Saturday, October 15, 2011

روضه وال استریت رهبری


روضه وال استریت رهبری

علی مطهری: احمدی نژاد برای پاسخ باید به مجلس بیاید پای رهبر را وسط نکشید که به صلاح ایشان نیست! علی مطهری از نمایندگی مجلس استعفا داده و متن استعفای خود را نیز که دراختیار رئیس مجلس گذاشته، منتشر کرده است. وی در این استعفا از جمله نوشته است: همان طور که مستحضر هستید نامه سؤال از رئیس جمهور با امضای صد تن از نمایندگان محترم در تاریخ 5/4/90 - پس از یک انتظار طولانی برای فرا رسیدن وقت مناسب از نظر رعایت شرایط کشور- به رئیس وقت جلسه علنی مجلس جناب آقای مهندس باهنر تحویل داده شد و ایشان نیز در بالای آن اعلام وصول نمودند. اما روز بعد، در جلسه هیئت رئیسه، یکی از اعضا مأمور شد که امضاها را پس بگیرد و عضو دیگر نیز مأمور شد که طی مصاحبه‌ای مخالفت هیئت رئیسه مجلس با سؤال از رئیس جمهور را در رسانه‌ها اعلام کند. با اقدامات هیات رئیسه 14 نفر از امضاکنندگان امضای خود را پس گرفتند و البته برخی از همان افراد اکنون می گویند ما آن زمان را مناسب نمی دانستیم و امروز را مناسب می دانیم و در واقع امضای خود را پس نگرفته ایم. پس از مذاکره با هیئت رئیسه بنا شد این سؤال در فرصت مناسب به جریان افتد اما مدتی گذشت و خبری نشد. کم‌کم بهانه‌هایی مطرح شد که مثلا آقای احمدی‌نژاد اکنون زخم خورده است و ممکن است در صحن علنی پروژه‌ای مانند مناظرات انتخاباتی را پیاده کند و شاید رهبر انقلاب نیز به خاطر همین ملاحظات مخالف باشند. اصلاح امور تنها با استقلال و اقتدار مجلس تحقق می یابد. مجلس قوی به نفع کل نظام است. این که برخی سخن از مخالفت رهبر انقلاب به میان می آورند، مخالفت ایشان برای من قطعی نیست و بعید است که ایشان برای امضای صد نماینده ارزشی قائل نباشند. فرضا مخالف باشند، دخالت دادن رهبر انقلاب در این گونه مسائل را به صلاح کشور نمی‌دانم. اینجانب نامه‌ای را حدود یک ماه پیش برای معظم‌له ارسال داشتم و از ایشان تقاضا کردم که دست مجلس را در موضوع سئوال از رئیس جمهور باز بگذارند. تا کنون پاسخی نیامده و سکوت ایشان را دلیل رضایت و لااقل بی نظری می‌دانم. با توجه به این که هیئت رئیسه محترم بر خلاف قانون آئین نامه داخلی مجلس همچنان درصدد منتفی کردن طرح سؤال است و مجلس قادر به استفاده از اختیارات قانونی خود در انجام کارهای اساسی نیست، بدین وسیله استعفای خود را از نمایندگی مردم تهران، شهرری، اسلام‌شهر و شمیرانات – که قادر به استیفای حقوق آنها نیستم – اعلام می‌نمایم.



 
علی مطهری: احمدی نژاد برای پاسخ باید به مجلس بیایدپای رهبر را وسط نکشید
که به صلاح ایشان نیست!
 
 
 
 
علی مطهری از نمایندگی مجلس استعفا داده و متن استعفای خود را نیز که دراختیار رئیس مجلس گذاشته، منتشر کرده است. وی در این استعفا از جمله نوشته است:
همان طور که مستحضر هستید نامه سؤال از رئیس جمهور با امضای صد تن از نمایندگان محترم در تاریخ 5/4/90 - پس از یک انتظار طولانی برای فرا رسیدن وقت مناسب از نظر رعایت شرایط کشور- به رئیس وقت جلسه علنی مجلس جناب آقای مهندس باهنر تحویل داده شد و ایشان نیز در بالای آن اعلام وصول نمودند. اما روز بعد، در جلسه هیئت رئیسه، یکی از اعضا مأمور شد که امضاها را پس بگیرد و عضو دیگر نیز مأمور شد که طی مصاحبه‌ای مخالفت هیئت رئیسه مجلس با سؤال از رئیس جمهور را در رسانه‌ها اعلام کند.
با اقدامات هیات رئیسه 14 نفر از امضاکنندگان امضای خود را پس گرفتند و البته برخی از همان افراد اکنون می گویند ما آن زمان را مناسب نمی دانستیم و امروز را مناسب می دانیم و در واقع امضای خود را پس نگرفته ایم.
پس از مذاکره با هیئت رئیسه بنا شد این سؤال در فرصت مناسب به جریان افتد اما مدتی گذشت و خبری نشد. کم‌کم بهانه‌هایی مطرح شد که مثلا آقای احمدی‌نژاد اکنون زخم خورده است و ممکن است در صحن علنی پروژه‌ای مانند مناظرات انتخاباتی را پیاده کند و شاید رهبر انقلاب نیز به خاطر همین ملاحظات مخالف باشند.
اصلاح امور تنها با استقلال و اقتدار مجلس تحقق می یابد. مجلس قوی به نفع کل نظام است. این که برخی سخن از مخالفت رهبر انقلاب به میان می آورند، مخالفت ایشان برای من قطعی نیست و بعید است که ایشان برای امضای صد نماینده ارزشی قائل نباشند. فرضا مخالف باشند، دخالت دادن رهبر انقلاب در این گونه مسائل را به صلاح کشور نمی‌دانم. اینجانب نامه‌ای را حدود یک ماه پیش برای معظم‌له ارسال داشتم و از ایشان تقاضا کردم که دست مجلس را در موضوع سئوال از رئیس جمهور باز بگذارند. تا کنون پاسخی نیامده و سکوت ایشان را دلیل رضایت و لااقل بی نظری می‌دانم.
با توجه به این که هیئت رئیسه محترم بر خلاف قانون آئین نامه داخلی مجلس همچنان درصدد منتفی کردن طرح سؤال است و مجلس قادر به استفاده از اختیارات قانونی خود در انجام کارهای اساسی نیست، بدین وسیله استعفای خود را از نمایندگی مردم تهران، شهرری، اسلام‌شهر و شمیرانات – که قادر به استیفای حقوق آنها نیستم – اعلام می‌نمایم.

علی مطهری: احمدی نژاد برای پاسخ باید به مجلس بیاید پای رهبر را وسط نکشید که به صلاح ایشان نیست! علی مطهری از نمایندگی مجلس استعفا داده و متن استعفای خود را نیز که دراختیار رئیس مجلس گذاشته، منتشر کرده است. وی در این استعفا از جمله نوشته است: همان طور که مستحضر هستید نامه سؤال از رئیس جمهور با امضای صد تن از نمایندگان محترم در تاریخ 5/4/90 - پس از یک انتظار طولانی برای فرا رسیدن وقت مناسب از نظر رعایت شرایط کشور- به رئیس وقت جلسه علنی مجلس جناب آقای مهندس باهنر تحویل داده شد و ایشان نیز در بالای آن اعلام وصول نمودند. اما روز بعد، در جلسه هیئت رئیسه، یکی از اعضا مأمور شد که امضاها را پس بگیرد و عضو دیگر نیز مأمور شد که طی مصاحبه‌ای مخالفت هیئت رئیسه مجلس با سؤال از رئیس جمهور را در رسانه‌ها اعلام کند. با اقدامات هیات رئیسه 14 نفر از امضاکنندگان امضای خود را پس گرفتند و البته برخی از همان افراد اکنون می گویند ما آن زمان را مناسب نمی دانستیم و امروز را مناسب می دانیم و در واقع امضای خود را پس نگرفته ایم. پس از مذاکره با هیئت رئیسه بنا شد این سؤال در فرصت مناسب به جریان افتد اما مدتی گذشت و خبری نشد. کم‌کم بهانه‌هایی مطرح شد که مثلا آقای احمدی‌نژاد اکنون زخم خورده است و ممکن است در صحن علنی پروژه‌ای مانند مناظرات انتخاباتی را پیاده کند و شاید رهبر انقلاب نیز به خاطر همین ملاحظات مخالف باشند. اصلاح امور تنها با استقلال و اقتدار مجلس تحقق می یابد. مجلس قوی به نفع کل نظام است. این که برخی سخن از مخالفت رهبر انقلاب به میان می آورند، مخالفت ایشان برای من قطعی نیست و بعید است که ایشان برای امضای صد نماینده ارزشی قائل نباشند. فرضا مخالف باشند، دخالت دادن رهبر انقلاب در این گونه مسائل را به صلاح کشور نمی‌دانم. اینجانب نامه‌ای را حدود یک ماه پیش برای معظم‌له ارسال داشتم و از ایشان تقاضا کردم که دست مجلس را در موضوع سئوال از رئیس جمهور باز بگذارند. تا کنون پاسخی نیامده و سکوت ایشان را دلیل رضایت و لااقل بی نظری می‌دانم. با توجه به این که هیئت رئیسه محترم بر خلاف قانون آئین نامه داخلی مجلس همچنان درصدد منتفی کردن طرح سؤال است و مجلس قادر به استفاده از اختیارات قانونی خود در انجام کارهای اساسی نیست، بدین وسیله استعفای خود را از نمایندگی مردم تهران، شهرری، اسلام‌شهر و شمیرانات – که قادر به استیفای حقوق آنها نیستم – اعلام می‌نمایم.



 
علی مطهری: احمدی نژاد برای پاسخ باید به مجلس بیایدپای رهبر را وسط نکشید
که به صلاح ایشان نیست!
 
 
 
 
علی مطهری از نمایندگی مجلس استعفا داده و متن استعفای خود را نیز که دراختیار رئیس مجلس گذاشته، منتشر کرده است. وی در این استعفا از جمله نوشته است:
همان طور که مستحضر هستید نامه سؤال از رئیس جمهور با امضای صد تن از نمایندگان محترم در تاریخ 5/4/90 - پس از یک انتظار طولانی برای فرا رسیدن وقت مناسب از نظر رعایت شرایط کشور- به رئیس وقت جلسه علنی مجلس جناب آقای مهندس باهنر تحویل داده شد و ایشان نیز در بالای آن اعلام وصول نمودند. اما روز بعد، در جلسه هیئت رئیسه، یکی از اعضا مأمور شد که امضاها را پس بگیرد و عضو دیگر نیز مأمور شد که طی مصاحبه‌ای مخالفت هیئت رئیسه مجلس با سؤال از رئیس جمهور را در رسانه‌ها اعلام کند.
با اقدامات هیات رئیسه 14 نفر از امضاکنندگان امضای خود را پس گرفتند و البته برخی از همان افراد اکنون می گویند ما آن زمان را مناسب نمی دانستیم و امروز را مناسب می دانیم و در واقع امضای خود را پس نگرفته ایم.
پس از مذاکره با هیئت رئیسه بنا شد این سؤال در فرصت مناسب به جریان افتد اما مدتی گذشت و خبری نشد. کم‌کم بهانه‌هایی مطرح شد که مثلا آقای احمدی‌نژاد اکنون زخم خورده است و ممکن است در صحن علنی پروژه‌ای مانند مناظرات انتخاباتی را پیاده کند و شاید رهبر انقلاب نیز به خاطر همین ملاحظات مخالف باشند.
اصلاح امور تنها با استقلال و اقتدار مجلس تحقق می یابد. مجلس قوی به نفع کل نظام است. این که برخی سخن از مخالفت رهبر انقلاب به میان می آورند، مخالفت ایشان برای من قطعی نیست و بعید است که ایشان برای امضای صد نماینده ارزشی قائل نباشند. فرضا مخالف باشند، دخالت دادن رهبر انقلاب در این گونه مسائل را به صلاح کشور نمی‌دانم. اینجانب نامه‌ای را حدود یک ماه پیش برای معظم‌له ارسال داشتم و از ایشان تقاضا کردم که دست مجلس را در موضوع سئوال از رئیس جمهور باز بگذارند. تا کنون پاسخی نیامده و سکوت ایشان را دلیل رضایت و لااقل بی نظری می‌دانم.
با توجه به این که هیئت رئیسه محترم بر خلاف قانون آئین نامه داخلی مجلس همچنان درصدد منتفی کردن طرح سؤال است و مجلس قادر به استفاده از اختیارات قانونی خود در انجام کارهای اساسی نیست، بدین وسیله استعفای خود را از نمایندگی مردم تهران، شهرری، اسلام‌شهر و شمیرانات – که قادر به استیفای حقوق آنها نیستم – اعلام می‌نمایم.

از میان عکس های استقبال از رهبر در کرمانشاه!


از میان عکس های استقبال از رهبر در کرمانشاه!

از داخل دولت فرش شده چهار روز پس از پخش ناگهانی خبر کشف ترور سفیر عربستان در امریکا توسط سپاه قدس و پوشش گسترده و سازمان یافته ای که شبکه های تلویزیونی مهم جهان و از جمله سی. ان. ان به آن دادند، روز گذشته دو خبر دیگر نیز سناریوئی را تکمیل کرد که همه نگران آن هستند. سناریوی حمله نظامی به ایران. نخست خبر پرتاب 7 موشک از نواحی شرقی کشور به داخل خاک افغانستان ( به بهانه اختلاف بر سر مالکیت یک روستا در منطقه نیمروز افغانستان) که عملا گشوده شدن یک جبهه جنگی است. و خبر دوم را نشریه فیگارو در فرانسه منتشر کرد. خبر گزارش جدید آژانس بین المللی اتمی که بزودی نسخه نهائی شده آن انتشار خواهد یافت. مطابق این سند ایران درحال ساختن کلاهک اتمی است! این دو خبر که تکمیل کننده خبر ترور در امریکاست، دو ضلع از مثلثی است که ضلع سوم آن ترور در امریکاست. این مثلث می گوید: بحران اقتصادی امریکا در پی جنگی گسترده در خاورمیانه و با شرکت کشورهای منطقه است تا از بحران عبور کند و در این میان کدام هدف بهتر و مناسب تر از ایران که از چهار سو در محاصره است؟ اما، این هنوز نکته مرکزی این اخبار و این احتمالات نیست. نکته مرکزی همان است که درآغاز هفته گذشته در پیک نت تحت عنوان گزارش رسیده از دیدار محرمانه در مشهد منتشر شد. بموجب آن گزارش که آنرا می توانید از اینجا بخوانید، شماری از فرماندهان سپاه و از جمله وزیر دفاع کابینه احمدی نژاد بر این یقین هستند که از داخل دولت برای حمله امریکا به ایران خط داده شده است. حال سئوال اینست: آیا فقط خط داده اند؟ یا همکاری کرده و پیش مقدمات چنین حمله را فراهم ساخته اند؟ مقدمات همان اخبار ترور در امریکا و سپس موشک پرانی به داخل خاک افغانستان و انتقال اطلاعات اتمی است. آیا احمدی نژاد در سفر اخیرش به نیویورک برای شرکت در اجلاس سازمان ملل، پیام ها را رسانده است؟ وی یگانه راه فرار از بن بستی که می تواند در آینده نزدیک منجر به سقوط او شود را در همسوئی با امریکا برای حمله به ایران و سپس پرهیز حاکمیت از تغییر دولت و رئیس جمهور نیافته؟ حمله ای که ای بسا به کودتای درون حکومتی نیز تبدیل شود و برای مثال، مصباح یزدی را در نهایت به جای علی خامنه ای بنشانند و احمدی نژاد سکاندار باقی بماند! دراینصورت است که دیدار سریع خاتمی با مقامات اطلاعاتی و امنیتی از حاکمیت برکنار مانده معنای ویژه پیدا می کند.



از داخل دولت فرش شده
 
 
 
 
چهار روز پس از پخش ناگهانی خبر کشف ترور سفیر عربستان در امریکا توسط سپاه قدس و پوشش گسترده و سازمان یافته ای که شبکه های تلویزیونی مهم جهان و از جمله سی. ان. ان به آن دادند، روز گذشته دو خبر دیگر نیز سناریوئی را تکمیل کرد که همه نگران آن هستند. سناریوی حمله نظامی به ایران. نخست خبر پرتاب 7 موشک از نواحی شرقی کشور به داخل خاک افغانستان ( به بهانه اختلاف بر سر مالکیت یک روستا در منطقه نیمروز افغانستان) که عملا گشوده شدن یک جبهه جنگی است. و خبر دوم را نشریه فیگارو در فرانسه منتشر کرد. خبر گزارش جدید آژانس بین المللی اتمی که بزودی نسخه نهائی شده آن انتشار خواهد یافت. مطابق این سند ایران درحال ساختن کلاهک اتمی است!
این دو خبر که تکمیل کننده خبر ترور در امریکاست، دو ضلع از مثلثی است که ضلع سوم آن ترور در امریکاست. این مثلث می گوید: بحران اقتصادی امریکا در پی جنگی گسترده در خاورمیانه و با شرکت کشورهای منطقه است تا از بحران عبور کند و در این میان کدام هدف بهتر و مناسب تر از ایران که از چهار سو در محاصره است؟
اما، این هنوز نکته مرکزی این اخبار و این احتمالات نیست. نکته مرکزی همان است که  درآغاز هفته گذشته در پیک نت تحت عنوان گزارش رسیده از دیدار محرمانه در مشهد منتشر شد. بموجب آن گزارش که آنرا می توانید از اینجا بخوانید، شماری از فرماندهان سپاه و از جمله وزیر دفاع کابینه احمدی نژاد بر این یقین هستند که از داخل دولت برای حمله امریکا به ایران خط داده شده است.
حال سئوال اینست: آیا فقط خط داده اند؟ یا همکاری کرده و پیش مقدمات چنین حمله را فراهم ساخته اند؟ مقدمات همان اخبار ترور در امریکا و سپس موشک پرانی به داخل خاک افغانستان و انتقال اطلاعات اتمی است. آیا احمدی نژاد در سفر اخیرش به نیویورک برای شرکت در اجلاس سازمان ملل، پیام ها را رسانده است؟ وی یگانه راه فرار از بن بستی که می تواند در آینده نزدیک منجر به سقوط او شود را در همسوئی با امریکا برای حمله به ایران و سپس پرهیز حاکمیت از تغییر دولت و رئیس جمهور نیافته؟ حمله ای که ای بسا به کودتای درون حکومتی نیز تبدیل شود و برای مثال، مصباح یزدی را در نهایت به جای علی خامنه ای بنشانند و احمدی نژاد سکاندار باقی بماند!
دراینصورت است که دیدار سریع خاتمی با مقامات اطلاعاتی و امنیتی از حاکمیت برکنار مانده معنای ویژه پیدا می کند.

سفیر عربستان ترور نشد، اما دسته گل به آب داده شد خطر تحریم بالای سر بانک مرکزی جمهوری اسلامی آمریکا پس از خبر کشف توطئه ترور سفیر عربستان درآمریکا در پی تحریم بین المللی بانک مرکزی ایران است. معلوم نیست که فشار برعلیه ج.ا. در همین حد باقی مانده یا از ان فراتر خواهد رفت. حدود سه ماه پیش طرح تحریم بانک مرکزی ایران از طرف آمریکا مطرح شد ولی همه میدانستند که این اقدام بدون ارائه مدارک لازم برای نشان دادن عدول بانک مرکزی ایران از قوانین بین المللی بانکی امکان پذیر و موجه نخواهد بود. بنظر میرسد که اکنون این فرصت برای آمریکا فراهم شده است. در همین ارتباط مقاله اصلی پیک نت را که در شماره 23مرداد منتشر را، برای آگاهی از کم و کیف این اقدام و تاثیرات آن بر اقتصاد ایران یکبار دیگر منتشر می کنیم. « 90 نفراز جمهوریخواهان و دمکرات های سنای آمریکا به رهبری "شومر" و "کرک" در نامه ای از اوباما خواستند که بانک مرکزی ایران را تحریم کند. آنان تهدید کردند که دولت آمریکا باید تا پایان سال جاری این اقدام را انجام دهد، زیرا در غیر اینصورت مجلس سنا خود این قانون را تصویب کرده و دولت در مقابل عمل انجام شده قرار خواهد گرفت. ظاهرا آمریکاعادت کرده پیش از حمله نظامی طرف مقابل را با تحریم و تحمیل انزوا به موش نیمه جان تبدیل کرده و در لحظه مناسب با یک ضربه سهمگین کاررا تمام کند. چنانکه با صدام کرد. تحریم بانک مرکزی ایران تائید گفته نماینده روسیه در ناتو است. نماینده روسیه گفته بود که ناتو آماده حمله به ایران می شود و سقوط بشار اسد به معنی قطع ارتباط تجهیزاتی ایران با حزب الله و حماس و رفع تهدید از اسرائیل است. در قوانین بین المللی بانک مرکزی هرکشوری مهمترین تنظیم گر و ارتباط دهنده روابط اقتصادی کشورها با جهان است. تحریم بانک مرکزی یک کشورعملا محروم کردن آن از نظام بین المللی است. در حال حاضرآمریکا می کوشد موانع قانونی این اقدام را برطرف کند. می خواهند ثابت کنند که تعریفی که از بانک مرکزی درقوانین بین المللی شده شامل بانک مرکزی ایران نمی شود. آمریکا بانک مرکزی ایران را موسسه ای مالی قلمداد میکند که مصوبات شورای امنیت درمورد تحریم ها را نادیده گرفته و بجای انجام وظایف معمول خود در خدمت تجهیز مالی سیاست های اتمی ایران است و با پولشویی به حماس و حزب الله کمک می کند. البته آمریکا برای رسیدن به این هدف راه درازی در پیش دارد. باید محاکم مختلف را طی کند و پرونده های قطوری فراهم شود. این جنبه حقوقی ماجراست. برطرف کردن موانع این طرح و زمین گیرکردن ج.ا در واقعیت، اصل مسئله است. نفت ایران و نیاز جهان به این کالا سبب مخالفت برخی کشورها با طرح امریکاست. اروپا فعلا دراین مورد با امریکا هماهنگ نیست. لندن و پاریس و برلین تا کنون نشان داده اند که بخاطر منافع استراتژیک خود حاضر به همراهی با آمریکا هستند، اما کشورهای دیگر اروپایی بخصوص اگر خود دچار مشکل افتصادی باشندـ بطورمثال ایتالیا و اسپانیا و یونان وپرتغال که حتی خرید یک سنت ارزانتر نفت و یا فروش کالایی به ایران برایشان اهمیت زیادی دارد ـ برای همسویی با این طرح خواهان امتیازات بیشتری خواهند شد. گلوی انها بیش از آن در دست آمریکاست که با تهدید و تطمیع راضی نشوند. اما جلب رضایت کشورهایی مثل چین و هند و روسیه و کره و اندونزی و ... قدری مشکل تر است. کسی باور نمی کند که چین بعنوان یکی از خریداران عمده نفت ایران و یا صادر کننده کالا به ایران،در بزنگاه تاریخی روابط و منافع بسیاربزرگتر خود با آمریکا را نادیده گرفته ودرکنار ایران بایستد. بانک مرکزی هر کشور، شاهرگ ارتباط مالی آن با جهان است. نهادی است که اعتبارمالی شرکت های دولتی و خصوصی کشور متبوعه را تضمین و اعتبار ارزی برای شرکت ها ایجاد میکند. تحریم بانک مرکزی هر کشوری عملا امکان دریافت و پرداخت ارزخارجی را برای آن کشور از میان برده و اقتصاد آن را فلج می سازد. کشوری مثل ایران که زندگی حکومت و مردمانش به نفت گره خرده است اگر نتواند ارزخارجی ناشی ازفروش نفت را دریافت کند، شیر بی یال و دمی بیش نخواهد بود. هم اکنون نیزدریافت پول نفت از چین و هند و کره دچار مشکل ناشی از تحریمهای بانکی شده و میلیاردها دلارایران در جیب دیگران است. با تحریم بانک مرکزی ایران شاید بیش از60% درامدهای نفتی در یک شب و به یکباره ازدست برود. حال باید بازگشت به داخل کشور و دید در روزهای اخیر کدام اظهار نظرهای نظامی و سیاسی، عملا درخدمت این تصمیم امریکا عمل می کند. یعنی مهم ترین کشورهای اروپائی را در کنار امریکا قرار میدهد. به سخنان سردار نقدی بازگردید، به سخنان سرلشگر فیروزآبادی رئیس ستاد بزرگ ارتشسپاهداران باز گردید، حتی به سخنان روز گذشته علاء الدین بروجردی رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس. همه آنها برای توجیه کودتای 22 خرداد و آن جنایاتی که مرتکب شدند و به زعم خودشان برای گرفتن گریبان انگلستان و تلویزیون بی بی سی که به گفته "آقا" باصطلاح فتنه 88 زیر سر آن بود، این روزها تحریک آمیز ترین تهدیدها را متوجه انگلستان کرده اند. بهانه این سخنان مقابله پلیس آن با تظاهرات به خشونت کشیده شده لندن و چند شهر دیگر است. واقعا آنچه که پلیس انگلستان کرد با جنایاتی که نیروی انتظامی و سپاه در خیابان ها و بازداشتگاه ها و زندانها مرتکب شدند و ادامه نیز دارد، یکسان است؟ آنچه در انگلستان روی داد محکوم است، همانگونه که در یونان و اسپانیا و جلوتر از آن، در فرانسه محکوم بود. اما رطب خورده که نمی تواند منع رطب کند! برخورد پلیس انگلستان در خیابان ها با مردم کجا و آنچه نیروی انتظامی و سپاه با مردم در خیابان ها کردند کجا؟ آن هم با مردمی که حتی شعار نمی دادند و قصدشان راهپیمائی تا میدان آزادی بود. تظاهرات سکوت در طلب رای! باز گردیم به مسئله تحریم بانک مرکزی ایران و زمزمه خرید نفت ایران نه با پول و ارز، بلکه در برابر اجناسی که می خواهند به ایران صادر کنند. کشوری که 70 میلیارد دلار واردات دارد، استقلال ادعائی اش که رهبر جمهوری اسلامی بی وقفه روی آن مانور می کند، اینجا آشکار می شود! روشهایی که تا کنون از طرف ج.ا برای مقابله با تحریم ها درپیش گرفته شده راه چاره ای جدی نبوده و نخواهد بود. دور زدن تحریم ها با ایجاد شرکت های تقلبی برای نقل و انتقال ارز با بن بست روبرو شده است. حتی ارزان فروشی نفت و تحریک طمع خریداران، در صورت تحریم بانک مرکزی، ارز خارجی نصیبش نخواهد کرد. روش دیگرکه تا کنون در پیش گرفته شده معامله پایاپای و تهاتری است. میتوان بخشی از نیازها و بخصوص مواد مصرفی را از چین گرفت. اما نیاز به تکنولوژی و بخصوص تسلیحات نظامی و تکنولوژی های مهمتر از این طریق میسر نیست. کل حجم مبادلات اقتصادی ایران با جهان حتی در حد یک درصد نیست که کشورهای دیگر برای دسترسی به آن پیه مجازات آمریکا را به تن بمالند. "یوان" چین تاکنون مسکنی بیش نبوده و در صورت تحریم بانک مرکزی اثری درتسکین و کاهش درد ایران نخواهد داشت. برای حل مشکل کمبود و حذف نفت ایران از بازار جهانی نیز، بالا بردن تولید عربستان و ظرفیت تولید عراق پیش بینی شده است. تحریم ها تاکنون نیز صدمات جدی به اقتصاد ایران وارد کرده است. امکان سرمایه گذاری در صنعت نفت موجود نیستکنولوژی فرسوده آن تولید را به زیر ظرفیت سوق داده است. بهمین دلیل است که ایران میدان استخراج نفت از منابع مشترک با قطر و آذربایجان را به حریفان واگذارکرده است.»



 سفیر عربستان ترور نشد، اما دسته گل به آب داده شدخطر تحریم بالای سر
بانک مرکزی جمهوری اسلامی
 
 
 
 
آمریکا پس از خبر کشف توطئه ترور سفیر عربستان درآمریکا در پی تحریم بین المللی بانک مرکزی ایران است. معلوم نیست که فشار برعلیه ج.ا. در همین حد باقی مانده یا از ان فراتر خواهد رفت. حدود سه ماه پیش طرح تحریم بانک مرکزی ایران از طرف آمریکا مطرح شد ولی همه میدانستند که این اقدام بدون ارائه مدارک لازم برای نشان دادن عدول بانک مرکزی ایران از قوانین بین المللی بانکی امکان پذیر و موجه نخواهد بود. بنظر میرسد که اکنون این فرصت برای آمریکا فراهم شده است. در همین ارتباط مقاله اصلی پیک نت را که در شماره 23مرداد منتشر را، برای آگاهی از کم و کیف این اقدام و تاثیرات آن بر اقتصاد ایران یکبار دیگر منتشر می کنیم.

« 90 نفراز جمهوریخواهان و دمکرات های سنای آمریکا به رهبری "شومر" و "کرک" در نامه ای از اوباما خواستند که بانک مرکزی ایران را تحریم کند. آنان تهدید کردند که دولت آمریکا باید تا پایان سال جاری  این اقدام را انجام دهد، زیرا در غیر اینصورت مجلس سنا خود این قانون را تصویب کرده و دولت در مقابل عمل انجام شده قرار خواهد گرفت.
ظاهرا آمریکاعادت کرده پیش از حمله نظامی طرف مقابل را با تحریم و تحمیل انزوا به موش نیمه جان تبدیل کرده و در لحظه مناسب با یک ضربه سهمگین کاررا تمام کند. چنانکه با صدام کرد. تحریم بانک مرکزی ایران تائید گفته نماینده روسیه در ناتو است. نماینده روسیه گفته بود که ناتو آماده حمله به ایران می شود و سقوط بشار اسد به معنی قطع ارتباط تجهیزاتی ایران با حزب الله و حماس و رفع تهدید از اسرائیل است.
در قوانین بین المللی بانک مرکزی هرکشوری مهمترین تنظیم گر و ارتباط دهنده روابط اقتصادی کشورها با جهان است. تحریم بانک مرکزی یک کشورعملا محروم کردن آن از نظام بین المللی است. در حال حاضرآمریکا می کوشد موانع قانونی این اقدام را برطرف کند. می خواهند ثابت کنند که تعریفی که از بانک مرکزی درقوانین بین المللی شده شامل بانک مرکزی ایران نمی شود. آمریکا بانک مرکزی ایران را موسسه ای مالی قلمداد میکند که مصوبات شورای امنیت درمورد تحریم ها را نادیده گرفته و بجای انجام وظایف معمول خود در خدمت تجهیز مالی سیاست های اتمی ایران است و با پولشویی به حماس و حزب الله کمک می کند.
البته آمریکا برای رسیدن به این هدف راه درازی در پیش دارد. باید محاکم مختلف را طی کند و پرونده های قطوری فراهم شود. این جنبه حقوقی ماجراست. برطرف کردن موانع این طرح و زمین گیرکردن ج.ا در واقعیت، اصل مسئله است. نفت ایران و نیاز جهان به این کالا سبب مخالفت برخی کشورها با طرح امریکاست. اروپا فعلا دراین مورد با امریکا هماهنگ نیست. لندن و پاریس و برلین تا کنون نشان داده اند که بخاطر منافع استراتژیک خود حاضر به همراهی با آمریکا هستند، اما کشورهای دیگر اروپایی بخصوص اگر خود دچار مشکل افتصادی باشندـ بطورمثال ایتالیا و اسپانیا و یونان وپرتغال که حتی خرید یک سنت ارزانتر نفت و یا فروش کالایی به ایران برایشان اهمیت زیادی دارد ـ برای همسویی با این طرح خواهان امتیازات بیشتری خواهند شد. گلوی انها بیش از آن در دست آمریکاست که با تهدید و تطمیع راضی نشوند. اما جلب رضایت کشورهایی مثل چین و هند و روسیه و کره و اندونزی و ...  قدری مشکل تر است. کسی باور نمی کند که چین بعنوان یکی از خریداران عمده نفت ایران و یا صادر کننده کالا به ایران،در بزنگاه تاریخی روابط و منافع بسیاربزرگتر خود با آمریکا را نادیده گرفته ودرکنار ایران بایستد.
بانک مرکزی هر کشور، شاهرگ ارتباط مالی آن با جهان است. نهادی است که اعتبارمالی شرکت های دولتی و خصوصی کشور متبوعه را تضمین و اعتبار ارزی برای شرکت ها ایجاد میکند. تحریم بانک مرکزی هر کشوری عملا امکان دریافت و پرداخت ارزخارجی را برای آن کشور از میان برده و اقتصاد آن را فلج می سازد. کشوری مثل ایران که زندگی حکومت و مردمانش به نفت گره خرده است اگر نتواند ارزخارجی ناشی ازفروش نفت را دریافت کند، شیر بی یال و دمی بیش نخواهد بود. هم اکنون نیزدریافت پول نفت از چین و هند و کره دچار مشکل ناشی از تحریمهای بانکی شده و میلیاردها دلارایران در جیب دیگران است. با تحریم بانک مرکزی ایران شاید بیش از60% درامدهای نفتی در یک شب و به یکباره ازدست برود.
حال باید بازگشت به داخل کشور و دید در روزهای اخیر کدام اظهار نظرهای نظامی و سیاسی، عملا درخدمت این تصمیم امریکا عمل می کند. یعنی مهم ترین کشورهای اروپائی را در کنار امریکا قرار میدهد. به سخنان سردار نقدی بازگردید، به سخنان سرلشگر فیروزآبادی رئیس ستاد بزرگ ارتشسپاهداران باز گردید، حتی به سخنان روز گذشته علاء الدین بروجردی رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس. همه آنها برای توجیه کودتای 22 خرداد و آن جنایاتی که مرتکب شدند و به زعم خودشان برای گرفتن گریبان انگلستان و تلویزیون بی بی سی که به گفته "آقا" باصطلاح فتنه 88 زیر سر آن بود، این روزها تحریک آمیز ترین تهدیدها را متوجه انگلستان کرده اند.
بهانه این سخنان مقابله پلیس آن با تظاهرات به خشونت کشیده شده لندن و چند شهر دیگر است. واقعا آنچه که پلیس انگلستان کرد با جنایاتی که نیروی انتظامی و سپاه در خیابان ها و بازداشتگاه ها و زندانها مرتکب شدند و ادامه نیز دارد، یکسان است؟
آنچه در انگلستان روی داد محکوم است، همانگونه که در یونان و اسپانیا و جلوتر از آن، در فرانسه محکوم بود. اما رطب خورده که نمی تواند منع رطب کند! برخورد پلیس انگلستان در خیابان ها با مردم کجا و آنچه نیروی انتظامی و سپاه با مردم در خیابان ها کردند کجا؟ آن هم با مردمی که حتی شعار نمی دادند و قصدشان راهپیمائی تا میدان آزادی بود. تظاهرات سکوت در طلب رای!
باز گردیم به مسئله تحریم بانک مرکزی ایران و زمزمه خرید نفت ایران نه با پول و ارز، بلکه در برابر اجناسی که می خواهند به ایران صادر کنند. کشوری که 70 میلیارد دلار واردات دارد، استقلال ادعائی اش که رهبر جمهوری اسلامی بی وقفه روی آن مانور می کند، اینجا آشکار می شود!

روشهایی که تا کنون از طرف ج.ا برای مقابله با تحریم ها درپیش گرفته شده راه چاره ای جدی نبوده و نخواهد بود. دور زدن تحریم ها با ایجاد شرکت های تقلبی برای نقل و انتقال ارز با بن بست روبرو شده است. حتی ارزان فروشی نفت و تحریک طمع خریداران، در صورت تحریم بانک مرکزی، ارز خارجی نصیبش نخواهد کرد. روش دیگرکه تا کنون در پیش گرفته شده معامله پایاپای و تهاتری است. میتوان بخشی از نیازها و بخصوص مواد مصرفی را از چین گرفت. اما نیاز به تکنولوژی و بخصوص تسلیحات نظامی و تکنولوژی های مهمتر از این طریق میسر نیست. کل حجم مبادلات اقتصادی ایران با جهان حتی در حد یک درصد نیست که کشورهای دیگر برای دسترسی به آن پیه مجازات آمریکا را به تن بمالند. "یوان" چین تاکنون مسکنی بیش نبوده و در صورت تحریم بانک مرکزی اثری درتسکین و کاهش درد ایران نخواهد داشت. برای حل مشکل کمبود و حذف نفت ایران از بازار جهانی نیز، بالا بردن تولید عربستان و ظرفیت تولید عراق پیش بینی شده است.
تحریم ها تاکنون نیز صدمات جدی به اقتصاد ایران وارد کرده است. امکان سرمایه گذاری در صنعت نفت موجود نیستکنولوژی فرسوده آن تولید را به زیر ظرفیت سوق داده است. بهمین دلیل است که ایران میدان استخراج نفت از منابع مشترک با قطر و آذربایجان را به حریفان واگذارکرده است.»

ارائه شکایت نامه آمریکا علیه ایران به شورای امنیت/ رأی گیری در مجلس نمایندگان برای تحریم شخص احمدی نژاد شکایت نامه آمریکا علیه ایران به شورای امنیت ارائه شد. به گزارش عصر ایران به نقل از خبرگزاری ها، آمریکا دیروز جمعه شکایت نامه ای را علیه ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد ارائه کرد. در این شکایت نامه، ایران به طراحی، برنامه ریزی و تلاش برای اجرای طرح ترور سفیر سعودی در واشنگتن متهم شده است. این شکایت نامه به "بان کی مون" دبیر کل سازمان ملل متحد ارائه شد تا از این طریق در اختیار تمامی اعضای دائم و غیردائم شورای امنیت قرار بگیرد. آمریکا همزمان تلاش های خود را برای جلب حمایت بین المللی برای تحریم بانک مرکزی ایران ادامه می دهد. "سوزان رایس" نماینده آمریکا در سازمان ملل متحد در شکایت نامه خود، سپاه قدس ایران را به حمایت از توطئه ای متهم می کند که "صلح و امنیت بین المللی"را تهدید می کند. در این شکایت نامه به عمد عبارت "تهدید صلح و امنیت بین الملل" آورده شده است تا این مسئله در حوزه وظایف شورای امنیت قرار بگیرد. به پیوست این نامه، اسناد اتهام علیه "منصور ارباب سیار" شهروند ایرانی آمریکایی و "غلام شکوری" شهروند ایران متهم به دخالت در طرح ترور سفیر سعودی نیز آورده شده است. ارباب سیار هم اکنون توسط دولت آمریکا بازداشت شده ولی ادعا می شود غلام شکوری در ایران است. در متن این نشکایت نامه آمده است که افرادی از دولت ایران، در طرح ترور سفیر سعودی دخالت داشتند واگر این طرح ، خنثی نشده بود ممکن بود باعث زخمی شدن یا قتل سفیر سعودی در واشنگتن و افراد دیگری بشود. واکنش ها در مجلس نمایندگان آمریکا "ایلیانا روس لیتینن"رئیس جمهوری خواه کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا نیز در نشست این کمیته گفت: ایران درگیری را به داخل کشورمان کشانده است. وی همچنین از واکنش دولت آمریکا نسبت به ایران و پافشاری باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا بر شیوه قبلی اش در تعامل با ایران یعنی تمرکز بر چماغ تحریم ها و هویج مشوق ها به شدت انتقاد کرد. لیتینن تاکید کرد: کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا تا قبل از پایان ماه جاری میلادی اعمال تحریم هایی علیه شخص محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران و بانک مرکزی ایران را به رای می گذارد. هدف اصلی از تحریم بانک مرکزی ایران، تحریم غیر مستقیم صادرات نفت خام ایران است. ایران هم اکنون روزانه حدود دو و نیم میلیون بشکه نفت خام صادر می کند و دومین تولید کننده بزرگ نفت در اوپک (سازمان کشورهای صادرکننده نفت خام) است. دراین نشست کمیته روابط خارجی، شماری از نمایندگان اعتراضات شدیدی را علیه دولت آمریکا مطرح کرده و گفته اند که صبر آنها درباره سیاست ارائه مشوق هایی به تهران و نزدیکی به ایران به پایان رسیده است. این نمایندگان از دولت آمریکا این سئوال را پرسیده اند که آیا دولت اوباما تغییر حکومت در ایران را تایید می کند یا خیر ؟ ویندی شیرمن معاون سیاسی وزیر خارجه آمریکا در این باره پاسخ داد: دولت واشنگتن، آرمان های مردم ایران را تایید می کند. جان مک کین سناتور برجسته آمریکایی هم گفت که طرح ترور سفیر سعودی با دخالت ایران ، به معنی وجود مشکل جدی و واقعی است. وی افزود: شک و تردیدی وجود ندارد که ایران به دنبال اعمال سیطره و هیمنه خود بر منطقه است. مک کین همچنین دولت آمریکا را متهم کرد که از تظاهرات ها و اعتراضات پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال 2009 حمایت نکرد و این فرصت را به بهانه تلاش برای نزدیکی با ایران، از دست داد.

ارائه شکایت نامه آمریکا علیه ایران به شورای امنیت/ رأی گیری در مجلس نمایندگان برای تحریم شخص احمدی نژاد
شکایت نامه آمریکا علیه ایران به شورای امنیت ارائه شد.


به گزارش عصر ایران به نقل از خبرگزاری ها، آمریکا دیروز جمعه شکایت نامه ای را علیه ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد ارائه کرد.

در این شکایت نامه، ایران به طراحی، برنامه ریزی و تلاش برای اجرای طرح ترور سفیر سعودی در واشنگتن متهم شده است.

این شکایت نامه به "بان کی مون" دبیر کل سازمان ملل متحد ارائه شد تا از این طریق در اختیار تمامی اعضای دائم و غیردائم شورای امنیت قرار بگیرد.

آمریکا همزمان تلاش های خود را برای جلب حمایت بین المللی برای تحریم بانک مرکزی ایران ادامه می دهد.

"سوزان رایس" نماینده آمریکا در سازمان ملل متحد در شکایت نامه خود، سپاه قدس ایران را به حمایت از توطئه ای متهم می کند که "صلح و امنیت بین المللی"را تهدید می کند.

در این شکایت نامه به عمد عبارت "تهدید صلح و امنیت بین الملل" آورده شده است تا این مسئله در حوزه وظایف شورای امنیت قرار بگیرد.

به پیوست این نامه، اسناد اتهام علیه "منصور ارباب سیار" شهروند ایرانی آمریکایی و "غلام شکوری" شهروند ایران متهم به دخالت در طرح ترور سفیر سعودی نیز آورده شده است.

ارباب سیار هم اکنون توسط دولت آمریکا بازداشت شده ولی ادعا می شود غلام شکوری در ایران است.

در متن این نشکایت نامه آمده است که افرادی از دولت ایران، در طرح ترور سفیر سعودی دخالت داشتند واگر این طرح ، خنثی نشده بود ممکن بود باعث زخمی شدن یا قتل سفیر سعودی در واشنگتن و افراد دیگری بشود.

واکنش ها در مجلس نمایندگان آمریکا

"ایلیانا روس لیتینن"رئیس جمهوری خواه کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا نیز در نشست این کمیته گفت: ایران درگیری را به داخل کشورمان کشانده است.

وی همچنین از واکنش دولت آمریکا نسبت به ایران و پافشاری باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا بر شیوه قبلی اش در تعامل با ایران یعنی تمرکز بر چماغ تحریم ها و هویج مشوق ها به شدت انتقاد کرد.

لیتینن تاکید کرد: کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا تا قبل از پایان ماه جاری میلادی اعمال تحریم هایی علیه شخص محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران و بانک مرکزی ایران را به رای می گذارد.

هدف اصلی از تحریم بانک مرکزی ایران، تحریم غیر مستقیم صادرات نفت خام ایران است. ایران هم اکنون روزانه حدود دو و نیم میلیون بشکه نفت خام صادر می کند و دومین تولید کننده بزرگ نفت در اوپک (سازمان کشورهای صادرکننده نفت خام) است.

دراین نشست کمیته روابط خارجی، شماری از نمایندگان اعتراضات شدیدی را علیه دولت آمریکا مطرح کرده و گفته اند که صبر آنها درباره سیاست ارائه مشوق هایی به تهران و نزدیکی به ایران به پایان رسیده است.

این نمایندگان از دولت آمریکا این سئوال را پرسیده اند که آیا دولت اوباما تغییر حکومت در ایران را تایید می کند یا خیر ؟

ویندی شیرمن معاون سیاسی وزیر خارجه آمریکا در این باره پاسخ داد: دولت واشنگتن، آرمان های مردم ایران را تایید می کند.

جان مک کین سناتور برجسته آمریکایی هم گفت که طرح ترور سفیر سعودی با دخالت ایران ، به معنی وجود مشکل جدی و واقعی است.
وی افزود: شک و تردیدی وجود ندارد که ایران به دنبال اعمال سیطره و هیمنه خود بر منطقه است.

مک کین همچنین دولت آمریکا را متهم کرد که از تظاهرات ها و اعتراضات پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال 2009 حمایت نکرد و این فرصت را به بهانه تلاش برای نزدیکی با ایران، از دست داد.

عکس / جاده پاییزی و کوهستانی توسکستان گرگان گرگان - خبرگزاری مهر: با آغاز فصل پائیز ،طبیعت جشنواره رنگها را به نمایش می گذارد. [تاريخ مطلب: بيست و سوم مهر ۱۳۹۰ برابر با پانزدهم اکتبر ۲۰۱۱]


عکس / جاده پاییزی و کوهستانی توسکستان گرگان
گرگان - خبرگزاری مهر: با آغاز فصل پائیز ،طبیعت جشنواره رنگها را به نمایش می گذارد.




































[تاريخ مطلب: بيست و سوم مهر ۱۳۹۰ برابر با پانزدهم اکتبر ۲۰۱۱]