Friday, July 2, 2010

جريمه تخلف از تحريم های جديد عليه ايران می تواند تا يک ميليون دلار و يا ۲۰ سال زندان باشد

صدای آمريکا : کنگره ايالات متحده تحريم های جديدی را عليه ايران تصويب کرده است که بر سيستم بانکی و انرژی ايران متمرکز شده است.


اين تحريم ها فراتر از تحريم های اخير شورای امنيت سازمان ملل متحد و اتحاديه اروپا است و شرکت های خارجی را از معامله با ايران منع می کنند.

پيش از اين، تجارت با جمهوری اسلامی ايران و سرمايه گذاری در ايران، برای شرکت های آمريکايی ممنوع بود. اکنون، ايالات متحده، شرکت های خارجی را که در صنعت انرژی ايران سرمايه گذاری کنند، تحريم می کند.

اين تحريم ها از بانک های خارجی ميخواهد که بين اين دو، يکی را انتخاب کنند: معامله با ايران و يا حضور در بازار بزرگ ايالات متحده.

بانکهای آمريکايی موظفند برای بانکهای خارجی ای که طرف معامله با موسسات مهم ايرانی و يا سپاه پاسداران هستند، ممنوعيت يا محدوديتهای شديدی اعمال کنند. بانکهای آمريکايی که شرکای خارجی آنها با سرداران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و يا شرکت های پوشش سپاه معامله کنند، جريمه می شوند. برخی از جريمه های جنايی می تواند تا سقف يک ميليون دلار و يا ۲۰ سال زندان باشد.

شرکت های نفتی نيز شامل تحريم های جديد هستند: شرکت هايی که بنزين، سوختِ جت و محصولات تصفيه شده نفتی را به ايران صادر کنند، شرکت هايی که دانش و خدمات برای گسترش محصولات نفتی را در اختيار ايران قرار دهند، شرکت هايی که به افزايش ظرفيت توليد بنزين ايران کمک کنند و يا حتی نقش واسطه در اين رابطه داشته باشند، تحريم خواهند شد.

در صورت تحريم اين شرکت ها، رييس جمهوری آمريکا نوع آن را انتخاب خواهد کرد: از جمله ممنوعيت تبادل ارز، ممنوعيت معاملات اعتباری از طريق بانکهای آمريکايی، و ممنوعيت معامله املاک با شرکت ها و شهروندان آمريکايی.

در موارد خاصی، رييس جمهوری ايالات متحده می تواند برخی شرکت های خارجی را به مدت يک سال از تحريم ها مستثنی کند. اين استثناء در صورتی است که آن شرکت، از کشوری باشد که با تلاش های چند جانبه برای انزوای ايران، همکاری داشته باشد و همچنين رييس جمهوری به کنگره شهادت دهد که اين مسأله برای حفظ منافع ملی آمريکا ضروری است.

اين لايحه همچنين رييس جمهوری ايالات متحده را موظف کرده است که فهرست افرادی که مسؤل نقض حقوق بشر در ايران هستند را برای عموم اعلام کند. افراد مذکور از دريافت ويزا به ايالات متحده محروم می شوند و منابع مالی آنها در بانکهای آمريکايی مسدود خواهد شد.

دولت آمريکا با شرکت هايی که تکنولوژی محدوديت آزادی بيان نظير وسايل استراق سمع را در اختيار ايران می گذارند، قرارداد نمی بندد. اين لايحه همچنين در صدد است که بازار سياه صادرات تکنولوژی های حساس به ايران را محدود کند.

در آستانه سالگرد 18 تير کوی دانشگاه بسته شد

کوی دانشگاه به اجبارتعطیل شد. کوی دانشگاه تهران از روز پنج شنبه دهم تیرماه به روی دانشجویان خوابگاهی بسته شد.


به گزارش آژانس ايران خبر، براساس سنت ده ساله ی گذشته،مدیریت کوی دانشگاه تهران به دستور مقامات امنیتی و نظامی کوی دانشگاه را در آستانه ی هجدهم تیرماه تعطیل کرد. البته امسال برخلاف سال های گذشته تعطیلی کوی دانشگاه چند روز جلوتر صورت می گیرد. دانشجویان خوابگاهی دانشگاه تهران فرصت چندانی برای جمع کردن وسایل خود نیز پیدا نکردند. این درحالی است که تعدادی از دانشکده ها هنوز آخرین آزمون های پایانی را برگزار نکرده اند. هرچند معاونت آموزش دانشگاه به دانشکده های مختلف ابلاغ کرده بود که آزمون های پایانی دانشجویان را تا روز پنج شنبه دهم تیرماه خاتمه دهند اما به دلایل مختلف که ناشی از مشکلات اساتید و یا کمبود ظرفیت های خاص آموزشی برای برگزاری آزمون های پایانی بود برخی از آزمون های پایانی ظرف هفته ی آینده برگزار خواهد شد. اما مسئولان کوی دانشگاه بدون توجه به این مساله اقدام به تعطیلی کوی دانشگاه کرده اند. البته کشمکش بین دانشجویان ومدیریت کوی مانند سال های گذشته در این روزها بالا گرفته است و دانشجویان در برابر فشارهای مدیریت و حراست کوی مقاومت می کنند. به هرحال حکومت سركوبگر تلقی اش این است که با بستن کوی دانشگاه به روی دانشجویان در فاصله ی یک هفته مانده به سالگرد 18تير قیام دانشجویان دانشگاه تهران،امکان اعتراضات دانشجویی را از بین می برد. اما به نظر می رسد 18 تیر امسال مانند سال گذشته به جای دانشگاه ها در خیابان های مختلف شهرهای ایران به ویژه در تهران برگزار خواهد شد. گزارش های دریافتی حاکی از این است که مدیریت کوی دانشگاه طی چند روز آینده همه ی امکانات اولیه یعنی آب،برق ،گاز و تلفن را بروی دانشجویان خواهد بست تا با این حربه کوی دانشگاه خالی شود. اما شنیده ها حاکی از این است که تعدادی از دانشجویان قصد دارند با حضور در خوابگاه های دانشجویی تا روز آخر مقاومت کنند.

ماموریت ویژه سپاه انصارالمهدی درباره رهبران جنبش سبز چیست؟ "

ندای سبز آرادی : مهدي كروبي روز سه‌شنبه هنگامي كه براي شركت در مراسم ختم پدر محمدرضا عارف معاون اول سيدمحمد خاتمي به مسجد دانشگاه شريف رفته بود، براي چندمين بار مورد حمله گروهي قرار گرفت كه به اسم دفاع از ولايت بدترين توهين‌ها و اهانت‌ها و ناسزاها را به چهره‌هاي شناخته شده نظام مدافعش نثار مي‌كنند. اين عده به اسم دفاع از ولايت اين‌بار نگذاشتند كروبي وارد مسجد شود و با سردادن شعارهایی نظیر «فتنه‌گر برو بيرون»، «منافق برو بيرون» و «دانشگاه جاي فتنه‌گران نيست» مانع ورود وي به مسجد دانشگاه صنعتي شريف شدند. مهدي كروبي به توصیه اطرافیان اش از حضور در مجلس ختم خودداري كرد و از دانشگاه صنعتي شريف خارج شد.




اما اين افراد چه كساني هستند كه هربار مي‌دانند كروبي چه زمان و چه ساعتي در كدام محل حاضر مي‌شود كه به اسم مردم و مدافعان نظام و انقلاب دقيقا در همان محل حاضر مي‌شوند و به او اهانت مي‌كنند.



سپاه انصار المهدي



از ابتداي پيروزي انقلاب اسلامي و بعد از اتفاقات اوايل انقلاب كار حفاظت از شخصيت‌هاي مهم و تاثيرگذار انقلاب به بخشي از نيروهاي سپاه پاسداران سپرده شد.



اين بخش بعدها سپاه حفاظت انصار المهدي نام گرفت. اين سپاه هم‌اكنون كاملا زیر مجموعه سپاه پاسداران بشمار می‌رود. این نیروی حفاظتی در اوایل انقلاب و بعد از ترورهای فراوان علیه مسئولان ارشد نظام شکل گرفت و ماموریت خود را آغاز کرد. مقر رسمی این نیرو در دو ساختمان ۶ طبقه‌اي در خیابان پاستور تهران قرار دارد و این نیرو در نقاط دیگر شهر تهران نیز از قبیل سفارت سابق آمریکا (مرکز خنثی سازی بمب) و محمدشهر کرج یک پادگان آموزشی دارد.وظیفه اصلی این نیرو، حفاظت از جان تمام مقام‌های سیاسی نظام از جمله روسای جمهور و مجلس سابق است. این نیرو با استعداد حدود ۳۰٬۰۰۰ نفر وظیفه حفاظت از جان مقام‌های سیاسی حکومت ایران را دارا است.



ازابتداي شكل‌گيري اين سپاه، افرادش به‌واسطه نزديكي به مقام‌هاي حكومتي و اطلاع از اقدامات و عملكردشان و خبرهاي پشت پرده، اهميت دوچنداني يافتند، به‌گونه‌اي كه انتخاب افراد و نيروهايش با گزينش‌هاي مختلف انجام میشود. اين موضوع البته سبب‌ساز رواج فساد در اين نيرو هم شد. سال 87 عبدالعلي نجفي فرمانده سابق سپاه انصار المهدي، پنج ماه پس از انتشار اخباري مبني بر دست داشتن وي ‏در برخي پرونده هاي مالي، به طور رسمي از سمت خود برکنار شد.‏ نجفي به زمين خواري و همدستي با "مافياي زمين فارس" متهم شده بود. آن زمان در خبر رسمي اعلام اين تغيير از سوي روابط عمومي سپاه پاسداران هرچند آمده بود که اين تغيير "در ادامه تغييرات در ‏سپاه پاسداران انقلاب اسلامي" است، اما دقيقا از عنوان "برکناري" استفاده شده بود: «در ادامه تغييرات در ‏سپاه پاسداران سردار عبدالعلي نجفي فرمانده سپاه حفاظت انصار المهدي از سمت خود برکنار و‏‎ ‎سردار خوش ‏نواز در حال حاضر سرپرستي اين فرماندهي را بر عهده دارد‏‎.‎‏»



سوابق سپاه انصار المهدي



ساختار سپاه حفاظت انصار المهدي به‌گونه‌اي است كه انتخاب افراد و تيم‌هاي مراقبتي كاملا خارج از وظيفه افراد مختلف است و تعداد افراد و حتي نحوه محافظت از افراد به عهده فرماندهي اين نيرو و مصوبات شوراي عالي امنيت ملي است. بر همين اساس اطلاع از برنامه‌ها و اقدامات افراد مختلف و محل‌ حضورشان كاملا موضوعي طبيعي است.



در همين حال حضور طولاني مدت افراد اين نيرو در كنار شخصيت‌هاي مهم، در مواردي باعث تاثيرپذيري اين افراد شده است. مانند اتفاقي كه براي سرتيم حفاظتي ميرحسين موسوي افتاد و عدم همكاري احتمالي او با فرماندهانش سبب‌ساز بركناري و حتي بازداشتش شد. البته در همان زمان كه خبر بازداشت سرتيم حفاظتي ميرحسين منتشر شد معاونت روابط عمومي و تبليغات ستاد حفاظت انصار المهدي (عج) خبر دستگيري سر تيم حفاظتي ميرحسين موسوي را تكذيب و اعلام كرد سر تيم حفاظتي نامبرده طبق ضوابط جاري ماموريتش به اتمام رسيده و صرفا جابه‌جايي كاري صورت گرفته است.



محافظ يا مخبر



پس از اتفاقات مربوط به انتخابات رياست جمهوري، نقش تيم‌هاي حفاظتي افراد وشخصيت‌هاي درگير در موضوع انتخابات مانند ميرحسين موسوي، مهدي كروبي و سيدمحمد خاتمي بيش از گذشته اهميت يافت. اين افراد موظف به گزارش كوچك‌ترين دیدار و اقدامات افراد مختلف بودند، در همين حال در مواردي مجبور به خودداري از انجام وظيفه مصوبشان بودند. اتفاقي كه در مواردي حتي منجر به شكايت بعضي وابستگان شخصیت ها شد. آن چنان كه حسين كروبي فرزند مهدی کروبی در گفت‌وگويي رسما اعلام كرد كه محافظان پدرش به وظايفشان عمل نمي‌كنند. توجه به كاركرد اين نهاد و اتفاقاتي كه براي چهره‌هاي مهم منتقد حكومت ايران می افتد، مي‌تواند گره‌گشاي بسياري از مجهولات باشد.
نظرات خوانندگان


نوشته شده در تاريخ يازدهم تير ۱۳۸۹ برابر با دوم ژوئيه ۲۰۱۰ ، 05:39:59 توسط كشكساب.محارب

پس ازتمام اين روضه خوانى كه نظام .نظام كرده.درحاليكه همه ميدانيم.جمله كامل(نظام جمهورى اسلامى)است.يعنى تمام٣١ سال گذشته.(نه يك لحظه و اقدام كم ونه زياد.نه يك عامل و صحنه گردان كم ونه زياد.همين قانون اساسى.قوانين.زن.حجاب.حق مطلق فقيه برهمه چيز.همه كار و همه جاى مردم و كشور.فقط (يك پرسش)منصور اسانلو كه خواسته صنفى دارد.خطرناكتر است يا كروبى و موسوى و خاتمى امثالهم؟ آيا عروس اصانلو خطر داردياهمسرموسوى؟پاسخ باشما.هنوز زورميزنند كه اينهارهبرند.مردم ايران به دسته دشنه نشسته برسينه جوانانشان.اعتمادندارند.خامنه اى دزد.اينرا بفهم.



نوشته شده در تاريخ يازدهم تير ۱۳۸۹ برابر با دوم ژوئيه ۲۰۱۰ ، 04:53:00 توسط ايراندوست

ممد آقا٠ قربان كلامت٠ديگر چيزي براي گفتن من نگذاشتي٠



نوشته شده در تاريخ يازدهم تير ۱۳۸۹ برابر با دوم ژوئيه ۲۰۱۰ ، 04:45:11 توسط سركردان

واقعا جاى تعجب است كه در اين يك ساله اخير كروبى خود وخانواده اش وحتى خانه اش مورد هجوم عناصرى قرار كرفته كه وابستكى انها به مراكز اصلى قدرت بر كسى بوشيده نيست و لى هر دو طرف يعنى كروبى و مهاجمين به او هركدام به شيوه خود ادعا مى كنند كه مدافع اصلى نظام انهايند جاى سوال اينجاست ايا اقاى كروبى از خود نمى برسد كه مكر او در اين يكساله مرتكب جه اعمالى شده كه اينجنين بايد هزينه برداخت نمايد ايا اكر او در هر كجاى ديكر دنيا بود مثلا در افغانستان وعراق اشغال شده هم بدليل اين اقداماتش جنين هزينه اى برداخت مى نمود.اقاى كروبى جرا صادقانه به مردم نمى كويد كه خانه از باى بست ويران است اين نظامى كه او سنك انرا به سينه مى زند راس هرمش تا بايين تقلب مى كند كشتار مى كند زندان مى كند و تهمت مى زند و دروغ مى كويد وبه شما هجوم مى اورد ومى كويد براى حفظ نظام است اقاىكروبى شما كه ادعا مى كنيد در راه حقيقت حاضر به برداخت هر كونه هزينه هستيد بياييد به مردم حقايق را بكوييد و بدينكونه نزد مردم از جايكاه بهترى برخوردار مى شويد.



نوشته شده در تاريخ يازدهم تير ۱۳۸۹ برابر با دوم ژوئيه ۲۰۱۰ ، 03:34:33 توسط آرمان

نابود و سرنگون باد رژيم جهل و جنايت نظامي آخوندي و تمامي افرادي كه بهر شكل و با هر نامي از اين جانيان پست حمايت ميكنند و بدانند نوبت يك يك آنها نيز فرا خواهد رسيد, شك نداشته باشيد..!!



نوشته شده در تاريخ يازدهم تير ۱۳۸۹ برابر با دوم ژوئيه ۲۰۱۰ ، 03:34:03 توسط محمد

من که باورم نمیشه کروبی و موسوی رو به سوی مردم داشته باشند, این هم از ترفندها رژیم برای سر کار گذاشتن من و شماست, خیلی وقت پیش این سوال را کردم که محافظین کروبی و موسوی از سوی چه ارگانی تعیین و حقوق بگیر چه کسی هستند؟ اگر بعد از 30 سال هنوز جواب این سوال را ندانیم خب حقمونه که آخوند 2 زاری بر سرمون سوار باشه, کروبی و موسوی اگه قصد سرنگونی آرام حکومت را هم داشتند بایستی بیشتر زحمت میکشیدند و قاعدتا حکومت هم اگر اینها را خطری میدید حتما در یک فرصت خدمتشون میرسید اما فعلا کبریت های بی خطر (موسوی و کروبی) جای اپوزوسیون برانداز را گرفته و به محض اینکه رژیم متوجه میشود که مردم از این 2 نفر سر خورده میشونند فوری این دو کنفرانس مطبوعاتی داده یا بیانیه مجدد صادر و خطی مشی از اینجا به بعد را ارائه میدهند!!!! میگن خواهر زاده موسوی را ترور کردند من سوال میکنم آیا ما واقعا میدانیم که اصلا موسوی خواهر زاده که ترور شده باشد داشته است؟ خوراک تبلیغاتی ساختن برای رژیمی که روز روشن مردم را با ماشین زیر میکند کاری دارد؟ بایستی اپوزوسیون برانداز متحد و بجای واکنش نشان دادن کنش نشان دهد.

باراک اوباما مصوبه تحریم ایران را امضا کرد

بی بی سی : باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا، مصوبه تحریم گسترده ایران که هفته پیش در کنگره تصویب شد را امضا کرد.




او پنجشنبه (یکم ژوئیه) ساعت ۶:۴۰ دقیقه عصر به وقت واشنگتن این مصوبه را با امضای خود به قانونی لازم الاجرا تبدیل کرد.



باراک اوباما در مراسمی که در کاخ سفید برگزار شد، این تحریم ها را شدیدترین تحریم هایی دانست که کنگره آمریکا تا به حال علیه ایران تصویب کرده است.



مقام های ارشد کنگره از جمله نانسی پلوسی رهبر دموکرات مجلس نمایندگان، تیموتی گایتنر، وزیر خزانه داری و سوزان رایس، سفیر آمریکا در سازمان ملل متحد در این مراسم حضور داشتند.



باراک اوباما گفت مجازات های مندرج در مصوبه کنگره، "قلب" توانایی ایران برای گسترش برنامه اتمی اش را هدف قرار می دهد.



او ایران را متهم کرد که تنها کشور عضو پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای (ان پی تی) است که نتوانسته آژانس بین المللی انرژی اتمی را متقاعد کند که برنامه اتمی اش صلح آمیز است.



ایران برنامه هسته ای خود را کاملا صلح آمیز می داند و تحریم های آمریکا را بی فایده ارزیابی کرده است.



منوچهر متکی، وزیر امور خارجه ایران، اخیرا ضمن اعلام راه اندازی "ستاد تدابیر ویژه اقتصادی برای مقابله با تحریم" گفت "این ستاد در پنج سال گذشته با اتخاذ تدابیر هوشمندانه توانست تعاملات اقتصادی یکصد و هشتاد میلیارد دلاری کشور را ساماندهی کند."



رئیس جمهوری آمریکا هشدار داد که در صورت اصرار ایران بر موضع اتمی اش، فشارها بر این کشور بیشتر خواهد شد و انزوای آن افزایش خواهد یافت.



باراک اوباما همچنین گفت آمریکا با تشدید تحریم ها، این پیام را به مردم ایران می فرستد که در کنار آنها ایستاده است.



رئیس جمهوری آمریکا در عین حال گفت که راه مذاکره به روی ایران باز است و دولت ایران هنوز می تواند ثابت کند که مقاصد هسته اش صلح آمیز است.



تیموتی گایتنر، وزیر خزانه داری آمریکا، نیز با صدور بیانیه ای گفت این قانون به او اختیارات جدید موثری برای تحریم اجباری بانک هایی خارجی را می دهد که آگاهانه خدمات مالی برای برنامه اتمی، سپاه پاسداران یا شرکت های آن و نیز برای اقدام های به گفته او تروریستی ایران فراهم می کنند.



کنگره به دولت باراک اوباما اجازه داده است که در صورت صلاحدید، تحریم های تصویب شده علیه شرکت های متعلق به کشورهای "همکاری کننده علیه ایران" را، البته به شکل مورد به مورد، حداکثر تا دوازده ماه به اجرا نگذارد.

نظرات خوانندگان


نوشته شده در تاريخ يازدهم تير ۱۳۸۹ برابر با دوم ژوئيه ۲۰۱۰ ، 07:14:56 توسط پيک ايران

پيک ايران : هموطن عزيز ...Ar کامنت شما ربطی به خبر ندارد.



نوشته شده در تاريخ يازدهم تير ۱۳۸۹ برابر با دوم ژوئيه ۲۰۱۰ ، 06:35:30 توسط علی از یه جای دنج تو اروپا

آقای مشنگی نژاد. تنبیه کردن به این میگن. نه اینکه بگی ما خودمان که از خدامونه بجای جنگ مذاکره کنیم ولی اگه ممکنه همین مذاکره را هم دو هفته بندازیم عقب که به ملت غالب کنیم که این ماییم که با تاخیر مذاکره امریکا را تنبیه می کنیم تا ادب بشه! حالا بیا و بگیر. جناب کاکاسیاه که می گفتی با یه امضای ناقابل چنان طناب دار را به گردن تو و مخصوصا اربابت سفت می کنه که بفهمی تنبیه یعنی چی. ما هم فقط منتظر اضافه گویی بعدیت هستیم تا باز هم به مشنگیت بخندیم.



نوشته شده در تاريخ يازدهم تير ۱۳۸۹ برابر با دوم ژوئيه ۲۰۱۰ ، 04:05:33 توسط بهمن ۵٧

دوستان. هدف تحريمها به زانو درآوردن رژيم جمهوري اسلامي, براي كوتاه آمدن از قدرت نمايي اتمي و تهديد دوستان امريكا و تهديد مسير نفت به امريكا و اروپاست٠مسلما اين مسئله با تغيير دولت احمدي نژاد و روي ار امدن جناح رفرميست متمايل به مذاكره با امريكا حل ميشود, نه تغيير زير بنايي٠امريكا و امپرياليستها بفكر مردم ايران نيستند و به منافع خود مي انديشند٠تنها اميد اينجاست كه فشار حاصل به رژيم, فشار بر مردم و نارضايتي بيشتر بخصوص بر اقشار محروم را در پي داشته باشد تا حركت مردم فقط به قشر خاصي(دانشجو, خورده بورژوا و بورژوازي متمايل بغرب)منحصر نشود و بتواند مردم محروم جنوب شهر, كارگران و روستاييان ورشكسته را نيز در بگيرد و قيام به انقلاب توده ها تبديل شود٠اين رژيم بطور كل با تمام مظاهر مذهبي و سرمايه داري اش برود و جاي آنرا حكومتي دموكراتيك و مردمي و عادل بگيردبه اميد آنروز!



نوشته شده در تاريخ يازدهم تير ۱۳۸۹ برابر با دوم ژوئيه ۲۰۱۰ ، 03:22:21 توسط ساسان اول

سرکار خانم آزاده درود فراوان بر شما ، چقدر نوشته تان بر دل می نشیند . اما من شک دارم در فردای سرنگونی این رژیم چرک و خون ، چنین دادگاهی برای این جنایت کاران دین فروش بر پا شود .آیا تمام شکنجه گران و دزدان و قاتلان حکومت آریامهر به سادگی فرار نکردند به آمریکا و سایر نقاط دنیا و حالا در ناز و نعمت و با ثروت غارت شده ایران به زندگی مرفه خود ادامه نمی دهند ؟



نوشته شده در تاريخ يازدهم تير ۱۳۸۹ برابر با دوم ژوئيه ۲۰۱۰ ، 02:50:28 توسط آزاده

جمهوري خون و جنون مشتي ابله سرمست از سركوب مشتي دختر و پسر بيدفاع غافل از دامي هست كه جامعه جهاني بر سر راهش گداشته و مانند آن احمقتر از خود يعنى صدام حسين قاتل همچنان رجز ميخواند٠٠٠ملايان اين پايان كار هست پايان سي و يك سال خيانت به كشور ديرپاى ايران و جنايت به مردم آن٠اگر صدام به كشتن چندين هزار نفر محكوم و محاكمه گرديد شما جانيان به جرم كشتن مليونها ايرانى در جنگ ٠٠٠در فقر٠٠٠درمردن از خونريزى دختركان خردسال فقيرى كه به شهوت و مشتى پول فروخته شده اند٠٠٠در مرگ آبرومندانى كه از خجالت خانواده در جوانى خودكشى و سكته كرده اند٠٠٠در به اعتياد كشاندن جوانان از بيكارى و بى آينده بودن٠٠٠در از بين بردن جنگلها و مراتع و منابع طبيعى و به حراج گذاشتن تمام آنها و٠٠٠مليونها جرم ديگردر دادگاهى بين المللى محاكمه ميشويد تا دكان دينتان براى هميشه از اين سرزمين بر چيده شود٠

"توییتر در ایران، دامی برای شکار مخالفین بوده است"

شهرزاد نیوز: در جریان رویدادها و اعتراضات پسا انتخاباتی در ایران در سال گذشته،بسیاری توتیتر را یک ابزار سازمانده و بسیج کننده معرفی کردند. در رسانه های غرب نیز به کرات از "انقلاب تویتتری" صحبت شد. حتی تویتیر کاندیدای جایزه نوبل شد. آیا این مسائل با واقعیت های جامعه ایران خوانایی دارند؟ پاسخ "اریش موشل" روزنامه نگار اتریشی منفی است. او می گوید اتفاقا آزاد گذاشتن توییتر در آن روزهای بحرانی، دامی برای شکار مخالفین و ردیابی آنها بوده است.




اریش موشل که بیش از 15 سال است در زمینه بررسی تاثیرات و عواقب تکنولوژی مدرن ارتباطی در رسانه های آلمانی زبان اتریش وآلمان می نویسد، در جلسه ای که به بررسی نقش اینترنت در وقایه ایران در محل پارلمان اروپادر بروکسل برگزار شده بود، وقایع ایران را مرور کرد. وی ضمن انتقاد به نگاه تک بعدی مثبت نسبت به اینترنت، از خطرات و عواقب منفی آن گفت.



او ضمن اشاره به مصاحبه با ایرانی های که از ایران گریخته اند، گفت این اظهارات حاکی از آن اند که دولت ایران نه تنها در خیابان بلکه از طریق مونیتورهای کامپیوتر به پی گرد کاربران ایننرنتی و تظاهرکنندگان می پرداخته است.



نقش اغراق آمیزی که به تویتیر داده شده ، مورد انتقاد فرد پطروسیان- سردبیربخش اینترنتی رادیو فردا نیز قرار گفت. او گفت که بسیج یک تظاهرات 700 هزارنفره به تویتیر نسبت داده شده است. در صورتی که یک پیام توییتری به طور میانگین تنها 48 بار تکرار و باز تکثیر می شود.

( خبر ویژه سمپوزیوم بروکسل)
نظرات خوانندگان


نوشته شده در تاريخ يازدهم تير ۱۳۸۹ برابر با دوم ژوئيه ۲۰۱۰ ، 03:47:05 توسط goftar nick

در یکی از وب سایت های ایران که گاهی ۶۰۰۰- ۷۰۰۰ نفر اون لاین هستند .دادستانی سایت را بست و از سایت تمام IPهارا خواست حالا من هرکاری می کنم که ای میلم را پاک کنم نمی شود کسی از دوستان راه حلی دارد یا نه.... در ضمن بالای دست همه اینترنت Google هست یعنی خواهی نخواهی در گوگل همه چی اتوماتیک فقط ثبت میشود



نوشته شده در تاريخ يازدهم تير ۱۳۸۹ برابر با دوم ژوئيه ۲۰۱۰ ، 02:11:03 توسط bolboli

با درود به البرز اگر شما در خارج از کشور ایران یک کامنت برای سایتهای ایرانی‌ در داخل از کشور بگذارید ردیابی آدرس شما بستگی به کشوری که زندگی‌ می‌کنید دارد. مثلا : اگر در آلمان زندگی‌ می‌کنید و ارتباط اینترنتی شما از طریقه یک شرکت آلمانی‌ مثل ۱&۱، الیس، ودفن یا تله کام برقرار میشود (آی‌پی متغیر: فقط نامه شرکت سرویس دهنده و حدود منطقهای که شما زندگی‌ می‌کنید. اما نامه شما محفوظ است). تنها این شرکتها آدرس و نامه شما را میدانند. پی‌ گیری حقوقی برای ردیابی مشخصات شما فقط با درخواست دادستانی کشور آلمان امکان پذیر است. مگر رژیم در این شرکتها جاسوس داشته و یا آنها را به طور غیر قانونی با پرداخت سنگین پول به مشخصات کاربر دستیابی کند.(در آلمان امکانش خیلی‌ خیلی‌ کم است، در اروپا قوانین تقریبا یکسان است.) نوع دوم ردیابی این است که شما یک آی‌پی ثابت داشته باشید. مثلا با تلکم یا فلان " شرکتهای ایسپ قرارداد خط دائمی برقرار کرده باشید (مثلا برای شرکت خصوصی خودتان) این آی‌پی آدرس را میشود به راحتی‌ پیدا کرد چرا که به نام شرکت و در نتیجه به نام صاحب شرکت ثبت شده. در مورد کشورهای دیگر مثل آ



نوشته شده در تاريخ دهم تير ۱۳۸۹ برابر با يکم ژوئيه ۲۰۱۰ ، 23:02:10 توسط SAM

دوست عزیز، اروپا که ایران نیست که این فاشیستها هر غلطی که بخواهند بکنند ! برای ردیابی آی پی شما احتیاج به اجازه دادگاه و قاضی میباشد. شما با کامنت گذاشتن که گناهی نکردید که دادگاه رای به دادن آی پی شما به حکومت جهل و جنون بدهد !



نوشته شده در تاريخ دهم تير ۱۳۸۹ برابر با يکم ژوئيه ۲۰۱۰ ، 17:24:34 توسط البرز

من يک سئوالي حضور هموطنان و متخصصان عزيز داشتم.آيا دستگاههاي اطلاعاتي رژيم مي توانند از طريق آي پي ايرانياني که در خارج از کشور اقامت دارند رو شناسايي کنند وهنگام ورود به ايران براشون ايجاد مشکل کنند؟مثلاً آگر کسي در خارج ايران هست و براي يکي از سايتهاي داخل ايران کامنت ميذاره,چقدر ريسک کرده؟و سوال دوم اينکه اگر رژيم اين امکان رو داره راه مقابله باهاش چيه؟آيا فايروال کمکي مي کنه و يا برنامه هايي که آي پي رو تغيير ميده؟

گزارش یک روانشناس زندانی ازجنایتهای اردوگاه مرگ کهریزک

گزارش زیر توسط یک روانشناس زندانی در اردوگاه مرگ کهریزک سال گذشته تهیه شده بود و برای فعالین حقوق بشر و دمکراسی ارسال گردید.فعالین حقوق بشر و دمکراسی مرداد ماه1388 آنرا منتشر کرد. اما به دلیل تشکیل دادگاه غیر علنی و غیر مستقل و فرمایشی و پنهان کاری برای پوشاندن حقایق و ضایع کردن خون جان باختگان راه آزادی ،ما اقدام به انتشار مجدد آن گزارش می نماییم تا از اسامی مجریان جنایت علیه بشریت و جنایتهای که در اردوگاه مرگ کهریزک روی داده است افکار عمومی از آن مطلع شوند.البته بدلیل غیر علنی و غیر مستقل بودند دادگاه آمرین اصلی این جنایتها مصون نگه داشته شده اند. دادگاه فرمایشی سعی دارد با صدور احکام صوری و نسبت دادن آن به افراد مجهول هویه مردم را فریب دهد و آمرین و عاملین را از سزای اعمالشان مصون دارند.


اسامی مجریان جنایت علیه بشریت در اردوگاه مرگ کهریزک به سازمانهای حقوق بشری و مراجع بین المللی همراه با اسامی آنهایی که قربانی و شاهد جنایتهای آنها بودن ارسال خواهد شد.



من ا. ب. هستم لیسانس روانشناسی دارم و در یک کلینک پزشکی در خیابان ج. کار می کنم با دکتر ص. و کار ما پزشکی و تهیه دارو برای مردم است. مامورین پلیس ما را به دلیل داشتن یک جعبه آرسنو موتون و پیش بازرس شعبۀ 6 تخلافات پزشکی خیابان مطهری بردند و او بعد از این مرا به آگاهی و پس از آن به کهریزک فرستاد در صورتیکه من سوء سابقه ای نداشتم و هیچ تخلفی نداشتم .کابوس از اینجا شروع شد برادرم مفقود اثر است و خودم در جنگ ایران و عراق در اوایل جنگ در کردستان شرکت کردم و جزوه جانبازان می باشم. موقعی که من را به آگاهی فرستادند بعد از شکنجه هایی که در آگاهی مثل کابل و کتک خوردن ،دستبند و پا بند و بازجوئیهای شدید مشت و لگد در آگاهی شاپور بعد از چند روز به دستور همان دادیار شعبۀ 6 تخلافات پزشکی مرا به آدرس کهریزک بازداشتگاه کهریزک فرستادند .ما را با یک ون به آنجا بردند . وقتی که بطرف قم می روید از سه راهی کهریزک می پیچید به سمت جنوب شرق تهران و کاملا نظامی است و تپه ماهور دارد با سیم خاردار و پادگان کهریزک در لابلای تپه ماهورها است، که دسترسی آن برای افراد عادی سخت است بعد از گذشتن از یک فضای نظامی و عجیب و غریب به فنس اول می رسیم که کلاه سبزها هستند از گارد نیروی انتظامی و بعد از فنس دوم 3 کیلومتر بعد به یک پایگاه نظامی میرسیم که تا بازداشتگاه فاصله ای ندارد بعد از فنس دوم وارد ورودی می شویم. این تابلو نصب شده است که روی آن نوشته است، تحت نظرگاه 210 کهریزک فنس دوم پایگاه نظامی بود که تمام سربازها مسلح بودند و در وسط یک منطقۀ کاملا نظامی که بعضا صدای گلوله از میدان تیر شنیده می شد. در داخل این پایگاه شاهد مجموعه ای بودیم که زندانبانان در بالای دیوار نگهبانی می دادند و زندانیان در کف آن ،قسمتی داشت بنام زیر زمین که قرنطینۀ 1 و 2 آنجا بود و بالای آن دفتر امور اداری آن و سوله ای که داخل آن چند قفس ساخته بودند جهار قفس در حدود 4 اتاقک کوچک دقیقا شبیه قفس های که برای حیوانات مثل یوزپلنگ و شیر و گرگ در باغ وحش تهران ساختند . پشت سر هم 3 قفس را نصب کردند و جوشکاری کردند که احتمالا این قفسته ها را در کارخانه های زندان کچوئی ساخته اند .ارتفاع قفس 3 متر است و هر قفس حدود 25 الی 30 مترمربع مساحت دارد و کف کل سوله موزائیک شده است که پر از لکه های خون،استفراغ و قی و چرک زندانیان قبلی است . 4 اتاقک که روی قفسها ساختند حدود 20 متر مربع مساحت دارند و در داخل هر کدام بین 30 تا 40 نفر را انداخته اند درهای فلزی دارند که روی آن توری کشیده اند و شبها همۀ درها قفل می شد سوله با 3 هواکش ،هوایش عوض می شود .(سوله بزرگ 400 الی 500 متر مربع و دیوارهای سوله سیمانی هستند. تحمل این فضا و سر و صداهای آن فن ها خیلی سخت است . دستشوئیها و سرویسهای بهداشتی به عمد خراب هستند و در انتهای سوله قرار دارند . حمام ندارد ،آب ندارد . تانکر آبی که برای زندانیان می آورند مخلوطی از آب و گازوئیل است. آبی لجن و کثیف که ممکن است از چاله ها پر کنند و بیارند و زندانیان مجبور بودند همان آب را از یک بطری خانواده هر نفر یک قولپ در طول روز یا 2 بار 2 قولپ در طول روز بنوشد تازه این آب را 48 ساعت یکبار یا گاهی 24 ساعت یکبار نمی آوردند و گاهی جیره نان و سیب زمینی را هم نمی دادند و 24 ساعت گرسنه و تشنه می ماندیم و زندانیها همیشه نگران بودند که از گرسنگی نمیرند و نای حرف زدن نداشتند .



مجموعه آنجا همراه با سربازهای مسلح و فضاسازی که از روز اول همراه با کتک زدن و فحاشی ناموسی و لخت و مادر زاد کردن ما به محض ورود و شلاق زدن و لوله زدن و ایجاد رعب و وحشت بود تا روح ما را بکشند. متهمی که بیمار و گاها بی گناه است.فضای رعب آور و وحشتناک در عمق و در دور افتادگی و گرسنگی دلایل مرگ در کهریزک بود هر رور به چشم خودمان 2 الی 3 تا و گاه 7 الی 8 نفر را می دیدم که کشته می شدند داخل کیسه و یا پتو می انداختن و زیپ کیسه ها را می کشیدند و داخل ماشین می انداختند و می بردند گاها مرده ها چند ساعت زیر آفتاب می ماندند تا باد بکنند و بترکند و صورتشان شناخته نشود یا در آن محوطه پشت سوله خاک می کردند. کانکسها را چیده بودن و در داخل هر کانکس 60 الی 70 نفر زندانی بود تپه ای وجود داشت بنام تپه سفید که افراد را با بدنی برهنه بالای آن می دواندن که زخمی می شدند. پشت همان تپه سفید بسیاری از جسدها را دفن کردند در زیر خاک و همینطور در دور تپه ماهورهای اطراف. با چشمان خود دیدم کسی را که حقی سرهنگ نیروی یگان ویژه اردوگاه بود کف اردوگاه نشاند و با کلت تیر مستقیم از بالا به سرش شلیگ کرد که طرف مرد و خون دورش را گرفته جسدش را پشت کانکسها بردند. گاهی از دور بوی چوب و دود و گوشت سوخته یا پشم موی وز کرده به مشاممان می رسید. ما همیشه گرسنه بودیم وبا یک تکه نان لواش نازگ و یک تکه سیب زمینی در طول 24 ساعته زندگی می کردیم. بازداشتگاههای مثل داخائو،ماتازن ،آشویتس،ابوغریب و گوانتانامو را از یاد ببرید. اول اینجا است و کورگاه و قبر شما ،دنیا و آخرت شما همینجا است. این جملاتی بود که احمد رضا رادان جانشین فرمانده نیروی انتظامی تهران بزرگ وقتی هفته ای یکبار پنچشنبه ها صبح با هلیکوپتر به اینجا می آمد و خودش به همراه کشمیری،عامریان،حقی ،کومیجانی، زندی، خمیس آبادی، حسینی ،موسوی ،سید،حاجی ،مهندس و رئیس اسامی مستعار که بقیه آنها داشتند و گاردهایی که با عینک دودی و نقاب صورت خود را پوشانده بودند و ما را کتک می زدند. این شکنجه گران و آدم کشان اسامی مستعار هم داشتند که ما نمی دانستیم چه کسی هستند روزهای دوشنبه و سه شنبه حقی با گاردیها و کومیجانی می آمدند و ما را می زدند. روزهای پنجشنبه رادان و عامریان و کشمیری با هلی کوپتر می آمدند و همینطور ماکان که خانواده های زندانیان را جلوی در کتک می زد. اگر در طول ماه یا هفته گذر خانواده با هزار بدبختی به آنجا می افتند و می توانستند از یک قاضی برای زندانی خود نامه بگیرند با لاستیکهای توپر سفید، با باتون ،با چوب با هر چیزی که باور نمی کنید می زدند. ما را لخت و مادر زاد و خیس می کردند و می کوبیدن روی زمین و روی آسفالت داغ وسنجاق قلت می زدیم و می زدند تا توی شیبی که پایین بود بیهوش شویم و دوباره آب روی ما می ریختند و ما را به هوش می آوردند و به سربالایی می گفتند بدوید ،یا دیوار را هل بدهید که عقب برود و هر کسی عقب می ماند بیشتر کتک می خورد.



افراد گرسنه از شدت شکنجه ها به استقبال مرگ می شتافتند و خودکشی می کردند وقتی شخص اضطراب و ترس و گرسنگی و بیماری و سرکوبگری در پیرامونش باشد به همین جا می رسد زمانی که از شدت گرسنگی و تشنگی به مرگ راضی می شود و چندین ماه در این شرایط احاطه شده باشد استقبال از مرگ براش کاملا عادی است .افرادی در اینجا 18 ماه بودند وقتی بدن هیچ مواد مغذی مثل نمک ویتامین نمی گیرد چگونه می تواند در مقابل استرس و وحشت و کتک مقابله کند حالا بر این شرایط دائما کرامت انسانی ما را از بین می برند و ما را لخت و مادر زاد می کردند و در حضور 800 چشم با باتون به لای پاها و رانها و کفلها و مقعد بمالند و در اتاقکی تجاوز جنسی نمایند و هتک حرمت بکنند و علاوه بر اینها ضرب و شتم و لوله و شلنگ و باتون و مشت لگد که هر روز وجود داشت. هر روز وقتی ما را به آمار می بردند با کتک می بردند و با کتک می آوردند یعنی روزی 2 بار جیره کتک خوردن داشتیم برای رفتن به آمار و برگشتن از آمار این فجایعی است که هر ساعت و دقیقه در کهریزک برای زندانیان اتفاق افتاده است. به خانوادۀ زندانیان می گفتند او را به کهریزک فرستادیم معلوم نبود کجاست وقتی شما می گویید زندان قصر معلوم،وقتی می گویید اوین ،قزل الحصار،رجائی شهر معلوم است. اما کهریزک کجاست؟ کسی نمی دانست! عدم اطلاع رسانی به خانواده ها،عدم دسترسی به بازداشت شدگان، نبودند تلفن برای اطلاع دادن به خانواده ها ،قطع هرگونه ارتباط با دنیا بیرون از زندان ،غذای ما فقط نان و سیب زمینی و آب کثیف و تنها ارتباط ما با دنیا فقط شکنجه و توهین و مامورانی که به تو فحش می دهند .بعضی وقتها جیره کتک تا 5 بار تکرار می شد در ساعت ورود که لخت و مادر زادمان می کردند دیگر حیثیت و آبرو و غرورمان از بین می رفت . سئوال و پرسش و نام نشان در یک دفتر ثبت می شد نه کارتکس داشتیم و نه چیز دیگری ،هیچی فقط آبرویت را می ریزند و کتک می زنند و این فاجعه ادامه دارد وتمام نمی شود و فکر می کنی دچار یک کابوس شدی که انتهاهی ندارد .



مشکل بیماری جسمی ،روحی،روانی شرایط نامطلوب و تنک هم خوابیدن 100 نفر آدم در 70 مترمربع جا و در صورت در خواست درمان افسر نگهبان ما را آنقدر کتک می زدند تا دیگر حوس قرص یا دارو نکنی . بیماران که دچار خونریزی می شوند و آنقدر به آن حالت نگه داشته می شوند تا. محوطه پر از اقرب ،رتیل و سگهای ولگرد و شغال و موشهایی درشت و عجیب و غریب است گورکن ها و تشیها شب همه جا به چشم می خوردند و تپه ماهورها را می کنند و دنبال چی می گردند نمی دانی هر لحظه منتظر چیزی باید بود.کل منطقه نظامی و فنس کشیده است که حتی این سئوال با وجود آن که ورودی و خروجی حدود 5 کیلومتر راه است به نظر بی انتها می آیید در طول این 2 سال در حدود شاید 20 هزار نفر را به اینجا آورده اند و این طور روحیه شان را داغون کردند تا به جامعه بروند و برای دیگران تعریف کنند تا آنها از شدت ترس هیچوقت اعتراضی نکنند . اصل و هدف از ایجاد این کهریزک ایجاد رعب و وحشت در بین مردم بخصوص جوانان ،اینجا آدم های بودند که یک ماه زیر شکنجه در آگاهی بودند و اعتراف نکردند. اما وقتی به کهریزک می آوردند و 2 ساعت زیر شکنجه آنها را می گذاشتند هر چیز راست و دروغی را قبول می کردند و از آنها امضاء و اثر انگشت می گرفتند .حتی مال و اموال مردم را با کتک از آنها می گرفتند و هیچ مدیریتی بر روح خود و رفتار خود نداشتند یکی از آنها که از هوش رفته بود انگشتش را گرفتند و زیر ورقه زدند و با همان ورقه رفتند خانه و زندگی اش را صاحب شدند .سئوالی که همیشه در ذهن داشتم این بود که این اجساد کجا می برند .پزشک قانونی که بدون هویت و کارتکس جسد قبول نمی کند و ما هم آنجا مدرک و پرونده ای نداشتیم .پس این اجساد چی شده اند .یادم یک روز جوانی را زیر شکنجه دچار خونریزی شدید شد. گفت من فرزند شهیدم چرا من را می زنید .سرهنگ پاسدار کومیجانی که فرمانده کهریزک بود خودش آمد و شخصا جوان را با لوله سفید توپر آنقدر کوبید تا بی هوش شد .سرهنگ پاسدار کومیجانی می گفت :پدر سگ حالا که پسر شهید هستی بیشتر باید کتک بخوری تا آبروی پدرت را نبری .



هر وقت کومیجانی می خواست افراد را بزند لباس پلنگی می پوشید و من به چشم خودم دیدم خمیس آبادی و با قفلی سر محسن روح المینی کوبید و آنرا جلوی سوله در هواخوری آنقدر آویزان کرد تا خون از سرش رفت و مرد . 200 نفر شاهد مرگ او بودند دیدن که لای پتو انداختند و بردند . همین طور محمد کامرانی وامیر جوادی فر لنگرودی و چند نفر دیگر که ما اسم هایشان را نمی دانستیم که در دفتر اسامی آنها ثبت نشده است و یک دفتر جداگانه داشتند وقتی آن دانشجوها و جوانان را آوردند ما را از قرنطینه بیرون کردند و بجای ما آنها را در قرنطینه زیرزمینی کردند .جمعا 20 نفر از جوانان زیر دست احمد رضا رادان ،حقی عامریان ،کومیجانی ، کشمیری ،موسوی ،حسینی و خمیس آبادی ،زندی و ماکان کشته شدند. سربازها خیلی کم زندانیان را می زدند مگر اینکه روسای به آنها دستور بدهند.زندی این اواخر بهتر شده بود و کمتر می زد و در شیفت خودش اجازه نمی داد حتی سرگرد کومیجانی وارد میدان شود و بزند و از پشت سر او صحبت می کرد و می گفت اگر من شما را می زنم بخاطر اینکه اونها نیاند بدتر بزنند و این فشارهای روانی باعث شده بود که خود زندی بیمار شود و یک هفته نیایید و حتی می خواست دست به خودکشی بزند. وقتی احمد رضا رادان می آمد نعره می زد که هیچ کس از اینجا بیرون نمی رود با لهجۀ اصفهانی اش می گفت: ها چاق شدید،گنده شدید همین الان میدم دارتون بزنند ،چرا به اینها غذا میدین مگر نگفتم هیچی ندین!در صورتیکه به ما فقط نان و سیب زمینی داده بودند .می گفت بایستی اینها مثل خر سوارشون شد. تا صدای خر در نیاوردن صدای سگ در نیاوردن بیرون از اینجا نباید بروند .رادان خودش از همه بی رحمتر بود پنجشنبه ها که می آمد .یکبار دیگر هم در آنجا شاهد بودم که در جایی که می خوابیدیم لابلای هم زندانیان جا نداشتند و شب به همدیگر مشت و لگد می زدند مجبور شدیم صبح برای آنها صحبت کنیم و بگویم ما همه همدردیم چرا همدیگر را می زنیم .اینها از خدا می خواهند که ما به جون هم بیفتیم و بعد زندانیان آرامتر شدندو کمتر همدیگر را می زدند. این فاجعه ای بود که ماداشتیم تا روزی که بالاخره بازرسها آمدند . روزی که بازرسها آمدند ما را تهدید کردند اگر بگویید چه بلائی سر شما آمده همتون را می ترکونیم. به بازرسها بگویید غذا می دهند با ما خوب رفتار می کنند پتو می دهند و پتو آوردند زیر همۀ ما برای اولین بار پتو انداختند ولی خوشبختانه چندتا از دانشجوها و 6 نفر از لیسانسه ها که در قرنطینه بودند همۀ حقایق را گفتند و آبروی آنها را بردند . وقتی فلاح و کومیجانی می خواستند بیایند جلو یکی از اعضای بازرسی سر آنها داد زد و گفت بروید عقب.بعد این 6 نفر گفتند اگر ما بگوییم که این چیزها را شما بروید ما را می کشند . اسم این 6 نفر را بنویسید و سر آنها فریاد زد . یک مو از سر این 6 نفر کم بشود وای به احوال شما و بالاخره این 6 نفر را با تحت الحفظ به قرنطینه آوردند از آن روز که بازرسها آمدند تا روزی که کهریزک را بستند و ما را به قزل حصار و بعد رجائی شهر آوردند 48 ساعت گذشت که برای اولین بار آنشب برای ما برنج دادند و دیگه کتک نزدند و بعد از ان ما به اینجا آمدیم. ثمرۀ بستن کهریزک و آزاد شدن ما از کهریزک بخاطر خون شهیدانی بود که این جوانان که در خیابان برای آزادی کشته شدند و در کهریزک شهید شدند و اسامی آنها در دنیا منتشر شده است .خون آنها هدر نشد و هزاران انسان مثل ما از کهریزک نجات پیدا کرد.



به امید روزی که همۀ مردم ایران در آزادی و بدون شکنجه و قول و زنجیر استبداد زندگی کنند

زندانی ا. ب

27 مرداد 1388

این زندانی به مدت 85 روز در اردوگاه مرگ کهریزک زندانی بوده و بر او تمامی این جنایتها روا داشته شده است.بنابه اظهارات زندانیانی که از اردوگاه مرگ کهریزک نجات یافته اند.

انتشار :فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران

نظرات خوانندگان


نوشته شده در تاريخ يازدهم تير ۱۳۸۹ برابر با دوم ژوئيه ۲۰۱۰ ، 08:03:35 توسط رزمجو از طايفه ( محترم ) كفار

هولناكترين از اين وجود ندارد. چه كسي فكر ميكرد كه روزي مكتبي هاي بي همه چيز با ما مردم بزبيار و الله زده ايران چنين كنند؟ و چه كسي ميتواند تعهد دهد كه اگر بعد از اين سيستم پليد, باز گروه ديگري از مذهبي ها قدرت را در دست بگيرد, تكرار نكند؟؟؟