Thursday, September 16, 2010

همزمان با اجلاس مجلس خبرگان

همزمان با اجلاس مجلس خبرگان


روحانیون خط امام

در تهران تشکیل جلسه دادند!







همزمان با اجلاس مجلس خبرگان رهبری، شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز، که مرکب از روحانیون خط امام است، سه شنبه شب تشکیل جلسه داد. ریاست این جلسه را محمد خاتمی برعهده داشت. یگانه خبری که درباره این جلسه انتشار یافته، خبری است که پارلمان نیوز انتشار داده است. بموجب این خبر، در جلسه مجمع روحانیون مبارز مسایل مهم داخلی و بین المللی مورد بحث و بررسی قرار گرفت. تا پیش از کودتای 22 خرداد، معمولا چند خطی درباره جلسات این مجمع در وبسایت حجت الاسلام ابطحی – گاه همراه با عکس- منتشر می شود. تمام روحانیون عضو این مجمع، در دوران رهبری آیت الله خمینی، پست های کلیدی جمهوری اسلامی را دراختیار داشتند. بنیانگذاران این مجمع، تقریبا همگی از جامعه روحانیت مبارز جدا شدند و آیت الله خمینی این انشعاب و فعالیت مستقل آنها را نه تنها تائید کرد، بلکه از نظر مالی نیز آنها را تقویت کرد. در دوران رهبری علی خامنه ای، وی گام به گام عرصه حکومتی را بر اعضای این مجمع تنگ کرد. از مجلس شورا و مجلس خبرگان و مجمع مصلحت حذف شدند. تا پیش از انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری که در آن سپاه و شورای نگهبان آرای مهدی کروبی را به نفع احمدی نژاد مصادره کرد، دبیرکلی این مجمع با شیخ مهدی کروبی بود. اکنون محمد خاتمی و آیت الله خوئینی مشترکا رهبری این تشکل روحانی را برعهده دارند. مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم، که مرکب از مراجع و آیت الله های طرفدار خط امام اند، با مجمع روحانیون مبارز همسوست و مستقل از تشکل حکومتی "جامعه روحانیت حوزه علمیه قم" که شیخ مهدی یزدی با حمایت علی خامنه ای مدیریت آن را بدست گرفته عمل می کند.



تردید نیست که هتک حرمت آیت الله دستغیب و دستگیری شمار زیادی از روحانیون طرفدار او در شیراز، یورش به خانه مهدی کروبی در شب های قدر ماه رمضان و محدودیت های امنیتی جدید علیه میرحسین موسوی، خطرات ناشی از احتمال حمله به ایران و اوضاع آشفته حاکمیت و نارضائی روز افزون مردم ... از مسائل مورد بحث در اجلاس مجمع روحانیون مبارز بوده، اما گزارش آن منتشر نشده است.

فرمان محاصره امنیتی

فرمان محاصره امنیتی


موسوی و کروبی را

شخص علی خامنه ای داد





آنها که سخنرانی علی خامنه ای در دیدار با اساتید را شنیده و به خاطر سپرده اند، به یاد می آورند که فرمان محاصره امنیتی موسوی و کروبی و جلوگیری از دیدار با آنها را وی در آن دیدار صادر کرد. درست مانند جمله ای که در نماز جمعه پس از کودتای 22 خرداد گفت و فرمان کشتار و جنایت را برای دفاع از کودتا صادر کرد.



علی خامنه ای در دیدار با اساتید، ضمن ستایش از دسته گل هائی که در دوران رهبری اش آب داده و حمایت از دولت کودتائی احمدی نژاد گفت که کشور به سمت شکوفائی پیش می رود ولی کسانی مثل موریانه چند نفری را جمع می کنند و "نق" می زنند. اینها از موریانه هم بدترند.



این سخنرانی را می توانید در پایان مطلبی که از اینجا می خوانید، یکبار دیگر گوش کنید و اگر تاکنون گوش نکرده اید، اکنون گوش کنید.







از آن دیدار و سخنرانی تا محاصره امنیتی خانه موسوی و کروبی، شاید کمتر از دو هفته می گذرد. دراین فاصله ستاد کودتا که فرزند خود وی "مجتبی" در راس آن قرار دارد، آن فرمایش ملوکانه را تبدیل به فرمان جدیدی از جانب ستاد کودتا کرده و محاصره امنیتی موسوی و کروبی آغاز شد.



برای تکامل این محاصره، یعنی جلوگیری از خروج موسوی و کروبی از خانه، نیم گام دیگر باقی مانده که اگر سخنرانی های خامنه ای را بدقت گوش کرده و پیگیری کنیم، فرمان برداشتن این نیم گام آخر را هم از لابلای سخنان او میتوانیم بیرون بکشیم و سپس باید منتظر تبدیل آن به بخشنامه جدید ستاد کودتا شد.

کاریکاتور


نکات مهم سیاسی در سخنرانی هاشمی رفسنجانی در هشتمین اجلاس خبرگان دور چهارم

وضع را وخیم نکنید


برای ایران خواب دیده اند





این اجلاس را فرصتی مناسب می دانم تا اعضای آن بتوانند نقش اساسی خود را در كمك به حل معضلات و ارائه‌ راهنمایی‌هایی كه برای جامعه امروز ما ضروری است، ایفا كنند. باید راه‌هایی كه ممكن است وضع را وخیم كند و راه‌هایی كه باید برویم تا شرایط بهتر شود را بررسی كرد.



شرایط نابسامانی در دنیا و به ‌خصوص اطراف ما وجود دارد. در طول ‌٣٠ سال گذشته علی‌رغم جنگ و تهاجمات نظامی هیچ وقت ندیده بودیم تا این اندازه استكباریون برای ما برنامه‌ریزی شیطنت‌آمیز و تهاجم حساب شده و همه‌جانبه داشته باشند. ما هیچ وقت این همه قطعنامه در مجامع رسمی علیه خود نداشتیم، از جمله شورای امنیت، آژانس هسته‌یی و دولت‌هایی كه بطور جداگانه علیه ما وارد میدان شده‌اند و تلاش می‌كنند كه آثار توطئه‌ها را جدی‌تر كنند.



مردم همیشه وفادار در صحنه بوده‌اند و هیچ وقت كم نگذاشته‌اند و در راه‌هایی كه رهبران انقلاب پیش پای آن‌ها می‌گذاشتند حركت می‌كردند و این‌ها سرمایه‌های مهم و عوامل پیروزی‌هاست كه هرچه این سرمایه‌ها كم شود، به همان اندازه باید نگران شد. امیدواریم كه چنین نشود و اگر حوادثی پیش آمد برای تقویت آن‌ها تلاش كنیم.



به این فكر افتاده‌اند كه قرآن را عامل خشونت معرفی كنند؛ در حالی كه بشریت از خشونت متنفر است و البته در ادامه، ایران را مجری آن می‌دانند و سرنوشت ایران و قرآن را به هم گره زده معرفی می‌كنند.



آ‌ن‌ها كه قرآن‌سوزی می‌كنند و ادعا می‌كنند كه قرآن دعوت به خشونت كرده است، اشتباه می‌كنند؛ چراكه قرآن می‌فرماید شما به بت‌های مشركین هم نباید اهانت كنید. پس قرآن، روح آزادی و دموكراسی را به ما یاد می‌دهد و این تابلویی گویاست كه بر اساس قرآن هركس باید حرفش را بزند و همه دقت كنند و آن‌چه صحیح است را بپذیرند.



كسانی كه به قرآن متعرض می‌شوند، می خواهند از این طریق مسلمانان را احساساتی كنند تا آن‌ها هم به سراغ انجیل، تورات و غیره بروند. آن‌ها تلاش می‌كنند، جنگ مسیحیت و اسلام را راه بیندازند و این خطر بسیار بزرگی است. پس در شرایط فعلی دولت‌ها طرف ما هستند كه می‌خواهند توده‌های مذهبی را وارد گود كنند و ما باید هوشیار باشیم.



گزارش‌های قبلی در مورد مسائل هسته‌یی ایران تكرار شد و ایران مورد اتهام قرار گرفت كه اجازه ورود به بازرسان را نمی‌دهد و لحن آمانو در مورد هسته‌یی شدن ایران تشدید یافته است و این موضوع جاده صاف‌كنی می‌شود .



در مورد مسائل حقوق بشری، با استفاده از مطالب داخل ایران و عراق به طرف ما می‌آیند و از بالای سر، ما را تهدید نظامی می‌كنند كه البته بعید می‌دانم جرأت چنین كاری را داشته باشند.



باید مراقب تحریم‌ها بود و آن‌ها را كوچك نگرفت، هیچ‌گاه تحریم به این شدت نداشته‌ایم. البته اعتقاد ندارم كه آنها موفق می‌شوند؛ چرا كه با استفاده خوب از امكاناتی كه ایران دارد می‌توانیم پیروز شویم اما تردید دارم از امكانات و ظرفیت‌های ایران به درستی استفاده شود. پس در شرایط فعلی باید هوشیاری واقعی داشته باشیم.



روحانیت در دوره‌های مختلف مثل زمان حكومت قاجاریه مردم را نجات دادند و مشروطیت را ایجاد كردند اما در نهایت از دست آنها گرفته شد و رضاخان قلدر بیرون آمد. این بار روحانیت و حوزه عمیق‌تر اقدام كردند و مردم نیز هوشیارتر بودند و ‌٩٩ درصد مردم وارد میدان شدند و رای به قانون اساسی و حكومت- جمهوری- اسلامی بر مبنای ولایت كه امام (ره) پیشنهاد كرده بودند دادند.



دشمنان اگر موفق شوند روحانیت و مراجع و ولایت را از چشم مردم بیندازند و بی‌اعتبار كنند ما از ریشه دچار مشكل می‌شویم و آنها می‌خواهند این كار را بكنند . نباید رفتار ناشایست داشته باشیم؛ چرا كه در این صورت به آنها كمك كرده‌ایم.



وقتی كسی صحبت از وحدت می‌كند وحدت میان چند نفر وحدت نیست بلكه وحدت امت و ملت مهم است.



این جریان خودسر كه الان در كشور می‌بینیم حقیقتا سم كشور هستند و تاكید می‌كنم كه در حكومت قانون همه باید بر محور قانون حركت كنند؛ چرا كه حركت غیرقانونی ریشه‌ دشمنی و تفرقه است و عامل تضعیف قوا.



هركس باید در جای خود مسوولیتش را اجرا كند و قانون محور فعالیت‌های هركس باشد؛ چرا كه تخلف از قانون یعنی استبداد، دیكتاتوری و خودسری. پس اگر قانون ضعف دارد باید اصلاح شود اما تا هست باید به آن عمل كرد و مصوبات مجلس شورای اسلامی، شورای نگهبان و مجمع تشخیص باید رعایت شود.



آمریكا در پاكستان فعال مایشاء است و افغانستان را تبدیل به بمب آماده انفجار در جامعه اسلامی كرده است. هم‌چنین عراق ‌8- 9 ماه است كه گرفتار نتیجه انتخابات است و از طرف دیگر لبنان و غزه و سومالی آرامش ندارند. در ادامه نیز خواب دیده‌اند در ایران هم فتنه برپا كنند. پس مسائل زیادی در منطقه وجود دارد كه هوشیاری ما را می‌طلبد و در این رابطه به‌خصوص روحانیون و خبرگان باید هوشیار باشند و اجازه ندهیم تفرقه و كینه قوی شود و در نتیجه آن راه برای دشمنان باز شود. پس نباید اجازه داد هركاری می‌خواهند بكنند و كسی نباشد كه جلوی آنها را بگیرد. امروز تیرهای مسموم به طرف روحانیت می‌آید و باید مراقب آنها بود.

متن را بخوانید و فیلم را هم ببینید!

متن را بخوانید و فیلم را هم ببینید!


نمایشی از "بی حیائی" در سیمای ج. اسلامی

قهرمان "میکونوس"

جایزه اش را سرانجام خواهد گرفت!







كاظم دارابی، از عاملین ترور پر کشتار "میکونوس" در شهر برلین آلمان است. این ترور را یک گروه انجام داد و دارابی نقش فرماندهی در آن داشت. دوستانش توانستند بعد از ترور از آلمان بگریزند و عمدتا به لبنان بروند، اما وی دستگیر شد و در آلمان محاکمه و محکوم به حبس ابد شد. دادگاه او طولانی و علنی بود. در یک معامله سیاسی و شاید مبادله زندانی، سرانجام وی سال گذشته آزاد شد و به ایران بازگشت.



اخیرا در چند برنامه تلویزیونی در صدا و سیمای حامی ترور و کودتا شرکت کرده و خودش را قهرمان ملی اعلام کرده است. در ترور میکونوس رهبر حزب دمکرات کردستان ایران، یعنی دکتر صادق شرفکندی و چند تن دیگر از فعالان کرد ایرانی کشته شدند. شرفکندی پس از ترور عبدالرحمان قاسملو در پایتخت کشور اتریش "وین" جانشین وی شد. قاسملو بدست گروه دیگری از همکاران و دوره دیده هائی مانند "دارابی" ترور شد و گفته می شود "احمدی نژاد" نقش همآهنگ کننده را در آن ماجرا داشت.



آلمان جمهوری اسلامی نیست و دادگاه های آن نیز دادگاه های انقلاب و غیر انقلاب جمهوری اسلامی نیست. در این کشور قانون حاکم است و هیچ بازجو و پلیس و زندانبانی از ترس پیگرد قانونی جرات زدن یک سیلی به گونه زندانی ندارد. دادگاه نیز بر اساس مستندات و شواهد و اظهارات شهود قضاوت می کند نه بر اساس حکم از قبل صادر شده در بیت رهبری.



کاظمی دارابی، همه اینها را میداند زیرا 16 سال در زندان آلمان بوده است و آنقدر با احمدی نژاد و افرادی نظیر او و بازجوها و عوامل ترور واحد قدس سپاه پاسداران آشنائی دارد که بداند مقایسه زندان آلمان با زندان اوین، تفاوت میان ماه من تا ماه گردون است!



صدا و سیما، برای مقابله با فشار جهانی علیه نقض حقوق بشر در ایران و درکمال بی حیائی کاظم دارابی را به همراه دو نفر دیگر از هم کیش هایش بعنوان مجری تلویزیونی و کارشناس حقوق بشر روی صفحه سیما آورده است تا از نقض حقوق بشر در زندان آلمان بگوید و زندان اوین را تبرئه کند!



آدمی عامی و کم سواد است و آنچه را می گوید، پیشتر تمرین کرده و یادش داده اند. نوع حرف زدن و لغات و اصطلاحاتی که از آنها استفاده می کند و عدم تسلطش به موضوع هائی که طرح می کند کاملا این ارزیابی را ثابت می کند.



مجری برنامه که حداقل خاطرات امیرانتظام را هم نخوانده تا بداند چه مدت زندان بوده و درباره زندان خود و دیگر زندانیان چه گفته، مدام روغن داغ روی حلیمی می ریزد که کاظم دارابی هم می زند!



این برنامه ها و تلاش ها، شاید تا دو یکسال و نیم پیش میتوانست عده ای را فریب بدهد، اما از 22 خرداد 88 به بعد همه پرده ها فرو افتاده و مردم در وسعتی تاریخی و بی نظیر در ایران، از فجایع و جنایات حکومتی در زندان و بیرون از زندان آگاه شده اند. بنابراین، مردم کل صدا وسیما را بعنوان بلند گوی دروغگوئی می شناسند، چه رسد به برنامه ای که در آن کاظم دارابی در آن ظاهر شود.



اما، در همین برنامه هم نکات جالبی وجود دارد که شنیدنی و خواندنی است. برای نمونه وقتی دارابی از زندان انفرادی خود در آلمان می گوید و آن را 6 متر مربع، با تجهیزات – توالت- ذکر می کند.



همین یک نمونه را باید گرفت و رفت جلو. مثلا آخرین نامه های منتشر شده از زندان های اوین و گوهر دشت و رجائی را که امثال مومنی، سحرخیز، نوری زاد و دیگران نوشته اند مرور کرد و سلول انفرادی آنها را مقایسه کردن با آن سلول انفرادی که کاظم دارابی از آن حرف می زند.



مردم که نامه سردار حمزه كرمی را خوانده اند به ریش سه مجری و مهمان و بلبل این برنامه نمی خندند؟ اگر نخندند، آماده پرتاب "تف" به صورت آنها نیستند. تجاوز به دختران در زندان های جمهوری اسلامی که اظهر من الشمس بود ( مراجعه کنید به شرح تجاوز به خانم دکتر طلوعی فعال حقوق بشر در کردستان که علیرغم داشتن شوهر و دو فرزند، معاون دادستان سنندج در زندان به او تجاوز کرد و دکتر بنی یعقوب در همدان و .... که این قصه سر دراز دارد.) در حوادث پس از کودتای 22 خرداد این تجاوز، یعنی تجاوز به زنان و دختران و حتی آوردن اعضای خانواده زندانیان برای تجاوز و گرفتن اعتراف از زندانی، یک پله بالاتر رفت و تجاوز به جوانان بازداشتی را امری رایج در کهریزک و اوین و رجائی شهر و زیرزمین وزارت کشور و... کرد. می گوئیم رایج، زیرا پیش تر، در دوران بنیانگذاری سازمان امنیت موازی در دولت خاتمی، این نوع تجاوز ها با وبلاگ نویسان و برخی روزنامه نگاران زن و مرد شروع شد.



اما داستان مضحک دیگری را نیز دارابی مطرح میکند.



او می گوید "هلموت هوفر" كه به گفته وی به جرم "جاسوسی" در ایران زندانی بوده پس از بازگشت به آلمان در فیلمی كه خود او در تلویزیون زندان دیده اتهام جاسوسی را تكذیب كرد.



دارابی نگفت اصل ماجرای هلموت هوفر چه بوده است و دلخوری او از آزادی هوفر در كجاست. نتیجه محاكمه متهمان دادگاه میكونوس به محكومیت سه متهم ردیف دوم لبنانی به حبس های كوتاه تر و كاظم دارابی بعنوان متهم ردیف اول به حبس ابد انجامید. تلاش جمهوری اسلامی برای آزادی دارابی از راه های دیپلماتیك بجایی نرسید، در نتیجه خواستند مسئله را از طریق یك توطئه حل كنند. بر سر راه یك آلمانی بنام "هلمت هوفر" که درمشهد دفتربازرگانی داشت دختری را قرار دادند که با آقای هوفر آشنا شود. سرانجام شبی آن دو را هنگام معاشقه دستگیر كردند. بلافاصله هوفر به داشتن رابطه ی نامشروع با دختر مسلمان متهم و حكم اعدام وی صادر شد. كاظم دارابی مبادله هوفر با وی و آزادی خود را قریب الوقوع می دانست. اما ظاهرا دولت آلمان هم تصمیم گرفت مقابله به مثل كند. حجت الاسلامی بنام حسینی در تلویزیون برنامه ای داشت بنام "اخلاق در خانواده" که در آن مردم را به امر به معروف و نهی از منكر و رعایت اخلاق در خانواده دعوت می كرد. در جریان یك سفر این آقای حسینی به آلمان به دعوت یك فرهنگ سرای ایرانی، آلمان ها از فرصت استفاده کرده و برای مقابله به مثل دختر زیبایی را تحت این عنوان كه می خواهد به دین اسلام مشرف شود در سر راه او قرار دادند. دخترخانم هم مهمان آقای حسینی شد و آقای حسینی هم تا صبح درس اخلاق در خانواده را به ایشان یاد داد. البته این اطاق زیر نظر دوربین های مخفی بود و فیلم آقای حسینی 48 ساعت بعد تقدیم جمهوری اسلامی شد. نتیجه این مقابله به مثل، آزادی فوری هوفر و در زندان باقی ماندن دارابی بود. حسینی برای سالها از صحنه غایب بود تا اخیرا که درکنار حواریون احمدی نژاد یکی دوبار ظاهر شد.



البته همان زمان بین مردم شایع بود كه نسخه ای از این فیلم را برای خانواده حجت اسلام حسینی هم ارسال شده بود یا آنها بنحوی از این ماجرا با خبرشده بودند و به همین دلیل در آفتابه ایشان بجای آب اسید ریخته و به معلم اخلاق در خانواده، درس اخلاقی ابدی دادند!



این گذشته ها را اگر مرور نکنیم، صدا و سیما و آن مجری بی حیا و مهمان بی حیا تر از او که هر دو در کنار دارابی "بی حیائی" را رو سفید کردند، روی از حافظه ها غیب شدن، گذشته ها حساب باز می کنند.