Saturday, May 28, 2011

محمدرضا خاتمی:

محمدرضا خاتمی:


قدرت خارج از مجلس

مخالف مجلس با هویت است





محمدرضا خاتمی دبیرکل سابق جبهه مشارکت و نایب رئیس مجلس ششم، بمناسبت 7 خرداد، سالروز افتتاح اولین مجلس بعد از انقلاب 57، با سایت جماران مصاحبه کرده و ضمن دفاع از مجلس ششم، اشاره به دشواری های مجلس در جمهوری اسلامی و خالی از هویت شدن مجلس در دوره های مختلف – از جمله دوره هشتم- کرد. این مصاحبه را برگرفته از سایت جماران می خوانید.







- جایگاه مجلس در اندیشه امام چیست؟ امام به عنوان بنیانگذار نظام و ولی فقیه زمان، چه اندیشه ای در خصوص مجلس دارد؟



محمدرضا خاتمی: امام علاقه خاصی به مرحوم مدرس داشت و از این لحاظ مجلس و پارلمان در ذهن امام خیلی برجسته بود. ایشان نظام پارلمانی را به نظام ریاستی ترجیح می داد. از این لحاظ امام تلاش داشت که انتخابات مجلس به نحو آزاد برگزار شود و نمایندگان واقعی بالا بیایند و مدام قدرتشان زیاد شود.



البته امام عتاب و خطاب داشت و نصیحت می کرد اما من ندیدم در کار مجلس دخالت کند. مهمترین موردی که الان برخی از آقایون آن را مستمسک برخی کارها قرار می دهند بر سر نخست وزیری آقای موسوی بود. امام به مجلس نامه ای نوشته و دلایل خود را آورد که من به این دلایل صلاح می دانم که آقای موسوی نخست وزیر باقی بماند، اما آخر نامه نوشتند که صلاح با مجلس و رئیس جمهور است. هرچه شما تصمیم بگیرید. امام شوخی نمی کرد و تعارف هم نداشت که اینجا چیزی بنویسد و در پشت سر کار دیگری بکند.



ما نمی بینیم که مجلس قانونی تصویب کند و امام با آن مخالفت کند. این نشان اهتمام امام به قانون بود. سر ریاست جمهوری، دولت موقت و چیزهای دیگر اگر قرار بود امام خود تصمیم بگیرد تصمیمات دیگری می گرفت اما واگذار کرد به اهل خرد و اهل حل و عقد و مردم و از این تصمیمات هم حمایت می کرد. در ذهن امام کاملا برجسته بود که حدود را باید رعایت کند و اگر رعایت بکند دیگران رعایت خواهند کرد.



اما به هرحال در آن وضعیت که ما بعد از انقلاب داشتیم حتما اتفاقات ناگواری روی داده است که باید ریشه یابی کرد ولی این جفای بزرگی است که همه این جفاها را منتسب به یک فرد بکنیم در حالی که ما ایرادات زیادی در کل سیستم داشتیم که ممکن بود یک مسائلی هم پیش بیاید.



پس از جنگ برخی از نمایندگان مجلس سوم به امام نامه می نویسند و خواستار بازگشت به قانون می شوند. این نامه را برخی امضا نمی کنند چون فکر می کنند که امام به امضاکنندگان نامه عتاب می کنند. اما دقیقا برعکس آن اتفاق افتاد. ایشان می گویند همه باید به قانون برگردیم. اگر کسی دیکتاتور باشد تازه در این شرایط می گوید که قانون همان است که من می گویم. در حالی که امام در پاسخ نامه نمایندگان می گوید شما درست می گوئید. اینکه چند نفر نماینده در نامه به امام در مورد قانون چیزی می خواهند و در واقع از او انتقاد می کنند امام با روی باز می پذیرد بهترین نشانه قانون گرایی است.



امام این ویژگی بزرگ را داشت که به نظرم چه در تفکرش و چه در عملش و چه در ساختار فکری و شخصیتی اش، قانون و مجلس و مردم سالاری جایگاه خاص خود را داشت و امام به خود اجازه نمی داد که این حریم ها را بشکند.



- مجلس خوب و مجلس مردمی در نظام جمهوری اسلامی چه مجلسی است ؟







خاتمی: اولا جایگاه قانونی مجلس جایگاه رفیعی است، ثانیا در فرهنگ انقلاب اسلامی ریشه دارد و از اندیشه امام برگرفته شده است از “میزان رای ملت است” تا “مجلس عصاره فضائل ملت است” تا “مجلس در راس امور است” که حالا باید بگوییم بود و الان دیگر نیست.



مجلس نوساناتی داشته است. مجالس خیلی خوب داشتیم. مجالس فداکار داشتیم. این صفات را البته نمی توان به همه نمایندگان یک مجلس تعمیم داد. اما از یک نکته در تشکیل مجلس غافل مانده ایم. اگر امام می گوید مردم ولی نعمت ما هستند این مجلس باید خود را نماینده واقعی مردم بداند و در برابر هیچ قدرتی جز مردم سر تعظیم فرود نیاورد. مجلس یعنی یک لولایی که مردم را با حکومت پیوند می دهد. این مجلس است که دموکراسی مستقیم را نمایندگی می کند. ما باید این تمهید را فراهم بکنیم که واقعا نمایندگانی که انتخاب می شوند عصاره فضایل ملت و نماینده مردم باشند وارد مجلس بشوند. این تمهید که نشده هیچ، بلکه برعکس آن نیز اتفاق افتاده است با نظارت استصوابی و کارهای اشتباه دیگر. ما نماینده ای را می خواهیم که در عین حال که دانا است، شجاع هم باشد. لکنت زبان نداشته باشد. امام از مجلس خوشش می آمد برای اینکه مدرس را می شناخت، مدرسی که شجاع بود. امام می گوید مجلسی ها باید شجاع باشند اینکه در برابر انحرافات و کجی ها و کاستی ها عرض اندام بکنند.



چون به این نکات توجه نکردیم مجلس ما عملا علیرغم اینکه باز هم نسبت به بخش های دیگر حکومت در مجموعه مردمی ترین بخش های حکومت است اما نقاط آسیب پذیر خیلی زیادی دارد و گاهی اوقات حتی دیدیم که متاسفانه در برابر قدرت قاهره درون حکومت مرعوب و گاهی اوقات تسلیم شده است. این نکته مهمی است که باید در نظر گرفت.



تمهید مجلس لوازم خاص خود را می خواهد. نظام پارلمانتاریستی اگر حزب نداشته باشد، شکل نمی گیرد. اگر جامعه مدنی قوی نباشد نظام پارلمانی شکل نمی گیرد، دولت ساز می شود نه مردم ساز. به نظر من انگار یک تعمدی وجود دارد که عده ای می خواهند مجلس را آنگونه باب طبع خودشان هست تشکیل بدهند، بنابراین قانون را به شکل خاص تفسیر می کنند. انتخابات را آنگونه برگزار می کنند و اگر چند تا نماینده واقعی هم به مجلس برود با فشارهای و تظمیع ها اجازه نمی دهند کاری را انجام دهند.



این درحالی است که اگر ما به مردم اعتماد کنیم، اگر احیانا در مواردی افراد نادرستی هم وارد مجلس شود اکثریت قاطع مجلس آنچنان هیمنه و شکوه و جلال و عظمت دارند که آن چندتا نتوانند کار خود را از پیش ببرند.



به نظرم الان یکی از مهمترین وجوه همت همه کسانی که می خواهند در حقیقت قانون اساسی به درستی اجرا شود، این باشد که ما یک مجلس قوی داشته باشیم اما با این شیوه اجرای قانون، این مساله یک آرزوی دست نیافتنی است.







- در این سی سال هشت تا مجلس تشکیل شده است این مجالس چه تفاوت هایی با هم داشتند. احساس می‌شود پس از تشکیل مجلس اول، یک سیر نزولی در روند قدرت مجلس ایجاد شده است.







خاتمی: مجالس دور اول متشکل از افراد انقلابی بود و از شور انقلابی برخاسته بود. روند انتخابات را ما می توانیم دو قسمت کنیم. یک قسمت تا مجلس سوم که به نظر من یک انتخابات تقریبا آزاد و منصفانه و عادلانه ای داشتیم. از انتخابات چهارم کم و بیش دستکاری در انتخابات شروع شد. البته نوسان هم داشت. ما انتخابات مجلس ششم هم داشتیم مجلس پنجم هم بهتر از هفتم و چهارم بود اما هفتم و هشتم کاملا بسته بود.







- این مجالس عمدتا چه ایرادات کلی داشته اند؟







خاتمی: ایراد نخست اینست که در برابر مجلس یک قدرت قاهره مالی و روانی وجود دارد بنام دولت که همیشه هم بوده است. دولت بیشترین کارشناس ها را دارد، بیشترین پول را دارد، بیشترین تجربه را هم دارد و بنابراین خیلی می تواند روی نظرات کارشناسی مجلس اثرگذار باشد. یک بودجه وقتی می آید داخل مجلس، مجلس فقط چند درصد می‌تواند بر این بودجه تاثیر بگذارد چون نه وقت دارد و نه توان تحقیقاتی آن را دارد.



ایراد دوم این است که ما در جمهوری اسلامی مجلس را کارخانه وضع قانون کرده ایم آن وقت می بینیم که ۶ قانون متناقض داریم که هیچ کدام از آنها باطل نشده است. اینها هر جایی یک بلبشویی بوجود آورده و هر کسی یک قانون را وضع کرده است.



ایراد سوم اینکه، مجلس آنچنان که باید و شاید به کار نظارتی نپرداخته است. نظارت یعنی جلوگیری از استبداد، قانون گریزی و قانون ستیزی. دولت نباید بتواند از قانون بگریزد، قوه قضاییه که امنیت و جان و مال مردم را باید تامین کند، نباید از قانون دربرود.



شما نایب رئیس مجلس ششم بودید و بالاترین رای یک نماینده را در تاریخ مجالس هشت گانه آوردید. بسیاری مجلس ششم را متفاوت تر از این مجالس دیگر غیر از مجلس اول که قصه ای جداگانه دارد ، می دانند و برای این مجلس امتیاز ویژه ای قائلند. شما چه نظری دارید؟



محمد رضاخاتمی: مجلس ششم در حقیقت درست جامعه آن زمان را و خواسته ها و مطالبات مردم را نمایندگی می کرد. دراین مجلس عموما اصلاح طلبان حضور داشتند، اما در عین حال محافظه کاران هم بودند و قوی ترین آنها هم بودند. مجلسی بود که واقعا می خواست نقش مجلس را ایفا بکند. یعنی قوه نظارتی خود را اعمال بکند و از حقوق مردم دفاع بکند نه اینکه فقط قانون وضع کند. به همین دلیل هم هست که ما در طول تاریخ مجالس، چالش بیشتری را بین مجلس ششم و بخش های قانون گریز حاکمیت داشتم. این اصطلاح از یکی از بزرگان کشور بود که می گفت ما هر روز که رادیو را باز می کردیم و مجلس را گوش می کردیم تنمان می لرزید چون مجلس مدام تذکر قانونی می داد.



یکی از ویژِگی های مجلس ششم شجاعت بود. نمایندگان لکنت زبان نداشتند، خیلی روی این مجلس فشار آمد حتی از سوی دوستان خود. اما نماینگان دنبال این نبودند که بار خود را ببندند. البته ممکن است که افراد فرصت طلبی هم بوده باشند، اما اکثریت نمایندگان مجلس قدرت طلب نبودند، کسی که قدرت طلب است با قدرت باید بسازد نه اینکه با آن چالش کند و درگیر باشد.



مجلس ششم بنیان جدیدی در سیاست ورزی و مسائل اجتماعی و فرهنگی در داخل کشور گذاشت. می خواهم ادعا بکنم که در مسائل اقتصادی و معیشتی کارهای بزرگی انجام داد که شاید کم نظیر باشد در طول تاریخ مجلس. در بعد از انقلاب، مجلس ششم توانست راجع به بنیان های اقتصادی کار بکند و تصمیم گیری های جدی انجام بدهد که نظیر آن کم دیده شد. مثل قانون کار، عوارض، مالیات، خصوصی کردن، تک نرخی شدن ارز و کارهای بنیادین و اساسی دیگر.



تصمیم گیری در مورد هدفمند کردن یارانه ها و اصلاح الگوی مصرف که به عمر مجلس ششم نرسید. مجلس ششم این حسن را داشت که با یک دولت همفکر همراه بود. اگر نبود شاید این توفیقات را نداشت اما بخش عمده ای از کارهای مجلس ششم در کارهای اجتماعی و معیشتی صرف شد. نتیجه آن هم دیده شد. بیکاری بیست درصدی در دوران اصلاحات به دوازده درصد رسید، تورم از ٣۵ درصد به ۱٢ درصد رسید. سرمایه گذاری ها خیلی زیاد شد، همکاری مجلس با دولت در گسترش میدان های نفتی، گسترش صادرات، سرمایه گذاری های خارجی و … کم نظیر بود، که نتایج آن را هنوز هم شاهدیم. اگر امروز دولت نهم و دهم می بالد که صادرات غیر نفتی چند برابر شده یکی نیست بپرسد که این صادرات غیر نفتی چیست؟ اینها عمدتا محصولات پتروشیمی است که اکثرا توسط دولت اصلاحات بنیاد گذاشته شد.

از یک گزارش دریافتی

از یک گزارش دریافتی

چشم و گوش های بسته

بسیجی های ساده دل را باز کنید





سلام بر شما- اخیرا در یک جلسه بحث با یك گروه 25 تا 30 نفره از محصلین یكی از حوزه های علمیه بازار تهران که اغلب طلبه های بسیجی بودند شرکت داشتم که خلاصه ای از آن را برای شما ارسال میدارم تا اگر صلاح دانستید منتشر کنید.







از نظر سنی همگی زیر 25 سال داشتند و تنها مسئولشان كه یک روحانی معمم بود حدود 35 سال داشت. سیاسی بودند و در جریان مسایل روز مملكت:



1- جریان تصرف سفارت امریكا



- معتقد بودند كه جریان تصرف سفارتخانه امریكا در سال 58 زیر سر خود امریكا و زیر سر عوامل آنها بود. خودشان این كار را کردند تا باعث تشنج در روابط بین امریكا و كشور ما بشوند.



کمی که بحث جلو رفت، معلوم شد این حرف ها تماما از نوار سردار مشفق گرفته شده و به آنها تلقین شده است. در ادامه بحث به آنها تفهیم شد كه آنها که این حركت را زیر سر امریكا می دانند در حقیقت می خواهند بگویند كه خمینی، خوئینی ها و..............خودشان امریكایی بوده اند و هستند و در واقع نعل وارونه می زنند. خودشان مشكوك هستند.



یكی از کسانی که در جمع حضور داشت گفت كه امام خمینی، میر حسین موسوی و خوئینی در حقیقت تن واحد بودند، که با عكس العمل آنها بویژه در مورد موسوی مواجه شد كه در نهایت با توضیحات مفصل اعتراض شان كاهش یافت و شدیدا به فكر فرو رفتند.



گفته شد که در واقع سردار مشفق كسی نیست جزء همان مشایی که شماها علیه او بسیج شده اید. توضیحات مفصلی دیگری ارائه گردید و در نهایت همگی به فكر فرو رفتند و حرفی برای گفتن نداشتند.



به نظر می رسد كه نوار سردار مشفق را همگی گوش كرده اند و به احتمال زیاد یكی از واحد های درسی شان بوده و آن نوار را مفصل در سر كلاس هایشان تدریس می كنند.







2- جریان منحرف



در این مورد نیز دقیقا در جریان مسایل روز بودند، شدیدا در مورد احمدی نژاد در شك و تردید بودند كه آیا او هم جزء خط منحرفین و مانند مشایی هست و یا نه.



چون در این مورد شك و تردید داشتند و برایشان سئوال بود، یكی از دوستان گفت كه در حقیقت مشایی و خط انحرافی اسم مستعار احمدی نژاد است . به نظر رسید كه قبول كردند و یا در واقع حرفی در این مورد نداشتند و یكی از جمع آنها گفت كه ما نمی دانیم ولی باید در این مورد نیز فكر كرد و اطلاعاتمان را دقیق تر كنیم تا بتوانیم جواب بدهیم.







3- جریان واردات بی رویه از جمله واردات بی رویه شكر



در جریان واردات و واردات بی رویه بودند. از جمله دقیقا در جریان واردات بی رویه شكر و اینكه نمایندگان مجلس و... در جریان آن هستند اظهار نظر كردند.



- یكی از دوستان در جمع شرح داد كه در حقیقت احمدی نژاد و دولت نهم و دهم دولت های مرگ بر امریكا نیستند، آنها بر روی موج سوار شده اند و عوام فریبی می كنند، چرا وقتی كه سفارت امریكا را در سال 58 گرفتند آنها از این جریان دفاع نكردند ولی بعد ها ..............



بهترین مرگ بر امریكا دفاع از تولیدات داخلی و جلو گیری از واردات بی رویه است.



- دو نفر از آنها راجع به صحبت های احمدی نژاد در باره چرایی واردات شكر به علت ارزان بودن شكر برزیلی و... صحبت كردند، كه دوستان مفصل در این باره با آنها و اینكه كه ما نباید تنها به فكر ارزانی واردات باشیم بلكه مسئله اینست كه اشتغا ل حدود 300 تا 500 هزار نفر از كشاورزان و كارگران و بقیه افراد مملكت به كشت چغندر قند و نیشكر و... وابسته است و................. ببینیم ، شرح مفصلی ارائه دادند كه همگی سر تا پا گوش بودند و مورد استقبال قرار گرفت. درضمن خودشان نیز مثالهایی از واردات بی رویه از جمله واردات كفش، مبل، لوازم خانگی و... زدند.



چنانچه این نوشته مطلوب نظرتان برای انتشار بود و منتشر کردید، گزارش های دیگری از محافلی مشابه را برایتان ارسال خواهیم کرد.



امضاء و آدرس ای میل محفوظ بماند

فارس، استان بی استاندار

فارس، استان بی استاندار


دولتی ها و حکومتی ها

گریبانگیری اعضای یک پیکر





نمونه ای از حاکمیت یگانه را بخوانید:







روز دوشنبه سردار نجار وزیر کشور که احمدی نژاد همزماه با مصلحی قصد برکناری او را نیز داشت و زورش نرسید، "عبداله حسینی" را سرپرست استانداری فارس معرفی کرد. متعاقب آن سایت خبری استانداری فارس خبر از سرپرست شدن "فرهاد سجادی" به عنوان استاندار فارس داد.







سجادی معاون برنامه‌ریزی استانداری فارس و یکی از مدیران منسوب مشایی در فارس است.



این درحالی است که هنوز استاندار فارس خودش را استاندار این استان میداند! آخرین اقدام استاندار برکناری شبانه فرمانداران منتقد وی بود که ائمه جمعه و نمایندگان فارس علیه این اقدام بسیج شدند.



البته هفته گذشته روزنامه "خبرجنوب" به نقل از "اکبر شعبانی فرد جهرمی" استاندار مرکزی خبر داده بود که "بهروز مرادی" استاندار سابق همدان و فلاح زاده استاندار یزد گزینه‌های استانداری فارس اند!



همزمان با این شیر تو شیری، عده ای خود را نماینده مردم شیراز معرفی کرده و در برابر اسنتانداری فارس جمع شدند. این عده که مانند عده های دیگر در شهرهای دیگر، منتظر اشاره اند تا کفن بپوشند و به خیابان بیآیند، سرانجام چون گیج شده بودند و نمی دانستند که بالاخره در تهران زور کی به کی می چربد، تا اطلاع ثانوی قفلی را که از پیش تدارک دیده، اما ناخودآگاه با خود به محل آورده بودند زدند به در ورودی استانداری و آن را تا تعیین تکلیف در تهران بستند!



برادری بنام "محمدرضا هاجری" به نمایندگی از طرف آورندگان قفل به محل تجمع گفت:



نمی گذاریم فارس و شیراز را پایتخت مکتب ایرانی قرار دهند به لطف رهبر معظم انقلاب، شیراز به عنوان سومین حرم اهل بیت (ع) معرفی شد. نمی گذاریم اینجا را آزمایشگاه مکتب ایرانی و تفکر انحرافی ملی‌گرایی کنند!



آمار و ارقام توسعه و پیشرفت فارس نشان می‌دهد که در این دو سال این استان متضرر شده، عقبگرد داشته و بیکاری به اوج خود رسیده است.



(آنچه خوبان همه می گفتند، اما برادران به روی خود نمی آوردند)

دفاع رحیم مشائی از خودش

دفاع رحیم مشائی از خودش

حرف دلتان را بزنید

می خواهید احمدی نژاد را بزنید

من را دراز کرده اید!







جرات ندارید حرف دلتان را بزنید، لذا به من می‌تازید. پشت سر هم جلسه گذاشتید و گفتید که با رئیس‌ جمهور نمی‌شود در افتاد، من را انتخاب کردید. گفتید چون نمی‌شود با رئیس‌جمهور در افتاد، اگر مشایی را بزنیم، خود به خود به رییس‌جمهور هم ضربه زده‌ایم.





مشائی رئیس دفتر احمدی نژاد، روز گذشته کارکنان خبرگزاری جمهوری اسلامی "ایرنا" را جمع کرده و برای آنها سخنرانی کرد. مضمون این سخنرانی دفاع از خود بود، اما در آن به نکاتی نیز اشاره شد که خواندنی است. خواندنی است، زیرا تا حدودی خبری است. از جمله این که به چه دلیل گریبان مشائی را گرفته اند و گریبان احمدی نژاد را رها کرده اند!



مشائی ابتدا خطاب به سرلشگر فیروز آبادی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح و نویسنده نامه (چند هفته پس از کودتای 22 خرداد) به امام زمان گفت:







بسیاری از افراد به خود زحمت نمی‌دهند که حتی یکبار حرف‌های مطرح شده را به طور مستقیم بشنوند، موضوع بحث را بفهمند و مخاطب را بشناسند.



آقای فیروزآبادی بر اساس تحلیل ذهنی خود و برداشتی که از حرف‌های من داشت، اینگونه تحلیل کرده که مثلا حرف‌های من وحدت جهان اسلام را به هم می‌زند. اگر شما چنین فکری داشتید، باید با من در میان می‌گذاشتید، با من بحث می‌کردید. اما احساس کردید که باید یک حرف‌هایی بزنید و حرف‌های‌تان را زدید، اما این کار شما درست نبود. لازم است این نکته را روشن کنم که ملت و دین دو موضوع متفاوت از یکدیگر هستند. اسلام یک دین جهانی و برای همه ملت‌ها است.



من درباره عظمت و نقش تاریخی ملت ایران سخن گفتم. از سهم ملت ایران در تاریخ برای توسعه توحید، ادبیات انسانی، عشق و محبت صحبت کردم. اسلام ایرانی و اسلام ایرانیان را اسلام حقیقی و ناب دانستم.



تبلیغات وسیعی در دنیا در حال انجام است تا چهره مخدوشی از اسلام به افکار عمومی جهان عرضه شود، کوچه‌های خاکی و پر از آشغال و سنگ و کلوخ، بچه‌های بدون کفش و لباس‌های تیره و خاکی با موهای ژولیده و چهره‌های عبوس و نگاه‌های ناامید، تصویری است که غرب از اسلام به دنیا ارایه می‌دهد. از آنجا که دنیا ایران را می‌شناسد، ما باید به دنیا بگوییم که این تصویر درست نیست و به آنها اعلام کنیم که ایران مرکز تمدن عالم و پایه گذار اصلی فرهنگ و تمدن اسلام است و اگر می‌خواهند اسلام را جست و جو کنند، به ایران بیایند.



من از عظمت ایران سخن گفتم تا دنیا بداند ملت بزرگ و متمدن ایران با پیشینه تاریخی، اسلام را با عشق پذیرفت نه با لشکر کشی! اینها، مرا تا مرز شرک و کفر بردند و گفتند که کفر گفته و دین اسلام را کنار گذاشته و دین جدیدی آورده است. کمی انصاف داشته باشید.



جرات ندارید حرف دلتان را بزنید لذا به من می‌تازید. پشت سر هم جلسه گذاشتید و گفتید که با رئیس‌ جمهور نمی‌شود در افتاد من را انتخاب کردید. گفته‌اند چون نمی‌شود با رئیس‌جمهور در افتاد، اگر مشایی را بزنیم، خود به خود به رییس‌جمهور هم ضربه زده‌ایم. این گروه مرتب در حال تبلیغ است که همه کارها دست مشایی است و با این کار به نتیجه دلخواه خود که همان ضربه زدن به مشایی برای ضربه زدن به رئیس‌جمهور است، می‌رسند.



آنها تا جایی پیش رفتند که گفتند مشایی رییس‌جمهور را سحر کرده است؟ برخی از این آقایان که مسئولیت هم دارند، نزد من آمدند و گفتند که پیش از ملاقات با شما به ما توصیه شده که مراقب باشیم زیرا مشایی سحر و جادو می‌کند.



عده ای سعی دارند من را ساحر معرفی کنند. می‌گویند فلانی نزد یک مرتاض ‪ ۴۰۰ساله در هند می‌رود؟ حتی یکی از سایت‌ها که در نوشتن مطلب علیه من تخصص دارد، در این زمینه نوشته بود که آن فرد هندی جز مشایی، هیچ مقامی از دولت ایران را نمی پذیرد!



نوشته‌اند فلانی در یک مسیر به راننده و محافظان گفت که بایستید، پیاده شد، لابه لای درخت‌ها رفت بعد از مدتی لا به لای درخت‌ها گشت و سپس با حالتی آنچنانی داخل ماشین نشست و گفت که خدمت امام زمان رسیدم و با ایشان گفت و گو کردم. حتی یکی از نمایندگان مجلس که آدم خوبی است و تحصیلات دانشگاهی هم دارد ، در زمان حضور من در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری از مدیر امور مجلس سازمان پرسیده بود که آیا ماجرای مرتاض ‪ ۴۰۰ساله واقعیت دارد؟



چرا برخی از مخالفان به من نسبت سحر و جادو می‌دهند، اینها می‌گویند چون هرچه علیه مشایی به رییس‌جمهور می‌گوییم، احمدی نژاد گوش نمی‌کند پس مشایی او را جادو کرده و مراد او شده است. البته چون احمدی نژاد یک شخصیت برجسته اصولگرا، متدین، در اوج تقوا و مبارزه و عدالت و خدمت است، نمی‌توانند علیه او کاری کنند و هرچه دارند علیه مشایی می‌گویند، اما احمدی نژاد به آنها گفته است که در اشتباه هستند و مشایی مورد اعتماد اوست.



اگر اینها علیه احمدی‌نژاد سخن بگویند، همه چیز را از دست می‌دهند زیرا خودشان هم بواسطه احمدی‌نژاد سر کار هستند و گرنه چه کسی اینها را انتخاب می‌کرد. اینها مرهون دوره مدیریت احمدی‌نژاد در شهرداری و دولت نهم هستند.



اگر احمدی‌نژاد از جریان اصول‌گرایی حذف شود چیزی در صحنه نمی‌ماند، احمدی‌نژاد پشتیبان رهبر عزیز در عرصه سیاست و مدیریت کشور است. رهبر معظم انقلاب در نقد منتقدین دولت در یکی از افطارهای ماه رمضان فرمودند: شما که انتقاد می‌کنید، قبلا امتحان خود را پس داده‌اید.



کفار به همه اعضای خانواده و مردم می‌گفتند گرد خانه محمد(ص) جمع نشوید چون او سحر می‌کند.



شما چرا اگر مشایی سحر می‌کند، آن را باطل نمی‌کنید و چرا می‌ترسید؟ یعنی بین شما یک نفر هم پیدا نمی‌شود بتواند سحر مشایی را باطل کند و احمدی نژاد را از سحر نجات دهد؟ پس در همه این سال‌ها چه کار می‌کردید؟ چه خواندید؟ چقدر عبادت کردید؟

سفر 1400 میلیارد تومانی خامنه ای به قم

سفر 1400 میلیارد تومانی خامنه ای به قم




افشاگری علیه خامنه ای



تحت بهانه انتقاد از احمدی نژاد







افشاگری هائی علیه علی خامنه ای آغاز شده که اطلاعات مربوط به آن جز با هدایت شخص احمدی نژاد و حامیان قدرتمندش در قم و شورای نگهبان ممکن نیست.



روز گذشته نماینده قم در مجلس بنام "علی بنائی" به بهانه انتقاد از احمدی نژاد دست به افشای هزینه های تبلیغاتی علی خامنه ای زد و گفت:







دولت در بودجه امسال باید390 میلیارد تومان برای اعتبارات سفر استانی مقام رهبری به قم اختصاص می‌داد که از این کار خودداری کرده است.



در سفر سال گذشته ایشان به قم٬ ۱۴۰۰ میلیارد تومان اعتبار تصویب شده بود که دولت از گنجاندن آن در بودجه امسال خودداری کرده است.



آنچه مسلم است به علت عدم اختصاص بودجه سفر مقام معظم رهبری٬ در حق مردم قم اجحاف شده است.



( آن سفر انجام شد و بنائی مشخص نکرده است که بالاخره بودجه آن از کجا تامین شد؟)

وال استريت جرنال وال استريت جرنال : ایران قطع تماس با اينترنت بين المللی را تدارک می بيند

وال استريت جرنال وال استريت جرنال : ایران قطع تماس با اينترنت بين المللی را تدارک می بيند


صدای آمریکا : وال استريت جرنال زير عنوان "عهد ايران به قطع اينترنت" می نويسد ايران به سوی نوع سلطه جويانه و جديدی از سانسور گام بر می دارد: اينترنت به اصطلاح ملی که می تواند عملا ارتباط اينترنتی ايران را با بقيه جهان قطع کند.



ناظران سياست ها و خط مشی های ايران درداخل و خارج می گويند کادر رهبری ايران اين پروژه را راهی برای پايان دادن به اقدامات مربوط به کنترل بر اينترنت می بيند.



ايران که هم اينک نيز در مورد سانسورهای اينرنتی جزو پيشتازترين کشورهاست، در عين حال اينترنت ملی را به عنوان ابزاری جلوه می دهد که می تواند ضمن صرفه جوئی در هزينه برای مصرف کنندگان، معيارهای اخلاقی اسلامی را نيز محافظت و تقويت کند.



رضا باقری اصل مدير بنياد تحقيقاتی وزارت ارتباطات در فوريه گذشته، همزمان با گسترش سريع تظاهرات طرفدراران دمکراسی در خاورميانه و شمال آفريقا، به يک خبرگزاری در ايران گفته بود بزودی ۶۰ درصد خانوارها و کسب و کارها به شبکه جديد اينترنت داخلی وصل می شوند، و اين شبکه ظرف دوسال تمامی کشور را در بر خواهد گرفت.



بنظر می رسد اين حرکت غيرعادی بخشی ازتلاشی گسترده تر برای مقابله با آنچه که رژيم اکنون آن را تهديدی عمده تلقی می کند باشد: هجوم اينترنتی ايده ها، فرهنگ، و نفوذ غربی عمدتا نشأت گرفته از آمريکا.



آيت الله علی خامنه ای رهبر ارشد [ولی فقيه] و ديگرمقامات ارشد، در سخنرانی های اخيراين روياروئی در حال ظهور را "جنگ نرم" توصيف کرده اند.



روز جمعه در مطبوعات محلی گزارش هائی منتشر شد مبنی بر اينکه ايران همچنين مصمم است در چند ماه آينده سيستم کاربری کامپيوتری خاص خود را جايگزين سيستم های ويندوز مايکروسافت کند. خبر چنين اقدامی، که تائيد مستقلانه آن ممکن نبوده است، به رضا تقی پور وزير ارتباطات نسبت داده می شود.



اينترنت ملی ايران، به گزارش يک خبرگزاری دولتی در نقل قولی ازعلی آقامحمدی مسئول امور اقتصادی "شبکه ای واقعا حلال برای مسلمانان خواهد بود که اخلاقيات و معنویات را هدف می گيرد".



به گفته آقای آقا محمدی اين شبکه جديد نخست در کنار اينترنت معمولی کار خواهد کرد و دسترسی بانک ها، وزارتخانه ها و شرکت های بزرگ به اينترنت معمولی ادامه می يابد. با اينحال او می گويد نهايتا و در غايت شبکه داخلی اينترنت در ايران ، و ديگر کشورهای اسلامی، جايگزين شبکه جهانی اينترنت می شود.



در اين زمينه موانعی بسيار وجود دارد. حتی برای کشوری که از نظر اقتصادی به سبب تحريم های غرب منزوی شده است، اينترنت يک ابزار مهم تجاری است. محدوديت در دسترسی می تواند به ايجاد مانع در سرمايه گذاری از روسيه، چين و ديگر طرفهای تجاری منجر شود. بعلاوه مسئله داشتن تخصص و برخورداری از توانائی لازم برای به راه انداختن جستجوگرها و سايت هائی ايرانی نظير گوگل نيز مطرح است.



فعلا شماری اندک تصور می کنند ايران بتواند ارتباط خود را با اينترنت بين المللی کاملا قطع کند. اما ايران می تواند سراغ سيستم اينترنتی مضاعفی برود که در چند کشور دارای رژيم هائی سرکوبگر رايج است.



ميانمار [برمه] دراکتبر گذشته اعلام کرده است که ارتباطات اينترنتی عمومی از طريق سيستمی جداگانه و تحت کنترل و نظارت يک شرکت جديد دولتی برقرار خواهد شد- سيستمی که عملا دسترسی را فقط به موارد مورد نظر رژيم محدود می کند.



کوبا نيزسيستمی معادل سيستم های مضاعف دارد، که يکی ارتباط با جهان خارج را برای توريست ها و مقامات دولتی فراهم می کند و ديگری، سيستمی بسته و تحت کنترل است که به عموم صرفا امکان يک دسترسی محدود را می دهد.



کره شمالی هم گام های مقدماتی در ورود به دنيای اينترنت را از طريق سيستم مضاعفی برمی دارد، که البته بسيار ابتدائی تر و برای جمعيتی کمتر است.

تک عکس / عکس حبرگزاری اسوشیتد پرس از اعدام روز پنجشنبه در قزوین

تک عکس / عکس حبرگزاری اسوشیتد پرس از اعدام روز پنجشنبه در قزوین

«منع بانک های جمهوری آذربايجان از ارائه خدمات مالی به ايرانی ها»

«منع بانک های جمهوری آذربايجان از ارائه خدمات مالی به ايرانی ها»


رادیو فردا : بانک های آذربايجان از ارائه سرويس های بانکی، از جمله نقل و انتقال پول برای شهروندان و بازرگانان ايرانی منع شده اند.

مدير عامل يک بانک آذربايجانی که نخواست نامی از وی برده شود، در گفتگو با راديو فردا با تاکيد بر منع بانک های آذربايجان از ارائه سرويس های نقل و انتقال پول به شهروندان ايرانی، اذعان داشت که اين سياست در راستای عملکرد غير شفاف ايران و سوء استفاده اين کشور از سيستم بانکی ديگر کشورها برای انجام پولشويی است.



پیشتر خبرگزاری مهر گزارش داده بود که بانک های جمهوری آذربایجان از گشایش حساب برای شهروندان ایرانی که قصد فعالیت های بازرگانی دارند، خودداری می کنند.



بر اساس این گزارش ، روز جمعه، شماری از ایرانیان به روزنامه « بیزیم یول» چاپ باکو اطلاع دادند که برای گشایش حساب به بانک « رسپوبلیکا » مراجعه کرده اند ولی درخواستشان رد شده و به آنها گفته شده که این مسئله مربوط به سیاست داخلی دولت باکو است. روزنامه « بیزیم یول» می گوید تلاش خبرنگارش برای تماس با مدیریت این بانک و روشن کردن مسئله بی نتیجه مانده است.



تاکنون مقامات جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان در این مورد اظهار نظر نکرده اند.



وی با اسناد به ابلاغيه های «سرويس مونيتورينگ مالی» وابسته به بانک مرکزی آذربايجان که از ماه آوريل سال ۲۰۱۱ به همه بانک های فعال (داخلی و خارجی) در آذربايجان ابلاغ شده است، اشاره کرده و می افزايد: «آذربايجان برای جلوگيری از پولشويی و احيانا کمک مالی منابعی از ايران به گروههای تروريستی در اقصی نقاط جهان از طريق بانک های آذربايجان، تمام تدابير امنيتی مالی را اتخاذ کرده است.»



موضوع استفاده ايران از سيستم بانکی آذربايجان برای پولشويی تا کنون چندين بار مطرح شده است و با اظهار نگرانی مقامات آذربايجان نيز مواجه شده است.



در آخرين اسنادی که روزنامه «دی ولت» آلمان با استناد به اسناد ويکی ليکس در ۲۳ ژانويه ۲۰۱۱ منتشر کرده است، يک مقام رسمی سازمان ملل در زمينه مبارزه با مواد مخدر در شعبه باکو گفته است که ايران از اراضی آذربايجان برای قاچاق هروئين به اروپا استفاده می کند. بگفته اين مقام رسمی سازمان ملل، حجم مواد مخدر توقيف شده توسط دولت آذربايجان که از ايران به مقصد اروپا ترانزيت می شود در سال ۲۰۰۶ به ميزان ۲۰ کيلوگرم بوده است که اين رقم فقط در سه ماهه اول سال ۲۰۰۹ به ۵۹ کیلو رسيده است. اتهام اصلی ترانزيت مواد مخدر متوجه سپاه پاسداران است.



از طرفی، ويکی ليکس در سال ۲۰۱۰ اسنادی را بهمراه جزئيات مفصلی منتشر کرد و بنا بر اين گزارش ايران از بانک های آذربايجان برای پولشويی استقاده کرده است.



در ميان دهها يادداشت ديپلوماتيک که از سفارت امريکا در باکو به واشينگتن ارسال شده است يک تلگرام محرمانه از سفير سابق امريکا در باکو در ۶ مارس ۲۰۰۹ وجود دارد. اين تلگرام در مورد پولشويی پولهای ايرانی در بانک های جمهوری آذربايجان و مسئله سوء استفاده ايران از سيستم مالی و اراضی آذربايجان برای دور زدن تحريمهای بين المللی است.



در سايت رسمی «سيستم مونيتورينگ مالی» آذربايجان ابلاغيه ای در ۲۱ آوريل سال ۲۰۱۱ منتشر شده است که به بانک های فعال در آذربايجان دستور داده شده است که «برای جلوگيری از سندسازی غيرقانونی پول و املاکی که از طريق عملياتهای جنايتکارانه بدست آمده و همچنين برای جلوگيری از کمکهای مالی به شبکه تروريسم بين المللی»، از ارائه سرويس به برخی کشورها نهايت دقت بعمل آورده شود. در اين سند به جزئيات دقيق آنچه که «برخی کشورها» اشاره نشده است و فقط اسم دو کشور ايران و کره شمالی در سند ذکر شده است.



از طرفی، «سيستم مونيتورينگ مالی» وابسطه به بانک مرکزی آذربايجان که مسئول شفاف سازی سيستم مالی بانکهای فعال در آذربايجان است، طی ابلاغيه ای که در سايت رسمی اين ارگان در ليست «تحريمهای عمومی» خود منتشر کرده است، سه سند وجود دارد که يکی مخصوص اسامی اعضای القاعده، يکی برای طالبان و ديگری حاوی ۱۱۷ شخص حقيقی، حقوقی و شرکت های ايرانی است که استناد اين ابلاغيه به قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنيت سازمان ملل در سال ۲۰۱۰ بر عليه برنامه هسته ای ايران است که اسامی شرکتها، اشخاص حقيقی و حقوقی با جزئيات آن در سايت رسمی اين ارگان منتشر شده است.



مدير عامل يکی از بانک های آذربايجان در گفتگو با راديو فردا اغان داشت که هيچ شهروند ايرانی مجاز به نقل و انقال پول از طريق بانکهای آذربايجان به کشور ثالث نيست. وی يک تجربه شخصی خود را نيز چنين تعريف می کند که، اخيرا يک تاجر ايرانی با اين ادعا که از روسيه چوب به ايران وارد می کند به بانک مراجعه کرده، اما بانک از انتقال پول اين ايرانی به روسيه امتناع کرد. «به وی گفتيم که به سفارت ايران در آذربايجان مراجعه کند و مشکل خود را از راه ديگری حل کند.»



بگفته وی، هم اکنون شهروندان ۲۱ کشور هستند که محدوديت هايی با درجات مختلف برای سرويس دهی به آنها اعمال می شود. بگفته وی، سيستم مالی آذربايجان تا حد ممکن سعی دارد که با کشورهای منطقه تعامل گسترده ای داشته باشد، برای مثال اخيرا تمام محدوديت هايی که به شهروندان پاکستان در ارائه خدمات بانکی اعمال می شد، لغو شده است، اما ايران واقعا دردسرساز است

مجلس: رییس دولت را احضار کنید

در حالی که هنوز فضای آبادان در غم واندوه ناشی از حادثه انفجار پالایشگاه به سر می برد و شهر، آمیزه ای از دود و بوی شدید سوختگی است، تهران به صحنه اتهامات متقابل دولت و مجلس تبدیل شده است.لاریحانی، احمدی نژاد را در حادثه پالایشگاه آبادان مسئول میداند و به این بهانه می گوید نباید گذاشت استبداد رضاخان در کشور پدید آید؛ رییس کمیسیون اصل نود معتقد است این حادثه باید مورد پی گیری قضایی قرار گیرد. و دولت




از یک سو به اطلاعیه "شرکت ملی پخش و پالایش" درباره انفجار پالایشگاه بسنده کرده، و از سوی دیگر احمدی نژاد ضمن سخنانی،بدون هرگونه ارتباط ظاهری با این انتقادات، منتقدین خود در مجلس را "شتی عقب مانده" خوانده است.



سایت آینده نیوز دیروز در یادداشتی پیرامون حادثه پالایشگاه آبادان، خواستار آن شد که مجلس، رییس دولت را با عنوان سرپرست وزارت نفت به مجلس احضار کند. در این یادداشت آمده است: "اگرچه شورای نگهبان اعلام كرده است محمود احمدی نژاد به عنوان سرپرست وزارت نفت اعتبار ندارد، اما با توجه به اعلام رسمی احمدی نژاد كه خود را به عنوان سرپرست وزارت نفت معرفی كرد و اعلام معاون حقوقی رییس جمهور مبنی بر عدم تمكین دولت به نظر شورای نگهبان، مجلس می تواند با احضار شخصیت حقوقی سرپرست وزارت نفت نه به اقدام غیرقانونی دولت رسمیت بدهد و نه از وظیفه نظارتی خود كوتاهی كند".



سایت الف، نزدیک به احمد توکلی (رییس مرکز پژوهش های مجلس) هم خواستار عذر خواهی رییس دولت در این حادثه شد. الف در این باره نوشت: "اخباری که پس از انفجار منتشر شده است همگی گویای این موضوع است که کارشناسان وقوع چنین انفجاری را پیش بینی کرده و هشدار داده بودند. با این توضیح چه عاملی جز سوء استفاده مدیران با هدف ارتقای شغلی باعث می شود که به رئیس جمهور اطلاعات غلط دهند تا این مراسم برگزار شود. این مدیران برای ارتقای شغلی پا بر انسانیت و شرافت نهادند. مرگ چند کارگر و زخمی شدن آنها هزینه این رقابت سیاه و «تملق نهادی شده» در دولت است. اما در این حادثه تلخ، حتما شخص رئیس جمهور مقصر است و عذرخواهی، کمترین مطالبه جامعه است."



در بهارستان اما، همه نمایندگان آبادان دیروز از این حادثه برآشفته بودند. خبرنگاران پارلمانی گزارش داده اند که عبدالله کعبی نماینده آبادان چندین بار در راهروهای مجلس، هنگام صحبت با دیگر نمایندگان گریه کرده است. وی در تذکری شفاهی به اتفاق رخ داده در پالایشگاه آبادان اعتراض کرد و گفت: "برای اینکه حتما افتتاحی در سوم خرداد داشته باشیم، برای هم وطنانمان چنین سانحه ای ایجاد شد".



موسوی جرف، دیگر نماینده آبادان گفت که "افتتاح پالایشگاه آبادان نابهنگام بوده است و حتی این پروژه در آزمایش اولیه نیز با مشکل مواجه شده بود و شواهد و قرائن حکایت از احتمال بروز نقص فنی مجدد داشت".



اما شرکت پالایش وپخش با صدر اطلاعیه ای به این گفته نماینده آبادان پاسخ داد؛ در بند دوم این اطلاعیه آمده است: "برخی اظهار نظرها که آماده نبودن پالایشگاه آبادان جهت بهره‌برداری از مرحله نخست فاز 3 را علت حادثه بیان می‌کند، در واقع تمامی تلاشهای خدمتگزاران مردم در صنعت نفت که بارها و بارها در موقعیتهای مختلف کشور به کمک این صنعت حساس و خطیر آمده اند را زیر سوال می‌برد. نشت گاز در بخشی از واحد LPG فاز 3 پالایشگاه هرچند اتفاقی ناگوار پدید آورد اما حادثه ای است که قابل پیش بینی نبود و پس از چند ماه بررسی های فنی و تست های مختلف، از منظر متخصصان پالایشگاه همه شرایط را مهیای افتتاح این طرح مهم بیان کرده بود".



روز سه شنبه رییس و سخنگوی کمیسیون انرژی از فشارهای رییس دولت برای افتتاح این پروژه خبر داده بودند. موسوی با بیان جزئیات بیشتری در مورد ابهامات این اتفاق گفته است: "اصرار برای افتتاح پروژه در روز ۳ خرداد سبب رخ دادن این حادثه شد به همین دلیل باید برخورد جدی با مدیران پالایشگاه و وزارت نفت شود چرا که این آقایان در مورد این حادثه اهمال کاری کردند و باید با آن ها برخورد شود".



پس از آنکه رییس کمیسیون اصل نود این حادثه را از لحاظ قضایی قابل پیگرد دانست؛ نادر قاضی پور نیز به عنوان نایب رئیس فراکسیون کارگری گفت: "می خواهیم این موضوع را پیگیری کنیم اما وزیر نفتی وجود ندارد؛ در چنین شرایطی باید جواب خون کارگران را از چه کسی بپرسیم؟"



لاریجانی هم تلویحا احمدی نژاد را موظف به پاسخگویی دانست و گفت: "مسئول کنونی وزارت نفت (رئیس جمهور) باید پاسخگو باشد" و از کاتوزیان رئیس کمیسیون انرژی مجلس خواست سریع تر به این موضوع رسیدگی کند و گزارشی را ارائه دهد.



در جلسه دیروز صبح مجلس، کار از تذکرهای شفاهی هم گذر کرد و به تذکر کتبی کشید. سید حسین دهدشتی، سید شریف حسینی، مصطفی مطورزاده، علیرضامحجوب، حمید رضاکاتوزیان، سید امیرحسین قاضی زاده و ناصرسودانی نمایندگان آبادان، اهواز، خرمشهر، تهران، ارومیه و اهواز از کسانی بودند که به احمدی نژاد در مورد بررسی علل کشته شدن تعدادی از کارگران پالایشگاه آبادان تذکر دادند.



افتتاح یک پروژه در روز سوم خرداد ودر شهرهای آبادان و خرمشهر در حالی است که مدیرعامل شرکت ملی پالایش و پخش فراورده های نفتی در 21 اردیبهشت ماه امسال از افتتاح فاز نخست طرح توسعه پالایشگاه نفت بندرعباس در 3 خرداد توسط رئیس دولت خبرداده بود اما طی چندروز گذشته تبلیغات برای افتتاح طرح توسعه پالایشگاه آبادان در روز سوم این ماه آغازشد و در نهایت نیز این افتتاح زودهنگام منجر به انفجار و جان باختن چند تن از کارکنان نفتی شد که تاکنون علیرغم انکار نفتی ها گویا تعدادشان به هشت نفر رسیده است.



منابع محلی گزارش میدهند کارکنان بیمارستان نفت در ابادان از رفتن به منزل منع شده اند و هرگونه ورود به این بیمارستان از سوی مقامات امنیتی ممنوع اعلام شده است. از سوی دیگر شنیده شده مدیر پالایشگاه که در مراسم افتتاح حضور نداشته، سه شنبه شب را در بازداشت بوده و عصر 4شنبه آزاد شده است.



اطلاعیه شرکت پالایش وپخش در این باره میگوید: "عدم حضور مدیرعامل محترم پالایشگاه آبادان در مراسم افتتاحیه و اعتراض ایشان به آماده نبودن پالایشگاه جهت بهره‌برداری، از آن اخبار کذبی است که هر خواننده محترمی را متعجب می‌کند. بدیهی است مسئول اعلام آمادگی پالایشگاه جهت بهره‌برداری، مدیرعامل محترم و سختکوش پالایشگاه بوده است و ایشان نیز شخصا در مراسم افتتاحیه حضور داشت هرچند مدیرعامل محترم پالایشگاه پس از آتش سوزی بعلت حضور در صحنه حادثه، در مراسم رسمی سالن کنفرانس حضور نداشت اما در بخش خبری ساعت 14 سیمای جمهوری اسلامی به شرح ماوقع پرداخت".



افتتاح زود هنگام فاز سوم پالایشگاه آبادان بار دیگر پرونده افتتاح های زود هنگام دولت احمدی نژاد را باز کرده است؛ پرونده هایی مانند پروژه آزادراه تهران-پردیس که در سال 88 و هنگام انتخابات ریاست جمهوری افتتاح شد اما فردای انتخابات به علت مشکلات راهنمایی ورانندگی بسته شد. گزارش ها نشان می دهد هنوز هم داخل دو تونل اصلی و طویل آن چراغ روشن نیست، چندین حادثه دلخراش رانندگی كه در آن جان مردم گرفته شد حاصل آن افتتاح بود به طوری كه در آستانه انتخابات، پلیس راهور ناگزیر از مسدود كردن آزادراه مزبور شد.



در مثالی دیگر، پروژه احداث راه‌آهن بین شیراز و اصفهان كه در دولت خاتمی به تصویب رسیده‌بود، براساس برنامه زمان‌بندی قرار بود در سال ۸۹ به اتمام برسد. با این حال محمود احمدی‌نژاد این طرح را در روزهای تبلیغات انتخابات افتتاح كرد ولی به دلیل عجله‌ای كه در احداث این خط آهن شده‌بود، ریل‌ها بعد از حركت اولین قطار كج شدند و این مسیر ۳ روز پس از افتتاح به ناچار تعطیل شد.



در روز ۱۸ خرداد نیز احمدی‌نژاد برای افتتاح راه‌آهن ۵۴۶ كیلومتری كرمان-زاهدان به زاهدان سفر كرد. علاوه بر اصرار دولت به افتتاح این راه‌آهن، به دلیل نیمه‌كاره بودن این خط، قطار آزمایشی در منطقه شورگرد دچار مشكل شد و باعث شد افتتاح این راه‌آهن به تأخیر بیفتد.



نمونه دیگر کارخانه گندوله سازی سیرجان کرمان بود که توسط رییس دولت افتتاح شد ولی بعد از مدتی بعلت کمبود مواد خام تعطیل شد.



پتروشیمی امیر کبیر نیز در روز 29 بهمن ماه ۸۹ توسط محمود احمدی‌نژاد افتتاح شد. او در آن مراسم از آغاز نهضت ایجاد صنایع پایین دستی پتروشیمی برای ریشه كنی بیكاری در كشور سخن گفت و افتتاح و راه اندازی این واحد را با وجود كارشكنی و سنگ اندازی مخالفان پیشرفت ملت ایران و با تكیه بر دستان توانمند متخصصان داخلی معرفی کرد. اما فعالیت‌های این واحد كه در حدود۴۰۰۰ میلیارد ریال برای افتتاح و راه اندازی‌اش هزینه شده بود در كمتر از سه ماه فعالیت، به خاطر كمبود خوراك تعطیل و متوقف شد.

احمدی‌نژاد در مقابل احمدی‌نژادیسم

احمدی‌نژاد در مقابل احمدی‌نژادیسم


باند مخالف "جریان انحرافی" استانداری فارس را قفل كرد تا استاندار جدید نیاید

باند مخالف "جریان انحرافی" استانداری فارس را قفل كرد تا استاندار جدید نیاید


جمعی از مردم شیراز ( بسجی های مخالف مشایی) با حضور در مقابل استانداری فارس و قفل زدن بر درب آن، نسبت به تغییر مدیریت‌های ارزشی در این استان اعتراض كرده و خواستار انتصاب استاندار بومی شدند.



محمدرضا هاجری نماینده تجمع‌كنندگان معترض به استاندار فارس، عصر دیروز در این تجمع در سخنانی اظهار داشت: هنوز آثار ننگین فتنه سال ۸۸ از نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران نگذشته كه فتنه‌ای آلوده‌تر، منحرف‌تر و ننگین‌تر وارد میدان شده است.



هاجری افزود: امروزه مقدسات در فارس را مورد هجوم قرار داده‌اند و سران فتنه‌گر و منحرف كه روزی فكر می‌كردند می‌توانند فارس و شیراز را پایتخت مكتب ایرانی قرار دهند به لطف رهبر معظم انقلاب، شیراز به عنوان سومین حرم اهل بیت معرفی شد.



وی گفت: به دنبال این ناكامی و شكست با شیوه‌های متعدد و اعزام كردن كسانی كه هنوز الفبای مدیریت را نمی‌دانند این استان را تبدیل به آزمایشگاه كرده‌اند، آزمایشگاهی كه برای مكتب ایرانی و تفكر انحرافی ملی‌گرایی به شیوه‌های متعدد شده است.



وی افزود: با آمدن منحرفان به شهر مقدس شیراز جریان‌های اصولگرایی مورد هجوم قرار گرفته‌اند.

این معترض اضافه كرد: آمار و ارقام توسعه و پیشرفت فارس نشان می‌دهد كه در این دو سال این استان متضرر شده، عقبگرد داشته و بیكاری به اوج خود رسیده تا جایی كه بودجه‌های مصوب استان‌های كوچك‌تر مانند اردبیل و قزوین به مراتب از فارس بیشتر شده است.

حسین شریعتمداری٬ مدیر مسئول روزنامه کیهان: تیم احمدی‌نژاد قصد رویارویی خیابانی داشت

حسین شریعتمداری٬ مدیر مسئول روزنامه کیهان: تیم احمدی‌نژاد قصد رویارویی خیابانی داشت


دیگربان : حسین شریعتمداری می‌گوید تیم احمدی‌نژاد در رویارویی با علی خامنه‌ای گمان می‌کرد مردم در حمایت از آنها به خیابان می‌آیند و رهبر جمهوری اسلامی مقابل آن‌ها کوتاه خواهد آمد.



به گزارش روز پنجشنبه سایت «هجرت‌نیوز»٬ آقای شریعتمداری این مطلب را در جمع گروهی از محافظه‌کاران استان کرمان بیان کرده است.



مدیر مسئول روزنامه کیهان گفته که تیم احمدی‌نژاد بر سر ابقای حیدر مصلحی در وزارت اطلاعات «در سه موضوع دچار اشتباه» شد.



به گفته شریعتمداری٬ این جریان «روی ایستادگی رهبر حساب نکرده بودند، روی مردم حساب دیگری داشت و فکر می‌کرد مردم در حمایت از احمدی‌نژاد به خیابان‌ها» خواهند آمد.



وی همچنین افزوده که تیم احمدی‌نژاد روی دستگیری‌ها نیز فکر نکرده بود.



محمود احمدی‌نژاد ماه گذشته در اعتراض به ابقای وزیر اطلاعات از سوی خامنه‌ای٬ ۱۱ روز در خانه نشست و حاضر نشد به نهاد ریاست جمهوری برود.



مقاومت احمدی‌نژاد در برابر دستور خامنه‌ای٬ جنجال‌های فراوانی به همراه داشت که همچنان ادامه دارد.



نزدیکان رئیس دولت دهم در این مدت نیم‌نگاهی به فراخواندن هواداران خود به خیابان‌ها داشته‌اند که با حمله شدید حامیان خامنه‌ای تاکنون از کشیدن اختلاف‌ها به خیابان خودداری کرده‌اند.



از زمان آغاز تنش‌ها میان خامنه‌ای و احمدی‌نژاد٬ ارتباط‌های رئیس دولت دهم به طور محسوسی محدود شده است به طوری که در سفر روز گذشته‌اش به قم استقبالی از وی صورت نگرفت.



در چند هفته گذشته آن‌طور که برخی سایت‌ها گزارش کرده‌اند حدود ۲۰ تن از نزدیکان احمدی‌نژاد بازداشت شده‌ و تحت بازجویی قرار گرفته‌اند و گفته می‌شود این دستگیری‌ها در روز‌های آینده نیز ادامه خواهد داشت.



حامیان خامنه‌ای نگران فعالیت‌های تیم احمدی‌نژاد برای انتخابات مجلس نهم هستند و حسین شریعتمداری در این‌باره گفته که «پیش‌بینی جریان انحرافی این است که حداقل ۱۵۰ کرسی مجلس را در اختیار داشته باشند تا برای انتخابات ریاست جمهوری دور بعد، بتوانند خیز بردارند.»



وی افزوده است: «آنها بنا دارند افراد سفید را که سابقه‌ای ندارند برای مجلس معرفی کنند که رد صلاحیت نشوند.»