Wednesday, February 23, 2011

حمله لباس شخصی ها با شوکر به خانواده هاشمی

حمله لباس شخصی ها با شوکر به خانواده هاشمی




روزنامه جمهوری اسلامی : درحالی که تنها دو هفته تا انتخابات هیات رئیسه خبرگان باقی مانده است، تعرض به رئیس مجلس خبرگان رهبری توسط عناصر خودسر، حتی به خانواده آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در حرم حضرت عبدالعظیم و در مراسم ترحیم هم کشیده شد.



به نوشته این روزنامه، پیش از ظهر سه شنبه درحالی که دو تن از فرزندان و تعدادی از اعضای خانواده آیت‌الله هاشمی برای برگزاری مراسم درگذشت یکی از بستگان خود در حرم حضرت عبدالعظیم حضور یافته بودند، پس از گذشت حدود ۲ ساعت از آغاز مراسم و قرائت قرآن، دو نفر از نیروهای لباس شخصی هنگام خروج خانواده آیت‌الله هاشمی با منافق خطاب کردن آنها به یکی از دختران ایشان حمله کردند که با نزدیک شدن لباس شخصی‌ها به وی برادرزاده و خواهرزاده وی که او را همراهی می‌کردند درحالی که قصد داشتند مانع شوند، حمله کنندگان با شوکر آنها را مورد ضرب و شتم قرار دادند.



در این حین محسن هاشمی فرزند آیت‌الله هاشمی رفسنجانی که وی نیز جهت شرکت در مراسم ختم در حرم حضرت عبدالعظیم حضور داشت از لباس شخصی‌ها خواست نسبت به خانواده وی ایجاد مزاحمت نکنند که افراد مذکور با شعار مرگ بر هاشمی به فحاشی به وی مبادرت کرده و قصد درگیری با محسن هاشمی را داشتند که مردم حاضر در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی که در طول مراسم با تسلیت گویی و تکریم به خانواده آیت‌الله هاشمی احترام گذاشته بودند مانع درگیری شده و ضمن اظهار نگرانی از خطرناک بودن عناصر لباس شخصی‌ها و اعلام قصد قبلی آنها برای ایجاد درگیری و اغتشاش، از خانواده آیت‌الله هاشمی با اصرار خواستند که نسبت به توهین این افراد بی‌تفاوت بوده و از محل حضور آنها فاصله بگیرند.



پس از تظاهرات ۲۵ بهمن، حامیان افراطی دولت با فشار بر هاشمی رفسنجانی از او خواسته اند که سکوت را نسبت به سران جنبش سبز بشکند. اصولگرایان از مواضع رئیس مجمع تشیخص در نماز جمعه ۲۶ تیر ناراضی هستند و آن را در مقابل سخنان رهبری می دانند.



هفته گذشته پس از آنکه صدا وسیما شعار بر مرگ بر هاشمی را بارها پخش کرد، موتورسواران در دو نوبت به جماران رفته و در مقابل منزل هاشمی شعار دادند.

درخواست شش کشور اروپايی برای تحريم ناقضان حقوق بشر در ايران»

درخواست شش کشور اروپايی برای تحريم ناقضان حقوق بشر در ايران»


رادیو فردا : منابع ديپلماتيک دراروپا می گويند: شش کشور اروپايی پيشنهاد کرده اند تا در نشست وزيران امور خارجه اتحاديه اروپا درماه آينده تحريم کسانی که در ايران دست به نقض حقوق بشر می زنند مورد بررسی قرار گيرد.



يک ديپلمات اروپايی که نخواست نامش فاش شود، به خبرگزاری فرانسه گفت: «اين تحريم ها کسانی که حقوق بشر را در ايران نقض کنند، مانند، قضات و بازپرس ها را هدف قرار می دهد.»



طبق اين گزارش در جريان نشست وزيران خارجه امورخارجه ۲۷ کشور عضو اتحاديه اروپا در بروکسل در هفته جاری، شش کشور اروپايی درخواست کرده اند تا اين تحريم ها در نشست ماه آينده اين وزيران تصويب شود.



بريتانيا، فرانسه، آلمان، يونان جمهوری چک و هلند، شش کشور پيشنهاد دهنده تحريم ناقضان حقوق بشر در ايران هستند.



آمريکا در ششم بهمن ماه سال جاری از اتحاديه اروپا خواسته بود با گسترش تحريم‌ها عليه جمهوری اسلامی، مقام‌های مسئول در اين کشور را که در نقض حقوق بشر دست داشته‌اند، آماج تحريم‌های خود قرار دهد.



فيلو ديبل، معاون دستيار وزير امور خارجه آمريکا،‌ در اين زمينه گفته بود:«ما به اروپايی‌ها پيشنهاد داده‌ايم، چيزی شبيه به آن چه ما در مورد حقوق بشر انجام داده‌ايم را مورد توجه قرار دهند.»



در ماه سپتامبر سال گذشته ميلادی ايالات متحده آمريکا هشت تن از مقام‌های ايرانی را و از جمله عزيز جعفری، فرمانده سپاه پاسداران، غلامحسين محسنی اژه ای، سخنگوی قوه قضاييه، سعيد مرتضوی، دادستان سابق تهران و حسين طائب معاون اطلاعات سپاه پاسداران را که گفته می‌شود در نقض حقوق بشر و به ويژه در کشتار معترضان به نتايج انتخابات رياست جمهوری سال گذشته در ايران دست داشته‌اند، مورد تحريم قرار داد.



در همين زمينه، پيشتر سفيران کشورهای عضو اتحاديه اروپا در اعتراض به اعدام زهرا بهرامی، شهروند ايرانی – هلندی در ايران، در مراسم و جشن های مربوط به سالگرد پيروزی انقلاب اسلامی در تهران، بروکسل و ژنو را تحريم کردند.



کميته سياسی و امنيتی اتحاديه اروپا چهارم فوريه در اعتراض به اعدام زهرا بهرامی، شهروند ايرانی-هلندی، در تهران مساله موضوع شرکت نکردن در مراسم ۲۲ بهمن را تصويب کرده بود.



زهرا بهرامی، زن ۴۵ ساله‌ای که به دنبال اعتراض‌های روز عاشورای سال ۱۳۸۸ در ايران بازداشت و نخست به «جرايم امنيتی» متهم شده بود، نهم بهمن ماه امسال به اتهام «نگهداری و فروش مواد مخدر» اعدام شد.

كميته ویژه مجلس موسوی و كروبی را مفسد فی‌الارض تشخیص داد"

كميته ویژه مجلس موسوی و كروبی را مفسد فی‌الارض تشخیص داد"




جام جم نوشت: عضو هيأت رسيدگي به غائله 25 بهمن مجلس شوراي اسلامي گفت: «براساس گزارش نهايي اين هيأت، موسوي و كروبي مفسد في الارض شناخته شده و قوه قضاييه بايد هر چه سريعتر به محاكمه اين افراد بپردازد».



روح الله حسينيان (معروف به روح الله جانیان از کارکنان سابق وزارت اطلاعات و دوست سعيد امامی) نماينده تهران در مجلس با اشاره به تشكيل هيأت رسيدگي به غائله 25 بهمن با دستور علي لاريجاني در مجلس شوراي اسلامي گفت: «هيأت مذكور مركب از حدادعادل رئيس كميسيون فرهنگي مجلس، علاءالدين برجرودي رئيس كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس، علي شاهرخي رئيس كميسيون قضايي،ابراهيم نكونام رئيس كميسيون اصل 90 مجلس و اينجانب به عنوان رئيس كميسيون شوراها و امور داخلي مجلس بود كه هيأت مذكور كميته ويژه اي را مامور رسيدگي به اين غائله كرد».



وي افزود: «كميته ويژه مجلس جلسات مكرري را برگزار كرد كه در اين جلسات، گزارشي را تهيه و اين گزارش روز گذشته به هيأت تحويل داده شد».



رئيس كميسيون شوراها و امور داخلي مجلس گفت: «گزارش كميته امروز در هيأت رسيدگي به غائله 25 بهمن طرح و به تاييد نهايي رسيد كه با امضاي اعضاي هيأت، تحويل هيأت رئيسه مجلس شد».



حسينيان با بيان اينكه در اين گزارش ريشه يابي در خصوص وقايع و نقشي كه بيگانگان از جمله آمريكا و منافقين در غائله 25 بهمن داشتند به صورت مفصل انجام شده، گفت: «همچنين در اين گزارش به زمينه سازي هاي مهدي كروبي و ميرحسين موسوي براي اغتشاشات 25 بهمن داشتند، اشاره شده و از حمايت هاي آمريكا و ضدانقلابيون در اين زمينه پرده برداشته شد».



وي با بيان اينكه هيأت مذكور در اين گزارش چند پيشنهاد را مطرح كرده،گفت: «اين پيشنهادها خطاب به قوه قضاييه، رسانه هاي مملكت و همچنين مجلس شوراي اسلامي است و در اين پيشنهادها ذكر شده كه با توجه به اينكه ميرحسين موسوي و مهدي كروبي به مقابله با نظام برخاستند، مفسد في الارض شناخته شده و بايد محاكمه و به سزاي اعمال خود برسند».



چهره شاخص اصولگرايان در مجلس با بيان اينكه در حال حاضر تصميم گرفته شد كه مهدي كروبي و ميرحسين موسوي در منزل خود ، محدود شوند و ارتباط آنها نيز كم شود،گفت: «بعيد است كه ميرحسين موسوي و كروبي ندانند كه با آمريكا، منافقين، ضدانقلابيون داخلي و خارجي و همچنين با بهائيان در حال همكاري هستند».

وزیر اطلاعات: بحرانی در کشور وجود ندارد، تکلیف ضد انقلاب هم روشن است

وزیر اطلاعات: بحرانی در کشور وجود ندارد، تکلیف ضد انقلاب هم روشن است


وزير اطلاعات تصريح كرد: بحراني در كشور وجود ندارد، تكليف ضد انقلاب روشن است و نوع مبارزه با آنها هم روشن مي‌باشد.



مصلحي درباره شرايط كشور گفت: شرايط كشور حالت عادي دارد و البته اتفاقاتي مي‌افتد ممكن است كسي تصادفي كند يا معتادي در جايي جان دهد اين اتفاقات عادي است، اما به دليل حساسيتي كه وجود دارد ممكن است با توجه به حساسيتي كه در كشور وجود دارد اين اتفاقات بيشتر مورد توجه قرار گيرد.



به گزارش ايسنا، حجت‌الاسلام حيدر مصلحي در جمع خبرنگاران درباره حوادث 25 بهمن گفت: روز 25 بهمن نقطه عطفي در بحث فتنه بود، از آن نظر كه دقيقا ضد انقلاب و همه گروه‌هاي ضد انقلابي كه تكليف‌شان روشن است به ميدان آمدند و از جمله نفاق نيز وارد عرصه شد منافقين در اين روز فعال بودند و از ابتدا هم به دنبال طراحي، شناسايي و برنامه‌ريزي بودند.



وي ادامه داد: البته برادران ما موفقيت خوبي در اين زمينه به دست آوردند و حركت‌هاي منافقان شناسايي شد و اقدامات لازم عليه آن‌ها صورت گرفت كه البته بحث‌هاي قضايي نيز انجام خواهد شد كه به موقع اطلاع‌رساني مي‌شود.



وی نگفت با وجود آنکه حرکت های "منافقان" را شناسایی کرده پس چرا مانع کار آنها نشده است. از سوی ديگر جمهوری اسلامی در اين 32 سال حکومت خود هيچوقت ثبات نداشته و بويژه بعد از انتخابات 88 این بی ثباتی وارد فاز جدیدی از بحران شد که آغاز فرو پاشی آنرا رقم زده است.



وزير اطلاعات درباره صانع ژاله گفت: اطلاعات قابل توجهي در مورد وي به دست آمده است، خانواده ايشان يك خانواده مذهبي مي‌باشد خود وي حافظ قرآن بود و خانواده‌اش مسلمان و سنتي هستند و البته ضدانقلاب نهايت تلاش خود را كرد تا از اين قضيه سوءاستفاده كند و حتي تلاش كرد خانواده‌اش را فريب دهد اما به جايي نرسيد هم اكنون نيز خانواده‌اش از اين مجموعه اعلام برائت مي‌كنند.



لازم به توضیح است که برادر صانع ژاله در مصاحبه با صدای آمریکا گفت که برادر وی مخالف جمهوری اسلامی بوده و جانباخته راه آزادی است.

وضیعت دانشگاه شیراز کماکان بحرانی است

وضیعت دانشگاه شیراز کماکان بحرانی است


خشونت لباس شخصی ها و بازداشت ده ها دانشجوی معترض

جرس: در سومین روز از شهادت حامد نورمحمدی، دانشجوی دانشگاه شیراز توسط ماموران لباس شخصی، و در دومین روز از تجمعات اعتراض آمیز دانشجویان آن دانشگاه به همین مناسبت، روز چهارشنبه چهارم اسفند ماه نیز، تحصن دانشجویان توسط ماموران حراست و لباس شخصی ها به خشونت کشیده شد و دهها دانشجوی معترض دستگیر و به بازداشتگاه منتقل شدند.

همزمان جمعی از دانشجویان شیراز با انتشار بیانیه ای، نسبت به درگیری روز گذشته در دانشگاه شیراز در جریان مراسم بزرگداشت شهید حامد نورمحمدی واکنش نشان داده و از همه نیروهای نظامی و امنیتی خواسته اند تا به صف مبارزاتی مردم بپیوندند.



گفتنی است به مناسبت شهادت حامد نورمحمدی - دانشجوی شهید آن دانشگاه در تجمعات روز یکشنبه اول اسفند ماه – روز گذشته نیز این تجمع با دخالت نیروهای حراست و بسیج دانشگاه به خشونت کشیده شده بود.



به گزارش منابع خبری جرس و شاهدان عینی، امروز چهارشنبه چهارم اسفند ماه ٨٩، مصادف با سومین روز شهادت حامد نور محمدی، دانشجوی جان باخته دانشگاه شیراز، طبق فراخوانی قبلی، دانشجویان دانشگاه شیراز در پردیس اصلی دانشگاه تجمع کردند. این مراسم با حضور صدها دانشجوی دانشگاه شیراز و با خواندن سرود یار دبستانی آغاز شد. شایان ذکر است که، حضور دانشجویان دختر در این تجمع اعتراضی بسیار پررنگ و محسوس بود.



در ادامه این تجمع، دانشجویان با سر دادن شعارهایی همچون "برادر شهیدم خونتو پس می¬گیرم"، "برادر شهیدم آزادیت مبارک"، "نترسید نترسید ما همه با هم هستیم"، "گر تیر و فتنه بارد جنبش ادامه دارد"، "هیهات من الذله"، "الله اکبر" و ... ، نسبت به کشته شدن حامد نورمحمدی دانشجوی دانشگاه شیراز در تجمع اول اسفند، اعتراض کردند و خواستار پاسخگویی مسئولین دانشگاه شدند.



نکته قابل ذکر این تجمع مسالمت¬آمیز دانشجویان، حضور پر تعداد نیروهای امنیتی، حراست دانشگاه، بسیج و لباس شخصی بود، آنچنان که پردیس دانشگاه همچون پادگانی نظامی شد و نیروهای امنیتی و لباس شخصی، با حضور در میان دانشجویان اقدام به فیلمبرداری و شناسایی دانشجویان معترض می¬کردند.



این گزارش همچنین افزود "در نهایت، تجمع مسالمت¬آمیز دانشجویان با یورش نیروهای امنیتی، حراست و بسیج به خشونت کشیده شد و تعداد زیادی از دانشجویان متحصن مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. همچنین، این نیروها به بازداشت دهها تن از دانشجویان پرداختند، که اطلاع دقیقی از تعداد و وضعیت بازداشت شدگان و همچنین نهادهای بازداشت¬کننده در دسترس نیست."



همچنین آمده است که عصر چهارشنبه بسیاری از نیروهای امنیتی و لباس شخصی در بیرون از دانشگاه مستقر بوده، تا در صورت لزوم وارد عمل شوند و طبق فراخوان قبلی دانشجویان، قرار است غروب چهارشنبه با حضور مردم شیراز از ابتدای خیابان ارم به سمت دانشگاه شیراز تجمعی برگزار شود.



همچنین به گزارش دانشجو نیوز، پس از آنکه تجمعات دیروز دانشجویان شیراز در حمایت از شهید حامد نورمحمدی با دخالت نیروهای حراستی به خشونت کشیده شد, دانشجویان آزادی خواه دانشگاه شیراز با انتشار بیانیه ای، این برخورد ماموران حراست را غیر قابل قبول خوانده و از همه نیروهای نظامی و انتظامی خواسته اند تا با پیوستن به مردم از کشتار و سرکوب مردم دست بردارند و به دعوت شان با شاخه گلی و لبخندی پاسخ دهند.



در بخشی از این بیانیه خطاب به نیروهای امنیتی و نظامی آمده است: دعوتمان با شعار و فرار نخواهد بود، که با شاخه گلی و لبخندی. هنر ما تسخیر ساختمان ها و جسد ها نیست، هنر ما تسخیر قلب هاست."



به گزارش جرس، نکته قابل توجه تجمع امروز دانشگاه این بود که، رجبی رئیس حراست دانشکده مهندسی دانشجویان را تهدید کرد که در صورت بازداشت دانشجویان توسط نیروهای نظامی و لباس شخصی و انتظامی در بیرون از دانشگاه، حراست دانشگاه شیراز هیچ گونه مسئولیتی را به عهده نخواهد گرفت.





گفتنی است بعد از شهادت مرحوم حامد نورمحمدی، رسانه ها و نهادهای حکومتی سعی داشتند جانباختن این دانشجوی دانشگاه شیراز در تجمعات اول اسفند را – همانند شهادت دو دانشجوی سبز در وقایع ٢۵ بهمن- وارونه نمایی کرده و آن را ناشی از تصادف خیابانی وانمود کنند، اما فعالان دانشجویی و شاهدان عینی، شهادت وی توسط ماموران حکومتی را افشا کرده و به برگزاری مراسم اعتراضی به همین مناسبت پرداختند.



حامد نور محمدی دانشجوی لرستانی ترم چهارم رشته زیست شناسی دانشگاه شیراز، روز یکشنبه در محدوده میدان دانشجوی شهر شیراز به شهادت رسیده و رییس دانشگاه نیز این امر را تایید کرده بود، اما با وجود آنکه شاهدان عینی گفته بودند که وی توسط ماموران از بالای پل نمازی به پایین پرت شده، اما خبرگزاری های امنیتی همچون فارس، همانند موضع گیری های اخیر در مورد شهادت صانع ژاله و دیگر شهدا و جانباختگان، دست به قلب واقعیت زده و به قول منابع امنیتی و طی یک فرآیند تبلیغاتی، آنرا ناشی از تصادف با یک خودرو ذکر کرده بودند.



همان زمان شاهدان عینی گفته بودند که چنین چیزی صحت نداشته و چند دانشجوی دیگر به جرس اطلاع دادند که "ما طرف دیگر پل بودیم که ناگهان دیدیم یک خودرو از دور در حال علامت دادن (فلاشر زدن) است و همه دیدیم که دارد از دور به چیزی که وسط راه افتاده اشاره می کند و همه وقتی رسیدیم، با پیکر حامد روبرو شدیم که توسط ماموران و نه در جریان یک تصادف، کشته شده است...محلی که مقامات و رسانه های حکومتی می گویند تصادف رخ داده، اصلا امکان حضور و عبور و تردد عابر پیاده نبوده است..."

اعلام اخطار صریح خانواده کروبی به نیروهای امنیتی

اعلام اخطار صریح خانواده کروبی به نیروهای امنیتی


سحام نیوز: پس از یورش دو روز قبل نیروهای امنینی به منزل مهدی کروبی و حبس ایشان و فاطمه کروبی در اتاق های جداگانه، آخرین شنیده ها حاکی از آن است که ماموران امنیتی با مستقر شدن در داخل ساختمان، کوچه را تخلیه نموده اند. به گزارش سحام نیوز، ماموران اطلاعاتی از صبح امروز با انتقال خودرو و تجهیزات خود به داخل ساختمان، این مجتمع را به صورت کامل اشغال نمودند. بنا به اخبار رسیده مایحتاج آقای کروبی وهمسر ایشان در حال حاضر و از ۱۰ روز قبل توسط نیروهای امنیتی تامین می گردد که این موضوع باعث نگرانی از ایجاد یک برنامه حذف فیزیکی با استناد به موارد مشابه می شود.



خانواده مهدی کروبی در نامه ای با توجه به این موضوع که تا قبل از حبس خانگی؛ مهدی کروبی و همسر ایشان در کمال صحت و سلامت بوده اند، هر گونه پیش آمد اتفاقی پس از این و به جهت استفاده از اقلام خوراکی تهیه شده توسط ماموران اطلاعات برای ایشان، به عهده مقامات حکومتی خواهد بود. فرزندان مهدی کروبی در اخطاری صریح به مقامات امنیتی و نیروهای اطلاعاتی گوش زد نمودند که با توجه به این که از دوهفته قبل امکان تهیه مایحتاج برای منزل پدرشان فراهم نبوده و حتی ماموران امنیتی میوه خریداری شده توسط یکی از فرزندان را هم قبول نکرده بودند؛ حکومت و نیروهای امنیتی را از انجام هرگونه برنامه برای حذف فیزیکی مهدی کروبی و فاطمه کروبی برحذر داشته و صریحا اعلام نمودند عواقب این اقدامات، دودیست که به چشم حکومت خواهد رفت.

سه نفر در سلماس در ملاءعام اعدام شدند

سه نفر در سلماس در ملاءعام اعدام شدند


ساعت ۸ صبح روز یکشنبه، اول اسفند ماه ۱۳۸۹ سه تن در ملاء عام در شهرستان سلماس(استان آذربایجان غربی) به دار آویخته شدند.



بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، سه نفر به نام‌های "مسلم عیسی‌پور" شهروند کرد فرزند "حاج محمد" اهل روستای ماستکا، "اردلان حاتمی" شهروند کرد فرزند "خلیل" اهل روستای قصریک و "پیمان قانع" شهروند آذری اهل تازه شهر در میدان یادبود شهرستان سلماس اعدام شدند.

این سه شهروند که از اهالی روستاهای توابع ارومیه و سلماس بودند، تا پیش از اعدام در زندان سلماس محبوس بودند.



اتهام مسلم عیسی‌پور و اردلان حاتمی از سوی مقامات قضایی جرایم مربوط به مواد مخدر عنوان شده است و هم چنین پیمان قانع نیز به جرم آدم ربائی به اعدام محکوم شده بود.



گفتنی ست خانواده‌های اعدام شدگان و عده ای از مردم حاضر در محل، در واکنش به این اعدام‌ها به سر دادن شعارهایی نظیر "مرگ بر دیکتاتور"پرداختند که با برخورد نیروهای امنیتی از طریق متفرق کردن جمعیت مواجه شدند.



شایان ذکر است که اعدام در ملاءعام از مصادیق بارز بازتولید خشونت در جامعه محسوب می شود.

ناقضان حقوق بشر در اعتراضات ایران پرونده‌دار می‌شوند

رادیو فردا: سازمان «عدالت برای ایران» از مردم ایران خواسته است برای ثبت موارد نقض حقوق بشر و شناسایی ناقضان حقوق بشر در ایران با این سازمان همکاری کنند.




این سازمان پس از اعتراض‌های خیابانی بیست و پنجم بهمن و اول اسفندماه گذشته و کشته شدن تعدادی از دانشجویان در این اعتراضات با انتشار بیانیه‌ای شاهدان عینی را به همکاری فراخوانده است و می‌گوید موارد نقض حقوق بشر را به نهادهای بین‌المللی ناظر ارجاع خواهد داد.



رادیوفردا در گفت‌و‌گو با شادی صدر، مسئول این سازمان، از او دربارهٔ چند و چون این اقدام پرسیده است:



شادی صدر: سازمان «عدالت برای ایران» یک سازمان حقوق بشری است که یکی از اصلی‌ترین ماموریت‌های خود را شناسایی موارد و اطلاعات مربوط به ناقضان حقوق بشر در ایران تعیین کرده است.



همچنین این سازمان شناسایی کسانی را که در خیابان‌ها مردم را مورد ضرب و شتم قرار می‌دهند، زخمی می‌کنند یا به قتل می‌رسانند و شناسایی آمران نقض حقوق بشر را یکی از ماموریت‌های اصلی خودش قرار داده است.



سازمان عدالت برای ایران امروز در این مورد اطلاعیه‌ای صادر کرد و از همه کسانی که در تظاهرات ۲۵ بهمن‌ماه و یکم اسفندماه شرکت کرده بودند درخواست کرد که اطلاعات خودشان را در مورد نیروهای سرکوب، به طور مستند به این سازمان ارسال کنند.



[هدف این است که] بتوانیم به عنوان کسانی که روی پرونده این افراد کار می‌کنیم، اطلاعات دقیقی داشته باشیم و بتوانیم در مراجع بین‌المللی از این ناقضان حقوق بشر شکایت کنیم، تا هم جنایت آن‌ها بدون عقوبت نماند و هم مردمی که در خیابان‌ها برای دموکراسی و آزادی مبارزه می‌کنند، بتوانند امیدوار باشند که صدای‌شان شنیده می‌شود.



برای ما بسیار مهم است که اطلاعاتی از صحنه درگیری بین نیروهای سرکوب و مردم داشته باشیم. به‌خصوص اگر این اطلاعات، اطلاعاتی دقیق در مورد ناقضان حقوق بشر باشند.





•خانم صدر منظورتان از «اطلاعات دقیق» چگونه اطلاعاتی است؟ ویژگی‌های فردی و ظاهری این اشخاص مورد نظر شماست؟

بله.‌‌ همان طور که گفتم ویژگی‌های شخصی و ظاهری و به‌خصوص چیزی که بسیار مهم است این است که بدانیم این ضاربان به کدام نیرو وابسته بوده‌اند؟ از کجا و چه کسی دستور می‌گرفته‌اند؟ لباس‌شان و یونیفورم‌شان چه بوده است؟ و امثال این اطلاعات برای ما مهم‌اند.



الان با وجود حجم انبوه اطلاعاتی که در مورد صانع ژاله و محمد مختاری وجود دارد، هنوز هم ما نمی‌دانیم که این افراد را کدام نیرو به قتل رسانده‌اند؟ هنوز مشخص نیست که این جوانان را نیروی بسیج یا نیروی انتظامی یا اطلاعات به قتل رسانده است یا خیر. این امر برای پیگیری‌های ما به‌خصوص در مورد پیگیری پرونده فرماندهان این نهاد‌ها می‌تواند تاثیرگذار باشد.





•خانم صدر، نهایتا شما و سازمان عدالت در ایران از اطلاعات واصله چگونه استفاده می‌کنید؟

ما در حال تهیه پرونده‌های حقوقی برای ناقضان حقوق بشر هستیم و همه اطلاعات موجود می‌تواند در تکمیل این پرونده‌ها کمک‌مان کند تا بتوانیم با مستندات و مدارک بیشتری این پرونده‌ها را در مراجع سیاسی و قضایی بین‌المللی مطرح کنیم.





•چه پیشنهادی دارید برای حفظ امنیت کسانی که قرار است با شما تماس بگیرند و اطلاعات لازم را به شما منتقل کنند؟

همان طور که در اطلاعیه تاکید کرده‌ایم، از شاهدان عینی درخواست می‌کنیم که از طریق ای‌میل‌های نا‌شناس و یک‌بار مصرف با سازمان عدالت در ایران تماس بگیرند و اطلاعات‌شان را منتقل کنند. یا این که اطلاعات‌شان را به اقوام، دوستان و خویشان‌شان در خارج از ایران برسانند تا آن‌ها به ما منتقل نمایند.





•آیا پیش از ۲۵ بهمن‌ماه نیز شما در این زمینه فعالیتی کرده‌اید؟ و آیا تاکنون اطلاعات و مشاهداتی از شهروندان در این زمینه به دست‌تان رسیده است؟

ما در حال آماده کردن پروژه‌های ناقضان حقوق بشر هستیم و به زودی ظرف دو ماه آینده، پرونده حقوقی ده تن از ناقضان حقوق بشر را به عنوان اولین اقدام‌مان منتشر خواهیم کرد. اگر چه ما می‌دانیم که لیست ناقضان حقوق بشر به ده نفر ختم نمی‌شود و تکمیل این فهرست همچنان هم ادامه دارد.

فشار بر خانواده کروبی و سکوت مراجع و اصلاح طلبان

فشار بر خانواده کروبی و سکوت مراجع و اصلاح طلبان


سحام نیوز: نزدیک به ۲۰ماه از انتخابات دهم ریاست جمهوری می گذرد. اتفاقاتی که طی این ماه ها بر بدنه نیروهای مخالف از جانب حکومت وارد شد، جای هیچ تردیدی را باقی نمی گذارد که مخالفین حکومت پای در کارزاری سخت گذاشته اند. در یک طرف صحنه مخالفینی که تنها ابزارشان نافرمانی های مدنی و اعتراضات آرام است و تنها در جستجوی رسیدن به مطالبات خود از روش های مسالمت آمیز بوده و طرف دیگر این صحنه نبرد نیروهای حکومتی از هر دسته و گروه و ارگان، با شنیع ترین رفتارها و تا بن دندان مسلح و مجهز به توپخانه ی رسانه ی به اصطلاح ملی و تریبون های مختلف اعم از نماز جمعه و مجلس و …قرار دارد.



شیوه جنبش اعتراضی مردم حضور است و شیوه حکومت فرار رو به جلو!! حکومتی که خودش شهید می کند و برای آن شهید مراسم می گیرد!! ماجرای استالین است و تروتسکی! گویا حکومت اصل را بر دروغ و نفاق و نیرنگ بنا نموده است. پس از ماه ها سکوت جنبش سبز و عدم حضور آنها در خیابان ها، ۲۵بهمن نقطه عطفی شد برای این آتش زیر خاکستر. پس از درخواست مشترک کروبی و موسوی از وزارت کشور برای صدور مجوز راه پیمایی۲۵بهمن در حمایت از مردم مصر و تونس، دامنه فشارها بر این دو مبارز خستگی ناپذیر و همراه مردم، بیشتر شد.



چند روز مانده به راهپیمایی، مهدی کروبی و همسرش به طور کامل حصر خانگی شده و از دیدار فرزندان و خانواده محروم گردیدند. تمام خطوط تلفن همراه و ثابت مهدی کروبی، همسر و فرزندان قطع می شود. این نخستین نشانه های یک کودتای نظامی آرام بر علیه این خانواده بود. تظاهرات ۲۵بهمن نشانه های خوبی را برای حکومت به همراه نداشت. مردم به خیابان ها آمدند. آرام اما مصمم!



ساعاتی پس از پایان تظاهرات، حکومت شکست خورده و وحشت زده که به دنبال انتقام گیری بود شروع به انجام رفتارهای نخ نما شده و مشابه قبایل وحشی نخستین نمود. شیوه ایجاد رعب و وحشت! دوباره قشون کشی عده ای عربده کش و مزدور حقوق بگیر با استفاده از نام بسیجی و جبهه رفته و انقلابی، به همراه تنی چند از روحانی نماها،با عقبه ای که البته واضح بود از کجا پشتیبانی می شود، جلوی منزل مهدی کروبی تجمع کردند. اندک بودند، اما گستاخ و بی شرم! به نام اسلام و دین، بدترین الفاظ و رکیک ترین کلمات را با افتخار بر زبان می راندد. ناگاه آدم را یاد سال های نخستین اسلام می انداختند که بنی امیه و خوارج چه با این اسلام کردند!



پنج شب متوالی تجمع و آشوب و دریغ از دخالت صریح مقامات قضایی و انتظامی! در ظاهر معلوم نبود که چطور می شود عده ای قلیل با مسدود نمودن آن محله و با عربده کشی در آن ساعت از نیمه شب و آن هم طی چندین شب، بتوانند دست به آشوب بزنند. مگر اینکه اراده شخص دیگری در میان باشد! از این دست افراد حداقل در تاریخ ۱۰۰ساله حکومت بسیار داشتیم. روزی با کت و شلوار مشکی و یقه های باز و کلاه شاپو و دستمال یزدی بر گردن؛ و امروز که با چفیه و پوتین و … . بی مخ بی مخ است؛ شعبان و غیر شعبان ندارد!



طی همان شبها مامورین امنیتی در اقدامی بی سابقه با شکستن درب منزل محمد حسین کروبی،برای یافتن وی اقدام ورود به ساختمان وی را می کنند که خوشبختانه ناکام مانده و برای جبران این ناکامی از آن روز تاکنون منزل وی را پاتوق قرارهای شخصی خود نموده و معلوم نیست فردا روز مدارک شخصی و عکس ها و فیلم های خانوادگی و … این خانواده از کدامین سایت و کوی برزن سر برآورد؟!

ماموران اطلاعات با مراجعه به مدرسه فرزندان حسین کروبی موجبات ترس این دو دانش آموز را فراهم آورده تا آنجا که این دو به خاطر ترس از ماموران امنیتی درس و مدرسه را ترک کرده اند.



محمد تقی کروبی را هم در شروع این ترم دوباره و برای سومین بار ممنوع التدریس می شود و همچنین وی را که جانباز جبهه و جنگ است را از یک درمان عادی برای گوش مجروح خود محروم می کنند تا آنجا که وی را اکنون تا آستانه از دست دادن شنوایی رسانده اند.



پس از راهپیمایی خودجوش و مردمی ۱اسفند، حکومت چهره واقعی خود را نشان داد. شدیدترین نوع برخورد را در خیابان ها با مردم انجام داد. از بی رحم ترین شیوه ها برای سرکوب اعتراض آرام مردم استفاده نمود و سعی داشت با تمام پشتوانه خبری و رسانه ای خود این راهپیمایی مردمی را خفه نماید که البته ناکام ماند.



عقده گشایی ها دوباره ادامه پیدا کرد و در شب این راهپیمایی و پاسی از نیمه شب گذشته به منزل علی کروبی هجوم برده و وی و همسرش را دستگیر می کنند. جالب است که دلیل دستگیری علی کروبی، به آن صورت و آنهم در آن زمان را بحث نخ نما شده ارتباط با سرویس های جاسوسی بیگانه و … عنوان کردند! حکومت در اقدامی از روی ناچاری و دستپاچگی به دنبال حسین کروبی بودند که پس از دست نیافتن به وی برای ایجاد فشار بر مهدی کروبی و خانواده اش، علی را دستگیر کردند.



همزمان با این ماجرا به منزل مهدی کروبی یورش برده و با ورورد به منزل، مهدی کروبی را در یک اتاق و همسرشان را نیز در اتاق دیگری محبوس می کنند. تفتیش ها آغاز می شود و اسناد و مدارک و کتب و … دوباره به تاراج می رود. مهدی کروبی در آخرین نامه خود خطاب به آملی لاریجانی، رئیس قوه قضائیه گفته بود” بنده درخواستی دارم از جنابعالی که به زودی و از طریق قانونی، وعده هایی را که در سخنرانی ها داده اند، عملی گردد و دادگاهی علنی تشکیل گردد تا کیفرخواست و دفاعیات مطرح گردد. باشد که در دادگاهی عادل و علنی، مردم به حقیقت آگاهی یابند” .



این اتفاق رخ نداد و ماموران هیچ مجوزی از دادگاه عادل نداشتند، اما مردم به خوبی به حقیقت ماجرا پی بردند.



اکنون ۳۶ ساعت از این اقدام می گذرد و هیچ گونه اطلاعی از شرایط مهدی کروبی و فاطمه کروبی در دسترس نیست. نگرانی ها پیرامون این موضوع برای مهندس میر حسین موسوی هم بوجود آمده و بیم آن می رود تا نیروهای تندرو و ناشنوا از صدای ملت، اقدامی نابخردانه در جهت خفه کردن صدای این دو رهبر جنبش اعتراضی مردم ایران انجام دهند.



حال جای این سوال باقیست: مراجعی که انسان را به پرهیز از خشونت و دروغ و ظلم فرا می خوانند؛ چرا برای حکومت چنین چیزی را قائل نیستند و سکوت کرده اند؟



چرا جریان اصلاحات و سران آن که دولت شان ۱۶ سال بر این کشور حکومت کرد سکوت کرده اند؟



چرا افرادی که خود را داعیه دار دفاع از مظلوم و ستم دیده می دانند سکوت کرده اند؟ این همه سکوت از روی ناچاری و ترس است یا از روی دنیا خواهی و عقاید پوشالی؟

سكینه آشتیانی دست به خودکشی زد اما از مرگ نجات یافت

سكینه آشتیانی دست به خودکشی زد اما از مرگ نجات یافت




كمیته بین المللی علیه سنگسار :طبق اخباری كه به كمیته بین المللی علیه سنگسار رسیده است، جمهوری اسلامی، درخواست بررسی مجدد پرونده سكینه محمدی آشتیانی را مردود اعلام كرده و دیوانعالی حكومت اسلامی در حقیقت با این اقدام حكم سنگسار سكینه را تائید کرده و پرونده را به تبریز فرستاده است.

سكینه با شنیدن این خبر و بعد از سالها فشارهای طاقت فرسای روحی و روانی در زندان جمهوری اسلامی و بویژه فشارهای چند ماه اخیر برای اعتراف علیه خود در تلویزیون، زندانی شدن سجاد پسر او و دستگیری وکیل او، با بریدن رگ دست بوسیله شیشه شكسته، دست به خودکشی میزند اما ماموران او را به بیمارستان میرسانند و او از خودکشی نجات پیدا میکند. سكینه در وضعیت روحی بسیار بدی به سر میبرد و امكان دست زدن به خودكشی مجدد كماكان بسیار زیاد است.

كمیته های بین المللی علیه سنگسار و اعدام رفتار وحشیانه حكومت اسلامی علیه سكینه را بشدت محكوم میكند و اعلام میكند که هر اتفاقی علیه سکینه بیفتد جمهوری اسلامی مسئول مستقیم هر اتفاقی است که در زندان علیه سکینه رخ دهد.

انتشار متن نهائی منشور جنبش سبز

انتشار متن نهائی منشور جنبش سبز


با امضای موسوی و کروبی

جرقه 22 خرداد

به جنبش عظیم مردم تبدیل شد





متن کامل ویرایش شده دوم منشور جنبش سبز، که به امضای میرحسین موسوی و مهدی کروبی رسیده است، منتشر شد.



نسخه ی اولیه ی این منشور در بیانیه ۱۸ میرحسین موسوی آمده بود. آنزمان موسوی صاحبنظران را به نقد و بررسی این منشور و کمک به تقویت و تنقیح آن دعوت نمود. پس از آن بیش از یکصد نفر از کارشناسان و صاحبنظران حوزه‌ های مختلف پیرامون منشور نقدها و بررسی های خود را ارایه کردند. نسخه ویرایش شده به امضای امضای موسوی و کروبی رسیده شده بود و به امانت نزد شورای هماهنگی راه سبز امید قرار گرفته بود تا در موقع مقتضی منتشر شود. اکنون این شورا، متن کامل منشور را برای انتشار در اختیار کلمه و سحام نیوز قرار داده است.



به گزارش کلمه این منشور که متن اولیه و پیشنهادی آن در ۲۵ خرداد ۱۳۸۹ و به همراه بیانیه شماره ۱۸ منتشر شد، حاوی ریشه‌ها و اهداف، راهکارهای بنیادین، تعریف هویت سبز و معرفی ارزش‌های جنبش است.



موسوی در همان زمان، تدوین نسخه‌ی اولیه‌ی منشور جنبش سبز را قدم اول دانسته و ابراز امیدواری کرده بود که جنبش سبز در مسیر تکاملی خود، متن کامل‌تر و زیباتری بیافریند. منشور جنبش سبز، آنطور که تاکید می‌کند، قرار است به هماهنگی و همدلی بیشتر و تقویت هویت مشترک جنبش سبز بینجامد.



از آن زمان تاکنون، این متن علاوه بر نقد در عرصه‌ی عمومی، از سوی دهها تن از چهره‌های شاخص سیاسی، فرهنگی و فکری نیز مورد بررسی و اظهارنظر قرار گرفته و در نهایت، با اصلاحات و ویرایش چند مرحله‌ای، به شکل‌گیری متن جدیدی برای منشور جنبش سبز انجامیده است متن کامل آن را در ادامه می‌خوانید.



منشور جنبش سبز



بسم الله الرحمن الرحیم



آغاز سخن



با اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸، جرقه ای در قلب مردم ایران زده شد که به جنبشی فراگیر و بی سابقه و عظیم انجامید. جنبشی برای احیای مفهوم ملت و احقاق حقوق از دست رفته ملت. جنبش راه سبز امید اینگونه شکل گرفت. از آن زمان، ضرورت تدوین و انتشار میثاقی ملی که آرمان های عمومی جنبش را تعریف کند و فعالان جنبش سبز بر محور آن به فعالیت بپردازند، احساس می شد. انتقاداتی که دربارة روشن نبودن اهداف، ارزش ها، مبانی و راهکارهای جنبش سبز به عنوان جنبش اعتراضی مسالمت آمیزی که خواستار اصلاح وضعیت کنونی و برون رفت از بحران های جامعة ایران از طریق سازوکارهای مدنی است، بیان می شد، گویای صحت و اهمیت آن احساس بود. نیز عدم شفافیت و صراحت مرزهای جنبش با حرکت های انتقام گیرنده و براندازانه ای که برای رسیدن به اهداف خود، استفاده از هر وسیله و روش را، حتی به قیمت مغایرت با معیارهای صریح اخلاقی، مجاز می شمرند، خود برهان قاطعی بر ضرورت تدوین و تنویر چارچوب و اسکلت معرفتی و اخلاقی جنبش سبز شمرده می شد. از بخت خوش، پس از چندی و با همت جمعی از فعالان جنبش و شور و تامل چهره های شاخص آن، منشور جنبش سبز انتشار یافت. مهمترین ثمرات انتشار منشور این بود که حدود و چارچوب مطالبات مردم را مشخص کرد، به گسترش و عمق جنبش سبز یاری رساند و بر بطلان این ادعا گواهی داد که نه تنها جنبش نمرده یا بی اثر نشده، بلکه از پیش زنده تر است و می تواند اصول، اهداف، هویت، چشم اندازها و راهکارهای خود را برای مخاطبین و همراهانش روشن کند. همان کلمات ساده و صمیمی کافی بود تا نشان دهد که میزان صحت و سقم ادعاهایی که با برنامه ای حساب شده و با مضمون واحد مرگ یا خاموشی جنبش سبز، از جانب دو جبهه مشخص کودتاگران انتخاباتی و وابستگان به سلطه جویان بیگانه از منافع ملی مردم ایران مطرح می شود، تا چه میزان است. حتی دامنه اظهار نظرها درباره منشور نشان داد که جنبش سبز تا کجا ریشه دوانده و با گذشت زمان، گستره آن به مناطق جغرافیایی متنوع تر و اقشار اجتماعی بیشتری کشیده شده است. تلاش عاشقانه، خالصانه و داوطلبانه نوجوانان و جوانانی که در فقدان امنیت، آسایش، آزادی بیان، توقیف مکرر مطبوعات و سانسور شدید اخبار و تحلیل های واقعی کشور، پیام جنبش را در سراسر ایران به آحاد مردم می رسانند و باز با اعلام هر از گاه مرگ آن حرکت ملی در طول سال گذشته مواجه بوده اند، شاهدی گویا و مانا بر سرسبزی، سرزندگی و بالندگی فزایندة جنبش سبز ملت ایران است.



همانگونه که در اولین منشور جنبش راه سبز امید مطرح شد، گفتگوی مستمر درباره این متن و نقد و اصلاح آن، ضرورتی انکارناپذیر است. به همین منظور، پس از انتشار متن و در پاسخ به نیاز مذکور، پرسشنامه ای برای تعداد کثیری از صاحبنظران، فعالان سیاسی، هنری، اجتماعی و حقوقی، اساتید حوزه و دانشگاه و شخصیت های فرهنگی و مذهبی ارسال و نظرات آنان گردآوری و دسته بندی شد. البته بدیهی است که اگر شرایط مطلوب و مناسب برای این گفتگوها در فضایی مدنی و آزاد فراهم می شد، دائرة این نظرخواهی گسترش می یافت و غنای آن را فراتر می برد. اما متأسفانه به علت امنیتی بودن فضای اجتماعی و عدم امکان تشکیل جلسات بحث و گفتگو، تلاش در این مرحله به انجام نظرخواهی محدود ماند. آنچه در پی می آید، ویراست دوم منشور جنبش سبز است که با لحاظ کردن نظرات ارسالی تهیه شده است. امید آن که نسخه های پسین، نظرات طیفی وسیعتر را در بر گیرد و با بهره گیری از خرد جمعی و خواست ملی، اصول منشور کامل تر بیان شده و نقایص آن مرتفع شود و سرانجام، همه ما بتوانیم سازنده تر و سرزنده تر در راه نیل به آزادی و عدالت و احقاق حقوق ملت گام برداریم.



الف) تولد جنبش سبز



جنبش سبز مردم ایران، نهضتی است که اهداف خود را در بستر میلاد خود تعریف کرده است. این جنبش در اعتراض به ظهور و تداوم کژروی ها و انحرافاتی شکل گرفت و در دل خود اهدافی را پرورد که اینک به نمادهای معنادار آن تبدیل شده است. انحرافاتی که به تدریج پدید آمد و از اتفاق به استمرار رسید. از آن جمله:



وجود و بروز اختلافات سیاسی و تلقی های گوناگون از اهداف و پیدایش موانع سازمان یافته تدریجی در مسیر تحقق اهداف و آرمان هایی چون عدالت، استقلال، آزادی و پیشرفت که مردم ایران برای دستیابی به آنها، جان بر سر انقلاب اسلامی خود نهادند و شکل گیری نظام جمهوری اسلامی را با رأی خود تأیید کردند.



ظهور گرایش های تمامیت خواهانه واستبدادی و انحصارطلبانه در میان برخی از مسئولین حکومتی.



نقض حقوق بنیادین و قانونی شهروندان و بی حرمتی به کرامت انسانی متجلی در اصول مسلم حقوق بشر.



سوء مدیریت وکاهش شدید کارآمدی نظام، ترویج دروغ سالاری و کاهش چشمگیر اعتماد ملت به مسئولان.



افزایش فاصلة طبقاتی و محرومیت های اقتصادی و اجتماعی.



سوءاستفاده و قانون گریزی برخی مجریان قانون وفسادگسترده اقتصادی ودست اندازی بی مهابا و قانون ستیزانه به بیت المال و ثروتهای ملی ونابودی دستگاههای برنامه ریزی و نظارتی



نادیده گرفتن منافع ملی و ماجراجویی های عوام فریبانه در تعاملات بین المللی همراه با سوءاستفاده از اعتقادات استقلال طلبانه و ضدسلطة جهانی در میان اقشار گوناگون.



فراموشی تدریجی و دردناک اخلاق و معنویت وتحریف دیانت با بکارگیری تهمت و دروغ و خرافه درراه رسیدن به قدرت و حفظ آن.



افزایش سرکوب، انسداد و اختناق در فضای مدنی وغصب رسانه ملی وسایر امکانات ارتباطاتی و فضای مجازی



اینهمه از جمله عواملی است که بویژه در سالیان اخیر، به شکل گیری نگرش های اعتراضی در میان دل سوختگان و قاطبة مردم ایران انجامید که جنبش سبز مردم ایران، بروز بارز قدرتمند آن در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ و رخدادهای پس از آن بود.



ب – اهداف جنبش



جنبش سبز با پای بندی به اصول و ارزش های بنیادین انسانی، اخلاقی، دینی و ایرانی که در فرهنگ این سرزمین ریشه تنیده اند، خود را منتقد و پالایشگر روند طی شده در نظام جمهوری اسلامی ایران در سال های پس از انقلاب می داند و بر این اساس، حرکت انتقادی در چارچوب قانون اساسی و احترام به نظر و رأی مردم را وجه همت خویش قرار خواهد داد.



جنبش سبز برآمده از مردم و مولود یک نهضت ملی است. حرکتی در تداوم تلاش مردم ایران برای دستیابی به آزادی، عدالت اجتماعی و تحقق حاکمیت ملی است که پیش از این در برهه هایی چون انقلاب مشروطیت، جنبش ملی شدن نفت و انقلاب اسلامی، خود را جلوه گر ساخته است.



بازخوانی تجربة معاصر در جهت تحقق اهداف والای اجتماعی مردم ایران نشان می دهد که تنها از طریق تعمیق و تقویت جامعة مدنی، گسترش فضای گفتگوی اجتماعی، ارتقاء سطح آگاهی و جریان آزاد اطلاعات، زمینه سازی برای فعالیت آزاد مصلحان و فعالان اجتماعی – سیاسی در چارچوب تحول خواهی و ایجاد تغییر در وضعیت موجود و مواجهه صادقانه با مردم و محرم دانستن ملت و پای فشاری بر تحقق آرمان های ملی، می توان اهداف جنبش سبز را عملی کرد. این امر مستلزم توافق و تأکید بر مطالبات مشترک و ایجاد تعامل و هماهنگی میان همة نیروهایی است که به رغم داشن هویت مستقل، با پذیرش تعدد و تنوع درون جنبش، زیر چتر ملی فراگیر جنبش سبز ایران در کنار یکدیگر قرار می گیرند.



پ) چشم اندازهای بنیادین



۱٫ جنبش سبز، یک حرکت اجتماعی است که هرگز خود را مبری از خطا نمی انگارد و با نفی صادقانه هرگونه مطلق نگری، بر گسترش فضای نقد و گفتگو در درون و بیرون جنبش، پای می فشرد. دیده بانی حقوق ملت و طرح راهکار برای نظارت و هدایت عملی سیر حرکت و تحول جنبش از سوی همة فعالان و بویژه صاحبان اندیشه و تجربه، امری حیاتی است که می تواند مانع از لغزش جنبش به ورطة تمامیت خواهی و فساد شود.



۲٫ در نگاه فعالان جنبش سبز، مردم ایران خواهان ایرانی آزاد، آباد و سرافراز هستند. جنبش سبز موافق به رسمیت شناختن تعدد و تنوع و مخالف انحصارطلبی است. در نتیجه، دشمنی و کینه ورزی با بدنة اجتماعی هیچ بخشی از جامعه، جایی در جنبش ندارد. تلاش برای گفتگو و تعامل با رقیبان و مخالفان در فضایی سالم، و آگاهی بخشی دربارة اهداف و اصول جنبش، وظیفة همة افرادی است که خود را در زمرة مشارکت کنندگان جنبش سبز می دانند. ما، با هر باور و ایمان دینی که بدان معتقدیم، به هر قوم و قبیله و تیره و مرامی که تعلق داریم و با هر سلیقه و سبکی که با آن زندگی می کنیم، همه ایرانی هستیم و ایران متعلق به همة ماست.



۳٫ گسترش و فعال سازی شبکه های اجتماعی واقعی و مجازی و تعمیق فضای گفتگو و تعامل از طریق اتخاذ روش های مداراجویانه و احترام آمیز متقابل بین طرف های گفتگو بر سر اهداف و بنیان های هویتی جنبش از جمله راهکارهای محوری است که مستلزم توجه کلیة فعالان سبز است.



۴٫ جنبش سبز در عین تأکید مصرانه بر حفظ استقلال و مرزبندی با نیروهای وابسته به قدرت های بیگانة سلطه جو، نه انزواطلب و نه دیگرستیز است. برعکس، جنبش سبز با صراحت و شجاعت و نه در خفا و خلوت، به دنبال توسعة رابطه با تمام کشورهای جهان از طریق اعتمادسازی متقابل ملت هاست.



۵٫ عدالت، آزادی، صداقت، استقلال، کرامت انسانی و معنویت، ارزش هایی جهانی هستند و تجربه آموزی از ملت هایی که برای دستیابی به این ارزش ها تلاش کرده اند و نیز استقبال و استفاده از نقد و نظر مشفقانة همة آزادیخواهان و صلح طلبانی که برای رهایی نوع بشر و ارتقای کرامت انسان ها تلاش می کنند، از دیگر راهکارهای جنبش است.



ت) هویت سبز



گنجینة اسلامی،ایرانی



۱٫ جنبش سبز با پذیرش تکثر درون جنبش، بر استمرار حضور ایمان سرشار از رحمت، شفقت، معنویت، اخلاق و تکریم انسان تأکید دارد و راه تقویت ارزش های دینی را در جامعه، تحکیم وجه اخلاقی، بینش و کنش پیروان همة ادیان توحیدی کشور می داند.



۲٫ تحکیم پیوند میراث دینی،ملی و پرهیز از اجبار مردم به پای بندی به مرام، مسلک، رویه و سلیقه ای خاص، مبارزه با استفادة ابزاری از دین و حفظ استقلال نهادهای دینی از حکومت، از جمله مهمترین راه های حفظ جایگاه والای دین و تداوم نقش برجستة آن در جامعة ایران است که به عنوان یکی از اصول بنیادین جنبش سبز در سرلوحة هویت آن جای می گیرد.



۳. رمز بقای تمدن اسلامی،ایرانی ما، همانا همزیستی و همگرایی ارزش های اسلامی و ملی در طول تاریخ این سرزمین است. در این راستا، جنبش سبز بر حفظ و تقویت ارزش های والای فرهنگ ایرانی و سرمایه های غنی انباشته شده در رسوم و مناسبت های ملی و آئین های مردمی تأکید می ورزد و در این راه، تقدس زدایی از تعصبات نابجا و آگاهی بخشی دربارة ویژگی های هویت آفرین آئین های مذهبی و ملی را وجه همت خویش قرار می دهد.



۴. ملت ایران در تاریخ مبارزات خود برای کسب آزادی، عدالت و استقلال، بارها خودباوری و همبستگی بر سر اصول را به رخ مستبدان و دشمنان آزادی کشیده است. جنبش سبز مردم ایران با اتکاء به این میراث مشترک گرانبها و با تکیه بر خرد جمعی و نفی هرگونه خودمداری و خودخواهی، دستیابی به اجماعی آگاهانه، مبتنی بر خصیصه های هویت آفرین و مصالح عمومی و کنار گذاشتن عناصر تشتت زا را مد نظر دارد.



حق حاکمیت مردم



احترام به حق حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش از جمله اصول خدشه ناپذیر جنبش سبز است و نهاد انتخابات، به عنوان یکی از عمده ترین راه های تحقق آن، اهمیت می یابد. بر این اساس، جنبش سبز تلاش های خود را برای صیانت از آرای مردم تا زمان استقرار نظام انتخاباتی آزاد، رقابتی، غیرگزینشی و منصفانه که شفافیت آن کاملا قابل تضمین باشد، ادامه خواهد داد. رأی و خواست مردم منشأ مشروعیت قدرت سیاسی است و جنبش سبز، اعمال هرگونه صلاحیت خودسرانه و گزینشی تحت عنوان نظارت استصوابی را مغایر با حق الهی کرامت و آزادی انسان، قانون اساسی، حق تعیین سرنوشت مردم توسط خود و حقوق بنیادین آنها می داند.



دستیابی به آزادی و عدالت بدون توجه به منافع ملی و استقلال میسر نیست. جنبش سبز با آگاهی به این امر، با هر اقدامی که برخلاف منافع ملی و ناقض اصل استقلال باشد مخالف است.



ث) ارزش های جنبش سبز



احترام به کرامت انسان ها و پرهیز از خشونت



دفاع از کرامت انسانی و حقوق بنیادین بشر، فارغ از مذهب، جنسیت، قومیت و موقعیت اجتماعی و استقرار و تضمین موازین حقوق بشر به عنوان یکی از مهم ترین دستاوردهای تاریخ و حاصل خرد جمعی همة انسان ها، مورد تأیید و تأکید جنبش سبز است. این حقوق خدادادی است و هیچ فرمانروا، دولت، مجلس، محکمه یا قدرتی نمی تواند تحت هیچ شرایطی یا بهانه ای آن را لغو یا به صورت ناموجه و خودسرانه محدود کند. تحقق این امر مستلزم احترام به اصولی چون برابری همگان در برابر قانون، مدارا با مخالفان، گفتگوی همگانی و منصفانه، حل مسالمت آمیز مناقشات ملی، منطقه ای و صلح طلبی جهانی و مقاومت جدی در برابر تبعیضات قومی، جنسیتی، طبقاتی و مذهبی است که خود در پرتو ایجاد زمینه های لازم برای فعالیت آزاد احزاب، رسانه های مستقل، جلوگیری از سانسور، دسترسی آزاد به اطلاعات، گسترش و تعمیق فضای مدنی، احترام به حریم خصوصی افراد، فعالیت آزادانة تشکل ها و شبکه های اجتماعی غیردولتی و اصلاح قواعد و مقررات در جهت حذف هرگونه تبعیض میان شهروندان امکان پذیر است.



جنبش سبز یک جنبش مدنی است که پرهیز از خشونت و حرکت در چارچوب موازین فعالیت مدنی را سرلوحة خویش قرار داده است. این جنبش با اعتقاد به این که کرامت انسانی مردم اصلی ترین قربانی خشونت در فضای تقابل های نابرابر اجتماعی خواهد بود، ضمن تأکید ورزیدن بر گفتگوی احترام آمیز متقابل، فعالیت مسالمت آمیز و توسل به راه های غیرخشونت آمیز را ارزشی خدشه ناپذیر می داند. توسل به روش های غیرخشونت آمیز به معنای تسلیم یا کرنش در برابر ظلم و یا سکوت در برابر آن نیست بلکه به معنای توانایی مبارزه و اعتراض بر مبنای حرمت انسان و شخصیت والای اوست. جنبش سبز با در نظر گرفتن شرایط و مقتضیات، از کلیة ظرفیت های فعالیت مسالمت آمیز استفاده خواهد کرد.



عدالت، آزادی و برابری



شان عدالت در میان ارزش ها و آرمان های جنبش سبز مرتبه اولی و اصیلی است. توزیع عادلانة امکانات و فرصت ها، چه در ابعاد اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، و چه در ابعاد دیگر حیات انسانی، از جمله اهداف خدشه ناپذیر جنبش سبز است که لازم است برای دستیابی به آن، تمامی تلاش های ممکن انجام پذیرد. گسترش عدالت در جامعه در صورتی امکان پذیر است که نظام حاکم با پرهیز از انحصارطلبی و قیم مآبی و با اتکاء بر خواست ملت و منافع ملی، در عرصة داخلی و بین المللی، کاملا مستقل و فارغ از وابستگی به نهادهای غیرمردمی و قدرت های اقتصادی و سیاسی و طبقاتی عمل کند و مقید باشد که به اصل برابری انسان ها در بهره مندی از کلیة حقوق انسانی، مواهب طبیعی و تولیدات اجتماعی احترام بگذارد.



جنبش سبز با عنایت به لزوم تأمین خواست ها و مطالبات به حق تمامی اقشار اجتماع، بر پیوند، حمایت و جلب پشتیبانی همة نیروهای مولد جسمی و فکری جامعه و صیانت از آنان در برابر رانت خواران، دلالان، مافیای قدرت و ثروت و مداخلات مخرب حکومت تأکید دارد. این جنبش با الهام از اصل نهم قانون اساسی، با سلب آزادی های اساسی مردم به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور مخالف است و با تأکید بر استقلال سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی، اصلی ترین راه حفظ منافع ملی و دفاع از مرزهای میهن را حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش در تمامی ابعاد می داند.



برقراری آزادی و برابری از اهداف انکارناپذیر انقلاب اسلامی مردم ایران در سال ۱۳۵۷ است. پوشیده نیست که جنبش سبز نیز بر ضرورت دستیابی به آن اهداف والا تأکید دارد. نفی هرگونه انحصارطلبی فکری، رسانه ای و سیاسی و نیز مبارزه با حذف فیزیکی هر اندیشه و دیدگاه در سرلوحة اهداف جنبش سبز قرار دارد. ضروری است در این جهت، برای رهایی مردم از هرگونه سلطة سیاسی (استبداد، یکه سالاری و انحصارطلبی)، سلطة اجتماعی (تبعیض و نابرابری های اجتماعی) و سلطة فرهنگی (وابستگی و انقیاد فکری) تلاش شود. بر همین اساس جنبش سبز بر حمایت از حقوق زنان، نفی هرگونه تبعیض جنسیتی و احترام به حقوق اقوام و مذاهب مختلف ایرانی تأکید ویژه دارد.



جنبش سبز بر این باور است که امنیت حکومت تنها از طریق حفظ امنیت یکایک شهروندان دست یافتنی است بگونه ای که مردم رها از ترس و تسلیم و تحت حمایت قانون زندگی کنند. مداخلة نیروهای نظامی و انتظامی در امور سیاسی و اقتصادی، هرگونه دخالت افراد غیرمسئول در امور انتظامی، و سلطة نیروهای امنیتی و انتظامی بر مقامات قضایی و سلب استقلال قضات، مخل امنیت دولت و ملت و در مخالفت بین و صریح با اهداف عالیه اسلام، آرمان های انقلاب اسلامی و قانون اساسی است.



اجرای بدون تنازل تمامی اصول قانون اساسی و بویژه اصول ناظر بر حقوق ملت (فصل سوم)، هدف و خواست تجدیدناپذیر و حتمی جنبش است.



آزادی زندانیان سیاسی، رفع محدودیت های غیرقانونی و نگاه امنیتی علیه فعالیت احزاب و گروه ها، و جنبش های اجتماعی چون جنبش زنان، جنبش دانشجویی، جنبش کارگری، و مانند آن، و نیز محاکمة عادلانة آمران و عاملان تقلب و تخلف در انتخابات، شکنجه و قتل معترضان به نتیجة انتخابات، نقد آزادانة نظریه پردازان، و افشاء و محاکمة حامیان خشونت در لایه های مختلف فکری و نظری حکومت، از جمله واضحاتی است که در جهت اجرای عدالت باید مورد توجه قرار گیرد.



ج) راهکارها



۱٫ جنبش سبز را نه می توان یک حزب متمرکز دانست و نه مجموعه ای از افراد سازمان نایافته و بی هدف. جنبش سبز، قطرات به هم پیوسته مردم معترضی است که برای احقاق حق خود به دریا بدل شده اند. مرور تجربة تاریخی مردم ایران نشان می دهد که آنها در پرتگاه های تاریخی، هوشیاری، توانایی و درک بالای خود را نشان داده و با تکیه بر قوای خلاقة خویش، صعب العبور ترین راه ها را برای دستیابی به اهداف خود هموار ساخته و زیر پا نهاده اند. جنبش سبز بر پایة اصول و مبادی بنیادین خود، با استفاده از سازماندهی افقی و همسو در قالب شبکه های اجتماعی واقعی و مجازی، بر فهم، اندیشه و نوآوری های ملت ایران تکیه دارد و دستیابی به آرمان هایی چون آزادی و عدالت را منوط به شکوفایی این خلاقیت ها می داند. این توانایی می تواند شعار «هر ایرانی یک ستاد» را به شعار «هر ایرانی یک جنبش» تبدیل کند. جنبشی که برخلاف پندار مخالفان آن، در قلب ایرانیان جای گرفته و چون جان، در تن می تپد و راه خود می جوید.



۲٫ جنبش سبز با پیگیری اهداف و آرمان های همیشگی مردم ایران و با اتکاء به بازخوانی انتقادی تحولات صورت گرفتة پس از انقلاب اسلامی، بویژه در عرصة روابط ملت و دولت، بر پایة میثاق مشترک مردم ایران، یعنی قانون اساسی، در پی دستیابی به آینده ای روشن برای ملت ایران است.



۳٫ در این راستا، تلاش برای ایجاد زمینة اجرای بدون تنازل قانون اساسی برخاسته از رأی مردم، از راهکارهای اصلی جنبش سبز است. این جنبش بر این باور است که تنها با بازگشت به قانون، الزام نهادهای مختلف به رعایت آن و برخورد با متخلفان از قانون در هر موقعیت و جایگاه، می توان از بحران های مختلفی که دامنگیر کشور شده و فشار خود را بر گردة مردم محروم ایران تحمیل می کند، رهایی یافت و در راه ترقی و توسعة میهن گام برداشت.



۴٫ جنبش سبز در عین حال از این مسئله مهم آگاه است که قانونگرایی به معنای استفادة ابزاری از قانون توسط حاکمان نیست. باید شرایطی فراهم آورد تا قانون وسیلة اعمال خشونت های ناروا و موهن، نقض حقوق بنیادین شهروندان که مغایر با اعلامیة جهانی حقوق بشر نیز هست نشود و خشونت، بی عدالتی و تبعیض صورت قانونی به خود نگیرد.



۵٫ قوانین کشوری و از جمله قانون اساسی، متونی همیشگی و تغییرناپذیر نیستند. هر ملتی این حق را دارد که با بازخوانی تجربه خود و تصحیح سیر حرکت خویش، به اصلاح قوانین جاری اقدام کند. اما باید توجه داشت که تنها تغییر و اصلاحی در قانون اساسی واقعی و مورد پذیرش است که در فضایی امن و آزاد و در فرایند مذاکره و گفتگوی اجتماعی و با مشارکت همة اقشار و گروه های اجتماعی و با پرهیز از تصلب و انحصارگرایی و زورگویی صورت پذیرد.



۶٫ تلاش برای گسترش جامعة مدنی و تقویت حوزة عمومی از طریق تشویق مردم به مشارکت در تعیین سرنوشت خود با حضور در تشکل های صنفی و غیردولتی و احزاب و … در زمرة راهکارهای اساسی جنبش سبز است.



۷٫ این جنبش بر این باور است که حفظ منافع ملی و دستیابی به اهداف جنبش و کاهش بی اعتمادی بحران زای کنونی بین ملت و حکومت، مستلزم گفتگو میان نمایندگان گروه های مختلف فکری و سیاسی با یکدیگر و نیز با حاکمیت و با مردم است و در این راستا، از هرگونه دعوت به مذاکره و گفتگوی شفاف به منظور دفاع از حقوق مردم و حل منازعات اجتماعی استقبال می کند.



۸٫ جنبش سبز به منظور قدرت بخشی به اقتصاد کشور از راه تأمین حقوق مادی کارگران، کشاورزان و کارکنان خدماتی از روش های مبتنی بر عدالت اجتماعی در چارچوب قانون، افزایش بهره وری انسانی، کاهش هزینه های تولید کالا و خدمات، و ترمیم حداقل دستمزد با نظارت واقعی نمایندگان نیروی کار در عرصه های مختلف، بهره می گیرد.



۹٫ توجه به اقشار محروم از طریق تقوبت اقتصاد ملی از اصول تعطیل ناپذیر جنبش سبز است. از همین رو، دستگیری از نیازمندان از طریق ایجاد شبکه های همیاری و تکفل و توانمندسازی آنان و نیز حمایت از فعالان عرصة اقتصاد ملی در مقابل واردات بی رویة کالاهای خارجی، از برنامه های عملی جنیش سبز خواهد بود.



۱۰٫ حضور مؤثر زنان در جنبش سبز را باید فرصتی برای برداشتن گام هایی بلندتر در جهت رفع تبعیض های جنسیتی و تحقق مطالبات برحق آنان شمرد. جنبش سبز حمایت همه جانبه و همراهی با جنبش زنان را در زمره اولویت های بنیادین خویش می داند و معتقد به این ضرورت تاریخ اجتماع ایران است که زنان علاوه بر ایفای نقش مهم خود در خانواده، بعنوان هویتی مستقل، جایگاه بایستة خویش را در جامعه بازیابند.



۱۱. تلاش برای تحقق حقوق قانونی و احترام اخلاقی اقلیت های دینی و مذهبی و قومی از طریق زمینه سازی برای مشارکت فعال و نهادمند آنان در فرایندهای تصمیم گیری سیاسی در کشور، با تکیه بر هویت مشترک ایرانی و به رسمیت شناختن تنوع و تعدد فرهنگی، یکی از فعالیت های عمدة جنبش سبز است.



۱۲٫ و سرانجام، جنبش سبز خواهان سیاست خارجی عقلانی و عزت مند مبتنی بر تعامل شفاف و سازنده با دنیا و طرد دیپلماسی ماجراجویانه و عوام فریبانه و ارتقاء شأن ملت بزرگ و تاریخی ایران در جهان است. ملتی که بسیار بیش از این شایسته احترام و تکریم در تمام جهان است. طرد خشونت، ترور، مداخلة سلطه جویانه در امور داخلی کشورها و احترام به حق تعیین سرنوشت برای همة ملت ها، نیازمند تغییر بنیادین نگرش ها در رابطه با امنیت ملی، منطقه ای و جهانی است که راه را بروی گسترش همکاری و تعامل بین ملت ها باز کند. جنبش سبز از اقدامی که در این جهت انجام شود استقبال می کند.



باور داریم که اینهمه جز با باور به حقانیت ملت و التزام به کسب مشروعیت از او و در نظرگیری مصالح ملی و منافع ملت، میسر نخواهد بود.



میرحسین موسوی مهدی کروبی

مخابرات، امنیتی بودن قطع اینترنت در ایران را تایید کرد

مخابرات، امنیتی بودن قطع اینترنت در ایران را تایید کرد


یک مقام مخابرات استان تهران تائید کرد مقام‌های جمهوری اسلامی به دلیل پاره‌ای مسائل امنیتی و سیاسی در بعضی مواقع دستور قطع اینترنت را صادر می‌کنند.



به گزارش دیگربان به نقل از آتی‌نیوز، محمد خجسته‌نیا مدیر کل روابط عمومی شرکت مخابرات استان تهران در عین حال گفته که قطعی اینترنت در ایران «همیشه به دلایل سیاسی و امنیتی نیست.»



آقای خجسته‌نیا ادعا کرده که «بحث خرابی و اشکالات فنی موجود در سیستم‌های متصل به اینترنت بسیار بیشتر از مسایل سیاسی و امنیتی است.»



وی همچنین افزوده که «البته در هنگام بحران یا وقوع یک رویداد خبری در کشور و حتی مناسبت‌های خبری، اشکالاتی در خطوط اینترنتی به وجود می‌آید که امری طبیعی است.»



مقام‌های جمهوری اسلامی برای مقابله با مخالفان و منتقدان خود علاوه بر مسدود کردن هزاران سایت اینترنتی، در بسیاری از مواقع به قطع اینترنت یا کاهش سرعت آن برای کاربران ایرانی مبادرت می‌کنند.



با آغاز اعتراض‌ها به نتیجه انتخابات سال گذشته و برپایی راهپیمایی‌های اعتراضی در تهران و چند شهر بزرگ ایران، دفعات قطعی و یا کاهش سرعت اینترنت افزایش قابل توجهی داشته است.



مقام‌های امنیتی چند روز قبل و بعد از فراخوان هر تجمعی در ایران اقدام به کاهش سرعت یا قطع اینترنت در بسیاری از شهر‌های این کشور می‌کنند.



گفته‌های مدیر روابط عمومی مخابران استان تهران یکی از معدود اظهارات مقام‌های مسئول در اعتراف بر سیاسی و امینتی بودن قطعی اینترنت در ایران است.

دو نامه دریافتی

دو نامه دریافتی


موقعیت حکومت

بد تر از موقعیت مردم است







1- سلام- امیدوارم خوب و سالم باشید. هنوز روزگار به کام ملت نیست، اما می رود به سمتی که چنین شود. شرایط هم برای حکومت و هم برای مردم سخت تر شده است. آنها نمی توانند حکومت کنند و اینها نمی خواهند حکومت شوند. اما در مجموع وضع به نفع جنبش است و نگران کننده نیست. مردم خیلی هوشیار شده اند و تا حدی درک روشنی از مسایل دارند و هر چه جلو تر می رویم، عمق آن بیشتر می شود. این را حتی در لایه هایی از نیرو های حاکمیت نیز به وضوح می توان دید. بطور مثال در باره وقایع 25 بهمن، گزارشات متعددی از آن را در سایت شما خواندم. اما، موردی که من خود در تهران شاهد آن بودم نیز خواندنی است.



اول این که خیلی از افراد که توسط لباس شخصی ها دستگیر و تحویل نیروهای انتظامی می شدند،به اشکال مختلف راه فرار را برایشان باز می گذاشتند. از جمله خود من. آن مطلبی که من به گوش خودم از زبان یکی از افسران در پاسخ به در خواست فرمانده اش مبنی بر دستگیری و جمع آوری معترضین شنیدم چنیین بود: این کار ما مثل تخلیه آب دریا با سطل سوراخ است.........



2- با سلام- اینجا- مشهد- ارتباطات اینترنتی خیلی محدود شده است. روز 25 بهمن دستگیری ها زیاد بود. در مجموع درک مردم از تحولات بهتر است، بر خلاف نیروهای شبه روشنفکر و شبه اپوزیسیون که آتش ارتجاع را باد می زنند و انرژی زیادی را از جنبش می گیرند، آنها درک روشن تری از مسایل پیش رو دارند. در مورد محدودیت های ایجاد شده برای رهبران جنبش بیشتر این ظن وجود دارد که حکومت با ایجاد چنیین محدودیت هایی سعی در محروم کردن جنبش از یک رهبری معقول و سپردن آن بدست جریاناتی تند رو که در شرایطی خاص زمینه برخورد خشونت باری را فراهم نمایند را دارد. به هر حال این دیگ هنوز درحال جوش است.

گزارش سایت رهبری از پشت پرده بیت

چهره مسئولین در داخل و بیرون حسینیه كلی فرق می‌كند. آن صورت‌های خندان و چهره‌های بانشاط تبدیل می‌شود به صورت‌های خشك و جدی. شاید برای اینكه پرستیژ مسئول بودن حفظ شود."




این بخشی از روایتی است که سایت دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله خامنه ای از دیدار اخیر تعدادی از مسئولان نظام با رهبر جمهوری اسلامی در روز تولد پیامبر اسلام منتشر کرده است.



سایت دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله خامنه ای یکی از دو سایت رسمی زیر نظر مستقیم دفتر او است که وظیفه اطلاع رسانی درباره سخنرانی ها، موضع گیری ها و اخبار این دفتر و شخص رهبر جمهوری اسلامی را بر عهده دارد.



این سایت معمولا پس از دیدارها و برنامه های عمومی آیت الله خامنه ای اقدام به انتشار گزارش هایی می کند که در آنها به نقل از یکی از اعضای واحد اطلاع رسانی و روابط عمومی بیت رهبری، برخی نکات حاشیه ای این برنامه ها عنوان می شود.



در داخل ایران، تنها سایت های رسمی متعلق به دفتر رهبر جمهوری اسلامی حق اطلاع رسانی انحصاری درباره آیت الله خامنه ای را دارند و رسانه های رسمی و دولتی تنها از اخباری استفاده می کنند که این دفتر در اختیار آنها قرار می دهد.



با وجود این، حاشیه نویسی از دیدارهای عمومی تنها در انحصار پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله خامنه ای قرار دارد و هیچ خبرگزاری، روزنامه یا رسانه در داخل ایران اعم از خصوصی و دولتی حق حاشیه نویسی از چنین مراسمی را ندارد.



در حاشیه نویسی اخیر، سایت دفتر حفظ و نشر آثار رهبر جمهوری اسلامی بخشی از پشت پرده های دیدار او با مسئولان جمهوری اسلامی راکه دو روز پیش انجام شدمنتشر کرده است.







صحبت از 25 بهمن در داخل بیت رهبری



روایت این سایت از دقایقی قبل از آغاز مراسم روز تولد پیامبر اسلام در حسینیه امام خمینی (محل سخنرانی های عمومی بیت رهبری) اینگونه آغاز می شود: "هیچ كس وارد ساختمان نشده. باران دیشب هوا را شسته و آفتاب دلچسب صبح زمستانی، همه را قانع كرده كه همان‌جا توی حیاط، روی نیمكت و زیر درخت‌ها بنشینند و با هم گپ بزنند. جمع مسئولان جمع است؛ حدود دویست نفر. از وزیر و وكیل گرفته تا نظامی و بانكی و شهردار و...؛ قدیمی و جدید، اینوری و آنوری. حتی روحانی‌ها؛ از ائمه جمعه تهران و شهرستان‌ها هستند تا حدود سی نفری كه قرار است امروز، همزمان با میلاد پیامبر اعظم و امام جعفر صادق ملبس شوند به لباس پیامبر و تبلیغ كنند مذهب جعفری را. هركدام با یك عمامه در دست، در گوشه‌ای از حیاط، منتظر ایستاده‌اند. لابد دل هم توی دلشان نیست. این را از اضطراب توی چشم‌هایشان هم می‌شود فهمید و البته از سكوتشان."



حاشیه نویس که سایت دفتر آیت الله خامنه ای او را محمدتقی خرسندی معرفی کرده در ادامه می نویسد: "این طرف اما، همه مشغول حرف زدن. حتی پیرترها هم سعی می‌كنند سرپا بایستند تا از این جمع‌های دوستانه عقب نیفتند. هركس از راه می‌رسد، صدای یكی از گعده‌ها برای سلام و احوال‌پرسی بلند می‌شود: «اسعدالله ایامكم» و بعد بازار روبوسی داغ می‌شود."



در این مطلب همچنین به بحث درباره تظاهرات روز 25 بهمن هواداران جنبش سبز در داخل بیت رهبری اشاره می شود: "چند دقیقه‌ای طول می‌كشد تا احوال‌پرسی این یاران قدیمی تبدیل شود به بحث‌های روز. همان بحث‌های روزی كه مردم عادی را هم مشغول خود كرده؛ از اتفاقات 25 بهمن تا قیام‌های اخیر كشورهای عربی."



در تظاهرات روز 25 بهمن که با فراخوان میرحسین موسوی و مهدی کروبی، از رهبران مخالف دولت برگزار شد، تعداد زیادی از مردم در تهران و سایر شهرهای ایران به خیابان ها آمدند و علیه دیکتاتوری و استبداد در ایران و دیگر کشورهای خاورمیانه مانند مصر و تونس شعار دادند.



این تظاهرات با حمله نیروهای لباس شخصی و یگان ویژه ضدشورش نیروی انتظامی و سپاه به خشونت کشیده شد که بر اثر آن دو نفر کشته و صدها نفر زخمی و بازداشت شدند.







"چقدر به نظام ضربه زد"



در حاشیه نویسی دفتر آیت الله خامنه ای مشخص می شود که بحث درباره اتفاقات این روز درون بیت رهبری هم داغ بوده است: "یك نفر، دیگری را محاكمه می‌كند كه چرا در جریانات اخیر موضع‌گیری نكرده و قانع نمی‌شود وقتی می‌شنود: «اون موقع كه خیلی‌ها ساكت بودند، من موضع‌گیری می‌كردم. الآن كه دیگه موضع‌گیری كاری نداره.» می‌گوید برای خاموش كردن این آتش، همه باید كمك كنند و بعد هم داستان آتش و گلستان حضرت ابراهیم را مثال می‌زند و پرنده‌ای كه با منقارش آب روی آتش می‌ریخت، بلكه او را نجات دهد و می‌گفت من هم باید به اندازه وسعم تلاش كنم."



نویسنده این روایت همچنین به اذعان یکی دیگر از حاضران در مراسم به ضربه ای که حکومت جمهوری اسلامی از برنامه های اخیر جنبش سبز خورده اشاره می کند: "كسی دیگر از سفر اخیرش به اروپا می‌گوید و اینكه در آن‌جا، بخش عمده اخبار خاورمیانه درباره اتفاقات اخیر ایران است، نه قیام كشورهای عربی. بعد هم نتیجه می‌گیرد كه این جریانات چقدر به نظام ضربه زده‌اند."



او البته بلافاصله اضافه می کند که فرد مورد نظر "لابد مثل بقیه، توی دل، لعن و نفرینی هم می‌كند."







قد مسئولان بلند شد



سایت دفتر رهبر جمهوری اسلامی به اتفاقات مقطع پیش از ورود آیت الله خامنه ای به حیاط بیت رهبری اشاره می کند و می نویسد: "از یك طرف حیاط، هیات دولت وارد می‌شود و از طرف دیگر جمعی از سفرای كشورهای اسلامی. به صف شدن طلاب آینده، یعنی كه رهبر تا لحظاتی دیگر وارد می‌شود. مسئولان حواسشان به همان گعده‌های خودشان است، اما با صدای صلوات همین طلاب، حواس آن‌ها هم جمع می‌شود و قدشان بلند، برای دیدن رهبر. عمامه‌گذاری، همان‌جا انجام می‌شود؛ توی حیاط، دم در و خیلی سریع."



نویسنده مطلب، دعای آیت الله خامنه ای برای طلبه هایی که برایشان عمامه گذاری کرده را هم می نویسد: "إن‌شاء الله از علمای عاملین باشید."



حاشیه نویس دفتر رهبر جمهوری اسلامی از رقابت مسئولان کشور برای رفتن نزد آیت الله خامنه ای به منظور تبریک عید، با کنار زدن دیگران می گوید: "حالا نوبت مسئولین است. همین‌طور كه رهبر به سمت حسینیه حركت می‌كند، جلو می‌آیند برای تبریك عید. مثل مردم عادی كه رهبر را می‌بینند، سعی می‌كنند از هم جلو بزنند. مناسبات رسمی كنار رفته است. فقط نظامی‌ها، آن هم اگر حواسشان باشد، یك سلام نظامی هم می‌دهند. فرمانده سابقی كه سعی می‌كند خودش را به رهبر برساند، بین راه به نماینده سابقی می‌خورد و برای این كه حقی ضایع نكند، می‌پرسد: «شما تو صفی؟» و وقتی می‌شنود او تبریكش را گفته، خیالش راحت می‌شود و راهش را ادامه می‌دهد."



سایت دفتر آیت الله خامنه ای در ادامه به احوالپرسی رهبر جمهوری اسلامی با هاشمی رفسنجانی و روسای سه قوه و همچنین شوخی هاشمی با اعضای هیئت دولت هم اشاره می کند: "رهبر با آقای هاشمی و رؤسای سه قوه حال و احوالی می‌كنند و آن‌ها پشت سر رهبر به سمت حسینیه می‌روند. توی راه هاشمی با چندتا از اعضای هیئت دولت شوخی می‌كند. به ورودی حسینیه كه می‌رسند، رهبر می‌ایستد و وارد نمی‌شود. هیچ‌كدام از سران قوا نرسیده‌اند، بین سایر مسئولین گیر كرده‌اند. یك نفر می‌رود و هر سه نفرشان را پیدا می‌كند و می‌آورد تا پشت سر رهبر وارد حسینیه شوند. بقیه هم از در دیگر حسینیه داخل می‌شوند. صدای شعار جمعیت داخل حسینیه بلند می‌شود."



آیت الله خامنه ای در این دیدار که علاوه بر مسئولان نظام، تعدادی از سفرای کشورهای اسلامی هم در آن حضور داشتند، آینده "امت اسلامی" را "آینده ای روشن" عنوان می کند و حاشیه نویس دفتر او در پایان روایتش می گوید که این آینده "دور نیست."

تهدید به صدور حکمی برای عبرت سایر زندانیان

برخی از خانواده‌های زندانیان سیاسی که به دنبال حوادث پس از انتخابات، بازداشت شده‌اند در مصاحبه با روز ضمن اعتراض به محدودیت‌های مختلفی که برای زندانیان به وجود آمده تاکید کردند که گردانندگان زندان ها حقوق اولیه زندانیان را هم رعایت نمی کنند.




این در حالی است که برخی منابع به روز گفته‌اند خانواده‌های زندانیان به شدت تحت فشارند تا درباره اعضای زندانی خانواده خود مصاحبه نکنند. گفته می‌شود برخی از آن‌ها هم توسط نیروهای امنیتی تهدید شده‌اند که در صورت انجام مصاحبه، نه تنها وضعیت زندانیان را بدتر خواهند کرد، بلکه خود نیز بازداشت خواهند شد.



یک منبع آگاه هم به روز گفته است قاضی مقیسه، قاضی دادگاه انقلاب، صراحتا اعلام کرده در پرونده جدیدی که برای بهاره هدایت، مجید توکلی و مهدیه گلرو باز شده، حکمی صادر خواهد کرد که "موجب عبرت دیگر زندانیان شود". وی اعلام کرده است که علاوه بر صدور 5 تا 6 سال حکم زندان، دستور تبعید آنان را نیز صادر خواهد کرد.



از سویی دیگر جمعی از خانواده‌های زندانیان سیاسی با انتشار نامه‌ای سرگشاده خطاب به مراجع‌تقلید اعلام کردند که در صورت عدم رسیدگی به وضعیت عزیزان خود، دست به تحصن خواهند زد.



در این نامه که خطاب به آیات عظام وحید خراسانی، صافی گلپایگانی، شبیری زنجانی، سیستانی، موسوی اردبیلی، مکارم شیرازی،صانعی، بیات زنجانی، امینی و محفوظی نوشته شده است، آمده: "چه کسی است که نداند طی این زمانی که هنوز به دو سال نرسیده و برای ما به قدر قرنی درازنا داشته است، چه ستم ها بر ما وعزیزان دربندمان رفته و چه حرمت ها از ما شکسته اند و چه مصیبت ها برسرمان آورده اند!"



این خانواد‌ها همچنین اضافه کرده‌اند: "ما تاب از دست داده ایم و در این شرایط سخت و بحرانی بی خبری ازعزیزانمان که برخی ممنوع الملاقاتند و بعضی ممنوع از تماس تلفنی. بعضی با احکام فله ای سنواتی طولانی را باید در زندان به سر ببرند و حتی برای روزی به مرخصی نیامده اند. همه ما که صورت زیبای عزیزانمان را باید از پشت دو جدار شیشه ای ببینیم و صدای گرمشان را از راه سیم ها بشنویم دیگر تاب از دست داده ایم و اینک که همه درخواست ها و هشدارهایمان به مسئولین قضایی با بی توجهی کامل روبرو شده و می شود، مسئولیت تبعات این بی توجهی را متوجه آنان می کنیم و تا بیست و دوم بهمن ماه اگر زندانیانمان به حقوق اولیه شان نرسند و ما نیز از حقوق اولیه خود برخوردار نشویم چه بسا اقداماتی از طرف ما صورت پذیرد که مورد رضایت حکومت و قدرتمداران نباشد".



پیش از این تعدادی از خانواده های زندانیان سیاسی روز بیست و یکم بهمن ماه با حضور در قم و ملاقات با مراجع عظام آیة الله وحید خراسانی، موسوی اردبیلی، صانعی و نیز آیة الله محفوظی این نامه را به دست آنان رسانده بودند.



در همین زمینه روز گذشته، آیت الله وحید خراسانی، از مراجع تقلید ساکن قم و پدر همسر صادق لاریجانی، رییس قوه قضاییه، به انتقاد از کسانی پرداخت که بدون داشتن تشخیص درست از شرایط صدور چنین احکامی، اقدام به زندانی کردن افراد می‌کنند.



وی در سخنان خود از حبس به عنوان حکمی "شدید" یاد کرد که در شریعت، تشخیص لزوم چنین حکمی تنها در توان فقیهی است که به عمق فقه شیعه رسیده باشد.



وحیدخراسانی در سخنان خود همچنین اضافه کرده فقیهی که به عمق فقه رسیده باشد "می‌داند حبس در چه مواردی است و چقدر امر حبس شدید است. اساس دین بر حریت بشر است و حبس و زندانی کردن او و حرمان او از جامعه و خانواده در چه حد از شدت است و موارد حبس در شریعت در چه مواردی و با چه دقتی مطرح شده است".



پس از دیدار خانواده زندانیان سیاسی با این مرجع‌تقلید، اخباری منتشر شده بود که حکایت از تاثر وی از رفتار با زندانیان سیاسی و خانواده آن‌ها داشت و وی را به گریه انداخته بود.



در همین حال، یکی از نزدیکان احمد زیدآبادی خبر از آن داده است که وی به همراه دیگر زندانیان پس از انتقال به بندی جدید در زندان رجایی‌شهر، امکان تماس تلفنی را از دست داده است. این منبع اعلام کرد که در بند جدید زندانیان سیاسی در زندان رجایی‌شهر، زندانیان امکان تماس تلفنی ندارند و با توجه به زنانه – مردانه کردن ملاقات‌ها، عملا امکان ملاقات ها محدود به هر دو هفته یک بار شده است.







همسر ابوالفضل قدیانی: این حکومت، چیزی نبود که ما می‌خواستیم



ابوالفضل قدیانی، از اعضای شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران، چندی پیش، به زندان اوین بازگشت تا دوران محکومیت خود را سپری کند. وی در دادگاه صراحتا رهبر جمهوری‌اسلامی را مورد انتقاد قرار داد.



همسر این فعال سیاسی، به روز می‌گوید: "آقای قدیانی در بند 350 زندان اوین محبوس هستند. همانند بقیه زندانیان تنها هفته‌ای یک بار با ایشان ملاقات داریم و امکان تماس تلفنی هم که برایمان وجود ندارد. از طرف دیگر ایشان با توجه به بیماری قلبی خود، نیازمند استفاده از دارو هستند که به ما اعلام کرده‌اند این داروها را از درمانگاه زندان دریافت می‌کنند".



وی درباره وضعیت همسر خود، و سخنان وی در دفاعیات و مصاحبه‌هایی که انجام داده است، چنین اظهارنظر کرد: "هنوز دراین زمینه، سخنی به آقای قدیانی نگفته‌اند و مشخص نیست که آیا برخوردی در این زمینه هم با ایشان خواهد شد یا خیر".



همسر قدیانی همچنین با اشاره به وضعیت کشور و اعتراضات رخ داده و موضع قدیانی در این باره گفت: "فکر می‌کنم موضع ایشان از همان دفاعیات و صحبت‌هایی که انجام داده‌اند کاملا مشخص است. اما مشکل بزرگی که ما در زندان داریم این است که آقایان حتی حقوق اولیه زندانیان را هم زیر پا می‌گذارند. وقت ملاقات نیم ساعت است، در حالی که زمانی ما تنها 15 دقیقه اجازه ملاقات پیدا می کنیم و زمانی دیگر 25 دقیقه".



وی درباره استفاده همسرش از مرخصی گفت: "در شرایط حاضر افرادی چون آقایان زیدآبادی، مومنی، محمودیان، باستانی، جمالی، اسدی زیدآبادی و دیگران با وجودی که مدت‌هاست در زندان به سر می برند،هنوز شرایط برای اعطای مرخصی به آن‌ها فراهم نشده است".



وی درباره شرایط ملاقات با همسر خود گفت: "خودمن پیش از انقلاب در زندان بودم. در آن زمان هفته‌ای دوبار ملاقات داشتیم. هر کسی هم که مایل بود به ملاقات ما می‌آمد و با هم صحبت می‌کردیم. اما متاسفانه امروز شرایط به گونه‌ای است که خیلی از اوقات، وقتی به ملاقات آقای قدیانی می‌رویم، خیلی از اعضای خانواده فرصت صحبت کردن پیدا نمی‌کنند؛تنها، ایشان را نگاه می‌کنیم. من واقعا وقتی جوانان را در زندان‌‌ها می‌بینم، نمی‌دانم باید چه جوابی به آن‌ها بدهم. اما این را می‌دانم که نه آقای قدیانی که از سنین جوانی وارد فعالیت سیاسی شد و دوبار در زمان شاه به زندان رفته بود، نه من و نه دیگر زندانیان، نمی‌خواستیم چنین حکومتی را بر سرکار بیاوریم. ما به دنبال حکومتی بودیم که در آن همه آزاد باشند و هم‌چون سیره پیامبر، با مهر و رحمت و عطوفت با همه برخورد شود".



وی اضافه کرد: "رفتارهای عجیبی با ما می‌شود. چند وقت پیش، برای آقای قدیانی، کتانی ورزشی و زیرپیراهن بردم. به من گفتند که از این کفش برای انتقال مواد مخدر استفاده می‌شود. به آن‌ها گفتم که همسر من زندانی سیاسی است، جواب دادند پس می‌خواهید موبایل به داخل زندان انتقال دهید! درباره زیرپیراهنی هم به من گفتند ایشان باید درخواست کتبی کند و درخواست ایشان به تصویب برسد. چند کتاب هم برایشان بردم که نمی‌دانم تحویل دادند یا خیر".







سمیرا صدری: شش ماه است فرزندم آغوش پدر را ندیده است



سمیرا صدری، همسر علی جمالی، عضو بازداشتی شورای مرکزی سازمان دانش‌آموختگان ایران، درباره آخرین وضعیت همسر خود، به روز می‌گوید: "هیچ خبر خاصی نیست. متاسفانه دوشنبه این هفته به دلیل تولد حضرت محمد، ملاقات انجام نشد و ما عملا دو هفته است که از علی خبر خاصی نداریم".



وی درباره امکان استفاده همسرش از مرخصی گفت: "متاسفانه هنوز از مرخصی هم خبر خاصی نشده است. گاهی اوقات زمزمه‌هایی در این زمینه مطرح می شوداما هیچ اتفاقی نیفتاده است. خود ما هم منتظریم و امیدوار تا شاید علی بتواند از مرخصی استفاده کند".



صدری درباره وضعیت همسر خود در زندان اضافه کرد: "از زمان بازداشت علی در مردادماه، تا الان، ما هیچ‌گونه ملاقات حضوری با وی نداشته‌ایم. تلفن‌های بند 350 هم که قطع است و امکان تماس تلفنی هم وجود ندارد. فرزند من الان شش ماه است که آغوش پدرش را ندیده؛ نمی‌دانم این وضع تا چه زمانی ادامه خواهد داشت".

لباس شخصی ها در داخل خانه کروبی

فشارها بر رهبران جنبش سبز همچنان ادامه دارد. پیش ازاین خبرها، حکایت از یورش برخی نیروهای لباس شخصی، به منزل مهدی کروبی در روز دوشنبه داشت؛ اما مجتبی واحدی، مشاور مهدی کروبی، این افراد را ماموران وزارت اطلاعات نامید.




براساس این اخبار عده‌ای از نیروهای لباس شخصی با تجمع در مقابل منزل کروبی و سردادن شعار، اقدام به شکستن شیشه‌ها و پرتاب سه نارنجک صوتی به داخل ساختمان کرده‌اند.



سایت سحام نیوز، نزدیک به مهدی کروبی، تعداد این افراد حدود سی نفر برآورد کرده و نوشته است که حضور آن‌ها در مقابل منزل مهدی کروبی "با هماهنگی مامورین حصر وزارت اطلاعات" و بدون دخالت و حتی حضور نیروی انتظامی صورت گرفته است.



مجتبی واحدی، مشاور مهدی کروبی، در این زمینه به روز می‌گوید: "دلایل حمله به منزل آقای کروبی، چیزی نیست جز وحشت از اثرگذاری پیام‌های آقای کروبی. پیشنهادهای موثر آقای کروبی به مردم، باعث نگرانی این افراد شده است. از طرف دیگر، با توجه به حضور گسترده مردم در روز 25 بهمن به دنبال درخواست آقایان کروبی و موسوی، این حرکت‌ه غیرقابل پیش‌بینی نبود".



کروبی از سیزده روز پیش و در پی فراخوان برای حضور مردم در تجمع بیست و پنجم بهمن ماه برای اعلام حمایت از حرکت انقلابی مردم مصر و تونس در حصر خانگی قرار گرفته است و حتی فرزندان او امکان ملاقات و رفت و آمد به منزل پدرشان را ندارند. طی روزهای گذشته نیز چند بار تجمعات این چنینی در مقابل منزل وی شکل گرفته بود.



واحدی درباره امکان تماس با کروبی می‌گوید: "در حال حاضر، هیچ خبری از آقای کروبی و همسرشان وجود ندارد. نیروهای امنیتی با ورود به منزل، هر چیزی را که تصور می‌کردند ممکن است کمک به شکل‌گیری تماس کند، با خود برده‌اند و در منزل ایشان مستقر شده‌اند".



از سوی دیگر، تجمع‌کنندگان قطعنامه‌ای را قرائت کرده‌اند که بر اساس آن این اقدامات بخشی از "حکم جهاد" آیت‌الله خامنه‌ای اعلام شده است. در این قطعنامه با صراحت گفته شده "منتظر فرمان نهایی ایشان [آیت الله خامنه ای] برای بریدن سر کروبی و همسرش از سوی رهب و آویزان کردن آن‌ها در میادین شهر" هستند.



اقدامات این گروه از هواداران حکومت در روزهای گذشته واکنش همسایه‌های کروبی را هم در پی داشت تا جایی که چند روز پیش عده‌ای از آنها در نامه ای به وزیر کشور نوشتند: "ساعاتی که ما برای رفتن در سرکار آماده می‌شویم، این شب زنده داران بعد از هتاکی‌های خود برای استراحت محل را ترک می‌کنند و از همه بدتر حضور چند زن با ظاهری زننده در پوشش اسلامی به عنوان شارژر و موتور محرکه لباس شخصی‌های حاضر است که چهره منطقه را به شدت خراب کرده است. تردد افرادی که بعد از پایان مراسم و برای برقرای ارتباط با زنان حاضر در سه بامداد به این منطقه می‌آیند، موجب ناراحتی مضاعف ساکنین این منطقه شده است".



واحدی درباره اقدامات این افراد چنین می‌گوید: "من واقعا قصد توهین به هیچ‌کس را ندارم، اما خود این آقایان هم نمی‌دانند که مشغول چه کاری هستند. پیش از این همه بحث از اعدام می‌کردند، عده‌ای شعار "مرگ بر..." سر دادند. پس از آن آقای لاریجانی اعلام کرد که برای محاکمه، به مصلحت نظام می‌اندیشند. پس از آن آقای جنتی در نمازجمعه، سخنان دیگری را مطرح کردند. امروز [سه‌شنبه] هم که سخنان نماینده ولی‌فقیه در سپاه را دیدید. این‌ها همه نشان‌دهنده آن است که آقای خامنه‌ای خودش هم نمی‌داند چه می‌کند".



وی همچنین ادامه داد: "در واقع باید گفت رفتار مقامات جمهوری‌اسلامی مبتنی بر هیچگونه‌ حرکت منطقی و عقلانی نیست و نمی‌توان براساس منطق، رفتار و حرکات آنان را تحلیل کرد. این افراد اساسا تنها به تهدید می‌اندیشند، گاهی تهدید زبانی، گاهی تهدید عملی. به طور مثال قضیه آزادی دو روزنامه‌نگار آلمانی را ببینید. پیش از این بارها مقامات جمهوری‌اسلامی به بدگویی از وزیر خارجه هم‌جنس‌گرای آلمان پرداخته و از دخالت او در مسایل داخلی ایران شکایت کرده بودند. اما خیلی راحت در مقابل او عقب‌نشینی کردند. فقط می‌توان این را گفت که به نظر می‌رسد تنها زبانی که می‌تواند آقایان را مجبور به عقب‌نشینی از رفتارهای این‌چنینی کند، زبان زور است".



واحدی در پاسخ به این سوال که "پس شما معتقدید حضور مردم درخیابان‌ها و اعتراضات آنان می‌تواند باعث بهبود اضواع رهبران جنبش سبز شود؟" چنین گفت: "قطعا همین‌طور است. ترس این افراد هم از همین است که آقایان کروبی و موسوی، با پیام‌های خود بار دیگر مردم معترض را به صحنه بکشانند. این همان مساله‌ای است که به شدت اینان را می‌ترساند".



از سوی دیگر در حملات به کروبی و پس از بازداشت علی کروبی، هنوز خبری درباره وضعیت وی منتشر نشده است. پیش از این برخی از سایت‌های نزدیک به اصول‌گرایان اعلام کرده بودند که اتهام علی کروبی، رابطه با نهادهای امنیتی برخی کشورهای حاشیه خلیج فارس است. علی کروبی، در تظاهرات روز 22 بهمن سال گذشته نیز برای چند ساعت بازداشت و مورد شکنجه قرار گرفته بود. مادر وی با انتشار نامه‌ای خطاب به آیت‌الله خامنه‌ای، از تهدید فرزندش به تجاوز جنسی سخن گفته بود.



از سوی دیگر، تقی رهبر، رئیس فراکسیون روحانیون مجلس شورای اسلامی، اعلام کرده است که خلع لباس مهدی کروبی، در دستور کار دادگاه ویژه روحانیت قرار گرفته است. وی با بیان اینکه "کروبی طی چند سال اخیر با بی‌حرمتی در مقابل نظام و انقلاب ایستاده" خلع لباس را "کوچکتر از جرمی" دانسته که "تاکنون مهدی کروبی انجام داده است".



رئیس فراکسیون روحانیون مجلس شورای اسلامی، در گفت و گو با باشگاه خبرنگاران جوان وابسته به صدا و سیمای جمهوری اسلامی با تاکید بر این مساله که "کروبی شایسته ملبس بودن به لباس روحانیت نیست"، افزود: "دادگاه ویژه روحانیت رسیدگی به تخلفات کروبی را در دستور کار خود قرار داده است".



از سوی دیگر، جعفر شجونی، عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز نیز با تایید این مساله، گفته است که تقاضای خلع لباس مهدی کروبی از قم آغاز شده و دادستانی ویژه روحانیت در این باره تصمیم نهایی را خواهد گرفت. شجونی، کروبی را به دلیل آنچه که "اقدامات قانون گریزانه" خوانده، یک "روحانی‌نما" دانست که "لذا می‌بایست با خلع لباس از دایره روحانیت خارج شود". عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز، مطرح شدن مساله خلع لباس کروبی را "تنها از لحاظ گرایش تهذیبی" وارد دانسته و گفته است: "دستگاه قضایی نیز به دیگر فسادهای وی رسیدگی خواهد کرد".

بعد از خلع لباس

بعد از خلع لباس