Friday, November 6, 2009

سخنان 13 آبانی خامنه ای

یا میداند و دروغ می گوید
یا بی خبر است و رویا می بافد



بمناسبت فرا رسیدن 13 آبان، چند صد دانش آموز و دانشجوی دستچین شده را به همراه شماری از خانواده های شهدای جنگ فرسایشی با عراق را در مقابل علی خامنه ای به صف کردند تا او برای آنها سخنرانی کند. این دستچین شدگان شماری در میان خیلی عظیم دانشجویان و دانش آموزان متمایل به جنبش سبز نبودند و نیستند و خانواده های شهدا نیز دستچین شدگانی از میان این خانواده ها بودند که یکوقت از میان آنها یکنفر برنخاسته و مانند دیدار رهبر با نخبگان حرف های "سبز" نزند.

آقای خامنه ای در این دیدار سخنان ضد امریکائی گفت، اما چه کسی است که نداند سیاستی که دولت تحت حمایت وی پیش می برد خدمت به امریکاست نه مقابله با امریکا. برای ادامه همین سیاست نیز یک کودتای نظامی روی دست جمهوری اسلامی گذاشته شد که ایشان رهبری آن را برعهده داشت.

علی خامنه ای در شرایطی از قطع مناسبات و مذاکرات با امریکا سخن گفت که در دولت تحت حمایت او بزرگترین مسابقه صد متر سرعت برای زدوبند با امریکا درجریان است. نه تنها برای مذاکرات و زدوبند سیاسی، بلکه همانطور که در مذاکرات ژنو و سپس وین فاش شد، در مقابل امریکا زانو زده و تسلیم اتمی را تا حد تحویل دادن اورانیوم غنی شده در ایران هم پیش بردند.

آقای خامنه ای از استقلال و مقابله با امریکا سخن گفت، اما چه کسی است که نداند در سالهای به درازا کشیده شده رهبری وی، ایران به جمع بزرگترین کشورهای وابسته به امریکا و اروپا پیوسته و مطابق آخرین آمار رسمی که انتشار یافته، میزان واردات سالانه ایران به 70 میلیارد دلار رسمی و چند ده میلیارد دلار قاچاق و غیر رسمی رسیده است. صنایع ملی نابود شده و کشاورزی و دامداری کشور نابودتر از صنایع ملی شده است.

آقای خامنه ای درباره جوانان کشور ادعاهائی کرد که اگر باورش و اطلاعاتش چنین باشد، وای بر او و اگر بلوف زده و دروغ آگاهانه گفته باشد دو چندان وای بر او که هم رهبر است و هم روحانی.

میزان استقلال یک کشور در تولید ملی آن، بی نیازی به خارج و رضایت عمومی مردم آن کشور سنجیده می شود نه در ادعاهای مقامات حاکم.

از زبان ایشان بخوانید تا بدانید تا چه مرحله ای با اوضاع کشور بیگانه است و یا تا چه حد و میزان میداند اما دروغ می گوید. ایشان در این سخنرانی گفته است:







« نسل جوان امروز، از آنچنان انگیزه ایمانی برخوردار است كه اگر از انگیزه جوانان اول انقلاب بیشتر نباشد، كمتر نیست. باید حساب اندك انقلابیون فرسوده و پشیمان از مبارزه را از توده ملت و جوانان جدا كرد.(که البته ایشان با همین ادعا آنها را جدا و زندانی کرده است!) اگر امروز حادثه ای همچون جنگ تحمیلی در كشور اتفاق افتد، هجوم داوطلبانه جوانان برای مقابله با دشمن به مراتب بیشتر از سالهای 59 و 60 خواهد بود.

برای مبارزه با استكبار، مهمترین مسئله، شناخت استكبار است. استكبار یعنی قدرت، یا قدرت هایی كه با امكانات مالی، نظامی و تبلیغاتی خود، در امور داخلی دیگر كشورها و ملتها، دخالت مالكانه می كنند.

برخی اظهارات به ظاهر آشتی جویانه اخیر مقامات امریكایی لبخندی است ظاهری که پس از دقت و بررسی مشخص شده، خنجری نیز در پشت خود مخفی كرده اند و نیت آنها عوض نشده است. اگر یك ملت بزرگ و با تجربه، و مسئولان برگزیده این ملت، فریب چنین لبخندهایی را بخورند، یا باید بسیار ساده لوح، و یا غرق در هوی و هوس باشند، كه بخواهند با دشمن سازش كنند.

پس از برخی سخنان بظاهر زیبا و پیغام های مكرر شفاهی و كتبی رئیس جمهور جدید امریكا، برای مذاكره با ایران و حل مشكلات، جمهوری اسلامی ایران از همان ابتدا تصمیم گرفت پیش داوری نكند و در عمل شعار «تغییر» را ملاحظه كند اما در این مدت هرچه در عمل دیده شده، خلاف سخنانی بوده كه بر زبان جاری شده است.

امریكایی ها به برخی مسائل و غائله های بعد از انتخابات دل خوش نكنند زیرا جمهوری اسلامی ایران عمیق تر و ریشه دارتر از این حرفها است و نظام اسلامی بر حوادث بسیار سخت تر از این مسائل هم، فائق آمده است.

امریكایی ها بدانند، چند نفر با هر انگیزه ای اعم از انگیزه خباثت آلود و یا انگیزه بد و همراه با ساده لوحی، كه با جمهوری اسلامی ایران مواجه شده اند، نمی توانند برای امریكا فرش قرمز پهن كنند، زیرا ملت ایران ایستاده است.

این كشور را باید با اراده و عزم مستحكم ناشی از ایمان دینی حفظ كرد.

(یعنی ایمان دینی که ایشان آن را در قالب بسیج و چماقداران سازمان داده، به جای نان و آب و کار، تولید و صادرات، فقر و فحشاء و اعتیاد زدائی و بسیج واقعا ملی و مردمی برای حفظ استقلال کشور کافی است!)

انقلابیون جدید!


علی خامنه ای در سخنرانی روز 12 آبان خود مدعی شد که انقلابیون قدیمی، مانند دکتر پیمان و بهزاد نبوی و ... پیر و خسته شده اند و اکنون نسل جدید انقلابی به میدان آمده است. البته منظور او نسل سبز نیست، بلکه همین چفیه به گردن ها و چماق بدستانی است که در عکس می بینید. اینها سمبل آن انقلابی شده اند که آقای خامنه ای پرچم آن را بلند کرده است. اینها می خواهند با چماق، انقلاب فرهنگی کنند و علوم انسانی را از دانشگاه ها حذف. این عکس از مجموعه عکس هائی است که روز گذشته از وقایع میدان هفت تیر تهران گرفته شده است.

علی خامنه ای می رود تا

علی خامنه ای می رود تا
ایران را غرق جنگ خیابانی کند



دو عنصر را از مجموعه نکاتی که دراین گزارش می خوانید، اگر در کنار هم قرار دهیم، نتیجه ناگواری می تواند به عنوان نتیجه بدست آید.

الف- وسعت جغرافیائی حضور دیروز مردم در خیابان های شهرهای مختلف، درعین پراکندگی جمعیت.

ب- خشم مردم که علاوه بر پاره کردن پوستر خامنه ای در یکی از خیابان های تهران و لگد مال کردن آن، در تفاوت شعارهای دیروز با شعارهای هفته اول بعد از کودتا در آن مشهود بود. خشمی که حتی در مقاطعی به تقابل با نیروهای نظامی و بسیجی برای نجات دستگیر شدگان انجامید.

نتیجه: ادامه سیاستی که سکان آن دراختیار رهبر و گروهی از فرماندهان سپاه در راس و یک پله پائین تر، در دست احمدی نژاد و احمد جنتی است، می رود تا ایران را درگیر یک جنگ پراکنده خیابانی کند. طبیعی است که چنین حادثه ای یکشبه بوقوع نخواهد پیوست، اما فراهم آمدن مقدمات آن قابل انکار نیست. اگر چنین فاجعه ای آغاز شود، آنگاه نام علی خامنه ای نه بعنوان قهرمان اتمی کردن ایران، بلکه بعنوان مجرمی در تاریخ ثبت خواهد شد که نه تنها فن آوری اتمی ایران را برباد داد، نه تنها زمینه دخالت خارجی را درکشور فراهم کرد، بلکه ایران را غرق یک جنگ شهری و درنهایت، تکه پاره کردن ایران کرد.







اخبار و تصاویر مربوط به رویدادهای دیروز (13 آبان) در شهرهای مختلف ایران، روی شبکه های خبری- تصویری جهان قرار گرفته و همه، کم و بیش در جریان آنچه دیروز روی داد قرار دارند.

1- میان این تصاویر، بویژه آن تصویری جلب توجه کرده که مربوط به فرود باتوم گارد ویژه بر صورت یک زن جوان و نقش زمین شدن وی است. همچنین تصویر جوانی که برای کمک به این زن جوان پیش می رود و یکی از افراد گارد سر او را گرفته، وی را خم کرده و با زانو توی صورت او می کوبد. این دو تصویر را می توان نماد 13 آبان 1388 دانست. صحنه ای شبیه قتل ندا آقا سلطان.

2- وسعت، در عین پراکندگی جمعیتی که برای اعلام دوباره مخالفتشان با کودتای انتخاباتی 22 خرداد دیروز به خیابان آمده بودند نیز ویژگی دیگر تظاهرات دیروز بود. همچنان که تاکتیک نیروی انتظامی و به کار گیری همه نوع خشونت برای جلوگیری از به هم پیوستن مردم و راه افتادن سیل جمعیت بطرف سفارت امریکا از ویژگی های دیروز بود.

3- از دیگر ویژگی های 13 آبان امسال و تظاهرات مردمی و غیرحکومتی دیروز، وسعت جغرافیائی آن بود. یعنی در بسیاری از شهرهای بزرگ و حتی شهرهای متوسط ایران نیز دیروز مردم معترض به خیابان آمدند و این از تفاوت های تظاهرات دیروز با راهپیمائی روز قدس بود که عمدتا در تهران مردم به خیابان آمده بودند.

4- نقش دانشجویان در تظاهرات دیروز چشمگیر بود اما اگر چنین تصور شود که تظاهرات دیروز دانشجوئی بود اشتباه بزرگی است. در تمام تصاویری که در دست است مردم از هر سن و سال در این تظاهرات شرکت داشتند. شاید نقش آفرینی دانشجویان در تظاهرات دانشگاهی در شهرهای دیگر- غیر از تهران- برجسته تر بود.

5- حضور و تحرک زنان نیز نه تنها در تهران، بلکه در شهرهای دیگر نیز محسوس بود.

شرح نقش آفرینی بسیجی ها، موتورسوارها، استفاده از باتوم الکتریکی، گاز فلفل و اشک آور و ... برای همگان آشکار است و نیاز به تکرار آن نیست. آنچه که از مجموع حوادث دیروز می توان نتیجه گرفت اینست:

1- پس از نزدیک به 5 ماه که از انتخابات 22 خرداد و کودتا علیه نتیجه واقعی آن انتخابات می گذرد، جنبش اعتراضی مردم همچنان زنده است و حادثه دیروز نشان داد که اگر مردم فرصت پیدا کنند و مقابله نظامی و انتظامی با مردم در دستور نباشد، میلیون ها نفر در تهران و به همین نسبت در شهرهای بزرگ ایران به خیابان ها خواهند ریخت و علیه حاکمیت شعار خواهند داد. وقتی، پس از آن همه سرکوب و جنایت و تجاوز و تهدید، باز هم مردم عزم حضور خیابانی دارند، دراین عزم پیامی نهفته است که برای درک آن به هوشیاری و تیزهوشی زیادی نیاز نیست. البته بحث هوش و تیزهوشی است و نه کند ذهنی ناشی از قدرت.

2- 5 ماه پس از کودتا و مقابله بی امانی که حکومت با مردم می کند و ادامه دروغگوئی و قلب واقعیات، جنبش فروکش نکرده، بلکه شعارهای مردم رادیکال تر شده است. 5 ماه دروغگوئی امام جمعه ها، تهدیدهای فرماندهان سپاه، قلب واقعیات در صدا و سیما و روزنامه ها و خبرگزاری های حکومتی، نعل وارونه زدن رهبر جمهوری اسلامی در سخنرانی هایش، دستگیری ها، زندانی کرده ها، شکنجه و اعتراف گیری، دادگاه و انواع نمایش ها و صحنه آرائی های دیگر نتوانسته جنبش مردم را متوقف کند، فقط رادیکال تر کرده است.

دو عنصر از مجموعه اشاره شده در بالا را اگر در کنار هم قرار دهیم، نتیجه ناگواری می تواند به عنوان عنصر سوم بدست آید.

الف- وسعت جغرافیائی حضور مردم در خیابان های شهرهای مختلف، درعین پراکندگی جمعیت.

ب- خشم مردم که علاوه بر پاره کردن پوستر خامنه ای در یکی از خیابان های تهران و لگد مال کردن آن، در تفاوت شعارهای دیروز با شعارهای هفته اول بعد از کودتا مشهود است. خشمی که حتی در مقاطعی به تقابل با نیروهای نظامی و بسیجی برای نجات دستگیر شدگان انجامید.

نتیجه: ادامه سیاستی که سکان آن دراختیار رهبر و گروهی از فرماندهان سپاه در راس و یک پله پائین تر در دست احمدی نژاد و احمد جنتی است، می رود تا ایران را درگیر یک جنگ پراکنده خیابانی کند. طبیعی است که چنین حادثه ای یکشبه بوقوع نخواهد پیوست، اما فراهم آمدن مقدمات آن قابل انکار نیست. اگر چنین فاجعه ای آغاز شود، آنگاه علی خامنه ای نه بعنوان قهرمان اتمی کردن ایران، بلکه مجرمی در تاریخ ثبت خواهد شد که نه تنها زمینه دخالت خارجی را درکشور فراهم کرد، بلکه ایران را غرق یک جنگ شهری و درنهایت خود تکه پاره کردن ایران کرد.

خامنه ای از ترس موسوی

خامنه ای از ترس موسوی
توافق اتمی وین را "وتو" کرد



ادعا می شود که رهبر فرزانه معظم، فورا با لغو نتیجه مذاکرات ژنو و وین جلوی فاجعه تسلیم اتمی را گرفت. این یک ترفند تبلیغاتی است برای بیرون کشیدن رهبر بعنوان سرپرست واقعی تیم مذاکره اتمی از زیر رگبار انتقادها. انتقادهائی که بویژه از جانب میرحسین موسوی و محمد خاتمی مستقیما متوجه خود او شد و بعید بنظر می رسد که هاشمی رفسنجانی نیز با این دو در انتقاد از تسلیم اتمی همسو نبوده باشد. این انتقادها تاثیرات مستقیم روی فرماندهان سپاه داشت و از جمله دلائل قطعی عقب نشینی سریع خامنه ای و لغو توافق وین همین نکته بود. نکته ای که بزودی احمدی نژاد نیز پامنبری آن را خواهد خواند تا حمایت فرماندهان سپاه را از دست ندهد.







نیویورك تایمز اطلاع داد که تهران توافق ژنو و وین را برای تحویل دادن اورانیوم 5ر3 درصدی و تحویل اروانیوم 20 درصدی رده کرده است. ایران به آژانس اطلاع داده که مصوبه مذاكرات وین را نمی‌پذیرد.

البرادعی مدیرکل آژانس انرژی اتمی جهانی، برای مذاکره با مقامات امریکا محرمانه به واشنگتن سفر کرد تا بر سر نوع رویاروئی با پاسخ جدید ایران مشورت کند.

بموجب توافق ژنو و وین که تیم مذاکره کننده ایران به رهبری "جلیلی" دبیر شورای عالی امنیت ملی آن را امضاء کرد، قرار بود 1200 كیلوگر اورانیوم غنی‌شده ایران تحویل روسیه و از طریق این کشور تحویل فرانسه شده و سپس اورانیوم غنی شده 20 درصدی برای راکتور تحقیقاتی تهران در اختیار ایران گذاشته شود.

بدنبال انتشار این خبر، که احمدی نژاد آن را پیروزی بزرگ و دستآورد سیاست اتمی حاکمیت اعلام کرد (از جمله در جریان سفر به مشهد) میرحسین موسوی و سپس بسیاری از چهره های سیاسی منتقد دولت و حاکمیت این توافق را یک عقب نشینی فاجعه بار و تسلیم کامل در برابر امریکا و کشورهای اروپائی اعلام داشتند. بویژه میرحسین موسوی که با بسیاری از فعالیت های نظامی و اتمی ایران از زمان جنگ با عراق و نخست وزیر خود آشناست، در بیانیه ای اعلام داشت که افراط در سیاست های ماجراجویانه خارجی، اکنون به افراط در تسلیم ختم شده است. سوختی که بی سروصدا برای راکتور تحقیقاتی تهران از زمان شاه به ایران میدادند، حالا می خواهند با تحویل گرفتن اورانیوم غنی شده ایران و در واقع خلع سلاح کامل اتمی ایران تحویل بدهند و آنوقت رئیس دولت این را یک دستآورد به مردم اعلام کرده است.

هیچکس تردید ندارد که هم پیش از آغاز دور جدید مذاکرات اتمی در ژنو، هم در طول آن مذاکرات، هم در فاصله مذاکرات ژنو و مذاکرات وین و همچنین درجریان توافق تسلیم طلبانه وین، امکان نداشت که تیم مذاکره کننده بدون همآهنگی با علی خامنه ای اقدامی کرده و یا تصمیمی گرفته باشد. بنابراین آنچه انجام شد و اکنون شتابزده پس گرفته شده و زیر آن زده اند، دست پخت خود رهبر و تیم مذاکره کننده و همچنین فرماندهان نظامی بود که احمدی نژاد هم نقش پامنبری آن را بازی کرد.

بنابراین، وقتی اکنون ادعا می شود که رهبر فرزانه معظم با لغو نتیجه مذاکرات ژنو و وین جلوی فاجعه تسلیم اتمی را گرفت، یک کار تبلیغاتی برای بیرون کشیدن رهبر بعنوان سرپرست واقعی تیم مذاکره اتمی از زیر رگبار انتقادهاست. انتقادهائی که بویژه از جانب میرحسین موسوی و محمد خاتمی مستقیما متوجه خود او بود و بعید بنظر می رسد که هاشمی رفسنجانی نیز با این دو در انتقاد از تسلیم اتمی همسو نبوده باشد. این انتقادها تاثیرات مستقیم روی فرماندهان سپاه داشت و از جمله دلائل قطعی عقب نشینی سریع خامنه ای همین نکته بود. نکته ای که بزودی احمدی نژاد نیز پامنبری آن را خواهد خواند تا حمایت فرماندهان سپاه را از دست ندهد.

علی خامنه ای که ناگهان تصمیم گرفت توافق وین را لغو کند، با هدف خنثی سازی انتقادات امثال موسوی و خاتمی و هاشمی رفسنجانی، روز 12 آبان یک سخنرانی 13 آبانی کرد، اما مرکز ثقل این سخنرانی گرفتن موضع مخالفت با امریکا و توجیه رد توافق وین بود. درعین حال، دقت روی متن این سخنرانی نشان میدهد که علی خامنه ای غیر مستقیم پیش بینی حمله به ایران را کرده و دفاع از کشور را تنها در صورتی ممکن دانسته که فن آوری و تحقیقات علمی (بخوانید فعالیت اتمی) مجهز به ایمان مذهبی باشد و ضمنا چند بار تاکید کرد که اگر به ایران حمله شود، این بار بیشتر از دوران حمله عراق به ایران، جوانان به دفاع از نظام جمهوری اسلامی برخواهند خواست.

این سخنرانی را اگر از این زاویه با دقت بیشتری خوانده شود، نتیجه جز آنچه ما استنباط کرده ایم بدست نمی آید.

این فیلم



این فیلم
یادگار نفرت انگیز تقابل دیروز با مردم است
از میان تمام فیلم هائی که از تظاهرات مردمی 13 آبان روی شبکه یوتیوب قرار گرفته، این فیلم بعنوان نشانه فراموش نشدنی تقابل های دیروز نیروهای ویژه سپاه و انتظامی با مردم ثبت شده است. آن سرهنگ انتظامی را که از فتح نقش زمین کردن دختر جوان باز می گردد تا سوار موتور شود شناسائی و معرفی کنید که حداقل درمحله ای که زندگی می کند در تنگنای نگاه مردم قرار گیرد و دخترش، از او سئوال کند: اگر یکی از همکارانت مرا چنین با ضربه باتوم چوبی به پا و صورت نقش زمین می کرد، چه می گفتی و چه می کردی؟

آن درجه دار نیروی انتظامی را هم شناسائی کنید. همان که با خونسردی کامل سر برادر و یا آشنای دختر را گرفته، او را خم کرده و با زانوی خود به صورت یا شکم وی می کوبد و آن فیلمبرداری که از خودشان است. آنها باید حداقل در خانواده و محل زندگی خود رسوا شوند. قوای اشغالگر با مردم کشوری که آن را اشغال کرده اند چنین نمی کنند که اینان با مردم ایران می کنند.
http://www.youtube.com/watch?v=RrpnuWmqwDQ&feature=player_embedded

به چه جرمی؟


جمله قربانیان سرشناس تقابل دیروز سپاه و نیروهای سپاه در لباس شخصی، دکتر پیمان بود. از شاخص ترین زندانیان مذهبی پیش از انقلاب که بواسطه همین پیشینه طولانی، از سوی آیت الله خمینی در جلسات شورای انقلاب حضور یافت و حتی عضو آن شد. او بنیانگذار جنبش مسلمان مبارز از زمان شاه است. این سوابق برای آنها که کودتا کرده اند نه تنها اهمیت ندارد، بلکه با آن ستیز 30 ساله نیز دارند و اکنون که قدرت دولتی را بدست آورده اند انتقام آن را می گیرند. شبیه همان رفتاری که با بهزاد نبوی شاخص ترین وزیر کابینه مرحوم رجائی و میرحسین موسوی دارند.

بازرسی کل کشور دست گذاشت روی واگذاری مخابرات به سپاه

بازرسی کل کشور دست گذاشت روی واگذاری مخابرات به سپاه
مخابرات ایران در گلوی سپاه گیر کرده



سازمان بازرسی کل کشور به سازمان خصوصی سازی، وزارت امور اقتصادی و دارایی، بورس و چند سازمان دیگر اعلام کرد که ابهامات در واگذاری سهام مخابرات به شبه دولتی ها(شرکت های وابسته به سپاه پاسداران) وجود دارد و این واگذاری که به دلیل ابهام در ماهیت خریداران بازتاب های خبری و رسانه یی بسیار زیادی را برانگیخت، باید لغو شود.

با پخش این خبر، سهام مخابرات در بورس تهران سقوط کرد.

با پیش بینی ابطال این تصاحب مخابرات توسط شرکت های وابسته به سپاه، رئیس کمیسیون ویژه نظارت و پیگیری سیاست های کلی اصل 44 در گفت وگو با خبرگزاری ها اعلام داشت که بزودی نظر سازمان بازرسی کل کشور پیرامون چگونگی واگذاری سهام مخابرات به سپاه طی گزارشی دراختیار مجلس قرار خواهد گرفت.

واگذاری مخابرات به شرکت های وابسته به سپاه درحالی زیر سئوال رفته است که 18 آبان مهلت پرداخت 20 درصد بهای خرید مخابرات توسط شرکت های وابسته به سپاه پایان می یابد.

احمدی نژاد گفته است واگذاری سهام مخابرات کار بسیار بزرگی بود که به صورت دقیق و قانونی انجام شد. من تعجب می کنم بعضی ها اینقدر ضجه می زدند و برای واگذاری ها الان ناراحت هستند و محکوم می کنند. باید پرسید چرا محکوم می کنید؟

ریاست سازمان بازرسی کل کشور با حجت الاسلام مصطفی پورمحمدی اولین وزیر کشور کابینه اول احمدی نژاد است که بدلیل اختلافاتی که با هم داشتند بدستور احمدی نژاد برکنار شد و به حکم رهبر ریاست بازرسی کل کشور را برعهده گرفت.

Statement by President Obama on Iran



Statement by President Obama on Iran
Iran has choice between focusing on past or opening door to opportunity

THE WHITE HOUSE
Office of the Press Secretary
November 4, 2009

Statement by President Barack Obama on Iran

Thirty years ago today, the American Embassy in Tehran was seized. The 444 days that began on November 4, 1979 deeply affected the lives of courageous Americans who were unjustly held hostage, and we owe these Americans and their families our gratitude for their extraordinary service and sacrifice.

This event helped set the United States and Iran on a path of sustained suspicion, mistrust, and confrontation. I have made it clear that the United States of America wants to move beyond this past, and seeks a relationship with the Islamic Republic of Iran based upon mutual interests and mutual respect. We do not interfere in Iran’s internal affairs. We have condemned terrorist attacks against Iran. We have recognized Iran’s international right to peaceful nuclear power. We have demonstrated our willingness to take confidence-building steps along with others in the international community. We have accepted a proposal by the International Atomic Energy Agency to meet Iran’s request for assistance in meeting the medical needs of its people. We have made clear that if Iran lives up to the obligations that every nation has, it will have a path to a more prosperous and productive relationship with the international community.

Iran must choose. We have heard for thirty years what the Iranian government is against; the question, now, is what kind of future it is for. The American people have great respect for the people of Iran and their rich history. The world continues to bear witness to their powerful calls for justice, and their courageous pursuit of universal rights. It is time for the Iranian government to decide whether it wants to focus on the past, or whether it will make the choices that will open the door to greater opportunity, prosperity, and justice for its people.

بیانیۀ پرزیدنت اوباما در مورد ایران


بیانیۀ پرزیدنت اوباما در مورد ایران
4 نوامبر 2009
سی سال پیش در چنین روزی سفارت آمریکا در تهران تصرف شد. 444 روزی که در 4 نوامبر 1979 آغاز گردید، به طرز عمیقی برزندگی آمریکاییان شجاعی که به طرز غیرعادلانه ای به گروگان گرفته شدند تأثیر گذاشت، و ما نسبت به این آمریکاییان و خانواده های آنها به خاطر خدمت و فداکاری خارق العاده شان احساس حق شناسی می کنیم.



این رویداد سبب شد که ایالات متحده و ایران بر روی یک مسیر پایدار بدگمانی، بی اعتمادی و مقابله جویی قرار گیرند. من این نکته را روشن ساخته ام که ایالات متحده میل دارد از این گذشته فراتر رود و بر اساس منافع و احترام متقابل خواستار برقراری روابط با جمهوری اسلامی ایران است. ما در امور داخلی ایران مداخله نمی کنیم. ما حملات تروریستی را علیه ایران محکوم ساخته ایم. ما حق بین المللی ایران را به استفاده مسالمت آمیز از نیروی هسته ای به رسمیت شناخته ایم. ما آمادگی خود را به برداشتن گامهایی در جهت اعتماد سازی همراه با دیگران در جامعۀ بین المللی به معرض نمایش گذشته ایم. ما پیشنهاد آژانس بین المللی انرژی اتمی را برای برآوردن تقاضای ایران در جهت کمک به رفع نیازهای پزشکی مردم آن کشور پذیرفته ایم. ما به صراحت اعلام داشته ایم که اگر ایران مانند هر کشور دیگری به الزامات بین المللی خود عمل کند، راه به سوی مناسبات موفقیت آمیز تر و ثمربخش تری با جامعۀ بین المللی به رویش باز است.

ایران باید انتخاب کند. ما طی مدت سی سال آنچه را که دولت ایران با آن مخالف است شنیده ایم؛ پرسشی که اکنون مطرح می شود این است که دولت ایران با چگونه آینده ای موافق است. مردم آمریکا برای مردم ایران و تاریخ غنی آنها احترام بسیاری قائلند. جهانیان همچنان شاهد فریادهای عدالتخواهی و پیگیری شجاعانۀ آنها برای دستیابی به حقوق جهانی خود هستند. اکنون زمان آن فرارسیده است که دولت ایران تصمیم بگیرد آیا قصد دارد بر گذشته تمرکز کند، یا به انتخابی دست خواهد زد که درهای فرصت، رفاه و عدالت بزرگتری را بر روی مردمش خواهد گشود.