Tuesday, December 29, 2009

پیام آیت الله دستغیب به علما و فقها


سه شنبه ۸ دى ۱۳۸۸
پیام آیت الله دستغیب به علما و فقها
قفل سکوت را بشکنید

آیت الله دستغیب، عضو مجلس خبرگان در بیانیه ای کشته شدن راهپیمایان روز عاشورا را تسلیت گفت و از "علما و فقهای راستین" خواست قفل سکوت را بشکنند و از حاکمیت اجرای قانون اساسی را بخواهند "تا شاید انقلاب از دست متحجران آزاد شود."

این روحانی بلند مرتبه که بعد از انتخابات نیز در نطق های متعددی از اعتراض های مردمی دفاع کرد و به همین جهت هدف حملات تند حامیان دولت قرار گرفت در بیانیه خود خطاب به مسئولان،از آنهاخواسته است زندانیان را آزاد کنند؛ و از این همه اعمال"خلاف شرع و خلاف قانون به بهانه حفظ نظام" دست بردارند.


متن کامل پیام

شنیده شد که آقای سیدعلی موسوی خامنه خواهرزاده جناب آقای مهندس میرحسین موسوی و چند نفر دیگر در درگیریهای ماه حرام و روز عاشورا به شهادت رسیده اند.

اینجانب اوّلاً: این مصیبت وارده را به آقای مهندس میرحسین موسوی مرد مؤمن به خدا و رسول و ائمه اطهار(علیهم السلام) و دلسوز به انقلاب و مظلوم و خانواده های وابسته تسلیت می گویم.

ثانیاً: شناسایی قاتلین و محاکمه آنها را از مسئولین امر خواستارم.

ثالثاً: برای چندمین بار توصیه می کنم که به خواسته های مشروع و منطقی ملت مسلمان و دوستدار اهل بیت(علیهم السلام) توجّه کنند؛ قرآن و سنّت و قانون اساسی را حکم قرار دهند؛ زندانیان را آزاد کنند؛ و از این همه خلاف شرع و خلاف قانون به بهانه حفظ نظام دست بردارند.

رابعاً: از علماء راستین و فقهاء عدول در تمام شهرها می خواهم که قفل سکوت را بشکنند و امر به معروف و نهی از منکر کنند؛ و از حاکمیّت بخواهند که به قانون اساسی عمل نمایند، تا شاید این انقلاب که ثمره خون هزاران شهید و ایثار هزاران جانباز است از دست متحجّران آزاد گردد.

سیدعلی محمد دستغیب

موج دستگیری در فردای عاشورا


سه شنبه ۸ دى ۱۳۸۸
جنازه ها ناپدید شده اند
موج دستگیری در فردای عاشورا
فرشته قاضي

خبر ربودن پیکرجانباختگان روز عاشورا و آغاز موجی دیگر از بازداشت های فله ای فعالان سیاسی و مطبوعاتی، روز گذشته افکار عمومی و محافل سیاسی و خبری ایران ئ دیگر کشورهای جهان را شوکه کرد. بازداشت فله ای فعالان سیاسی و مطبوعاتی که یک روز پس از کودتای انتخاباتی 22 خرداد آغاز شد، طی شش ماهه گذشته ادامه داشته؛ با بازداشت مشاوران و نزدیکان سید محمد خاتمی و میرحسین موسوی، حلقه پیرامونی رهبران اصلاح طلب و جنبش سبز تنگ تر شده است؛ضمن اینکه چهره های ملی - مذهبی نیز هدف بازداشت و برخورد قرار گرفته اند.

خبرنگاران "روز" در تهران گزارش داده اند که ماموران امنیتی به فعالان سیاسی و مطبوعاتی که اخیرا احضار شده اند، گفته اند: " وقتی عکس امام را پاره کردند و عکس رهبر را در حرم حضرت معصومه پاره و هو کردند، ما فهمیدیم که آب از سرمان گذشته.لذا اگر سکوت نکنید و در خانه هایتان نمانید به راحتی می فرستیم تان پیش مرجع سبزتان."



پیکرهای شهدا کجاست؟

برادر سید علی حبیبی موسوی اعلام کرده است که جنازه او در بیمارستان ابن سینا در تهران ناپدید شده است. رضا حبیبی موسوی گفته است: جنازه برادرم را از بیمارستان ابن سینا برده اند و هر کجا دنبالش می گردیم کسی مسئولیت قبول نمی کند.

آقای موسوی به سایت پارلمان نیوز گفته است تا زمانی که جنازه یافت نشود، خانواده او نمی تواند مراسمی به مناسبت درگذشت برادرش برپا کند. ساعتی پس از انتشار این خبر و در حالیکه هیچ یک از مقامات مسول در این زمینه توضیحی نداده اند خبرگزاری دولتی ایرنا در گزارشی نوشت: جسد آقای حبیبی موسوی به همراه 4 تن دیگر از کشته شدگان اغتشاشات تهران به منظور تکمیل تحقیقات کالبدشکافی و پلیسی و یافتن سرنخ های بیشتر نگهداری می شود.

این خبرگزاری اشاره ای به محل نگهداری اجساد و نهاد مسئول در این زمینه نکرده است.

اما یکی از خبرنگاران "روز" که یک شنبه شب در بیمارستان ابن سینا حضور داشته، گزارش داده است که بعد از درگیری لباس شخصی ها و گارد ویژه با مردمی که در مقابل بیمارستان تجمع کرده بودند، در داخل بیمارستان رفت و آمد های مشکوکی مشاهده شد و پرستاران بیمارستان گفتند که اجساد شهدا را از بیمارستان خارج کرده اند.

براساس این گزارش در بیمارستان ابن سینا گفته می شد یکی از اجساد، گم شده و مشخص نیست توسط چه کس یا کسانی و به کجا منتقل شده است؛ برخی از پرستاران هم گفته اند که ماموران در بی سیم خبر از ربوده شدن یکی از اجساد داده اند.هنوز مشخص نیست منظور از این جسد، پیکر خواهر زاده میرحسین موسوی یا جانباخته دیگری بوده است.

از سوی دیگر، نیروی انتظامی دیروز با انتشار اطلاعیه ای از کشته شدن 8 نفر در روز عاشورا خبر داد.اسامی اعلام شده از سوی اعلام نیروی انتظامی عبارت است از مهدی فرهادی راد، ۳۴ ساله (علت مرگ: اصابت گلوله ساچمه ای به صورت)، محمد علی راسخی نیا، ۴۰ ساله (علت مرگ: اصابت گلوله ساچمه ای شکاری) و علی موسوی حبیبی، ۴۲ ساله (علت مرگ: اصابت گلوله))

در این اطلاعیه علت مرگ شهرام فرجی، ۳۰ ساله، جهانبخت پازوکی، ۵۰ ساله و امیر ارشدی،۳۰ ساله نامشخص اعلام شده و به وجود اجساد یک مرد ۳۱ ساله ناشناس که بر اثر ضربات چاقو کشته شده و یک زن ناشناس ۴۳ ساله ای که علت مرگ او «احتمالا سقوط یا تصادف» عنوان شده نیز اشاره شده است.

از سوی دیگر بر اساس گزارش ها یکی از افراد کشته شده در ناآرامی های روز عاشورا در تهران، پسر شهین مهین‌فر، گوینده پیشکسوت صداوسیما، به ویژه رادیو است.



آغاز بازداشت ها از ساعات اولیه بامداد

ساعاتی پس از بازگشت آرامش به خیابانهای تهران که عاشورایی خونین را با بیش از 8 شهید و هزار بازداشتی پشت سر میگذاشت، موجی دیگر از بازداشت های فله ای فعالان سیاسی و مطبوعاتی با بازداشت لیلا توسلی ، دختر محمد توسلی و خواهر زاده ابراهیم یزدی آغاز شد. موجی که در ساعت یک و نیم بامداد دوشنبه در منزل پدری لیلا توسلی آغاز و تا ظهر این روز بازداشت دهها تن را به دنبال داشت.

ماموران امنیتی پس از بازداشت خانم توسلی، راهی منزل دکتر ابراهیم یزدی، دبیرکل نهضت آزادی شدند و ساعت سه بامداد دوشنبه او را هم بازداشت کردند.

یکی از نزدیکان آقای یزدی به "روز" گفت: آقای یزدی به همراه محمد توسلي ، ابوالفضل بازرگان، سيد امير خرم و علي اكرمي، اعضای دفتر سیاسی نهضت آزادی به دفتر پی گیری وزارت اطلاعات احضار شده بودند که بقیه آقایان روز سه شنبه به این دفتر مراجعه کردند و حدود 6 ساعت بازداشت و تحت بازجویی بودند اما آقای یزدی از رفتن خودداری کرد.

وی افزود: ماموران حکم دادستان تهران را برای بازداشت دکتر یزدی داشتند و نصف شب ، تمام منزل آقای یزدی را به هم ریخته و بازرسی کردند و وسایل شخصی و مدارک ایشان را با خود بردند.

به گفته وی ، لیلا توسلی نیز با حکم دادستان تهران بازداشت شده است.

عمادالدین باقی نیز، ساعت 7 صبح دیروز با حکم دادستان تهران بازداشت شد. به گفته خانم احمدسرایی،همسر باقی در حکمی که ماموران به آقای باقی نشان داده اند، دلیل بازداشت این روزنامه نگار، «جلوگیری از سوءاستفاده از مرگ آیت الله منتظری» ذکر شده بود و تاریخ پای حکم ۲۹ آذر و پیش از پخش مصاحبه عمادالدین باقی با آیت الله منتظری بود که برخی شایعات پخش آن را از تلویزیون بی بی سی فارسی علت دستگیری وی قلمداد کردند.

همسر عمادالدین باقی به بی بی سی گفته است که آقای باقی در یک هفته ای که از فوت آیت الله منتظری می گذرد، هیچ اقدامی جز شرکت در تشییع جنازه او انجام نداده بود.

ماموران امنیتی در جریان بازداشت و تفتیش منزل عمادالدین باقی به همسر و فرزندان وی توهین و فحاشی و وی را به مرگ تهدید کرده اند.

هنگامی هم که آقای باقی به فرزندان خود گفته است که «در زندان محکم می‌ایستم» ماموران خطاب به خانواده‌ باقی گفته‌اند : "آنقدر عمر نمی‌کند که ایستادگی کند".

ماموران کتاب‌های مجاز،پایان‌نامه‌ها،اوراق مرکز پژوهش‌های آقای باقی،پول خمسی که نزد ایشان برای تحویل به آیت‌الله منتظری بود،به اضافه مدارک و اسناد مربوط به انتشارات،کامپیوتر،سی‌دی و عکس‌های خانوادگی و... را با خود برده اند.

ماموران پس از بازداشت باقی به دفتر مجله ایران دخت رفتند و پس از تفتیش دفتر نشریه تمامی کیس های کامپیوتر این دفتر را ضبط کردند و با خود بردند.



بازداشت های دیگر

همزمان با بازداشت مدیر عامل بنیاد باران، بازداشت ها به نزدیکان خاتمی رسید. مرتضی حاجی، مدیرعامل بنیاد باران و رسولی قائم مقام این مرکز صبح دیروز بازداشت شدندو اسناد این بنیاد هم توقیف شد.

ماموران وزارت اطلاعات سپس سراغ مشاوران میرحسین موسوی رفته و مشاوران نخست وزیر زمان جنگ را بازداشت کردند.

قربان بهزادیان نژاد، رئیس ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی به اتفاق باقریان، مشاور و فروزنده ، رئیس دفتر موسوی و همچنین علیرضا بهشتی شیرازی ، مدیر سایت کلمه جزو بازداشت شدگان هستند.

همزمان ابوالفضل قدیانی، عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی بازداشت شد و ماموران امنیتی سراغ محسن آرمین ، سخنگوی این سازمان نیز رفتند اما به دلیل عدم حضور او در منزل موفق به بازداشت او نشدند.

مصطفی ایزدی، نویسنده و روزنامه‌نگار نیز در منزلش بازداشت شده است. وی نویسنده زندگینامه آیت‌الله منتظری با عنوان «فقیه عالیقدر» و مدیرمسول هفته نامه توقیف شده «آوا» است. این هفته نامه در سال 79 به اتهام ترویج نظریات آیت الله منتظری توقیف شده بود.

حشمت الله طبرزدی ، دیگر فعال سیاسی بود که روز گذشته در منزلش بازداشت شد. اين فعال سياسی با ارائه حکمی از سوی ماموران در منزلش بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد. مامورين ضمن تفتيش منزل او وسايل شخصی از جمله کامپيوتر شخصی و يادداشت های او را با خود برده اند.

بازداشت مادران صلح

بازداشت های دیروز فقط در حوزه فعالان سیاسی و مطبوعاتی نبود. دو تن از مادران صلح نیز روز گذشته بازداشت شدند. زهره تنکابنی که در منزل شخصی اش، بازداشت شده پس از بازداشت از زندان اوين با خانواده‌ خود تماس گرفته و خبر بازداشت‌اش را تایید کرده است.

مهين فهيمی، از مادران صلح نیز به همراه پسرش، اميد منتظری دیروز بازداشت شد. همسر و فرزند زنده یاد حمید منتظری از اعدامیان سال 67 هم به همراه اردوان تراکمه، فرزند یونس تراکمه ، از جوانان چپ گرا بازداشت شده اند.



ادامه بازداشت ها در اصفهان و قم

محمد طاهری، فرزند آیت الله طاهری و شوهر یکی از نوه های آیت الله خمینی هم روز گذشته در اصفهان بازداشت شد؛ آن سو تر در قم نیز، موسویان، دبیر اجرایی مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم در هجوم ماموران امنیتی به ساختمان این مجمع بازداشت شد. همسر سید حسین موسوی تبریزی که شایعه بازداشت او نیز از صبح دیروز پیچیده بود به "روز" گفت: وقتی ماموران به مجمع حمله کردند حاج آقا در مجمع نبودند و ایشان بازداشت نشدند اما آقای موسویان بازداشت شدند و ماموران بسیاری از مدارک و هارد کامپیوتر های مجمع را با خود برده اند.

در اخرین ساعات دیشب شایع شد که نوشین عبادی،خواهر شیرین عبادی هم در ساعت نه شب در منزلش دستگیرشده است.

گزارش یک خواننده پیک نت

گزارش یک خواننده پیک نت
عاشورائی که من در تهران دیدم


سلام- ما روزعاشورا با بچه های محل در تظاهرات شرکت کردیم، اکثر وقایع اعلام شده است و گفتن آن تکراری است ولی این تظاهرات از چند جهت استثنائی بود. تظاهرات بسیار وسیع و با جمعیت بسیار زیادی بود. شاید بتوان گفت به یک میلیون نفر هم می رسید.

بر خلاف دفعات قبل، مردم بجای اینکه در یک خیابان مانند خیابان آزادی تجمع کنند در بسیاری نقاط تهران پراکنده بودند. مردم به چند صد گروه هزار نفره تقسیم شده بودند و هر گروه در یک تقاطع مستقر بود.

ما از میدان آزادی تا انقلاب، ولیعصر، هفت تیر، فلسطین، حافظ، فاطمی، پارک لاله، امام حسین ، جمهوری، ،... و دهها میدان دیگر عبور کردیم و همه جا درگیری بود. در میدان ولی عصر و پارک لاله مردم از خیابانهای اطراف به طرف میدان در حرکت بودند و نیروی یگان ویژه و بسیج در میدان محاصره شده بودند و به طرف مردم سنگ و آجر پرتاب میکردند. ولی مردم بدون ترس به طرف آنها حرکت میکردند و آنها را به عقب میراندند.
در ضلع غربی پارک لاله مردم از شمال و بسیج از جنوب در حال حمله به یکدیگر بودند و موتور سوارهای یگان ویژه هم از پشت بسیج را کمک می کرد و مردم در حال پیشروی به سمت تقاطع کارگر- بلوار کشاورز بودند. در تقاطع کارگر - بلوار کشاورز نیروهای یگان ویژه از سمت شمال محاصره شده بودند و از سمت غرب نیز مردم به سمت آنها در حال پیشروی بودند. در این موقعیت یکی از موتور سوار های بسیج از سمت غرب به سمت نیروهای یگان ویژه آمد و گفت ما داریم تارومار می شویم. نیرو بفرستید. در جواب فرمانده یگان ویژه مستقر گفت میبینی که ما از بالا هم داریم محاصره می شویم. نیرو نداریم به شما بدیم. در نقاط دیگر هم همینطور بود و بسیج و یگان ویژه نیروی کمکی نداشتند. و درمانده شده بودند. در بعضی از خیابان ها موتورها و ون های یگان ویژه در حال سوختن بودند. ازهر گوشه ای بسیجی ها در حال فرار بودند. از شعار "حیدر حیدر" دیگر خبری نبود!

ساختمان شرکت نفت هم زیر پل حافظ آتش گرفته بود و می سوخت.

مردم به ساختمان موسسه قوانین حمله کردند و ساخمان مرکز فرماندهی انتظامی را که
در کنار آن بود سنگ باران کردند.

نکته مهم اینجاست که مردم هیچگاه شروع کننده حمله نبودند و هر جا هم که درگیری بود اقدامی در جهت دفاع بود. ولی وحشیگری بسیج غیر قابل توصیف بود و همین مسئله باعث خشم و واکنش خشن مردم شد.

چند تا فیلم هم برایتان ضمیمه کردم.

(از آنجا که مشابه این فیلم ها در یوتیوب قابل مشاهده است از تکرار آنها خودداری کردیم. پیک نت)

پیام مهدی کروبی به مردم ایران

پیام مهدی کروبی به مردم ایران
7 ماه امنیت کامل
برای "اوباش" مزد بگیر !



بدنبال انتخابات ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ که اوج عدم تمکین و تبعیت جریانی از اصول قانون اساسی، جمهوریت نظام، و آموزه امام خمینی (ره) که همواره می فرمودند “میزان رای ملت است”، شاهد حوادث بسیار تلخ و فراموش نشدنی نظیر به شهادت رسیدن تعدادی از هموطنان در راهپیمایی های مسالمت آمیز، بازداشت های غیر قانونی فعالان سیاسی، برگزاری دادگاه های نمایشی، خشونت بی حد وحصر در قبال بازداشت شدگان در کهریزک و امثالهم و … بودیم . لجاجت، خیره سری و عدم تمکین به قانون و حقوق مردم هفت ماه است که کشور و مردم را به پرداخت هزینه ای جبران ناپذیر دچار کرده است. متاسفانه ابعاد جدید تری از برخوردهای غیرقانونی در دهه اول محرم الحرام اتفاق افتاد که دل هر انسان آزاده ای را به درد می آورد. در شب عاشورا عده ای از اوباش اجیر شده به حسینه جماران که کانون مواضع بی نظیر و روشنگرانه امام خمینی (ره) بود به بهانه سخنرانی شخصیتی که مواضع اش همواره در چارچوب نظام بوده و از خطوط قرمز عبور نمی کرده، با هماهنگی مراکزی خاص، بطور وحشیانه ای حمله کردند و به تخریب این حسینه پرداختند. در این یورش، مردم اعم از زن و مرد را با هتاکی و فحاشی کتک زدند و اموال آنان را از بین بردند و در کنار منزل امام با شکستن درب و پنجره ها به ایجاد رعب و وحشت پرداختند. در شب عاشورای حسینی، شیعه حسین (ع) را در ماتم حسین (ع) می زنند و هر آنچه که می خواهند در امنیت کامل انجام می دهند.

امروز در عاشورای حسینی از بدو صبح با خشونتی وصف ناپذیر بر مردم یورش بردند و جمع زیادی را مجروح، دستگیر و بنابرگزارش های رسیده تعدادی از هموطنان را به شهادت رساندند . آنان که هویت و شناسنامه این انقلابند و در روزگار مبارزه در صف اول مبارزان بودند، بیاد دارند که در عاشورای ۱۳۴۲ تظاهراتی عظیم با شعارهایی تند علیه شاه صورت گرفت اما رژیم ستم شاهی حرمت عاشورا نگاه داشت و کشتار، سرکوب و دستگیری رهبران مبارزه و در راس آن امام را به روزهای بعد موکول کرد. براستی چه شده است که حکومت برخاسته از قیام عاشورا، در روز عاشورا دست بر خون مردم برده و جماعتی وحشی را به جان مردم انداخته است.

یا رب چه شده است که حرمت عاشورا و عزاداران فرزند زهرا (س) در ظهر عاشورا نگاه داشته نمی شود و آنان را به خاک و خون می کشند. یا رب چه شده است که حرمت خون مردم در این ماه عزیز هم رعایت نمی گردد. یا رب چه شده است که برگزاری مراسمِ ختم مرجع تقلیدی مجاهد و مبارز تحمل نمی گردد و مراکز مقدس، بیت و حسینه بنیانگذار این نظام در شب عاشورا مورد تهاجم و تخریب قرار می گیرد.

اینجانب این مصیبت بزرگ و گناه نابخشودنی را به محضر حضرت صاحب الزمان(عج)، ملت بزرگ ایران و خانواده های آسیب دیده تسلیت عرض می کنم و در پرتو آموزه جاودانه اباعبداله در ظهر عاشورا فریاد می زنم که اگر دین ندارید لااقل آزاد مرد باشید.

مهدی کروبی

۶ دی ۱۳۸۸ برابر با ۱۰ محرم الحرام ۱۴۳۲

خبر شب گذشته کانال 24 N آلمان

خبر شب گذشته کانال 24 N آلمان
موج جدید خروج مقامات از ایران
کانال 24N آلمان که عمدتا اختصاص به اخبار روز جهان و تفسیر آنها دارد، ضمن پخش اخبار روزهای تاسوعا و عاشورای ایران و تفسیر آنها، بصورت بسیار خلاصه اشاره به یک خبر مهم کرد. بموجب این خبر شماری از مقامات جمهوری اسلامی در روزهای گذشته یا از کشور خارج شده و به غرب پناهنده شده اند و یا در پی کسب ویزا و خروج از کشور بوده اند. کانال تلویزیونی مذکور جزئیات بیشتری از این خبر را فاش نساخت. در عین حال برخی منابع در اروپا، ضمن اشاره به فروریزی اعتماد به آینده رژیم ایران در میان رهبران جمهوری اسلامی می گویند علی خامنه ای برای گرفتن تصمیم به عقب نشینی سخت تحت فشار است و گزارش های اطلاعاتی و امنیتی که اخیرا در اختیار وی قرار گرفته روی ضرورت فوری عقب نشینی تاکید دارند. همین افراد مدعی شده اند که افرادی که بنام لباس شخصی معرفی می شوند همگی افراد منتخب و دوره دیده سپاه پاسداران هستند که در یک واحد ضربت متمرکز اند و فرماندهی آنها برعهده سردار "وحید" است. سردار وحید در بیت رهبری سمت منشی ویژه رهبر را دارد و درعین حال رئیس دفتر مجتبی خامنه ایست.

همزمان با این اخبار، در تهران نیز گفته می شود بمناسبت حمله واحد ضربت لباس شخصی به حسینیه جماران در شب تاسوعا سنگین ترین اعتراض ها به علی خامنه ای منتقل شده است و او در پاسخ گفته: من برای شهادت آماده ام!

منتقدین نیز در پاسخ پیام فرستاده اند: میدان شهادت فعلا در خیابان هاست!

علیه گروه حاکم

علیه گروه حاکم

منتظر ورود به صحنه

بچه های جبهه و جنگ باشید!



در این که باید منتظر یک حرکت غیر مترقبه از سوی بچه های جبهه و جنگ باشیم تردید نیست.

درفرهنگ ما ایرانی ها حرکات ناگهانی و شگفت آور امری نهادینه است. هریک از ما چقدر از این شیوه برخورد، در رفتارخودمان سراغ داریم! اول نگاه و تحمل می کنیم، به این امید که انشا الله گربه است و اشتباه می کنیم و اینطور نیست و درست می شود. ولی وقتی میبینیم که در اشتباه بوده ا یم و کار دارد از دست در می رود، آنوقت مثل ببری که خون جلوی چشمش را گرفته دیگر به هیچ چیز فکر نمی کنیم و با سر و بی محابا خود
را به آب و آتش می زنیم. در این جنبش هم حالا دیگر کار به جائی رسیده که مردم دیگر نه به برد و نه به باخت قضیه فکر نمی کنند. حتی به از دست دادن سر هم فکر نمی کنند، مهم اینست که مقابل طرف بایستند. و این درست همان منطق ایرانی است. منطقی که عاشورا را در ایران عاشورا و آن را حفظ کرد. عاشورا در ایران، عاشورائی است منطبق با فرهنگ و خصلت های ایرانی. نمونه های بیشمار در تاریخ ما از این ظلم ستیزی انفجاری و ناگهانی می توان برشمرد که ظالمان به یک باره غافلگیر شده اند ونفهمیده اند از کجا به تیرغیب گرفتار آمده اند. همین خصلت ایرانی را شما رفتار آقای منتظری دیدید. دیدید که چگونه، حتی بر اشتباه خمینی شورید و فریاد ظلم ستیزی به بزرگی تاریخ ایران سر داد و تا واپسین نفسهایش لحظه ای تردید نکرد. همین است که تردید نداشته باشید بچه های جبهه وجنگ کاری خواهند کرد کارستان. زمزمه هایش به گوشم می رسد. تحمل آنها نیز به سر می رسد. فهمیده اند که "گربه" نیست که با انشاء الله انکار شود. واقعه امروز و حمله به خانه امام را فقط یک حادثه مانند حوادث این 6 ماه نبینید. منتظر باشید!

(نام نویسنده محفوظ است)

نماز جمعه بعد از انتخابات: بنده یک قدم عقب نمی نشینم!


نماز جمعه بعد از انتخابات: بنده یک قدم عقب نمی نشینم!

عبدالله شهبازی

عبدالله شهبازی: تا دیر نشده
هاشمی رفسنجانی را
برای مدیریت بحران فرا بخوانید!



دیروز(روزعاشورا) تهران در دست مردم بود. نیروهای امنیتی و پلیس و بسیج و لباس شخصی در مواجهه با انبوه معترضان به شدت ناتوان بودند. برخلاف تبلیغات رسانه‌های افراطی، این مردم نه «قلیل» بودند نه «آشوبگر». آنان، اگر «آشوبگر» بودند، می‌توانستند تهران را به خاک و خون بکشند. دیروز، تهران چهره‌ای شبیه به روزهای مشرف به 21 و 22 بهمن 1357 داشت.

از طریق تماس تلفنی با افراد متعدد در نقاط مختلف تهران، جمعیت معترض را حدود دو میلیون نفر تخمین می‌زنم که در دسته‌های کوچک و بزرگ پراکنده بودند.

رویه تبلیغاتی تلویزیون و رسانه‌های افراطی، دیشب و امروز صبح، مانند گذشته بود. تأسف‌بار است که افرادی مغرض یا ناتوان از نظر فکری، همانند گردانندگان این و آن رسانه و روزنامه و وبگاه افراطی، به «مغز متفکر» مدیریت بحران بدل شده‌اند و «عقلای قوم» در محاق و انزوا هستند. جای تأسف است فردی که خود از متهمان پرونده فاجعه زندان کهریزک است، به عنوان سخنگوی نیروی انتظامی در برابر انظار عمومی ظاهر می‌شود و درباره حوادث دیروز سخنانی می‌گوید که جز تحریک و تجری بیش‌تر مردم پیامد دیگر ندارد. (سردار رادان- پیک نت)

صادق صبا در BBC فارسی هر گونه تمکین به خواست‌های مردم را به عقب‌نشینی شاه در زمان انقلاب 1357 تشبیه کرد که مردم را جری‌تر خواهد کرد. او وضع کنونی را «بن‌بست حاکمیت» می‌دانست. این تحلیل اشتباه است. بن‌بستی وجود ندارد و هنوز راه برای نجات از فرورفتن ایران به آشوبی خونین باز است.

دیشب بسیار اندیشیدم و به این نتیجه رسیدم که تنها راه خروج از وضع کنونی، تفویض مدیریت بحران، با اختیارات تام، به هاشمی رفسنجانی است. رفسنجانی می‌تواند این بحران را، با درایت و قاطعیتی که معمولاً در این گونه موارد از او دیده‌ایم، و نیز با توجه به جایگاه شیخوخیت که در میان رجال سیاسی و علمای دینی و مردم کسب کرده، هدایت کند. بیاد بیاوریم دوران جنگ را که امام خمینی (ره) مدیریت جنگ را به هاشمی جوان سپردند. رفسنجانی سالخورده اینک بسیار باتجربه‌تر از آن روزهاست. وظیفه رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز همین است. تا دیر نشده چنین کنیم.(برگرفته از وبسایت نویسنده)

از یک گزارش دریافتی

از یک گزارش دریافتی
درمیان دستگیر شدگان عاشورا
دنبال رد پای بسیج و سپاه می گردند


شمار زیاد دستگیری ها از از میان مردم که در تهران تا 1500 تن و در اصفهان بالغ بر 500 تن گزارش شده، با این تصور صورت گرفته که فکر کرده اند سر دسته های گروه های تظاهر کننده را گرفته و یا می گیرند و دیگر تظاهرات نمی تواند تحریک کننده و سازمان دهنده محلی داشته باشد.

بازداشت چهره های معروف و مشخص سیاسی که در اطراف موسوی و خاتمی و کروبی قرار داشته اند نیز با همین انگیزه صورت گرفته است. یعنی قطع تمام انگشت های دست این افراد و تنها گذاشتن آنها تا نتوانند دیگر فعالیتی داشته باشند.

دراین میان البته این فکر هم وجود دارد که همه این دستگیری ها مقدمه ضربه آخر، یعنی دستگیری موسوی و خاتمی و کروبی باشد. زیرا از صبح امروز(دیروز) در بسیاری از میدان ها و مراکز مهم تهران نیروی نظامی به حال آماده باش مستقر شده اند. که البته این اقدام را کسانی که تجربه بیشتری در حاکمیت دارند، جنونی می دانند که می تواند سراسر ایران را گرفتار رویدادهائی کند به مراتب وسیع تر ازآنچه روز عاشورا در تهران بود.



یک اطلاع دیگری از بعد از ظهر امروز(دیروز) در تهران نقل شده است که من از آن اطلاع پیدا کرده ام و منتظر اخبار بیشتری هستم تا صحت آن را بیشتر بسنجم، اما از آنجا که حوادث در ایران برق آسا اتفاق می افتد و کمتر فرصت تفکر میان دو حادثه مهم پیش می آید، فکر می کنم این اطلاع را هم اگر بنویسم بد نباشد، چون ممکن است صحت آن تائید شود و آنوقت مردم از یک خبر مهم محروم مانده اند. آن خبر اینست که در بازجوئی هائی که از مردم و تظاهر کنندگان دستگیر شده عاشورا می کنند، عمدتا دنبال ارتباط آنها با افراد قدیمی بسیج و یا سپاه هستند. حتی دنبال این هستند که در فامیل نزدیک آنها کسانی از سپاه و یا بسیج وجود دارند یا خیر؟ کسانی را که مطمئن شده اند، این نوع اقوام و ارتباط ها را نداشته اند آزاد کرده اند. تصور می کنم در بازجوئی از فعالان شناخته شده سیاسی که از دیشب دستگیر شده اند نیز بدنبال همین ارتباط ها هستند.

این مسئله از آنجا پیش آمده که ظاهرا فرماندهان سپاه و احتمالا خود رهبر به این نتیجه رسیده اند که مقاومتی که دیروز در تهران در برابر نیروهای نظامی شد، یک تاکتیک رزمی و نظامی بوده که تنها از کسانی که درعملیات نظامی بوده اند و یا دوره های عملیات خیابانی را در سالهای اخیر در سپاه و بسیج دیده اند بر می آمده است. به همین دلیل دنبال سرنخ هائی هستند تا بفهمند آیا از فرماندهان دوران جنگ و یا بسیجی های دوران جنگ با عراق و یا حتی کسانی که در سالهای اخیر در بسیج و سپاه بوده اند؛ در عملیات عاشورا حضور داشته و نقشی داشته اند یا نه؟

شما میدانید که بسیاری از افراد سابق و تصفیه شده سپاه، از مقلدان آیت الله منتظری هستند و در مراسم ترحیم آقای منتظری در رنجان و اصفهان کسانی از این افراد سابق سپاه شرکت داشتند. من نمی دانم در دستگیری افراد این دو مراسم ترحیم کسانی را دستگیر کرده اند که به این رابطه آنها با سپاه پی برده اند و یا از روی تصاویر و صورت شناسی به این نتیجه رسیده اند.

بهرحال آنچه مسلم است درحال حاضر و با دستگیری های دو روز گذشته، ظاهرا حکومت دیگر نه فقط از تظاهرات مردم، بلکه بیشتر از نقش داشتن افراد سابق سپاه و بسیج در میان مردم و درتظاهرات مردم نگران است و دنبال یافتن رد پاهائی در این رابطه هستند. کم کم این شک و تردید به داخل افراد نظامی شاغل نیز راه خواهد یافت که دراینصورت باید گفت: حکومت دچار خونریزی داخلی است!

موج بزرگ دستگیری ها

موج بزرگ دستگیری ها
رقابت امنیتی
میان وزارت اطلاعات و سپاه



دستگیری های روز بعد از عاشورا به خاطر دعوای وزارت اطلاعات و سپاه بود. شب عاشورا یک جلسه مشترک بین وزارت اطلاعات و سپاه برقرار شد. سپاه ناتوانی حکومت در کنترل روز عاشورا را به گردن وزارت اطلاعات انداخت و استدلال کرد که چون وزارت اطلاعات از قبل آمار درستی از تعداد تظاهرکنندگان و محل های برگزاری تظاهرات در اختیار سپاه نگذاشته کنترل از دست سپاه در رفته است. در همین جلسه سپاه تهدید کرد که اگر اوضاع به همین منوال پیش برود کلیه اختیارات وزارت اطلاعات را از آن می گیرد و در انحصار اطلاعات سپاه قرار می دهد.

وزارت اطلاعات برای آن که نشان دهد فعال شده، از آخر شب عاشورا، یعنی بلافاصله بعد از اتمام جلسه اقدام به دستگیری اطرافیان اصلی مهندس موسوی و خاتمی کرد، که این دستگیری ها ادامه دارد.(اطلاعاتی که مخملباف بدست آورده و منتشر کرده است)

فرار مقامات امنیتی بیت رهبری به خارج

ايران
www.peiknet.com
پيك نت



8 دی 1388
infos@peiknet.com


فرار مقامات امنیتی بیت رهبری به خارج
پشت پرده های سیاه
بیت مقام معظم چه می گذرد!



چند روز پس از شایعاتی که درباره از ایران گریختن شماری از مقامات و بویژه افرادی از بیت رهبری به خارج بر سر زبان ها بود، از روز گذشته اطلاعاتی توسط محسن مخملباف فاش شد که در ارتباط مستقیم است با این شایعات، که اکنون از حد شایعه فراتر و به واقعیت تبدیل شده است. اطلاعاتی که مخملباف از قول مقامات امنیتی بیت رهبری که از ایران خارج شده اند فاش کرده، اطلاعات شگفت آوری است. از جمله درباره کلکسیون های علی خامنه ای، قصرهای وی، نقش مجتبی خامنه ای در پشت همه رویدادهای ایران، تمرکز تمام قدرت حکومتی در بیت رهبری. گفته می شود مقامات از ایران گریخته ای که اطلاعات بیت رهبری را فاش کرده و مخملباف آنها را منتشر ساخته، اطلاعات مهمی درباره کودتای 22 خرداد و آخرین اظهار نظرهای علی خامنه ای پیرامون تظاهرات و کشتارهای خیابانی و همچنین اختلافات و مشاجره های تندی که بین وی و هاشمی رفسنجانی روی داده دراختیار دارند. شاید این اطلاعات نیز در آینده فاش شود!






مخملباف: نوشته حاضر اطلاعاتی است که از طریق کارمندان سابق بیت رهبری و وزارت اطلاعات که به خارج از کشور گریخته اند برای من بازگو شده است و من تنظیم متن آن را به عهده داشته ام.



برنامه روزانه خامنه ای:

ساعت 4 صبح برخاستن از خواب واقامه نماز شب
ساعت 6 تا 6:30 ملاقات با حجازی(رئیس دفترش)
ساعت 6:30 تا 7 ملاقات با وحید (معاون اجرایی بیت رهبری)
ساعت 7 تا 8 ملاقات با مجتبی (پسردومش)هفته ای سه روز (مجتبی در سال حدود 150 روز در حوزه علمیه قم درس می دهد. اما در غیر از این 150 روز هر صبح با پدرش ملاقات می کند. )
ساعت 8 تا 10:30 مطالعه پرونده های امنیتی،سیاسی و اقتصادی.
ساعت 10:30 تا 12 (خواب و استراحت نیمروزی)
ساعت 12 تا 1 نماز جماعت و ناهار
ساعت 1 تا 3 ملاقات های ضروری (که در هر زمان متفاوت است. و بیشتر برای حل بحرانها پیش بینی نشده است.)
ساعت 3 تا 5 رسیدگی به کارهای شخصی.
ساعت 5 تا 8 ملاقات های ویژه (شرح این ملاقات ها در برنامه هفتگی و ماهانه آمده است)
ساعت 8 تا 8:30 شام
ساعت8:30 تا 9 گوش کردن به شنودها
ساعت 9 شب رفتن به رختخواب

برنامه هفتگی خامنه ای:

1.یکشنبه ها بعد از ظهر ملاقات با فرماندهان ارتش
2.یکشنبه ها بعد از ظهر ملاقات با فرماندهان سپاه
3.دوشنبه شام ملاقات با رئیس جمهوری
4.سه شنبه صبح ملاقات با مسئولین کارهای اقتصادی خودش (حسن خامنه ای (برادرش)/میرمحمدی/مجتبی خامنه ای/ و شریعتمدار وزیر بازرگانی)
5. سه شنبه ها شام ملاقات با هاشمی رفسنجانی
6.چهارشنبه بعد از ظهر ملاقات با اعضای شورای نگهبان
7.چهارشنبه شب با جنتی شام می خورد.

برنامه ماهانه:

1.ملاقات با رئیس مجلس
2.ملاقات با رئیس قوه قضائیه
3. ملاقات با مشاورین مذهبی (کسانی که از قم می آیند. مثل مقتدایی و یزدی)
4.ملاقات با مشاورین دیگر

علائق شخصی خامنه ای:
غذا:

به توصیه پزشکان خاویار و ماهی قزل آلای خال قرمز رودخانه لار به وی توصیه شد، اما رفته رفته این دو غذا جزو علائق شخصی ایشان شد. خاویار از رشت توسط امام جمعه رشت ارسال می شود .هم چنین گوشت قرقاول که از شیراز توسط آقای حائری ارسال می شود.و مصرف گوشت بلدرچین و شتر مرغ (برای پرهیز از کلسترول)
برای کنترل غذای خامنه ای و اطمینان از سمی نبودن آن دستگاهی به مبلغ 500 هزار دلار از آمریکا خریده شده که با افزودن یک ماده ،غذاآزمایش می شود و آشپز خود بایستی در حضور محافظین قبل از دیگران غذا را بچشد.

ورزش:

کوهنوردی و اسب سواری. یک بار خامنه ای به خاطراسب سواری در سال 78 به زمین افتاد و دستش شکست. چون او با یک دست اسب سواری می کند. در سفرهای طولانی داخلی، مثل سفر به مشهد ، اسب مخصوص خامنه ای و اسب مجتبی را با هواپیمای 330 به محل می برند. هم چنین سه کامیون مخصوص حمل اسب برای جا به جایی های نزدیک تر موجود است.

اسب ها:

تعداد اسب ها حدود 100 عدد است که ارزش کل آن 40 میلیون دلار برآورد شده و گرانترین آن ها 7 میلیون دلار قیمت دارد و نام آن ذوالجنان است.اسب مجتبی سهند نام دارد.برای اسب ها دو اصطبل موجود است،یکی در باغ ملک آباد مشهد به مساحت 10 هزار متر که دارای 70 اسب است و یکی در لواسانات به مساحت 3 هزار متر که دارای 30 اسب است.

گده:

گاهی با راشد یزدی (آخوندی که جوک های رکیک می گوید) گده می کند. این کار برای خامنه ای اسباب خنده می شود،(کاری که کریم شیره ای برای ناصرالدینشاه انجام می داد.) و هم از طریق شنیدن جوک های رکیک که نوعی تخلیه روانی جامعه است، نبض جامعه را می گیرد. در این گده ها محمدی گلپایگانی و وحید حقانیان هم حضور می یابند. گاهی جنتی را هم دعوت می کنند که معمولا جنتی توسط راشد دست انداخته می شود. مجتبی از گده های خامنه ای متنفر است، چرا که خودش در آن جا نفوذ ندارد و در غیاب او راشد یزدی می تواند توصیه های اقتصادی و سیاسی را مطرح کند و از خامنه ای برای این و آن امتیاز بگیرد.

مطالعه:

غیر از مطالعه پرونده ها و مطبوعات، خامنه ای کمتر وقتی برای مطالعه کتاب دارد. او از زمان ریاست جمهوری اش بارها به این و آن گفته است که بدی پست ریاست جمهوری این است که فرصت مطالعه را از شخص مسئول می گیرد؛ اما هر از چند گاهی به مطالعه کتاب هایی که درباره روسای جمهور و رهبران دنیا منتشر می شود می پردازد. بیش از همه به زندگی دوران قاجار علاقه دارد و به ویژه به ناصرالدینشاه. تمام کتاب هایی را که در مورد او منتشر شده خوانده است. همین طور تمام کتاب هایی را که در مورد شاه و خاندان او منتشر شده.

کلکسیون پیپ:

خامنه ای ابتدا سیگاری بود. در همان اوایل ریاست جمهوری به دلیل پرستیژ مورد نیاز یک رئیس جمهور، سیگار را ترک کرد. او نمی خواست عکس او در حال سیگار کشیدن منتشر شود.در آن زمان که هنوز با موسوی نخست وزیر نزدیک تر بود، دو نفری تصمیم به ترک سیگار گرفتند و پس از آن هیچ گاه هیچکدام لب به سیگار نزدند. اما پیپ را از همان زمان حفظ کرده است و یکبار عکس او در حالی که پیپی به لب داشت منتشر شد. برای او توتون خاص پیپ تهیه می شود و در کلکسیون پیپ او تاکنون 200 پیپ جمع آوری شده است. تمام شایعات مربوط به کشیدن تریاک در مورد او دروغ است. اما در مورد شعرای نزدیک به خود مثل علی معلم و شهریار و سبزواری دستور داده بوده است که مزاحم تریاک کشیدن آن ها نشوند و حتی در مورد شهریار سپرده بود تریاک او را برایش تامین کنند و از طرف آقا به در خانه اش ببرند.

ارزش پیپ های او حدود 2 میلیون دلار برآورد می شود. اکثر پیپ ها برایش تحفه آورده شده. گرانترین پیپ 250 هزار دلار قیمت دارد که مربوط به 300 سال پیش است. دسته این پیپ طلا کوب و جواهر نشان است. بعضی از پیپ ها توسط روسای جمهور و رهبران جهان به او هدیه داده شده استو در جعبه پیپ نام اهداء کننده مشخص است.

کلکسیون انگشتر:

در کلکسیون انگشتری های خامنه ای حدود 300 انگشتری خاص جمع آوری شده که 3 تای آن ها از آستان قدس به او تحفه داده شده است. گرانترین انگشتری 500 هزار دلار قیمت گذاری شده و قدیمی ترین عقیق دنیا را دارد. این کلکسیون ها در بیت رهبری نگهداری می شود.

کلکسیون عصا:

در کلکسیون عصای خامنه ای تا چند سال پیش 170 عصای آنتیک وجود داشت که یک میلیون ودویست هزار دلار قیمت گذاری شده بود.گرانترین عصا 200 هزار دلار قیمت دارد که متعلق به 170 سال پیش است و جواهر نشان است. گاهی در موارد خاص عصا یا انگشتری یا عبایی را برای این و آن تحفه می فرستد. پیش از انتخابات اخیر(سال 1388) که میر حسین موسوی کاندیدا بود، به دیدار پدر موسوی رفت و عصایی را به وی هدیه داد که عده ای آن را مبنی بر موافقت خامنه ای با کاندیدا شدن پسر او قلمداد کردند. در اوایل رهبری و پس از مرگ خمینی عبایی را برای آقای طاهری امام جمعه وقت اصفهان فرستاد، زیرا از طاهری نقل شده بود که خمینی در هنگام تماشای خامنه ای از تلویزیون در سفر هند گفته بود خامنه ای به درد رهبری می خورد و همین نقل قول خبرگان را راضی کرد تا به خامنه ای رای بدهند. فیلم خبرگان و این نقل قول در یوتیوب موجود است.
برای شعرا و هنرمندان هوادار خود معمولا سکه طلا تحفه می دهد. گاهی نیز چکی به امضای دفتر رهبری می فرستد. هر از چند گاه گروهی از ادبای مداح نظام به بیت دعوت می شوند و پس از خواندن شعرصله می گیرند.(سنتی که دردربار قاجار و به ویژه در زمان ناصرالدینشاه مد بوده است.)

کلکسیون عبا:

شماره عباهای کلکسیون خامنه ای حدود 120 عدد است و قیمت مجموعه آن ها حدود 400 هزار دلار است که گرانترین آن ها 30 هزار دلار می ارزد .اما از همه آن ها بیشتر به عبای سپید رنگی که گاهی می پوشد علاقه دارد.عباها از پشم شتر است.

علایق دیگر:

شایعاتی دال بر این که او در جوانی تار یا سه تار می زده دروغ است اما درجوانی به موسیقی علاقه داشته و موسیقی کلاسیک ایرانی را می شنیده است. صدای شجریان را دوست داشته است اما به دلیل مواضع سیاسی شجریان از او دل کنده است و از او بدش می آید. بعد از رهبری و به ویژه اخیرا مواضع ضد موسیقی او قوی تر شده و در تلویزیون بارها علیه موسیقی حرف زده است . در سال 1388 به رادیو و تلویزیون دستور داده است از حجم موسیقی کم شود تا طرفداران مذهبی ترش را راضی تر نگهدارد.

او در جوانی (و شاید هم فقط از سر جوانی) یک فولکس واگن قرمز رنگ خریده و باور نمی کرده که سال ها بعد ممکن است در حکومت او بعضی برای رنگ ماشین خود مورد مواخذه واقع شوند.

ری شهری در گزارشی که از گذشته خامنه ای برای خمینی تهیه کرد به دو زن صیغه ای او در جوانی اشاره کرده است. این دو زن در مشهد زندگی می کنند.

شعر

علاقه خامنه ای به شعر از جوانی شروع شده و تاکنون ادامه داشته است. او در جوانی در انجمن شعر مشهد مدتی طولانی حضور می یافته است. گاهی شعر هم سروده. و بسیار دوست دارد شعرا در موردش شعر بگویند و او به آن ها صله بدهد. سبزواری و علی معلم از شاعران مسلمان مدیحه گوی او با او حشر و نشر مدام دارند و از طریق آن ها از مشکلات اهل هنر وابسته به نظام با خبر می شود. در اوایل رهبری میرشکاک شاعر را هم که گاهی دچار جنون ادواری می شود را چند بار به حضور پذیرفته بود و میرشکاک از این که در هنگام خداحافظی گفته بود سید زت زیاد به خود می بالید . (منظور عزت زیاد است.که یک دعای لاتی است.) خامنه ای هرسال بارها شعرا را به بیت خود دعوت می کند تا در حضور او شب شعر بگذارند.

در اوایل ریاست جمهوری خود از اخوان ثالث که از نزدیک او را می شناخت درخواست کرد که در مدح انقلاب شعری بگوید. اخوان ثالث در جواب او گفت: ما هنرمندان بر حکومتیم و نه با حکومت. این جمله چنان او را بر آشفت که دستور داد حقوق ماهیانه او را از محل کارش قطع کردند و اخوان پس از آن بی کار شد. قیصر امین پور دریادنامه اخوان (باغ بی برگی) به این نکته در مقاله خود اشاره کرده است.

خامنه ای از شاملو به شدت بدش می آمد و از او با نفرت یاد می کرد اما جرات نکرد او را دستگیر و مجازات کند، زیرا می ترسید بدنام تاریخ شود. او از پادشاهانی که با شعرا بدی کرده بودند بسیار خوانده است. او جمله لنین را که اگر یک ایدئولوژی با هنر حمایت نشود خواهد مرد، در سخنرانی هایش بسیار آورده است. علاقه او به شعر آنقدر هست که اگر سر از سیاست و روحانیت در نمی آورد، بعید نبود به سراغ شعر و ادبیات برود. با این وصف به دلیل مشغله فراوان گاهی خطاهای فاحش می کند و با آن که می نمایاند که شعر شناس است، وقتی شاعره جوانی در مقابل او شعری را خواند، از او پرسید: این شعر از خودتان است؟ وشاعره پاسخ داد: نخیر این شعر از سهراب سپهری است.(سپهری شاعری است که این روزها در ایران هر بچه مدرسه ای هم شعر او را می شناسد(

رابطه خامنه ای و همسر و بچه هایش:

خجسته نام همسر خامنه ای است. خجسته خانم خیلی تحت سلطه خامنه ای است ولی از برادرهایش هم خط می گیرد. یک بار بیمارستان شرکت نفت قورق شد تا خجسته خانم برای زیبایی شکم مورد عمل ساکشن( برای برداشتن چربی های شکمش قرار گیرد). خجسته خانم به دلیل التهاب روده بزرگ دوبار هم در لندن مورد عمل جراحی قرار گرفته است. مجتبی خامنه ای دومین فرزند خامنه ای روی پدرش بسیار نفوذ دارد اما هر کجا کم می آورد از طریق مادرش خجسته خانم وارد می شود.

اکنون خجسته خانم (در سال 2009) حدود 67 سال دارد. یکی از برادرانش با مجاهدین خلق رابطه داشته و به سوئد فرار کرده است. اوغیر از برادر فراری، سه برادر دیگر هم دارد که در گیر بیزینس های بزرگند. حسن، برادرخجسته خانم همه کاره تلویزیون جمهوری اسلامی است . کمیسیون های خرید دوربین وتلویزیون سونی در انحصار اوست. مبلغ خرید های تلویزیون ایران از محصولات سونی اعم از دوربین و سیستم های مونتاژ و غیره رقم بالایی نیست . تقریبا 50 تا 60 میلیون دلار در سال . اما مردم از تلویزیون سونی سالی 500 تا 600 میلیون دلار خرید می کنند که 7 درصد آن به حسن آقا برادر خجسته خانم می رسد. ابتدا حق انحصار سونی مربوط به یک ایرانی در دبی بود که او را تهدید کردند و او خودش از ترس امتیازش را لغو کرد. خجسته خانم علیرغم زندگی مرفه داخل، مدام نگران است آنچه از بیرون درباره زندگی آن ها دیده می شود ساده ننماید. او سه ندیمه دارد و هیچگاه به آرایشگاه بیرون از خانه مراجعه نمی کند و برایش آرایشگر از بیرون می آورند. او به ماساژ علاقه دارد و یک خانم کره ای مسئول ماساژ اوست.

بتول خانم زن خمینی از او خیلی بدش می آمد و معتقد بود او هم مثل شوهرش مغرور است و از وقتی خامنه ای رهبر شده او هم احساس می کند ولی فقیه زنهاست .

خجسته خانم ابتدا خودش آشپزی می کرد اما الان هفت هشت سال است که نمی تواند آشپزی کند و یک پیرمرد که سید نام دارد مسئول آشپزی است.

انتخاب عروس ها و داماد ها در خانه خامنه ای به عهده خجسته خانم ست. ابتدا او چند نفر از خانواده های نزدیک به بیت رهبری یا علمای درجه اول را انتخاب می کند و از طریق رفت و آمد آن ها را بیشتر می شناسد. بعد وزارت اطلاعات، شعبه مخصوص، تحقیقاتش را کامل می کند و بعد دختران و پسران خامنه ای از بین کاندیداهای مادر که مورد تایید رهبری قرار گرفته اند، یکی را می پسندند. این ازدواج ها گاهی دچار مشکلات عمده نیز شده است. در مورد همسر مجتبی (دختر حداد عادل) چون بچه دار نمی شد، نزدیک بود کار به جدایی بکشد. در مورد مسعود (دختر آیت اله خرازی) به دلیل اختلافات سیاسی کار تا جدایی پیش رفته است و سوسن خرازی برای طلاق به خانه پدر برگشته است.

در روابط خانوادگی پیش روی دیگران ادب حضور کاملا رعایت می شود. مثلا بچه ها به پدر خود بابا نمی گویند، بلکه از واژه «آقا» «رهبر» «حضرت آیت اله» استفاده می کنند و خامنه ای نیز بچه هایش را بدون احترام صدا نمی کند. معمولا از زبان او شنیده شده« آقا مصطفی» «آقا مجتبی» « آقا مسعود»« آقا میثم» اما نام دختران کمتر در ملاقات ها بر زبان او جاری می شود، مگر در ملاقات های خانوادگی که باز هم با نام «بشری خانم» یا«بشری سادات»T«هدی خانم» یا « هدی سادات» خوانده می شوند.

بچه ها به ویژه مجتبی اگر پای بحث پیش بیاید در مورد چگونگی انتخاب آقای خامنه ای توسط خبرگان می گویند:" خبرگان آقای خامنه ای را انتخاب نکرد، بلکه ایشان را کشف کرد. ایشان نائب امام زمان هستند و خدا این استعداد را به علما و خبرگان اعطا کرد تا ایشان را کشف کنند."

این نحوه احترام در مدیران و کارمندان بیت رهبری نیز به این شکل رعایت می شود که هرگاه کسی از دیدار آقای خامنه ای برمی گردد به او می گویند «زیارت قبول» و کسی در دفتر آقای خامنه ای حق ندارد بگوید به ملاقات آقای خامنه ای می روم یا قرار ملاقات دارم، بلکه از واژه«شرفیاب می شوم» و یا «به زیارت می روم» استفاده می شود. در اجرای این ادب حضور بیش از همه حجازی (رئیس دفتر خامنه ای) اصرار دارد.

نماز جماعت بیت رهبری:

هفته ای 3 تا 4 روزنماز جماعت در بیت برگذار می شود. حدود 15 نفر در هر نماز جماعت افتخار آن را دارند که پس نماز باشند. 10 نفر آن ها مدیران بیت رهبری هستند که همیشگی اند. اما هر روزه حدود 4 تا 5 مهمان نیز برای نماز جماعت حضور دارند. حضور در نماز جماعت آقا سرقفلی دارد و بازاریانی که مشکل دارند چنانچه سر نماز آقا حاضر شوند و برای حل مشکل خود توصیه ای از آقا بگیرند، کسب و کارشان رونق می گیرد. آنها حاضرند از قبل بهای این سرقفلی را که حدودا مبلغ پانصد میلیون تومان است، به حجازی و محمدی گلپایگانی بپردازند. این پس نمازها مبلغ پانصد میلیون تومانی را که داده اند، بعدا از طریق سودی که از توصیه اقا برده اند، چند برابر جبران می کنند. در نتیجه مشتریان نماز جماعت آقا، معمولا از اهل بازار هستند. از امنیتی ها کسانی که خواستار ارتقا در شغل خود هستند نیز در این نماز جماعت ها بسیار شرکت می کنند.

رابطه خامنه ای و مریدانش:

وقتی اقای خامنه ای به مشهد می رود و از یک قندان قندی را بر می دارد، برای مریدان آقا قندان قند متبرک می شود. وقتی از جایی رد می شود تا به زیارت برود، طرفداران او جای خالی پای او را بوسه می زنند. فیلم بوسه زدن بر جای پای خامنه ای توسط مریدانش روی یوتیوپ موجود است. معلوم نیست اگر این مریدان از جلسات گده خامنه ای که به جوک های رکیک آخوند راشد ریسه می رود با خبر شوند تا چه اندازه دچار شوک خواهند شد و آیا باز هم قندهای باقی مانده از چای او، همان اندازه برایشان متبرک خواهد بود؟

جمله تکراری خامنه ای از بیست سال پیش این است «این کار را بکنید، اما مردم نفهمند»، «آن کار را بکنید ،اما کسی نفهمد» و آن ها که این جمله را می شنوند، می دانند که همه اقتدار بیت رهبری در سایه بی خبر نگهداشتن مردم از راز های خصوصی زندگی آقای خامنه ای و راز های پشت پرده دفتر رهبری است.

تا قبل از نماز جمعه، یک هفته پس از انتخابات، خامنه ای مسئولیت هیچ چیز را به عهده نمی گرفت و همه فکر می کردند او نقش بالانس کننده قدرت را در بین جریانات مختلف بازی می کند. اما در آن نماز جمعه، یکباره همه چیز بر ملا شد و نقش جهت دار خامنه ای در جریانات سیاسی و گناه او در سرکوب ها عیان شد.

مسئولان حفاظت خامنه ای:

تیم محافظت خمینی 200 نفر بودند. اما مجموعه ای که از خامنه ای محافظت می کنند 10000 نفرند. (یادآورگارد جاویدان شاه که هیچ گاه از آن کم نمی شد) در این بین دو نفری که نقش اساسی دارند دین شعاری و حسین جباری هستند. این دو کسانی هستند که شب ها پشت در اتاق خامنه ای کشیک می دهند و تنها کسانی هستند که حق دارند در نزدیکی خامنه ای مسلح باشند. آن ها 30 سال است که محافظین اصلی خامنه ای هستند. اما مدیران تیم محافظت از خامنه ای در دوران مختلف این ها بوده اند:

1.خسروی وفا ( رئیس تیم جانبازان)
2.اصغر زاده(نماینده مجلس)
3.متولیان (سپاه)
4. رمضانی (اطلاعات سپاه)
5.نجات (شورای امنیت)
. 6 چیذری (در حال حاضر او مسئول محافظین است)


محافظین نزدیک که یک جمع 200 نفره هستند و از نزدیک شاهد سفرها و زندگی در کاخ ها هستند هر کدام خانه ای دارند که حداقل یک میلیارد تومان ارزش دارد و آن ها که خامنه ای را با تقوی میدانند و خود زاهدانه زندگی می کنند، در تیم محافظین (حلقه اول ) اجازه ورود ندارند تا مبادا دچار تضاد شوند. هیچ کدام از این محافظین وفدائیان، هیچ گاه اجازه ازدواج با دختران مسئولین رده بالا را ندارند، حتی اگر عاشق هم شوند. معمولا ازدواج ها در سطح فامیل های بزرگ سیاسی اتفاق می افتد و یا با صنف روحانی. اما هیچگاه آن ها که بوسه بر مقدم و جای پای خامنه ای و امثال او می زنند و از قندان متبرک شده او قند می ربایند و حاضرند خود را قربانی او و ایشان کنند لایق این نبوده اند که با دختری از این بزرگان ازدواج کنند.

از محافظین 500 نفر مسئول محافظت از خانواده هستند.(یک خانواده 40 نفره تحت کنترل محافظین هستند.عروس ها و داماد ها و دختران و پسران و برادران و برادر زن ها و بعضی از بچه های برادرها و بعضی از بچه های برادر زن ها.) انتخاب شدن در رده محافظین نیازمند عبور از سه گزینش امنیتی است و زمان زیادی طی می شود تا کسی بتواند در تیم محافظین جا بگیرد. حقوق محافظین حداقل ماهی هزار دلار و حداکثر ماهی 12 هزار دلار است. وقتی کسی به حلقه محافظین وارد می شود به او کمک می شود تا در محل زندگی خود صاحب خانه ای باشد. و همینطور از یک خانه سازمانی در محل ماموریت استفاده خواهد کرد. از این ده هزار محافظ حدود هزار نفر آن ها زن هستند.و معمولا کسی نمی داند آن ها محافظ هستند.

مراقبت های پزشکی خامنه ای:

دکتر مرندی وزیر بهداشت سابق، هماهنگ کننده پزشکی آقای خامنه ای است. پزشکان دیگر را مرندی برمی گزیند و به وقت لازم به بالین خامنه ای می آورد. در زیر زمین بیت رهبری یک بیمارستان خصوصی با 4 دکتر کشیک در طول 24 ساعت مراقبند. در سفرهای زمینی یک بیمارستان سیار همراه خامنه ای است. هم چنین یک اتوبوس - بیمارستان که دارای اتاق عمل است برای سفرهای زمینی همواره همراه است. برای سفرهای پروازی یک هواپیما- بیمارستان با دو اتاق عمل وجود دارد. در طول 30 سال گذشته خامنه ای سه بار عمل جراحی داشته است. عمل دست پس از انفجار اوایل انقلاب. عمل جراحی اثنی عشر و عمل پروستات.

هرگاه خامنه ای مریض می شود، تضادها در بیت رهبری تشدید می شود. کسانی که جنایت کرده اند و می ترسند که وقتی خامنه ای بمیرد مردم از آن ها انتقام بگیرند، نگران عاقبت کار می شوند. اما تا حال خامنه ای رو به بهبود می گذارد دوباره همه چیز را فراموش می کنند.

خانمی که خواهر قائم مقام وزارت دفاع است(یعنی خواهراحمد وحید دستجردی که تخصص پزشکی زنان را دارد، پزشک مخصوص امور زنان) همسر و دختران و عروسان خامنه ای است.

افسردگی:

خامنه ای سال هاست افسردگی دارد. بعضی از پزشکان علت آن را گوش کردن به شنود های شبانه قبل از خواب می دانند. از آن جا که تا کسی علیه خامنه ای حرفی نزده باشد، حرفش ارزش شنودی ندارد، پس خامنه ای از طریق شنود، مدام دارد علیه خودش حرف می شنود. خامنه ای برای حفظ سیستمش به طور مستمر هر شب قبل از خواب به مدت 20 دقیقه مکالمات ضبط شده علیه خودش را، از زبان مردم ، مخالفین و حتی مسئولین می شنود که منجر به ادامه افسردگی او می شود. او هر شب قبل از خواب به این نتیجه می رسد که کسی او را دوست ندارد و فردا صبح دوباره مردمی را می بیند که از ترس، خود را مرید او نشان می دهند تا به ثروت و قدرت برسند و یا از خشم او در امان باشند.

خجسته خانم که گاهی شنودها را شنیده تحمل چاپلوسی های روزانه خیلی ها را ندارد. بیش از هر کسی به زبان می آورد که مردم ایران دروغگو وچاپلوس و خائنند.

خامنه ای گاهی ماساژ می گیرد. ماساژور یک ایرانی است که دکتر فیزیوتراپ است. ابتدا این ماساژ بابت دستی که در انفجار از کار افتاده بود شروع شد اما بعدها به توصیه پزشکان معالج، بخشی از برنامه هفتگی شد.

سیستم شنود:

پس از رهبری خامنه ای، ابتدا به مدت دو سال احمد قدیریان مسئول شنود خامنه ای بود. اما اکنون حدود 15 سال است که طائب مسئول آن است. این شنود شامل سه بخش می شود. شنود مسئولین بزرگ و شنود مسئولین امنیتی و شنود مردم . در مورد امنیتی ها حتی اتاق خواب آنان نیز شنود می شود تا مراقب خیانت آنان به خامنه ای باشند. در موردشنود مردم برای آنکه فضای جامعه فهمیده شود و خامنه ای بتواند با آن مقابله کند این شنود انجام می شود. این شنود سوم نوعی نظر سنجی میدانی است.

شنود دو مرکز اصلی دارد. یکی در بالای توچال و یکی در مرکز تلفن. اما یک تیم که در پشت خانه خامنه ای مستقر هستند،(در خیابان پاستور) شنودهای مربوط به خامنه ای را طبقه بندی می کنند و روزانه دو صفحه نوشته و 20 دقیقه نوار در اختیار خامنه ای می گذارند که 5 دقیقه از آن مربوط به شنودهای اخلاقی جامعه است . علاوه بر آن تمام ملاقات های خامنه ای به صورت علنی ضبط می شود و خودش هم به حاضرین اعلام می کند که آن ها را ضبط می کند. مثلا همه ملاقات هایش با هاشمی و خاتمی و احمدی نژاد و مسئولین دیگر را ضبط می کند. نفرات اصلی اداره شنود: طائب و مهندس حمید، برادر وحید حقانیان هستند.
بدین ترتیب پرونده پنهان همه مسئولین زیر بغل خامنه ای است و قوت و ضعف همه را می داند. اما کمتر کسی در مورد خامنه ای می داند، مگر ری شهری (که در زمان خمینی مامور تحقیق در مورد همه مسئولین بود از جمله خامنه ای) و در سال های اخیر هم حجازی و محمدی گلپایگانی که دانای کل شده اند و در همه امور رازها را می دانند.

ری شهری خواستار تولیت شهر ری بود و خامنه ای علیرغم آن که به این امر راضی نبود، شهر ری را به او باج داد. ری شهری در زمان امام سه نوع اطلاعات را در مورد همه مسئولین ، از جمله خامنه ای برای اطلاع خمینی جمع می کرد. اطلاعات جنسی، مالی و سیاسی.

در زمینه سیاسی: هنگامی که موسوی نخست وزیر بود و سیاست های اقتصادی اش مورد حمایت خمینی بود و خامنه ای با آن که رئیس جمهور بود، قانونا قدرت موسوی را در دولت نداشت، در جلسات خصوصی از حمایت خمینی نسبت موسوی انتقاد می کرد.

در زمینه مالی: دخالت خامنه ای در مورد پورسانت های فروش نفت زیر سوال بود و در زمینه جنسی: ماجرای دو زن صیغه ای او در مشهد کشف شده بود که البته هیچکدام اعتماد خمینی را از خامنه ای برنگرداند اما مطرح شدن دو زن صیغه ای در دوران جوانی اش می توانست به اعتبار او در سطح جامعه لطمه بزند. البته پس از انقلاب هیچ موردی از زنبارگی از او دیده نشده ویا به او نسبت داده نشده است.

سفرهای خامنه ای:

از 365 روز سال 100 روز برنامه سفر سالانه خامنه ای است. یک ماه در تابستان و یک هفته در نوروز و یک هفته در زمستان به مشهد می رود تا در کاخی که در وکیل آباد ساخته است اقامت کند. در ایام نوروز یک هفته در پایگاه هوایی (دزفول) در خوزستان، که منطقه خوش آب و هوایی در آن فصل از سال است می گذراند و یک ماه در شمال ایران: معمولا زیبا کنار- ساری- رامسر – بیشه کنار و همه پنجشنبه ها و جمعه ها در کاخ نیاوران یا کاخ جمشیدیه یا کاخ لواسانات به سر می برد.

وقتی خامنه ای در سفر است هر روز یک هواپیمای اختصاصی برای گزارش کارها می رود و باز می گردد و از آن جا که سه حلقه محافظ اطراف منطقه اقامت او را کنترل می کنند و همه محافظین حلقه اول و دوم نیز که 1200 نفر هستند بایستی سفر کنند، مینی موم خرج هر روز سفر خامنه ای 50 میلیون تومان هزینه بر می دارد.

معمولا وقتی او در وکیل آباد است، هواپیمای 330 از اسب مورد علاقه او واسب مجتبی تا اثاثیه دیگر مورد علاقه خانواده را با خود می برد.

گاهی خامنه ای می خواهد مثل مردم عادی سفر کند. برای این منظور یک اتوبوس ضد گلوله که 500 میلیون تومان خرج برداشته ساخته شده است که دارای دو اتاق خواب و دستشویی و حمام است و هم چنین یک آشپز خانه کوچک که سید، آشپز مورد اطمینان آقا، در آن آشپزی می کند. اسکورت مخفی آقا به صورت پنهان اتوبوس را از پیش و پس همراهی می کنند.

خانه های خامنه ای

خانه خمینی در جماران 200 متر بود، خانه اصلی خامنه ای در پاستور 1200 متر است.(این خانه 1200 متری تنها خانه ای است که همه از آن مطلعند.)

خمینی تنها در یک خانه کوچک در قم و یا حسینیه جماران زندگی کرد اما خامنه ای از تمامی کاخ های شاه که حالت موزه نیافته استفاده می کند و حتی بر آن ها افزوده است.

در عین حال هنوز بچه های ایرانی در کتاب های درسی خود می خوانند که قاشق چای خوری شاه از طلا بوده است و اشرافیت او باعث انقلاب شد.

زیر خانه خامنه ای در پاستو، در عمق 60 متری، یک پناهگاه 5 هزار متری ضد اتمی ساخته شده که تنها قیمت آسانسورش 5 میلیون دلار است. یک پناهگاه هم زیر کاخ وکیل آباد مشهد ساخته شده است.

لجستیک خامنه ای:

در سیستم خصوصی بیت رهبری امکانات زیر به صورت اختصاصی استفاده می شود:
1 عدد هواپیمای ایرباس) مخصوص سفرهای خودش
2 عدد بوئینگ 707 ) یکی مربوط به سفرهای فامیل و یکی مربوط به محافظین
5 عدد فالکوم) 2 تامربوط به سفرهای خودش.یکی برای سفرهای مجتبی و دوتا برای سفرهای فامیل.
5 عدد هلیکوپتر( 2 هلیکوپتر برای سفر خامنه ای. یک هلیکوپتر برای سفر مجتبی و دو هلیکوپتر مربوط به فامیل.)
با آن که پرواز هلیکوپتر در آسمان تهران ممنوع است اما در شمال شهر تهران مدام صدای هلیکوپتر شنیده می شود.
6 باند هلیکوپتر یکی در مهرآباد و یکی در عباس آباد، یکی بغل هتل استقلال، یکی در منظریه تهران ، یکی در قم و یکی در لواسان.
17 عدد ماشین ضد گلوله، هر کدام به ارزش 400 هزار دلار
1200 عدد ماشین

اداره کنندگان بیت رهبری:

اول قرار بود منتظری جانشین خمینی باشد. مخالفت او با کشتارها در زندان های سیاسی او را مغضوب خمینی کرد و نه تنها بر کنار شد که حتی در خانه خود زندانی شد. البته عده ای از روحانیون نیزدر بر کنار کردن منتظری و جایگزین کردن خامنه ای بی نقش نبوده اند.
وقتی خمینی داشت می مرد عده ای خواستند احمد پسر خمینی جانشین او شود. احمد خود به دنبال چنین نقشی نبود. خمینی می گفت: هرکس را می خواهید بعد از من رهبر کنید اما چنین جفایی را در حق من نکنید که احمد را رهبر کنید. نگذارید مردم بگویند مثل سلطنت از خمینی به پسرش ارث رسید. عده ای هم از این فرصت به دنبال کنار زدن منتظری از قدرت و جایگزین کردن خامنه ای بودند. مثل ری شهری و محمدی گلپایگانی و حجازی و (طائب که در آن زمان بازجوی مهدی هاشمی بود) همه این گروه بعد از مرگ خمینی و به رهبری رسیدن خامنه ای همه کاره دفتر او شدند. این ها حتی با طرح شورای رهبری بعد از خمینی مخالف بودند. شورایی که قرار بود متشکل از آیت اله گلپایگانی، اردبیلی و خامنه ای باشد.
گردانندگان اصلی در بیت رهبری شخص خامنه ای و پسرش مجتبی، و بعد حجازی، محمدی گلپایگانی و وحید هستند. کارکنان بیت حدود 500 نفر در لول اول و 2 هزار نفر در لول دوم و ده هزار نفر در لول سوم کار می کنند. در حقیقت دولت و مجلس و قوه قضائیه نیستند که کشور را اداره می کنند، بلکه همه چیز در کنترل بیت رهبری است. بیت رهبری دارای ساختمان های متعددی در سطح کشور است.

بسیج در نگاه خامنه ای:

خامنه ای در ابتدا مدیر کل حزب جمهوری اسلامی بود، اکنون با همان نگاه باور دارد که بسیج می تواند برای او یک حزب باشد. حزبی که در عین حال یک ارتش است. انتقاد منتقدین به حزب پادگانی، اشاره به همین موضوع دارد. او با پول دولت و ملت برای خود یک حزب نظامی ساخته است.

بیزینس های مهم خامنه ای:

واردات شکر و برنج، ماشین ب ام و، تولید قند و شکر به نام آستان قدس رضوی، سرمایه گذاری در دبی، آلمان،عراق، آفریقای جنوبی، ونزوئلا، لبنان، چین.

اما بیزینس های بزرگتر مربوط به همان نفت و گاز است و بعد خرید تسلیحات نظامی از روسیه و چین.

خامنه ای برای آن که بتواند بیزینس های خود را کنترل کند، اشخاصی را به مدت طولانی در سمت هایی ثابت نگه می دارد. مثلا مجید هدایت زاده که 30 سال مسئول فروش نفت ایران بوده است(هدایت زاده در سال 1387 عوض شد، چون نوری زاده نام او را لو داده بود.) دیگری آقای سوری مسئول حمل و نقل نفت ایران است که 30 سال است این کار را ادامه می دهد. این دو نفر را آقای خامنه ای از سال 61 منصوب کرده است. یک دوره هاشمی رفسنجانی و یک دوره خاتمی و حتی یک بار احمدی نژاد می خواستند آن ها را عوض کنند اما خامنه ای نپذیرفت. شکل کار این دو با دفتر رهبری بدین شکل بود: هدایت زاده بشکه های نفت را می فروخت و سوری آن ها را حمل می کرد و کمیسیون آن ها به حساب خامنه ای می رفت.

در 30 سال گذشته ایران حدود 700 میلیارد دلار نفت فروخته است که پورسانت فروش و حمل و نقل آن از طریق این دو نفر به حساب خامنه ای رفته است. سومین نفری که خامنه ای برای این کار وارد وزارت نفت کرد، برادرش حسن خامنه ای بود که ابتدا در وزارت ارشاد جزو گروه سانسور بود اما بعد برای کنترل منافع خامنه ای وارد وزارت نفت شد.

کاخ های خامنه ای:

عکس های ضمیمه توسط گوگل محل کاخ های خامنه ای را نشان می دهد. این کاخ ها عبارتند از:

1.کاخ های لواسانات که مربوط به شخص خامنه ای، مجتبی، و محمدی گلپایگانی است.
2.کاخ جمشیدیه: کاخ سابق اردشیر زاهدی (که محل کوهنوردی خامنه ای است)
3.کاخ فیش قولا در شمال ایران
4.کاخ های باغ ملک آباد مشهد با 300 هزار متر باغ اطراف
5.کاخ نیاوران
6.کاخ های سد لتیان ( که قبلا کاخ شاه بوده است)

ثروت خامنه ای:

خامنه ای در سال 60 رئیس جمهور شد. در سال 61 هدایت و سوری را مسئول فروش نفت کرد و تا سال 85 آن ها عوض نشدند. در سال 62 محسن رفیقدوست را مسئول خرید اسلحه کرد .

از سال 1370 به ارزش زمین پی برد و از طریق ستاد اجرایی فرمان امام و بنیاد مستضعفان روی زمین های ایران دست گذاشت. در وزارت نفت از سال 63 حسن خامنه ای مسئول کنترل آقایان هدایت و سوری شد.

در وزارت دفاع محمدی گلپایگانی مسئول کنترل رفیقدوست و حیدری شد. درامور زمین هم آقای لولاچیان مسئول شد و بعد با خامنه ای فامیل شد.

از سال 76 به بچه هایش اجازه دخالت در بیزینس را داد.

از سال 84 خودش بیزینس را کنار گذاشت و از دولت مستقیم پول گرفت. همان پول هایی که در بودجه کشور گم می شود. و کروبی از احمدی نژاد در انتخابات می پرسید آن یک میلیارد چه شد؟

کل ثروت خامنه ای و خانواده اش: 36 میلیارد دلار.ثروت شخص خامنه ای :30 میلیارد دلار، ثروت خانواده:6 میلیارد دلار

پول نقد:

22 میلیارد دلار از 36 میلیارد دلار به شکل پول نقد در ایران بود که در زمان انتخابات به دلیل شلوغی کشور تصمیم به ارسال بخش عمده آن به سوریه از طریق ترکیه گرفته شد. این پول در مسیر ترکیه به سوریه لو رفت و در ترکیه توقیف شد. نگرانی خامنه ای این بود که در صورت سقوط رژیم این پول ها در ایران بماند. دولت ایران در حال تلاش برای باز پس گیری این مبلغ از ترکیه است. در این که این پول در ترکیه توقیف شده هیچکس شکی ندارد. سوال این است که چرا این پول با هواپیما مستقیم به سوریه نپریده است. شاید بیم آن بوده است که هواپیما و محموله اش شناسایی و سرنگون شود.

بقیه پول نقد: سه و نیم میلیارد دلار است که یک ونیم میلیارد دلار به صورت الماس و یک میلیارد دلارهم به صورت طلاست و حدود یک میلیارد به صورت اسکناس دلار است.
حساب بانکی:به غیر از آن 22 میلیارد دلار نقد، ده میلیارد از 36 میلیارد در حساب های بانکی است به شرح زیر:
یک میلیارد در روسیه
یک میلیارد در سوریه
یک میلیارد در چین
یک میلیارد در ونزوئلا
دو میلیارد در آفریقای جنوبی
دو میلیارد در لندن
دو میلیارد سایر کشورها
و به غیر از 22 میلیارد نقد و 10 میلیارد در حساب های بانکی ،بقیه اموال به صورت ملک و سهام به مبلغ :4 میلیارددلار به شرح زیر:
2 میلیارد سهام در بازارهای دنیا
1 میلیارد در آفریقای جنوبی
500 میلیون در سوریه
500 میلیون در ونزوئلا

30 میلیارد ثروت خامنه ای از کجا آمده است؟

12 میلیارد دلار از پورسانت فروش نفت آمده
2 میلیارد دلار از بیزینس زمین آمده
6 میلیارد دلار از بیزینس سلاح آمده
10 میلیارد دلار احمدی نژاد ظرف این 4 سال پرداخته

بیزینس های مذهبی خامنه ای:

آستان حضرت رضا درمشهد/آستان حضرت معصومه در قم/آستان شهر ری در جنوب تهران. تمام عوائد ناشی از این آستان ها و سرمایه گذاری های آن ها تحت کنترل و مشارکت خامنه ای است.طبسی در مشهد و ری شهری شرکای او در این دو شهر هستند.

مجتبی خامنه ای:

متولد 1348.دومین فرزند خامنه ای.علاقه شخصی او غیر از سیاست و اقتصاد به اسب سواری است. طوری که برای سوار شدن بر اسب مورد علاقه اش برای زمان هایی که در وکیل آباد مشهد است، اسب او را با هواپیما 330 به مشهد می برند. مجتبی فعال ترین فرزند خامنه ای در امور سیاسی است. او سالهاست همان نقشی را بازی می کند که احمد خمینی برای پدرش بازی می کرد. در جوانی به جبهه رفته است و در همان جا با طائب (مسئول کودتای انتخاباتی و مسئول شنود بیت رهبری ...) آشنا شده است. همسر او دختر حداد عادل است. مجتبی مدتی با همسرش بر سر بچه دار نشدن دچار اختلاف بود و حتی علاقمند بود تا زن دیگری را اختیار کند تا این که راه چاره معالجه در لندن تشخیص داده شد.

بچه یک میلیون پوندی:

مجتبی به همراه 20 محافظ و همسرش به همراه سه ندیمه و مادر همسرش به همراه دو ندیمه، دسته جمعی به لندن رفتند و مدت دو ماه، نیمی از هتل شرایتون پارک لین لندن را اجاره کردند تا همسرش موفق شود برای او پسر بچه ای به نام باقر را به دنیا بیاورد. بچه ای که هزینه سفر هواپیمای اختصاصی و هتل و هزینه درمان و خرج و حقوق محافظین و ندیمه های مادر و مادر بزرگش حدود یک میلیون پوند هزینه داشته است. زنان مسئولین که از موضوع خبر دارند وقتی درباره باقر (نوه خامنه ای) حرف می زنند از او به عنوان بچه یک میلیون پوندی سخن می گویند.

رابطه مجتبی و حداد عادل( پدر زنش)

مجتبی خامنه ای داماد حداد عادل است. پس حداد عادل موفق می شود به ریاست مجلس شورای اسلامی برسد. اما این روابط فامیلی، نه تنها به قدرت سیاسی میدان می دهد که زمینه همکاری های مهم اقتصادی است.

در زمان آقای خاتمی ایرانسل به مناقصه گذاشته شد. مجتبی خامنه ای به دنبال آن بود که آفریقای جنوبی که به او پورسانت می داد، برنده مناقصه باشد، اما در یک مناقصه آزاد، شرکت ترک سل، برنده مناقصه شد. مجتبی ناراحت می شود و به آقای خاتمی زنگ می زند که بگویید : برنده مناقصه آفریقای جنوبی شده است . آقای خاتمی به سلیمانی می گوید قانونی عمل کنید. سلیمانی اعلام می کند ترک سل قانونا برنده شده است. مجتبی دست به دامان حداد عادل می شود. حداد به احمد توکلی می گوید که برنده شدن ترک سل خلاف امنیت ملی است و علیه دولت خاتمی تعداد زیادی مقاله نوشته می شود. خاتمی زیر بار نمی رود تا احمدی نژاد رئیس جمهور می شود. اولین کاری که احمدی نژاد می کند این است که قرار داد را بدهند به وزارت دفاع و ام تی ان به صورت مشارکتی. و بدین ترتیب مجتبی از آفریقای جنوبی پورسانت می گیرد که به حساب او در لندن ریخته می شود. (رجوع شود به سخنرانی های توکلی در این مورد و همینطور به سخنرانی های سلیمانی در سایت بازتاب در اینباره)
آقای حداد به مجتبی می گوید: من این کار را برای تو کردم. حالا تو برای من یک کاری بکن. برای زمین من از قالیباف مجوز مسکونی تجاری بگیر.

حداد عادل یک زمین 300 هزار متری که انبار است را در شمال میدان رسالت مالک است. این زمین متری 200 هزار تومان می ارزید که توسط قالیباف به یک ملک مسکونی - تجاری تبدیل شد. در نتیجه این عمل زمین 300 هزار متری انبار که متری 200 هزار تومان می ارزید، یکباره به متری 3 میلیون تومان تبدیل شد. در این مورد علی اشراقی (نوه امام) مخالفت می کند که به توصیه مجتبی، توسط قالیباف، علی اشراقی هم معزول می شود. در حال حاضر بابت هر تلفن ایرانسل 2 تومان و بابت هر اس ام اس یک تومان به مجتبی می رسد. این علاوه بر پولی است که از آفریقا به حساب اوپورسانت ریخته می شود. هم چنین هر بشکه نفتی که به چین و هند فروخته می شود یک دلار به مجتبی می رسد.

چندی پیش یک میلیارد و ششصد میلیون پوند که به حساب مجتبی خامنه ای در لندن رفته بود به دلیل آن که معلوم نبود از کجا آمده است توسط انگلیس مصادره شد.

همینطور رجوع شود به مقالات بی بی سی درباره سعید امامی و قتل های زنجیره ای که در آن ها به 30 درصدی که مجتبی بابت خرید اسلحه از روسیه کمیسیون گرفته اشاره شده است.

گاهی دیده شده که مجتبی دربعضی سفرها به خارج از ایران ماشین بنز سفارت را که برای استقبال به پای هواپیما آورده شده راسوار نشده و سراغ ماشین ساده تری را گرفته است. و گاه حتی حاضر نشده به هتل برود و در خانه کارمندان سفارت شب را خوابیده است. این ریاکاری برای پنهان کردن هزاران رازی است که خامنه ای و خانواده اش از مردم ایران پنهان کرده اند.

ثروت مجتبی: 3 میلیارد دلار


2 میلیارد در لندن و سوریه و آفریقا
700 میلیون دلار ملک در سوریه ، ونزوئلا و لندن
300 میلیون دلار نقد (الماس و طلا و دلار)

مجتبی از سال 76 جایگزین حسن خامنه ای در نفت شد.
بابت خرید بنزین تاکنون از هر تن، بین 5 تا 15 دلار حدود 1 میلیارد دلار پورسانت گرفته است.
در زمین :(یک قطعه 500هزار متری در مشهد مال اوست )
بزرگترین پاساژ و آپارتمان سازی مشهد مال مجتبی است. همه مشهدی ها آن را می شناسند.
200 هزار متر زمین از قالیباف در تپه های عباس آباد گرفته است.
150 هزار متر شاپینگ در اکباتان ساخته شده که مجوزش را از قالیباف گرفته (500 میلیون دلار سود داشته است)

آشنایی مجتبی با سعید امامی:

همسر آقای خامنه ای با مجتبی پسرش و سعید امامی و همسر او با فالکوم دولت جمهوری اسلامی به مدت سه هفته به همراه محافظین به لندن می روند. علت این سفر، عمل معده مجتبی و عمل روده مادر او خجسته خانم است. در این سفر زمینه های آشنایی نزدیک مجتبی با سعید امامی برای قتل های زنجیره ای فراهم می شود. در خاطرات زن سعید امامی آمده است:

سعید امامی وقتی از لندن بر می گردد، با مجتبی خیلی دوست می شود(و پایه قتل های زنجیره ای از سال 73 شکل می گیرد.) سعید امامی مسئول امنیت داخلی وزارت اطلاعات بود، از همان سال ها مخالفت با آقای خامنه ای شکل ظاهری به خود گرفت. ابتدا لات های تهران را کشتند. محسنی اژه ای و آقای خوشبخت (پدر زن مصطفی خامنه ای ) حکم قتل ها را صادر می کردند و بچه های اطلاعات عملیات را اجرا می کردند.

مجتبی و قتل های زنجیره ای:

بالای دفتر آقای خامنه ای در خیابان پاستور، مجتبی خامنه ای دو اتاق دارد که ملاقات هایش را در آن جا انجام می دهد. یکبار در همان اتاق ها به سعید امامی می گوید که چرا همین کاری را که با لات ها کردی ابا روشنفکرها نمی کنی؟

سعید امامی می گوید : کتبی بنویس.

حجازی رئیس دفتر آقای خامنه ای به دری نجف آبادی وزیر اطلاعات وقت می نویسد که با درخواست های آقای امامی موافقت کن. بعدها که دری نجف آبادی متهم شد که در قتل ها دخالت داشته است، گفت: در صورتی که من دستگیر شوم نامه حجازی را که مخفی کرده ام، منتشر خواهد شد تا معلوم شود که قتل های زنجیره ای دستور مجتبی بوده است. در نتیجه موضوع قتل های زنجیره ای نتوانست به گردن دری نجف آبادی بیفتد، اما کسی یقه مجتبی را هم نگرفت.

سعید امامی تا زمانی که دستگیر نشده بود هر یکشنبه بعد از ظهر از ساعت 4 تا 7 شب مجتبی را در همان دو اتاق بالای دفتر رهبری ملاقات می کرده است. مصطفی و مجتبی هر کدام 16 محافظ دارند که غیر از دو نفرشان دیده نمی شوند.

مجتبی درس طلبگی خوانده است و در حال حاضر گاهی در قم درس طلبگی می دهد. هنگامی که او مشغول درس دادن است 8 نفر از طلبه ها از او محافظت می کنند.

مجتبی و انتخابات جدید:

در مورد انتخابات تز مجتبی این بود: طرفداران مخالف سوسولند. دو تا باطوم بخورند در می روند. تزی که جواب نداد.

پس از انتخابات وقتی شعار (مجتبی بمیری، رهبری رو نبینی) بر سر زبان ها افتاد، بسیاری از زندانیان سیاسی شلاق خوردند تا کسی یا کسانی که این شعارها را بر سر زبان ها انداخته بودند شناسایی شوند. تصور دفتر رهبری و خود مجتبی این بود که نام او هر چه کمتر بر سر زبان ها بیفتد، راحت تر می تواند به کارهایش ادامه بدهد. حیرت مجتبی و دفتر رهبری این بود که نام مجتبی را چه کسی بر سر زبان ها انداخته است. چرا که مجتبی تا قبل از انتخابات اخیر بیشتر پشت پرده بود.

در حال حاضر بعد از خامنه ای، مجتبی پر قدرت ترین شخص ایران است که با هماهنگی سپاه، فرمانده اصلی کودتای پس از انتخابات است. مجتبی در بعضی از موارد حتی بر خلاف نظر پدرش علی خامنه ای رفتار می کند. به عنوان مثال در آبان ماه سال 1388 به رئیس دادگاه مربوط به متهمین تجاوز و شکنجه در کهریزک توسط فیروز آبادی اطلاع داده شد که آقای خامنه ای دستور آزادی متهمین کهریزک را داده است. متهمین آزاد می شوند، اما رئیس دادگاه از لاریجانی رئیس قوه قضائیه می پرسد: چرا بیت رهبری از طریق شما به من امر نکرده اند؟

لاریجانی اظهار بی اطلاعی می کند اما اصرار می کند که قضیه را مسکوت بگذارد تا از شخص آقا بپرسد. و می گوید قرار است پس فردا شرفیاب شوم. دو روز بعد از آقای خامنه ای می پرسد: که چرا از طریق من به رئیس دادگاه ابلاغ نفرمودید؟

خامنه ای اظهار بی اطلاعی می کند و می گوید من چنین دستوری نداده ام. فیروز آبادی که در آن لحظه برای بازدید در قزوین بوده است احضار می شود و با هلیکوپتر خودش را به بیت می رساند. خامنه ای از او می پرسد: تو چنین دستوری داده ای؟

فیروز آبادی می گوید: بله من گفتم.

خامنه ای می پرسد:از چه کسی چنین دستوری گرفتی؟

فیروز آبادی می گوید اجازه بدهید خصوصی عرض کنم. خامنه ای به او حکم می کند تا فوری گزارش دهد. و او می گوید: آقا مجتبی فرمودند و دوباره خامنه ای دستور دستگیری مجدد متهمین کهریزک را صادر می کند.

در مورد انتخاب شدن احمدی نژاد هم قصه از این قرار بود که کروبی در موقع شمارش آرا خوابش برد و وقتی از خوا ب برخاست احمدی نژاد از او پیشی گرفته بود. قالیباف نیز نقل می کند که قرار بود من رئیس جمهور شوم اما یکباره عنایت آقا از من برداشته شد. در همه موارد این مجتبی بوده است که به سپاه و بسیج می گفته است که آقا می خواهد شما به چه کسی رای بدهید. این موضوع را کروبی پس از انتخابات احمدی نژاد در دور اول افشا کرد.
تا پیش از انتخابات، مجتبی خامنه ای به عنوان نفر دوم دفتر رهبری، تنها برای سیاسیون درجه اول نظام شناخته شده بود، اما حوادث بعد از انتخابات ریاست جمهوری 1388 نام مجتبی را به عنوان عامل اصلی کودتا بر سر زبان ها انداخت.

مجتبی و ولیعهدی او:

بسیاری معتقد بودند که آقای خامنه ای برای بعد از خودش به شاهرودی فکر کرده است زیرا خامنه ای نمی تواند با جانشینی مجتبی پسرش احساس نظام پادشاهی یا موروثی را برای مردم تداعی کند. اما عده ای و کم کم حتی مردم این فرض را پذیرفته اند که در جمهوری اسلامی هر چیز می تواند اتفاق بیفتد. انتشار یک وصیت نامه پس از مرگ خامنه ای، و یا حتی یک کودتای نظامی توسط سپاه، با اعلام مریضی نا بهنگام خامنه ای می تواند قدرت را به طور کامل در اختیار مجتبی قرار دهد. مجتبی در حوزه علمیه درس خارج خوانده است و در مدرسه گلپایگانی درس فقه می دهد. او بیش از هر کسی روی پدرش اثر دارد. در بیت رهبری کارهای مختلف بین پسران خامنه ای تقسیم شده است. سهم مجتبی مسئولیت سازمان های نظامی و امور اقتصادی و امور شخصی خامنه ای است.

مصطفی خامنه ای:

با آن که مصطفی پسر اول و ارشد خامنه ای است اما مجتبی گوی سبقت را از او ربوده است. شرکت مخابرات که به سپاه داده شد، دعوای مجتبی و مصطفی بوده است. چون مجتبی ایرانسل را داشت. مصطفی رفت تا از طریق سپاه مخابرات را صاحب شود و چون کسی از سپاه حساب پس نمی خواهد، پس مصطفی پشت سپاه می تواند خود را مخفی کند.

مصطفی نیز درس طلبگی خوانده است و اگرچه در حاشیه مجتبی به سرکوب مشغول است اما علاقه او بیشتر به امور اقتصادی است. در ایران هر پژویی که فروخته می شود، حدود 150 هزار تومان سهم مصطفی است. تا به حال در ایران 2 میلیون پژو فروخته شده. فراموش نشود در ایران سالانه بیست و چند هزار نفر در تصادفات می میرند و بخش عمده آن به وضعیت بد ماشین های در حال تردد بر می گردد که صرفا برای سود بیشتر آقا زاده ها تولید می شوند ، نه برای مصرف بهینه مصرف کنندگان.

مصطفی در طلبگی درس خارج خوانده و اصول و فقه درس می دهد. همسر مصطفی، دختر آیت اله خوشوقت است کسی که حکم قتل ها را به همراه محسنی اژه ای در مورد ترور لات ها صادر کرد. مصطفی صاحب یک فرزند به نام جواد است و مسئولیت سازمان های مذهبی در بیت رهبری با اوست.

ثروت مصطفی: یک ونیم میلیارد دلار

1 میلیارد در حساب بانکی آفریقای جنوبی و سوریه
400 میلیون دلار ملک در آفریقای جنوبی و آلمان
100 میلیون دلار الماس و پول نقد در تهران



قرار داد پژو در زمان نجات حسینیان وزیر صنایع سنگین بسته شد. سال های اول سودی در کار نبود تا غروی آمد.بعد ایران خودرو زیر نظر مصطفی کار می کرد.دو میلیون پژو فروختند.150 هزار تومان بابت هر پژو به مصطفی رسید. پسر محمدی گلپایگانی که در فرانسه درس حقوق می خواند، مسئول اداره پژو و امور ایرباس در فرانسه شد. وقتی پسر محمدی گلپایگانی به تهران آمد کار را به خود مصطفی منتقل کرد.

امور اقتصادی دیگر مصطفی:

مصطفی در شهر تهران کار خرید و فروش زمین می کرد و می کند.
دعوای رفیق دوست در سال 74 و 75 دعوا سر تقسیم پول با بچه های خامنه ای بود و در همین رابطه خدا داد را دستگیر کردند.

شرکت خط هوایی کاسپین که ده هواپیما دارد زیر نظر مصطفی کار می کند.ابتدا زیر نظر رجبی نامی کار می کرد که رجبی را بیرون کردند. واردات بی ام و نیز مال مصطفی است.
یک ماجرای باور نکردنی :هواپیمای پادشاه بورنای را به مبلغ 100 میلیون دلار خریدند. مصطفی و گلپایگانی و پسر گلپایگانی برای معامله به سفر رفتند. یک سوری دلال معامله بود.70 میلیون دلار پول نقد داده شد. اما دلال سوری پول را خورد و هواپیما را هم نداد و در دنیا گم و گور شد.عده ای هم می گویند گلپایگانی سر مصطفی کلاه گذاشته است.

پروژه مصطفی این است: هر ایرانی یک پژو.

مسعود خامنه ای:

متولد 1353 است.همسر او سوسن خرازی فرزند آیت اله خرازی و خواهر صادق خرازی است. پس از انتخابات خانواده آیت اله خرازی بابت آبرویی که از آن ها به سبب حوادث پس از انتخابات رفته است، مساله دار شده اند و سوسن خرازی به خانه پدری بر گشته و در شرف طلاق از مسعود است. مسعود بیش از برادران دیگر خود روشنفکر نشان می دهد. او در دانشگاه درس حقوق خوانده و مسئولیت بنیادها در بیت رهبری و مسئول سایت خامنه ای است.

ثروت مسعود: 500 میلیون دلار

400 میلیون دلار حساب بانکی در فرانسه ، لندن ، سوریه
100 میلیون دلارنقد در تهران
واردات رنو مال مسعود است. قرارداد رنو زمان خاتمی بسته شد.بچه های وزارت صنایع داشتند قرارداد رنو را می بستند که توسط احمد توکلی جلوگیری شد . وقتی میثم وارد قرارداد شد، احمد توکلی گفت: مشکلی ندارد و مساله حل شده است.
محمد خامنه ای برادر خامنه ای برای امضای قرارداد با مسعود به پاریس رفت. موقع افتتاح خط ، مسعود و محمد خامنه ای نیز حضور داشتند.
مسعود خلبانی بلد است و می تواند با فالکوم پرواز کند.

میثم خامنه ای:

متولد سال 1357. همسر او لولاچیان فرزند یک بازاری است. ماشین ال90 رنو توسط مسعود خامنه ای و عمویش محمد خامنه ای تا سالی صد هزار مورد وارد ایران می شود و بابت هر ماشین 500 هزار تومان به میثم و عمویش می رسد.میثم الهیات خوانده است و اکنون در دفتر خامنه ای کار می کند. مسئولیت ستاد اجرایی بیت رهبری با میثم است.

ثروت میثم:200 میلیون دلار

در حساب سوریه: 190 میلیون دلار
نقد: 10 میلیون دلار



بشری خامنه ای:

متولد 1359. شوهر او پسر محمدی گلپایگانی (رئیس دفتر خامنه ای) است. سن او 2 سال از انقلاب کمتر است و مثل خواهرش هدی قد بلند و لاغر است و موهای بوری دارد. او وقتی به مدرسه می رفت 2 محافظ تا بیرون آمدن او از مدرسه پشت در می نشستند. بشری خامنه ای با زن طائب رفت و آمد داشت. یک روز بشری به خانه طائب می رود و می بیند تن زن طائب سیاه است. از او علت را می پرسد و زن طائب به گریه می زند و درد دل می کند که دیشب طائب اسلحه را روی سر من گذاشته بود و می گفت که اعتراف کن که با برادرت رابطه جنسی داشته ای. اگر اعتراف نکنی شلیک می کنم و بعد هم مرا زد. این داستان توسط بشری به گوش خامنه ای می رسد و منجر به اخراج طائب برای مدتی کوتاه از بیت رهبری می شود.

ثروت بشری: 100 میلیون دلار نقد(که از بیزینس به دست نیامده و هدیه پدر است.)



هدی خامنه ای:

متولد 1360همسر پسر برادرآقای کنی است.علاقه او و خواهرش مثل علاقه دو زن معمولی به آرایش و تغییر لباس است. در مهمانی های زنانه بادامن کوتاه حاضر می شوند. تا پیش از انتخابات یک آرایشگاه مشهور در خیابان فرشته را قورق می کردند تا آرایش موهای خود را تغییر دهند. اما از زمان انتخابات به بعد اتاقی در دفتر رهبری به یک آرایشگاه تبدیل شده تا امنیت دختران و عروسان خامنه ای در فضای نا امن بعد از انتخابات بیشتر شود.

ثروت هدی: 100 میلیون دلار نقد( از پدر هدیه گرفته است.)



برادران خامنه ای:

حسن برادر خامنه ای 500 میلیون دلار ثروت دارد که 400 میلیون آن در سوریه و لندن 20 میلیون دلار نقد در تهران 80 میلیون دلار در حساب لندن و دبی است .او مدتی در وزارت ارشاد مسئول سانسور و مدتی در وزارت نفت مسئول نظارت بر فروش و حمل و نقل نفت بوده است.

محمد برادر خامنه ای 100 میلیون دلار ثروت دارد.

هادی خامنه ای که در دوره شاه به 3 سال زندان محکوم شده بود به دلیل فاصله اش از این خاندان منزه تر زندگی می کند. او جزء طیف اصلاح طلبان است و سردبیر روزنامه حیات نو است که گاهی روزنامه اش هم توقیف می شود.

ثروت های حاشیه ای و ناگهانی خانواده خامنه ای:

در زمان نوربخش به شرکتی که مال محمدی گلپایگانی و پسرش بود و به همراه بچه های سپاه و با مدیریت قاسم سلیمانی اداره می شد ارز داده می شد و در دبی می فروختند. این ها ارز را می خریدند به 400 تومان و یک بار سه روز بعدش فروختند به800 تومان. 5 میلیارد دلار ارز به طور ناگهان دو ونیم میلیارد دلار سود کرد. از طرف قوه قضائیه هفت هشت نفر در این رابطه دستگیر شدند که سلیمانی از طرف آقای خامنه ای آن ها را آزاد کرد.(دوره آقای خاتمی بود و شاهرودی را تهدید کردند تا آن ها را آزاد کنند.)
از قرارداد های اسلحه: (تانک و موشک و ضد هوایی)

فقط 10 میلیارد دلار با چین معامله اسلحه شده است (3 میلیارد دلار کمیسیون گرفته شده، چون کمیسیون قرار داد اسلحه بالاست)

11 میلیارد دلار از روسیه اسلحه خریده شده است. (3 میلیارد دلار کمیسیون گرفته شده است. )

حدود دو و نیم میلیون بشکه نفت ایران روزانه فروش می رود که یک میلیون ونهصد هزار بشکه آن از طرف خامنه ای فروخته می شود.بابت حمل و نقل هر بشکه نفت 5 سنت کمیسیون بر می دارند.

بعضی از پول ها هم برای پروژه های سری است و کسی حسابش را ندارد. :پروژه های اتمی/ نظامی /حزب اله /و پروژه های خارج از کشور. مثلا می گویند 20 میلیون دلار می خواهیم. نصفی اش را خرج می کنند و نصفی اش را خودشان بر می دارند.

حالا معلوم است که چرا خامنه ای که با روضه اباعبدالله سر کار آمده است برای کدام منافع به راحتی در روز عاشورا آزادیخواهان و حتی عزاداران حسینی را می کشد.

(نقل از وبسایت مخملباف)

دو دهه پس از نخست وزیری!



دو دهه پس از نخست وزیری!

میرحسین موسوی، روز گذشته برای تسلیت گوئی به خانه علی موسوی خواهر زاده اش رفت. ترور او در چند قدمی خانه اش، بصورتی سازمان یافته و توسط سرنشینان یک پاترول سیاه دولتی که 5 سرنشین داشت صورت گرفت. گفته می شود که میرحسین موسوی در پاسخ به کسانی که به وی توصیه کرده بودند پیام تسلیتی در باره کشته شدن خواهر زاده اش بنویسد گفت بود: تفاوتی میان خواهر زاده من و دیگر شهدا نیست! عکس بالا مربوط به حضور موسوی در خانه علی موسوی است.