها بیش از اینهاست. در عین وجود تمام این مطالبات باید چهره‌ باشخصیتی را از زن ایرانی نشان دهیم، طوری که هیچ‌ کس نتواند در مقابل مطالبات ما سدی بیفکند.”

در این مراسم همچنین بیانیه ای از سوی دانشجویان دانشگاه شیراز منتشر شد که متن آن به شرح زیر است:

به نام خدا

آنگاه که بر نخستین گامِ راه درنگ آورده باشی، چشمانی بینا می بایدت تا در ژرفای راه نگر کنی دریافتنِ نهیب لطمه را، و خویشتن را به تاب آوردن سنجه کنی. و چندان که گام از گُرده ی واپسین راه کوره به در نهاده باشی، چشمانی بینا می بایدت تا در گذشته نظر کنی، یگانگی خود و پایمردی ات را به تحمل اگر که چنین بوده ای، پیش چشم آری و خاموش تبسمی به لب آری.

ما اما در کجا ایستاده ایم؟! ………..

درهم شکسته از خیزش آخرین که مژده ی آزادی را همچون نوشاکی در گلوی پدرانمان می چکاند و دلزده از سرودهای شوق که ما خود از پس پدرانمان آغاز کردیم در عصری دیگر و به رویایی همسان، و دریغ که سموم بادی تاریک بر این همه برگذشته است. ما در کجا ایستاده ایم و چه می خواهیم؟!

مردم سالاری شعار تازه ای نیست، بیش از دو هزاره از بنیاد آن می گذرد. آزادی در اندیشیدن و در به زبان آوردن آن اندیشه، کلام تازه ای نیست، کورش هخامنشی ۲۵۰۰ سال پیش از آن سخن گفت، و دیگر و دیگر چیزها که ما خواستار آنیم، هیچ یک بدعتی و کلامی غریب نیست. اما چیست که این همه را به رویایی ممنوعه بدل می کند؟ آیا غریوهای تباهی دیگر باره بردمیده است؟ یا روایح سکر آور ویرانیست که دیگربار در مخیله ی نهال زهرناک درختی مسموم در حال پاگرفتن است و آسمان را جز گوری فراخ نمی خواهد؟ بی شک نجوای فریبی درگوش ما به تکرار است. ما اما در ابتدای کار نیستیم، جراحت ما هزاران ساله است و پیکر ما بدان خوگر، و همین توشه راه ماست.

هرگز بدان نیندیشیده ایم که خصم خویش را یکسره نابود سازیم، حتی اگر برهنگی دستانمان را تیغی برهنه برابر نهاده باشد، چراکه مخالف من نیز به اندازه شهامت خنجر خود از حق آزادی برخوردار است، چه غم که این چنین تهیدستانه، پس زنده باد مخالف من! هرگز از یاد نخواهیم برد که همرزمانمان، نه با زبانی واحد، نه از اقلیمی یگانه، و نه با مذهبی یکسان در کنار هم گرد آمده اند، آنچه ما را این گونه هم صدا دوشادوش هم آورده، غیاب هولناک انسانی است. پس زنده باد انسان و همه ی زبان های او و همه ی مذاهب او و همه ی اقلیم های او.

هیچ نهادی به خوبیِ خودِ جامعه نیاز خود را و درد خود را تشخیص نمی دهد و هیچ بدعتی از امنیتِ برساخته ی شمشیر، شرمناکانه به نیرنگ نزدیک تر نیست، پس زنده باد آزادی های مدنی در مقابل آزادی های دولتی و زنده باد امنیت برساخته ی اجتماع در مقابل امنیت باتوم و گلوله!

هرگز از انبوهی هم مسلکان و یا از حرص و عطشانِ قدرت، عدالت را به ملعبه ای مشئوم بدل نخواهیم کرد آنچنان که علی به مالک زنهار داد، و هرگز از قلّت یاران و یا مَسکِنَتِ وُسع، رویای آزادی را از یاد نخواهیم برد، همانگونه که حسین با خون فریاد زد.

پس زنده باد عدالت و زنده باد آزادی!