Sunday, January 31, 2010

آخرین اخبار زندانیان سیاسی و مطبوعاتی


یکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۸۸
آخرین اخبار زندانیان سیاسی و مطبوعاتی
بازجویی های دوباره
سلول های سرد
لیلا طیری

دادگاه نمایشی محاکمه معترضان به کودتای انتخاباتی در حالی از روز گذشته مجددا آغاز شده است که گزارش ها از تشدید فشارها بر زندانیان سیاسی و مطبوعاتی حکایت دارد. فشارهایی که در راستای کشاندن بازداشت شدگان به تلویزیون و انجام اعترافات تلویزیونی صورت میگیرد.

از سوی دیگر بازداشت فعالان نیز همچنان ادامه دارد و در تازه ترین بازداشت ها، علی اشرف فتحی، نویسنده وبلاگ "تورجان" در مقابل بیت آیت الله منتظری بازداشت شده است.



علیرضا بهشتی: بر مواضع خود هستم

دکتر علیرضا بهشتی، مشاور ارشد میرحسین موسوی روز گذشته در تماس کوتاهی با خانواده اش، از وضعیت نامساعد جسمی خود خبر داده و به همسرش گفته است که افت فشار خون پیدا کرده و دائما به او سرم وصل می کنند.

فرزند دکتر بهشتی در پاسخ به همسرش درخصوص ادعای رسانه های حامی کودتا مبنی بر اینکه برخی از مشاوران ارشد موسوی اعترافات تکاندهنده داشته اند، گفته که کوچکترین اتهامی را نپذیرفته و تاکید کرده که بر مواضع خود باقی است.

دکتر علیرضا بهشتی از روز هفتم دیماه و در موج دستگیری های پس از عاشورای خونین تهران بازداشت شد. او که طی مدت بازداشت دچار حمله قلبی شده بود، همچنان در سلول انفرادی محبوس است.



افزایش فشارها بر بهزادیان نژاد

فشارها بر قربانعلی بهزادیان نژاد، رییس ستاد انتخاباتی میر حسین موسوی افزایش یافته است. این فعال سیاسی در پی بازداشت های فله ای بعد از روز عاشورا بازداشت شده است.

چند روز پیش ماموران وزارت اطلاعات بهزادیان نژاد را برای تفتیش منزلش از زندان همراه خود برده اند. حال جسمی او در این دیدار نامساعد توصیف شده و بسیار رنگ پریده و لاغر به نظر می رسیده است.

سایت کلمه گزارش داده است که او حتی قبل از بازداشت و درهمه چند ماه گذشته تحت فشارهای شدید قرار داشته تا جایی که حتی محل کارش از پرداخت حقوق وی خودداری می کرده است.



نگرانی از وضعیت عمادالدین باقی

عمادالدین باقی همچنان در سلول انفرادی بند ۲۴۰ به سر می برد وممنوع الملاقات است. وی حتی از دسترسی به قرآن کریم هم محروم است.

باقی یک روز پس از عاشورا و با حکم کلی «پیشگیری از سوء استفاده از فوت آیت الله منتظری» در منزل دستگیر شد و اتهام وی مصاحبه با آیت الله منتظری اعلام شده است که از شبکه بی بی سی پخش شد.

باقی تاکنون به صورت متناوب ۴ سال در زندان بوده که ۳ سال آن در دولت سابق و ۱ سال آن در دوره رئیس دولت فعلی بوده است. در دوره اول زندان، اتهام او مطبوعاتی بود و در دوره دوم، به علت فعالیت های مدنی در انجمن دفاع از حقوق زندانیان، که خود پایه گذار آن بود، زندانی شده است.

در دوره اخیر در سال ۸۶، باقی به علت نگهداری در شرایط نامناسب در زندان دچار عارضه ای شد که در نهایت در بیمارستان بستری گردید و باقی مانده دوره محکومیت خود را در بند عمومی گذراند. پزشکان مورد اعتماد وزارت اطلاعات نیز توصیه کرده بودند که بودن وی در محیط بسته و استرس زا خطرناک است.این در حالی است که اکنون باقی در سلول انفرادی و بدون هیچ امکاناتی نگهداری می شود. او همچنین از دیسک کمر مزمن نیز رنج می برد. خانواده باقی گفته اند دادستان تهران هفته گذشته با باقی در زندان اوین دیدار کرده اما با وجود پیگیری برای کسب اطلاع از وضعیت وی از طریق دادستان، این مقام تاکنون پاسخی به خانواده نداده و صرفا به ممنوع الملاقات بودن او تا اطلاع ثانوی اشاره کرده است.آن ها معتقدند حتی اگر باقی برای انجام آن مصاحبه متهم باشد بیش از سی و پنج روز بازجویی در سلول انفرادی با شرایط جسمانی او غیر ضروری است. باقی که بارها در سال های گذشته در دادگاه و دادسرا احضار شده و حضور به موقع داشته است می توانسته در آزادی و یا در شرایط قانونی تری به پرسش های مربوطه پاسخ دهد.

خانواده باقی نگران سلامت جسمانی وی بوده و خواهان رعایت حداقل حقوق قانونی او مانند تماس تلفنی منظم، ملاقات وی، خروج او از سلول انفرادی و دسترسی اش به کتاب هستند. آن ها می گویند این خواسته های قانونی خود را به اطلاع دادستان تهران هم رسانده اند اما پاسخی دریافت نکرده اند.



تشدید فشارها بر عبدالله مومنی و شهاب الدین طباطبایی

به دنبال انتقال مسعود باستانی روزنامه نگار جوان به زندان رجایی شهر و محصور ساختن وی در سلولی با حضور ۵ قاتل سابقه دار اقدامات ایذایی دیگری نیز علیه سایر جوانان آزادیخواه در زندان اوین صورت گرفته است.به گزارش میزان، عبدالله مومنی سخنگوی سازمان ادوار تحکیم و از فعالین سابق دانشجویی که در جریان بازداشتهای بعد از انتخابات بازداشت شده بود و پس از مدتها زندان انفرادی و فشارهای روانی سرانجام به شش سال حبس محکوم شده بود در روزهای اخیر مجدداً به بند ۲۰۹ اوین انتقال یافته است.

همچنین سید شهاب الدین طباطبایی رئیس شاخه جوانان جبهه مشارکت و ستاد۸۸ جوانان در انتخابات نیز که ماه هاست در زندان به سر می برد در روزهای اخیر به کرات از بند ۲۰۹ به ۲۴۰ و بالعکس انتقال یافته است.در جریان این نقل و انتقالات کلیه لوازم شخصی و البسه ایشان توسط مسوولان زندان توقیف شده و این دو زندانی در حال حاضر در سلول های سرد اوین محبوس هستند.

توقیف لوازم شخصی زندانیان که با هزینه شخصی آنها و پس از پایان بازجویی ها و انتقال آنها به بند عمومی توسط خانواده تهیه و پس از گذر از سیستم بوروکراسی و کارشکنی های مسوولان سرانجام در اختیار زندانیان قرار گرفته بود نمایانگر دور جدیدی از اقدامات ایذایی برای محروم نمودن آنان از ابتدایی ترین حقوق در سیستم قضایی است.

این اقدامات در حالی صورت می گیرد که روز پنجشنبه مسوولان زندان اوین حتی با حکم رسمی دادستانی از ملاقات حضوری زندانیان ممانعت و صراحتا اعلام نمودند که تنها نهاد تصمیم گیرنده در مورد ملاقات زندانیان، بازجویان هستند.



فشار برای اعتراف تلویزیونی

مهرداد رحیمی، قائم مقام کمیته دفاع از حقوق شهروندی ستاد انتخاباتی مهدی کروبی در بیست و هفتمین روز بازداشت خود با خانواده اش ملاقات کرد.به گزارش سحام نیوز، مهرداد در این دیدار که به صورت کابینی انجام شد اظهار داشت در هفته گذشته تحت فشار شدید بازجویانش برای انجام مصاحبه تلویزیونی قرار گرفته است و تأکید نمود که به هیچ وجهی زیر بار این خواسته غیر قانونی بازجویان نرفته و نمی رود.

خانواده مهرداد رحیمی که به شدت از برخوردهای غیر قانونی بازجویان پرونده با فرزندشان متأثر و متأسف بودند اظهار داشتند که تمام مساعی لازمه را در جهت احقاق حق مهرداد و جلوگیری از برخوردهای غیر قانونی بازجویان با او را به کار خواهند بست و دراین باره به نامه ای اشاره نمودند که اوائل هفته آینده از سوی پدر و مادر مهرداد خطاب به دادستان تهران، جعفری دولت آبادی در اعتراض به شیوه های غیر قانونی بازجویان مهرداد، بخصوص مورد اخیر فشار برای انجام مصاحبه تلویزیونی٬ نگاشته خواهد شد.



وضعیت نگران کننده مریم ضیا

مریم ضیاء از فعالان حقوق کودک در وضعیت نا مناسبی بسر می برد.بنابر گزارشات دریافتی، یکی از زندانیان تازه آزاد شده با بیان این مطلب اظهار داشته است که شرایط مریم ضیاء نسبت به هفته اول بازداشت بسیار تغییر کرده و فشارها بر وی شدت یافته است.

به گزارش وبلاگ تا آزادی زندانیان سبز، اتهام تفهیم شده به ضیاء در مراحل اولیه بازجویی، همکاری با منافقین اعلام شده است.گفتنی است که این فعال زندانی تنها در هفته اول بازداشت امکان تماس با خانوده خود را یافته و در طول مدتی که از بازداشت وی می گذرد، خانواده اش به هیچ وجه امکان ملاقات با وی را نداشته اند.

مریم ضیاء فعال حقوق کودک و مدیر جمعیت تلاش برای جهانی شایسته کودک است که در روز دهم دی ماه در منزل خود بازداشت و به اوین منتقل شد.



نامه روزنامه نگاران

جمعی از روزنامه نگاران کشور با ارسال نامه ای سرگشاده به مسئولان نظام و کسانی که آنها را "عقلای قوم و دلسوزان نظام" می دانند، خواستار آزادی همکاران دربندشان و بازگشایی دفتر انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران شدند.

متن این نامه، به شرح زیراست :

این روزها سخن از اعتدال و میانه روی زیاد گفته می شود و بارها از تریبون های رسمی عنوان شده است که حاکمیت انتقاد و اعتراض قانونی را به رسمیت می شناسد.اگر بنا باشد انتقاد و اعتراض قانونی به رسمیت شناخته شود، بدون شک یکی از بهترین و قانونمندترین شکل آن مطبوعات هستند که می توانند با طرح مطالبات قانونی و انتقادات بحق جامعه، فضای عمومی را به سمت اعتدال، آرامش، امید و اعتماد سوق دهند. بدیهی است اگر این مجاری قانونی بسته شود و یا روزنامه نگاران با محدودیت های گزاف روبرو گردند، رفتارهای ناهنجار مورد توجه قرارگرفته و جامعه از مسیر طبیعی و قانونی خود فاصله می گیرد.مسئولانی که میانه روی و اعتدال را چاره گشای بحران فعلی می دانند، توجه دارند در شرایطی که تنها نهاد صنفی قانونی حامی خانواده مطبوعات مدتهاست بدون ارائه هرگونه حکم و توجیه قضایی پلمب شده است، و تعدادی از اعضای هیأت مدیره و روزنامه نگاران عضو انجمن بازهم بدون ارائه حکم و مستند قانونی در بازداشت به سر می برند، جامعه مطبوعاتی چگونه می تواند طرح مباحثی چون لزوم اعتدال و قانونگرایی را جدی بگیرد؟وقتی آنها که زیر ذره بین هزاران چشم اهل قلم، به دفاع از حقوق صنفی و قانونی این قشر مشغول بودند بازداشت می شوند، چگونه می توان به مردم قبولاند که اعتدال تنها راه رهایی از بحران فعلی است؟ما جمعی ازاعضای خانواده مطبوعاتی که همواره ملاحظاتی فراتر از چارچوب های قانونی را در نظر داریم، از مقامات قضایی خواستار فک پلمپ انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران و آزادی اعضای زندانی هیأت مدیره زحمتکش آن و دیگر روزنامه نگاران بازداشت شده هستیم.



نامه مادران

مادران روزبه کریمی و فروغ میرزایی، روزنامه نگار و وکیل دادگستری با گذشت یک ماه از بازداشت فرزندانشان در نامه ای خطاب به رییس قوه قضاییه خواستار آزادی آنها شدند.

در نامه این دو مادر خطاب به رییس قوه قضاییه آمده است:هنوز زمان چندانی از فرمایشات حضرتعالی در مراسم معارفه تان به عنوان "رئیس قوه قضائیه" در ضرورت حفظ و رعایت حقوق شهروندی نگذشته است، هنوز غروب بر آن صبحی که از تلاش مجدانه در تحقق راستین حقوق الناس در کسوت قضا دم زدید نگذشته است و هنوز گرد نسیان و فراموشی بر حافظه ای که از شما کوتاه کردن دست متجاوزین به امنیت و آسایش مردم را به یاد دارد ننشسته است. این یاد و خاطره از شما از یک سو و بی لطفی دیگر دست اندرکاران امر قضا از سوی دیگر باعث شد تا مستقیماً مزاحم شما شویم، شاید راه نجات دو مادر رنجوری که چشمشان به امید بازگشت و دیدار عزیزانشان بر در زندان اوین سوسو میزند در دستان شما باشد.

این نامه می افزاید: غروب شنبه ۱۲ دیماه بود، آن زمان که خود را برای نماز مغرب و عشاء آماده میکردیم که زنگ تلفن خانه‌مان به صدا در آمد. آن سو صدای لرزان فروغ مان بود که ما را از بازداشت ناگهانی خود و "روزبه" مان خبر میداد. تماس اگرچه کوتاه بود اما، غم و اندوه آن به اندازه تمامی روزهای بازداشت فرزندانمان، ما را مبهوت و رنجور کرده است. سراسیمه خود را از شهرستان به تهران رساندیم تا منزلی را ببینیم که تا دیروز مأمن فرزندانمان بود و از آن روز محنت کده ای که به دست ماموران و به دستور یکی از قضات زیر مجموعه دستگاه شما در جستجوی آلات و ادوات جرم به هم زدن "امنیت و آسایش" بدل به ویرانه ای شده بود. از آشپزخانه تا کمد لباسهای شخصی، همه و همه را گشته بودند. نگشته بودند آوار کرده بودند.

در این نامه آمده است: از فردای همان روز در جستجوی خبری از فرزندانمان به تمام تهران سر زدیم. از دادگاه انقلابی که ما را به زندان اوین حواله میداد و از زندان اوینی که ما را به پلیس امنیت گسیل میداشت و پلیسی که پاسخ این همه جستجو را در دادگاه انقلاب میدانست! رفت و آمدهای مکرر و البته بی نتیجه ای که اینک ما را مطمئن ساخته است که حتی ماموران شما در مشایعت زندانیان این همه راه را در تمامی مدت زمامداری شما نپیموده اند. حال اگر فرزندان شما را این گونه بازداشت میکردند و پس از ۳۰ روز خبری از آن ها نمیشنیدید، چه میکردید؟ آیا بازهم مدعی بودید که قوه قضا دست اندرکار رعایت قانون و به جا آوردن عدالت است؟مگر میشود از رعایت قانون دم زد و دادگاه انقلاب به عنوان یکی از ارکان قوه تحت امر شما پس از گذشت یک ماه از بازداشت فرزندانمان مدعی باشد که هنوز پرونده ای برای آنها تشکیل نشده است؟ مگر میشود متهم را بدون پرونده اتهامی در بازداشت نگاه داشت؟! مگر قانون که قوه قضائیه برای اجرای آن تشکیل شده تاکید نکرده است که باید ظرف ۲۴ ساعت دلیل اتهام به متهم تفهیم شود؟ مگر میشود از رعایت حقوق شهروندی دم زد، آن زمان که ماموران شب هنگام و با تمسک به راه و روشهایی که به کار دستگیری مجرمان حرفه ای میخورد به درب منزلی مراجعه تا زن و شوهری را بازداشت کنند که یکیشان روزنامه نگار و دیگری وکیل دادگستری است؟ مگر میشود داد رعایت حقوق الناس داشت و به مدت یک ماه اجازه ملاقات مادرانی خسته دل و رنجور را با فرزندان دربندشان نداد؟ مگر میشود از رعایت امنیت و آسایش مردم سخن راند آن زمان که با بازداشت ناگهانی و بدون دلیل فرزندانشان همه آسایش و آرامششان گرفته میشود؟

مادران روزبه کریمی و فروغ میرزایی در پایان نامه خود آورده اند: اینک پس از تمامی پیگیریها و مراجعات مکرر به نهادهای گوناگون به خوبی یافته ایم که مس‍‍وولی را نمیتوان برای پاسخگویی حتی به این سوال کوتاه که "حال فرزندانمان چه طور است" پیدا کرد. چگونه و بر اساس کدام رویه شرعی، قانونی و اخلاقی رنج ۳۰ روز بی خبری مطلق مادرانی از دختر و پسرشان را بر ما روا میدارید؟ لابد دیده اید که دل مادر چگونه در هوای شنیدن خبری از فرزند گم گمشته اش پرپر میزند. برای نظامی که با انقلابی مردمی بنا شده است نازیبنده آن است که مادرانی خسته و دل شکسته رنج و آه دل خویش را به خدای خویش حوالت دهند. اکنون نیز به شما متوسل شدیم تا مگر آزادی فرزندانی که سرمایه تمامی عمرمان هستند را از شما طلب کنیم. این آخرین راه حل دنیوی ماست، دل مادرانی که چشم انتظار دیدار دوباره عزیزانشان هستند، رنجورتر نکنید.

شاعری که اغتشاشگر نام گرفت


یکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۸۸


امیدی که امروز محاکمه شد
شاعری که اغتشاشگر نام گرفت

جوانی که روز شنبه محاکمه شد و از وی به عنوان الف - م نام برده شد (امید منتظری) شاعری است که اینک عنوان اغتشاش گر روز عاشورا گرفته و تصاویر دفاعیات‌او از سیمای جمهوری اسلامی در حالی پخش می شود که وی در روز عاشورا در خانه بوده است.

امید که شاعری تواناست،کتابی نیز در مورد شعر منتشر کرده که حاوی دیدگاه های او پیرامون شعر امروزاست.

امید منتظری می‌نویسد:شعر نه آن جملات پر طمطراق را می باید، نه آن همه استعاره و تشبیه و مجاز. اینطور فکر می کنم که شعر در نگاه شاعر است. هنگام که به همین رویدادهای روزمره خیره می ماند.هنگام که دست کودک را می گیرد و می نویسد: آب
سهلی که محال می شود، نه حتی ممتنع. گمان می کنم اثبات شعر نه به کلمات ثقیل و پیچیده است که اینچنین ارتباط با مخاطب کمرنگ و باور ناپذیر می گردد. همچنین به قالب ریزی واژگان بی اثر نیز نمی باشد. قالب ناشی از سیما و شکل بیان محتوای خاصی است که آنارشی ذهنی و زبانی معاصر آنرا بر نمی تابد و پذیرا نیست.
ادبیات زبان فاصله و مجزا بودن نیست؛ زبان ارتباط است، تنیده به درک و وجود آدمی. شعر را اینگونه باور دارم نه آن خیال بعید و نه آن پرندۀ دور. می نویسیم: دلتنگ دلتنگی هامان، شکستۀ دلشکستگی هامان، با الفبای امید و حسرت که هی خط می خورد و دوباره...
اینگونه بر می گزینم، کلمات باور پذیر و تصاویر آشنا؛ اما نگاهی فراتر از تصویر بودن، در کشاکش نیستی و هستی و به معنایی شاید متافیزیک زندگی روزمره.
اما نه شاعر فیلسوف است و نه شعر چراگاه فلسفه. نمی دانم فلسفه چیست با این حال می دانم که شعر آن نیست ...
شعر من درازنای پر پیچ و خم هیچ خطابه ای نخواهد بود. استدلالی برای گویشش ندارم، اما ضرورتی است. زمین لرزه ای به مانند آوار آوار تشویش انسان معاصر.
تفکیک شعر در نگاه از زاویه ای دیگر است. شاید خیال و شاید فراتر از آن؛ در عمل هم بیان این دید و حس، به گفتاری مؤثرتر، گویاتر و ماندگار تر است.
آفرینش هنرمی باید از درون هنرمند باشد. مخلوق بی هویت بیگانه است. انگار که نیست. ولی مقصود تنها اصالت اثر نیست که اصالت اثر ناشی از اصالت آفرینندۀ آن می باشد، بدان شکل که به ضرورت خلق آن رسیده باشد. اثری خالص و مستقل!
هنری از خویشتن که بر تنها نشیند.



در زیر نمونه‌ای از شعر امید منتظری که پدر وی نیز جزو اعدام شدگان سال 67 است و در حال حاضر مادراو نیز در زندان به سر می برد،می آید.

امروز
صبحانه نخوردم
شعری نگفتم
و چای که همین‌جور دم می‌کشد روی اجاق
بوی مرداب می‌گیرد
بندگی روزهای سرد می‌کنم
پنجره آزارم می‌دهد
و باز منتظرت می‌ایستم...؛

گفتنی ست که امید منتظری از وابستگان سهراب اعرابی نیز هست که جزواولین جان باختگان حوادث پس از انتخابات است.

کشتار چاره بحران نیست



یکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۸۸
واکنش ها به اعدام آرش رحمانی پور و محمدرضا علیزمانی
کشتار چاره بحران نیست
فرشته قاضي

در حالیکه برخی اخبار ازاحتمال اجرای علنی حکم ۵ تن از بازداشت شدگان روز عاشورا که توسط قاضی صلواتی به اعدام محکوم شده اند، حکایت دارد، میرحسین موسوی و مهدی کروبی ضمن اعتراض به تداوم وضعیت موجود، اعدام آرش رحمانی پور و محمد رضا علی زمانی را محکوم کردند.

دو نامزد معترض به کودتای انتخاباتی 22 خرداد، اجرای این احکام را عجولانه و با هدف ایجاد ترس برای شرکت نکردن مردم در راهپیمایی روز ۲۲ بهمن ارزیابی کردند.

این اقدام رهبران معترض به انتخابات 22 خرداد، محافظه کاران تندرو و حامیان محمود احمدی نژاد را چنان به خشم آورد که اين اظهارات را به معني "ورود به فاز مسلحانه و حمايت صريح از تروريست‌ها" دانستند!

آرش رحمانی پور و محمدرضا علی زمانی، روز پنج شنبه براساس اطلاعیه دادستانی تهران اعدام شدند.



اعدام برای ایجاد خوف در مردم

میرحسین موسوی و مهدی کروبی، روز گذشته به طور مشترک، نسبت به احکامی که بدون رعایت مراحل دادرسی برای اعدام برخی از شهروندان صادر شده اعتراض و نسبت به اجرای عجولانه آن ابراز تاسف کردند.

موسوی و کروبی خواهان رسیدگی قانونی به وضعیت بازداشت شدگان اخیر شدند و با اشاره به پرونده اعدام شدگان، گفتند : "به نظر می رسد کسانی که اقدام به اعدام آنها شد ماهها قبل از جریان برگزاری انتخابات دستگیر شده و پرونده آنها نیز ارتباطی با حوادث انتخابات اخیر نداشته است و به گفته وکلایشان آنها تنها توانسته اند دیداری کوتاه با موکلان خود داشته و مراحل دادرسی برای آنها انجام نشده است."

آنها اعلام کرده اند که به نظر می رسد چنین اقدامی برای ایجاد خوف در مردم جهت عدم حضور در راهپیمایی ۲۲ بهمن است.

نخست وزیر زمان جنگ و رئیس سابق مجلس شورای اسلامی، همچنین بازداشت های گسترده فعالان سیاسی، مطبوعاتی و دانشگاهی به اتهام اعتراض جهت دفاع از حقوق خودشان را غیرقانونی دانسته و روند اعتراف گیری از این زندانیان را مغایر با مبانی اسلام و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران اعلام کرده اند.

کروبی و موسوی با اشاره به خطبه های احمد جنتی در نماز جمعه این هفته ضمن ابراز تاسف از بیان چنین مسائلی از زبان امام جمعه موقت تهران گفته اند: "متاسفانه به جای آنکه از تریبون نماز جمعه برای دعوت مردم به تقوا استفاده شود خطیب نماز جمعه با توصیه به قوه قضائیه مبنی بر اینکه اگر در ۱۸ تیر ضعف نشان نداده بودید و دستگاه قضایی چند نفر را اعدام کرده بود حادثه روز عاشورا به وجود نمی آمد، مسئولان را به برخورد و کشتار مردم و ترغیب می کند و عملکرد برخی مسئولان برای اعدام شهروندان به اتهاماتی مبهم و واهی را تبرئه می کند. و این جای بسی تاسف است که تریبون نماز جمعه به جایگاهی برای تشویق به خشونت گرایی و ترغیب مسئولان برای اعدام شهروندان تبدیل شده است."

دو نامزد معترض به انتخابات 22 بهمن، تنها راه خروج از بحران و بازگشت آرامش به کشور را آزادی زندانیان سیاسی و رفع توقیف مطبوعات، رفع پلمپ احزاب و برگزاری انتخابات آزاد دانسته و اعلام کرده اند: "اکنون اکثریت مردم برای احقاق حقوق خود بدون هیچ گونه واهمه ای در میدان حضور دارند و خواست آنها نیز برگزاری انتخابات آزاد می باشد که متاسفانه گویا صدای اکثریت مردم شنیده نمی شود."

کروبی و موسوی، براساس گزارش وب سایت سحام نیوز که ارگان رسمی حزب اعتماد ملی است ـ تشکلی که کروبی دبیر کلی آن را برعهده دارد ـ تداوم وضع موجود را موجب وارد شدن ضربه به اصل انقلاب و نظام جمهوری اسلامی که حاصل رنج و فداکاری ملت ایران است دانسته و افزوده اند: "به نظر می رسد که در میان برخی از مسئولان کشور توهم توطئه نسبت به تغییر ساختاری در نظام شکل گرفته است که این تفکر کشور را به سقوط می کشاند و اصل نظام را با خطر رو به رو می سازد".

آنها در عین حال ضمن دعوت از مردم مردم برای شرکت در راهپیمایی 22 بهمن، گسترده تاکید کرده اند: "اکثریت مردم تنها حق خود را می خواهند و به دنبال تغییرات ساختاری در اصل نظام نیستند ولیکن به نظر می رسد که حاکمیت نسبت به همین صدای حق خواهی مردم نیز احساس خطر می کند در حالیکه شنیدن این صدای اکثریت و پاسخ به آن تنها راهکار خروج از بحران است."



اعدام برای عبرت یک ملت

آرش رحمانی پور و محمد رضا علی زمانی، روز پنج شنبه در حالی اعدام شدند که وکلا و خانواده های آنان از اجرای حکم بی خبر بودند.

دادستانی تهران روز پنج شنبه با انتشار اطلاعیه ای خبر از اعدام رحمانی پور و علی زمانی داد و اعلام کرد: "تاکنون ۱۱ نفر از بازداشت‌شدگان اعتراضات پس از انتخابات به اعدام محکوم شده‌اند".

در این اطلاعیه اسمی از افراد محکوم به اعدام ذکر نشده اما اعدام محمدرضا علی‌زمانی و آرش رحمانی‌پور، واکنشی به حوادث پس از انتخابات توصیف شده است. این در حالیست که نسرین ستوده و محمد سیف زاده به "روز" گفته اند که این دو نفر در فروردین و اردیبهشت 88 بازداشت شده اند و هنگام برگزاری انتخابات و وقایع بعد از آن در زندان بودند.

اما دادستانی تهران، با بیان اینکه "احکام ۹ نفر ديگر از محكومان اغتشاشات ماه‌هاي اخير نيز در مرحله تجديدنظرخواهي است" وعده داده كه "در صورت قطعيت احكام صادره، طبق مقررات نسبت به اجرای حكم اقدام خواهد شد".

نسرین ستوده، وکیل آرش رحمانی پور که از اعدام مخفیانه موکلش شوکه شده است می گوید: "پرونده ايشان برای رفع نقص از ديوان عالی کشور به دادگاه تجديد نظر فرستاده شده بود اما ناگهان خبر اعدام او منتشر شد".

وی توضیح میدهد: "من که يک بار اجازه مطالعه پرونده را پيدا کردم متوجه شدم که اساساً قرار مجرميتی در پرونده نيست. دوم آنکه کيفرخواست آرش در يک روند غيرمعمول توسط سعيد مرتضوی که در آن زمان دادستانی تهران را بر عهده داشت، امضا شده بود. اگر پرونده اتهامی آقای مرتضوی در دادسرای انتظامی قضات به موجب گزارش کميته ويژه مجلس در جريان است، بنابراين بايد از اجرای کليه احکامی که به استناد کيفرخواست صادره توسط ايشان صادر شده است، جلوگيری شود".

به گفته خانم ستوده "بسیاری از اتهاماتی که علیه آرش مطرح شد مربوط به زمانی بود که کمتر از ۱۸ سال داشت. بنابراین به طور قطع ویقین پرونده آرش از پرونده های اعدام های زیر ۱۸سال است که اعلام شده و این بار اعدام زیر ۱۸ سال از بین متهمان سیاسی قربانی گرفت".

وی توضیح میدهد: "در تمام طول بازداشت و محاکمه علیه وی فشارها و وعده و وعید های فراوانی در جریان بود. از ابتدا خواهر آرش بازداشت شد. دو ماه خواهر آرش در بازداشت بود. پس از آن با قرار منع تعقیب آزاد شد اما فشارهایی که در زمان بازداشت تحمل کرده بود منجر به از دست دادن فرزندش شد. آرش در تنها ملاقاتی که من به مدت ربع ساعت با وی داشتم به من گفت که در دو بازجویی خواهرش را روبروی او گذاشته اند و گفتند که اگر می خواهد آزاد شود باید به اعتراف هایی که از او درخواست می شود اقرار کند. همین طور به من به عنوان وکیل انتخابی آرش هرگز اجازه شرکت در محاکمه داده نشد. در جلسه ای که مرداد ماه دادگاه آرش تشکیل شد من برای شرکت در جلسه دادگاه اصرار کردم. این موضوع باعث شد ماموران امنیتی من را تهدید به بازداشت کنند و سپس با اخذ پروانه وکالت من آن را صورت جلسه کردند و بعدا پروانه را به من بازگرداندند".

نسرین ستوده پیشتر و زمانی که حکم اعدام موکلش اعلام شد نیز به "روز" گفته بود: "روز برگزاری دادگاه نمایشی، پدر آرش با او دیدار داشته و گفته که من وکالت او را پذیرفته ام و از پسرش خواسته که از دادگاه تقاضای مهلت کند تا من به عنوان وکیل پرونده اش را مطالعه کنم اما همین که ایشان این حرف را میزنند، 6 نفر از ماموران سراغ او می روند و تهدید می کنند که یا پسرت را وادار به اقرار کن و یا همین الان تو را هم بازداشت خواهیم کرد".

به گفته این حقوقدان "آقای رحمانی پور با توجه به وعده هایی که درباره آزادی و تخفیف در مجازات در صورت اعتراف و همکاری با ماموران، به او داده بودند به کارهای نکرده اعتراف کرده بود".

محمد سیف زاده نیز به "روز" گفته بود که "محمدرضا علی زمانی هم پرونده ای موکل او، یعنی آقای روحی نژاد بوده و پرونده آنها هیچ ارتباطی با انتخابات و وقایع پس از آن ندارد."

یکی از نزدیکان محمدرضا علی زمانی نیز به "روز" گفته بود "که پرونده او و روحی نژاد هیچ ارتباطی با انتخابات و وقایع بعد از آن ندارد."

محمدرضا علی زمانی و حامد روحی نژاد در اوایل اردیبهشت ماه از سوی ماموران امنیتی بازداشت شده بودند. این دو نفر، اعضای انجمن پادشاهی ایران بودند و سال گذشته به کشور عراق سفر کرده بودند. به گفته یکی از نزدیکان علی زمانی، این دو نفر پس از سفر به عراق از همکاری با انجمن پادشاهی ایران منصرف شده و داوطلبانه و با همکاری وزارت اطلاعات ایران به تهران بازگشته بودند.

براساس این گزارش علی زمانی و روحی نژاد پس از بازگشت به ایران، ضمن قطع ارتباط خود با انجمن مذکور، اطلاعات خود درباره این انجمن را در اختیار دستگاه امنیتی قرار داده بودند. در مقابل وزارت اطلاعات به آنها تضمین داده بود که هیچ گونه برخوردی با آنها نخواهد شد. اما اوایل اردیبهشت ماه و در حالیکه چند ماه از بازگشت آنها به ایران می گذشت، این دو نفر به اتفاق تعداد دیگری از اعضای انجمن پادشاهی ایران بازداشت شدند و در حالیکه خانواده هایشان کوچکترین خبری از آنان نداشتند به یکباره در جلسه دوم دادگاه، در کنار کسانی قرار گرفتند که بعد از انتخابات و در جریان اعتراضات مردمی بازداشت شده بودند.

همزمان اظهارت ضد و نقیض مقامات قضایی و حامیان محمود احمدی نژاد که از سویی آرش رحمانی پور و محمدرضا علی زمانی را از متهمان وقایع بعد از انتخابات معرفی و از سوی دیگر آن دو را به بمب گذاری در حسینیه شیراز متهم کرده اند این سئوال را در اذهان عمومی ایجاد کرده که اگر به راستی آنها بمب گذاران حسینیه شیراز بوده اند، چگونه سر از دادگاه معترضان به کودتای انتخاباتی سر در آوردند؛بخصوص اینکه این دو نفر از مدتها قبل از انتخابات ریاست جمهوری بازداشت شده بودندو تا زمان اعدام در زندان به سر می بردند.



اعدام، چاره کار نیست

تنها موسوی و کروبی نبودند که به اعدام این دو جوان اعتراض کردند، مولوی عبدالحمید، امام جمعه اهل سنت زاهدان، از نحوه برخورد حکومت با اعتراض ها و انتقادها، افزایش اعدام ها، و اعتراف گرفتن با اعمال فشار و شکنجه انتقاد کرده است. او یک روز پس از اعدام آرش رحمانی پور و محمدرضا علیزمانی، در خطبه های نماز جمعه زاهدان گفت: "هیچ سیستم حکومتی در دنیا با قدرت اسلحه حفظ نشده است."

او با بیان اینکه "متاسفانه به مسئولان نظام دسترسی ندارد و برای همین نظراتش را از تریبون عمومی اعلام می کند"، افزود: "اعتراضات و مسایلی که در کشور به وجود آمده است حکایت از مطالباتی دارند که بی‌پاسخ مانده است. این اعتراضات باید شنیده شوند و سیاستهای نادرستی که موجب آن شده‌اند تغییر یابند."

او با بیان اینکه "هیچ کس نباید خود را بالاتر از انتقاد بداند" تصریح کرد: "به طور معمول دوستان و مشاوران انتقادات را صریح و روشن بیان نمی‌کنند. مشکلی که شاه داشت نیز همین بود که دوستان و مشاوران وی اعتراضات و انتقادات مردم را به او نمی‌گفتند و او زمانی صدای اعتراضات را شنید که دیگر خیلی دیر شده بود".

مولوی عبدالحمید با اشاره به نگرانی مردم از اعدام ها، گفت: "کشور ما از معدود کشورهایی است که آمار اعدام در آن زیاد است. به ویژه آمار اعدام ها در استان سیستان و بلوچستان از همه استان های کشور بیشتر است.اعدام نمی‌تواند مشکلات جامعه را حل کند بلکه بر میزان مشکلات می‌افزاید.ما در میان مردم می‌بینیم که این اعدام ها آثار مثبتی نداشته‌اند و درخواست خیرخواهانه و دلسوزانه ما این است که برای این مسئله چاره‌جویی شود".



اعدامی عجولانه و سئوال برانگیز

جبهه مشارکت نیز با انتشار نامه ای سرگشاده خطاب به رئیس قوه قضائیه، به اعدام آرش رحمانی پور و محمدرضا علی زمانی اعتراض کرد.

این تشکل سیاسی با "عجولانه، سئوال برانگیز و پراز ابهام خواندن" اعدام این دو زندانی سیاسی، از اینکه "قوه قضاييه تحت تاثير تريبون هايی که هر روز و شب فرمان خونريزی و اعدام بيشتر صادرمی کنند، قرار گيرد" ابراز نگرانی کرده است.

جبهه مشارکت از لاریجانی خواسته است روشن کند که این افراد در چه زمانی دستگير شده بودند، علت دستگيری آنها چه بوده، به چه دلیل در دادگاه حوادث پس انتخابات شرکت داده شدند، و همچنین غیر از اعترافات، چه مدارک مستندی در اثبات جرائم آنها وجود داشته و مراحل دادرسی و دسترسی آنها به وکلایشان چگونه بوده و آیا فریب متهمان به اعترافات ساختگی به امید سبک شدن جرمشان، صحت دارد یانه.



رضایت حامیان احمدی نژاد

اما در اردوگاه محافظه کاران و حامیان محمود احمدی نژاد، وضعیت دیگری حاکم است. شخصیت ها و رسانه های حامی احمدی نژاد، ضمن ابراز خشنودی از اعدام آرش رحمانی پور و محمدرضا علی زمانی، خواهان اعدام تعداد بیشتری از بازداشت شدگان شده و میرحسین موسوی و مهدی کروبی را متهم به ورود به فاز مسلحانه کرده اند.

احمد جنتی دبیر شورای نگهبان، روز جمعه در خطبه های نماز جمعه، خطاب به رئیس قوه قضائیه گفت: "شما روحیه ضد ظلم، انقلابی و ولایی دارید. پس بیایید برای رضای خدا همین طور که دو نفر را صریح اعدام کردید، و دست شما هم درد نکند، مردانه بایستید."

وی افزود: "هر جا سستی و ضعف داشته ایم، ضربه خورده ایم، مثل ۱۸ تیر که ضعف نشان دادیم. باید پرسید دستگاه قضایی چند نفر را اعدام کرد که عاشورا به وجود آمد؟ می گویم اگر ضعف نشان دهید، آینده بدتری در انتظار شماست".

جنتی گفت: "خدا رحم نکند به کسانی که به مفسدان فی الارض رحم می کنند. جای رافت نیست و جای غلظت است. همان طور که در زمان پیامبر پیمان شکنان را کشتند. ما نه می توانیم افراط در مجازات داشته باشیم و نه تفریط در مجازات".

سایت رجانیوز نیز، محمدرضا زماني و آرش رحماني‌پور را به فعاليت در گروهك تروريستي انجمن پادشاهي و اقدام به اخلال در امنيت ملي از طريق اقدام به بمب‌گذاري و ترور مسئولان نظام متهم کرده و با اشاره به اظهارات دیروز مهدی کروبی و میرحسین موسوی در محکوم کردن اعدام این دو نفر مدعی شده است: "به نظر مي‌رسد اين اظهارات به معني ورود به فاز مسلحانه و حمايت صريح از تروريست‌ها باشد".

این سایت که متعلق به فاطمه رجبی است در مطلبی دیگر نوشته است: "حمایت سران اصلاحات از تروریست هایی که برنامه های مختلفی برای ترور مردم و مسئولان به ویژه در ایام انتخابات داشته اند، به سخره گرفتن هشدارهای مردم در راهپیمایی میلیونی 9 دی ماه خوانده شده است. در واقع در شرایطی که انتظار می رفت آقای موسوی و آقای کروبی از گروهک های تروریستی که زخم های زیادی را بر پیکره ملت ایران ایجاد کرده، اعلام برائت کنند، آنان در اقدامی که تاکنون علت آن را بیان نکرده اند، جبهه خود را به گروهک های تروریستی و ضد انقلاب هم پیوند زدند".

روزنامه کیهان نیز در شماره امروز خود با اشاره به محکوم کردن اعدام رحمانی پور و علیزمانی از سوی موسوی و کروبی، مدعی شده است: "غير از شانتاژ 48 ساعته رسانه اي، تماس يا تردد به خانه مهدي كروبي و ميرحسين موسوي براي موضع گيري عليه اعدام، تروريست يا حداقل ابراز ترديد و تشكيك نسبت به قانوني بودن اين رويداد در جريان بوده است كه نهايتا منجر به ديدار صبح ديروز موسوي با كروبي و انتشار خبر جهت دار از طرف «سحام نيوز» مي شود. در موضع منتشره به اسم اين دو نفر نيز به سياق موضع گيري علني دولت هاي آمريكا و انگليس- كه تروريست هاي مذكور را «مخالفان مسالمت جو» توصيف كردند- و سپس گروهك هاي مقيم داخل و خارج، از تروريست هاي محارب و بمبگذار به عنوان «شهروند» ياد شده است."

روزنامه حسین شریعتمداری نوشته است: "موسوي و كروبي در اين موضع تلاش كرده اند ضمن فرار به جلو و دعوت مردم به راهپيمايي 22بهمن- همان گونه كه كيهان پيش بيني كرده بود- توطئه وسيع مثلث استكبار (آمريكا، اسرائيل و انگليس) را در فتنه پس از انتخابات انكاركنند حال آنكه تحركات ضد انقلاب زير علم حمايت از آن دو و در روزهاي روز قدس، 13آبان، 16آذر و روز عاشورا قابل كتمان و انكار نيست".
حسین شریعتمداری مدعی شده است: "تازه ترين موضع موسوي و كروبي نشان مي دهد كه آنها مانند تروريست ها و گروهك ها بخشي از پازل فتنه دشمن بوده اند و به همين دليل همان گونه كه قبلا نيز بارها به اثبات رسيده اجازه مرزبندي حتي با تروريست هاي آدم كش را نيز ندارند. بدين ترتيب اكنون با صراحت بيشتري مي توان گفت كه موسوي و كروبي در خون دهها نفر شهروند بي گناهي كه در فتنه ضدانقلاب جان باختند، شريكند و دستشان به اين خون ها آلوده است."



واکنش های بین المللی

سازمان عفو بين الملل اعدام آرش رحمانی‌پور و محمدرضا علی‌زمانی را محکوم و اعلام کرد: "اين دو نفر غير منصفانه، محاکمه و ناعادلانه اعدام شده اند."
به گفته حسيبه حاج صحراوی، مدير بخش خاورميانه و شمال آفريقای عفو بين الملل، "اين اعدام های تکان دهنده نشان می دهد که مقامات ايران برای مقابله با تظاهرات مسالمت آميز که پس از انتخابات آغاز شده است، دست به هرکاری می زنند."
مدير بخش خاورميانه و شمال آفريقای عفو بين الملل گفت: "نگرانی ما اين است که اين سر آغاز موج اعدام کسانی باشد که به جرايم مبهم و مشابهی متهم شده اند".

آرون رودز، یکی از سخنگویان کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران نیز اعلام کرد که این اعدام ها با هدف مرعوب کردن شهروندان ایرانی است تا از حضور آنها در تظاهرات جلوگیری شود.

اتحادیه اروپا نیز اعدام آرش رحمانی پور و محمدرضا علی زمانی را شدیداً محکوم و نسبت به اجراى احکام اعدام براى سایر محکومان محاکمه‌هاى جمعى، عمیقاً ابراز نگرانى کرد.

کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجى اتحادیه اروپا، با انتشار بیانیه‌اى با اشاره به اعدام دو نفر در ارتباط با اعتراض‌ها به نتایج انتخابات ریاست جمهورى در ایران، اعلام کرد: اتحادیه اروپا اعدام این دو نفر را شدیداً محکوم کرده و نگرانى عمیق خود را نسبت به صدور حکم اعدام براى افراد در محاکمه‌هاى جمعى اعلام مى‌کند.

خانم اشتون با تاکید بر مخالفت اتحادیه اروپا با مجازات اعدام تحت هر شرایطى از مقامات جمهوری اسلامی خواسته است که احکام اعدام صادر شده براى معترضان به نتایج انتخابات ریاست جمهورى را لغو کنند.

همزمان ایالات متحده امریکا، اعدام آرش رحمانی پور و محمدرضا علیزمانی را "نشانۀ تازه ای از سرکوب بيرحمانه مخالفان دولت ايران" دانسته و محکوم کرده است. بیل برتن، معاون مطبوعاتی کاخ سفید در همین زمینه اعلام کرد: "اين گونه اعمال، تنها انزوای بيشتر دولت ايران در ميان ايرانيان و جهانيان را گسترش می دهد".

دیوید میلیبند، وزیر امور خارجه بریتانیا نیز اعلام کرد که این اعدام ها با انگیزه سیاسی و با هدف ساکت کردن مخالفان انجام شده است.

وی ضمن ابراز "اشمئزاز" پس از شنیدن خبر اعدام رحمانی پور و علیزمانی گفت: "محاکمه و اعدام های متعاقب کنونی این ادعای ایران را که به عدالت، حقوق بشر و ارزش های دموکراتیک پایبند است تضعیف می کند".

سهیل محمدی دانشجوی دانشگاه خواجه نصیر به ۴ سال حبس تعزیری محکوم شد

سهیل محمدی دانشجوی دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی به چهار سال حبس تعزیری محکوم شد.

به گزارش خبرنامه امیرکبیر سهیل محمدی در روز ۱۲ آبان ماه در منزلش توسط نیروهای وزارت اطلاعات بازداشت و به زندان اوین منتقل شد و از آن پس در این زندان نگهداری می شود.

حکم ۴ سال حبس تعزیری صادر شده برای سهیل محمدی در دادگاه اولیه صادر شده است و هم‌اکنون خانواده وی در انتظار حکم دادگاه تجدید نظر هستند. اتهامات وی "اقدام علیه امنیت ملی"، "شرکت در تجمعات" و "توهین به مقام ریاست جمهوری" ذکر شده بوده است.

در جلسه دادگاه سهیل محمدی، افرادی بدون هیچ گونه مسئولیتی در دادگاه از طرف وزارت اطلاعات حضور پیدا کرده و از قاضی خواستند که این دانشجو محکوم شود که این مساله باعث درگیری لفظی خانم نسرین ستوده وکیل وی با این افراد شده بود.

سهیل محمدی و علی پرویز پس از اعتراض دانشجویان دانشگاه خواجه نصیر به حضور و سخنرانی صفار هرندی در این دانشگاه بازداشت شدند.

جرم بهشتی داشتن چند گوشی تلفن همراه است

پارلمان‌نیوز: همسر فرزند شهید آیت‌الله دکتر بهشتی با بیان اینکه یکی از اتهامات وارد شده به همسرش این است که چرا چند گوشی تلفن همراه داشته است، گفت:« همسرم هیچ یک از اتهامات وارد شده به ایشان با نپذیرفته‌اند.»

همسر دکتر علیرضا بهشتی در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری فراکسیون خط امام مجلس«پارلمان‌نیوز»، خبر داد که همسرش شب گذشته با منزل تماس گرفته است و اظهار داشت:« دکتر بهشتی در تماس تلفنی خود گفته‌اند که هیچ اتهامی به ایشان تفهیم نشده بلکه او را در زندان نگه داشته‌اند تا بلکه اتهامی برایش درست کنند.»

وی تصریح کرد:«حدود 12 روز پیش آقای بهشتی تماسی گرفتند که معلوم شد در زندان دچار حمله قلبی شده‌اند و دکتر بهداری زندان با حضور در بالای سر ایشان این حمله را تایید کرد.»

همسر مشاور ارشدمیرحسین موسوی ادامه داد:«بعد از آن ما دیگر هیچ اطلاعی از ایشان نداشتیم به همین خاطر از دادستان تقاضا کردیم ایشان را تحت‌الحفظ به یک بیمارستان ببرند و مورد چکاب و و مداوا قرار گیرند.»

همسر علیرضا بهشتی با اشاره به تماس شب گذشته همسرش گفت:«حال ایشان اصلا مساعد نبود و گفتند که مدام افت فشار دارند و به ایشان سرم وصل می‌کنند.»

وی نسبت به سلامت علیرضا بهشتی به شدت ابراز نگرانی کرد.

در ادامه این گفتگو، همسر علیرضا بهشتی در خصوص اتهامات مطرح شده علیه او گفت:«در تماس دیشب به ایشان گفتم که برخی روزنامه‌ها خبری منتشر کرده‌اند که اتهام شما همکاری با محمدرضا تاجیک است که جزوه‌ای را می‌نوشته، اما دکتر بهشتی تاکید کردند این اتهام هیچ ربطی به من نداشته به هیچ‌وجه این اتهام را نمی‌پذیرم و هر کس هر چه نوشته، خودش مسئول آن است.»

وی همچنین خاطر نشان کرد:« از همسرم در خصوص اخباری که این روزها برخی رسانه‌ها عنوان می کنند مشاوران میر حسین موسوی اعتراف کرده‌اند، پرسیدم که ایشان گفتنداین اخبار صحت ندارد و من هیچ اتهامی را گردن نمی‌گیرم به دلیل آنکه صحت ندارد.»

وی ادامه داد:«در این مدت سی‌و چند روزی که از بازداشت همسرم می‌گذرد هر روز یک اتهامی را مطرح کرده‌اند که ایشان رد کرده است به نظر می‌رسد ایشان را نگه داشته‌اند که ببینند می‌توانند اتهامی برایش پیدا کنند.»

همسر علیرضا بهشتی تاکید کرد:« از همسرم درمورد اتهاماتش پرسیدم که چه اتهامی به شما گفته‌اند اما خود دکتر بهشتی هم اطلاعی نداشت و برایش نامشخص بود.»

وی تصریح کرد:«در این مدت از طریق تلفن‌هایی که به وزارت اطلاعات بستگان یا دوستان همسرم داشتیم، شنیده‌ایم که یکی از اتهامات ایشان این است که چرا چند گوشی موبایل داشته‌اند.»

وی با بیان اینکه ما نمی‌دانستیم چند گوشی تلفن همراه داشتن جرم است، گفت:« ایشان نمی‌خواست در برخی مواقع شماره اصلی خود را به برخی افراد مثلا دانشجویان بدهد و یا از همان خط با خانواده خود صحبت کند.»

همسر علیرضا بهشتی گفت:«متاسفانه این روزها شنود آنقدر زیاد است که شاید افراد نخواهند بدانند در تماس تلفنی به خانواده و همسر خود چه می‌گویند.»

وی خاطر نشان کرد:«مطمئنا داشتن چند خط تلفن همراه جرم نیست و نمی‌توان کسی را به این جرم به زندان انداخت.»

نظرات خوانندگان
نوشته شده در تاريخ يازدهم بهمن ۱۳۸۸ برابر با سی و يکم ژانويه ۲۰۱۰ ، 07:07:03 توسط باران
اين نوع اتهامات نشانه هاي جنگلي بودن قانون در جمهوري اسلامي ايران است! من حالت تهوع برايم ميآيد وقتي عده اي خواهان اجراي قوانين در ايران هستند! قانون اين حكومت, قانون جنگل است نه بيشتر و نه كمتر!

رسايي خواستاراحضار مهدي و فائزه هاشمي به دادگاه شد


حميد رسايي از قوه قضاييه خواست به اين سوال پاسخ دهد که چرا برخي چهره هاي شناخته شده نظير فائزه و مهدي هاشمي که در حوادث بعد از انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري نقش داشته است، هنوز به دادگاه احضار نشده اند.

به گزارش خبرنگار پارلماني ايرنا، "حميد رسايي" نماينده تهران، ري، شميرانات و اسلامشهر و عضو شوراي مرکزي فراکسيون انقلاب اسلامي در جلسه علني روز يکشنبه مجلس شوراي اسلامي در قالب تذکري مبني بر اصل 23 بند 11 آيين نامه داخلي گفت: درماه هاي گذشته شاهد بوديم بعد از احضار و بازداشت افرادي که در فتنه هاي اخير نقش جدي داشتند، دادگاه آنها نيز برگزارشد. همچنين در روزهاي اخير، دادگاه کساني که در فجايع روز عاشورا نقش داشتند، برگزار شد.
وي افزود: اما همچنان افکار عمومي با يک سوال بي پاسخ مواجه است و دستگاه قضايي بايد به اين سئوال پاسخ دهد که چرا برخي چهره هاي شناخته شده درحالي که هم در حوادث بعد از برگزاري دهمين انتخابات رياست جمهوري و هم فجايع عاشورا حاضربودند، هنوز به دادگاه احضار نشده اند.
رسايي يادآور شد: همين امروز (يکشبنه) در خروجي خبرگزاري ها فرمانده نيروي انتظامي اعلام کرده است که 70 درصد اغتشاشگران روز عاشورا که تصاوير آنها منتشر شده بود، با همکاري مردم دستگير شده اند.
وي گفت: سوال اين است که 30 درصد بقيه که تصاويرشان هم منتشر شده است، چرا دستگيرنشده اند؟
عضوشوراي مرکزي فراکسيون انقلاب اسلامي افزود: چرا يک فرد عادي که زير پل کالج حضورداشته است، بازداشت و دادگاه وي نيز برگزار شده است اما فائزه هاشمي که فيلم حضور وي همه جا پخش شد، هنوز احضارنشده است؟
وي با طرح اين سوال که "چرا قانون اساسي رعايت نمي شود"؛ اظهار داشت: اصل 19 قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران تصريح مي کند که قوم، قبيله، رنگ، نژاد، زبان و مانند اينها سبب امتياز نخواهد نبود. اصل 20 نيزبر حقوق مساوي در جامعه تاکيد دارد.
رسايي يادآور شد: اخيرا يکي از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي به دليل انتقاد از آقاي هاشمي احضار شده است اما کساني که دراين اغتشاشات همه نظام جمهوري اسلامي را زيرسوال بردند؛ مصونيت دارند.
وي گفت: چرا کساني که فهرست اراذل و اوباش را تهيه کرده بودند و 200 ميليون تومان هم به اين افراد پرداختند و درحال حاضر به لندن پناهنده شده اند؛ تاکنون به دادگاه احضار نشده اند. دستگاه قضايي با وجود پناهندگي اين افراد؛ حداقل آنها را احضار کند.
رسايي افزود: از اين دست سوالات در نزد افکار عمومي هنوز مطرح است و در صورت عدم پاسخگويي دستگاه قضايي، از جاي ديگري بروز خواهد يافت.
محمدحسن ابوترابي فرد که رياست جلسه علني امروز (يکشنبه) مجلس شوراي اسلامي را به عهده داشت، در پاسخ به اين تذکر گفت: مسئولان قوه قضاييه تذکر شما را شنيدند و برابرقانون عمل خواهند کرد.


نظرات خوانندگان
نوشته شده در تاريخ يازدهم بهمن ۱۳۸۸ برابر با سی و يکم ژانويه ۲۰۱۰ ، 10:59:47 توسط mohemnist
And why Mr. Ahmadinejad who insulted million of Iranians is not called to a court. Or when he accused everyone from Rafsanjani to Rahnavard on his interview, whey he is not called to a court. Isn't it because his masters think that they are right and what ever they say is the law. Why bother to call someone to a court when he won't have access to a lawyer or even worse when the verdict is written even before the arrest. Shame on this government. V

نوشته شده در تاريخ يازدهم بهمن ۱۳۸۸ برابر با سی و يکم ژانويه ۲۰۱۰ ، 07:46:41 توسط فدات
رسایی و زاکانی از سربازجویان جنایتکارند. قصد آنها ایجاد جو وحشت است. ولی مردم این ها را فیلم کردند. درضمن درود به کامنت نویسان این سایت به خصوص "بچه محل" و "پایین شهری" که کم کامنت میگذارند ولی یک جمله آنها بهتر از صد مقاله شعاری یا انشا دبیرستانی که در سایت های گوناگون است. ولی همه حق آزادی بیان دارند و آنها که از الان مثل آخوند ها در ۳۰ سال پش میگویند ما مبارزیم و در چه مورد حرف بزنید و یا نزنید و مردم را سانسور میکنند ۲ زاریشان بیفتد که خیلی بچه هستند و معنی لوتی و جوانمردی و آزادگی را نمیفهمند. چه رسد به ان معدود بی شرف هایی که از غارت یا قتل و شکنجه و تجاوز با سابقه طولانی و ممتد در اوین و دیگر زندان ها به عناوین مختلف دفاع میکنند. خامنه ای و رفسنجانی و مجتبی و بقیه قاتلین کلان هم بدانند هیچ جای فرار از دادگاه عدالت مردم در دنیا ندارند. ملت با این اسلام گراها کاری ندارد و کار خودش را میکند همانجور که موسوی و کروبی هم مجبور به اقرار شدند. علی شیره ای حیا کن - سلطنتو رها کن.

رامین: لگوی «تهران‌امروز» مصداق جنگ نرم !


محمد علی رامین معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد در جلسه کمیسیون فرهنگی مجلس حاضر شده و لگوی روزنامه «تهران امروز» را مصداق جنگ نرم دانسته است.

به گزارش«فردا» و به نقل از منابع مطلع حاضر در جلسه، رامین روز چهار شنبه در جلسه کمیسیون فرهنگی مجلس حاضر شده و در آنجا مدعی شده که لگوی روزنامه تهران نشان دهنده «رقص باله» و از مصادیق جنگ نرم است.

رامین که پرینتA3 از لگوی این روزنامه را به همراه داشته با استناد بر همان، تاکید کرده که لگوی تهران امروز شبیه نوعی رقص(باله) است و بارها به مسئولان این روزنامه تذکر داده ولی آنها به آن عمل نکرده اند.

گفتنی است پیش ازاین و برای اولین بار هفته نامه« پرتو سخن» مدعی شد که لگوی تهران امروز زن در حال رقص را نشان می دهد.

تهدید زندانیان سالن 12 جوانان به تجاوز جنسی توسط معاون زندان گوهردشت کرج

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران : بنابه گزارشات رسیده به فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،تعدادی از زندانیان سالن 12 جوانان مورد شکنجه وحشیانه و تهدید به تجاوز جنسی و انتقال آنها به بند 1 معروف به بند آخر خطیها شدند.
روز پنجشنبه 8 بهمن ماه 2 زندانی سالن جوانان که خود در اثر یورش وحشیانه گارد زندان از ناحیه های مختلف دچار صدماتی شده بودند به نماینگی از سایر زندانیان جهت شکایت کردن علیه یورش وحشیانه گارد زندان به محمود مغنیان رئیس بند 4 زندان گوهردشت مراجعه کردند و ماجرای یورش و ضرب وشتم زندانیان جوان که در اثر آن در حدود 25 نفر از آنها دچار زخمها و صدماتی شدیدی شده و تعدادی هم بر اثر جراحات وارده به بهداری زندان منتقل شده بودند. این 2 جوان زندانی پس از تشریح ماجرا به او گفتند که می خواهند علیه آنها شکایت کنند.
محمود مغنیان از مجریان حملات خونین علیه زندانیان سیاسی، زندانیان مجتبی اسدی و میراحمد حسینی که برای شکایت به او مراجعه کرده بودند آنها را به زیر 8 برد وبه دستانشان دستبند زد وسپس آنها را آویزان کرد.مغنیان برای مدت طولانی این دو زندانی جوان را مورد شکنجه غیر انسانی قرار داد و همچنین به خانواده های آنها توهین می کرد. روز شنبه 11 بهمن ماه محمود مغنیان زندانیان مجتبی اسدی و میر احمد حسینی را به دفتر علی محمدی معاون زندان برد . او این دو جوان زندانی را مورد تهدید و توهین قرار داد و به آنها گفت:شماها را به بند 1 منتقل می کنم تا مورد تجاوز جنسی قرار دهند و هزار بلای دیگر بر سر شما بیاورند.
علی محمدی معاون زندان گوهردشت کرج از شکنجه گران شناخته شده زندان گوهردشت کرج است که سالها است در این زندان مشغول قتل،شکنجه،تجاوز، قاچاق دختران به دبی ،فروش اندام زندانیان،ورود مواد مخدر ،تشکیل باندهای مافیایی در بندهای مختلف برای فروش و سرکوب سایر زندانیان و از دستور دهندگان حملات گارد زندان به بندهای مختلف این زندان می باشد که همچنان ادامه دارد.
لازم به یاد آوری است در سالن 12 جوانان، تعداد زیادی از زندانیان جوان که در دوران کودکی مرتکب جرم و محکوم به مرگ شده اندو در انتظار اجرای حکم اعدام بسر می برند نگهداری می شوند. روز سه شنبه 6 بهمن ماه گارد زندان به سالن 12 جوانان یورش برد و آنها را برای مدتی طولانی مورد ضرب و جرح و شکنجه قرار داد که در اثر این یورش وحشیانه در حدود 25 نفر زخمی و مصدوم شدند که تعدادی از آنها بدلیل زخمهای شدید و شکستگی و خونریزی به بهداری زندان منتقل شدند.امیر آقایی یکی از فرمانده گارد زندان گوهردشت است که یورش وحشیانه را علیه جوانان زندانی را فرماندهی می کرد.
در طی 2 هفته گذشته گارد زندان 9 بار به سلولهای جوانان زندانی یورش برده است و این یورشها معمولا بین ساعت 24:00 تا ساعت 01:00 بعد از نیمه های شب صورت می گیرد. گارد زندان زندانیان را در سرمای شدید و گاها در زیر باران به محوطه زندان می برد و به آنها دستور میدهند که لباس ها ی خود را از تنشان بیرون آورند و سپس با باتونهای خود جوانان زندانی را برای مدت طولانی مورد ضرب وشتم وحشیانه قرار می دهند.
یورشهای وحشیانه گارد از بعد از اعتراضات گسترده مردم در روز عاشورا آغاز شده است و هر روز بر شدت آن افزوده می شود. این یورشها پیش از این در بند1،2 ،5 و 6 صورت گرفته بود . یورشها به فرماندهی افرادی مانند امیر آقایی، امیری ، سمیعی نژاد و خاکی صورت می گیرد و در هر یورش نزدیک به 50 نفر از نیروهای گارد زندان شرکت دارند. این یورشها تحت نظارت کرمانی و فرجی رئیس و معاون اطلاعات زندان و محمد مغنیان صورت می گیرد و به دستور بازجویان وزارت اطلاعات و علی حاج کاظم و علی محمدی رئیس و معاون زندان گوهردشت کرج صورت گرفته است

نظرات خوانندگان
نوشته شده در تاريخ يازدهم بهمن ۱۳۸۸ برابر با سی و يکم ژانويه ۲۰۱۰ ، 10:40:30 توسط هادی
بايد اقدامی کرد سکوت در مقابل اين جانيان و دشمنان اسلام ديگر جايز نيست بايد متحد شويم و با حمله دسته جمعی به زندانها جوانان بيگناهمان را از زندانهای يزيد ملعون رهايی دهيم يعنی همان کاریکه پدران و مادران ما 31 سال پيش کردند و از عهده آن بر آمدند بنابر اين ما هم می توانيم ما بی شماريم پس می توانيم و به اميد خدا پيروز ميدان خواهيم شد.

نوشته شده در تاريخ يازدهم بهمن ۱۳۸۸ برابر با سی و يکم ژانويه ۲۰۱۰ ، 08:21:09 توسط mani
مجازات اين حيوانات خونخوار فاسد چيزي نيست مگر تجاوز به زنها و فرزندانشان از آن روز بترسيد

اتهام محاربه به دلیل ارسال گزارشهای نقض حقوق بشر با ایمیل

ندای سبز آزادی : همانگونه که در اخبار منعکس شده بود آقایان مهرداد رحیمی ، سعید حائری و خانم شیوا نظرآهاری اعضای کمیته گزارشگران حقوق بشر که به اتهام محاربه بازداشت شده اند در روزهای اخیر تحت فشار شدیدی برای اعترافات تلویزیونی قرار دارند.
براساس اطلاعات کسب شده از منابع مختلف مبنای اتهام فوق ارسال ایمیلهای حاوی گزارشات نقض حقوق بشر به سایتهای مختلف دلیل اصلی این اتهام بوده است و بر اساس نظربازجویان یکی از ایمیلها متعلق به سایت "ایران خبر" وابسته به سازمان مجاهدین خلق بوده است.
همچنین اخبار رسیده حاکی از آن است که بازجویان وزارت اطلاعات موفق شده اند با تهدید و فشارهای مختلف بر روی یکی ازبازداشت شدگان مرتبط با این کمیته موفق به اخذ اعتراف تلویزیونی از وی شده اند و با استفاده از همین مساله فشار بر روی دیگر اعضا یکمیته را برای اخذ اعترافات مشابه افزایش داده اند.
نظرات خوانندگان
نوشته شده در تاريخ يازدهم بهمن ۱۳۸۸ برابر با سی و يکم ژانويه ۲۰۱۰ ، 10:12:09 توسط تارزا
من متعقدم برای 22 ّبهمن مرد ها از لباس زنانه و بلعکس خانم ها از پوشاک و آرايش مردانه استفاده کنند.ضمنا"میتوانند از تافت اسپری موی زنانه برای پاشيدن به صورت و چشم مهاجمين استفاده کنند. ضمنا"پاشيدن اين اسپری به داخل مخزن دوربين نيز در نا خوانا کردن فيلم تاثير مثبت دارد.به هر حال قبل از روز موعود می توانيد همه را تمرين کنيد ومجهزّ و آماده به راهپيمايی 22 بهمن برويد و به اميد خدا مثل هميشه پيروز اين ميدان خواهيد بود. سر فراز باشيد.

نوشته شده در تاريخ يازدهم بهمن ۱۳۸۸ برابر با سی و يکم ژانويه ۲۰۱۰ ، 09:22:15 توسط مملي ف
با درود. اينكارها بي فايده است و حتي كودكان خردسال نيز به نخ نما بودن اين تلاشهاي مذبوهانه واقفند. آخر كجاي دنيا يك انسان را آنهم براي اينكه بوظائف انساني و همدلي با هموطنان دربندش پرداخته به زندان مي اندازند؟! اينها ميخواهند ملتي را دروغگو و چاپلوس بار بياورند كه اينكار جزو محالات خواهد بود و هزار سال هم تلاش كنند فايده اي نخواهد داشت. حاكمان, نهايتا به اين مهم وادار خواهند شد و در مورد اين جانوران, بزير كشيده خواهند شد و بر سرشان آن خواهد آمد كه بر سر بقيه ي مستبدين آمد. درود بر مبارزات برحق مردم شريف ايران بر عليه دجالان, آدمكشان, آدمخواران و منفورترين رژيم تاريخ ايران!!

نوشته شده در تاريخ يازدهم بهمن ۱۳۸۸ برابر با سی و يکم ژانويه ۲۰۱۰ ، 08:43:01 توسط رنگین , محاربان جهان متحدشوید.
احمدی مقدم: با انتشار تصاویر، 70 درصد "اغتشاشگران" را دستگیر کردیم ـ۰ ای مردم, دفعه بعد به عکاسان رژیم رحم نکنید, دوربین آنها را از بین ببرید. ترحم بر پلنگ تیز دندان ستمکاری بود بر مستمندان.

بیانیه حمایت 600 نفر از مهین فهیمی ، زهره تنکابنی و امید منتظری

بیش از بیست سال از کشتار زندانیان سیاسی در ایران می گذرد و هنوز هیچ پاسخی به خانواده های این زندانیان و نیز افکار عمومی داده نشده است که این افراد چرا و به حکم چه دادگاهی به مرگ محکوم شدند و آیا برای دولتی که در آن سال ها در صدد کسب کامل قدرت بود هیچ گریزی جز کشتار مخالفان وجود نداشت؟

پس از گذشت سالها هنوز تعداد دقیق کشته شدگان مشخص نیست و حاکمیت نه تنها تا به حال مسئولیت این فاجعه و پیامدهای آن را بر عهده نگرفته است ، بلکه حتی در تمام این سالها با برگزاری مراسم یادبودی که از سوی خانواده ها در معروف ترین گور دسته جمعی این زندانیان در خاوران و گورستانهای دیگربرگزار می گردد برخورد کرده اند.

از آن سالهای سیاه و خونین دو دهه گذشته است ولی خانواده های قربانیان این فاجعه تاریخی از گزند بی عدالتی ها در امان نمانده اند و سالهاست نه تنها از عمده حقوق اجتماعی خود به عنوان یک شهروند محروم بو ده اند بلکه همواره به بهانه های مختلف تحت بازجویی و فشار قرار گرفته اند، اما آنها به جای سرگردانی در دایره خشونت راهی دیگر جستند و در راه دستیابی به صلح و اجرای عدالت و قانون برای همه مردم فعالیت کردند، آنان چاره کار را در پایان خشونت جستجو می کردند و اکنون دیگر بار اسیر خشونتی شدند که گویا بی وقفه بر سرنوشت آن ها سایه افکنده است.

در نیمه شب ششم دی ماه 12 نفر از ماموران وزارت اطلاعات به منزل مهین فهیمی همسر یکی از کشته شدگان دهه شصت و زنی که در این سال ها جز برای صلح فعالیت نکرده است ، هجوم برده و پس از تفتیش منزل او و همسایگان با رفتاری توهین آمیز اقدام به ضبط وسایل شخصی و کامپیوترهای ساکنان این منازل و بازداشت آنان به همراه مهمانانشان کردند.صبح روز بعد زمانی که فرزند مهین فهیمی (امید منتظری) دانشجوی رشته حقوق دانشگاه علامه طباطبایی که در حوزه فرهنگ و اندیشه فعالیت می کرده است ، به اداره پیگیری اطلاعات مراجعه می کند و آستانه امتحانات آخرین ترم تحصیلیش ، توسط ماموران بازداشت می شود. این مادر و پسر سال ها قبل زمانی که مادر فرزند خویش را آبستن بوده نیز مدتی را با هم در زندان گذراندند و اکنون بعد از سال ها باز در کنار یکدیگر در محبس قرار گرفته اند ، اما این بار بی خبر از هم .

در یکی از همان روزهای ابتدایی دی ماه زهره تنکابنی یکی دیگر از بازماندگان دهه شصت نیز در منزل شخصی خود و علی رغم بیماری بازداشت شده است او همچون دوست و یار قدیمی خود مهین فهیمی همواره برای صلح فعالیت نموده و در این سال ها یکی از مادران صلح ایران زمین بوده است.یکی از زنانی که اگر چه شاهد زندان و شکنجه و کشتار بوده اند اما هرگز رویای صلح را از سر بیرون نکرده اند.

آنان در این سال ها صبورانه درد خود را تاب آورده اند تا فردایی صلح آمیز را برای این سرزمین به ارمغان آورند .

اکنون ما امضا کنندگان این بیانیه خواستار پایان فشارهای مضاعف بر بازماندگان کشتار دهه شصت بوده و با توجه به اینکه آنان فعالیتی خارج از چارچوب های قانونی نداشته و جز برای صلح و اجرای عدالت و قانون ، فعالیتی نکرده اند ، از تمامی سازمان های مدافع حقوق بشر خواهان حمایت از زهره تنکابنی, مهین فهیمی وامید منتظری و از مسئولان قضایی خواهان آزادی بی قید و شرط آنان و دیگر زندانیان هستیم.

اسامی امضا کنندگان این بیانیه:

آذر محلوجیان ، آراز فنی، آرزو امید، آرش ، آذر جلیلی، آرش بهمنی ،آرش حافظی، آرش سلیمانی ، آرش کیا ، آرش نصیری اقبالی، آرمین م ، آرمین مالکی ، آزاده ثبوت ، آزاده خسروشاهی ، آزاده شکوهی ، آزاده فرامرزیها ، آسام رفعتی ، آسیه امینی

، آلش صارمی، آمادور نویدی، آوا شكيب، آیدا سعادت، آیدا قجر، آینده آزاد، ابراهيم امدادي ، ابراهیم رنجکش ، ابولفضل ارکوخانی، احسان صفایی ، احمد باطبی ، احمد زاهدی لنگرودی، احمد عبدالهی ، احمد مصطفی لو، احمد نجاتی، احمد نوری، احمدرضا علی حسینی، اختر قاسمی، اسد شهیار، اسفندیار طبری ، اسماعیل ختائی، اصغر نصرتی ، اعظم شاهچراغی ، افسانه شهره، افسانه گودرزی، اقبال نظرگاهی، اکبر سیف، اکبر محمدی فر، اکرم ابویی، اکرم رفعتی، اکرم محمدی، اکرم مصباح، اکرم موسوی، البرز سربلند، الناز انصاری، الناز ناطقی، الهام کامیابی، الهام هومين فر، الهه صدر، الینا آذری، امید آقابابایی، امید کوهی، امیده سحر، امیر جواهری لنگرودی، امیر حاجی شریفی، امیر رشیدی، امیر مهرمنش، امیر مومبینی، امیر یعقوبعلی، امین حصوری، انور میرستاری، ایرن رضا زاده

بابک امیرخسروی، بابک جانی، بابک حقوقی، بابک خرم، بانو صابری، برزین ایرانی، برومند صادق پور، بلال مرادویسی، بهار امیدوار، بهار خسور، بهار مجدزاده، بهاره افقهی، بهرام امامی، بهروز پورنام، بهروز خليق، بهروز سورن، بهروز فتحعلی، بهروز فدائی، بهروز قاسمی، بهروز معظمی، بهزاد عباسی، بهزاد کریمی، بهمن امینی، بهمن شفیق، بهمن محمدی، بهمن نیرومند، بهنام دارایی زاده، بهنام وفاسرشت، بيتا طاهباز، بيژن رحمانِيان، بیان محمدی، بیژن کیارسی، بیژن میثمی

پارس، پانته آ بهرامی، پاتریک بیلی، پرتو نوری علا ، پردیس درخشانده، پردیس رحمان فرد، پرستو دوکوهکی، پروانه مسلمی، پرویز پور، پرویزقلیچخانی، پروین ضرابی، پروین ابراهیم زاده، پروین اردلان، پروین پیروانی، پروین قاسمی، پریسا ، پریسا تنکابنی، پریسا روشنفکر، پریسا عمادیان، پوران شهپر، پويش عزيزالدين، پویا دوستی، پویا عزیزی، پیام اطیابی، پیام روشنفکر، پیمان پیدار، پیوند باشکندی

تیرداد بنکدار، ت. خوشکلام ثریا یوسفی، جادی میرمیرانی، جانی خسروآبادی، جعفر ادمین، جعفر بهکیش، جعفر حسین زاده، جلوه جواهری، جلیل مبشری، جمشید اطیابی، جمشید جزستانی، جهان خلوتی، جیران مقدم

حامد شیبان، حجت نارنجی، حجت نیابلی، حسن عربزاده حجازی، حسن اعتمادی، حسن جعفری، حسن درويش پور، حسن زهتاب، حسن شمس، حسن نایب هاشم، حسن نظری، حسنی، حسین بابایی، حسین دریانی، حسین ولیزاده، حمزه فراهتی، حمید، حمید حمیدی، حمید رضا عسگری نژاد، حمید کینگ، حمیدرضا برهانی، حمیلا نیسگیلی

خاطره معینی، خدیجه مقدم، خسرو تجربه کار

دانش باقرپور، داود معزمی، داوود نوائيان، دکتر شهین نوائی، دکتر حسن مثلی، دکتر رسول رضوی، دلارام علی، دنا بابا احمدی، دنیا راد

راحله ایرانی، راحله حسینی، راضيه زيدي، رامین امن گستر، رامین مسلمیان، رحمان شجاع، رزیتا رجایی، رضا کاویانی، رضا اسدی، رضا امین، رضا جعفری، رضا جوشنی، رضا چرندابی، رضا دهقان، رضا شهابي، رضا صفری، رضا ظهیری، رضا عفتی، رضا کریمی، رضا مرزبان، رضا نیکفر، رضا همیانی، رضوان مقدم، رفعت لنگرودی، رها عسگری زاده، روح الله شجاع، روزبهان امیری، رويا ديناروند، رویا پازوکی، رویا رودسری، رویا واحدی، ریکاردو آساطور، ریما فریدونی

زارا کیا، زهره اسدپور، زویا موسسیان، زیبا رحیمی، زینب پیغمبرزاده

سارا ایرانی، سارا حبیبی، سارا دهکردی، سارا روزدار، سارا شعر، سارا عظيمي، سارا فدوی، ساسان سترگ ، سام الدین ضیائی، ساناز محسن پور، سپیده پور محمدی، سپیده خاکسار، سپیده عباس زاده، ستار آوهنگ، ستاره، ستاره شجاعی، ستاره علوی، سحر جامعي، سروش دشتستانی، سعدی عزمیان، سعید احمدی، سعید ارجمندی، سعید محمد زاده، سعید نیکزاد، سعید ولدبیگی، سلطانی، سمانه عابديني، سهراب خوشبویی، سهراب مختاری، سهيلا مسافر، سهیل حاتمی، سهیل کشاورز، سهیلا گلشاهی، سوسن شعبانی، سوسن کولیوند، سيامک سلطانی، سیامک مؤیدزاده، سیاوش دریایی، سیاوش فرجی، سیاوش کوهرنگ، سیاوش محمودی، سیما حسین زاده، سیما محضری، سیمین اصفهانی، سیمین رادمنش، سیمین مرعشی، سینا انصاری

شاهین انزلی، شبنم ایرانی، شكوفه سخی، شکوفه منتظری، شکوه ش، شهاب الدین شیخی، شهاب سیروان، شهاب فیضی، شهاب مولوی، شهباز نخعی ، شهرام رفیع زاده، شهرزاد صادقی، شهریار آهی، شهلا ابقری، شهلا بهاردوست، شهلا فرید، شيما فرزادمنش، شیرین صوفی، شیرین فامیلی، شیرین فدوی

صادق کار، صادق کشاورز، صادق ناهومی، صبری نجفی، صحرا آزاد، صدیقه پاک ضمیر، صفا بهرام، صفا مرادی

طاهره امام قلی، طاهره سوری، طلعت تقی نیا

عباس شکری، عباس فرد، عباس مظاهری، عذرا اباذری، عذرا طبری، عسل اخوان، عسل تقی پور، عشا مومنی، عفت ماهباز، علي رضاجباري، علي مشمولي، علي معظمي، عليرضا اخوان، علی اشرف یاراحمدی، علی اکبر خسروشاهی، علی پور نقوی، علی توفیق، علی حسنی ، علی دروازه غاری، علی دشتی، علی س، علی ساکی، علی ستاری، علی صادقی، علی صمد پوری، علی طایفی، علی عاشوری، علی کلائی، علی ماهباز، علی مختاری، علی مغازه ای، علی ملک زاده، علی موسوی، علی ندیمی، علیرضا پورنوروز، علیرضا حیرتی، علیرضا صادقی، علیرضا منصوبی، غلام حسین عسگری

فائزه محسنی، فائزه منزوی، فاطیما آرا، فخری شادفر، فراز صفوی، فرامرز سبزعلی زاده، فرامرز شیراوند، فرج الله برجیان، فرح خلیل نژاد، فرحناز محمدی، فرخ قهرمانی، فرخنده جبارزادگان، فرداد پورمند، فردوس تاجدینی، فرزانه ايل بيگي، فرزانه سوری، فرزانه شریفی، فرزانه عظیمی ، فرزین آصفی، فرزین شریفی، فرشته صوفی، فرشته فراهانی، فرشته قاضی، فرشته مجیدی، فرشید، فرشین کاظمی نیا، فرنگیس ایرانی، فرنگیس بایقره، فرهاد رها، فرهاد فرجاد، فروزان عبدرزاده، فریبا تحقیقی، فریبا حمیدی، فریبا مجد، فریبا هادی زاده، فریبرز شمشیری، فریده آزاد، فریده پور عبدالله، فریده رضایی، فریده یزدی، فریدون رمضانی، فرین فخاری، فواد محمودی، فیروزه راد، فیروزه مهاجر، قاسم ارسیان، قدسی سرمست

کارن جواهري، کامران احمدی، کامران پارسایی، کامران طاهباز، کاوه آهنگری، کاوه بنایی، کاوه قاسمی کرمانشاهی، کاوه مظفری، کاوه یغمایی، کبری کریمی، کریم پورحمزاوی، کریم دیناروند، کسری شیخ، کولیایی، کیانا حسینی، کیانا مالکی، کیخسرو خسروپرویز

گلرخ جهانگیری، گلناز خواجه گیری، گلناز ملک، گوهرشميراني، گیتی سلامی

ليدا صدرالعلمايي، لیلا آرا، لیلا اصلانی، لیلا انصاری، لیلا جدیدی، لیلا منصور، لیلا نظری

ماریا رشیدی، ماشاله سلیمی، مانا علوی، مازیار پ، ماندانا کایدی، مبین حوتک، مجتبی عابدینی، مجید تمیمی، مجید جعفری هرستانی، مجید عبدالرحیم پور، محبوبه حسین زاده، محبوبه کرمی، محسن خوشبین، محسن نژاد، محمد بهشتی، محمد تک دهقان، محمد شمس، محمد شیرازی، محمد طرفه نژاد، محمد علی اصغری ، محمد فلاح نيا، محمد ق، محمد کلاهی، محمد محمدی، محمدرضا یدک، محمدرضاراعی، محمود عراقی ، محمود ارغوان ، محمود خلیلیان ، محمود علوی، محمود کرد، محمود معمار نژاد، مرتضی صادقی، مرجان افتخاری، مرسده محسنی ، مرضیه بخشی زاده، مرضیه مهاجر، مروارید مناهی، مريم زندي، مریم امیری، مریم حبیبی، مریم حقیقی، مریم رام، مریم نوری، مژگان ثروتی، مسعود خدادادی، مسعود رسا، مسعود سرابچیان، مسعود شب افروز، مسعود فتحی، مسعود کرمی، مصطفی بیگلری، مصطفی محمدرضایی، مقصود صالحی، ملودی دادرسان، ملیحه پویا بهار، مناف عماری، منصوره بهکیش، منصوره خسرو شاهی، منصوره درزی، منوچهر راستا، منوچهر شهرکی، منوچهر لرستانی، منيژه نجم عراقي، منیره کاظمی، منیژه احمدی، مه ناز طالبی طاری، مهدی ابراهیم زاده، مهدی احمدلو، مهدی حسینی، مهدی شوقی، مهدی فتاپور، مهدی ماهباز، مهدیه صالح پور، مهدیه طایفه کلهری، مهرآفرین ثابتیان، مهران ادیب، مهران کشاورز، مهرداد دادرسان، مهرداد درویش پور، مهرداد گیلانی، مهرداد مهران، مهرداد نای داوودی، مهرگان پسگویی، مهرنوش اعتمادی، مهری جعفری، مهری معمارحسینی، مهسا شکرلو، مهشید معتضدی، مهناز دشتی، مهناز ده بزرگی، مهین جوشک، مهین خدیوی، مونا محمد زاده، ميتراابراهيمي، ميلا مسافر، میترا خلعتبری، میترا یوسفی، میثم اخوان، میرعلیرضا میرمویدی، میلاد زرکری، میلاد م، مینا خانی، مینا مشکات، مینو فروغ، مینو همیلی، میهن قریشی- جزنی

نادرساده، نازلی فرخی، نازنین پروین، نازی عرفانی، ناسیه صوفی، ناصر اشجاری، ناصر رحمانی نژاد، ناهید جعفری، ناهید میرحاج، ناهید ناظمی، ناهید نصرت، نیلوفر سنندجی زاده، نبی صمیمی، ندا اقبالی، ندا حق، ندا منابادی، نرگس ساجدی، نرگس مقدم، نسرين چنگيزيان، نسرین بصیری، نسرین حمیدی، نسرین صادقی، نسرین عباسی، نسیم روشنایی، نسیم سلطان بیگی، نصور نقی پور، نقی حمیدنیا، نقی حمیدیان، نگار مرتضوی، نهال شرفی،نوشين كشاورزنيا، نوشین شاهرخی، نويد محبي، نيما نامداري، نیره توکلی، نیکزاد زنگنه، نیلوفر گلکار، نیما حیدری، نیما علوی

هادی ابراهیمی، هادی قادری، هادی میرمویدی، هانا دارابی، هایده تابش، هایده دراگاگی، هایده راوش، هدا امینیان، هدی جوانمرد، هدیه آسمانی، هما علیزاده، هما مرادی، هوشنگ حسین پور، هوشنگ ديناروند، هژیر پلاسچی، هادی معینی،


وحید آرال، وحید میرشکار، وحیده محمودی، وحیده مولوی، وهاب انصاری، وهاب دوستی دوکوشکانی، ویدا بیگلری

ياسمن نيلفروشان، یاسمن صوفی، یاور خسروشاهی، یوسف احمدی،یلدا نادری، یوسف فاطمی

نظرات خوانندگان
نوشته شده در تاريخ يازدهم بهمن ۱۳۸۸ برابر با سی و يکم ژانويه ۲۰۱۰ ، 13:42:28 توسط feri
مقاله شما بسیار بجا بود

نوشته شده در تاريخ يازدهم بهمن ۱۳۸۸ برابر با سی و يکم ژانويه ۲۰۱۰ ، 11:56:30 توسط شهیدان شهر
بخش 2 ایران عزیز حسن تو دایم در این قرار نماند مست تو دایم در این خمار نماند

نوشته شده در تاريخ يازدهم بهمن ۱۳۸۸ برابر با سی و يکم ژانويه ۲۰۱۰ ، 11:35:42 توسط شهیدان شهر
این پشتیبانی ها هیچ تاتیری در روند آدم کشی های جانیان بی بدیل جهانی نخواهد گذاشت باید به اینان فهماند که بیش از 30 سال است که میکشید هنوز مشروعیتی کسب نکرده اید اگر 30 سال دیگر هم بکشید باز هم همین آش است وهمین کاسه اینکه شما به نام دین بکشید هیچ از تقصر وجرم شما وفرزندان ونوه های شما کم نخواهد کرد انسانیت دراین عصر وزمان نمیپذیرد که شما انسانهای بیگناهی را که فکری غیر ازشما دارند بنام خدا بکشید بخود آیید بنگرید هیچ جای جهان این رسم وجود ندارد به سیاست باز گردید ودین رابرای مردم وخلوت مردم ودل مردم بگذارید که اگر غیر ازاین کنید به انسانیت قسم به فرزندان خود به نوه ونتیجه های خود ظلمی عظیم کرده اید مردم به هرروی روزی این دکان را بر سرشما برسر فرزندان شما برسر نوه های شما خراب خواهند کرد فکر کنید باز هم میگویم فکر کنید به کینه های انباشته مردم که با خدا دشمن نیستند با شما دشمن اند که به دروغ او را نمایندگی میکنید وخود نیز میدانید که این نمایندگی دروغ است زیرا اعمال خود شما خدایی نیست شما فکر میکنید که مردم باورتان میکنند که اینگونه نیست از عده ای کاسب دین که تنها فکر بردن اند بگذرید

سایه احکام غیرقانونی اعدام برسرمخالفان سیاسی ایران

10 بهمن ماه --1388 کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران امروز اعلام کرد که در دادگاه نمایشی 16 نفر از بازداشت شدگان پس از عاشورا، این 16 نفر به گونه ای انتخاب شده اند که هر کدام نماینده یکی از گروه های فکری مخالف باشند و به این ترتیب زمینه محارب خواندن همه مخالفین و معترضین فراهم شود.5 نفر از جوانان با اتهام محاربه روبرو شدند که می تواند مجازات اعدام را برای آنها به همراه بیاورد.

هادی قائمی؛ سخنگوی کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران در مورد دادگاه امروز گفت: " پس از کشتارهای وسیع زندانیان سیاسی سال ۱۹۸۸ باری دیگر مقامات جمهوری اسلامی، پس از برگزاری دادگاه نمایشی که پایه ای ترین اصول دادگاه های عادلانه را نادیده میگیرد، به محارب خواندن مخالفان حکومت اقدام می کند و مخالفان سیاسی را برای چوبه دار آماده می کند".

5 نفر از 16 نفری که امروز دادگاهی شدند به محاربه متهم شده اند. طبق اطلاعات منتشره توسط خبرگزاری ایسنا، نفر اول به دلایل عضویت در فیس بوک و ارتباطات ایمیلی، امضاء نامه خطاب به دادگاه لاهه و شرکت در تظاهرات اعتراضی متهم به براندازی نرم، نفر دوم متهم به اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرایم علیه امنیت کشور و فعالیت تبلیغی علیه نظام از طریق عضویت در دفتر تحکیم وحدت، نفر سوم با داشتن گرایش های چپ کمونیستی از نوع چپ نو اندیش متهم به اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور و تبلیغ علیه نظام با حضور در اعتراضات روز عاشورا و مصاحبه با رسانه های خارجی، نفر چهارم از اعضای جامعه بهائیان متهم به اجتماع و تبانی از طریق اقدام علیه امنیت کشور و فعالیت تبلیغی علیه نظام، نفرات پنجم و هفتم متهم به محاربه از طریق ارتباط و هواداری و همکاری با سازمان مجاهدین خلق ایران، نفر ششم متهم به محاربه و مفسد فی الرض، نفرات هشتم و نهم نیز متهم به محاربه، نفرات دهم تا شانزدهم متهم به اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور و تبلیغ علیه نظام شدند.

تنها یک روز پس از اعدام دو جوان آرش رحمانی پور ومحمدعلی زمانی در روزپنج شنبه، آیت الله علی جنتی عضو فقیه شورای نگهبان و امام جمعه تهران با دفاع از اعدام این دو خواستار اعدام دیگر معترضان شد. اقدامی که با توجه به جایگاه مذهبی جنتی در میان تندروهای حکومتی، به عنوان چراغ سبزی برای اعدام های بیشتر معترضان به شمار می رود. او صریحا گفته که با اعدام بیشتر مخالفان اعترضات بعد از انتخابات 22 خرداد ادامه پیدا نمی کرد. جنتی خطاب به رییس قوه قضاییه ایران گفته است: "بیایید برای رضای خدا همین طور که دو نفر را صریح اعدام کردید، دست شما درد نکند، مردانه بایستید."

اسامی متهمین و وکلای آنها در گزارش های رسمی اعلام نشده است. اما شکوفه منتظری؛ خواهر امید منتظری؛ روزنامه نگار و فرزند مهین فهیمی از فعالان مادران صلح به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت که امروز امید بدون اطلاع و حضور وکیل در دادگاه محاکمه شد. شکوفه منتظری در مورد اظهارات امید منتظری که در اخبار رسمی بعنوان متهم سوم و تحت نام الف – میم از آن یاد شده است به کمپین گفت که این ادبیات ، ادبیات امید نیست و این نگرانی وجود دارد که او تحت فشارهای جسمی و روحی باشد. امید منتظری؛ خبرنگار و شاعری است که در روز 7 دیماه به همراه مادرش بازداشت شد. پدر امید در کشتار دسته جمعی زندانیان سیاسی در سال 1367 اعدام شد. به گفته شکوفه منتظری، امید در این مدت بیش از یک ماه بازداشت، هیچ ملاقاتی نداشته و فقط دو تماس بسیار کوتاه تلفنی گرفته است. شکوفه منتظری با تاکید بر اینکه اتهامات امید کاملا واهی هستند به کمپین گفت که پس از اعدام پدرش در سال 1367، خانواده او با هیچ سازمان و گروه سیاسی ارتباط نداشته اند.

گزارش تفصیلی از سه متهم اول گویای آن است که هیچ سندی مبنی بر ارتکاب جرم بجزاعتراف آنها به شرکت در تجمع های مسالمت آمیز اعتراضی ،عضویت در تشکل رسمی دانشجویی تحکیم وحدت و ارتباطات اینترنتی از طرف مدعی العموم ارائه نشده است و حتی متهمین از پذیرش هر گونه مشارکت در تخریب اموال عمومی هم سرباز زدند .حتی متهم ردیف دوم طی اعترافات خود تاکید کرد که "آقای دادستان به من گفته است طوری حرف بزن تا بر آنهایی که بیرون هستند تاثیر بگذارد."

کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران اعلام کرد که هدف از برگزاری این دادگاه نمایشی در آستانه 22 بهمن؛ سالروز انقلابی که مردم برای حضورو بیان آزادانه اعتراضات در آن، خود را آماده می کنند، کاملا روشن است. چیدمان افراد برای محاکمه و نوع اتهامات آنها به گونه ای است که همه گروه های فکری جامعه را در خود جای می دهد.

این محاکمه در حالی در جریان است که حداقل 4 نفر از اعضای شورای مرکزی تحکیم وحدت، 7 نفر از اعضای کمیته گزارشگران حقوق بشر وبسیاری از بازداشتی ها در دانشگاه ها و خیابان ها، با اتهام محاربه و ارتباط با سازمان مجاهدین خلق روبرو هستند. همه این افراد از دسترسی به وکیل محرومند و تحت فشارهای شدید برای اعتراف برای پذیرش اتهامات وارده هستند.

هادی قائمی در باره این دادگاه های نمایشی و نتایج آن گفت:"جامعه بین المللی هرگزتصور نمی کرد که جمهوری اسلامی برای مرعوب کردن ومتوقف کردن مخالفان خودش به اعدام بدون دلیل آنها آن هم پس یک روند دادرسی سوال برانگیز اقدام کند. اعدام دو نفر از متهمینی که حتی قبل از انتخابات بازداشت شده بودند و به آنها گفته شده بود که اگر در دادگاه اعتراف کنند، آزاد خواهند شد، باید همه اعضای جامعه بین المللی را هوشیار کند که مقامات جمهوری اسلامی مصرهستند تا با اعدام جوانان بیگناه صدای معترضان قانونی را خاموش کنند.اگر این اتهامات وارده که فاقد هر گونه بنیان و اساس قضایی است از سوی جامعه بین المللی با سکوت مواجه شود، می تواند به کشتار بسیاری ازجوانان زندانی منجر شود."

کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران بار دیگر با تاکید بر حقوق اولیه مردم ایران در برگزاری تجمع، تشکل و بیان آزاد عقاید و اندیشه ها خواستار توقف این دادگاه های نمایشی و آزادی همه زندانیانی شده است که جرم آنها استفاده از حقوق تضمین شده خود در قانون اساسی و قوانین بین المللی است.

نظرات خوانندگان
نوشته شده در تاريخ يازدهم بهمن ۱۳۸۸ برابر با سی و يکم ژانويه ۲۰۱۰ ، 10:35:07 توسط شورا
اگرچه جمهوری اسلامی با پیشبرد سیاست گسترش اعدام، تا پیش از این نیزهرگز قادر نشده بود سکوت گورستانی خود را در جامعه حاکم کند و توده ها را از مبارزه علیه رژیم باز دارد، ليكن همانند قبل دستگاه سرکوب حکومت اسلامی در طول ۸ ماه گذشته، تمام شیوه‌های سرکوب و مرعوب‌سازی را به کار گرفت تا موج اعتراضات وسیع توده‌ای را مهار کند. در این مدت هزاران تن از مردم مبارز دستگیر و روانه زندان شدند. ده‌ها تن از مبارزین را در خیابان‌ها به ضرب گلوله کشتند. زندانیان را زیر شکنجه به قتل رساندند. به زنان و مردان جوان در زندان‌ها تجاوز کردند. مردم را از روی پل‌ها به پایین پرتاب کردند و زیر ماشین‌های پلیس له کردند. باندهای آدم‌کش وزارت اطلاعات ترور را در دستور کار قرار دادند.خلاصه کلام، هر کاری از دست‌شان ساخته بود علیه توده‌های معترض مردم ایران انجام دادند، اما اعتراضات و مبارزات خاموش نشد كه هيچ بلكه هر روزه تا سرنگوني ددمنشان بر گسترش آن افزوده خواهد شد٠

مشاهدات یکی از شرکت کنندگان اعتراضات شب گذشته در مقابل زندان اوین

گزارشات تکمیلی رسیده به فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران ، از تجمع گسترده شب گذشته خانواده های زنداینان سیاسی ،زندانیان آزاد شده اخیر،مادران عزادار و تعداد زیادی از اقشار مختلف مردم در مقابل زندان اوین که تا نیمه های شب ادامه داشت و منجر به آزادی در حدود 40 نفر از زندانیان سیاسی گردید.
این تجمع اعتراضی در اعتراض به اعدام 2 زندانی سیاسی و اعلام اعدام های بیشتر و همچنین خواستار آزادی فوری وبی قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی صورت گرفت.هنگامی که جمعیت در حال تجمع گسترده خود بود مسئولین زندان اوین اعلام کردند که 23 نفر از زندانیان سیاسی را آزاد خواهند کرد. اولین خانمی که آزاد شد دختر جوانی بود که زانو زد و خاک را بوسید. چشم های همه پر از اشک شوق بود. در ابتدای آزاد شدن زندانیان اکثرا خانواده ها گریه می کردند البته بیشتر اشک شوق بود ولی بعد از آزادی 4-3 نفر چند تا از مادران به خانواده ها می گفتند که باید شاد باشید و بخندید تا بدانند این زندانی کردن ها ما را از پای در نمی آورد و وقتی بقیه زندانیان که اکثرا مردان جوان بودند آزاد می شدند تعدادی با فرستادن صلوات و تعدادی با دست زدن و ابراز احساسات از آن ها استقبال می کردند.
فضای خیلی احساسی و پر شوری بود و در حقیقت روحیه آزاد شدگان از خانواده هایشان بالاتر بود. به خصوص وقتی ما یکی از هم بندی هامون را که روز عاشورا دستگیر شده بود بین آزادشدگان دیدیم و از او از حال بقیه که در آن دو روز دیده بودیم باخبر شدیم. فهمیدیم که هنوز تعدادی از بچه ها آزاد نشده اند.
پسر جوانی می گفت این چند روز خیلی ها را به خاطر 22 بهمن آزاد خواهند کرد. یکی از مادرها که دو پسر ش را گرفته بودند و یکی از آن ها را دیروز آزاد کرده بودند می گفت ما ساعت 2 آمدیم گفتند: بروید ساعت 7 بیایید آنموقع آزاد می شود ما که رفتیم دیدیم ساعت 4 خودش آمد طفلک در این مدت یک ماه 13 کیلو وزنش کم شده بود. ولی می گفت در بند 1-الف سپاه با اینکه شرایط خیلی سختر است ولی روحیه بچه ها خیلی بالاتر از وقتی است که به بند 3 می روند. می گفت ریه پسرش عفونت کرده و نیز هنگام بازپرسی اذیت اش کرده بودند.
پسرکی هم با مادرش برای آزادی پدر آمده بود که فکر میکرد به کیش رفته پدرش که مردی حدودا 32-30 ساله بود وقتی آمد از شوق آزادی گریه می کرد.
گروهی از مادران کمی دیرتر آمدند و با خود نوشته هایی آورده بودند که بر روی آن نوشته شده بود "پروانه مادر عزادار را آزاد کنید". کسانی که آزاد می شدند از بند 209 خبری نداشتند. از مرد جوانی در این مورد پرسیدیم او گفت 209 ای ها را شما باید پیگیری کنید ما از داخل نمی توانستیم کاری بکنیم.
علیرغم اینکه مسئولین زندان اوین گفته بودند 23 نفر را آزاد خواهیم کرد ولی با حضور جمعیت گسترده و پافشاری آنها تعداد کسانی که شب گذشته آزاد شدند به 40 نفر می رسید.
با امید رسیدن بهاران آزادی و آزاد شدن تمامی زندانیان سیاسی


نظرات خوانندگان
نوشته شده در تاريخ يازدهم بهمن ۱۳۸۸ برابر با سی و يکم ژانويه ۲۰۱۰ ، 13:02:58 توسط رنگین ,محاربان جهان متحد شوید.
تهمتن عزیز. منهم با شما در اینکه شرایط فرق کرده موافق هستم. اما تا آنجا که من میدانم خیلی از بچه ها اگر دستگیر شوند بدجوری زیر ضرب میروند. من فقط مینویسم که حساب شده قدم بردارند تا کمتر تلافات بدهیم. وگرنه آنقدر رِژیم جنایت کرده که مردم از انگیزه ای قوی برای سرنگونی آن برخوردار هستند,. اگر احمقی نژاد سقوط نکند آینده بدتری در انتظار ما مردم هست. ما باید بیشترین ضربه را به رژیم بزنیم و کمترین ضربه را خودمان بخوریم هنر مبارزه و پیوستگی آن در همین هست.

نوشته شده در تاريخ يازدهم بهمن ۱۳۸۸ برابر با سی و يکم ژانويه ۲۰۱۰ ، 12:56:47 توسط آرش
درود به مادران داغدار و درود به تمام مادرانی که حماسه مبارزاتی را به ایران زجر دیده هدیه میکنند.آزادی پرستو ها‌ی قفس رسته شما را به خانه تبریک میگوییم .اشگهای گرم غلطانی برای شما و رهروان شما به ارمغان آورده ایم.ما فرزندان ایران ، فرزندان شماییم و هر چه داریم از شماست.بر دیگر برادارن و خواهران خود نیز می‌ اندیشیم و برای رهایی آنان باز چون همیشه از شما تبعیت می‌کنیم،دستهای ما را بگیرید و بر تمامی زندانهای ایران زمین ببرید ، ما زندانها را در هم میشکنیم ،ما فرزندان خانواده ایران را با شاخه ها‌ی کلّ به آغوش میکشیم. و زندان‌ها را بر آزادگان آزادی اندیشه برای همیشه نابود می‌کنیم...به‌ امید آنروز... فدای شما فرزندان..

نوشته شده در تاريخ يازدهم بهمن ۱۳۸۸ برابر با سی و يکم ژانويه ۲۰۱۰ ، 12:35:25 توسط تهمتن
رنگين عزيز با درود; مدتي ست كه شما دلسوزانه هشدارهاي امنيتي به مبارزين داده كه هشدارهاي شما قابل تحسين است. اما رژيم اسلامي درقدرت وجنبره سالهاي ٦۵ و٦٦ واصولا سالهاي ٦٠ نبوده وهم اكنون چنان آشفته وريشه هاي حكومت ازهم پاشيده شده كه حتا كنترل نيروهاي مزدور خودرا هم ازدست داده است! چه رسد بمبارزيني كه حتا درهمين خبر كه يكي ازمبارزين درمحوطه زندان و با مقابله با دژخيمان ميگويد كه بايد شاد باشيم تاجنايتكاران بدانند كه اين زنداني كردنها مارا از پاي در نمي آورد..دوست عزيز; آزادي ٤٠ مبارز را بايد مديون جمعيت مبارزي بود كه پوزه خامنه اي جنايتكار را بخاك ماليدند واو را مجبور به آزادي مبارزين كردند;آنهم دربحبوحه ٢٢بهمن! بنظرم حكومتي كه درآستانه فروپاشي ست وازهرسو; چه خارجي و چه داخلي مورد هجوم قرارگرفته; براي رهايي ازاين مخمصه وگرفتاري دست بهر كاري براي رضايت مردمي كه اورا نمي خواهند;خواهد زد;حتا آزادي مبارزين; كه نمونه آنرا باآزادي اين مبارزين وپايداري وايستادگي وخواست مردم را شاهديم..

نوشته شده در تاريخ يازدهم بهمن ۱۳۸۸ برابر با سی و يکم ژانويه ۲۰۱۰ ، 12:22:20 توسط نازنین
هموطنانم هر کدام که با شهرستانها تماس دارید حتی یک خبر هم در تماس خود بدهید خبر رسانی کردید من با یکی از شهرستانها صحبت میکردم دیدم از بعضی خبر ها خبر ندارند و اظهار میداشتند که خبر به ما دهن به دهن میرسد یا اگر تلاش کنیم از رسانه های خارجی بگیریم ..تبریزیها هم برای 22 بهمن به تهران خواهند رفت ...چون بد جوری حواسشان به تبریز هست که تکانی کاری نخورند.ولی مردم پاتک خواهند زد.. امروز با خبر شدم که ما هم روز عاشورا غزیزی از اشنایان را که جوانی 22 ساله بود را از دست دادیم با شلیک گلوله مزدوران رزیم ...عزیزان برای مردم غیور اذربایجان بیام بدین که در تهران باشند چون در تبریز بیشتر از مردم نیرو ریختند...

نوشته شده در تاريخ يازدهم بهمن ۱۳۸۸ برابر با سی و يکم ژانويه ۲۰۱۰ ، 12:18:29 توسط كشكساب.محارب
بخاطر سالروز آغاز اسارت.حقارت و غارت ايران و ايرانى.بخش كوچك از فرزندانمان را آزاد ميكنند؟؟واقعا كه ماآاآشاالله دزدان و تجاوزكاران و شكنجه گران و آدمكشان بشدت مسلمان حكومت خيلى اسلامى.پس بهتراست به اين روز افتخاركنيم و آنرا گرامى بداريم؟چون چندتن از فرزندانمان آزادخواهندگرديد؟سپس دوباره.اسارت و خفت و تجاوز و شكنجه و كشتار را تا يكسال ديگر بپذيريم؟آنها كه اينگونه بيانديشندو القا كنند.يا خايننديا آنقدر نادان كه معاشرت با آنها خفتبار است.آزادى همه ايرانيان از اسارت خواسته بنده است و برايش تلاش ميكنم.

نوشته شده در تاريخ يازدهم بهمن ۱۳۸۸ برابر با سی و يکم ژانويه ۲۰۱۰ ، 11:16:51 توسط رنگین ,محاربان جهان متحد شوید.
ما هم از شنیدن خبر آزادی عزیزان خوشحال شدیم. اما من از خانواده ها و مردم خواهش میکنم که هر قدمی را حساب شده بردارند و به جای یکبار دو بار فکر کنند. بنا بر تجربه ما که از نسل قدیمی هستیم, رژیم زندانی را آزاد میکند و تمام روابط او را زیر نظر میگیرد و به این شکل کسانی را که فکر میکند مهره ای مهم هستند به اصطلاح به تور میاندازد. در سالهای 1365 و 1366 یک زندانی از بچه های راه کارگر ندانسته و نخواسته 60 نفر را به زندان انداخت. حفظ جوانان از وظیفه مهم مردم هست, چرا که رژیم غرق در خرافات از کشتن جوانان لذت میبرد. آزموده را آزمودن خطاست. لازم نیست همه تجربه ها تکرار شود ما باید از تجارب همدیگر برای پیشبرد مبارزه استفاده کنیم.

نوشته شده در تاريخ يازدهم بهمن ۱۳۸۸ برابر با سی و يکم ژانويه ۲۰۱۰ ، 11:03:50 توسط hani
به اميد آزادي همه عزيزان در اسارت در همه شهرها٠ بسياري از جوانان مبارز ما امروز در بدترين شرايط در شهرستانهايي مثل خرم آباد اصفهان شيراز سنندج زاهدان و٠٠٠اسيرندوصداي عدالت خواهي شان به گوش كسي نمي رسد٠اميدوارم به زودي شاهد اين صحنه هاي زيبا در همه جاي ايران باشيم٠٠٠سبز باشيد

نوشته شده در تاريخ يازدهم بهمن ۱۳۸۸ برابر با سی و يکم ژانويه ۲۰۱۰ ، 11:00:42 توسط zede DIN
ساعت 6:30 بعد از ظهر ظاهرا به بهانه شروع دهه فجر اتوموبيلها از چهارراه پارك وی تا تجريش درست مثل جو شبهای پيش از انتخابات درحال بوق زدن شادی كردن و V نشون دادن هستن دو طرف خيابون ترافيك سنگينه صدای موسيقی ماشينها بلند و عابران پياده كه هرلحظه به تعدادشون افزوده ميشه با ماشينها همكاری ميكنن عده ای هم با تعجب به هم نگاه ميكنن تا الان خبری از پليس نيست

پدر محسن روح الامینی، درخواست ضرغامی را نپذیرفت

پدر محسن روح الامینی، درخواست ضرغامی را نپذیرفت

جنبش راه سبز(جرس): عبدالحسین روح الاميني، پدر شهيد محسن روح الاميني كه در بازداشتگاه غيرقانوني كهريزك به شهادت رسيد درخواست "عزت الله ضرغامي" ، رييس صدا و سيماي جمهوري اسلامي براي شركت در مناظره هاي اخير اين رسانه را رد كرد.
به گزارش خبرنگار جرس، روح الاميني در پاسخ به ضرغامي كه از او خواهش كرده است در مناظره شركت و حتی از صدا و سيما و رييس آن انتقاد كند، گفته است: اجازه دهيد ابتدا دادگاه محاكمه متهمان اصلي شكنجه و كشتار در كهريزك برگزار شود تا آن گاه نوبت به مناظره برسد.

وضعیت نگران کننده یک فعال حقوق کودک در اوین

جنبش راه سبز (جرس): مریم ضیاء از فعالان حقوق کودک در وضعیت نا مناسبی بسر می برد.
بنابر گزارشات دریافتی، یکی از زندانیان تازه آزاد شده با بیان این مطلب اظهار داشته است که شرایط مریم ضیاء نسبت به هفته ی اول بازداشت بسیار تغییر کرده و فشارها بر وی شدت یافته است.
به گزارش وبلاگ تا آزادی زندانیان سبز، اتهام تفهیم شده به ضیاء در مراحل اولیه بازجویی ، همکاری با منافقین اعلام شده است .
گفتنی است که این فعال زندانی تنها در هفته ی اول بازداشت امکان تماس با خانوده خود را یافته و در طول مدتی که از بازداشت وی می گذرد، خانواده اش به هیچ وجه امکان ملاقات با وی را نداشته اند.
مریم ضیاء فعال حقوق کودک و مدیر جمعیت تلاش برای جهانی شایسته ی کودک است که در روز دهم دی ماه در منزل خود بازداشت و به اوین منتقل شد.

نظرات خوانندگان
نوشته شده در تاريخ يازدهم بهمن ۱۳۸۸ برابر با سی و يکم ژانويه ۲۰۱۰ ، 03:23:56 توسط S.Lahijani
ما ها بالا بپرید ،پایین بپرید ،فرو می ریزید،!! دین قلا بی عرب ساخته شما هم دارد مانند یخ در بهار سبز آب می شود !! خا منه ای مولتی میلیاردر و پسران کثیف باید در دادگاه ملت محاکمه شوند .دیگر جانوران حکومت هم همین طور .!!یادمان باشد :حق گرفتنی ست و ما داریم هنین کار را می کنیم .!!! پس ما پیروزیم و متنفر از شیخ و شاه !!(ساسان لاهیجانی )

پایانی که برای سناریوی زندگی "تورجان" تنظیم می کنند

دست هائی انتقام انقلاب 57 را
از نسل انقلاب و مردم ایران می گیرد



علی اشرف فتحی، نویسنده وبلاگ تورجان، از جمله بازداشت شدگان مراسم چهلم آیت الله منتظری در شهر قم است که مقابل خانه آیت‌الله العظمی منتظری دستگیر شد.

اشرف فتحی که از روحانیون جوانی ساکن قم است که بر خلاف بسیاری از روحانیون، به فارسی نویس روان مسلط است و نقش مهمی در آشنا ساختن نسل جوان با تاریخ روحانیت و شناخت از چهره های روحانی داشت. او از سال 1378 در حوزه علمیه قم تحصیل می کند و فرزند یکی از نخستین فرماندهان سپاه است که در کردستان کشته شد. او فرمانده سپاه سقز بود. مدتی پیش، سردار رادان به بهانه آشنائی قدیمی با پدر تورجان در جبهه کردستان در قم به دیدار وی رفت و آلبوم عکس های آن دوران را ورق زد و گفت که سیمای جمهوری اسلامی قصد ساختن فیلمی از زندگی پدر وی را دارد. ظاهرا سناریوی آن فیلم، با دستگیری تورجان و بردن وی برای اعتراف گیری، باید پایانی مطابق با سرنوشت دیگر بازماندگان نسل اول رهبرای جمهوری اسلامی می داشت. مانند پسر آیت الله بهشتی!

دستی در حاکمیت جمهوری اسلامی انتقام انقلاب 57 را از مردم ایران و بنیانگذاران جمهوری اسلامی و فعالان انقلاب 57 می گیرد. همان دستی که در دهه اول جمهوری اسلامی از دگراندیشان غیر مذهبی طرفدار انقلاب 57 انتقامی خونین گرفت، با جنگ عراق از مردم انتقام گرفت، در دهه دوم جمهوری اسلامی از نواندیشان مذهبی و ملی مذهبی ها انتقام گرفت و در آخرین سالهای دهه سوم جمهوری اسلامی انتقال از بقایای رهبران جمهوری اسلامی وانقلاب 57 را آغاز کرد که اکنون رسیده است به امثال تورجان و پسر آیت الله بهشتی و... و در کمین موسوی و کروبی و هاشمی و خاتمی و صانعی، بیات و خوئینی هاست و برای سر مجاهدین انقلاب اسلامی که زندانی کودتا هستند نقشه ها دارد!

فیلم تعطیل عمومی در نجف آباد



فیلم تعطیل عمومی در نجف آباد
متن و حاشیه مراسم
چهلم آیت الله منتظری در قم



مراسم با حضور هزاران تن از مردم برگزار شد. شهر قم حال وهوای دیگری داشت. علی‌رغم مشکلات عدیده اطلاع‌رسانی و عدم همراهی رسانه‌های رسمی و غیر رسمی کشور، هزاران تن از مردم قم و دیگر شهرها جهت شرکت در مراسم در دفتر، بیت ایشان و کوچه های اطراف جمع شدند و با سکوت خود یکبار دیگر نشان دادند که مردم معترض اهل تخریب و تهاجم و اغتشاش نیستند، بلکه اغتشاشگران از درون خود حکومت اند.

حضور چشمگیر مردم باعث شد که دفتر مملو از جمعیت شود و پس از آن کوچه منتهی به بیت توسط اعضای دفتر فرش شد ولی با این حال تعدادی در بلوار شهید محمد منتظری و تعدادی کنار رودخانه حضور یافته بودند.

در این مراسم ، علاوه بر قرائت قرآن ، گوشه هایی از اندیشه ها و دیدگاه های آیت الله منتظری توسط مجری قرائت و در بین مراسم چند بار صدای فقیه عالیقدر با موضوعات لزوم امر به معروف و نهی از منکر ، لزوم آزادی زندانیان سیاسی، سفارش امام علی (ع) به مالک اشتر درباره رعایت حقوق انسانها با هر ایده و اعتقادی و شعارهای اول انقلاب از بلندگو پخش شد و مردمی که چهل روز بود صدای او را نشنیده بودند، تحت تاثیر قرار گرفته بودند.

سخنران این مراسم، حجت الاسلام دکتر ادیب عضو هیأت علمی دانشگاه مفید بود که به فضایل اخلاقی و مبارزاتی آیت الله منتظری اشاره داشت. وی آیت الله منتظری را یار عسرت و تنهایی و غربت آیت الله خمینی دانست. و از آنها که مسائل انقلاب اطلاعی ندارند خواست که نه تنها خاطرات آیت الله منتظری، بلکه خاطرات دیگران را بخوانند تا حوادث تاریخی برایشان آشکار گردد.

حاشیه مراسم

1- روز قبل از مراسم نمایندگانی از اداره اطلاعات قم و فرمانداری با آقای احمد منتظری دیدار کرده بودند. آنها درخواست عدم تشنج کرده بودند که آقای احمد منتظری از آنها درخواست کرد که برای رسیدن به این هدف، نیروهای خودسر را کنترل کنند.

2- نیروهای امنیتی قم از برپایی چادر و سقف بر روی کوچه منتهی به دفتر به دلیل این که امکان آتش سوزی دارد! جلوگیری کردند.

3- نیروهای امنیتی و انتظامی قم به صورت چشمگیر تمامی مبادی منتهی به مراسم را کنترل می‌کردند و از تجمع مردم در خیابان جلوگیری کرده و به طور وسیع فیلم‌برداری می‌کردند.

4- نیروهای گارد ویژه و لباس شخصی، بسیج و انصار در برخی مکان‌های متعلق به سپاه و بسیج در اطراف محل مراسم مستقر شده بودند و تعداد زیادی از آنها در اطراف مکان برگزاری تجمع کرده بودند اما متانت و هوشمندی برگزار کنندگان و مردم عزادار سوژه‌ای به دست آنها نداد.

5- تعدادی از دانشجویان و جوانان شرکت‌کننده در مراسم بازداشت شدند که تا لحظه تهیه این خبر دو تن از آنها آزاد شدند و از وضعیت دیگران اطلاعی در دست نیست.

6- قبل از آغاز مراسم و پایان آن پیام و سفارش احمد منتظری مبنی بر حفظ آرامش و سکوت و متانت قرائت شد، که با این درخواست تجمع نیروهای لباس شخصی و انصار حزب الله کاملا خلع سلاح شده و محل را ترک کردند و امکان فتنه‌گری توسط آنها نبود.

7- تعدادی از شخصیت‌های حوزوی، دانشگاهی و سیاسی که در این مراسم حضور یافتند: آیت الله العظمی صانعی، آیت الله العظمی مدنی تبریزی، آیت الله امینی، آیت الله محقق داماد، آیت الله بیات زنجانی، آیت الله جواد فاضل لنکرانی، آیت الله مروارید، آیت الله گرامی، آیت الله صادقی تهرانی و بیوت آیات عظام صافی گلپایگانی، سیستانی، شیرازی، شبیری زنجانی، وحید خراسانی، وحیدی، مکارم شیرازی، نوری همدانی، اعضای مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم و آقایان عبدالله نوری، کرباسچی، سراج الدین موسوی، حجتی، اشرفی اصفهانی، هاشمی نژاد، ابراهیمی، مهندس بدیعی، مهندس طاهری، خانم اعظم طالقانی و جمعی از اعضای دفتر حضرت امام خمینی در جماران.

فیلم تعطیل عمومی در "نجف آباد" اصفهان، زادگاه آیت الله منتظری بمناسبت چهلمین روز در گذشت وی را از اینجا ببینید!

http://unity4iran.posterous.com/iran-najaf-abad-28-jan-2010-montazeris-day-40

فرماندهان کم عقل سپاه

فرماندهان کم عقل سپاه
نورچشمی های رهبر شده اند



فرماندهان سپاه، تا پیش از انتخابات 22 خرداد، هم در قدرت بودند و هم در سایه حرکت می کردند. از دست آوردهای 7 ماه گذشته، آشنائی مردم با این فرماندهان است. از آنجا که صدا و سیما دراختیار یکی از فرماندهان سپاه بنام سردار ضرغامی است و همه شبکه های تلویزیونی در اختیار سپاه، فرماندهان سپاه با سخنرانی ها و اظهارنظرهایشان که از صدا و سیما پخش می شود، به مردم این امکان و فرصت را داده اند تا آنها را بشناسند. دروغگوئی، لاف زنی، سیاه را سفید جلوه دادن، وابستگی را استقلال معرفی کردن، واردات را صادرات و ورشکستگی صنایع را پیشرفت های صنعتی اعلام کردن، توهین به مردم و دهها خصلت و ویژگی این فرماندهان دراین 7 ماه در معرض دید و قضاوت مردم قرار گرفته است. وقتی گفته می شود که سپاه در چشم مردم فرو ریخت، هم بدلیل جنایاتی است که مردم به چشم خویش در این 7 ماه دیدند و هم نادانی و حماقت ها و لاف زدن هائی است که مردم به گوش خود از این فرماندهان شنیدند. سخنان فرمانده سپاه محمد رسوالله تهران بزرگ که روز گذشته توسط خبرگزاری های داخلی منتشر شد، مشتی است نمونه خروار. آن هم از دهان فرماندهی که هم خود و هم واحدش در جنایات خیابانی 7 ماه گذشته نقش درجه اول را داشته است.

بخوانید:

سردار سرتیپ پاسدار حسین همدانی فرمانده سپاه محمدرسول الله تهران بزرگ صبح شنبه(دیروز) در یك نشست خبری كه به منظور تشریح برنامه‌های سپاه برای دهه فجر برگزار شده بود، گفت:

ما نمایندگان مردم هستیم. مردم ما در روز نهم دی اتمام حجت كردند و خواستار ختم غائله بودند .

ما به هیچ عنوان اجازه نمی‌دهیم چیزی به عنوان موج سبز خودی نشان بدهد.ما مطمئن هستیم كسانی كه تا پیش از 9 دی متوجه نبودند و تشخیص نمی‌دادند و فكر می‌كردند می‌شود حركتی انجام داد، در روز 9 دی متوجه شدند. روز 22 بهمن روز اعتراض نیست، بلكه روز یكپارچگی است و اگر هم بخشی از جامعه ما اعتراضی داشته‌ كه به حق هم هست كه اعتراضی به برخی رفتارهای دولتمردان داشته باشند، مطمئنیم روز 22 بهمن چنین كاری نخواهند كرد.

(کدام فرمانده و مسئول عاقلی ابتدا مردم را از هم جدا کرده و بعنوان "مردم ما" صحبت می کند و سپس از یکپارچگی دم می زند که ایشان زده؟ کدام آدم عاقل و فرمانده دانائی است که نداند روز 9 دیماه مردم را با چه تهدیدها و فریب ها و رشوه ها به یک راهپیمائی نمایشی کشاندند؟ آنها که آمدند، نیروی حامی سپاه و حاکمیت کنونی اند؟ 80 در صد همان ها که عمدتا کارمندان ادارات و دانش آموزان بودند در یک چرخش سریع حوادث در دل جنبش سبز جای نخواهند گرفت؟ آن لات و لوت ها و قمه کش هائی که بنام نیروی مدافع ولایت و کودتا به خیابان آورند واقعا نیروی مدافع انقلاب و کشور بود؟)

روز 22 بهمن روز ملی ماست، هر صدا، رنگ و حركتی كه غیر از صدای ملت ایران و انقلاب اسلامی باشد، باید از صف مردم ما بیرون رانده شود و قطعا چنین حركتی را هم شاهد نخواهیم بود و اگر هم عده قلیلی باشند كه حركتی انجام دهند، به شدت برخورد خواهیم کرد.

« مردم ایران در دهه فجر امسال حجت را بر همه استكبار جهانی تمام خواهد كرد» امسال پیام همه مردم شریف ایران و ولایت‌مداران كشور در روز 22 بهمن، اتمام حجت است؛ اتمام حجت با همه كسانی كه حیله پرورانی می‌كنند؛ این‌ها باید درس گرفته باشند.

(واقعا ملت ایران صدای احمدی نژاد و این گروه از فرماندهان و جنایتکارانی که امور امنیتی و مطبوعاتی و دولتی را قبضه کرده اند، صدای ملت می دانند؟ مشتی قاتل که فراکسیون قاتلین را در مجلس تشکیل داده اند، صدای ملت اند؟)

فرمانده سپاه ادامه میدهد:

پیش از انقلاب حتی نیازهای اولیه ما از آن سوی مرزها به كشور وارد می‌شد؛ در حالی كه امروز در بخش‌های گوناگون صنعت به خودكفایی رسیده‌ایم. این حركت به سرعت ادامه پیدا می‌كند و با ظرفیت ملت ما می‌توانیم جزو كشورهایی باشیم كه در جدول كشورهای صادركننده مقام پیدا كنیم.

( او یا نمی داند و یا می داند و دروغ می گوید. والا مردمی که تمام مدت در شهر جنس خارجی و بویژه چینی را می بینند، کارگرانی که کارخانه هایشان بسته شده و اخراج شده اند به این حرف ها نمی خندند؟ صنایع نابود شده، وارداتی که از مرز 64 میلیارد دلار در سال گذشته، یعنی پیشرفت صنعتی؟)

فرمانده سپاه می گوید:

هفت هزار و 50 رده مقاومت بسیج در تهران بزرگ داریم. رژه موتورسواران به مقصد حرم امام خمینی(ره) از برنامه های دهه فجر است. مردم‌سالاری دینی، قانون و عدالت‌گستری شعار دومین روز دهه فجر است.

( فرض می کنیم چنین ادعائی درباره رده های مقاومت واقعیت داشته باشد. در اینصورت اگر هر رده مقاومتی 10 عضو داشته باشد، جمعیت آن بیشتر از آن جمعیتی می شود که احمدی نژاد در میدان ولیعصر جمع کرد تا جشن پیروزی بگیرد. درحالیکه آن جمعیت به 50 هزار نفر هم نمی رسید. این رده های مقاومت همانهائی هستند که زیر نظر سپاه بعنوان لباس شخصی جنایت می کنند و اعتبار بسیج به همین دلیل نزد مردم سقوط کرد و دفتر آن بسته شد. رژه موتورسوارها و جنایت آفریدن را هم مردم در خیابان ها دیده اند، بیهوده سر موتور را به سمت مقبره آقای خمینی کج می کنند. آقای خمینی با موتور سوار حکومت نکرده بود که حالا در آن دنیا به مانور موتور سوارها نیازمند باشد. مردمسالاری دینی را هم که مردم به چشم دارند می بینند. همانگونه که عدالت سپاهی را شاهدند. چه کسی قبول می کند، این فرمانده سپاه عقل، یا آگاهی و یا احتمالا اندکی صداقت هم داشته باشد؟)

دیدارتدارکاتی موسوی وکروبی

برای راهپیمائی 22 بهمن ---<



اکثریت مردم با شعار
"انتخابات آزاد" بیرون می آید



شرایط سیاسی حاکم بر ایران، از خرداد ماه گذشته تا اکنون شرایط یک جنبش عظیم خواهان تحولات است. در چنین شرایطی، هر اندازه حکومت بیشتر خیرسری می کند، بیشتر در گرداب فرو می رود. هر دروغ و جنایت آن به عمق جنبش اعتراضی می افزاید، هر دست و پا زدن حاکمیت برای فرار از تحولات و دگرگون جلوه دادن جنبش، به ضد خود تبدیل می شود. این حکم عام و جهانی را، نسل انقلاب 57 به چشم خویش دیده و تجربه کرده اند.

مردم ایران در 8 ماه گذشته، این حکم عام را بارها تجربه کرده اند و مصمم تر از گذشته به جلو می روند. جلوه های تازه ای از مقاومت را نیز بزودی شاهد خواهیم بود.

آخرین اشتباه حاکمیت کودتائی جمهوری اسلامی، که دهها اشتباه 8 ماه گذشته را کامل کرد، اعدام دو تن از زندانیان سیاسی برای ترساندن مردم و خانه نشین کردن آنها در 22 بهمن بود. آنها درحالیکه بشدت از صدور بیانیه موسوی و کروبی برای دعوت مردم به تظاهرات 22 بهمن وحشت داشتند و با انواع مانورها سعی داشتند مانع صدور چنین بیانیه ای بشوند، با اشتباه اعدام دو زندانی سیاسی، عملا به همان دامی افتادند که از آن پرهیز داشتند. حتی اگر چند روز پیش از 22 بهمن قرار بود موسوی و کروبی اطلاعیه ای منتشر کنند، با اعدامی که انجام شد، این دعوت جلو افتاد. نه تنها چنین شد، بلکه این دو برای نخستین بار بصورت مشترک مردم را دعوت به راهپیمائی 22 بهمن برای اعتراض به جنایات ماه های گذشته، خیانت به آرای مردم و خواست صریح "انتخابات آزاد" کردند!

ادامه اعدام ها نیز، عزم شرکت در 22 بهمن را راسخ تر خواهد کرد، نه عزم خانه نشینی را. این اعدام ها ثابت کرد که اگر مردم خیابان ها را ترک کنند، حکومتی که چنین بی پروا خون می ریزد، بزرگترین قتل عام تاریخ معاصر را در ایران انجام خواهد داد و هزاران نفر از مردم و سیاسیون قربانی خواهند شد. همین حجت برای برنداشتن نیم گام به عقب کافی است. این حجت را اعدام های اخیر بر مردم و رهبران و هواداران با نام و نشان جنبش سبز تمام کرد.

این سخنان مشترک مهدی کروبی و مهندس موسوی در دیداری که روز گذشته پس از اعدام دو زندانی سیاسی در خانه کروبی با یکدیگر داشتند، جز این معنائی ندارد. بویژه وقتی آنها گفتند:

به نظر می رسد کسانی که اعدام شدگان ماهها قبل از جریان برگزاری انتخابات دستگیر شده و پرونده آنها نیز ارتباطی با حوادث انتخابات اخیر نداشته است.(مراجعه کنید به گزارش منتشره در شماره روز گذشته پیک نت و سوابقی که موسوی و کروبی به آن اشاره کردند.) و به گفته وکلایشان آنها تنها توانسته اند دیداری کوتاه با موکلان خود داشته اند و مراحل دادرسی برای آنها انجام نشده است. به نظر می رسد که چنین اقدامی برای ایجاد خوف در مردم جهت عدم حضور در راهپیمایی ۲۲ بهمن است .بازداشت های گسترده فعالان سیاسی، مطبوعاتی و دانشگاهی به اتهام اعتراض جهت دفاع از حقوق خودشان غیرقانونی است و این در حالی است که روند اعتراف گیری از این زندانیان نیز مغایر با مبانی اسلام و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران می باشد .

در نماز جمعه این هفته خطیب نماز بجای آنکه از تریبون نماز جمعه برای دعوت مردم به تقوا استفاده کند با توصیه به قوه قضائیه مبنی بر اینکه اگر در ۱۸ تیر ضعف نشان نداده بودید و دستگاه قضایی چند نفر را اعدام کرده بود حادثه روز عاشورا بوجود نمی آمد، مسئولان را به کشتار مردم ترغیب می کند و عملکرد برخی مسئولان برای اعدام شهروندان به اتهاماتی مبهم و واهی را تبرئه می کند.

تنها راه خروج از بحران و بازگشت آرامش به کشور آزادی زندانیان سیاسی و رفع توقیف مطبوعات، رفع پلمپ احزاب و برگزاری انتخابات آزاد است . اکنون اکثریت مردم برای احقاق حقوق خود بدون هیچگونه واهمه ای در میدان حضور دارند و خواست آنها نیز برگزاری انتخابات آزاد می باشد که متاسفانه گویا صدای این اکثریت شنیده نمی شود .

ادامه وضع موجود موجب وارد شدن ضربه به اصل انقلاب و نظام جمهوری اسلامی که حاصل رنج و فداکاری ملت ایران است. به نظر می رسد که در میان برخی از مسئولان کشور توهم توطئه نسبت به تغییر ساختاری در نظام شکل گرفته است که این تفکر کشور را به سقوط می کشاند و اصل نظام را با خطر رو به رو می سازد .

اکثریت مردم تنها حق خود را می خواهند و به دنبال تغییرات ساختاری در اصل نظام نیستند ولیکن به نظر می رسد که حاکمیت نسبت به همین صدای حق خواهی مردم نیز احساس خطر می کند در حالیکه شنیدن این صدای اکثریت و پاسخ به آن تنها راهکار خروج از بحران است.

فیلم این دیدار را از اینجا ببینید!