Wednesday, October 31, 2012

شعله سعدی آزاد شد، مهدی خزعلی اعتصاب غذا کرد ندای سبز آزادی: همزمان با اعتصاب غذای مهدی خزعلی، قاسم شعله سعدی و تعداد زیادی از بازداشت شدگان جلسه سرای اهل قلم آزاد شدند ولی همچنان حدود بیست نفر در بازداشت هستند. یک منبع آگاه با اعلام این خبر به ندای سبز گفت که مهدی خزعلی از زمان بازداشت تاکنون در اعتصاب غذای خشک است. وی گفت سه شنبه شب به محض بازداشت حدود هشتاد نفر از شرکت کنندگان در جلسه سرای اهل قلم، مهدی خزعلی از بقیه جدا شده و به بند 209 منتقل شد. در همین حال بر اساس خبرهای رسیده به ندای سبز آزادی، حدود بیست نفر از بازداشت شدگان هنوز آزاد نشده اند. در این میان می توان به افشین قربانی نژاد، امین آرمان، محمد باقر مرادی، محمد فرید، مجید سعید عرب، محمد پارسی، حمید رضا سلیمانی، مهدی کرمی، پژمان ظفرمند، و اکبر امینی و .... اشاره کرد. مهدیه گلرو هم که جز بازداشت شدگان بود، بعد از ساعاتی آزاد شده است. در همین حال کمپین حقوق بشر با اعلام خبر آزادی قاسم شعله سعدی در گفت و گویی با وی نوشته است: « جمعیت زیادی در سالن نشسته بودند، حدود ۵۰،۶۰نفر بودند و من تازه سخنرانی ام را در خصوص “مصونیت دیپلماتیک” شروع کرده بودم، یعنی حدود دو، سه دقیقه از آن گذشته بود که ناگهان ماموران وارد شدند و همه را دستگیر کردند. اما جلسه دیروز اصلا سیاسی نبود و سخنرانی من هم کاملا حقوقی بود.» این وکیل و فعال سیاسی در خصوص اینکه آیا ماموران دلیل حمله و دستگیری را عنوان کرده اند، گفت:« اصلا فرصتی برای طرح چنین سوالی از ماموران نبود. یعنی در این شرایط نه آنها توضیح می دهند و نه ما مجالی برای پرسش داریم.فقط دستگیر کردند و بردند و چند ساعتی هم طبق روال همیشگی بازجویی بود اما هیچ از علت دستگیری نگفتند. من نزدیک نیمه شب آزاد شدم و به نظرم اکثر بازداشت شدگان هم آزاد شدند.

شعله سعدی آزاد شد، مهدی خزعلی اعتصاب غذا کرد

ندای سبز آزادی: همزمان با اعتصاب غذای مهدی خزعلی، قاسم شعله سعدی و تعداد زیادی از بازداشت شدگان جلسه سرای اهل قلم آزاد شدند ولی همچنان حدود بیست نفر در بازداشت هستند.

یک منبع آگاه با اعلام این خبر به ندای سبز گفت که مهدی خزعلی از زمان بازداشت تاکنون در اعتصاب غذای خشک است.

وی گفت سه شنبه شب به محض بازداشت حدود هشتاد نفر از شرکت کنندگان در جلسه سرای اهل قلم، مهدی خزعلی از بقیه جدا شده و به بند 209 منتقل شد.

در همین حال بر اساس خبرهای رسیده به ندای سبز آزادی، حدود بیست نفر از بازداشت شدگان هنوز آزاد نشده اند. در این میان می توان به افشین قربانی نژاد، امین آرمان، محمد باقر مرادی، محمد فرید، مجید سعید عرب، محمد پارسی، حمید رضا سلیمانی، مهدی کرمی، پژمان ظفرمند، و اکبر امینی و .... اشاره کرد.

مهدیه گلرو هم که جز بازداشت شدگان بود، بعد از ساعاتی آزاد شده است.

در همین حال کمپین حقوق بشر با اعلام خبر آزادی قاسم شعله سعدی در گفت و گویی با وی نوشته است: « جمعیت زیادی در سالن نشسته بودند، حدود ۵۰،۶۰نفر بودند و من تازه سخنرانی ام را در خصوص “مصونیت دیپلماتیک” شروع کرده بودم، یعنی حدود دو، سه دقیقه از آن گذشته بود که ناگهان ماموران وارد شدند و همه را دستگیر کردند. اما جلسه دیروز اصلا سیاسی نبود و سخنرانی من هم کاملا حقوقی بود.»

این وکیل و فعال سیاسی در خصوص اینکه آیا ماموران دلیل حمله و دستگیری را عنوان کرده اند، گفت:« اصلا فرصتی برای طرح چنین سوالی از ماموران نبود. یعنی در این شرایط نه آنها توضیح می دهند و نه ما مجالی برای پرسش داریم.فقط دستگیر کردند و بردند و چند ساعتی هم طبق روال همیشگی بازجویی بود اما هیچ از علت دستگیری نگفتند. من نزدیک نیمه شب آزاد شدم و به نظرم اکثر بازداشت شدگان هم آزاد شدند.

کاری از اقبال ماهوری !! Khamenei to other regimes officials: mind your own business




کاری از اقبال ماهوری

!! Khamenei to other regimes officials: mind your own business
سدعلی تهدید می‌کند

کاری از  اقبال ماهوری

!! Khamenei to other regimes officials: mind your own business

هشدار خامنه ای به احمدی نژاد: اینکارها خیانت است تاکنون خامنه ای برای آرام ساختن یاقی خود نوچه های خود یعنی براداران لاریجانی و فرماندهان سپاه و ارنش را به مقابله با باند احمدی نژاد می فرستاد. اما اکنون برای وی و باندش مسجل شده است که احمدی نژاد را نمی تواند بمانند خاتمی و رفسنجانی مانند دستمال کاغذی مچاله نمود و بدور انداخت. وی بسیار زرنگتر و خطرناکتر از شخصیتهای اصلاح طلب و یا خودی ست که وی تاکنون با آنها سروکار داشته. باند احمدی نژاد ماند یک غذه سرطانی در درون نظام مافیایی وی ریشه دوانیده و آگاهانه کنترل بخش اعظمی از سیستم را در دست خود گرفته است. لذا خامنه ای دیگر نمی تواند بسادگی و با توپ و تشر یا تهدیدهای توخالی خود، به جراحی این بخش از سیستم بپردازد. و این غذه ریشه دار را بدون اینکه کل نظام نابود شود از سیستم جدا سازد. بی تردید خامنه ای در رویا هم بدین نمی اندیشید که محصولی مانند پاسدار احمدی نژاد که خود آنرا پرورانده است، اکنون به یکی از دشمنان سرسخت وی مبدل شود. نه تنها به توصیه ها و گفتمان مزدوران وی گوشش بدهکار نیست بلکه برای دفع تهدیدهای حریف، آنها را بطور مستقیم بارها با افشای پروندهای سنگین دذدی و اختلاسهای افسانه ای که انجام داده اند، تهدید نموده است. یعنی تا آنجا پیش رفته که حتی در مواقعی طی ماههای گذشته قدرت عمل را از دست مزدوران خامنه ای گرفته است. اکنون برای خامنه ای بدیلی جز پذیرش احمدی نژاد بعنوان بخشی از سیستم وجود ندارد. عللهایی که وی باید به پذیرش مافیایی احمدی نژاد در سیستم، بدون چون و چرا گردن نهد: - خامنه ای این را بخوبی می داند که دیگر در میان مردم از هیچ مشروعیتی برخوردار نیست برخورد فیزیکی با احمدی نژاد می تواند مردم را به میدان بیاورد و این خود نیز منجر به زیر سوال رفتن موقعیتش بعنوان ولی فقیه و شورشهای اجتماعی می گردد. بدون تردید احمدی نژاد نیز می تواند برای دفع برخورد خامنه ای با استفاده از گسیل ساختن نیروهای خود که در طی هفت سال گذشته ثروت هنگفتی را از طریق وی کسب نموده اند و باتزریق پول و مواد غذایی بطور کوتاه مدت به سازماندهی بخشی اعظمی از مردم بپردازد و با این حرکت پوپولیستی باند علی خامنه ای را در خطر نابودی قرار بدهد. سپاه پاسداران که بخش اعظمی از آنها در کنار باند احمدی نژاد قرار دارند شاید برای حفط موقعیت خود مجبور به کودتای نظامی بگردند، که در هر صورت موقعیت علی خامنه ای بعنوان ولی فقیه زیر سوال می رود. دقیقا به همین دلیل است که علی خامنه ای امروز در گفتمان خود به احمدی نژاد هشدار داده است که اعمالی را که تو انجام می دهی خیانت به نظام است. و در کنار آن نیز با لحنی نرمتری از باند خود خواسته است که آراامش خود را تا آغاز انتخابات ریاست جمهوری جدید حفط نمایند. پرسش اما این است که نقش کنشگران آگاه و مسئولیت پذیر در این میان چیست؟ آیا وقت آن نرسیده است که آنها آستین را بالا بزنید و با استفاده از خلاقیت، توانایی و کار جمعی سازمایان یافته خود برای برچیدن جرثومه رژیم سیاه اندیش جمهوری اسلامی حول محور سرنگونی گرد هم بیایند؟ بی تردید در این موقعیت حساس هرنیرویی که بتواند خود را سازماندهی نماید می تواند قدرت سیاسی را نیز در دست بگیرد. آرمین آرمان




هشدار خامنه ای به احمدی نژاد: اینکارها خیانت است

تاکنون خامنه ای برای آرام ساختن یاقی خود نوچه های خود یعنی براداران لاریجانی و فرماندهان سپاه و ارنش را به مقابله با باند احمدی نژاد می فرستاد. اما اکنون برای وی و باندش مسجل شده است که احمدی نژاد را نمی تواند بمانند خاتمی و رفسنجانی مانند دستمال کاغذی مچاله نمود و بدور انداخت. وی بسیار زرنگتر و خطرناکتر از شخصیتهای اصلاح طلب و یا خودی ست که وی تاکنون با آنها سروکار داشته. باند احمدی نژاد ماند یک غذه سرطانی در درون نظام مافیایی وی ریشه دوانیده و آگاهانه کنترل بخش اعظمی از سیستم را در دست خود گرفته است. لذا خامنه ای دیگر نمی تواند بسادگی و با توپ و تشر یا تهدیدهای توخالی خود، به جراحی این بخش از سیستم بپردازد. و این غذه ریشه دار را بدون اینکه کل نظام نابود شود از سیستم جدا سازد.

بی تردید خامنه ای در رویا هم بدین نمی اندیشید که محصولی مانند پاسدار احمدی نژاد که خود آنرا پرورانده است، اکنون به یکی از دشمنان سرسخت وی مبدل شود. نه تنها به توصیه ها و گفتمان مزدوران وی گوشش بدهکار نیست بلکه برای دفع تهدیدهای حریف، آنها را بطور مستقیم بارها با افشای پروندهای سنگین دذدی و اختلاسهای افسانه ای که انجام داده اند، تهدید نموده است. یعنی تا آنجا پیش رفته که حتی در مواقعی طی ماههای گذشته قدرت عمل را از دست مزدوران خامنه ای گرفته است.
اکنون برای خامنه ای بدیلی جز پذیرش احمدی نژاد بعنوان بخشی از سیستم وجود ندارد.
عللهایی که وی باید به پذیرش مافیایی احمدی نژاد در سیستم، بدون چون و چرا گردن نهد:
- خامنه ای این را بخوبی می داند که دیگر در میان مردم از هیچ مشروعیتی برخوردار نیست برخورد فیزیکی با احمدی نژاد می تواند مردم را به میدان بیاورد و این خود نیز منجر به زیر سوال رفتن موقعیتش بعنوان ولی فقیه و شورشهای اجتماعی می گردد.

بدون تردید احمدی نژاد نیز می تواند برای دفع برخورد خامنه ای با استفاده از گسیل ساختن نیروهای خود که در طی هفت سال گذشته ثروت هنگفتی را از طریق وی کسب نموده اند و باتزریق پول و مواد غذایی بطور کوتاه مدت به سازماندهی بخشی اعظمی از مردم بپردازد و با این حرکت پوپولیستی باند علی خامنه ای را در خطر نابودی قرار بدهد.
سپاه پاسداران که بخش اعظمی از آنها در کنار باند احمدی نژاد قرار دارند شاید برای حفط موقعیت خود مجبور به کودتای نظامی بگردند، که در هر صورت موقعیت علی خامنه ای بعنوان ولی فقیه زیر سوال می رود. دقیقا به همین دلیل است که علی خامنه ای امروز در گفتمان خود به احمدی نژاد هشدار داده است که اعمالی را که تو انجام می دهی خیانت به نظام است. و در کنار آن نیز با لحنی نرمتری از باند خود خواسته است که آراامش خود را تا آغاز انتخابات ریاست جمهوری جدید حفط نمایند.

پرسش اما این است که نقش کنشگران آگاه و مسئولیت پذیر در این میان چیست؟ آیا وقت آن نرسیده است که آنها آستین را بالا بزنید و با استفاده از خلاقیت، توانایی و کار جمعی سازمایان یافته خود برای برچیدن جرثومه رژیم سیاه اندیش جمهوری اسلامی حول محور سرنگونی گرد هم بیایند؟
بی تردید در این موقعیت حساس هرنیرویی که بتواند خود را سازماندهی نماید می تواند قدرت سیاسی را نیز در دست بگیرد. آرمین آرمان
جنگ علنی میان باند مافیایی خامنه ای و احمدی نژاد آغاز گردید. 

 هشدار خامنه ای به احمدی نژاد: اینکارها خیانت است

تاکنون خامنه ای برای آرام ساختن یاقی خود نوچه های خود یعنی براداران لاریجانی و فرماندهان سپاه و ارنش را به مقابله با باند احمدی نژاد می فرستاد. اما اکنون برای وی و باندش مسجل شده است که احمدی نژاد را نمی تواند بمانند خاتمی و رفسنجانی مانند دستمال کاغذی مچاله نمود و بدور انداخت. وی بسیار زرنگتر و خطرناکتر از شخصیتهای اصلاح طلب و یا خودی ست که وی تاکنون با آنها سروکار داشته. باند احمدی نژاد ماند یک غذه سرطانی در درون نظام مافیایی وی ریشه دوانیده و آگاهانه کنترل بخش اعظمی از سیستم را در دست خود گرفته است. لذا خامنه ای دیگر نمی تواند بسادگی و با توپ و تشر یا تهدیدهای توخالی خود، به جراحی این بخش از سیستم بپردازد. و این غذه ریشه دار را بدون اینکه کل نظام نابود شود از سیستم جدا سازد. 

بی تردید خامنه ای در رویا هم بدین نمی اندیشید که محصولی مانند پاسدار احمدی نژاد که خود آنرا پرورانده است، اکنون به یکی از دشمنان سرسخت وی مبدل شود. نه تنها به توصیه ها و گفتمان مزدوران وی گوشش بدهکار نیست بلکه برای دفع تهدیدهای حریف، آنها را بطور مستقیم بارها با افشای پروندهای سنگین دذدی و اختلاسهای افسانه ای که انجام داده اند، تهدید نموده است. یعنی تا آنجا پیش رفته که حتی در مواقعی طی ماههای گذشته قدرت عمل را از دست مزدوران خامنه ای گرفته است. 
اکنون برای خامنه ای بدیلی جز پذیرش احمدی نژاد بعنوان بخشی از سیستم وجود ندارد. 
عللهایی که وی باید به پذیرش مافیایی احمدی نژاد در سیستم، بدون چون و چرا گردن نهد:
- خامنه ای این را بخوبی می داند که دیگر در میان مردم از هیچ مشروعیتی برخوردار نیست برخورد فیزیکی با احمدی نژاد می تواند مردم را به میدان بیاورد و این خود نیز منجر به زیر سوال رفتن موقعیتش بعنوان ولی فقیه و شورشهای اجتماعی می گردد. 

بدون تردید احمدی نژاد نیز می تواند برای دفع برخورد خامنه ای با استفاده از گسیل ساختن نیروهای خود که در طی هفت سال گذشته ثروت هنگفتی را از طریق وی کسب نموده اند و باتزریق پول و مواد غذایی بطور کوتاه مدت به سازماندهی بخشی اعظمی از مردم بپردازد و با این حرکت پوپولیستی باند علی خامنه ای را در خطر نابودی قرار بدهد. 
سپاه پاسداران که بخش اعظمی از آنها در کنار باند احمدی نژاد قرار دارند شاید برای حفط موقعیت خود مجبور به کودتای نظامی بگردند، که در هر صورت موقعیت علی خامنه ای بعنوان ولی فقیه زیر سوال می رود. دقیقا به همین دلیل است که علی خامنه ای امروز در گفتمان خود به احمدی نژاد هشدار داده است که اعمالی را که تو انجام می دهی خیانت به نظام است. و در کنار آن نیز با لحنی نرمتری از باند خود خواسته است که آراامش خود را تا آغاز انتخابات ریاست جمهوری جدید حفط نمایند.

پرسش اما این است که نقش کنشگران آگاه و مسئولیت پذیر در این میان چیست؟ آیا وقت آن نرسیده است که آنها آستین را بالا بزنید و با استفاده از خلاقیت، توانایی و کار جمعی سازمایان یافته خود برای برچیدن جرثومه رژیم سیاه اندیش جمهوری اسلامی حول محور سرنگونی گرد هم بیایند؟ 
بی تردید در این موقعیت حساس هرنیرویی که بتواند خود را سازماندهی نماید می تواند قدرت سیاسی را نیز در دست بگیرد. آرمین آرمان